PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چگونه بر ترس درون خود غلبه کنیم ؟



donya88
09-11-2010, 04:04 AM
بسیاری از ما استعداد ، توانایی و مدارک تحصیلی گوناگونی داریم ولی در بسیاری از موارد ناتوان هستیم .

ما " می ترسیم " و این ترس به طرز عجیبی در سراسر وجودمان شناور شده است. میترسیم ما را دوست نداشته باشند، از موفقیت می ترسیم ، از شکست می ترسیم ، از تشکیل زندگی جدید می ترسیم ، می ترسیم جوان بمیریم ، می ترسیم پیر شویم و ...


درواقع ما بیشتر از زندگی می ترسیم تا از مرگ .

به ما آموخته اند که دنیا مکانی خشن و بیرحم است و می خواهند که ما بتوانیم تا در چنین مکانی دوام بیاوریم. ما باید برای زندگی در دنیایی دیوانه آماده شویم وگرنه مکانی در این دنیا برای ما وجود نخواهد داشت. باید به بهترین دانشگاهها برویم ، باید متفاوت باشیم و رقابت کنیم . البته این مسائل ناشی از تربیت ما توسط افرادی خشن و سخت گیر نیست. آنها هم مانند ما رشد کرده و بزرگ شده اند. در واقع آنها افرادی هستند که دوستمان دارند و احساس می کنند مسئول آموزش ما برای زندگی هستند. ولی از این روشها نظمی را نیاموخته ایم، آنچه که آموخته ایم ترس است .

ترس مروج آموزش نیست بلکه وجود ما را می پوشاند و ما را دچار اختلالات روانی میکند. بطور مرتب دچار اشتباه می شویم ، در کار و حرفه ، در روابطمان با دیگران و یا هرچیز دیگر. به الکل و مواد مخدر متوسل می شویم به دیگران متکی می شویم، درخوردن افراط می کنیم ، به پول وابسته می شویم ، فکر می کنیم شاید این دیپلم یا لیسانس ، این کار ، این رابطه ، این رژیم غذایی ، این ازدواج یا حتی این طلاق ما را به هدفمان برساند. اما درنهایت زنجیرها بیشتر گسسته می شوند و ما به دنبال راه حل می گردیم ولی مداواها دیگر شفابخش نیست و ما به نحوی متوجه می شویم که مسئله اصلی خودمان هستیم.

حتماً شما هم لحظاتی را که در آنها تمامی وجودتان آکنده از ترس بوده است را تجربه کرده اید، زمانی که هیچ چیز بر وفق مرادتان نبوده است . زمانی که با افراد خانواده و یا دوستان و همکارانتان درگیر شده اید یا زمانی که نگران آینده بوده اید . یک روز احساس موفقیت کرده اید و روز دیگر احساس شکست. یک روز مردم شما را دوست داشته اند و روز بعد هدف تیر آنها بوده اید. اما بطور طبیعی این رویدادها پیش می آیند و همه جزئی از زندگی و تجربه های آن هستند. تنها چیزی که می توانیم تغییر دهیم این است که جریانات زندگی را چگونه تجربه و درک کنیم . عشق الهی در درون ما نهاده شده است. عشق یک جهت یابی روانی است که بر دنیا حکومت می کند. ما را خدا آفریده است . برای شناسایی خداوند باید اندیشه ترس را ترک و نظام فکری بناشده براساس عشق را بپذیریم. ما باید مطمئن باشیم که هرگاه با عشق به کاری بپردازیم ، زندگی به گونه ای زیبا و منور پیش می رود. تا زمانی که به زانو در نیامده ایم و تسلیم نشده ایم ،همچنان به این بازی زندگی ادامه می دهیم. لحظه تسلیم زمانی است که زندگی شروع میشود. لحظه ای است که ما خداوند را صدا میزنیم. از آن به بعد فقط آرامش و زیبایی است و ما به وجود این نیروی لایتناهی که همیشه حقیقت داشته و دارد، اما ما آنرا نادیده گرفته بودیم یقین پیدا کنیم.

هرلحظه که به جای عشق ، ترس را انتخاب کنیم خود را از آرامش و عشق الهی محروم کرده ایم . همانطور که اشعه و نور آفتاب از آفتاب جدا نیست و موج ها از دریا جدا نیستند ، ما نیز نمی توانیم از یکدیگر جدا باشیم . همگی ما جزئی از دریای بیکران عشق الهی هستیم.

یکی از بهترین روشهای غلبه بر ترس درون ،ایمان است. ایمان یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی بشر است. هیچ مسئله ای وجود ندارد که با ایمان حل نشود. اگر ما قبول کنیم که خدایی صاحب کرم در نظام هستی وجود دارد، نیرویی که کائنات را بدون کنترل و آگاهی ما میگرداند و بپذیریم که ما را دوست دارد به ما توجه دارد و مارا حمایت مینماید ، می توانیم در آرامش باشیم. ایمان ، اعتقاد ما به نیرویی است که دنیا را میگرداند و به حرکت درمىآورد. درواقع ایمان جزئی از آگاهی ماست . ما یا ایمان به عشق داریم یا ایمان به ترس. یا ایمان به قدرت خداوند داریم یا ایمان به قدرت دنیا.

دومین روش برای رسیدن به آرامش و دوری از ترس درونی، تسلیم معنوی است. ما تصور می کنیم به دلیل آنچه که بدست آورده ایم قدرتمند هستیم نه بخاطر آنچه که هستیم. همیشه درحال تقلا و سردرگمی برای یافتن چیزی هستیم. برای کار، پول ، روابط و غیره . اگر ما خواستهای خود را به خداوند واگذار کنیم هرگز دچار سردرگمی نخواهیم شد . تسلیم معنوی یعنی تسلیم به خداوند و عشق الهی. تا زمانی که این راه را انتخاب نکرده ایم برای نتایجی تلاش می کنیم که تصور می کنیم ما را خوشحال خواهند کرد. پول ، قدرت، شهرت و رضایت یا هرچیز دنیایی. ولی این موارد فقط تسکینی موقت برای دردهای وابسته به عالم خاکی هستند. ما باید ایمان به عشق خداوند داشته باشیم و او خود راهنمای ما خواهد بود.

آینده می تواند برنامه ریزی شود ، یک رابطه نوین، یک زندگی نوین است. پذیرش عشق الهی ، تغییرجهت در ادراکات ماست. ما می توانیم زندگی تازه ، رابطه تازه و یا شروعی تازه داشته باشیم . روابط ما ، کا رو حرفه ما تازه و نو خواهند شد .


عالمی تازه خواهیم یافت و خواست خداوند تحقق خواهد یافت ، نه ازطریق ترس و رنج بلکه ازطریق عشق ، صلح و صفا