Borna66
04-05-2009, 11:03 PM
به گزارش سايت خبري قدس ،عضو تندرو حزب مشارکت و طراح شعارهای «عبور از خاتمی» و «خروج از حاکمیت»، فشار بر خاتمی برای در میدان نگه داشتن وی را به شیوه های چریکی ناکارآمد تشبیه کرد.
عباس عبدی با بیان اینکه عمر چریک و رفتارهای احساسی او 2 سال برآورد می شد، فشار روانی به خاتمی برای ماندن در میدان را «چریکیسم سیاسی» خوانده و می نویسد: چنین رفتاری که فرد را در معرض اتهام خیانت و خودکشی یا اقدام شجاعانه قرار می دهد، خدمتی به عقلانیت سیاسی نیست ضمن اینکه اگر آقای خاتمی اهل این رفتار بود باید در زمانی که در قدرت بود چنین رفتاری را برحسب وظیفه انجام می داد.
وی با غیراخلاقی خواندن جو روانی ساخته شده می نویسد: اگر حضور یک نفر واجد مبانی عقلانی و منطقی باشد نیازی به اعمال فشار احساسی و فضاسازی نیست و اگر چنین مبنایی وجود نداشته باشد، در هنگام مواجهه با اولین مشکل، تقصیر متوجه منبع فشار می شود و هر کس از زیربار مسئولیت شانه خالی می کند. نگرش راه بینداز و جابینداز رفتاری دیمی است که در سیاست اصلاح طلبانه جایگاهی ندارد.] عبدی خود نیز به هنگام طرح شعارهای عبور از خاتمی و خروج از حاکمیت که با همراهی شماری از تندروها صورت گرفت، به همین سیاست راه بینداز و جابینداز عمل می کرد![
در همین حال احمد زیدآبادی از عناصر افراطی عضو گروهک ادوار تحکیم، از انصراف خاتمی استقبال کرده و نوشت نگران از دست رفتن سرمایه فرهنگی و اجتماعی خاتمی بود،که در مقام ریاست جمهوری قربانی می شد. وی در روز آن لاین می نویسد: خشم برخی حامیان آقای خاتمی موجه نیست. آنها باید از خود خشمگین باشند که درصدد برآمدند با مضروب کردن وجدان اخلاقی خاتمی، بر او باری را تحمیل کنند که خودش واقع بینانه تر از همه اطرافیان به عاقبت آن آگاه بود. وجدان آقای خاتمی نباید معذب باشد، چرا که هر کس به اندازه توان و وسع خویش مسئولیت دارد.
زیدآبادی حمایت از موسوی را ساده ترین و کم اثرترین گزینه و حمایت از عبداله نوری را سخت ترین اما تاثیرگذارترین گزینه برای حامیان خاتمی توصیف کرد و نوری را اصلاح طلب واقعی دانست.
روز آن لاین همچنین در مقاله دیگری حامیان خاتمی را فاقد «کمی هوش سیاسی» دانست و نوشت: اگر کمی هوش سیاسی در میان دوستان اصلاح طلب تقسیم می شد، شاید آسان تر و کم هزینه تر پی می بردند نامزدی که به فال حافظ بیاید، با استخاره نیز رفتنی می شود. با مرور اوضاع روشن است که هواداری اصلاح طلبان از میرحسین موسوی نیز فاقد کمترین توجیه خواهد بود و آنها نخواهند توانست بدنه ای که پشت سر خاتمی ایجاد کردند را وادار به پشتیبانی از موسوی کنند.
نشریه فرانسوی اکسپرس هم با بیان اینکه قصد خاتمی جلوگیری از تشتت در اصلاح طلبان بود، از قول سعید لیلاز نوشت: کسانی که می خواستند به یک اصلاح طلب رأی دهند به موسوی رأی نخواهند داد.
عباس عبدی با بیان اینکه عمر چریک و رفتارهای احساسی او 2 سال برآورد می شد، فشار روانی به خاتمی برای ماندن در میدان را «چریکیسم سیاسی» خوانده و می نویسد: چنین رفتاری که فرد را در معرض اتهام خیانت و خودکشی یا اقدام شجاعانه قرار می دهد، خدمتی به عقلانیت سیاسی نیست ضمن اینکه اگر آقای خاتمی اهل این رفتار بود باید در زمانی که در قدرت بود چنین رفتاری را برحسب وظیفه انجام می داد.
وی با غیراخلاقی خواندن جو روانی ساخته شده می نویسد: اگر حضور یک نفر واجد مبانی عقلانی و منطقی باشد نیازی به اعمال فشار احساسی و فضاسازی نیست و اگر چنین مبنایی وجود نداشته باشد، در هنگام مواجهه با اولین مشکل، تقصیر متوجه منبع فشار می شود و هر کس از زیربار مسئولیت شانه خالی می کند. نگرش راه بینداز و جابینداز رفتاری دیمی است که در سیاست اصلاح طلبانه جایگاهی ندارد.] عبدی خود نیز به هنگام طرح شعارهای عبور از خاتمی و خروج از حاکمیت که با همراهی شماری از تندروها صورت گرفت، به همین سیاست راه بینداز و جابینداز عمل می کرد![
در همین حال احمد زیدآبادی از عناصر افراطی عضو گروهک ادوار تحکیم، از انصراف خاتمی استقبال کرده و نوشت نگران از دست رفتن سرمایه فرهنگی و اجتماعی خاتمی بود،که در مقام ریاست جمهوری قربانی می شد. وی در روز آن لاین می نویسد: خشم برخی حامیان آقای خاتمی موجه نیست. آنها باید از خود خشمگین باشند که درصدد برآمدند با مضروب کردن وجدان اخلاقی خاتمی، بر او باری را تحمیل کنند که خودش واقع بینانه تر از همه اطرافیان به عاقبت آن آگاه بود. وجدان آقای خاتمی نباید معذب باشد، چرا که هر کس به اندازه توان و وسع خویش مسئولیت دارد.
زیدآبادی حمایت از موسوی را ساده ترین و کم اثرترین گزینه و حمایت از عبداله نوری را سخت ترین اما تاثیرگذارترین گزینه برای حامیان خاتمی توصیف کرد و نوری را اصلاح طلب واقعی دانست.
روز آن لاین همچنین در مقاله دیگری حامیان خاتمی را فاقد «کمی هوش سیاسی» دانست و نوشت: اگر کمی هوش سیاسی در میان دوستان اصلاح طلب تقسیم می شد، شاید آسان تر و کم هزینه تر پی می بردند نامزدی که به فال حافظ بیاید، با استخاره نیز رفتنی می شود. با مرور اوضاع روشن است که هواداری اصلاح طلبان از میرحسین موسوی نیز فاقد کمترین توجیه خواهد بود و آنها نخواهند توانست بدنه ای که پشت سر خاتمی ایجاد کردند را وادار به پشتیبانی از موسوی کنند.
نشریه فرانسوی اکسپرس هم با بیان اینکه قصد خاتمی جلوگیری از تشتت در اصلاح طلبان بود، از قول سعید لیلاز نوشت: کسانی که می خواستند به یک اصلاح طلب رأی دهند به موسوی رأی نخواهند داد.