PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اخلاق رقابت در صنعت بیمه



donya88
08-12-2010, 06:24 AM
اخلاق رقابت در كسب و كار و رقابت اخلاقي از چالش هاي مهم در اخلاق حرفه‌اي است. تبيين نقش اخلاق حرفه‌اي در رقابت در صنعت بيمه در شناخت سه مفهوم عمده اخلاق حرفه‌اي، رقابت و صنعت بيمه است. مفهوم‌سازي هاي مختلفي از اخلاق حرفه‌اي ارائه شده است. مفهومي كه در كتاب اخلاق حرفه‌اي (1385، ص 103) آمده است، پيش‌فرض مقالة حاضر است. در اين مفهوم‌سازي، اخلاق حرفه‌اي، الگوي رفتار ارتباطي شركت هاي كسب و كار و سازمان هاي حرفه‌اي است كه مبتني بر رعايت حقوق عناصر محيط داخلي و خارجي باشد. مفهوم كانوني اين تعريف، رعايت حقوق محيط داخلي و محيط خارجي است.
بنابراين، اخلاق بيمه در درجة اول به مسئوليت‌پذيري شركت هاي بيمه در قبال حقوق عناصر سازماني خود برمي‌گردد. اين عناصر صرفاً در اركان چهارگانة بيمه يعني بيمه‌گذاران، بيمه‌گران، نمايندگان و كارگزاران و سازمان هاي نظارتي منحصر نمي‌شود. هر شركت بيمه‌گر به عنوان سازمان برخوردار از شخصيت حقوقي و نقش مؤثر در حيات اجتماعي در قبال بيمه‌گذاران، نمايندگان، كارگزاران، سازمان هاي نظارتي، رقبا، منافع ملي، همسايگان، تأمين‌كنندگان، شركا، مؤسسه‌هاي مالي اعتباري، رسانه‌هاي گروهي، دولت، صاحبان گواهي و... مسئوليت اخلاقي دارد. دغدغة شركت ها در قبال حقوق عناصر محيط يكسان نيست. به عنوان مثال، غالباً دغدغة بنگاه‌هاي كسب و كار در قبال حقوق رقبا كمتر از دغدغة آن ها در قبال حقوق مشتري است.
موضوع نوشتار حاضر تبيين مفهوم اخلاق رقابت در صنعت بيمه و بيان مسئوليت هاي اخلاقي شركت بيمه‌گر در قبال رقباست. شركت بيمه ايران از جهات مختلفي در اخلاق بيمه جايگاه خاصي دارد و استفاده بهينه از اين جايگاه مي‌تواند فرصت هاي فراواني فراروي آن قرار مي‌دهد. اولاً تجربه و سابقه طولاني و جايگاه نمادين آن در صنعت بيمه در ايران ثانياً دولتي ماندن آن در جريان خصوصي‌سازي شركت هاي دولتي بيمه، ثالثاً برخورداري آن از مديران استراتژيست مي‌تواند مسئوليت تدوين و ترويج اخلاق بيمه در ايران را بر دوش آن قرار دهد. در اينجا، صرفاً به بحث از اخلاق رقابت بسنده مي‌كنيم و آن محتاج طرح مقدمه‌اي در تحليل مفهوم رقابت‌پذيري در كسب و كار در عصر جهاني شدن است (فرامرز قراملكي، سازمان هاي اخلاقي در كسب و كار، ص 194-200)
خاستگاه بنگاه‌هاي اقتصادي نوين
تأمل در فهرست شركت هاي برتر جهان به ويژه شركت هايي كه برتري خود را هميشه حفظ كرده‌اند و در صنعت خود در مقام هاي اول تا سوم قرار دارند، نكته‌آموز است. اين شركت ها چه ويژگي هايي و چه خاستگاهي دارند. تحول مستمر، نوآوري و خلاقيت ويژگي عمدة آن هاست. اين ويژگي با خاستگاه آن ها ارتباط معناداري دارد. طرح اين سؤال اهميت دارد كه چرا بنگاه‌هاي اقتصادي موفق خاستگاه‌ها و محيط‌هاي خاصي دارند؟ براي رسيدن به پاسخ مي‌توان مسئله را به صورت ديگري نيز طرح كرد: چرا افراد محيط ديگري را براي زندگي و رشد انتخاب مي‌كنند؟ اين محيط چه ويژگي هايي دارد؟
بنگاه‌هاي موفق شركت هايي نيستند كه بدون ايجاد ارزش، پول هاي گروهي را به يك موضع سوق دهند؛ چرا كه اين اساساً كسب و كار نيست بلكه نوعي دزدي است. بنگاه‌هاي موفق سهم مهمي در توليد علم و اختراع داشته‌اند. چرا بنگاه‌هاي مخترع از محيط‌هاي خاصي برخاسته‌اند؟
بدون ترديد، بنگاه‌هاي موفق براي برخورداري از جايگاه انحصاري تلاش مي‌كنند، اما طريق و بستر اين جايگاه انحصاري چيست؟ آن را با چه ابزاري و چه فرايندي به دست مي‌آورند؟
برخورداري از جايگاه انحصاري به صورت هاي مختلف قابل تصور است:

جايگاه انحصاري موهبتي: شركتي به دليل دولتي بودن مورد حمايت دولت قرار مي‌گيرد و در صنعت خاصي به جايگاه انحصاري مي‌رسد و از بازار انحصاري در يك كشور برخوردار مي‌گردد. در جامعه‌اي كه انحصار موهبتي وجود داشته باشد، شركت ها نيز از راه‌هاي مختلف مانند رانت‌خواري سعي مي‌كنند از آن نصيب ببرند.
جايگاه انحصاري موهبتي: شركتي به دليل دولتي بودن مورد حمايت دولت قرار مي‌گيرد و در صنعت خاصي به جايگاه انحصاري مي‌رسد و از بازار انحصاري در يك كشور برخوردار مي‌گردد. در جامعه‌اي كه انحصار موهبتي وجود داشته باشد، شركت ها نيز از راه‌هاي مختلف مانند رانت‌خواري سعي مي‌كنند از آن نصيب ببرند. نيروهاي باوراننده يا آگاهي بخش بايد به صورت آموزشي و همگاني در سطح نوع افراد و نوع مديريت ها مدنظر قرار گيرد به نحوي كه همگان بايدها و نبايدهاي اخلاقي سازماني را بدانند. فطرت آدمي همواره به سمت خوبي ها ميل مي نمايد و آگاهي از اين خوبي ها و تعيين مصاديق آن از اولويت خاصي برخوردار مي باشد. در مرحله بعد نيروهاي وادارنده و تشويقي در اين عرصه حضور مي يابند. لذا بعد از تدوين و كدگذاري، شاخص هاي اخلاقي هر سازمان مي بايد كارنامه اخلاقي داشته و كارمنداني كه در اين مسير نمره خوبي كسب مي نمايند مورد تشويق قرار گيرند. در مرحله آخر مي بايد نيروهاي وادارنده يا تنبيهي آن هم به صورت حداقي مدنظر قرار گرفته شود.
در خصوص سه نيروي يادشده بايد توجه داشت كه در بخش اول مهم ترين گزينه ها در اخلاقي كردن سازمان بوده و مي بايست به صورت حداكثري بدان ها توجه شود. نكته آخر اين كه قوانين و مقررات مغاير با اخلاق در هر سازماني شناسايي و حذف گردد.
جهان رقابتي
جهان امروز به ويژه در عصر جهاني شدن محيط رقابتي شده است. رقابت، پويايي و تحول مي‌آورد. در جهان رقابتي، براي برخورداري از جايگاه انحصاري بايد دائم به دنبال نوآوري و توسعه بود. در 8 سال اخير، در ميان 500 شركت برتر، 70 شركتي كه هميشه بوده‌اند، بي‌وقفه نو‌آوري داشته‌اند و شركت هايي حذف شدند كه تحول نداشتند.
شركت ها در جهان رقابتي از طريق رقابت به جايگاه انحصاري دست مي‌يابند. بنابراين، كسب و كار جهاني محتاج انحصار رقابتي است و نه انحصار موهبتي. در مفهوم راهبردي بازار، ميان جهان‌خواري، يعني به دست آوردن سهم بازار، با كشف جهانِ جديد بازار تمايز مهمي وجود دارد. بنابراين، رقابت جهت‌گيري خاصي پيدا مي‌كند. جهت‌گيري رقابت از به دست آوردن سهم بيشتر بازار به كشف بيشتر جهان جديد تحول مي‌يابد. بسياري از شركت هاي ورشكسته، شركت هاي سرمايه‌گذاري بوده‌اند. رمز ورشكستگي آن ها اين است كه به جاي رقابتي كردن بنگاه‌ها، به دلالي و خريد و فروش بنگاه‌ها همت گماشته‌اند.
بنگاه‌ها در جهان رقابتي بايد رقابت‌پذير باشند. رقابت‌گريزي به معناي تلاش در به دست آوردن جايگاه انحصاري موهبتي و نيز رقابت‌ستيزي به معناي جنگ و تخريب براي برخورداري ظالمانه و زورگويانه از جايگاه انحصاري پاسخگو نيست، بلكه تنها راه ماندگاري در جهان رقابتي، رقابت‌پذيري اخلاقي است. رقابت‌پذيري در صنعت بيمه دشوارتر از صنعت هاي ديگر است، مگر آن كه در توسعة بنگاه‌هاي كسب و كار تفكر جهاني را فروگذاريم.
از رقابت‌گريزي تا رقابت‌پذيري
سازمـان هاي كسب و كار از حيـث رقابت به سه گروه قابل تقسيم هستند: 1- رقابت‌گريز، 2- رقابت‌ستيز، 3- رقابت‌پذير.
سازمان هاي رقابت‌گريز در فضايي رشد مي‌كنند كه امكان رقابت وجود ندارد. دست‌يابي به جايگاه انحصاري موهبتي، برخورداري از بازار تضمين شده مانند بازار در وضعيت كمتر بودن عرضه از تقاضا. چنين بنگاه‌هايي در معرض رقابت قرار نمي‌گيرند و در صورت رقابتي شدن محيط سعي مي‌كنند به محيطي سوق يابند كه رقابتي نباشد. بنگاه‌هاي رقابت‌گريز هيچ تصور روشني از رقيب ندارند، زيرا در واقعيت خارجي با رقيبي تعامل نمي‌كنند تا مفهوم‌سازي ذهني هم از آن به دست آورند. جهاني شدن كسب و كار بزرگ‌ترين خطر و تهديد براي چنين بنگاه‌هايي است، زيرا يكي از لوازم جهاني شدن كسب و كار، روبه رو شدن با رقباي قدرتمند است.
شركت هاي كسب و كار كه در شرايط اقتصادي خاصي در محيط غيررقابتي تأسيس و رشد مي‌كنند، از حيث قدرت رقابت در معرض عقب‌افتادگي‌اند و اين ناتواني مانع ورود آن ها به بازارهاي جهاني مي‌شود. بدون ترديد ورود به بازارهاي جهاني در گرو توانِ رقابتي است.
بنگاه‌هاي رقابت‌‌ستيز شركت هايي هستند كه با تصوري نارسا از رقيب او را دشمن و مانع پيشرفت خود مي‌دانند و بخشي از هزينه‌هاي خود را صرف از ميدان به در كردن رقيب و تخريب وي مي‌كنند. توطئه، تبليغات سوء، بدخواهي و سعي در دست‌يابي به اسرار رقيب و افشاي آن ها نمونه‌هايي از اقدام هاي خصمانه‌اي است كه بنگاه‌هاي رقيب‌ستيز انجام مي‌دهند. خطرناك‌ترين مواجهة شركت هاي رقيب‌ستيز، بنگاه‌خواري است. مراد از بنگاه‌خواري هرگونه خريد شركت هاي كوچك به وسيله شركت هاي بزرگ نيست بلكه خريد مبتني بر دست‌يابي به اطلاعات منتشرنشدة شركت ها در شرايط بحراني آن هاست. سوق شركت هاي رقيب به شرايط بحراني و متلاشي ساختن آن ها به نحوي كه ناگريز به فروش بنگاه گردند.
بنگاه‌هاي رقيب‌ستيز بزرگ‌ترين خطر در توسعة كسب و كار هستند، زيرا آن ها سبب مي‌شوند جنگ دولت¬ها به كارزار گستردة بنگاه‌هاي كسب و كار تبديل شود. خسارت و ويراني چنين كارزاري بسيار بيشتر از جنگ دولت¬هاست، زيرا رابطة برد ـ باخت الگوي رفتاري بنگاه‌هاي رقيب‌ستيز است و اين رابطه تخم دشمني، عداوت و ستيزه را آبياري مي‌كند.
بنگاه‌هاي رقابت‌‌پذير شركت هايي هستند كه محيط رقابتي سالم را ضامن توسعة كسب و كار مي‌دانند. بر اساس اين تلقي كه رقيب همكار و شريك ما در صنعت است، رابطة برد ـ برد را الگوي عملكرد سازماني خود با رقبا قرار مي‌دهند. آن ها دست‌يابي به جايگاه انحصاري را نه در برخورداري از انحصارهاي موهبتي مي‌دانند و نه از طريق رانت‌خواري به آن دست مي‌يابند، بلكه رقابت سالم را طريقِ دست‌يابي به جايگاه انحصاري مي‌دانند.
شركت هاي رقابت‌پذير با تكيه بر توان رقابتي خود و بر اساس رابطة برد ـ برد به استقبال رقبا مي‌روند. عده‌اي برتري رقابتي را به توانايي سازمان در تنظيم راهبردهايي براي به كارگيري فرصت هاي سودآور اطلاق مي‌كنند، به شرط آن كه از طريق اين راهبردها بازده سرمايه‌گذاري خود را به حداكثر برساند. اين سخن محتاج تأمل است. پس از تعريف رقابت و اين كه رقباي يك سازمان چه كسان و نهادهايي هستند، به بيان راه‌هاي رقابت‌پذيري از جمله توان رقابتي اشاره مي‌كنيم.
رقابت چيست؟ رقبا كدام اند؟
معناي لغوي "رقابت" در زبان عربي با مفهوم پاييدن مرتبط است. رقيب كسي است كه او را بايد پاييد و او كسي است كه ما را مي‌پايد. رقيب در مفهوم‌سازي رايج در كسب و كار كسي است كه به نحوي با ما هم‌سرنوشت است و در تعريف رايج، رقيب كسي است كه منابع مشترك با ما دارد. كساني كه محصولي مشابه محصول ما را توليد مي‌كنند، كساني كه محصولي جايگزين محصول ما را توليد مي‌كنند، كساني كه به راحتي مي‌توانند به صنعت ما بيايند و حتي تأمين‌كنندگان و دولت رقباي ما هستند. رقيب در تحليل دقيق‌تر، كسي است كه براي بقايش همان منبعي را نياز دارد كه ما به آن نياز داريم.
روش هاي رقابت
از خود مي‌پرسيم با رقبايي كه مي‌توانند به راحتي وارد صنعت ما بشوند، چگونه رفتار كنيم؟ پاسخ اوليه آن است كه كاري كنيم كه كسي به راحتي به حد و مرز ما نيايد، يعني به جايگاه انحصاري اكتسابي (نه موهبتي و نه تخريبي) دست يابيم. مسئله اين است كه چه كار كنيم تا به آن جايگاه برسيم؟ اگر رقيب جديد وارد عرصه شود، سهم بازار ما را مي‌گيرد. به جاي اين كه با تخريب و فشارهاي غيراخلاقي مانع ورود وي به صنعت شويم و يا مانع دست‌يابي او به سهمي از بازار شويم، ظرفيت را در بازار بالا ببريم، به گونه‌اي كه رقيب براي ورود به بازار بايد با ظرفيت بالا بيايد. از اين طريق، خطرپذيري ورود به بازار بالا مي‌رود. در اين صورت بدون آن كه رقيب را تخريب كنيم، او را با يك عدم مزيت روبه رو ساخته‌ايم و اين امر از راه‌هاي مختلفي قابل تحقق است.
صرفه‌جويي اقتصادي: يكي از ابزارهاي جلوگيري از ورود آسان به قلمرو صنعت ما، صرفه‌جويي اقتصادي حاصل از مقياس است. صرفه‌جويي اقتصادي منحصر در توليد نيست، بلكه آن بستگي به استراتژي بنگاه دارد: نوآوري، بازاريابي و توليد.
تمايز در محصول: ارائه محصول متمايز راه دوم براي افزايش ظرفيت بازار است. مقايسة صنعت خودرو با صنعت سيمان روشنگر اين مطلب است. اگر تويوتا براي صرفه‌جويي اقتصادي حاصل از مقياس نياز به روبات نداشت، امروزه روبات وجود نداشت.
حجم بالاي سرمايه‌بري: ورود به صنعت فولاد آسان نيست، زيرا انرژي بالا، وسعت زياد و مواد اوليه بسيار گران سبب حجم بالاي سرمايه‌بري مي‌شود.
عدم دسترسي به كانال توزيع: اگر بنگاهي از حيث دسترسي به كانال توزيع جايگاه انحصاري داشته باشد، امكان ورود به قلمرو آن كم مي‌شود. توليد را در محصول فيزيكي منحصر نكنيم، بلكه توزيع و بازاريابي را نيز توليد ببينيم. سرمايه‌گذاري كلان براي افزايش برند بنگاه، قدرت چونه‌‌زني كانال توزيع را پايين مي‌آورد و همين توان رقابتي را افزايش مي‌دهد. كانال توزيع همان بخشي از اقتصاد است كه توان رقابتي مي‌آورد. بنگاه‌هاي ايراني موفق غالباً كساني بودند كه قبلاً توزيع‌كنندة خوبي بودند.
بنابراين، گرايش به جايگاه انحصاري مولود طبيعي رقابت است. بر اين اساس، رقابت‌پذيري اخلاقي، دست‌يابي بنگاه به جايگاه انحصاري به شرط پاي‌بندي به حقوق رقباست. پاي‌بندي به حقوق رقبا آن نيست كه توان رقابتي و مزيت استراتژيك خود را افزايش ندهيم و به جايگاه انحصاري تلاش نكنيم، بلكه پاي‌بندي به حقوق رقبا آن است كه به تخريب آن ها نپردازيم.
اصول رقابت اخلاقي
اصل انتفاع طرفين: ايجاد رابطة برد ـ برد با رقيب و دوري از رابطة برد ـ باخت يكي از تعهدات اخلاقي است. توجه به اين رابطه مواجهة بنگاه با رقيب را منصفانه‌تر سامان مي‌دهد.
احترام اصيل به رقبا: دوري از هرگونه توهين و خوار داشتن رقيب و احترام به او به عنوان شريك صنعت الزام اخلاقي است. در باب احترام در فصول سابق به تفصيل بحث كرده‌ايم.
اصل پرهيز از ضرررساني: هرگونه تخريب، ضرررساني مادي و معنوي، تهمت و شايعه‌سازي عليه رقيب اقدامي غيراخلاقي است. اين اصل را به ويژه در رابطة سازمان با ذي‌نفعان رقيب و در تبليغات تجاري بايد مورد توجه قرار داد. بر مبناي اين اصل بايد از هرگونه توافق ضدرقابتي در اموري مانند تعيين ناحيه فروش در بازار، تعيين سهم بازار معين، تعيين قيمت بالاتر از حد معمول، كاهش يا توقف توليد پرهيز كرد.
تلاش در رقابتي كردن محيط: سازمان هاي اخلاقي از انحصارطلبي غيراخلاقي مي‌پرهيزند. در مباحث پيشين بيان شد كه انحصارهاي موهبتي و يا تخريبي سبب رقابت‌گريزي يا رقابت‌ستيزي بنگاه مي‌شود. رقابت‌پذيري اخلاقي در گرو رقابتي كردن محيط به ويژه شفاف‌سازي قلمرو كسب و كار است. عقد قراردادهاي انحصاري با خريداران، تأمين‌كنندگان مشترك با رقبا، شبكة توزيع و به طوركلي اعمال قدرت بر عليه منافع رقبا، به رقابتي بودن محيط آسيب مي‌زند. اما ايجاد و توسعة زمينه‌هاي رقابتي و افزايش ظرفيت بازار مصداقي از رقابت اخلاقي است.
سوق رقابت به رفاقت: منافع ملي و توسعه كشور در گرو آن است كه در بسياري از قلمروها به ويژه در مناقصه‌هاي فرامرزي بايد از توان رقبا در جهت منافع ملي بهره جست. رقابت را به رفاقت و همكاري تبديل كرد. يكي از مواضع مهم سوق رقابت به رفاقت در تعهدات اخلاقي نسبت به مصرف‌كنندگان است. تباني با رقبا در تخريب بازار و كاهش قدرت خريد غيراخلاقي است. مراد از رفاقت در اينجا تباني نيست. تباني غالباً به اهداف غيراخلاقي مصروف مي‌گردد ، در حالي كه رفاقت در جهت مسئوليت هاي اخلاقي سازمان به كار گرفته مي‌شود.
پرهيز از روابط غيراخلاقي با كاركنان بنگاه رقيب: يكي از شگردهاي رقيب‌ستيزي سوء استفاده از كاركنان شركت رقيب است. به كارگيري آنان از طريق هداياي گران بها و رشوه به منظور نفوذ در سازمان رقيب و گرفتن اطلاعات محرمانه يا جاسوسي اطلاعاتي اقدامي ضداخلاقي است. تشويق كاركنان مؤثر رقيب، مانند كاركنان در بخش فناوري بسيار بالا، براي اعراض از رقيب و پيوستن به شركت، مصداقي از ضرررساني به رقيب است. برقراري روابط مالي با اشخاص ذي‌نفوذ در شركت هاي رقيب براي استفاده از آنان در جهت تخريب رقيب نيز مصداقي از رقيب‌ستيزي است. يكي از شيوه‌هاي رايج رقيب‌ستيزي، «مدير دزدي» است: مديران حرفه‌اي رقبا را با شگردهاي غيراخلاقي به شركت خود كشاندن.
رعايت حقوق رقبا در بازاريابي: پرهيز از به كار گرفتن ابزارها و شيوه‌هاي بازاريابي تهاجمي و تخريبي براي حفظ سهم بازار (دمپينگ) از اصول مهم رقابت اخلاقي است. بنگاه‌هايي كه از افزايش ظرفيت بازار و يا افزايش توان رقابتي خود ناتوان هستند، به ابزارهاي تخريبي براي حفظ سهم خود از بازار توسل مي‌جويند. ايجاد جنگ رواني عليه رقيب، به باد سخره گرفتن محصولات آن نمونه‌هايي از رقيب‌ستيزي اند.
حفظ حريم رقبا و صيانت از اسرار آن ها: جاسوس‌گماري در شركت هاي رقيب و به روش هاي متعدد درصدد تخلية اطلاعاتي رقبا بودن و دست‌يابي به اطلاعات منتشرنشده رقبا براي استفاده سوء از آن¬ها از جمله در «خريد اندروني» اقدام هاي غيراخلاقي‌اند. رازداري مهم‌ترين شرط رقابت اخلاقي است. افشاي راز رقيب براي تخريب آن ضداخلاقي است. البته افشاي عملكرد ضداخلاقي رقيب مانند ماليات‌گريزي و تعدي به منافع ملي مصداق رقيب‌ستيزي نيست، به شرط آن كه در چارچوب قانون انجام گيرد.
حمايت معنوي از رقبا: شرايط بحراني در مناسبات اقتصادي، امري است كه گريبانگير همة شركت ها مي‌شود. سوءاستفاده از شرايط بحراني رقيب، زبان به شماتت گشادن و حوادث غيرمترقبه را فرصت براي تضعيف رقيب انگاشتن، اقدام غيراخلاقي است. حمايت معنوي از رقبا در چنين شرايطي راه جوانمردي است.
مواجهة صادقانه و صريح با رقبا: روابط مبهم و مواجهة غيرصادقانه زمينه‌هاي رقابتي را از بين مي‌برد و به تخريب و ضرر رقبا مي‌انجامد. پاي‌بندي به صداقت و صراحت حاكم بر رفتارهاي سازمان با همه عناصر محيط از جمله رقباست. فريب رقيب از طريق ارائه مسئله كاذب به وي از مصاديق مواجهة غيرصادقانه است.
پرهيز از اقدام هاي تلافي جويانة غيراخلاقي: اقدام تلافي‌جويانه لازمه رقابت است. رقيب يا از طريق افزايش ظرفيت بازار و يا از طريق ارائه محصول متمايز، سهم شما را در بازار به مخاطره مي‌اندازد. هر اقدام رقيب را مي‌توان با اقدامي تلافي‌جويانه پاسخ داد تا سهم بازار را از دست نداد. اقدام هاي تلافي‌جويانه و مقابله به مثل مي‌تواند اخلاقي و يا غيراخلاقي باشد. بنگاه اخلاقي خود را مجاز به هرگونه اقدام تلافي‌جويانه نمي‌كند، بلكه اقدام خود را به مميزي اخلاقي مي‌سپارد.
ترويج اخلاق حرفه‌اي نزد رقبا: ترغيب رقبا به پاي‌بندي به اصول اخلاقي در كسب و كار به سالم‌سازي محيط رقابتي كمك مي‌كند. بنگاه مي‌تواند از طريق پاي‌بندي به اخلاق در همه شئون حرفه و نشان دادن نقش اخلاقي بودن در توان رقابتي، رقيب را به اخلاق حرفه‌اي ترغيب كند. (شركت پاسارگاد خط مشي اخلاقي خود در قبال رقبا را بر چنين اصولي بنا نهاده است).
جهت‌گيري رقابت
جهت‌گيري رقابت در صنعت بيمه اهميت فراواني دارد. اصل اخلاقي آن است كه جهت‌گيري رقابت بايد نفع بيمه‌گذاران و حفظ حقوق مصرف‌كنندگان در اين صنعت باشد. شركت بيمه ايران رقابت‌پذيري خود را بر اين اصل بنا نهاده است