PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : افسانه برو سلی



donya88
07-29-2010, 04:07 AM
بروس در26نوامبر1940 در سان‌فراسيسكو به دنيا آمد اما در هنگ‌كنگ ‌بزرگ شد.در آن هنگام پدرش هوي‌چوئن لي كه يك خواننده اُپراي چين بود به سواحل شرقي امريكا مسافرت كرده بود و مادرش گريس در سواحل غربي امريكا به همراه دوستانشان مانده بود تا چهارمين فرزندش(بروس)را به دنيا بياورد. اين بچه(بروس)توسط والدينش جون‌فان ناميده شد(به معني هميشه در سان‌فراسيسكو)اما پزشكي كه او را به دنيا آورد نام انگليسي بروس را بر او نهاد. بعد از 5 ماه بروس و والدينش به هنگ‌كنگ باز گشتند اما قبل از آن او حضورش را در سينما مسجل كرد.او به عنوان يك نوزاد در فيلم امريكايي دختر شهر دروازه طاليي شركت كرده بود. وقتي خانواده بروس به هنگ‌كتگ باز گشتند هواي گرم و مرطوب آنجا روي تندرستي بروس اثر گذاشت.او خيلي ضعيف و بيمار شد به طوري كه مادرش مجبور بود دائماً از او مراقبت كند. اما بعد از اينكه سلامتي خود را باز يافت قوي و پر جنب و جوش شد و اين ويژگي را تا آخر عمرش حفظ كرد. وقتي بين دوستان و بستگانش بود هميشه توجه ديگران را به خود جلب مي كرد، اَدا در مي‌آورد و جست و خيز مي كرد. يك لحظه آرام و قرار نداشت و همين ويژگي بعدها براي او مشكل آفرين شد. در سال 1970 وقتي به طور نادرست با وزنه تمرين مي‌كرد آسيب جدي به كمرش وارد آمد. پس از اينكه پزشك بروس را معاينه كرد به او دستور داد استراحت مطلق كند. اما او بي قرار بود و بيشتر اوقات را استراحت نمي كرد. براي مدتي به نظر مي‌رسيد كه هرگز خوب نخواهد شد وقتي دوستانش به عيادت او آمدند خيلي به وجد آمد و شروع كرد به زدن لگدهاي بلند و مشتهاي سنگين و موقعي دست از اين كار كشيد که درد كمرش دوباره آغاز شد. در اوايل نوجواني بروس مجبور شد مرتب مدرسه‌اش را عوض كند. گر چه معلمان او را دوست داشتند اما چنانكه مادرش مي گويد:«بروس مرتب با بچه هاي ديگر دعوا راه مي انداخت.» مدتها بعد از آنكه درسش را تمام كرده بود هنوز داستان او سر زبانها بود و به عنوان فردي قُلدر و دردسر آفرين از او ياد مي شد. بروس كه پسر لاغري و نحيفي بود مي گويد: «هنگام دعوا من هميشه جلو گروه‌ام بودم.بهترين اسلحه‌‌اي كه در مدرسه داشتيم زنجيرهايي بود كه از داخل بشكه‌ها پيدا مي‌كرديم در آن روز ها بچه ها به انواع سلاح ها مجهز بودند حتي به كفشهايشان تيغ وصل مي كردند. اکثر مردم تنها بروس لی را به عنوان یک ستاره سینما و همین طور یک استاد بی نظیر تکنیکهای رزمی می پندارند اما از آنجایی که بروس لی دارای احساسات و تعصبات شدید و بخصوصی بود ، لذا او وارد دانشگاه شد تا به تحصیل در رشته فلسفه بپردازد . لبته اکثر مردم مسلما اولین کتابی که بروس لی نوشت و فلسفه هنر دفاع شخصی نا م داشت را می شناسند ، جالب است بدانید که بروس لی حتی اولین بار در حین ارائه یک سخنرانی فلسفی در دانشگاه بود که با همسرش لیندا آشنا شد .
(بروسلی و سینما )

او یکی از قهرمانان افسانه ای فیلم های رزمی است . بروسلی پیش از آنکه ستاره فیلم های رزمی باشد ، یک استاد توانا در هنر های رزمی است . و اگر همین توانایی و استعداد نبود هرگز افسانه بروسلی تحقق پیدا نمی کرد . . بروسلی همچنین یک بازیگر ادیب و دانشمند بود . قدرت بازیگری بروسلی مرزهای سیاسی را در می نوردد . و دوست و دشمن را یکسان به تماشای فیلم هایش می کشاند . هنر نمایی اش تحسین همگان را بر می انگیزد . هر چند او اولین بازیگر فیلم های رزمی نیست ، اما توانست شاهکارهای جاودانه ای در سینما از خود به جا گذارد . بروس‌لي هزاران بار مرگ را به چشم خود ديده بود.سالهاي متمادي مرگ در پي او بود تا اينكه در روز شوم 20جولاي 1973 در سن 32 سالگي او را به كام خود كشيد.از زماني كه در نقش كاتو در سريال تلويزيوني زنبور سبز به شهرت رسيده بود نام وي همواره قرين مبارزه و مرگ شده بود.دائماً شايعاتي پخش مي شد مبني بر اينكه او با 10 نفر مبارزه كرده و پس از كشتن سه چهار نفر از ولگردها و اوپاش يا خودش‌زخمي شده يا به قتل رسيده است . بروس از هيچ كس نمي‌ترسيد. آن قدر به توانايي‌هاي خودش اطمینان داشت كه از هيچ مبارزه اي رويگردان نبود.