PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نامه سرباز احمدی در شب دامادی



pnugirl
07-23-2010, 01:46 AM
برخي معتقدند كه رسانه‌ سوار بر جو مي‌شود و به كمك آن بر مردم حكومت مي‌كند و برخي هم عقيده دارند كه رسانه خودش به راه اندازنده «جو» است!

هنوز فراموش نكرده‌ايم كه سرباز احمدي، قرباني واقعي آن جدال ناميمون سپاهان – پرسپوليس كه در راه برقراري نظم در ورزشگاه، چشمان خود را از دست داده بود، چگونه مدت‌ها تيتر اول روزنامه‌ها و سوژه‌ اصلي برنامه‌هاي ورزشي شده بود؟! هنوز از ياد نبرده‌ايم كه چگونه مسوولان زيادي سعي مي‌كردند با كمك كردن به وي در مركز لنز دوربين‌هاي عكاسان قرار بگيرند و مطرح شوند، اما امروز خبري از هيچ كدام آنها نيست! سرباز احمدي امروز ديگر نه يك سوژه داغ است و نه بهانه‌اي براي معروف و محبوب شدن، پس چرا بايد منتظر باشيم كه باز هم مورد توجه رسانه‌ها قرار بگيرد؟!

هفته قبل مطلع شدیم كه سرباز احمدي در آستانه ازدواج است و حالا خوشحاليم كه به اطلاعتان برسانيم وي بعد از برگزاري يك مراسم سنتي و ساده در روستاي سورش‌جان در 20 كيلومتري شهركرد، با شريك زندگي‌اش پيمان مقدس ازدواج را رسما امضا كرد.

اما در اين مراسم ساده و بي‌تكلف نه خبري از محمدرضا ساكتي بود كه روزي وعده داده بود وي را به استخدام شركت فولاد مباركه درمي‌آورد و نه خبري از عكاساني كه ماه‌ها با فلاش‌هاي كور كننده‌شان، آن چند درصد باقيمانده از بينايي وي را هم آزار داده بودند! فقط قاضي شرافتمندي كه روزي براي احقاق حق وي جلوي عده كثيري ايستاده بود، در كنار اين زوج قرار گرفت و ازدواج‌شان را به آنها تبريك گفت. آري، او كسي نبود به جز عبدالرحمن شاه‌حسيني، رييس سابق كميته انضباطي و قاضي امروز دادگستري!

سرباز احمدي در همان روز عروسي‌اش نامه‌اي خطاب به ملت و فوتبالدوستان ايراني نوشت و ما را وسيله‌اي ساخت براي انتشار آن، اما از آنجا كه در آن زمان فوتبالي‌ها در تب و تاب جام جهاني بودند، مي‌دانستيم كه چاپ اين نامه برش و نفوذي كه بايد را نخواهد داشت، پس صبر كرديم كه جام‌جهاني با تمام هياهوهايش تمام شود بلكه تاثير نوشته‌هاي احمدي بيشتر از قبل شود؛ اين شما و اين نامه‌اي كه خود او براي شما نوشته است:

"به نام خدا
با ياد و نام خداوند بزرگ، خداوندي كه ناظر اعمال همه انسان‌هاست، هم پاداش مي‌دهد و هم كيفر. سلام من به تمام مردم ايران؛ خصوصا تمامي اهالي ورزش و به ويژه فوتبالي‌ها؟!

آنان كه بصيرت دارند همه چيز را ديدند و آنان كه بصيرت ندارند هيچ‌چيز را نديدند و نخواهند ديد. من محمد هستم يادتان هست محمد كيست؟ همان سرباز احمدي كه امروز همه مردم ايران من را با يك حادثه تلخ تاريخي در فوتبال مي‌شناسند. اين يادداشت را در شب عروسيم مي‌نويسم. شايد آخرين يادداشت من درخصوص آن حادثه تلخ باشد.

يادتان مي‌آيد در مسابقه فوتبال بين تيم‌هاي سپاهان و پيروزي در ورزشگاه فولادشهر اصفهان در حال انجام خدمت مقدس سربازي ناجوانمردانه توسط شخص يا اشخاصي مورد حمله قرار گرفتم و بينايي‌ام را از دست دادم. يكي از چشمانم تخليه شد و چشم ديگرم نمي‌بيند و فقط تاريكي را از روشنايي تشخيص مي‌دهم. حدود سه سال است كه نه جايي را ديدم و نه شخصي را... نمي‌دانم اين رنج چقدر مادر و پدرم و ساير عزيزانم را پير كرده است.

اگر بخواهم بگويم كه در اين مدت چه بر من گذشته، كتابي با هزار صفحه خواهد شد. بس است، امشب شب عروسي من است و قرار است زندگي مشتركم را با وضعيت به‌وجود آمده شروع كنم. قرار است همه با هم شادي كنيم.

ولي هدف اينجانب از نوشتن اين نامه علاوه بر عبرت ديگران، قدرشناسي و تشكر از اشخاصي است كه طي اين مدت همواره در جهت احقاق حق، رفع مشكلات، درمان و همدردي با اينجانب از هيچ كوششي فروگذار ننمودند.

تشكر مي‌نمايم از: صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، كميته سابق انضباطي فدراسيون فوتبال، فرمانده محترم نيروي انتظامي سردار احمدي‌مقدم، تمامي روزنامه‌هاي ورزشي و خبرگزاری های ورزشی، جناب سرهنگ رادبين و پرسنل هتل پرديس نيروي انتظامي و تشكر ويژه از اشخاص ذيل كه در شب عروسي، اينجانب را مورد عنايت ويژه قرار دادند: جناب آقاي دكتر فتح‌ا...زاده عضو محترم هيات رييسه فدراسيون فوتبال و سرپرست باشگاه استقلال، جناب آقاي كاشاني عضو شوراي شهر تهران و سرپرست باشگاه پيروزي و اعضاي سابق كميته انضباطي فدراسيون فوتبال.

كلام آخر:
امسال از طريق رسانه‌ها شنيدم كه متاسفانه به كرات در فوتبال ما درگيري وجود داشت. نگران مابقي جوانان اين مرز و بوم هستم. هرگز نمي‌بينم ولي نشنوم كه ديگري هم چون من شود، مسوولان بيكار نباشند و يك بار براي هميشه چاره‌اي اساسي بينديشند.

با تشكر
سرباز فداكار ميهن
محمد احمدي
3/ 4/ 1389"