PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدل مناسب برای تعامل دولت و بخش خصوصی برای رشد صنعت it کشور



Y@SiN
07-22-2010, 03:00 PM
http://pnu-club.com/imported/2010/07/648.jpg









اگر مفاهیم مصطلح در علم مدیریت را مرور کنیم به مفهوم پرآوازه ای بنام سینرژی می رسیم که در محاورات مدیریتی جاری است. سینرژی به تعبیری ترکیب کلمات سیستم و انرژی است. علمای مدیریت برخلاف ریاضی محض ثابت می کنند که همیشه ۲+۲ برابر ۴ نیست و می تواند خیلی کمتر و یا حتی خیلی بیشتر از ۴ باشد. ترکیب درست عوامل مدیریتی می تواند حاصل جمع دو عدد را خیلی بالاتر از جمع جبری آنها نتیجه دهد. چگونه؟ و اگر چنین امکانی است ما چقدر از این فضیلت بهره مندیم یا خدای نکرده سیر منفی آن را تجربه کرده و می کنیم.
سینرژی مثبت با هم افزایی بالا حاصل وجود سیستم های کیفی بالاست. وقتی ما در امور روزمره صحبت از سیستم می کنیم و آفت اداره کشور را نبود سیستم های مطلوب می دانیم از طرف دوستان مورد انتقاد واقع می شویم که ما قصد داریم عامل نیروی انسانی را نادیده بگیریم. به وجود آورندگان این سیستم ها انسان ها هستند و مدیریت این سیستم ها نیز توسط انسان ها صورت می گیرد. انرژی لازم نیز توسط انسان ها صرف می شود. پس سیستم انسان را حذف نمی کند بلکه او را پویا می کند، به تفکر وا می دارد و به دنبال راهکارهای جدید می کشاند. در تعالیم دینی از جمله اسلام تفکر از عبادت ارجح شمرده شده است.
در باب موضوع نیز نیازمند به یک سیستم کارا، هم افزا یعنی با سینرژی مثبت هستیم، سیستمی که بتواند به ما قدرت عرض اندام در دنیا در زمینه ICT را بدهد. بررسی شاخص های IT کشور در مقایسه با سایر کشورها دل هر دلسوزی را به درد می آورد. صداها به جایی نمی رسد، نقدها دشمنی و کارشکنی تلقی می شود. ظاهراً سرنوشت کشور ما تسلیم تدریجی در برابر وقایع است و باید خسارات ناشی از عدم پذیرش واقعیت ها را بپردازیم. صحبت از ترسیم مدلی برای فضای جدید کشور در صحنه خصوصی سازی است.
خصوصی سازی را باید نقطه صفر مرزی (یا کاملاً دولتی) بررسی کرد. اینکه ما خصوصی سازی را با چه میزان اعتقادی شروع کردیم در تمام مراحل بعدی مؤثر است. لذا قدم اول تقویت اعتقاد و ایمان به بخش خصوصی است تا ما در زیرساخت ایمان به خصوصی سازی و توان بخش خصوصی ضعف داریم و خشت اول را کج بنا می نهیم چه انتظاری به رسیدن به ثریا داریم.
امروز از این فضا چه بخواهیم چه نخواهیم گذشته ایم. بپذیریم یا نه بخش خصوصی با همه نقص ها و ابهامات وارد عرصه فعالیت کشور شده است. اما قطعاً شکست و برگشت به عقب به نفع جامعه نیست. باید باورها را مستحکم و عزم ها را جدی کرد تا یک سیستم هم افزایی ایجاد شود. عمده فضای مورد نیاز در تعامل حاکمیت با بخش خصوصی در همه بخش ها مشترک است.
صنایع مختلف دارای اشتراکات زیادی هستند، لکن IT نه تنها خود اهمیت خاصی دارد بلکه زیر ساخت توسعه سایر صنایع و خدمات نیز هست. امروز که شاهد بزرگترین خصوصی سازی آن هم در صنعت IT (مخابرات) هستیم. انتظار زیادی از دولت در این زمینه وجود دارد که به مواردی اشاره می کنم:
۱) ایمان و اعتقاد به بخش خصوصی سازی و توان بخش خصوصی که شرح آن گذشت.
۲) ایجاد فضای باز و میدان عمل مورد نیاز بخش خصوصی: پس از واگذاری پروانه اپراتور دوم و اپراتورهای خردتر مثل شرکت های PAP شاهد فضای خوبی در تعامل دولت با این فعالان IT نبودیم. خیلی جاها نه تنها به رقابت با آنها برخاستیم بلکه صدای هل من مبارز از سوی دولت شنیده شد. اگر زمان حاکمیت دولت بر مخابرات مطالعه شود، جنگ و گریز این شرکت ها را با مخابرات (دولتی) شاهد خواهیم بود. از آنجا که اینجانب در موقعیت اجرا و تقنین و نظارت شاهد بلاواسط این درگیری ها بوده و هستم فلذا نیاز به هیچ تفسیری ندارم.
۳) ایجاد فضای تعاملی بین اپراتورها: امروز چقدر ما تلفات انرژی مادی و معنوی در فضای ناصحیح بین اپراتورها داریم طوری که افراد عادی و غیر متخصص نیز به ما معترضند وقتی در یک شهر کوچک یا روستایی دو اپراتور اول و دوم هر کدام با فاصله چند صد متری سایت BTS می زنند چه انتظاری در کاهش هزینه ها و قیمت های تمام شده داریم. وقتی سؤال می شود گله طرفین از همدیگر است. اینجا رگولاتوری می تواند نقش خوبی داشته باشد.
۴) تضمین کامل استقلال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات: از آنجا که نقش اساسی وزارت در رگولاتوری خلاصه می شود عملاً به جای استقلال رگولاتوری از استقلال وزارت ICT یاد کردم. امروز وزارت ICT به جای پرداختن به تحکیم جایگاه فراقانونی خود در ساختار اپراتور اول به مسائل کلیدی بپردازد و فضای کار را بازتر کند موانع را از سر راه توسعه اپراتورها بردارد و رقابت سالم که محصول آن رضایت مشترکین (مردم) است بین آنها ایجاد کند. وقتی از کیفیت ارتباطات ویژه در تلفن های همراه (اول و ایرانسل) گلایه می شود عملکرد رگولاتور زیر سؤال می رود.
۵) تامین زیر ساخت لازم: این زیرساخت ترکیبی از زیرساخت های قانونی و فنی است. شرکت زیرساخت (فعلاً) دولتی باید تمام محدودیت های تکنولوژی را که سد راه توسعه های کمی و کیفی اپراتورهاست را بردارد و به جای مجادله و رقابت با اپراتورهای خصوصی بستر کار آنها را فراهم کند. زیرساخت فنی در اختیار اپراتور اول (از جمله سیم مسی و فیبرهای نوری داخل استانی) نیز باید مشترکا مورد استفاده قرار گیرد.
۶) افزایش قدرت فعالان جزو ICT که عمدتا قبل از واگذاری مخابرات شروع به کار کرده اند از جمله PAPها- ISPها- دفاتر خدمات ارتباطی، ICTهای روستایی، VOIPها پیمانکاران مخابراتی. این مجموعه ها می توانند بازوانی خوبی برای وزارت ICT و اپراتورهای اول و دوم شوند. این اپراتورها به تقویت آنها فکر کنند و از تجربیات آنها استفاده کنند. اپراتور اول موانع قبل از خصوصی سازی را از سر راه آنها بردارند آنها نیز لازم است همکاران خوبی در فضای خصوصی به اپراتورها شوند.
۷) واگذاری نهایی حاکمیت به بخش خصوصی: سیاست کاری نظام باید به سمتی برود که روزی گردانندگان وزارت ICT یا مجموعه نظیر آن بخش خصوصی باشد. این بند نیاز به توضیح زیاد دارد. نیاز به چرخش ۱۸۰ درجه ای سیاست ها دارد من فقط به عنوان یک پیش بینی مطرح کردم. اگر نقطه ایده آل حاکمیت بخش خصوصی ترسیم و به آن به عنوان یک چشم انداز نگاه شود و همه موارد گذشته محقق خواهد شد.