PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : متافیزیک



moo2010
04-14-2010, 12:52 AM
در این پست سعی می شه نظریات صاحب نظران و محققان گذاشته بشه . امکان داره نظریات درست نباشه و نواقصی داشته باشه که باید روی آن بحث و گفت و گو کرد .



متافيزيك چيست ؟


متافيزيك دانش ماورالطبيعة ، مابعدالطبيعة و الهيات تعريف ميشود ، همانطور كه مي‌دانيم اينها همگي مربوط به فلسفه قديم و علوم ابتدايي و بدوي بشر ميشوند ، يعني قبولاندن مسائل ديني و مذهبي براي جوامع بشري از راه‌هاي عقلاني و منطقي كه ممكن است هيچ سروكاري با علومي همچون فيزيك و رياضياتي كه ما مي‌شناسيم نداشته باشد و يا به بيان ديگر متافيزيك عبارت است از شناخت پديده‌هاي فيزيكي به استناد مطالب كتب آسماني ، ولي ما تعريف جديدي براي متافيزيك مطرح مي‌كنيم ، يعني علم و دانش خداوند براي آغاز خلقت ، اداره و پايان آفرينش كه تمامي علوم شناخته شده توسط بشر را شامل شده و به يقين فراتر از آن هم مي‌رود و ميتواند علوم جديدي را براي ما پايه ريزي كند . همانطور كه ميدانيم هر علمي ، عالمي و كتب مرجعي دارد و ما براي شناخت اين علم چاره‌اي جز مراجعه به كتاب مرجع اين دانش يعني قرآن نداريم ، براي اينكه علم و دانش براي بشر بيشتر جنبه اكتسابي داشته و دارد تا جنبه تحقيقي و اكتشافي ، براي اينكه تعداد دانش‌آموزان و دانشجويان به مراتب بيشتر از معلمين و اساتيد است و تعداد محققين انگشت شمار است . از اين رو مطالعه اين مبحث صرفا به كساني كه به خداوند و مسائل ديني علاقه و كنجكاوي دارند توصيه ميشود و صد البته مطالبي كه در اين مبحث ارايه ميشود ميتواند بسيار جديد ، دور از انتظار و متفاوت با دانسته‌هاي فعلي ما باشد كه بايد هميشه به اين نكته توجه كنيم كه كدام نظريه به واقعيت نزديكتر بوده و ميتواند حقايق را بهتر توجيه كند و دانسته‌هاي ما زياد مورد اطمينان نيستند براي اينكه ممكن است بسيار اشتباه و نادرست هم باشند و همواره نظريات جديد و انقلابي ميتوانند بهتر از نظريات قديم باشند ، براي اينكه با گذشت زمان دانسته‌هاي بشر دگرگون و متحول ميشوند و علوم قديمي ميبايست به روز شوند و اگر به روز نشوند به يقين متروكه و رها خواهند شد . در حقيقت متافيزيك يك حركت جسورانه و بزرگ علمي بشر براي شناخت كلي حقايق بوده است كه متاسفانه نه تنها ناكام مانده بلكه به مرور زمان دچار توهم و خرافات شده و مطالب غير علمي نيز به آن داخل شده است . هدف ما از اين مبحث احياي مجدد متافيزيك و به نتيجه رساندن آن است كه در نهايت ميتواند بسياري از مشكلات بشر را مرتفع نمايد ، زيرا متافيزيك علم و آگاهي است كه صرفا به خداوند مربوط ميشود و دانستن آن توسط بشر بسيار مفيد خواهد بود . و آنچه كه اروپا را در قرون وسطي به فلاكت كشيد اناجيل ( انجيل‌هاي متعدد ) و احكام جعلي و تحريف شده بود نه متافيزيك و يا كلام ناب خداوند متعال يعني همان انجيلي كه خداوند به عيسي رسول الله وحي فرموده بود . متافيزيك به طور خلاصه تعليم و آموزش علم از استاد بزرگ آفرينش است .



هشدار : مطالب ارايه شده در اين مبحث ، عقايد و استنباط‌هاي شخصي بوده و در صورت نادرست بودن لطمه‌ و خللي به صحت و درستي مطالب كتاب آسماني قرآن وارد نخواهد كرد ، شما مي‌توانيد عقايد و استنباط‌هاي بهتر و درست‌تري داشته باشيد و ما در اين مبحث صرفا انديشه‌ها و استنباط‌هاي خود را ارايه مي‌كنيم .




منبع : (http://ki2100.com/meta/index.htm)

moo2010
04-14-2010, 12:55 AM
مقدمه :
دكارت گفته است " به نظر من واضح است كه كسي غير از خداوند نيست كه با قدرت كامله خويش ماده را با حركت و سكون اجزاي آن خلق كرده باشد و با مشيت بالغه خويش هم اكنون در عالم همان قدر حركت و سكوني را كه به هنگام خلق آن ايجاد كرده بود ، حفظ كند . زيرا هر چند كه حركت فقط حالتي از احوال ماده متحرك است با وجود اين ماده مقدار خاصي از حركت را كه هرگز قابل زيادت و نقصان نيست ، حفظ مي‌كند ولو اينكه در برخي از اجزاي آن گاهي حركت بيشتر و گاهي حركت كمتري وجود دارد ... "
در واقع يك موجود غير متحرك البته بغير از خود خداوند ، يك موجود مرده است و چنين به نظر ميرسد كه ما در عالم هيچ حالت سكوني نداريم و همه چيز در حال حركت است براي اينكه اگر حركت وجود نداشته باشد تمام عالم در هم فرورفته و خلقت منهدم ميشود . اينك اين سوال مطرح ميشود كه عامل حركت و آفرينش ماده باريوني ( هيدروژن و ... ) در عالم چيست ؟

اولين كهكشان شناخته شده از ماده تاريك :
"/ ستاره‌شناسان انگليسي معتقدند كه توانسته‌اند با استفاده از يك راديو تلسكوپ ، يك كهكشان متشكل از ماده تاريك را كشف كنند . آنها معتقدند اين كهكشان غير قابل مشاهده ، به طور كامل از ماده تاريك تشكيل شده است . يك كهكشان تاريك ، ناحيه‌اي از جهان كه داراي مقادير زيادي از ماده تاريك كه به شكل يك كهكشان مي‌چرخد ، مي‌باشد . ولي در آن هيچ ستاره‌اي رويت نمي‌شود اين ناحيه تنها توسط يك راديو تلسكوپ قابل رويت است . كهكشان مذكور براي اولين بار با تلسكوپ دانشگاه منچستر لوول رصد شد و صحت آن با تلسكوپ آرسيبو در پورتوريكو تاييد شد . چنين تصور ميشود كه اين ماده ناشناخته كهكشان ، همان ماده تاريك باشد . دكتر ديويس مي‌گويد : جهان رازهاي بسيار دارد ، اما اين كشف بسيار مهم نشان مي‌دهد كه ما در اينكه چگونه به درستي بايد به عالم نگاه كنيم ، مبتدي هستيم . يك تيم بين‌المللي از اوكراين ، فرانسه ، ايتاليا و استراليا در حال تحقيق بر روي كهكشان‌هاي تاريك هستند . آنها توزيع اتم‌هاي هيدروژن در سراسر عالم را مورد برسي قرار داده‌اند . گاز هيدروژن تابش‌هايي از خود گسيل مي‌كند كه در طول موج‌هاي راديويي قابل رويت است . اين تيم در خوشه كهكشاني سنبله كه حدود 50 ميليون سال نوري از ما فاصله دارد ، جسمي هيدروژني كه در حدود 100 ميليون برابر خورشيد جرم دارد كشف كرده‌اند . دكتر رابرت مينچين از دانشگاه كارديف ميگويد ما از سرعت چرخش كهكشان ويرگو 21 دريافتيم كه اين جسم هزاران هزار بار سنگين‌تر از مقداري است كه ميتوانيم براي هيدروژن تنها در نظر بگيريم . اگر اين يك كهكشان معمولي بود ميبايستي كاملا درخشان می‌بود و با يك تلسكوپ آماتوري قابل رويت باشد . ولي اينچنين نيست . "


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1040.jpg
اينك اگر در پشت اين كهكشان از جنس ماده تاريك يك منبع نور بسيار بسيار قوي فرض كنيم ؛ اين كهكشان به صورت تصوير شبيه سازي شده فوق ديده خواهد شد . بديهي است بعد از اينكه تمام يا مقداري قابل توجهي از ماده تاريك اين كهكشان به گاز هيدروژن و ..... تبديل شد و بعد از تراكم گازها ، ستارگان كم كم پديدار و كهكشان نوراني و افروخته ميشود . و اين ميتواند سرآغاز نظريه‌اي جديد براي تولد و يا بهتر است بگوييم آفرينش كهكشانها باشد .

اين پديده شگفت انگيز را چگونه ميتوان توجيه كرد :
و او كسي است [كه] آميخت ( مخلوط ، آشفته و روان كرد ) دو دريا [را كه] اين شيريني گوارايي ( دلپذير و نوشي ) و اين [ديگري] نمكي شوري ( تلخي ) [است] و قرارداد ( مقرر كرد ) مابين آن دو برزخي ( حايل و حد فاصلي ) و دورباشي ( دوري ، جدايي ) دور شده‌اي . آيه 53 سوره فرقان
آميخت ( مخلوط ، آشفته و روان كرد ) دو دريا [را تا] ملاقات كنند ( به هم برسند ) آن دو [با يكديگر] 19
مابين آن دو برزخي ( حايل و حد فاصلي ) [است كه] تجاوز ( تعدي به حريم ) نمي‌كنند آن دو [همديگر را] 20 رحمن

چنين به‌نظر مي‌رسد كه درياي اول مقداري از روح خداوند است و درياي دوم مقداري از دخان ( ماده تاريك ) موجود در عالم باشد و حاصل فرآيند ، آفرينش ماده باريوني (‌ هيدروژن و ... ) مي‌باشد كه روح خداوند در ماده به صورت ميادين الكتريكي ، مغناطيسي و گرانشي تجلي مي‌كند ؛ همچنين به صورت امواج الكترومغناطيسي يعني نور ( طيفهاي مريي ) براي اينكه خداوند در سوره نور مي‌فرمايد :
خداوند نور آسمانها و زمين [است] ، مثال نورش همچون جا چراغي ( چراغ داني ) [است كه] در آن چراغي [باشد] ، چراغ در شيشه‌اي ( لامپي ، تنگ بلوري ) [است] ، شيشه ( بلور ) گويا آن است ستاره‌اي درخشاني ( جواهر نشاني ) [كه] مي‌سوزد ( افروخته ميشود ) از درختي مبارك شده‌اي ( خجسته‌اي ) زيتوني ، نه شرقي و نه غربي [است] ، نزديك است [كه] روغنش روشن شود ( بتابد ، بدرخشد ) و اگر چه ( درحاليكه ) لمس نكرده باشد ( نرسيده باشد ) آن را آتشي ، نوري بر [روي] نوري ، هدايت می‌كند خداوند به نورش كسي را كه می‌خواهد و می‌زند خداوند مثال‌ها را براي انسيان ( مردم ) و خداوند به هر چيزي دانايي [است] . آيه 35 سوره نور
البته اين آيه دال بر اين موضوع نيز ميشود كه توليد انرژي در ستارگان حاصل واكنش هسته‌اي همجوشي است نه فرآيند اكسيداسيون ( تركيب با اكسيژن ) همانند سوختن روغن زيتون در چراغ دانهاي قديمي .
ما مي‌توانيم چنين استنباط كنيم ، همانطور كه خداوند براي خلقت آدم از روح خود بر گل دميده است به همين ترتيب و روال براي خلقت ماده باريوني ( هيدروژن و .... ) از روح خود بر ماده تاريك و يا دخان دميده باشد .
سپس ( مستولي شد ) پرداخت به جانب آسمان و آن دخاني ( دودي ، ماده تاريكي ) بود ، پس گفت براي آن و براي زمين كه بياييد شما هر دو ، راغبانه‌اي يا با كراهتي ( مجبورانه‌اي ) ، گفتند آن دو آمديم اطاعت كنندگان ( تسليمانه ) 11 فصلت

قانون پايستگي انرژي :
اين قانون بيان مي‌كند كه انرژي نه خود به خود به‌وجود مي‌آيد و نه خود به خود نابود مي‌شود ، بلكه از صورتي به صورت ديگر تبديل مي‌گردد . البته اين قانون در داخل عالم تشكيل شده از ماده باريوني ميتواند متصور باشد و همواره اين سوال براي انسانها مطرح شده است كه اين همه انرژي از كجا آمده و به كجا مي‌رود تا اينكه قانون رابطه هم ارزي جرم و انرژي در نظريه نسبيت مطرح شد اما همانطور كه مي‌دانيم آزمون نشان داده است كه تعداد ذرات اتمي در هيچ كدام از واكنشهاي همجوشي و يا شكافت هسته‌ها تغيير نمي‌كند ، بلكه همواره تعداد آنها ثابت است و در اندازه و مقدار جرم مجموعه آنها ، قبل و بعد از واكنش تغيير ايجاد ميشود و اين موضوع بيانگر اين واقعيت است كه در اين دو واكنش ، خود ذرات به انرژي تبديل نمي‌شوند بلكه مقدار تغيير جرم مجموعه آنها ( m∆ ) به انرژي تبديل ميشود و چنين به‌نظر مي‌رسد كه معادله‌ هم ارزي جرم و انرژي نسبيت ، صرفا براي مقادير m∆ معتبر است . تنها دليل قانع كننده براي تبديل جرم ( خود ذرات ) به انرژي ، پديده‌ ماده - پاد ماده است كه در مبحث ( وارونگي ميادين الكتريكي ، توجيهي جديد براي توليد زوج ماده - پاد ماده . بر خلاف انتظار ما ، ماده - پاد ماده يكديگر را نابود نمي‌كنند (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fphysi cs%2Frotation-of-electrical-fields.htm) ) توضيح داديم كه اصولا ماده هيچگاه از بين نمي‌رود ، بلكه همواره تبديلاتي از مواد ( ماده باريوني ، پاد ماده ، ماده تاريك و .... ) به همراه توليد و يا جذب انرژي روي مي‌دهد . يعني ماده - پاد ماده همديگر را نابود نمي‌كنند . پاد ماده از وارونگي ميدان ماده حاصل ميشود و اين تبديلات ، انرژي رد و بدل مي‌كنند ، يعني اين زوج ماده – ماده است كه با دريافت انرژي تبديل به زوج ماده – پاد ماده شده و چنين تصور مي‌كنيم كه انرژي تبديل به ماده – پاد ماده ميشود و برعكس ، كه در واقع چنين نيست ! براي اينكه همواره با زمينه‌ فكري هم ارزي جرم و انرژي نسبيت به تمامي موضوعات فيزيكي نگريسته ميشود كه اگر اين ديدگاه يا عينك را عوض كنيم ، به موضوعات بسيار شگفت انگيز و جديدي دست خواهيم يافت . اصولا گرانش و جرم دو پارامتر وابسته به هم هستند كه هر كدام به تنهايي قابل درك نيستند ، شايد اين گرانش است كه به انرژي يا بهتر است بگوييم امواج الكترومغناطيس تبديل ميشود و ما به اشتباه جرم را قابل تبديل به انرژي ميدانيم . بزرگترين نقطه ضعف نسبيت اين است كه موجوديتي براي گرانش قائل نيست بلكه عقيده به انحناي فضا – زمان پيرامون جرم دارد كه اين سوال مطرح ميشود كه اگر ميدان گرانش ، انحناي فضا – زمان است پس ميدان الكتريكي و مغناطيسي چيست ؟ و اگر جرم يا بار الكتريكي در فضا دوران داشته باشند چه پديده‌هايي روي خواهد داد ، كه نسبيت اين مسايل را پيش بيني نكرده است . در نهايت مي‌توان به اين نتيجه رسيد " همانطور كه ميدان الكتريكي و مغناطيسي يك زوج هستند و هر كدام از آنها به تنهايي معني و وجود ندارند ، حوزه‌ جرم و ميدان گرانش نيز يك زوج را تشكيل مي‌دهند و هر كدام به تنهايي معني و وجود نخواهند داشت "
امروزه فيزيكدانها موفق شده‌اند نشان دهند كه در درجه حرارتها و انرژي بسيار بالا ، تفاوت بين نيروي الكترومغناطيسي و نيروي ضعيف هسته‌اي از بين مي‌رود و امكان دارد كه در درجه حرارتها و انرژي خيلي بالاتر ، تفاوت بين نيروي قوي و نيروي ضعيف هسته‌اي و همچنين تفاوت بين لپتون و كواركها نيز از بين برود ، به گونه‌اي كه فقط يك ذره اوليه و يك نيروي اوليه وجود داشته باشد . چنين شرايطي را حتي با بزرگترين و قوي‌ترين شتابدهنده‌ها نيز نمي‌توان برقرار كرد ولي وحدت نيروها وجود داشته و وجود دارد چرا كه اين نيروي اوليه روح خداوند و اين ذره اوليه دخان يا ماده تاريك است .
آيا نظاره نكرده‌اي به سوي سرورت [كه] چگونه پهن كرد ( گسترش داد ) سايه ( تاريكي ) [را] و اگر مي‌خواست حتما قرار مي‌داد آن را ساكني ( بدون حركتي ، هميشگي و دايمي ) ، سپس قرار داديم خورشيد را براي آن دليلي ( علت و برهاني ، هدايت و توجيهي ، روشنايي ) 45
سپس قبض كنيم آن را به سوي خودمان ، قبضي راحتي ( گرفتن سهلي ) 46 فرقان
از مفهوم دو آيه فوق چنين برمي‌آيد كه در نهايت خداوند تمامي انرژي‌هاي انتشار يافته در عالم را جذب و تبديل به روح مي‌كند . و چنين به نظر مي‌رسد كه در كيهان تبديلات و موازنه‌اي مابين ماده تاريك ، ماده باريوني و .... وجود دارد كه صرفا در مشيت و قدرت خداوند قرار گرفته است .

انيشتين گفته است كه :
" فضا - زمان دچار انحنا است و در نقطه‌اي از فضا - زمان آنقدر انحنا زياد ميشود كه جهان همانند يك دايره ، انتهاي آن بر ابتداي آن وصل ميشود در اينجاست كه از هر نقطه در فضا - زمان شروع به حركت كنيم دوباره به همان نقطه مي‌رسيم . يعني هر نقطه در فضا به يك مقدار مركزيت دارد . "
در اين مورد بخصوص بايد گفت كه گذشتگان ما انسانها ، خيلي وقتها مجبور بوده‌اند چشم و گوش بسته نظر دهند . به طور مثال در مورد هستي و پيدايش آن قبل از اين كه مشخصات كلي آن دانسته و معلوم شود ابراز نظر شده است كه بسيار دور از واقعيت هم بوده است . به طور مثال خود انيشتين بعدا مجبور شد نظريه ثابت كيهاني خود را پس بگيرد براي اينكه چگالي در عالم بصورت يكسان توزيع نشده است و در كناره‌هاي عالم اين چگالي كاهش مي‌يابد و موضوع بسيار مهم اينكه انيشتين شيفته و تحت تاثير هندسه بيضوي ريمان بود و اساس نظرياتش را بر آن استوار نموده . اگر نظريه كلي انيشتين در مورد فضا - زمان درست باشد نوري كه توسط ستارگان توليد و منتشر ميشود در نهايت مجبور است روي مدارهاي دايره‌اي دوران داشته و اين نور رفته رفته به علت فعاليت مداوم ستارگان تشديد خواهد شد و در نهايت مثل يك ليزر پرقدرت فضايي عمل كرده و همه چيز را در هستي منهدم ميكند كه چنين نيست يا حداقل آن اين است كه امروزه عالم آنقدر پرنور بود كه ما بينايي خود را از دست داده بوديم و حيوانات كور مادر زاد به دنيا مي‌آمدند ، بلكه اينگونه به نظر ميرسد كه انرژي توليدي و انتشاري توسط ستارگان و .... در نهايت از هستي دفع ميشود كه اگر اين انرژي دفع نشود بسي مشكل ساز خواهد بود . در صورت علاقمندي مبحث طرح ايراد اول در نظريه نسبيت عام - كيهان مركزيت دارد (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fphysi cs%2Feinstein2.htm) را مطالعه فرماييد .

" / اخترشناسان به تازگي شاهد پديده‌اي بودند كه پيش از اين در پهنه كيهان سابقه نداشته است . رصدخانه پرتو ايكس چاندراي ناسا و تلسكوپ هاي نوري ، هسته‌اي از ماده تاريك را آشكار ساخته‌اند كه به شدت تهي از كهكشانها است و ممكن است براي نظريه‌هاي موجود درباره رفتار ماده تاريك پرسش‌هايي را مطرح كند .
دكتر انديشه مهدوي از دانشگاه ويكتورياي بريتيش كلمبيا مي گويد ؛ « اين نتيجه‌ها درك ما از چگونگي ادغام شدن خوشه‌هاي كهكشاني را زير سوال مي برد ، حتي ممكن است باعث شود در مورد ماهيت خود ماده تاريك بيشتر پژوهش كنيم .»
يك خوشه كهكشاني از سه بخش ساخته شده است ؛ كهكشانهايي كه داراي ميلياردها ستاره‌اند ، گاز داغ بين كهكشانها و ماده تاريك ، ماده مرموز و ناشناخته‌اي است كه سازنده بيشتر جرم كهكشانها است و تنها از راه بررسي اثرهاي گرانشي ، مي توان آن را آشكار ساخت . تلسكوپهاي نوري مي توانند نور ستارگان كهكشانها را دريافت كنند و با استفاده از اثر ظريف ماده تاريك در خم كردن مسير نور كهكشان هاي دوردست ، مكان آن را پيدا كنند . تلسكوپهاي پرتو ايكس همانند چاندرا نيز مي تواند گازهايي را كه دماي آن چند ميليون درجه سانتي گراد است آشكار كند .
يك نظريه فراگير در مورد ماده تاريك مي گويد كه ماده تاريك و كهكشانها ، حتي طي يك برخورد شديد ، مانند آنچه در نمونه خوشه گلوله (Bullet) مشاهده شد ، باز هم بايد با هم باشند . با اين همه هنگامي كه اطلاعات چاندرا از منظومه خوشه كهكشاني با نام «Abell۵۲» همراه با اطلاعات نوري حاصل از تلسكوپ كانادا، فرانسه و هاوايي و تلسكوپ سوبارو مستقر در كوه مائونكي از اين منظومه كهكشاني تلفيق شد ، تصوير شگفت آوري به دست آمد . در اين تصوير هسته‌اي از جنس ماده تاريك پيدا شد كه داراي گاز داغ نيز بود ، اما در آن از كهكشانهاي درخشان خبري نبود . دكتر هندريك هوكستر ( كه وي هم از دانشگاه ويكتورياست ) مي گويد ؛ « هنگامي كه به اين تصوير نگاه مي كنيم ، اينگونه به نظر مي رسد كه انگار كهكشانها را از هسته چگال ماده تاريك كنار گذشته‌اند . اين اولين بار است كه چنين پديده‌اي را شاهد هستيم و اين مي تواند آزموني بزرگ براي درك از چگونگي رفتار ماده تاريك باشد. »
در اين تصوير علاوه بر هسته ماده تاريك ، يك «منطقه نوراني» مشاهده شد كه داراي گروهي از كهكشانها است اما داراي ماده تاريك نيست يا مقدار آن كم است . به نظر مي رسد در اين تصوير ماده تاريك از كهكشانها تفكيك شده است .
دكتر عارف بابول مي گويد ؛ « وجود اين كهكشانها كه به تقريب خالي از ماده تاريك است در تضاد با درك فعلي ما از كيهان است . مدل استاندارد ما مي گويد يك گروه خاص از كهكشانها همانند اين بايد مقدار زيادي ماده تاريك داشته باشد . اينكه اين كهكشانها ماده تاريك ندارند ، بيانگر چه چيزي است؟ »
در خوشه گلوله كه به نام lE۰۶۵۷-۵۶ مشهور است ، طي برخورد از سرعت گاز داغ كاسته مي شود ، اما به نظر مي رسد كهكشانها و ماده تاريك بدون رو به رو شدن با سدي به راه خود ادامه مي دهند . اما به نظر مي رسد در Abell۵۲۰، همان گونه كه انتظار داريم كهكشانها در اثر برخورد ، با سدي رو به رو نمي شوند ، در حالي كه مقدار چشمگيري از ماده تاريك همراه با گاز داغ در ميان خوشه باقي مانده است .
مهدوي و همكارانش دو تفسير را براي يافته‌هايشان ممكن مي دانند كه هر دو تفسير با نظريه‌هاي كنوني ناسازگار است . تفسير اول اين است كه كهكشانها در مجموعه پيچيده‌ا‌ي از اثرهاي گرانشي از ماده تاريك جدا شده‌اند . اين تفسير مشكل ساز است زيرا شبيه سازي هاي كامپيوتري نتوانسته است اين اثر گرانشي را ( كه آنچنان قدرتمند است كه توانسته چنين تفكيكي را موجب شود ) به وجود آورد .
تفسير ديگر آن است كه ماده تاريك هم تحت تاثير گرانش است و هم تحت تاثير برهمكنش ديگري بين ذرات ماده تاريك كه هنوز ناشناخته مانده است . پذيرش اين تفسير جالب نيز نيازمند فيزيك نويني است ، در عين حال آشتي دادن آن با نتايج رصدهاي ديگر كهكشانها و خوشه هاي كهكشاني ( و از جمله خوشه كهكشاني گلوله كه پيش از اين ذكر شد ) دشوار است .
پژوهشگران براي تاييد و حل كامل مشكل هسته ماده تاريك Abell۵۲۰ درصدد كسب اطلاعات تازه از چاندرا و تلسكوپ فضايي هابل هستند . اين گروه اميدوار است با رصدهاي بيشتر راز اين منظومه‌ها را كشف كند . "
استنباط ما از اين مشاهدات ميتواند به اينگونه باشد كه در اين صحنه باشكوه ، خداوند در حال خلقت گاز هيدروژن از ماده تاريك ( دخان ) توسط روح خودش ميباشد . گاز هيدروژن داغ خلق شده ، رفته رفته در مناطقي سرد شده و بعد از تراكم در آنها ، ستارگان و كهكشانها را پديدار مي‌كند و رفته رفته از مقدار ماده تاريك در كهكشانها كم و به مقدار گاز هيدروژن افزوده ميشود ( البته در مراحل ابتدايي خلقت ستارگان و ... ) . اين برهمكنش ديگري بين ذرات ماده تاريك كه هنوز ناشناخته مانده است همان برهمكنش ماده تاريك ( دخان ) با روح و نور است .

چه تعريفي را براي دخان ميتوان ارايه نمود :
همانطور كه ميدانيم سلول خورشيدي ، نور خورشيد ( امواج الكترومغناطيس ) را تبديل به جريان الكتريكي مي‌كند . در واقع ميتوان چنين استنباط كرد كه دخان ، نور ( امواج الكترومغناطيس ) را تبديل به ميدان الكترومغناطيسي مي‌كند و از خود خواص آهنربايي نشان ميدهد . از اينرو دخان شيفته روح و نور است تا حدي كه در كل به آسمان پنجم كشيده ميشود و در جز به سطح ستارگان پخش ميشود و ميتواند در مناطقي تجمع و لكه‌هاي خورشيدي را پديدار كند . يعني ميدانهاي مغناطيسي قوي ميتواند عامل تجمع دخان نور ديده شده و همچنين تجمع دخان نور ديده باعث پديدار شدن ميدانهاي الكترومغناطيسي قوي شود .
براي شناخت بهتر دخان بايد بدانيم كه ذرات بدون جرم چه هستند . ذرات بدون جرمي كه فعلا شناسايي شده‌اند فوتون و نوترينو هستند و جالب اينجاست كه اينها با امواج الكترومغناطيسي برهمكنش قوي داشته و بسته به سرعت و فركانس طيف ، جرم نسبيتي كسب مي‌كنند . ذره الهي يا ذره بدون جرم اوليه ، همان دخان است كه در كتاب قرآن ذكر شده . اين ذرات بعد از برهمكنش با روح ، ذرات بنيادي و به دنبال آن ماده را پديدار مي‌كنند .



http://pnu-club.com/imported/2010/04/1041.jpg

پزشكان 25 بيمارستان در بريتانيا و آمريكا قرار است روي تجربه هاي نزديك به مرگ افرادي كه دچار حمله قلبي شده‌اند ، مطالعه كنند . آنها روي 1500 بيمار مطالعه خواهند كرد تا دريابند كه آيا افراد فاقد ضربان قلب يا فعالیت مغزي مي توانند تجربه هاي "خارج از كالبد" داشته باشند .

بعضي از اين افراد گزارش داده‌اند كه تونل يا نور شديد ديده‌اند و برخي هم مي گويند كه از سقف به تيم پزشكي نگاه مي كرده‌اند . در اين پژوهش كه سه سال طول خواهد كشيد و با همكاري دانشگاه ساوتهمتون انجام مي شود ، تعدادي تصوير در مكانهايي در اتاق قرار داده شده كه فقط از سقف قابل رويت است .

دكتر سام پرنيا ، سرپرست اين مطالعات مي گويد : " اگر بتوانيم نشان دهيم كه هشياري پس از توقف كار مغز ادامه پيدا مي كند ، آن وقت مي توان اين احتمال را داد كه هشياري پديده‌اي مستقل است ." " احتمال زيادي وجود دارد كه ما به موارد زيادي از اين اتفاق برخورد كنيم اما بايد نگاه بازتري به قضيه داشته باشيم .

" اگر كسي نتواند اين تصاوير را ببيند به اين معناست كه تجربه اي اينچنيني تنها تصورات واهي و يا خاطرات غير واقعي بوده اند . "

" اين معمايي است كه حال قرار است موضوع يك پژوهش علمي شود ."

دكتر پرنيا در بخش مراقبت هاي ويژه كار مي كند و در طول فعاليت هاي روزانه خود در محل كار احساس كرده كه علم به اندازه كافي به موضوع تجربه هاي در آستانه مرگ نپرداخته است .

روند مرگ :

او مي گويد : " برخلاف باور عموم ، مرگ يك لحظه خاص نيست. "

" مرگ روندي است كه با توقف ضربان قلب آغاز مي شود ، فعاليت ريه ها متوقف مي شود و مغز از كار مي افتد ."

به گفته دكتر پرنيا ، "پس از اين لحظه ، دوره اي آغاز مي شود كه ممكن است از چند ثانيه تا يك ساعت يا بيشتر طول بكشد و طي آن اقدامات فوري پزشكي ممكن است بتواند فعاليت قلب را دوباره آغاز و روند مرگ را معكوس كند ."

دكتر پرنيا و همكارانش فعاليت مغزي 1500 نفر را كه پس از ايست قلبي زنده مانده اند ، تحليل خواهند كرد و اين موضوع را بررسي خواهند كرد كه آيا اين افراد تصاوير داخل اطاق را ديده اند يا نه .

چندين بيمارستان در بريتانيا و آمريكا در اين آزمايش شركت خواهند كرد .


http://www.bbc.co.uk/persian/science/st ... ence.shtml (http://www.bbc.co.uk/persian/science/story/2008/09/080918_ge_near_death_experience.shtml)


همانطور كه مي‌دانيم مفهوم ديدن براي انسان مربوط ميشود به امواج الكترومغناطيس و اين در حالي است كه چشم شخص در آستانه مرگ بسته است ، ولي با اين حال روح او توان ديدن اجسام پيرامون و حتي يك نور شديد مرموز را دارد . پس ميتوان به اين نتيجه رسيد كه منشاء و منبع اصلي نور همان روح است . تونل ديده شده همان مدخل ورودي به برزخ است .


" ماده تاريك ، نور مرئي و هيچ پرتو الكترومغناطيسي را ساطع نمي كند اما اكنون گروهي از محققان بلژيكي ، آمريكايي و ايتاليايي دريافتند كه پيوند غير قابل توضيحي ميان ماده مرئي و ماده تاريك وجود دارد كه مي تواند تئوريهاي مربوط به تشكيل كهكشانها را تغيير دهد.
اين محققان كشف كردند كه چگالي سطحي يك ماده درخشان در داخل منطقه اي كه به عنوان منطقه ماده تاريك شناخته مي شود از نوع همان ماده نوراني است كه در تمام كهكشانها و مستقل از بزرگي و شكل آنها وجود دارد.
در اين خصوص اين ستاره شناسان توضيح دادند: «اين كشف دو فرضيه را ارائه مي كند. فرضيه اول اين است كه ما تاكنون هيچ چيزي از ماده تاريك را شناسايي نكرده ايم و بنابراين تنها توانسته ايم اثر يك قانون جديد گرانش را كه بر روي ماده مرئي تاثير مي گذارد پيدا كنيم و يا اينكه ماده تاريك واقعا از يك ذره جديد ابتدايي تشكيل شده است اما يك فرايند فيزيكي خاص در كهكشانها وجود دارد كه از اين ماده فرار مي كند».
براساس گزارش نيچر، تاكنون فيزيك موفق نشده است درباره برخي از پديده هاي كيهاني تنها بر پايه چيزي كه مرئي است توضيح دهد براي مثال، با مشاهده كهكشانهاي مارپيچی، قوانين جذب گرانشي مي گويند كه ستاره ها به دليل نيروي سانتريفوژ در هر كجاي كهكشان كه باشند بايد به دور مدار اصلي هسته كهكشان بچرخند و اگر اين جاذبه آنها را نگه ندارد مي توان گفت كه اين نيروي گرانش از بزرگترين جرمي كه تاكنون محاسبه شده ، توليد شده است اين جرم همان جرم ماده گمشده و يا تاريك است.
بر پايه تئوري ماده تاريك سرد، اين ماده نقش مهمي در تشكيل كهكشانها ايفا مي كند و مسئول ساختارهايي است كه جهان را حفظ مي كنند. همچنين اين تئوري بيان مي كند كه گسترش ماده مرئي از كهكشاني به كهكشان ديگر متفاوت است.
اين درحالي است كه اكنون اين دانشمندان با رصد انواع مختلفي از كهكشانها با كمك تلسكوپهاي آمريكا و شيلي و راديو تلسكوپهاي هلند و استراليا كشف كردند كه ماده مرئي و ماده تاريك در حقيقت ارتباطات بسيار پيچيده تري با هم دارند و بنابراين توضيح درباره آنها با كمك قوانين موجود در فيزيك بسيار دشوارتر از آن چيزي است كه تاكنون تصور مي شد.
اين كشف ، سئوالات جديدي را درباره تكامل جهان مطرح مي كند و پاسخ بسياري از اين سوالات را برخورد دهنده بزرگ هادرون در سرن ژنو مي تواند ارائه كند. "
منبع : جام جم آنلاین
ارتباط ماده تاريک و جهان مرئي (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.jamejamonline. ir%2Fnewstext.aspx%3Fnewsnum%3D100919628569)

همانطور كه قبلا توضیح داده شد خداوند ماده باریونی را از دمیدن روح در دخان ( ماده تاریك با تعاریف جدید ) می آفریند كه حاصل این ادغام ، گاز بسیار داغ و رقیقی است كه در فضا ردیابی میشود و ستارگان از تراكم این گاز پدیدار میشوند .


" دانشمندان پرده از اسرار ماده تاريك بر مي دارند :

پژوهشگران بين‌المللي از شبيه ساز رايانه اي كهكشان راه شيري خبر مي دهند كه دانشمندان را به جايي كه ماده تاريك فضا بايستي ديده‌باني و تشخيص داده شود رهنمون مي سازد. بر اساس آخرين يافته هاي محققان كه در مجله نيچر منتشر شده، دانشمندان به كشف ماده اي كه تشكيل دهنده بيشتر عالم كيهان است نزديك تر شده اند.

به گفته كارلوس فرنك، كيهان شناس دانشگاه دورهام انگلستان كه روي اين تحقيق كار مي كند، كشف معماي آنچه كه ماده تاريك عنوان مي شود، يكي از بنيادي‌ترين پرسش‌هايي است كه نه تنها از سوي دانشمندان مطرح مي شود بلكه ذهن بسياري از علاقه مندان حوزه علوم فضايي و اسرار عالم كيهان را به خود مشغول ساخته است.
كشف و احراز هويت مولفه اصلي عالم همان چيزي است كه اين دانشمندان مشغول بررسي و تحقيق آن هستند.

به اعتقاد اخترشناسان، ماده تاريك برعكس ماده عادي تشكيل دهنده ستارگان، سيارات و نظاير آن دربردارنده حدود 85 درصد مواد يا مصالح عالم كيهان است اما شواهد براي بدست آوردن و نزديك شدن به آن سخت و دشوار بوده است چون كه ماهيت آن نمي‌تواند مستقيما ديده شود.

ماده تاريك نه نور را منعكس مي‌سازد و نه به طور طبيعي مي درخشد، اما اخترشناسان از طريق مشاهده و رصد اينكه چگونه جاذبه آن، نور بيرون داده شده از سوي كهكشان‌هاي به مراتب دورتر را خم مي‌سازد، به گمانه زني موجوديت و هستي اين ماده در خوشه‌هاي كهكشان مبادرت مي‌ورزند. دانشمندان معترفند كه از ماهيت ساختاري ماده تاريك اطلاعي ندارند اما فكر مي كنند مولفه سازنده آن نوعي ذره باشد.

اين در حالي است كه تيمي از پژوهشگران بين‌المللي، هاله ماده تاريك را هدف مشاهده و مراقبت خود قرار دادند كه در واقع ساختارهاي در برگيرنده كهكشانهايي است كه يك تريليون بار بيشتر از خورشيد وزن دارند.

شبيه سازي هاي اين دانشمندان نشان داد كه چگونه هاله كهكشاني از ميان مجموعه‌اي از تصادمات شديد بين خوشه هاي بسيار كوچكتر ماده تاريك كه از بيگ بنگ سرزده‌اند رشد‌ يافته است. در بخش چگال هاله، ذرات ماده تاريك با سرعت بالا تصادم مي‌كنند تا فرمي از تشعشع موسوم به اشعه‌هاي گاما را توليد نمايند. اين اشعه‌هاي گاما كه موجب برافروختگي و تابش سرخ هاله مي شوند، به دانشمندان راهي براي نمايان ساختن و كشف ماده تاريك ارائه مي كنند.

به اظهار محققان، اين يافته ها به معني آن است كه تلسكوپ فرمي ناسا بايد بخش‌هايي از كهكشان را جستجو نمايد كه محققان پيش بيني مي كنند در آنجا ماده تاريك با الگويي مشخص و به نرمي در حال تغيير برافروخته مي شود و در نتيجه براي مشاهده آسان تر مي باشد. در واقع اين موضع نزديك خورشيد و درست دور از مركز كهكشان راه شيري قرار دارد.

آنچه اين دانشمندان از طريق يك شبيه سازي غول پيكر نشان داده‌اند جايي است كه اشعه‌هاي گاما از آن جا سرچشمه مي گيرند؛ نقشه پيش ساخته‌اي براي افراد تا در آن بنگرند و چگونگي ظاهر شدن اين علامت را درك كنند. "


محمدرضا طباطبايي 17/8/86

منبع : http://ki2100.com/meta/rooh_dokhan.htm (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fmeta% 2Frooh_dokhan.htm)

moo2010
04-14-2010, 12:57 AM
امروزه بعضي از كيهان شناسان بر اين باورند كه كاينات جزء موجودات بيجان و مرده محسوب نميشوند ، بلكه زنده‌اند و به نوعي حيات و هوش غير بيولوژيك دارند . به طور مثال پيدايش منظومه شمسي ، فاصله زمين از خورشيد ، اندازه و مقدار تابش نور خورشيد ، فصول سال ، حرارت و اتمسفر سياره زمين ، وضعيت آب و هوا و اكوسيستم آن ، پيدايش حيات جانوري و گياهي روي سياره زمين ، واكنشهاي دفاعي طبيعت در مقابل نابودي و انقراض حيات بر روي آن و ......... نمي‌تواند تصادفي باشد . بلكه پديدار شدن و تداوم وجود آن ، نياز به يك هوش و توان محاسباتي فوق‌العاده زياد و غير قابل تصوري دارد . از اين رو كاينات را موجودات فوق هوشمندي تصور مي‌كنند كه قادر به پديد آوردن و اداره موجودات هوشمند ديگري ، مثل انسان هستند . با مطالعه بسيار در علم كيهان شناسي چنين معلوم ميشود كه كل كيهان نيز از همين ويژگي برخوردار است ، براي اينكه ميلياردها سال از حيات و موجوديت آن مي‌گذرد و هيچ اختلال و ناهنجاري محسوسي در آن پديدار نشده است كه اين ممكن نخواهد بود مگر با وجود هوش و استعدادي سرشار كه بتواند حجم بسيار زيادي از اطلاعات را پردازش و بعد از حل معادلات بسيار پيچيده‌اي ، تصميمات مهم و ضروري را اتخاذ كند و موجوداتي همچون كاينات هوشمند را در خود پديدار نمايد . يكي از شگفت انگيزترين پديده‌هاي مشاهده شده ، تصادم كهكشانها با يكديگر است ، آنها يا با هم ادغام ميشوند و كهكشاني بزرگتر را ايجاد مي‌كنند و يا بدون اينكه صدمه‌اي به يك ديگر وارد كنند از درون هم عبور مي‌كنند .


به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


حمد ( ستايش ، تمجيد ) براي خداوند خالق ( به پا دارنده) آسمانها و زمين ، قرار دهنده ملائكه رسولاني ( فرستادگاني ) [كه] دارندگان بالهايي دو تا و سه تا و چهار تا [هستند] ، مي‌افزايد در خلقت ( مخلوقات ) آنچه را كه ميخواهد ، بدرستي خداوند براي هر ( تمام ) چيزي قادري ( توانايي ) [است]

........... سوره فاطر


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1042.jpg

با برسي ساختار فيزيكي بازوهاي ميله‌اي كهكشانهاي مارپيچي ، اين بالها كاملا مشخص و معلوم ميشوند كه با شگفتي تمام بايد گفت كه تعداد آنها دو يا سه و يا چهار عدد است . جالب اينكه اينها نيز در خلقت خود از رياضيات دوجيني تبعيت و پيروي مي‌كنند ، همچنين از ستاره داوود توسعه يافته و صد البته ساير مخلوقات خداوند نيز اينچنين هستند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/61.gif

همچنين اين ساختارها در گردبادهاي مهيب تشكيل شده در اتمسفر سياره زمين مشاهده ميشوند كه مربوط به دنباله فيبوناچي و يا اسپيرال لگاريتمي ميشود كه اين ساختار هندسي سرتاسر كيهان را فرا گرفته است ، در اين رابطه مراجعه فرماييد به مبحث رياضيات مختص فيزيك چيست ؟ (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fmat%2 Findex.htm) و تركيب تناسب طلايي يا توالي فيبوناچي در ستاره‌ داوود توسعه يافته (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fmat%2 Ffibonacci.htm) . اين ساختارها در دنياي نانو نيز يافت ميشوند حتي ساختار خود اتمها !


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1043.jpg
ملائكه جمع اسم مَلَك است . همانطور كه ميدانيم مَلِك در زبان عربي به معني پادشاه و فرمانروا است . در واقع اسم مَلَك به معني فرمانبردار ، فرمان پذير ، سرباز يا زير دست پادشاه است كه فرامين او را بدون چون و چرا اجرا مي‌كند .

و شقه ( شكافته ) شود آسمان ، پس آن در چنين روزگاري واهي ( تهي ، تو خالي ، ترسان و لرزاني ، سستي ) [باشد] 16
و مَلَك ( فرمانبردار ) بر اطرافش ( پيرامون آسمان ) [باشد] و حمل ميكند عرش ( تخت سلطنت ) سرورت را بالای‌شان ( روي سرشان ) در چنين روزگاري هشت تايي ( هشت گانه ، هشت گروهي ) . آيه 17 سوره حاقه
در روز قيامت كاينات ( ملائكه ) به هشت گروه كلي تقسيم و عرش پروردگار را به صحن قيامت حمل مي‌كنند . صحنه بسيار باشكوهي است كه در آن هر كهكشان به اندازه يك ستاره ديده خواهد شد .
كساني كه حمل ميكنند عرش را و كسي كه پيرامون آن [عرش] است ، تسبيح ميكنند به ستايش سرورشان و ايمان دارند به او و آمرزش ميخواهند براي كساني كه ايمان آوردند ، [می‌گويند] سرور ما ، فرا گرفتي هر ( تمام ) چيزي را رحمتي و علمي ، پس بيامرز براي كساني كه توبه كردند و تبعيت كردند راه تو را و نگهدار ( محافظت كن ) ايشان را [از] عذاب جحيم ( جهنم ) . آيه 7 سوره غافر

ملائكه تنها در اين كالبد كهكشاني قادر خواهند بود تا در روز قيامت عرش پروردگار را با آن عظمت و بزرگي ، حمل و جابجا كنند ، كه ملائكه در كالبد و موجوديت غير از اين ، هرگز توانايي و قدرت انجام اين امر خطير را نخواهند داشت .

آيا براي شماست مذكر ( نر ، فرزند پسر ) و براي اوست مونث ( براي خداوند ماده ، مادينه ، فرزند دختر ) 21
اين [بدين منوال باشد] ، آنگاه ( كه در آن صورت ) قسمتي ( تقسيمي ، سهم كردني ) غير عادلانه ( نادرست ، ناقص ، ظالمانه ، كج و با اعوجاج ، غير منصفانه‌اي ) [باشد] 22
كه آن [نيست] مگر نامهايي كه اسم برديد ( ناميديد ، نام گذاري كرديد ) آن را شما ( خودتان ) و پدرانتان ( اجدادتان ) ، نازل نكرد خداوند به آن از دليلي ( ادله و برهاني ) ، كه تبعيت [نه] ميكنند مگر ظن ( گمان ، تصور ، تخمين و حدس ) را و آنچه را كه هوس ميكند نفسها ( جانها و اشخاص ) و حتما آمده است ايشان را از [جانب] سرورشان هدايت 23
آيا براي انسان [مهيا و آماده و شدني است] آنچه را كه تمنا مي كند ( مي خواهد ، درخواست ، خواهش و التماس مي كند ، آرزو مي كند ) 24
پس براي خداوند است آخرت ( بعد قيامت ، آينده ) و اوليه ( حال و گذشته ، قبل قيامت ) 25
و چه بسيار [است] از مَلَكي ( فرمانبرداري ، فرمان پذيري ، مطيعي ) در آسمانها [كه] كفايت ( بسنده ، بی‌نياز ) نميكند شفاعت ( ميانجي گري ، پا درمياني ، حمايت ) ايشان چيزي را ، مگر از بعد اينكه اجازه دهد خداوند براي كسي كه ميخواهد و راضي ( خشنود ) باشد 26
بدرستي كساني كه ايمان نمی‌آورند به آخرت حتما مي نامند ( اسم گذاري ميكنند ) ملائکه را نامگذاري مونث ( مادينه ) 27
و نيست براي ايشان به آن [موضوع و مسئله] از علمي ( دانشي ) ، كه تبعيت [نه] مي كنند مگر ظن ( گمان ، تصور ) را و بدرستي گمان ( تصور ، خيال ) بي نياز نمي كند از حقيقت چيزي را 28
پس اعراض ( خودداري ، دوري ) كن از كسي كه روي برمي تابد ( سرپيچي مي كند ) از ذكر ( ياد ) ما ، و نخواسته است مگر حيات ( زندگاني‌ها و زيست ) دنيا ( قبل قيامت ) را 29
آن نهايت ( ميزان و مقدار نهايي ) ايشان است از علم ( فهم و شعور ، دانايي ) ، بدرستي سرورت ، اوست داناتر به كسي كه گمراه ( حيران ) شد از راهش ( مسير ، سير و سلوكش ) و اوست داناتر به كسي كه هدايت يافت 30
و براي خداوندست آنچه كه در آسمانها و آنچه كه در زمين است ، براي اينكه جزا دهد ( كيفر ، مجازات كند ) كساني را كه بدي كردند به [سبب] آنچه كه عمل كردند و جزا ( پاداش ) دهد كساني را كه نيكي كردند به بهترين [صورت] . آيه 31 سوره نجم

قبل از اسلام انسانها بر اين عقيده بودند كه ملائكه مونث و دختران خداوند هستند . كه علت آن را خداوند ظن و گمان و حدسيات انسانها مي‌داند و همچنين هوس و ميل دروني انسانها . امروزه هم اينچنين است ، ملائكه را فرشته مي‌نامند كه نامي مونث است و در مورد موجوديت ملائكه فقط به حدس و گمان روي مي‌آورند و چون غير قابل رويت و شناسايي بوده‌اند ، موجودات غير مادي اطلاق شده‌اند . خداوند به تعداد بسيار زياد ملائكه در آسمان اشاره مي‌كند . امروزه حدس زده ميشود كه تعداد قابل رويت آنها چيزي بيشتر از 100 ميليارد باشد . خداوند علم كساني را كه ملائكه را مونث مي‌پندارند ، در حد هيچ مي‌داند .

چنين نيست ، هنگامي كه كوبيده ( ويران ، هموار ) شود زمين ، كوبيدني كوبيدني را ( ويراني ، همواري ) 21
و آيد سرورت و مَلَك ( فرمانبردار ، فرمان پذير ، مطيع ، سرباز ) صفي ، صف شده‌اي . آيه 22 سوره فجر

در روز قيامت ، ملائكه در نزد و كنار خداوند مشاهده ميشوند ، اين ملائكه ميبايست پيكر و كالبد بسيار بزرگي داشته باشند .

آيا چشم به راهند مگر اينكه بيايد ايشان را خداوند در سايه بانهايي از ابرها و [همچنين] ملائكه و مقتضي ( سپري ) شود كار و به سوي خداوند برگردانده مي شود كارها . آيه 210 سوره بقره

و براي خداوند [است] لشگريان آسمانها و زمين و باشد خداوند عزيزي ( قدرتمندي ) حكيمي . آيه 8 سوره فتح

كاينات هوشمند يا ملائكه در حكم سپاهيان و ارتش خداوند هستند .

و براي اوست روندگان ( كشتی‌ها ، جاري شده‌ها ) بر افراشته‌ها ( بادبان داران ) در دريا ، همچون كوهها . آيه 24 سوره رحمن

همانطور كه مي‌دانيم كهكشانها ساكن نيستند و با سرعت شتابدار در حال دور شدن از همديگر بوده و منظور از كشتي‌ها و جاري‌شده‌ها ، افراشته‌ها و بادبان داران همان ملائكه ، و منظور از دريا همان فضا است .

اوست كسي كه نشان می‌دهد [به] شما برق را ترسي و طمعي ( اميدي ، چشم داشتي ) و نشر می‌دهد ( پديدار می‌كند ) ابرهاي سنگين را 12
و تسبيح می‌كند رعد به ستايش او ، و ملائكه از هراساندنش و مي فرستد صاعقه‌ها را ، پس مورد اصابت قرار مي‌دهد به آن كسي را كه می‌خواهد و ايشان مجادله می‌كنند در [مورد] خداوند و [درحاليكه] اوست محكم ترفندي . آيه 13 سوره رعد

تمامي پديده‌هاي جوي و تغييرات آب و هوايي ، به فرمان خداوند و به دست ملائكه اداره ميشوند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1044.jpg





به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


سوگند فرستاده شدگان را ( رسولان ، ملائكه ) ، پي در پي ( پشت سرهمي ، موج دريا كه پياپي به ساحل ميرسد ، به روال و طبق نظم و قانوني ، تسلسلي ، سلسله مراتبي )
پس وزندگان ( توفندگان ) ، وزشي ( طوفاني ، وزيدني ) را
و نشر دهندگان ( انتشار دهندگان ، پخش و توزيع كنندگان ، پراكنده كنندگان ، باز و گشوده كنندگان ، آگهي و تبليغ و فاش و ترويج كنندگان ) ، نشري ( انتشاري ، پخش و توزيعي و پديد آوردني .... ) را
پس شكافندگان ( جدا كنندگان ، سوا كنندگان حق از باطل و درست از نادرست ، فرق قائل شوندگان ) ، شكافتني ( جدا كردني ، تميز دادني ) را
پس القا كنندگان ( افكنندگان ، وحي كنندگان ) ، ذكري ( يادآوري ) را
[چه] عذري ( بهانه‌اي ، مدافعه و پوزشي ، پيروزي و چيرگي ) [باشد] يا هشداري

............ سوره مرسلات



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


سوگند كشمكش ( ستيزه ، منازعه ، مرافعه ، جهاد ، جنگ ، اشتياق و... ) كنندگان را ، پيشبردي ( غرق كردني )
و كشندگان ، كشيدني ( كششي ) را [يا نشاط كنندگان ، نشاطي را]
و شنا كنندگان ، شنايي ( شناوري ) را
پس سبقت گيرندگان ، سبقتي ( سبقت گرفتني ) را
پس تدبير كنندگان كاري ( فرماني ) را

............ سوره نازعات

همانطور كه ميدانيم يكي از خصوصيات سربازان ، جنگجويي و دلاوري آنهاست . اين ملائكه جرم بسيار زيادي را در پيكر خود دارند و حمل مي‌كنند ، يعني چيزي نزديك به 100 ميليارد ستاره در هر كهكشان . آنها بدون هيچ مشكلي اين اجرام را در فضا شناور و نقل مكان مي‌كنند . همانطور كه مي‌دانيم با نزديك شدن به پيرامون عالم بر سرعت اين كهكشانها افزوده ميشود يعني همان انبساط شتاب دار كيهان . كاينات يا ملائكه ،‌ هوشمند هستند و امورات مربوط به خلقت خداوند و فرامينش را تجزيه و تحليل و پردازش ( تدبير ) مي‌كنند و باعث نظم و پايداري در كيهان ميشوند .




به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


آيا نديده‌اي كه چگونه عمل كرد ( رفتار كرد ، برخورد كرد ) سرورت به اصحاب ( گروهان ، ارتشيان ، سپاهيان ، متحدان ، هم قطاران ) فيل
آيا قرار نداد حيله ( مكر و تزوير ، انديشه و حقه بازي ) ايشان را در ضلالتي ( گمراهي و سرگرداني ، انحرافي ، به خطا و خلاص رفتني )
و ارسال كرد ( فرستاد ) براي ايشان ، پرندگاني ( پرواز كنندگاني ) دسته دسته ( گروه گروه ، به صورت دسته جمعي و منتشر شده )
تيرباران ميكرد ( سنگ‌باران و سنگسار و فرو می‌انداخت ) ايشان را ، به سنگهايي از گلي [سفتي] ( سنگهاي رسوبي ، سنگهايي با شناسنامه‌اي ، نشان دار و با مدركي ، ثبت شده‌اي ، علامت داري )
پس گردانيد ايشان را ، همانند كاهي ( پوشال ، ساقه علفي ) خورده شده ( جويده و در معده در حال هضم ، له و لورده شده ، همانند آنچه كه بعد از ذبح چهار پايان از شكمشان خارج ميشود يا فضولات گاو ) سوره فيل


همانطور كه ميدانيم پرندگان زير مجموعه‌اي از كهكشان راه شيري هستند كه در عرض چندين ميليون سال به تكامل خود رسيده و به شكل و شمايل امروزي در آمده‌اند . در واقع ملائكه به فرمان خداوند ميتوانند در كسري از ثانيه به همين شكل و شمايل در آيند و ماموريت خود را انجام دهند .

و اوست كسي كه مي ميراند شما را به شب و ميداند آنچه را كه آشكار كرديد به روز ، سپس برمي انگيزد ( بيدار مي‌كند ) شما را در آن براي اينكه مقتضي شود اجلي ( موعدي ) معيني را ، سپس به جانب او مراجعت شماست ، سپس آگاه ميكند شما را به آنچه كه عمل ميكرديد 60
و اوست چيره فوق بندگانش و ميفرستد براي شما محافظي را تا زماني كه آيد يكي از شما را مرگ ، به ميراند او را فرستادگان ما و ايشان تفريط ( زياده روي ) نميكنند . آيه 61 سوره انعام

در واقع كليه فعاليتهاي بيولوژيكي گياهان و جانوران در كنترل ملائكه است ، براي اينكه ملائكه قادرند بعد از فوت و قبض روح انسان در خواب ، اين فعاليتها را ادامه دهند .
در حقيقت خداوند خلقت را به گونه‌اي پايه ريزي و سازماندهي نموده است كه بعد از انجام آن ، صرفا فرمانده و دستور دهنده آن است البته تا روز قيامت ، و ملائكه همه كار را براي او به انجام ميرسانند .

و تبعيت كردند آنچه را كه تلاوت ميكردند شياطين در فرمانروايي ( حوزه اقتدار ) سليمان و كافر نشد ( كفران نكرد ) سليمان و ليكن شياطين ناسپاسي كردند ( كافر شدند ) ، ياد ميدادند انسيان ( مردم ) را جادو و آنچه را كه نازل شد براي دو مَلَك به بابل ، هاروت و ماروت و ياد نميدادند آن دو از شخصي را تا اينكه ميگفتند آن دو [كه] جز اين نيست [كه] ماييم فتنه‌اي ( مايه امتحاني ) ، پس كافر نشو ( كفران نكن ) ، پس ياد می‌گرفتند از آن دو آنچه را كه تفرقه ( جدايي ، ناسازگاري ) می‌انداخت به وسيله آن مابين مرد و زوجش و نبود ايشان به ضرر دهندگان به آن از شخصي مگر به اذن خداوند و ياد ميگرفتند آنچه را كه ضرر ميداد ايشان را و نفع نميكرد ايشان را و حتما دانسته‌اند [كه] حتما كسي كه خريد آن را ، نيست برايش در آخرت از نصيبي ( بهره‌اي ) از خير و حتما بد است آنچه را كه خريدند به آن خويشتن ( خودهايشان ) را ، اگر ميدانستند . آيه 102 سوره بقره

با توجه به اينكه انسان نيز زير مجموعه‌اي از كهكشان راه شيري محسوب ميشود . تمامي ملائكه ميتوانند به اذن خداوند به شكل و شمايل ( پيكر ) انسان در آيند و ماموريت خود را انجام دهند . ملائكه در داشتن پيكري از زير مجموعه پيكر خود ، هيچ محدوديتي ندارند .

زماني كه استغاثه ( امداد ) ميخواستيد سرورتان را ، پس اجابت ( قبول ) كرد برايتان ، بدرستي من مدد ( ياري ) كننده شمايم به هزاري از ملائكه ، پس آيندگان ( عقب نشستگان ، پشت سران ، دوش به دوشان ) 9
و قرار نداد آن را خداوند مگر بشارتي و براي اينكه اطمينان يابد به آن قلبهايتان و نيست ياري مگر از نزد خداوند ، بدرستي خداوند قدرتمندي حكيمي [است] 10
زماني كه پوشانده ميشد شما را خواب ( چرت ) ، امنيتي از [جانب] او و نازل ميشد برايتان از آسمان آبي براي اينكه پاك كند شما را به آن و به برد از شما پليدي ( كثافت ) شيطان را و براي اينكه ربط دهد براي قلبهايتان و ثابت كند به آن قدمها را 11
زماني كه وحي ميكرد سرورت به جانب ملائكه ، بدرستي من همراه شمايم ، پس ثابت بداريد كساني را كه ايمان آوردند ، به زودي مي افكنم در قلبهاي كساني كه كفران كردند رعبي را ، پس بزنيد بالاي گردنها را و بزنيد از ايشان هر ( تمام ) انگشتاني را . 12 سوره انفال

در واقع خداوند براي ياري بندگانش در جنگ‌ها و درگيري‌هاي فيزيكي ، ملائكه را ارسال مي‌كند كه ممكن است جسم هم داشته باشند و يا اينكه فقط به حالت روح باشند و شناسايي آنها در آن شلوغي جنگ كار آساني نيست ، براي اينكه ظاهر آنها خيلي طبيعي و شبيه مردمان زمان خود است . مسلمانان نه تنها اعراب را شكست داده و كل شبه جزيره عربستان را به تصرف خود در آورند ، بلكه موفق شدند دو امپراتوري بزرگ ايران و روم را مقلوب خود كنند و اين غير ممكن بود مگر به اذن خدا و ياري ملائكه . زماني كه مسلمانان با سپاه فيل سوار ايرانيان باستان مواجه ميشدند ، طوفان شن و گردباد شديد ، فيل‌ها را رم داده و متواري مي‌كرد . آنگونه كه در تاريخ قيد شده است ، در آن زمان مسلمانان غلاف براي شمشير خود نداشته و پا برهنه بوده‌اند ، ولي سپاه ايران و روم بيش از اندازه مجهز و با امكانات بوده‌است و با اين حال خيلي زود شكست خورده‌اند .



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


آيد فرمان خداوند ، پس عجله نكنيد آن را ، پاك است او و متعاليست از آنچه كه شريك مي گردانند ( شرك ميورزند )
نازل ميكند ملائكه را به [با يا بوسيله] روح از فرمانش براي كسي كه ميخواهد از بندگانش كه هشدار دهيد [كه] بدرستي نيست خدايي جز من ، پس تقوي ( پرهيزگاري ، واهمه ) كنيد مرا
خلق كرد آسمانها و زمين را به حقيقت ، متعالي است از آنچه كه شريك مي گردانند ( شرك ميورزند )

....... سوره نحل

در واقع خداوند در اكثر موارد روح ملائكه را ارسال مي‌كند كه اين روح نيز ميتواند در كالبدي از زير مجموعه كالبد اصلي ملائكه قرار گيرد . در ساختار كاينات هوشمند يا ملائكه ( كهكشانها ) ، آثار بسيار قوي از گرانش و ميدان الكترومغناطيسي ديده ميشود كه از نشانه‌ها و تبعات روح ملائكه است كه ميتواند به هر كجاي عالم منتقل شود و لازم هم نيست كه همه آن منتقل شود ، بلكه بسته به نياز ، مقداري از آن هم قابل نقل و مكان خواهد بود .



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


سوگند پاشندگان را ( پراكنده كنندگان را ) ، پاشيدني ( پراكندني )
پس حمل ( نقل ) كنندگان ، سنگيني ( بار سنگيني ) را
پس روان شدگان ( روندگان ، جاري شدگان ) [به] آساني ( سهل و راحتي )
پس تقسيم ( توزيع ) كنندگان كاري ( امري )
بدرستي آنچه را كه وعده داده ميشويد حتما راستي ( درستي ) [است]
و بدرستي دين حتما واقع شدني ( روي دادني ) [است]

....... سوره ذاريات

همانطور كه ميدانيم جرم حجمي آب خالص تقريبا 1000 كيلوگرم بر متر مكعب است كه در كل ميتواند وزن بسيار سنگيني را براي يك ابر به ارمغان بياورد . توده ابرهايي را كه ما در آسمان مشاهده مي كنيم ميتوانند آب يك درياچه را با خود حمل كنند . ولي ملائكه به فرمان خداوند اين كار را به راحتي انجام مي‌دهند . مراجعه فرماييد به ساختار فيزيكي و تكنولوژي پرواز بشقاب پرنده‌ها (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fphysi cs%2Fufo.htm) .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1045.jpg

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1046.jpg

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1047.jpg
براي اوست آنچه كه در آسمانها و آنچه كه در زمين است و اوست والاي بزرگ 4
نزديك است [كه] آسمانها چاك خورند از بالاهايشان و ملائكه تسبيح كنند به ستايش سرورشان و آمرزش بخواهند براي كسي كه در زمين است ، آگاه باشيد بدرستي خداوند اوست آمرزنده مهربان 5
و كساني كه اتخاذ كردند از غير او سرپرستاني ( دوستاني ) را ، خداوند مراقبي است براي ايشان و نيستي تو برايشان به وكيلي ( مدافعي ) . آيه 6 سوره شوري

و روزي را كه جمع آوري ميكند ايشان را جملگي ، سپس ميگويد براي ملائكه ، آيا اينان بدرستي شما را عبادت ( بندگي ) ميكردند 40
[ملائكه] گويند پاكي تو ، تو هستي سرپرست ( دوست ) ما از غير ايشان ، بلكه بندگي ميكردند جن را ، اكثرشان به ايشان ايمان ( باور و پناه ) آورندگان [بودند] 41
پس امروز مالك نميباشد بعضي [از] شما براي بعضي نفعي و نه ضرري را و ميگوييم براي كساني كه ظلم كردند بچشيد عذاب آتش را ، آنكه به آن تكذيب ( انكار ) ميكرديد . آيه 42 سوره سبا
منظور خداوند از اين آيات در درجه اول صائبي‌ها ( ستاره پرستان ) ، و دوم فراعنه مصر و پيروانشان است كه با طايفه جنيان رابطه و رفت و آمد داشته‌اند و عقيده داشتند كه كاينات خدايان هستند ، و سوم نصراني‌ها كه عقيده دارند روح القدس ( جبرئيل ) خداي سوم است ، يعني به سه خدا باور دارند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1048.jpg

و بدرستي بود مرداني از انس ( انسان ) ، پناه ميبردند ( پناهنده ميشدند ) به مرداني از جن ، پس افزودند ايشان را ناداني ( احمقي ، بدي ، ظلم ، گناه ، طغيان ، گمراهي ) 6
و بدرستي ايشان گمان كردند همچنان كه گمان كرديد شما ، كه هرگز مبعوث ( برانگيخته ، زنده ) نمي كند خداوند احدي ( شخصي و موجودي ، كسي ) را . آيه 7 سوره جن



نكته بسيار جالب اينجاست كه خداوند در مورد ملائكه از اسامي ، افعال و ضماير مذكر استفاده ميكند كه دال بر اين واقعيت است كه جنسيت آنها مذكر است . مطلب بسيار مهمي است كه در مبحث جنسيت در منظومه شمسي به آن خواهيم پرداخت . به طور مثال شمس و ارض مونث ولي قمر مذكر است .

و قرار دادند برايش از بندگانش جزئي ( پاره‌اي ، قسمتي ، بخشي ، تكه‌اي ) را ، بدرستي انسان حتما كفران كننده‌اي آشكاري [است] 15
آيا اتخاذ كرد از آنچه كه خلق ميكند دختراني را و برگزيد شما را به پسران 16
و زماني كه بشارت ( مژده ) شود يكيشان را به آنچه كه زد ( نسبت داد ) براي رحمان ( خداوند مهربان ) همانندي را ، تيره شود سيمايش سوخته‌اي و اوست اندوهگيني ( فرو بلعنده خشمي ) 17
آيا كسي كه پرورش داده ميشود در آرايش ( ناز و نعمت ، زيور و آراستگي ) و اوست در خصومت ( مجادله ، جر و بحث ، بگو مگو ، دعوي ) غير آشكاري ( غير واضح و روشني ، مبهمي ) 18
و قرار دادند ملائكه را ، كساني كه ايشانند بندگان رحمان ، مونثهايي ( مادينه گاني ) ، آيا شاهد بودند خلقت ايشان را ، به زودي نوشته ميشود شهادت ايشان و پرسيده ميشوند 19
و گفتند اگر ميخواست رحمان نمي پرستيديم ايشان را [ملائكه را] ، نيست برايشان به آن از علمي ، بدرستي ايشان [نيستند] مگر اينكه تخمين ( گمان ) ميزنند 20
آيا داديم ايشان را كتابي از قبلش ، پس ايشانند به آن تمسك ( استدلال ) كنندگان 21
بلكه گفتند ما يافتيم پدرانمان ( اجدادمان ) را بر آئيني ( فرقه‌اي ) و ماييم بر آثار ( رد پاي ، دنباله روي ) ايشان هدايت شدگان . آيه 22 سوره زخرف

پس راي بگير ايشان را آيا براي سرورت دختران و براي ايشان پسران [است] 149
يا خلق كرديم ملائكه را مادينه گاني و ايشان شاهدان بودند 150
هشيار باشيد بدرستي ايشان از خلاف ( دروغ ) گفتنشان حتما ميگويند ( اعتراف خواهند كرد ) 151
[نقل قول از مشركين] " فرزند آورد ( زاييد ) خداوند " و بدرستي ايشان حتما دروغگويان [هستند] 152
" برگزيد دختران را بر پسران " 153
چيست شما را ، چگونه حكم ( داوري و قضاوت ) ميكنيد 154
آيا پس متذكر نميشويد 155
يا براي شماست دليلي آشكاري 156
پس بياوريد به كتابتان اگر شماييد راستگويان 157
و قرار دادند بين او و بين جنيان نسبتي ( فاميلي ) و حتما دانسته است جنيان [كه] بدرستي ايشانند حتما احضار ( حاضر ) شوندگان 158
پاك است خداوند از آنچه كه وصف ميكنند 159
جز [آنچه كه] بندگان خداوند [وصف ميكنند آن] مخلص ( خالص شده ) ها . آيه 160 سوره صافات

به استناد آيات فوق ، در مورد ملائكه نميتوان از اسامي و افعال و ضماير مونث استفاده نمود . به طور مثال " امراة المسلسلة " يعني زن به زنجير كشيده شده نام مناسبي براي يك مَلَك نيست .



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


سوگند صف بستگان را ، صفي ( صف بستني )
پس رانندگان ( صدا زنندگان ) ، راندني ( صدا زدني ) ( پس دفع كنندگان ، دفع كردني )
پس تلاوت كنندگان ذكري ( يادآوري )
بدرستي كه خداي شما حتما يكتايي ( يكي ) [است]
سرور آسمانها و زمين و آنچه كه مابين آن دو است و سرور مشرقهاست
بدرستي ما زينت داديم آسمان دنيا را به زينتي [از] كواكب ( ستارگان )
و حفاظتي از هر ( تمام ) شيطاني سركشي
نمی‌توانند گوش فرا دهند به سوي بزرگان ( سران ، گروه ) بالا ( والا مقام ) و پرتاب ( دفع ) ميشوند از هر ( تمام ) سويي ( سمتي )
رانده شده‌اي و برايشان عذابي دايمي ( هميشگي ) [است]
مگر كسي كه بربايد دزديده شده‌اي ( مسروقه‌اي ) را ، پس دنبال ( تعقيب ) كند او را شهابي روشني ( تند و تيزي ، شعله‌اي افروخته‌اي ، پر شتابي )
پس راي گيري ( پرس و جو ) كن ايشان [را كه] آيا ايشانند شديدتر ( سخت‌تر ) خلقتي يا كسي كه خلق كرديم ما ، بدرستي ما خلق كرديم ايشان را از گلي چسبنده ( برجايي چسبيده ، آبكي )
بلكه [تو] تعجب كردي و [ايشان] مسخره مي‌كنند
و زماني كه متذكر شوند ذكر نمي‌كنند
و زماني كه به بينند نشانه‌اي را ، به مسخره مي‌گيرند

......... سوره صافات

اين آيات دال بر اين موضوع است كه ملائكه ( كهكشانها ) با طايفه جنيان ( UFO's ) درگيري فيزيكي دارند . اما اين سوال مطرح ميشود كه پرتاب بشقاب پرنده‌ها توسط ملائكه به چه صورت انجام ميشود ؟
همانطور كه در مبحث ساختار فيزيكي و تكنولوژي پرواز بشقاب پرنده‌ها (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fphysi cs%2Fufo.htm) گفته شد ، بشقاب پرنده‌ها براي نقل مكان از شتاب گرانشي منفي و يا ميدان جاذبه متضاد استفاده مي‌كنند ، تئوري‌هاي ديگري هم در اين زمينه مطرح است ، منجمله الكتروگراويتي كه توسط دوست عزيزم آرمين خان يادآوري شده است ( مبحث فضاي مشبك ، الكتروگراويتي و نيروهاي پيشران و اسپين در فضا (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fphysi cs%2Felectro_gravity.htm) ) . ولي ما ميتوانيم چنين تصور كنيم كه ملائكه با تغيير آني در نوع ميدان گرانشي و همچنين جهت ميدان الكترومغناطيسي در محدوده‌اي از پيرامون بشقاب پرنده‌ها ، خيلي سريع و راحت ميتوانند در مسير آنها تغييرات تا زاويه 180 درجه ايجاد كنند كه باعث پرتاب شدن آنها ميشود . ملائكه ميتوانند اجرام سماوي همچون پاره سنگ‌ها يا توده گازهاي بسيار داغ ( پلاسما ) را به سوي آنها پرتاب كنند .

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1049.jpg

[نقل قول از ملائكه] " و نيست از ما [ملائكه] مگر اينكه برايش مقامي معلومي [باشد] " 164
" و ما حتما ماييم صف كشندگان ( صف كشيدگان ، صف بستگان ) " 165
" و ما ، حتما ماييم تسبيح كنندگان " . آيه 166 سوره صافات
در عكس فوق ، كهكشانهاي دور دست ( ملائكه يا كاينات هوشمند )‌ به اندازه ستارگان نزديك ، ديده ميشوند منتها با شكلي پهن‌تر .

و ما [طايفه جنيان] حتما لمس ( احساس ، درك ) كرديم آسمان را ، پس دريافتيم آن را پر شده ( مملو ) [از] حراست كننده‌اي ( نگهباني ) شديدي ( محكم و با قدرتي ) و شهاب‌هايي 8
و ما می‌نشستيم در آن ( آسمان ) ، نشيمنگاه‌هايي را براي گوش كردن ( استراق سمع ، جاسوسي ) ، پس كسي كه ميشنود ، الان ( اينك ، بدون درنگ ) درميابد ( می‌آيد ) براي او شهابي منتظري ( آماده و در دام و كميني ) 9
و ما خبر ( آگاهي ) نداريم كه آيا شري ( بدي ) خواسته شده به كسي كه در زمين است يا خواست ( اراده ) كرد به ايشان سرورشان رشدي ( لغايت و كمالي ، هشياري و آگاهي ، هدايتي ) را 10
و ما ، از ما صالحان ( اصلاح گران ) [است] و از ما غير آن ، هستيم طريقت ( راههاي ) پاره پاره‌اي ( گوناگون ، جدا جدا ، فرقه فرقه‌اي ) 11
و ما گمان كرديم كه هرگز عاجز نمي توانيم كرد خداوند را در زمين و هرگز نمي توانيم عاجز كنيم او را [به] فراري . آيه 12 سوره جن


به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


سوگند ستاره را ، زماني كه فرود آمد ( پايين آمد ، تمايل كرد ، مايل شد ، رفت ، افتاد ، افكنده شد )
گمراه نشد صاحب ( دوست ، همنشين ، يار و رفيق ) شما و فريب نخورد ( حقه نخورد ، رنگ نشد )
و سخن نميگويد از روي هوا و هوس
كه آن [نيست] مگر وحي [كه] وحي ميشود
ياد داد او را ، شديد القوي ( روح القدس يا جبرئيل ، بسيار و شديد در نيرو و توان و قدرت )
دارنده نيرويي ( توان و قدرتي ) ، سپس ايستاد ( درست و راست اندام و قامت شد ، مستولي شد )
و او بود به افق بالا ( بلند مقام و جايگاه ، بالاترين و دورترين نقطه ديد )
سپس نزديك شد ، پس فرود آمد ( نزديك شد ، فروتني نمود ، خراميد ، آويزان شد )
پس شد [به] اندازه و مقدار دو قوس ( دو منحني ، دو نيم دايره ، دو كمان يا دو وتر كمان ) يا نزديكتر
پس وحي كرد به جانب عبدش ( بنده و عابدش ، عبادت كننده خداوند ) ، آنچه را كه [خداوند] وحي كرد
تكذيب ( انكار و رد ) نكرد دل ( قلب ، سينه ، درون ، وجدان ) ، آنچه را كه ديد
آيا پس مجادله ( جر و بحث ، بگو و مگو ) ميكنيد با او ، بر سر آنچه كه مي بيند

......... سوره نجم

خداوند در اين آيه در زمان ارسال شديد القوي ( جبرئيل ) به جانب محمد رسول الله به ستاره اشاره مي‌كند ، چرا كه ملائكه كالبد و جسمي متشكله از ستارگان بيشمار دارند و اين موجودات ميتوانند به راحتي كنترل تمامي فعاليتهاي بيولوژيكي انسان منجمله مغز و سيستم عصبي را بدست آورده و هر مطلب و سخني را در حافظه انسان ثبت و ضبط كنند . آنها حتي ميتوانند در عصب شنوايي گوش يا خود مغز پيام‌هاي عصبي ايجاد كنند كه انسان چنين تصور كند كه در حال شنيدن صدا و كلامي است ، ولي اطرافيان او هيچ صدايي نخواهند شنيد ، براي اينكه تلاطمي در هوا ايجاد نشده است ، بلكه همه چيز مربوط به سيستم عصبي و مغز انسان ميشود . ولي با اين حال ملائكه ميتوانند در هوا نيز ارتعاشات صوتي ايجاد كنند و لازم نيست كه حتما زبان و حنجره داشته باشند و ميتوانند به كالبدي شبيه انسان وارد شوند و با زبان و حنجره نيز سخن بگويند .

و اگر قرار ميداديم او را مَلَكي ، حتما قرار ميداديم او را مردي و حتما ميپوشانيديم براي ايشان آنچه را كه ميپوشند . آيه 9 سوره انعام

ملائكه اگر به جسم و كالبد انساني درآيند هيچ فرق و تفاوت ظاهري با انسانهاي زمان خود نخواهند داشت . و اصلا و ابدا قابل تشخيص و شناسايي نخواهند بود ، حتي با معاينه پزشكان و متخصصين علم ژنتيك . براي اينكه انسان سير تكاملي خودش را از نور و مارج ، آب و خاك ( تركيبات شيميايي ) شروع نموده كه مربوط به جسم و پيكره (‌ كالبد ) ملائكه ميشود ، در واقع خود انسان يكي از نزولات سماوي بر روي سياره زمين محسوب ميشود و همچنين هر گياه و جانور ديگري ، كه خيلي از اختر شناسان قديم و جديد و ... ، ماهيت انسان را نه در جسمش و خودش و به دنبال آن بر روي سياره زمين ، بلكه آن را در كاينات جستجو مي‌كنند . همين دليل مهم باعث نامگذاري صور فلكي در قديم شده است . در گذشته ترتيب و تركيب اين ستارگان در كره آسمان را به انسان و حيوان و .... شبيه ميدانستند . امروزه نيز همين باور در ميان بعضي از محققين رواج دارد و منشاء حيات را فرا زميني مي‌پندارند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1050.jpg


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1051.jpg


و كيست ظالمتر از كسي كه افترا بست بر خداوند كذبي را يا گفت [كه] وحي شود به سويم و [در صورتي كه] وحي نشده است به سويش چيزي و آن كس كه گفت به زودي نازل ميكنم همانند آنچه را كه نازل كرد خداوند و اگر به بيني زماني را كه ظالمان در گرد آب ( تلاطم ، آشوب و تنش ) مرگ [هستند] و ملائكه بگسترده‌اند دستانشان را ، [ميگويند] خارج كنيد جانهايتان را ، امروز جزا مي يابيد عذاب رسوايي را به [سبب] آنچه كه ميگفتيد بر خداوند غير واقع ( كذب ) را و شما از آيات او خود بزرگي ميكرديد . آيه 93 سوره انعام
بحث در مورد ملائكه بسيار گسترده و متنوع است . ولي از مفهوم اين آيه چنين برمي‌آيد كه انسان بعد از مرگ وارد يك اسپيرال لگاريتمي و سپس به برزخ منتقل ميشود و اين اسپيرال لگاريتمي همان ميادين الكترومغناطيسي پيچ و تاب خورده درون كهكشانها و ....... ( بال‌هاي ملائكه ) ميباشد . در واقع تمامي ملائكه توانايي نقل و مكان و بده بستان روح را دارند ، البته به فرمان خداوند .

آميخت ( مخلوط ، آشفته و روان كرد ) دو دريا [را تا] ملاقات كنند ( به هم برسند ) آن دو [با يكديگر] 19
مابين آن دو برزخي ( حايل و حد فاصلي ) [است كه] تجاوز ( تعدي به حريم ) نمی‌كنند آن دو [همديگر را] 20
پس به كداميك [از] نعمتهاي ( لطف‌هاي ) سرور شما دو [گروه] ، تكذيب ( انكار ) ميكنيد شما دو [گروه] 21
خارج مي‌كند از آن دو ، لولو ( مرواريد ) و مرجان 22
پس به كداميك [از] نعمتهاي ( لطف‌هاي ) سرور شما دو [گروه] ، تكذيب ( انكار) ميكنيد شما دو [گروه] 23
و براي اوست روندگان ( كشتي‌ها ، جاري شده‌ها ) برافراشته‌ها ( بادبان داران ) در دريا ، همچون كوه‌ها آيه 24 سوره رحمن

همانطور كه قبلا گفته شد منظور از دو دريا مقداري از روح خدا و مقداري از دخان ، مِلك و داراي خداوند است كه نتيجه كلي آميزش خلقت هيدروژن و هليم از دو نوع ماده و پاد ماده و در نهايت كل كيهان و هر آنچه كه درون آن است . لولو يا مرواريد اشاره به ستارگان دارد و مرجان اشاره به سيارات و حيات دريايي دارد . و مراد از روندگان و برافراشتگان همچون كوه‌ها همان كاينات هوشمند يا ملائكه است يعني كهكشانها دو ، سه و چهار بال كه مجموعه ستارگان و سيارات به همراه اقمار و .... را تشكيل مي‌دهند . اينك ميتوانيم به الگوريتم شگفت انگيز زير براي خلقت خداوند يكتا برسيم :


http://pnu-club.com/imported/2010/04/62.gif
و همانطور كه قبلا گفته شد سلول انس از نور خورشيد و سلول جن از مارج سياره زمين يا همان طاغوت پديدار و به تكامل رسيده است كه حاصل ادغام اين دو سلول در آب دريا ، سلول انساني است .



محمدرضا طباطبايي 14/3/87



منبع : http://ki2100.com/meta/angel.html

moo2010
04-14-2010, 01:03 AM
http://pnu-club.com/imported/2010/04/1052.jpg
تمامي ميكرو ارگانيزمها ( جانوران كوچك و ميكروسكپي ، ريز جانداران ) منشاء آبي دارند و از نور و مارج پديدار ميشوند . منظور از نور همان نور خورشيد است كه تمامي 7 طيف‌ مريي را شامل ميشود حتي طيف ماوراي بنفش و مادون قرمز و سلول انس را بوجود مي‌آورد . سلولهاي گياهي ( نباتي ) كه داراي سبزينه ( كلروفيل ) هستند از اين جمله‌اند ، همچنين خيلي از سلولهاي حيواني ديگر . اما منظور از مارج همان نور قرمز رنگ مايل به نارنجي يعني محدوده طيف‌هاي زير نور مريي است كه ناشي از گدازه آتشفشانهاي زير آبي بوده كه همراه آن طيف مادون قرمز نيز منتشر شده و باعث پديدار شدن مرجانها و نباتاتي همچون قارچها ميشود كه در ادامه حيات خود نياز به نور مستقيم خورشيد ندارند . طايفه جنيان ( سلول جن ) نيز از اين خانواده است كه امروزه به نام يوفوها Ufo's شناخته و شناسايي ميشوند كه منبع كاملا زميني دارند ولي اشتباها موجودات فرازميني طبقه بندي شده‌اند . در حقيقت نور و مارج در زمان تابش به محلول آب و املاح معدني آن ، تركيبات شيميايي آلي را بوجود مي‌آورند كه ميتوانند آغاز تكامل و حيات در روي سياره زمين را شكل دهند . منشاء اين نظريه ارايه شده در اين مبحث مفاهيم و آيات كتاب قرآن و دست آورده‌هاي علمي روز است كه به مارج و گل چسبنده ( لجن كف دريا ) و .... اشاره شده است . و يك قدم فراتر ، سلول انساني تركيبي از سلول انس و جن است كه اين تركيب در ابتدا درون دريا صورت گرفته و بعد از تكامل ، انسانهاي نخستين ( ماقبل تاريخ ) را بر روي سياره زمين ساكن و پديدار كرده است كه خلقت آدم توسط خداوند به نوعي اصلاح نژاد اين موجود نادرتال وحشي و عقب مانده ذهني بوده است . كه ارايه توضيحات بيشتر در يك سري از مقالات پي در پي در همين مبحث با اشاره و استناد به آيات قرآن و دست آورده‌هاي علمي روز ارايه ميشود .


مارج ← مرجان ← جن
آيا موجودات هوشمندتر از ما وجود دارند ؟

حيات اين پيچيده‌ترين راز ، به هر حال در روي زمين به صورتي كه مي‌شناسيم ، بوجود آمد و رشد كرد . اما آيا حيات حتما بايد به شكل و ساختار شناخته شده در سطح سياره زمين بوجود آيد ؟ كدام استدلال مي‌تواند حيات را فقط بر اساس فتوسنتز ( عمل ساخت و سازي كه در برگهاي گياهان با تركيب نور و مواد آلي كسب شده توسط ريشه گياهان صورت مي‌گيرد ) تعريف كند ؟
در اواخر دهه 70 ميلادي ، دانشمندان در نزديكي جزاير ‘‘ گلاپاگوس‘‘ ، گرمهاي لوله‌اي ، صدفها و باكتري‌هايي را يافتند كه در اعماق زياد و در حاشيه آتشفشانهاي زير آبي زندگي مي كنند . انرژي اوليه آنها نه از خورشيد ، بلكه از گوگرد موجود در آن محيط تامين مي شود . يا در مورد ديگر ، دانشمندان باكتريهايي را يافتند كه در سيالات موجود در راكتورهاي هسته‌اي زندگي مي‌كنند ؛ جايي كه حتي به ذهن بشر براي حيات امكاني در حد صفر دارد . حال با توجه به اين نمونه‌ها مي‌بينيم كه حتي در زمين خودمان هم دلايلي براي اين نظر كه حيات امكان توسعه در شاخه‌ها و به صورت هاي غير از ساختارهاي شناخته شده دارد ، موجود مي باشد . بنابراين چه بسا در سيارات ديگر موجوداتي وجود داشته باشند كه اساس حياتشان مبتني بر چرخه گوگرد و كربن دي اكسيد باشد . اما وجود حيات هوشمند كه مقوله‌اي پيچيده و بس شگفت آوري نسبت به حيات است تاكنون در منظومه شمسي نشانه‌اي از خود بروز نداده است . ولي تردد موجودات فوق هوشمندي به نام UFO به دفعات مشاهده و ثبت شده است . منشاء پيدايش و تكامل اين موجودات ، حتي محل سكونت آنها كجاست ؟ در اين قسمت سعي مي‌كنيم پاسخي براي اين سوالات بيابيم !
در سال 1355 دانشمندان در قسمتي از آب‌هاي عميق اقيانوس آرام به انواعي از كرم‌ها برخورد كردند كه در نزديكي چشمه‌هاي آب داغي كه در كف اقيانوس وجود داشت ، در تاريكي كامل زندگي مي‌كردند . دانشمندان ،‌ نظير آن كرم‌ها را در هيچ جاي ديگر زمين نيافته‌اند . پيدا شدن آن كرم‌ها ، اين سوال را پيش آورد كه آن همه كرم در چنان جاي عميق ، تاريك و داغي چگونه زنده مي‌مانند و چه مي‌خورند ؟ دانشمندان با مشاهده دقيق آب اطراف چشمه‌هاي داغ موجود در كف اقيانوس ، متوجه وجود باكتري‌هايي شدند كه مي‌توانند انرژي لازم براي سلول خود را از مواد موجود در آب داغ بگيرند . كرم‌ها هم با شكار كردن آن باكتري‌ها به زندگي ادامه مي‌دهند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1053.jpg

دانشمندان معتقدند كه حيات ابتدا در دريا آغاز شد و از آنجا به خشكي نيز انتقال يافت . امروزه هم بيش از 90 درصد جانوران ساكن دريا هستند . همانطور كه مي‌دانيم موجودات زنده بدون آب قادر به ادامه حيات و فعاليتهاي بيولوژيكي نيستند كه بارزترين آن ويروس ايدز يا اچ اي وي است كه بعد از 20 دقيقه خروج از رطوبت ، حيات خود را از دست مي‌دهد . خود انسان 65 الي 95 درصد وزنش را آب تشكيل داده و نمي‌تواند مدت زيادي را بدون آب سپري كند .
و خداوند خلق كرد هر جانوري ( تمام حيوانات ) را از آبي ( آب مخصوصي ، يا آب مخصوص به خود ) ، پس از ايشان [است] كسي كه راه می‌رود بر شكمش ( خزندگان ) و از ايشان [است] كسي كه راه می‌رود بر دو پا و از ايشان كسيست كه راه می‌رود بر چهاري ( دو پا و دو دست ، پستانداران ) ، خلق مي‌كند خداوند آنچه را كه می‌خواهد ، بدرستي خداوند براي هر ( تمام ) چيزي قادري ( توانايي ) [است] آيه 45 سوره نور
شواهد بدست آمده در نهايت پيشنهاد مي‌كند كه زندگي نخستين بار در اقيانوس‌ها آغاز شده و تكامل يافته است . شواهد ديگري نيز وجود دارد كه نشان مي‌دهد رسوبات رسي ، بستري مناسب براي وقوع واكنش‌هاي منجر به توليد ملكولهاي آلي لازم براي ايجاد زندگي بوده است .

زمين شناسان با مطالعه فسيل‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند كه زندگي در دريا شروع شده است و ابتدا موجوداتي كه بدن آنها فقط يك سلول داشت بوجود آمدند و سپس نوبت به جانوران بي‌مهره رسيد . پس از ميليونها سال اولين مهره‌داران يعني ماهي‌ها در دريا فراوان شدند . با پيدا شدن گياهان زندگي بر روي خشكي‌‌ها آغاز شد و كم كم جانوران هم در روي خشكي‌ها ظاهر شدند .

بدرستي ما زينت داديم آسمان دنيا را به زينتي [از] كواكب ( ستارگان ) 6
و حفاظتي از هر ( تمام ) شيطاني سركشي 7
نمی‌توانند گوش فرا دهند به سوي بزرگان ( سران ، گروه ) بالا ( والا مقام ) و پرتاب ( دفع ) ميشوند از هر ( تمام ) سويي ( سمتي ) 8
رانده شده‌اي و برايشان عذابي دايمي ( هميشگي ) [است] 9
مگر كسي كه بربايد دزديده شده‌اي ( مسروقه‌اي ) را ، پس دنبال ( تعقيب ) كند او را شهابي روشني ( تند و تيزي ، شعله‌اي افروخته‌اي ، پر شتابي ) 10
پس راي گيري ( پرس و جو ) كن ايشان [را كه] آيا ايشانند شديدتر ( سخت‌تر ) خلقتي يا كسي كه خلق كرديم ما ، بدرستي ما خلق كرديم ايشان را از گلي چسبنده ( برجايي چسبيده ، آبكي ) 11
بلكه [تو] تعجب كردي و [ايشان] مسخره مي‌كنند 12
و زماني كه متذكر شوند ذكر نمي‌كنند 13
و زماني كه به بينند نشانه‌اي را ، به مسخره مي‌گيرند . آيه 14 سوره صافات

در واقع خداوند در اين آيات به موجوداتي اشاره مي‌كند كه نافرمان و سركش بوده و سعي در دست‌يابي به اطلاعات محرمانه‌اي دارند كه در خلقت آنها به گل چسبنده كه اكثرا در بستر رودخانه‌ها ، درياها و اقيانوسها به مقدار خيلي زياد يافت ميشود اشاره نموده‌اند .
و حتما خلق كرده‌ايم انسان را از گلي از لجني بد بويي ( گنديده‌اي ) 27
و جن را ، خلق كرديم آن را از قبل ، از آتش سوزاننده ( بي دود ، مسموم كننده ، گدازه آتشفشان گوگردي ) . آيه 28 سوره حجر
از مفهوم آيات فوق چنين بر مي‌آيد كه پيدايش و تكامل طايفه جنيان قبل از انسان بوده است .
يا همانند تاريكي‌هايي در دريايي ژرفي ( متلاطمي ) [است كه] مي‌پوشاندش موجي [كه] از بالايش [است] موجي [و] از بالاي آن ابري [است] ، تاريكي‌ها بعض آن بالاي بعضي [باشد] ، زماني كه خارج كند دستش را ، نزديك ( ممكن ) نيست [كه] به بيندش و كسي را كه قرار نداده است خداوند برايش نوري را ، پس نيست برايش از نوري ( روشنايي ) . آيه 40 سوره نور
مطالعات زمين شناسي اشاره به اين موضوع مهم دارد كه اتمسفر سياره زمين در گذشته بسيار دور پر ابر بوده و نور بسيار كمي به سطح سياره زمين مي‌تابيده است ، كه در نتيجه ، بارش هميشگي باران در استوا و يخبندان گسترده‌اي در قسمت اعظم سياره زمين پيش بيني ميشود و در اين وضعيت پيش آمده ، پيدايش و ادامه حيات فقط در كف اقيانوسها و در جوار چشمه‌هاي آب گرم ممكن بوده است . يعني جايي كه فعاليت آتشفشاني وجود داشته است .

" سال‌هاست كه زمين شناسان به دنبال شواهدي‌اند كه نشان مي‌دهد زمين بارها در طول عمرش به شدت يخ زده است . تا جايي كه حتي مناطق استوايي هم از يخ پوشيده شده است . اين نظريه كه " زمين گلوله برفي " نام دارد فاقد توضيح مناسبي براي علت آغاز اين يخ زدگي جهاني است . گروه تحقيقاتي موسسه فن‌آوري كاليفرنيا ( كالتك ) به اين نتيجه رسيده‌اند كه منشا نخستين و شديدترين اتفاق ، احتمالا باكتري‌هاي ابتدايي بوده‌اند كه با آزاد كردن اكسيژن ، گاز اصلي گرم نگهدارنده زمين را از بين بردند . اكسيژن توليد شده گاز متان را ، كه به مقدار زيادي در جو وجود داشت و گاز گلخانه‌اي محسوب مي شد ، از بين برد و آب هواي زمين را به سرعت از تعادل خارج كرد . با اينكه خورشيد جوان در آن زمان 85 درصد درخشندگي امروزيش را داشت ، دماي ميانگين آن روزگاران با امروز قابل قياس بود . بسياري از محققان بر اين باورند كه علت اين شرايط ثابت ، وجود گاز متان بوده است . تركيب اكسيژن و متان شرايط بسيار ناپايداري ايجاد مي كند . البته به مرور زمان طي سال‌ها دي اكسيد كربن و آب مي سازند . هرچند دي اكسيد كربن گاز گلخانه‌اي است اما متان اثر بيشتري دارد .
پيدايش يخچال‌ها موجب پودر شدن مواد مغذي زمين و ورود آنها به به اقيانوس‌ها شدند و به اين ترتيب اقيانوس‌ها پر از مواد مغذي همچون فسفر و آهن شدند كه براي آغاز دوران زمين گلوله برفي بسيار مورد نياز سيانوباكترها بود . به اين ترتيب دوران از بين رفتن متان و ناپايداري آب و هواي زمين آغاز شد . بدون گاز گلخانه‌اي متان ، دماي متوسط زمين به 50- درجه سانتيگراد رسيد . سياره زمين به قدري سريع وارد دوره يخبندان شد كه حتي اقيانوس هاي استوايي هم با لايه‌اي از يخ به قطر 1.5 كيلومتر پوشيده شدند . بسياري از انواع حيات ابتدايي از بين رفتند و آنهايي كه نجات يافتند چه زير زمين ، يا در حفره‌ها و چشمه‌هاي آب گرم ناچار به ادامه حيات شدند . پس از ده‌ها ميليون سال دي اكسيد كربن آن قدر شكل گرفت كه دوباره اثر گلخانه بر زمين حاكم شد . در حقيقت دوباره دماي متوسط زمين به 50+ درجه سانتيگراد رسيد . نتايجي را كه دانشمندان با بررسي گذشته زمين به دست آورده اند ، فقط به همين موارد ختم نمي شود . بايد بدانيم كه تازه ماجرا آغاز شده و مي توان گفت كه اگر متوجه پيامدهاي دخالت انسان در طبيعت نشويم ، آينده‌اي تلخ انتظار ما را مي كشد . درست است كه 2.3 ميليارد سال پيش بسيار دور است اما هشداري است براي بشر . اگر رفتارمان را با همين بي دقتي ادامه دهيم تمام حيات روي زمين از بين مي رود و تنها راه نجات در آن زمان تبديل زمين به گلخانه‌اي بزرگ همچون زهره است . "

منبع : پارس اسكاي


خلق كرد انسان [را] از گلي ( سلاله‌اي ) همچون سفال ( گل سفت شده سفالگري و مجسمه سازي ) 14
و خلق كرد جن را از مارجي ( درخشندگي ، تشعشعي ، شعله و شراره‌اي بخصوصي ) از آتشي . آيه 15 سوره رحمن
در فرايند اكسيداسيون ( سوزش ) سريع اكسيژن با كربن ، نور قرمز رنگي مايل به نارنجي بسته به حرارت ، توليد ميشود ( به طور مثال سوختن چوب در اتمسفر سياره زمين ) كه مشابه نور حاصل از گدازه آتشفشان است كه بالا و زير آب جريان پيدا مي‌كند . اين نور ميتواند با برخورد با املاح معدني محلول در آب مخصوصا در لجن كف اقيانوس ، تركيبات آلي را بوجود آورد كه منشا پيدايش و تكامل سلول جن باشد . مرجانها آبي نيز همين منشاء را دارند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1054.jpg
البته اين مطالب را نبايد با نظريه خلق‌الساعه اشتباه گرفت كه به طور مثال بيان مي‌كند كه ماهي از گل و لاي جوي‌ها و آبگيرها توليد ميشود . بلكه موضوع مهم كه تاكيد به آن ميشود ، پيدايش تركيبات آلي و سلولهاي اوليه حيات و همچنين تكامل آنها است . شايد ارايه نظريه خلق‌الساعه ناشي از استنباط نادرست فلاسفه از مطالب كتب آسماني قبل از قرآن بوده است .

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1055.jpg

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1056.jpg

" همه ما ميدانيم كه حيات تا چه حد ميتواند دشوار باشد ، اما براي ميكروب‌هايي كه اخيرا در عمق 1.6 كيلومتري (1 مايلي) زير بستر اقيانوس و دور از ساحل كانادا يافت شده‌اند اينگونه تصور نمي‌شود . شرايط زندگي محدود شده است ، محيط زيست آنها در دماي 100 درجه سانتيگراد (212 درجه فارنهايت ) قرار دارد و هنوز اين سلولهاي بادوام در حال پيشرفت هستند . در قسمت مياني محل فرود تاريخي ققنوس در قطب شمال مريخ نيز تاكنون هيجان يافتن حيات در سياره سرخ به اوج خود رسيده است .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1057.jpg
هرچند ققنوس براي يافتن حيات طراحي نشده است ، اما ميزان آب سطح مريخ را براي ارزيابي نشانه‌هايي كه ميتوانند احتمال وجود حيات را در مريخ تقويت كنند مورد ارزيابي قرار مي‌دهد .

اين كشف جديد در يك چنين عمقي در زير سطح زمين ميتواند محدوديت‌هاي تازه‌اي را در كيفيت آخرين حد وجود حيات در كرات ديگر ايجاد كند . دورتر از خط ساحلي نيوفاوندلند ، دانشمندان در قسمت زيرين بستر اقيانوس مستقر شده‌اند ، كه ركورد پيشين زندگي در زير زمين را مي‌شكند . اين كشف جديد يكي از بنيادين‌ترين ساختارهاي حيات زميني را در عمق يك مايلي بدست مي‌دهد . ( ركورد پيشين در عمق 842 متر يا 0.5 مايلي قرار داشت ) . از آنجايي كه من زيست شناس نيستم ، اين خبر را همانگونه كه از خبرگزاري رويتر منتشر شده نقل مي‌كنم .
رويترز : پروكاريوت‌ها ميكروب‌هايي فاقد نوكلئيد مي‌باشند كه شامل آرچي و برخي انواع باكتريها هستند . فقدان سلولهاي نوكلئيدي ، آنها را از ايوكاريوتها و يا زندگي تمامي حيوانات و گياهان متمايز مي‌كند .
پروكاريوت‌ها نمونه‌هايي از رسوبات حفاري شده هستند كه در 111 ميليون سال پيش ته نشين شده‌اند . در اين عمق رسوبات در معرض دمايي در حدود 60 تا 100 درجه سانتيگراد (140 درجه فارنهايت ) قرار مي‌گيرند . جان پاركس – پروفسور دانشگاه والس – معتقد است اين نوع ميكروب حتي مي‌تواند در اعماق ژرف‌تر نيز زندگي كند . او معتقد است كه اكثر پروكاريوتها را مي‌توان در عمق 4 كيلومتري در زير بستر اقيانوس يافت . در اينجا اين سوال پيش مي‌آيد كه آيا زندگي در ديگر سيارات تنها در اعماق پوسته ممكن است و در سطح خير ؟
پروفسور جان پاركس مي‌گويد " اگر زيست كره ذاتي در زير اقيانوس بر روي زمين وجود دارد ، پس مي‌تواند در كرات ديگر نيز وجود داشته باشد . تنها با گرفتن يك بيل خاك از سطح مريخ نمي‌توان گفت كه آيا حيات در مريخ وجود دارد يا خير ."
تلاش‌هايي كه توسط فضاپيماي پيشين بمنظور تحليل سطح مريخ براي ميكروب‌هاي فرا زميني صورت گرفته نيز گوياي همين مطلب است . با اين حال با بررسي و تحليل تركيب سطحي براي مواد مورد نياز لازم براي ادامه بقا ( كه آنها را مي‌شناسيم ) ، مي‌توان اطلاعات مفيدي را بدست آورد . به عنوان مثال تصور مي شود كه فضاپيماي فونيكس براي يافتن حيات در مريخ طراحي شده است ، در صورتيكه اين فضاپيما به منظور تحليل لايه سنگي بالاي مريخ براي بررسي ميزان آب و همچنين اثبات اينكه آب مايع ممكن است در گذشته نزديك يكبار در مريخ جريان داشته است ، ساخته شده است . حال ما محدوده‌اي را كه در آن احتمال يافتن حيات است گسترش داده‌ايم ، ماموريت در مريخ به يك پناهگاه زير زميني در زير سطح آن نياز خواهد داشت و مجبور هستيم تا آن زمان كه خودمان اين كار را انجام دهيم منتظر بمانيم .
مشخص نيست كه اين ميكروب‌هاي زير زميني از كجا انرژي خود را دريافت مي كنند . احتمالا تابش خورشيد عامل اين انرژي نيست . متان و گرمايي كه از دهانه آتشفشان به بيرون پرتاب مي‌شود كانديداهاي بهتري براي انرژي هستند . در اينجا يك مساله وجود دارد كه مربوط به يافت حيات در اعماق است. كه برنامه احتمالي براي دفع دي اكسيد كربن اعماق زمين را پيچيده مي كند . اين يك اكوسيستم دست نخورده است كه رونمايي از آن منجر به از دست رفتن بخشي از نتايج براي اين كلوني‌هاي ميكروبي خواهد شد . با اين حال ممكن است عده‌اي را بتوان با پنل آب و هوايي u.N كه حاكي از آن است كه دفن دي اكسيد كربن در آينده مي‌تواند يك ابزار كليدي براي جلوگيري از گريز گازهاي گلخانه‌اي به درون اتمسفر شود ، متقاعد كرد . "
ترجمه و ارسال : فاطمه شنبه زاده : حيات در عمق 1.6 كيلومتر بستر دريا : (http://www.hupaa.com/page.php?id=3586)

در حقيقت آغاز تكامل طايفه جنيان بر روي سياره زمين قدمتي بيش از 111 ميليون سال دارد .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1058.jpg

اين ابزار به احتمال خيلي زياد ساخته‌ي طايفه جنيان ابتدايي است كه در اوايل مسير تكامل نهايي خود قرار گرفته‌اند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1059.jpg

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1060.jpg

عكس فوق مربوط به یك بلوك هشت متری است كه گویی از بتون ریخته شده و وزن تقریبی آن حدودا 2.4 میلیون پوند تخمین زده می‌شود كه گويی چندین روز قبل ساخته شده و به صورت كاملا یكپارچه از گرانیت است .
واقعيت اين است كه ما امروزه در مصر ساكنيني داريم ، ولي آيا آنها اهرام را ساخته‌اند ؟ كه جواب منفي است . اين بناها و مصالح قبل از اينكاها ساخته شده و آنها اين بناها را يافته و در آن ساكن شده‌اند و شگفتي اين بناها آنها را شيفته و حيران خود نموده‌است . به نظر من كار كار طايفه جنيان است . زير در كتاب قرآن اشاره شده كه آنها معماران بسيار ماهري هستند و براي داوود و سليمان رسول الله قصر و مسجد يا حتي مجسمه مي‌ساختند . آنها در معماري به حشرات شباهت دارند و حشرات ماهرترين معماران زمين هستند .



نور ← انس
همانطور كه قبلا گفته شد مطالعات زمين شناسي اشاره به اين موضوع مهم دارد كه اتمسفر سياره زمين در گذشته بسيار دور پر ابر بوده و نور بسيار كمي به سطح سياره زمين مي‌تابيده است ، كه در نتيجه ، بارش هميشگي باران در استوا و يخبندان گسترده‌اي در قسمت اعظم سياره زمين پيش بيني ميشود و در اين وضعيت پيش آمده ، پيدايش و ادامه حيات فقط در كف اقيانوسها و در جوار چشمه‌هاي آب گرم ممكن بوده است . يعني جايي كه فعاليت آتشفشاني وجود داشته است . پيدايش حيات به علت يخ بندان و برودت هوا در سطح سياره زمين غير ممكن بوده است . ولي با مرور زمان از تراكم ابرها در اتمسفر سياره زمين كاسته شده و نور خورشيد توانسته است بر سطح سياره زمين بتابد و شرايط مناسبي را براي پيدايش حيات آنهم از نوع جديد فراهم نمايد . همانطور كه قبلا گفته شد تابش مارج بر گل كف اقيانوس يا دريا باعث بوجود آمدن تركيبات آلي شده است كه در نهايت سلول جنيان را بوجود آورده ، منجمله مرجانهاي دريايي ، اين بار تابش نور خورشيد باعث پديدار شدن تركيبات آلي در آبهاي سياره زمين ميشود كه در نهايت سلول انسيان را بوجود مي‌آورد ، منجمله خزه‌ها و جلبرگ‌ها كه داراي سبزينه ( كلروفيل ) هستند و براي ادامه حيات و رشد نياز به نور مستقيم خورشيد دارند . ولي چون سلول جن زودتر از سلول انس تكامل را شروع كرده است ، جنيان خيلي زودتر از انسيان به تكامل و شعور رسيده و ساكنين اصلي و قبلي سياره زمين شده‌اند .
حدود 3 ميليارد سال پيش ، وضعيت زمين ، جو و موجودات زنده ، مثل امروز نبود . در آن هنگام فقط 0.04 درصد جو اكسيژن بود . جو آن زمان بيشتر از نيتروژن ، بخار آب و دي اكسيد كربن تشكيل شده بود . موجودات زنده‌اي كه در آن هنگام زندگي مي‌كردند ، فقط باكتري‌هاي بي‌هوازي بودند ، يعني باكتري‌هايي كه بدون نياز به اكسيژن ، مواد آلي را به الكل يا به اسيد تبديل مي‌كنند و از اين راه انرژي به دست مي‌آورند . چنين باكتري‌هايي كه در آبها زندگي مي‌كردند هنوز هم روي كره زمين فراوان هستند .
در حدود 2.5 ميليارد سال پيش ، موجودات زنده فتوسنتز كننده بر روي زمين پديدار شدند و شروع به آزاد كردن اكسيژن از آب كردند . تقريبا همه اكسيژن موجود در جو كنوني محصول فتوسنتز است .
با افزايش اكسيژن موجود در هوا و همچنين محلول در آب ، هر دو سلول انس و جن گرايش به مصرف اكسيژن در فعاليتهاي بيولوژيكي خود پيدا كرده‌اند . براي اينكه فرايند اكسيداسيون سريع‌تر ، راحت‌‌تر و پرانرژي‌تر است و همين مسئله باعث خروج تدريجي آنها از آب شده است . به عكسهاي زير توجه نماييد .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1061.jpg

http://pnu-club.com/imported/2010/04/1062.jpg

دوزيستان ( قورباغه و ... ) نيز بارزترين اين نمونه‌ها است . در ابتدا آبزي و از اكسيژن محلول در آب استفاده مي‌كنند ولي در نهايت از اكسيژن موجود در هوا بهره مي‌جويد ، براي اينكه رفته رفته به ميزان بيشتري از اكسيژن نياز پيدا مي‌كنند و اين مقدار اكسيژن فقط در هوا يافت ميشود .

اما خداوند در كتاب قرآن به تكامل نيز اشاره نموده است :


به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )
تسبيح گوي ( ذكر كن ، ستايش كن ، به پاكي ياد كن ) نام سرورت بالاترين ( والاترين ، حداكثر ، اعلاترين ، مرغوبترين ، بزرگترين درجه و مقام و جايگاه ) را 1
كسي كه آفريد ، سپس متناسب كرد ( سامان داد ، هماهنگ كرد ، راست و ريست كرد ، منظم كرد ، مساوي و درست كرد ) 2
و كسي كه اندازه كرد ( تقدير كرد ، سنجيد ، برآورد كرد ، محاسبه كرد ، وزن كرد ، كارشناسي كرد ، پيمانه زد ) ، سپس هدايت نمود . آيه 3 سوره اعلي

انس + جن = انسان
تنها انگيزه از ارايه اين قسمت از مبحث ، مفهوم آيات زير است :
و زماني كه گفتيم ( فرمان داديم ) براي ملائكه [كه] سجده كنيد براي آدم ، پس سجده كردند مگر ابليس [كه] بود از [نوع و جنس ، نژاد] جن ، پس فسق ( تمرد و نافرماني ) كرد از فرمان سرورش ، آيا پس اتخاذ ( انتخاب ) ميكنيد او را و ذريه ( زاد و رودش ، نسلش ) را سرپرستاني ( دوستاني ) از غير من و [در حاليكه] ايشان براي شما دشمن [هستند] ، بد است براي ظالمان بدلي ( جايگزيني ) . آيه 50 سوره كهف

و زماني كه گفتيم براي ملائكه [كه] سجده كنيد براي آدم ، پس سجده كردند مگر ابليس ، گفت آيا سجده كنم براي كسي كه آفريدي [از] گلي 61
گفت آيا ديده باشي تو اين كسي را كه كرامت ( بزرگي ) دادي براي من ، اگر به آخر رساني ( مهلت دهي ، به تاخير اندازي ) مرا تا روز قيامت ، حتما مهار ميكنم ( لگام و افسار به دهان ميزنم ) ذريه ( زاد و رود ، فرزندان و نسل ) او را مگر اندكي 62
[خداوند] گفت برو ، پس كسي كه تبعيت كرد تو را از ايشان ، پس بدرستي جهنم جزايتان [باشد] ، جزايي پس انداز شده‌اي ( اندوخته و ذخيره شده‌اي ، به وفور ) 63
و رم ده ( به هراس و دلهره انداز ، به لغزان ) كسي را كه توانستي از ايشان به صدايت و جلب كن ( تاخت و تاز كن ، فراهم كن ، حمله كن ) براي ايشان به سواره نظامت و پياده نظامت و شراكت كن ايشان را در اموال و اولاد و وعده بده ايشان را ، و وعده نميدهد ايشان را شيطان مگر غروري ( فريب و اغوايي ) . آيه 64 سوره اسراء

از مفهوم آيات فوق چنين بر‌مي‌آيد كه ابليس مخلوقي از نوع و نژاد جن بوده و در اولاد ( فرزندان ) و اموال ( جسم و پيكره ، دارايي ) با آدم شريك شده است . به اين معني كه اولاد آدم به همراه اولاد ابليس به دنيا آمده ، رشد كرده و با يكديگر هم فوت مي‌كنند . همراهي كه به آن همزاد انسان نيز گفته ميشود و موضوعي است كه ميبايست در محدوده علم ژنتيك ( وراثت ) ‌آن را برسي نمود .
يكي از شگفتي‌هاي خلقت خداوند ، تنوع و گوناگوني جانوران است . همانطور كه قبلا اشاره شد ، منشاء پيدايش و تكامل هر دو سلول جن و انس ، آب دريا و يا اقيانوس بوده است . ميتوان تصور نمود كه گونه‌هايي از اين دو سلول ، مدت زمان نسبتا زيادي در آب همزيستي داشته‌اند و اين همزيستي ميتواند به علت‌هاي بسيار زيادي ، به ادغام و تركيب با هم منجر شود ، كه در نهايت انسانهاي بدوي و ناندرتال را پديدار كند . محققين دريافته‌اند اگر دو تك سلولي مدتي با كمبود مواد غذايي مواجه شوند در هم ادغام ميشوند ، يعني برگشت عمل ميتوز را انجام مي‌دهند . شايد آنها با اين كار قصد دارند همديگر را خورده و مورد تغذيه قرار دهند يا اينكه از مواد غذايي يكديگر استفاده كرده و در مصرف آن صرفه جويي كنند و نسل و بقاي خود را تضمين كنند . ولي به هر حال شايد در اين حالت تعداد كروموزوم‌ها دو برابر شده و با فراهم شدن مواد غذايي كافي ، عمل ميتوز ادامه يابد و در اين شرايط دو جنس مذكر و مونث از گونه‌اي كاملا جديد و متفاوت پديدار شود . تحقيقات بر روي جمجمه اين انسان بدوي نشان مي‌دهد كه او قادر به سخن گفتن نبوده است و موجودي وحشي و با خوي درنده بوده است و علت آن مي‌تواند انحراف جزيي از مسير درست تكامل باشد كه خداوند با خلقت آدم ، اين انحراف در تكامل انسان را جبران نموده است .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1063.jpg

آثار شكستگي با ابزارهاي تيز مثل تبر ، در اين جمجمه يافت شده ، شناسايي و توسط محققين بازسازي شده است .



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )
رحمان ( خداوند رحم كننده ، بخشنده ، گذشت كننده )
ياد داد قرآن را
خلق كرد انسان را
ياد داد او را بيان ( نطق ، سخن گفتن )
...................... سوره رحمن

انسانهاي بدوي از گونه‌اي خط به نام خط تصويري استفاده مي‌كرده‌اند كه فاقد حروف الفبا نيز بوده است و شايد اين خط در نهايت به پيدايش خط ميخي منجر شده است ، ولي خط متداول كه داراي حروف الفباست و در ميان فرزندان آدم رواج پيدا كرده است ، آموخته خداوند ميباشد .

[همان] كسي كه ياد ( آموزش ) داد به [وسيله] قلم 4
آموزش ( ياد ) داد انسان را [به] آنچه كه ندانسته بود ( بلد نبود ) 5 سوره علق

امروزه هيچ سرنخ ژنتيكي دال بر اينكه ، انسانهاي نخستين اجداد ما انسانهاي امروزي باشند به دست نيامده است و حلقه پروتئيني گم شده‌اي مابين ما و آنها وجود دارد كه رابطه ما با آنها را قطع مي‌كند . در حقيقت خلقت آدم توسط خداوند در بهشت و انتقال آن و زوجش به سياره زمين به نوعي اصلاح نژاد انسان نخستين ( تكاملي ) بوده است . طبق آيه زير ، انسان در رديف حيوانات ( جانوران ) طبقه بندي ميشود .

و نيست از حيواني در زمين و نه پرنده‌اي [كه] پرواز مي‌كند به بالهايش ، مگر اينكه امتهايي ( طوايفي ) همانند شمايند ، تفريط ( فروگذار ) نكرديم در كتاب از چيزي ، سپس به سوي سرورشان جمع آوري ميشوند . آيه 38 سوره انعام

شباهت ظاهري انسان به ميمون ، گوريل و شامپانزه يا بوزينه خيلي زياد است كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت و دليل ژنتيكي دارد .

پس آنگاه كه تجاوز ( تعدي ، عصيان ) كردند از آنچه كه نهي شدند از آن ، گفتيم براي ايشان [كه] شويد بوزينه‌اي رانده‌شدگان ( از انسانيت طرد شدگان ) . آيه 166 سوره اعراف

اين دسته از حيوانات نزديكترين ساختار ژنتيكي نسبت به انسان را دارند .
ولي موضوع بسيار جالب اينجاست كه خلقت آدم از همان قاعده كلي تركيب انس و جن پيروي كرده است :

كسي كه خلق كرد تو را ، پس درست كرد تو را ، سپس معتدل كرد تو را ( برابر ، مساوي كرد ) 7
در هر صورتي ( سيمايي ، حالت و پيكري ) آنچه را كه خواست تركيب ( كنار هم ) كرد تو را . آيه 8 سوره انفطار

و [سوگند] نفسي ( كسي ، شخصي ) را و آنچه را كه درستش ( مرتبش ، منظمش ، متناسبش ، هماهنگش ، پرداخته‌اش ، درستش ) كرد 7
پس الهام ( تلقين ، جاگزاري ، القا ، وحي ) كردش ، هرزگي ( فسق و فجور و گناه كاري ) اش و تقوي ( پرهيزگاري ، ترس از خدا يا ترس از گناه ) اش را . آيه 8 سوره شمس

و آيد هر ( تمام ) نفسي ( كسي ، شخصي ) همراه او سوق دهنده‌اي ( راننده و هول دهنده‌اي ) و شاهدي 21
همانا بوده‌اي در غفلتي از اين [روز يا واقعه] ، پس برداشتيم ( گشوديم ) از تو پوشش ( پرده ، پوشاننده ، مانع ديد و فهم و دانستن ) تو را ، پس بصيرت ( ديده ) تو امروز تيزي ( ريز بيني ) [است] 22
و گويد قرين ( هم نشين ، هم سال ، يار ، رفيق ، متصل ، پيوسته ، همدم ، قرينه ) او ، اين [است] آنچه كه در نزد من [است] آماده‌اي ( حاضري ، نگهداري شده‌اي ، ضبط شده‌اي ) 23
بيافكنيد در جهنم هر ( تمام ) كفران كننده‌اي عنودي ( لجبازي ، يك دنده‌اي ) را 24
منع كننده‌اي براي خير ( خوبي ) متجاوزي ( متعدي ) شكاكي را 25
كسي كه قرار داد همراه خداوند ، خدايي ديگر را ، پس بيافكنيد او را در عذاب شديد 26
گويد قرين ( همنشين ، هم سال ، يار ، رفيق ، متصل ، پيوسته ، همدم ، قرينه ، همزاد ) او ، سرور ما ، به طغيان نكشيدم او را و ليكن بود در گمراهي دوري 27
گويد [خداوند كه] خصومت نكنيد در نزد من و [درحاليكه] جلو فرستاده‌ام ( از قبل گفته‌ام ) به جانب شما به [وسيله] وعده 28
بدل ( تبديل ) نميشود سخن در نزد من و نيستم من به ظالمي براي بندگان . آيه 29 سوره ق

و هدايت ( راهنمايي ) كرديم او را [به] دو طريقت ( راه ، سلوك ، شيوه زندگي ) . آيه 10 سوره بلد

و اما اگر وسوسه ميكند تو را از [طرف] شيطان وسوسه‌اي ، پس پناه بر ( پناه خواه ) به خداوند ، بدرستي اوست شنوايي دانايي 200
بدرستي كساني كه تقوي كردند ( پرهيزگاري كردند ) زماني كه رسيد ( لمس كند ) ايشان را طايفه‌اي از شيطان ، متذكر ( يادآور ) ميشوند [خداوند را] ، پس آنگاه ايشان بينايان ( آگاهان ) ميشوند 201
و برادرانشان فرو مي برند ( توسعه مي دهند ) ايشان را در فريب ( غرور ) سپس كوتاهي ( كم كاري ، بي كفايتي ) نمي كنند . آيه 202 سوره اعراف

حتما آفريده‌ايم انسان را در نيكوترين ( بهترين ) تقويمي ( ارزيابي ، تصحيحي ، اصلاحي ، ثبت به روزي ، برآورد و محاسبه‌اي ) 4
سپس برگردانيم ( رد كنيم ، گذر و عبور دهيم ) او را [به] پايين‌ترين ( پست‌ترين ، نازل‌ترين ، كم كيفيت‌ترين ، كم بها و كم ارزش‌ترين ، فرومايه‌ترين ، كم رتبه‌ترين ) پايين‌يان ( پست‌تران ، نازل‌تران ، كم كيفيت‌تران ، كم بها و كم ارزش‌تران ، فرومايگان ) 5
بجز كساني كه ايمان آوردند و عمل كردند صالحات را ( خيرات و نيكی‌ها را ) ، پس براي ايشان [است] اجري ( پاداشي ، مزدي ) ، بدون منتي . آيه 6 سوره تين

در حقيقت خداوند در آيات فوق به صفت ، حالت و ماهيت دوگانه انسان اشاره نموده است .

اي پسران آدم به فتنه ( بلا و مصيبت ) نياندازد ( مفتون و فريفته نكند ) شما را شيطان ، همچنان كه خارج كرد والدينتان را از باغ ( بهشت ) ، ميكند ( پاره و از تن درمي‌آورد ) از آن دو نفر لباس‌هايشان را ، براي اينكه آشكار كند ( نشان دهد ) آن دو را بديها ( خوي زشت ، سيرت بد ، بدي و زشتي و ناپسندي ) آن دو را ، بدرستي او مي‌بيند شما را ، او و قبيله‌اش ( ايل ، تبار ، قوم ، طايفه ) از جايي ( مكان و طرف و سويي ) [كه] نمي‌بينيد ايشان را ، ما قرار داديم شياطين را ، سرپرستان ( اوليا ، حاكمان ، زمامداران ، دوستان ) براي كساني كه ايمان نمي آورند . آيه 27 سوره اعراف

امروزه تحقيقات ژنتيك ثابت كرده است كه اشخاصي كه مبادرت به سرقت ، تجاوز ، قتل و .... نموده‌اند بسته به جرمشان از مشابهت ژنتيكي خاصي برخوردارند ، حتي مسايلي همچون اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الكلي از اين قاعده كلي پيروي مي‌كنند . اين تحقيقات علمي در بعضي از زندانهاي ممالك غربي انجام شده است .

و زماني كه گفت سرورت براي ملائكه ، بدرستي من قرار دهنده‌اي [هستم] در زمين جانشيني را ، [ملائكه] گفتند آيا قرار ميدهي در آن ، كسي را [كه] فساد ( تبهكاري ) ميكند در آن و ميريزد خونها و [در حاليكه] ما تسبيح ميكنيم به ستايش تو و تقديس ميكنيم برايت ، [خداوند] گفت بدرستي من مي دانم آنچه را كه نميدانيد . آيه 30 سوره بقره

در ابتدا بايد به اين موضوع بسيار مهم اشاره نمود كه خداوند در آيه فوق ذكر نموده است كه " بدرستي من قرار دهنده‌اي [هستم] در زمين جانشيني را " و هرگز نگفته است كه " بدرستي من قرار دهنده‌اي [هستم] در زمين جانشيني را براي خودم " پس نميتوان نتيجه گرفت كه انسان خليفه خداوند بر روي سياره زمين است و به احتمال خيلي زياد ، خداوند آدم و نسلش را جايگزين و جانشين طايفه جنيان و انسانهاي بدوي در سياره زمين نموده است . يعني ساكنين اول سياره زمين ، جنيان و .... بوده‌اند و ساكنين دوم آن ، ‌آدم و فرزاندش ميباشد . و از همه مهمتر اينكه ملائكه شاهد جنگ و خون ريزي و فساد انسانهاي بدوي بوده‌اند و به اين دليل مهم با خداوند در رابطه با خلقت آدم گفتگو نموده‌اند ، شواهدي در دست است كه آنها از همنوع خود نيز تغذيه مي‌كرده‌اند .
در حقيقت انسان دگرگون شده نسل ميمون‌ها و ... نيست ، براي اينكه اگر اينگونه مي‌بود تا به امروز ميبايست تمام ميمون‌ها و .... دگرگون و به انسان تبديل مي‌شدند ، ولي ما امروزه نسل كاملي از ميمون‌ها و ... داريم . انسان و ميمون جد و نياي مشتركي هم نداشته‌اند ، در واقع مبدا و منشاء اوليه تكامل انسان و ميمون خيلي نزديك به هم ، ولي با هم متفاوت بوده است ، همانطور كه گفته شد اينها در كل مربوط به طيفهاي گسترده و متنوع نور و مارج و همچنين تركيبات آنها ميشوند . چنين به نظر ميرسد كه تك سلولي‌هايي كه باعث پديدار شدن انسان نماها و ميمون‌ها شده است با هم تفاوت داشته‌اند ولي به هم خيلي نزديك و شبيه بوده‌اند . اگر دگرگوني و جهشي باعث پديدار شدن نسل‌هاي متنوع شده است ، اين دگرگوني و يا جهش قبل از تفكيك دو جنس نر و ماده از يك سلول اوليه بوده است براي اينكه تغييرات قابل توجه ميبايست در هر دو جنس نر و ماده اتفاق بيافتد تا مسئله جفت گيري و زايش با مشكل ايجاد نشود . يعني انسان نماها مبدا نزديك ولي متفاوتي با ميمون‌ها داشته‌اند و آنهم قبل از پديدار شدن نوع جنس نر يا ماده .


" شكر در اعماق فضاي ميان ستاره‌اي

به تازگي مقداري مولكول آلي شكر در ناحيه‌اي از كهكشان ما ، جايي كه امكان وجود سياره‌هاي قابل سكني در آن است كشف شده است . تيمي بين‌المللي از دانشمندان با استفاده از راديو تلسكوپ IRAM در فرانسه در ناحيه‌اي از فضا كه ستاره‌هاي پر جرم در حال شكل گيري هستند و در فاصله حدود 26000 سال نوري از زمين موفق به كشف يك مولكول آلي شكر شدند ، كه ميتواند به طور مستقيم ما را به منشأ حيات هدايت كند .
دكتر سرنا ويتي Serena Viti يكي از مقاله نويسان در اين زمينه مي‌گويد : " كشف گليكولالدهيد glycolaldehyde ، مولكول پايه شكر ، دستاوردي مهم براي ماست چرا كه اين نخستين باري است كه اين مولكول نزديك به يك ناحيه تشكيل ستاره و جايي كه سيارات احتمالي داراي امكان بالقوه حيات هستند كشف شده است .
وجود Glycolaldehyde و واكنش‌هاي آن ميتواند سبب شكل گيري ريبوزها ( ribose ) كه يكي از ذرات اصلي و كليدي سازنده نوكلئيك اسيدها است شوند و به نظر ميرسد اين مولكول ، مولكول مركزي و اصلي منشأ حيات است .
Glycolaldehyde قبلا در نواحي مركزي كهكشان ما ، جايي كه كاملا با بقيه نواحي كهكشان متفاوت است ، كشف شده بود ، ولي كشف جديد كه در ناحيه‌اي به نام ‘G31.41+0.31’ و دور از مركز كهكشان صورت گرفته نشان دهنده آن است كه توليد اين ذره كليدي حيات در تمام نواحي كهكشان صورت ميگيرد . اين خبر بسيار خوبي براي جستجوهاي ما در يافتن حيات خارجي است ، زيرا وجود گسترده اين مولكول ، شانس وجود مولكولهاي حياتي ديگر ، در كنار آن و در ناحيه‌اي كه سيارات زمين - مانندِ احتمالي وجود دارند ، را بهبود مي بخشد .
پروفسور Keith Mason مدير اجرايي تيم STFC ميگويد : " كشف اين مولكول آلي شكر در يك ناحيه تشكيل ستاره در فضا بسيار هيجان انگيز است و اطلاعات سودمند و باور نكردني را در جستجوي حيات‌هاي بيگانه در اختيار ما قرار خواهد داد . اينگونه تحقيقات و تحقيقات گسترده ديگري كه توسط محققان اروپايي و طي پروژه‌اي اختر شناختي صورت ميگيرد به طور مستمر دانش ما را در مورد جهان افزايش و اروپا را همچنان پيشگام در علم اختر شناسي نگاه خواهد داشت . "
شکر در اعماق فضای میان ستاره ای (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FS cience_Technology%2FAstronomy%2FAstro_Physics%2F20 08%2F12%2F10%2F80593.html)


" كشف آمينو اسيد در مواد به جا مانده از ستاره هاي دنباله دار براي اولين بار مي تواند نشانه حضور گسترده عوامل تشكيل دهنده حيات در فضا باشند.

به گزارش خبرگزاري مهر ، محققان موفق به يافتن نشانه هايي از عوامل اصلي سازنده حيات در غبارهايي شده اند كه از دنباله ستاره هاي دنباله دار به جا مانده اند كشفي كه مي تواند پراكندگي عوامل بنيادين حيات در كهكشانها را به اثبات برساند.
دانشمندان مركز فضايي گدارد ماده اي به نام گليسين يكي از آمينو اسيدهاي ساده و از عوامل موثر در تشكيل حيات را در نمونه هاي به دست آمده از ستاره دنباله دار wild 2 به دست آوردند. اين نمونه توسط فضاپيماي استرادوس ناسا كه در سال 2006 در صحراي يوتا سقوط كرد به دست آمده است.
به گفته محققان با كشف اين ماده اكنون مي توان مطمئن بود كه ستاره هاي دنباله دار عامل انتقال آمينو اسيدها به زمين بوده اند. آمينو اسيدها در گذشته در شهاب سنگها نيز مشاهده شده بودند اما اين اولين باري است كه اين ذرات حياتي در ستاره هاي دنباله دار كشف مي شوند.
فضاپيماي استرادوس در سال 1999 مسافرت 2.9 بيليون مايلي خود را در فضا آغاز كرد و پنج سال پس از آغاز ماموريت موفق به مشاهده ستاره دنباله دار wild 2 شد. استرادوس با پرواز در ارتفاع 236 كيلومتري از ستاره دنباله دار از ميان دنباله ستاره عبور كرده از غبارها و گازهاي آن نمونه برداري كرد.
به گفته محققان ماده گليسين در ابتدا چند ماه پس از فرود فضاپيما شناسايي شد و سالهاي پس از آن به منظور تعيين هويت ماده كشف شده سپري شده است.
بر اساس گزارش لس آنجلس تايمز، محققان با وجود اينكه كشف گليسين در دنباله ستاره wild 2 را كشفي بزرگ و ارزشمند مي دانند اما در عين حال معتقدند كنار هم قرار گرفتن مواد مورد نياز تشكيل حيات در زمين، نمي تواند مدركي محكم براي اثبات چگونگي آغاز حيات باشد و براي يافتن پاسخ اين سوال هميشگي تحقيقات همچنان بايد ادامه داشته باشد. "


" كشف 'ماده شیمیایی حیات' در یك دنباله دار


این ماده در ذراتی كه از دنباله دار وایلد-2 منتشر شد كشف شد . سازمان فضایی آمریكا، ناسا ، می گوید دانشمندان یكی از مواد بنیادی شیمیایی كه از مصالح ساختمانی حیات است را برای اولین بار در یك دنباله دار یافته اند.

گلیسین یك آمینو اسید است كه در پروتئین ها - ملكول های پیچیده ای كه ارگانیسم های زنده برای ساختن و حفظ سیستم های خود از آنها استفاده می كنند - یافت می شود.

این ماده در ذراتی كه از دنباله دار وایلد-2 در فضا پراكنده می شد ردیابی شده است . این ذرات در سال 2004 توسط كاوشگر "استارداست" ناسا جمع آوری شده بود .

این نظریه كه "بذر" حیات در زمین ابتدا توسط یك دنباله دار كاشته شد خیلی پرطرفدار است .

بسیاری از دانشمندان به این نظریه اعتقاد دارند كه میلیاردها سال قبل برخورد تعداد زیادی از همین دنباله دارها - توده های كوه آسای یخ و سنگ - مواد شیمیایی مهمی كه پیش درآمد حیات بودند را به زمین آورد.

دكتر كارل پیلچر سرپرست موسسه اختر زیست (استروبیولوژی) ناسا گفت: "كشف گلیسین در یك دنباله دار تقویت كننده این نظر است كه مصالح اولیه ساختمانی حیات در فضا به وفور یافت می شود ، و این استدلال را تقویت می كند كه آثار حیات در كیهان ممكن است زیاد باشد نه نادر."

گلیسین قبلا در شهاب سنگ ها دیده شده بود اما این اولین بار است كه در مواد منتشر شده از دنباله دارها كشف می شود.

این كاوشگر ناسا در ژانویه 2004 از كنار دنباله دار "81 پی/وایلد-2" به قطر پنج كیلومتر گذشت.

این كاوشگر از حدود 240 كیلومتری هسته دنباله دار گذشت و ذراتی كه از سطح آن متصاعد می شد را جمع آوری كرد. این ذرات بسیار ریز (كه ابعاد آنها چند هزارم میلیمتر است) در سال 2006 در یك كپسول مهر و موم شده به زمین بازگردانده شد.

مواد بازگردانده شده به زمین در میان آزمایشگاه های نجومی برتر جهان توزیع شد كه دریچه خارق‌العاده ای به روی شرایطی كه در نخستین مراحل تشكیل منظومه شمسی یعنی تشكیل سیارات و دنباله دارها حكم بود گشوده است. "
منبع : ‭BBC ‮فارسی‬ - ‮دانش و فن‬ - ‮کشف 'ماده شیمیایی حیات' در یک دنباله دار‬ (http://www.bbc.co.uk/persian/science/2009/08/090818_si_life_earth_comet.shtml)


اينگونه مشاهدات يا اكتشافات و در كل اينگونه مطالب كه منشاء حيات را برون سياره‌اي معرفي مي‌كند ، پاسخ نهايي براي پيدايش منشاء و مبدا حيات نيست !

براي اينكه اين سوال مطرح ميشود كه اينگونه تركيبات در فضاي ميان ستاره‌اي يا ميان كهكشاني چگونه پديدار شده‌اند ؟

همانطور كه توضيح داده شد حيات جانوري و گياهي چهار عنصر دارد :

1- آب
2- خاك ( عناصر و تركيباتشان )
3- نور كه سلول انس را خلق مي‌كند
4- مارج ( طيف پايين نور مريي و غير مريي ) كه سلول جن را خلق مي‌كند

اين دو سلول در نهايت با هم ادغام شده و سلول انساني را بوجود مي‌آورد . تابشهاي الكترومغناطيسي و عناصر موجود در هر مكان از عالم ميتواند باعث بوجود آمدن تركيبات آلي شود .

خداوند در كتاب قرآن اشاره نموده است كه انسان به چند طريق خلق شده و ميشود .

1- تكامل از آب و خاك ( املاح ) ، نور و مارج
2- خلقت آدم از گل
3- خلقت زوج آدم از خودش
4- خلقت از گامتها ( سلولهاي جنسي ، مني و تخمك )
5- خلقت مسيح رسول الله
6- خلقت انتقالي و تركيبي آدم و زوجش و ابليس از بهشت به زمين ( هبوط ) - زنده شدن مردگان در دنيا ( معجزه ) و در آخرت ( قيامت )
7- و همچنين رشد جنين در كبد نيز مشاهده شده است .


محمدرضا طباطبايي 27/2/87
http://www.ki2100.com (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.ki2100.com%2F)


مدركي براي اثبات وجود يوفوها و سرنشينان آن :

سه ميليون گردشگر براي بازديد جسد موجود فضايي به آمريكا سفر مي‌كنند !

رئيس انجمن هتل‌داران شهر روزول آمريكا از علاقمندان به شركت در شصتمين سالگرد واقعه سقوط بشقاب پرنده در اين بخش ، درخواست كرد تا اطلاع ثانوي از برنامه‌ريزي براي سفر به اين قسمت صرفنظر كنند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1064.jpg


خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه بين‌الملل ـ / دقيقا 60 سال پيش يك بشقاب پرنده با دو سرنشين فضايي در شهر روزول واقع در كنار نيومكزيكو سقوط كرد و اولين مدرك مستند براي بررسي اجسام ناشناخته فضايي به دست متخصصان ناسا افتاد .

به گزارش ميراث خبر ، روزنامه تايمز چاپ لندن در اين مورد نوشت : « به همين مناسبت حدود سه ميليون گردشگر به شهرها و ايالت‌ روزول و نيومكزيكو واقع در آمريكا عزيمت كرده‌اند تا ضمن مشاهده جسد موجود فضايي و بشقاب پرنده متعلق به او ، در مراسم جشن و پايكوبي به همين مناسبت شركت كنند . »

رئيس انجمن هتلداران روزول در آمريكا در مصاحبه با روزنامه تايمز گفت: « ظرفيت‌ هتل‌هاي دو شهر روزول و ايالت نيومكزيكو پرشده و حتي‌الامكان كمپينگي ما هم ديگر ظرفيت پذيرش علاقمندان به شركت در اين مراسم مهيج را ندارد . »

وي افزود: « براي پذيرايي از گروه‌هاي گردشگري تدابير زيادي انديشيده بوديم اما انتظار ورود اين تعداد گردشگر را نداشتيم . »

نكته حائز اهميت اينكه موزه روزول كه جسد دو موجود فضايي را درون خود جاي داده سالانه ميزبان بيش از هفت ميليون بازديدكننده خارجي است .

سيد اميد عرب

منبع : خبرگزاري ميراث فرهنگي ۱۳۸۶/۴/۲۰
CHN | NEWS (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.chn.ir%2Fnews% 2F%3FSection%3D1%26id%3D23526)

در واقع اين انكار وجود بشقاب پرنده‌ها و سرنشينان آنها بيشتر مربوط به كشورهاي جهان سوم ميشود ، براي اينكه اين موجودات هوشمند انگيزه‌اي براي سفر به اين ممالك عقب افتاده ندارند . ولي آنها در كشورهاي صنعتي كه تحقيقات هسته‌اي فراوان و همچنين تحقيقات هوا - فضاي گسترده‌اي دارند ، بسيار تردد داشته و به دفعات مشاهده ميشوند و از اين رو پديده‌اي عادي براي مردم اين كشورها شده‌اند .
خيلي‌ها عقيده بر اين دارند كه تكامل انسان باعث پديدار شدن شعور و تمدن شده است . ولي حقيقت اين است كه قبل از پيدايش انسان ، شعور و تمدنهاي بسيار پيشرفته‌تري وجود داشته است و تكامل و يا خلقت انسان اين سطح آگاهي و شعور را پايين آورده است . شايد اين غرور و خودخواهي انسان هرگز اجازه درك واقعيتها را به او ندهد . انسان يكه تاز ميدان علم و دانش نيست بلكه آخر از همه تازه اول راه است .







منبع : ����� ������ ����� �ѐ������� - �� - ����� (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fki2100.com%2Fmeta% 2Fmicroorganism.htm)

moo2010
04-14-2010, 01:03 AM
( جهيم ، جهنم ، سقر )




و قرار نداديم اصحاب ( صاحبان ، ماموران ، گروه و حزب ) آتش را مگر ملائكه‌اي و قرار نداديم تعدادشان را مگر فتنه‌اي ( مايه امتحان و آزمايشي ، بلا و مصيبتي ) براي كساني كه كفر ورزيدند ، [همچنين] براي اينكه يقين بياورند كساني كه داده شدند كتاب ( تورات و انجيل ) را و بيافزايد كساني را كه ايمان آوردند اعتقادي ( ايماني ، دلگرمي ، امنيت خاطري ، آسودگي و امنيتي ، باوري ) را ، و مردد ( مشكوك ، دو دل ) نشود كساني كه عطا شدند كتاب ( تورات و انجيل ) را و [همچنين] مومنان ، و [نيز] براي اينكه بگويد كساني كه در قلبهايشان مرضي [است] و [همچنين] كافران ! [كه] چه چيز قصد كرد خداوند به اين مثالي ( گفتار و حديث ) ؟ آنچنان گمراه ميكند خداوند كسي را كه ميخواهد و هدايت ميكند كسي را كه بخواهد و نمي‌داند ( نمي‌شناسد ) لشگرهاي سرورت را مگر او ( خودش ) و نيست آن ، مگر ذكري براي بشر ( جماعت ، مردم ، موجود و موجودات دو پا ) . 31 مدثر

همانطور كه در مبحث كاينات هوشمند يا ملائكه (http://ki2100.com/meta/angel.html) گفته شد ، ملائكه را ميتوان يك گردباد يا گرد آب الكترومغناطيسي قوي در نظر گرفت . و اينك اين سوال مطرح ميشود كه ساز و كار ملائكه در ساختار جهنم چگونه است ؟




ميدان مغناطيسي و القاي الكترومغناطيسي در جهنم


و مي‌بيني مجرمان را در چنين روزگاري بسته شدگانند در زنجيرها 49
پيراهنهايشان ( تن پوش‌هايشان ) از مسي [باشد] و ميپوشاند صورتهايشان را آتش . آيه 50 سوره ابراهيم

همانطور كه مي‌دانيم اگر جريان متناوبي با فركانس پايين را از سيم لوله‌اي عبور دهيم يك ميدان الكترومغناطيسي متناوب پيرامون آن پديدار ميشود . اينك اگر سيم لوله دومي را نزديك اين ميدان كنيم يك جريان الكتريسيته با همان فركانس در سيم لوله دوم پديدار ميشود كه به اين پديده ، القاي الكترومغناطيسي گفته ميشود كه پايه و اساس عمل كرد ترانسفورماتورهاي كاهنده و يا افزاينده شدت جريان است .



http://pnu-club.com/imported/2010/04/1065.jpg


به دليل پايين بودن مقاومت الكتريكي مس خالص ، از اين فلز در ساخت سيم لوله استفاده ميشود . ولي مقاومت اين فلز در برابر عبور جريان الكتريكي صفر نيست و مقداري از ولتاژ جريان افت كرده و به حرارت تبديل ميشود و اين حرارت براي مكانيزم جهنم ايده‌آل است . شخصي كه با زنجير آهني بسته شده باشد هرگز توان فرار از اين ميدانهاي مغناطيسي يا الكترومغناطيسي قوي را نخواهد داشت . ميادين الكترومغناطيسي با فركانس پايين در لباس‌هاي مخصوص اهل جهنم القا و آنها را داغ مي‌كند .

و اما كساني كه فسق كردند پس ماواي ايشان آتش [است] هر زمان كه اراده كنند كه خارج شوند از آن ، اعاده ( برگردانده ) شوند در آن و گفته شود برايشان [كه] بچشيد عذاب آتش را ، آن را كه به آن تكذيب ميكرديد . آيه 20 سوره سجده

اين [است] جهنم ، آنكه تكذيب ( انكار ) مي‌شد به آن [توسط] مجرمان 43
مي‌چرخند مابين آن و مابين حميمي ( آب گرمي ) جوشان ( فوق‌العاده داغي ) . آيه 44 سوره رحمن

علت چرخش ساكنين جهنم در آن ، همان ساختار اسپيرال لكاريتمي بال‌هاي ملائكه است كه همانند گردبادي عظيم در حال چرخش به دور مركز خود هستند .




كوره القايي در جهنم

در كوره‌هاي ذوب القايي ، جريان الكتريكي القا شده توسط ميدان مغناطيسي ، ايجاد حرارت مي‌كند و اين حرارت باعث ذوب جسم ( معمولا فلزات ) مي‌شود . فلز درون بوته‌اي قرار مي‌گيرد كه اطراف آن كلاف‌هاي مغناطيسي پيچيده شده است كه لوله‌اي شكل بوده و توسط جريان آب خنك مي‌شوند . جريان موجود در كلاف‌هاي مغناطيسي ، جريان‌هاي گردابي يا فوكو (Eddy Current) را در فلز القا مي‌كند كه باعث ايجاد حرارت و ذوب فلز مي‌شود .
در كوره القايي بدون هسته ، فلز درون يك پوشش نسوز كه به وسيله كلاف احاطه شده است ، نگهداري ميشود . در اين حالت ، كوره ذوب القايي مشابه يك ترانسفورماتور بدين ترتيب كه فلز مانند يك كلاف ثانويه در ترانسفورماتور عمل مي كند و با اعمال نيرو به كلاف اوليه احاطه كننده فلز ، جريان هاي گردابي القا شده و توليد حرارت مي‌كند . پس از ذوب فلز ، هم زدن و همگن سازي به طور طبيعي و در اثر وجود نيروها و جريان‌هاي الكترومغناطيسي اتفاق ميافتد . با انتخاب دقيق فركانس و نيرو مي‌توانند سرعت ذوب و همگن سازي را كنترل كرد .
آنچه كه اتفاق ميافتد اين است كه خطوط ميدان مغناطيسي ، بسته به فركانس ، سطح قطعه‌اي را كه در القا كننده حرارت داده ميشود را قطع كرده و در اين سطح ، جريان الكتريكي متناوبي با همان فركانس ولي در جهت معكوس القا ميكند . چگالي جريان متناوب القا شده ، در تمام سطح مقطع هادي ( ماده‌اي كه حرارت داده ميشود ) يكنواخت نيست . جريان القا شده ، اصولا در طول سطح خارجي هادي عبور ميكند . اين موضوع به نام اثر جدار خارجي شناخته ميشود .
عمق نفوذ جريان القايي را ميتوان از فرمول زير تعيين كرد :

http://pnu-club.com/imported/2010/04/63.gif

كه در آن y عمق نفوذ جريان القايي بر حسب سانتي متر ، ρ مقاومت الكتريكي بر حسب ( microohm-cm ) ، و μ قابليت نفوذ پذيري مغناطيسي فولاد بر حسب gs/oersted و f فركانس جريان بر حسب CPS است . از اين پديده جهت سخت كاري سطحي فولاد نيز استفاده ميشود .
فركانس اين كوره‌ها براي ذوب فلزات از 200 هرتز تا 10 مگاهرتز براي عمق نفوذ جريان بسيار سطحي در حدود 1 الي 2 ميلي متر استفاده مي‌گردد .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1066.jpg


بگيريد او را پس دربند كشيدش ( به زنجير كشيد او را ) 30
سپس جحيم را به كشانيدش ( بياندازيدش ) 31
سپس در زنجيري [كه] ذرع ( متراژ ) آن هفتاد ذرع‌هايي ( هر ذرع 115 سانتي متر جمعا 80.5 متر ) [است] ، پس به پويانيد او را 32
بدرستي او ايمان نمي‌آورد به خداوند بزرگ . آيه 33 سوره حاقه

در واقع امواج الكترومغناطيسي حاكم بر جهنم توليد شده توسط ملائكه به فرمان خداوند ، طيف گسترده‌اي دارند كه در اين محدوده مشخص از فركانس در سطح فلزات آهني القا و حرارت زيادي را ايجاد مي‌كنند .

و اگر تعجب كردي ، پس تعجبي است سخن ايشان را [كه مي‌گويند] آيا زماني كه شديم خاكي ، آيا ماييم حتما در خلقتي جديدي ، ايشان كساني [هستند] كه كفران كردند به سرورشان و ايشان را قيد و بندهايي ( زنجيرهايي ) در گردن‌هايشان [باشد] و ايشانند اصحاب آتش ، ايشان در آن جاودانانند . آيه 5 سوره رعد

در حقيقت به وارد شدگان به جهنم چفت و بست‌هاي ويژه‌اي از آلياژ مخصوصي زده ميشود تا حرارت و عذاب سوزان جهنم را كاملا احساس كنند و در ضمن توان خروج و فرار از اين ميادين الكترومغناطيسي را نداشته باشند .

ما هدايت كرديم او را راه ، يا شاكري ( شكر گزاري ) [باشد] و يا كفران كننده‌اي [ناسپاسي شود] 3
ما آماده كرديم براي كافران ( نا شكران ) زنجيرها و قيد و بندهايي و آتشي سوزاني را . آيه 4 سوره انسان

اين دو [گروه يهود و نصاري] دو خصومت كننده [اند] ، خصومت ( مجادله ، بگو مگو ) كردند در [باره] سرورشان ، پس كساني كه كفران كردند بريده [و دوخته] شود برايشان لباسهايي از آتشي ، اصابت مي‌كند ( ميرسد ، مي ريزد ) از بالاي سرهايشان آب جوشان 19
مي‌گدازد ( مي جوشاند ) به [وسيله] آن ، آنچه را كه در شكمهايشان و پوست‌ها [است] 20
و برايشان گرزها [است] از آهني 21
هر زمان كه اراده كنند كه خارج شوند از آن از اندوهي ، اعاده ( برگردانده ) شوند در آن و [گفته شود] بچشيد عذاب سوزان را . آيه 22 سوره حج

ما قرار داديم در گردن‌هايشان زنجيرهايي ( قيد و بندهايي ) را ، پس آن تا ريش‌ها ( چانه‌ها ) [است] ، پس ايشان سر در هوا ماندگان ( افسار ، قلاده بسته شدگان )[هستند] . آيه 8 سوره يس

اي كساني كه ايمان آورديد ، بدرستي بسياري از كشيشان و راهبان حتما مي‌خورند اموال انسيان ( مردم ) را به باطل و سد ( منع ) مي‌كنند از راه خداوند و كساني كه گنجينه ( ذخيره ) مي‌كنند طلا و نقره را و انفاق ( هزينه ) نمي كنندش در راه خداوند ، پس بشارت ده ايشان را به عذابي دردناكي 34
روزي كه سوزان ( ملتهب ) مي‌شود برايش در آتش جهنم ، پس داغ شود به آن پيشاني ايشان و كنارهايشان ( پهلوهايشان ) و پشتهايشان ( عقب‌هايشان ) ، اينست آنچه را كه گنجينه كرديد براي خويشتن ، پس بچشيد آنچه را كه گنجينه مي‌كرديد . آيه 35 سوره توبه





اجاق مايكروويو در جهنم

امواج مايكروويو براي انتقال پيام از مكاني به مكان ديگر بسيار مفيد هستند . امواج مايكروويو ، با طول موج كمتر براي سنجش از راه دور استفاده مي‌شوند . به عنوان مثال از رادار براي شناسايي اجسام و نحوه حركت آنها استفاده مي‌شود . رادارهاي دوپلري براي پيش بيني آب و هوا استفاده مي‌شوند . طول ‌موج امواج ( مايكروويو ) در رادار در حد چند سانتي متر است . برجهاي مايكروويو در تصوير زير می‌توانند اطلاعاتي مثل پيام‌هاي تلفني و اطلاعات كامپيوتري را از شهري به شهر ديگر منتقل كنند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1067.jpg

مايكروفر چگونه كار مي‌كند ؟اجاق مايكروويو داراي لامپ مگنترون مي‌باشد كه الكتريسيته را به امواج فركانس بالاي مايكروويو تبديل مي‌كند . مايكروويو شكلي از انرژي الكترومغناطيسي مي‌باشد . مانند امواج نوري و امواج راديويي و قسمتي از طيف الكترومغناطيس را در بر مي‌گيرد . امواج مايكروويو موجب مي‌شود كه ملكول‌هاي غذا به شدت بلرزد و در نتيجه در اثر اصطكاك بوجود آمده كه موجب ايجاد گرما مي‌شود ، پخت غذا را به دنبال خواهد داشت . به مفهومي ديگر غذاي پخته شده در مايكروفر به سادگي امواج مايكروويو را جذب كرده و آنرا به شكل انرژي گرمايي تبديل مي‌كند و همين موجب پخته شدن غذا مي‌شود . امواج مايكروويو همچنين جذب ملكولهاي آب شده و آن را خيلي سريع به نقطه جوش مي‌رساند و كاربردهاي زيادي دارد منجمله سفت كردن سريع بتن و .... / امواج مايكروويو ، بي بو ، بي رنگ ، بدون مزه بوده و در عين حال موج راديواكتيو نمي‌باشد . اجاق مايكروويو يكي از دستگاه‌هاي كارآمد صرفه جويي در وقت و انرژي مي‌باشد كه مي‌توان آنرا خريداري نمود . بعنوان مثال پخت سيب زميني در يك فر معمولي 18 بار بيشتر از پخت در مايكروفر طول مي‌كشد . علاوه بر اين در مايكروفر ، بيرون تا داخل غذا به طور كامل پخته ميشود . پخت در مايكروفر براي بسياري از كارهاي آشپزي سريعتر است چرا كه انرژي در غذا ايجاد ميشود نه در ظرف يا فر . ضمنا مايكروفر موجب گرم شدن آشپزخانه نميشود ، مانند گرمايي كه ديگر وسايل پخت ايجاد ميكند .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1068.jpg
طول موج استفاده شده در اين فرها از يك ميلي متر تا 30 سانتي متر است .




به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


واي براي هر ( تمام ) عيبجويي ( تحريك و وسوسه كننده‌اي ، بدگويي ، نكوهش كننده‌اي ، ملامت و سرزنش كننده‌اي ) ، طعنه زننده‌اي ( زخم زبان زننده‌اي ، سركوفت زننده‌اي )
كسي كه جمع كرد ( اندوخت ) مالي ( دارايي و ثروتي ) را و متعددش كرد ( بشمردش ، شماره‌اش كرد ، به جريان افزون كردنش انداخت )
حساب ( گمان و پندار ، خيال ) ميكند كه مالش ( دارايي و ثروتش ) ، جاويد ( هميشگي ، جاوداني ، دائمي ) داردش
هرگز ، حتما گرفته و انداخته ميشود ( از مالش گرفته و جدا سپس بيرون انداخته ميشود ) در حطمة ( آتش سخت و سوزان و بي رحم و خرد كننده )
و چه چيزي آگاه ( باخبر و معلوم ، مشخص ) كرد تو را ، [كه] چيست ( چه باشد ) حطمة
آتش خداوند افروخته شده ( شعله ور كرده ، فروزان كرده شده ، روشن كرده شده )
آنچه كه ( آن چيزي كه ) مطلع ( آگاه و باخبر ، حس و درك ) ميكند ( اطلاع ميدهد ، رسانده ميشود ) بر دلها ( قلبها )
كه آن براي ايشان [هست] احاطه شده‌اي ( بسته و بافته و محاصره شده‌اي ، پوشيده شده‌اي )
در ستوني ( پايه ، تكيه ، پشتي ) استوار شده‌اي ( در بند كشيده شده‌اي ، بلند و بالايي ، گسترده شده‌اي ) سوره همزه


در واقع امواج الكترومغناطيس در محدوده 9^10 تا 11^10 هرتز توسط ملائكه در جهنم توليد و حاكم ميشود . همانطور كه در سوره همزه توضيح داده شده است اين امواج به درون بدن نفوذ كرده و باعث گرم شدن اعضايي همچون قلب ميشود كه بسيار دردناك و زجر آور خواهد بود . شكل فضايي ميدان اين امواج در جهنم چيزي شبيه به يك گردباد عظيم است كه ستوني در حال دوران در مركز آن مشاهده ميشود ، يعني مشابه تصاوير زير :


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1069.jpg

در واقع تمامي كهكشانها ( كاينات هوشمند يا ملائكه ) امواج الكترومغناطيسي در محدوده مايكروويو توليد و منتشر مي‌كنند كه به نام امواج پس زمينه كيهان شناسايي ميشوند كه به غلط به نظريه انفجار بزرگ مربوط ميشوند كه در واقع چنين نيست و چون اين امواج خاصيت انعكاسي دارند ، اين امواج از هر سو به طرف ما تابانده ميشوند و ما نمي‌توانيم مركزي را براي اين امواج شناسايي كنيم . همانطور كه قبلا گفته شد اين امواج هيچ ربطي به نظريه انفجار بزرگ ندارند .

اين [است] و بدرستي براي طاغيان ( سركشي كنندگان ) حتما بد ( ناخوش آيند ، زشت ) بازگشتگاهي ( محل قول و قرار و وعده گاهي ) [است] 55
جهنم [كه] كشيده ميشوند [به] آن ، پس بد ( سخت و دشوار ) آمادگاه ( گهواره ، مهدي ) [است] 56
اين [است] ، پس ميبايست بچشيد آن را ، آب داغي و چركيني ( گنديده‌اي ، متعفني ، بد بويي ) 57
و ديگر [و نيز، همچنين] از شكل آن ( صورت ، شبيه ، تركيب ، چگونگي ، روش ، مانند آن ) زوج هايي ( دو گانه‌اي ) . آيه 58 سوره ص

مثال باغ ( بهشت ) آنكه وعده داده شد متقيان ( پرهيزگاران ) را ، در آن چشمه‌هايي [است] از آبي غير بدبويي ( تغيير يافته و فاسد شده‌اي ) و چشمه‌هايي از شيري ، تغيير نكرده است طعمش و چشمه‌هايي از تخمير شده‌اي ( خمري ) لذيذي براي نوشندگان و چشمه‌هايي از عسلي تصفيه شده‌اي ( از موم جدا شده‌اي ) و برايشان در آن از هر ثمره ( محصول ) ها و آمرزشي از سرورشان ، [آيا] همانند كسي است كه اوست جاوداني در آتش و نوشانده شوند آبي جوشاني را ، پس ببرد ( پاره كند ) روده‌هايشان را . آيه 15 سوره محمد

به احتمال خيلي زياد جهنم يك سياره با چشمه‌هاي آب گرم فراوان و محتوي تركيبات گوگرد و آهك است ( آتشفشاني فعال ) . ولي به هر حال امواج مايكروويو به راحتي آب را به نقطه جوش مي‌رسانند . منظور از شكل آن زوج‌هايي همان امواج متناوب با اختلاف فاز مثبت و منفي است .

و اصحاب شمال ( بد شگون ) ، چيست اصحاب شمال ( بد نگون ) 41
در باد گرمي و آب داغي 42
و سايه‌اي از دودي ( سياهي ) 43
نه خنكي و نه كرامتي ( پذيرايي ) 44
بدرستي ايشان بودند قبل از آن هرزگي كنندگان ( فسق و فجور كنندگان ، خوشگذران ها ) . آيه 45 سوره واقعه

در واقع امواج مايكروويو ابتدا قطرات آب را داغ كرده و سپس هواي جهنم گرم ميشود .

برويد ( تلاقي و ملاقات ) كنيد به طرف آنچه كه به آن تكذيب مي‌كرديد
برويد ( تلاقي و ملاقات ) كنيد به سوي سايه‌اي ( ناحيه‌اي ) داراي سه شعبه‌اي [سر و سويه‌اي ، شاخه‌اي ، انشعابي ، انگشتي ، گردنه‌اي ، طرفي ، دنده‌اي ، دستي ، فازي ، سه قطبي]
نه سايه داري ( سرد و خنكي ، پناه دهنده‌اي از نور شديد و گرما ) و نه بي نياز ميكند ( رها و خلاص ميكند ) از شعله [شراره آتش]
كه آن ميافكند ( پرتاب ميكند ، تير اندازي ميكند ) به شراره‌اي ( جرقه و آتش جهنده‌اي ) همچون قصر ( يا هيزم خشك كه در هنگام آتش جرقه پرتاب ميكند و چرت و چرت صدا ميكند ، يا كاخ پر زرق و برق و نوراني آينه كاري شده )
آنچنان كه آن [هست] همانند شتراني طلايي ( زرد فامي )
واي در چنين روزگاري براي ( به حال ) تكذيب كنندگان . آيه 29 سوره مرسلات

همانطور كه گفته شد امواج الكترومغناطيسي در جهنم به سه گروه كلي تقسيم ميشوند . امواج با فركانس پايين به طور مثال 50 هرتز كه در لباسهاي مسي القا شده و امواج با فركانس متوسط 200 تا 10 مگاهرتز كه باعث جريان الكتريسيته در سطح فلزاتي همچون آهن ميشود و در نهايت امواج مايكروويو با فركانس 9^10 تا 11^10 هرتز كه بدون واسطه و مستقيم جذب پيكر جهنميان ميشود . اگر القاي امواج نوع اول و دوم شديد باشد ، باعث ذوب سريع فلزات و بدنبال آن متلاشي شدن آنها ميشود و چنين تصور ميشود كه قرار گرفتن حجم نسبتا زيادي از آب در ميدان امواج نوع سوم رنگي زرد يا طلايي را پديدار كند .



آتش در جهنم :

اين يك واقعيت است كه ممكن است اكثر استنباط‌هاي شخصي ما با واقعيت‌هاي فيزيكي متفاوت باشد . به طور مثال آتشي كه ما آن را ميشناسيم ماهيت متفاوتي با ماده و انرژي شناخته شده در فيزيك ندارد و آن چيزي نيست مگر توده گازي شكل و رقيقي كه يونيزه شده ( پلاسما ) و به علت برانگيخته شدن ، در محدوده طيف مريي و غير مريي در حال انتشار امواج الكترومغناطيس است . ولي همانطور كه در مبحث اصل تبادل انرژي كوانتومي توسط لايه‌ها و زير لايه‌ها در اتم‌ها (http://ki2100.com/physics/quantum.htm) توضيح داده شد اين امواج در لايه‌هاي مربوط به خود جذب شده و مسلما تاثيراتي در بافتهاي زنده منجمله سوختگي دارند . همانطور كه مي‌دانيم تمامي امواج از گاما و ايكس گرفته تا امواج مايكروويو ميتوانند بسته به شدتشان اين سوختگي‌ها را ايجاد كنند و لازم نيست حتما آتشي بر گرفته از هيزم ( اكسيداسيون كربن ) در جهنم افروخته شود و متعاقب آن اشخاصي همچون ابوجهل عنوان كنند كه هيزم جهنم تر است و نخواهد سوخت ، هرچند كه خداوند خود در كتاب قرآن به هيزم اشاره نموده است .

پس اگر انجام نداديد ( نتوانستيد كه انجام دهيد ) و هرگز انجام ندهيد ( نميتوانيد انجام دهيد ) پس پرهيز ( حذر ) كنيد آتشي را ، آنكه هيزمش انسيان ( مردم ) و سنگ‌ها [است] آماده ( شمرده ، مهيا ) شد براي كافران . آيه 24 سوره بقره
اي كساني كه ايمان آورديد ، نگهداريد خويشتن و اهلتان ( خانواده خود ) را [از] آتشي [كه] هيزمش ( شعله ور كننده‌اش ) انسيان ( مردم ) و سنگ‌هاست ، برايش ملائكه‌اي درشتي ( كت و كلفتي ) سختهايي ( محكم و قوي‌هايي ، سخت گيرهايي ) [كه] عصيان ( نافرماني ) نمي‌كنند خداوند را ، آنچه را كه فرمان دهد ايشان را و انجام مي دهند آنچه را كه فرمان مي‌شوند . آيه 6 سوره تحريم

هيزم به معني روشن كننده آتش است و بدرستي كه كافران ( ناسپاسان و نا باوران ) روشن كننده خشم و كينه خداوند هستند . بعضي از سنگ‌ها به دليل داشتن اكسيد آهن و ... خواص فرومغناطيس از خود نشان مي‌دهند كه اينگونه سنگها نيز مسلما در جهنم يافت مي‌شوند .


جهنم سفارشي :



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )


تباه ( بريده ، شكسته ، هلاك ، نابود ) شد دست ابي لهب ( پدر شراره ، پدر شعله و آتش ، لقب يكي از بزرگان قبيله قريش ) و تباه شد ( نه تنها دستش بلكه خودش نيز تباه و هلاك شد ) [تبت يدا به معني اينكه دستش كوتاه شد ، محروم شد ، جدا شد ، كنترل و تسلط و قدرتش گرفته شد ، از مال و زندگي جدا شد]
بي نياز ( سود و فايده ، قناعت ، بسنده ، چاره ، پشتيباني و حمايت ، كفايت ) نكرد از او ، مالش ( ثروت و دارايش ) و آنچه [را كه] كسب كرد ( بدست آورد ، فراهم كرد ، به چنگ آورد )
به زودي كشيده و انداخته ميشود ( وارد ميشود ) آتشي داراي شراره‌اي ( شعله‌اي ) را
و زنش حمال ( بار بر ، حمل كننده ، بار كننده ، حمل و نقل كننده ) هيزم [است]
در گردنش ، ريسماني ( طنابي ، قيد و بندي ، چفت و بستي ) از پوست درخت [ليف خرما يا الياف ساير درختان و گياهان ، به طور مثال كتان] سوره مسد


چنين به نظر ميرسد جهنم اختصاصي آنهم از نوع كلاسيك و يا سنتي براي جاهلان كهنه كاري مثل ابوجهل و ابي لهب كه همواره با دلايلي در ظاهر منطقي سعي در انكار حقايق داشته‌اند مهيا شده تا ثابت شود هر كاري براي خداوند ممكن است . ولي ما نبايد فراموش كنيم كه خداوند به عنوان يك خالق بي‌همتا همواره ساده‌ترين ، علمي‌ترين ، كار‌آمد‌ترين و تكنيكي‌ترين راه كارها را براي خلقت و انجام دادن و اداره امورات بر مي‌گزيند .



بيولوژي در جهنم :


[[ بدرستي‌ كساني‌ كه كفران كردند به آياتمان به زودي‌ مي‌ كشانيم ( وارد ميكنيم ) ايشان را [به] آتشي‌ ، هرگاه كه پخته شود پوستهايشان ، تبديل ميكنيم ايشان را پوستهايي‌ غير آن ، براي‌ اينكه بچشند عذاب را ، بدرستي‌ خداوند باشد قدرتمندي‌ حكيمي‌ . آيه 56 سوره نساء ]]
قبل از هر چيز نظر شما را به مقاله زير جلب مي‌كنيم :
" / همه ما ميدانيم كه حيات تا چه حد ميتواند دشوار باشد ، اما براي ميكروب‌هايي كه اخيرا در عمق 1.6 كيلومتري (1 مايلي) زير بستر اقيانوس و دور از ساحل كانادا يافت شده‌اند اينگونه تصور نمي‌شود . شرايط زندگي محدود شده است ، محيط زيست آنها در دماي 100 درجه سانتيگراد (212 درجه فارنهايت ) قرار دارد و هنوز اين سلولهاي بادوام در حال پيشرفت هستند . در قسمت مياني محل فرود تاريخي ققنوس در قطب شمال مريخ نيز تاكنون هيجان يافتن حيات در سياره سرخ به اوج خود رسيده است .


http://pnu-club.com/imported/2010/04/1057.jpg

هرچند ققنوس براي يافتن حيات طراحي نشده است ، اما ميزان آب سطح مريخ را براي ارزيابي نشانه‌هايي كه ميتوانند احتمال وجود حيات را در مريخ تقويت كنند مورد ارزيابي قرار مي‌دهد .

اين كشف جديد در يك چنين عمقي در زير سطح زمين ميتواند محدوديت‌هاي تازه‌اي را در كيفيت آخرين حد وجود حيات در كرات ديگر ايجاد كند . دورتر از خط ساحلي نيوفاوندلند ، دانشمندان در قسمت زيرين بستر اقيانوس مستقر شده‌اند ، كه ركورد پيشين زندگي در زير زمين را مي‌شكند . اين كشف جديد يكي از بنيادين‌ترين ساختارهاي حيات زميني را در عمق يك مايلي بدست مي‌دهد . ( ركورد پيشين در عمق 842 متر يا 0.5 مايلي قرار داشت ) . از آنجايي كه من زيست شناس نيستم ، اين خبر را همانگونه كه از خبرگزاري رويتر منتشر شده نقل مي‌كنم .
رويترز : پروكاريوت‌ها ميكروب‌هايي فاقد نوكلئيد مي‌باشند كه شامل آرچي و برخي انواع باكتريها هستند . فقدان سلولهاي نوكلئيدي ، آنها را از ايوكاريوتها و يا زندگي تمامي حيوانات و گياهان متمايز مي‌كند .
پروكاريوت‌ها نمونه‌هايي از رسوبات حفاري شده هستند كه در 111 ميليون سال پيش ته نشين شده‌اند . در اين عمق رسوبات در معرض دمايي در حدود 60 تا 100 درجه سانتيگراد (140 درجه فارنهايت ) قرار مي‌گيرند . جان پاركس – پروفسور دانشگاه والس – معتقد است اين نوع ميكروب حتي مي‌تواند در اعماق ژرف‌تر نيز زندگي كند . او معتقد است كه اكثر پروكاريوتها را مي‌توان در عمق 4 كيلومتري در زير بستر اقيانوس يافت . در اينجا اين سوال پيش مي‌آيد كه آيا زندگي در ديگر سيارات تنها در اعماق پوسته ممكن است و در سطح خير ؟
پروفسور جان پاركس مي‌گويد " اگر زيست كره ذاتي در زير اقيانوس بر روي زمين وجود دارد ، پس مي‌تواند در كرات ديگر نيز وجود داشته باشد . تنها با گرفتن يك بيل خاك از سطح مريخ نمي‌توان گفت كه آيا حيات در مريخ وجود دارد يا خير ."
تلاش‌هايي كه توسط فضاپيماي پيشين بمنظور تحليل سطح مريخ براي ميكروب‌هاي فرا زميني صورت گرفته نيز گوياي همين مطلب است . با اين حال با بررسي و تحليل تركيب سطحي براي مواد مورد نياز لازم براي ادامه بقا ( كه آنها را مي‌شناسيم ) ، مي‌توان اطلاعات مفيدي را بدست آورد . به عنوان مثال تصور مي شود كه فضاپيماي فونيكس براي يافتن حيات در مريخ طراحي شده است ، در صورتيكه اين فضاپيما به منظور تحليل لايه سنگي بالاي مريخ براي بررسي ميزان آب و همچنين اثبات اينكه آب مايع ممكن است در گذشته نزديك يكبار در مريخ جريان داشته است ، ساخته شده است . حال ما محدوده‌اي را كه در آن احتمال يافتن حيات است گسترش داده‌ايم ، ماموريت در مريخ به يك پناهگاه زير زميني در زير سطح آن نياز خواهد داشت و مجبور هستيم تا آن زمان كه خودمان اين كار را انجام دهيم منتظر بمانيم .
مشخص نيست كه اين ميكروب‌هاي زير زميني از كجا انرژي خود را دريافت مي كنند . احتمالا تابش خورشيد عامل اين انرژي نيست . متان و گرمايي كه از دهانه آتشفشان به بيرون پرتاب مي‌شود كانديداهاي بهتري براي انرژي هستند . در اينجا يك مساله وجود دارد كه مربوط به يافت حيات در اعماق است. كه برنامه احتمالي براي دفع دي اكسيد كربن اعماق زمين را پيچيده مي كند . اين يك اكوسيستم دست نخورده است كه رونمايي از آن منجر به از دست رفتن بخشي از نتايج براي اين كلوني‌هاي ميكروبي خواهد شد . با اين حال ممكن است عده‌اي را بتوان با پنل آب و هوايي u.N كه حاكي از آن است كه دفن دي اكسيد كربن در آينده مي‌تواند يك ابزار كليدي براي جلوگيري از گريز گازهاي گلخانه‌اي به درون اتمسفر شود ، متقاعد كرد . "
ترجمه و ارسال : فاطمه شنبه زاده : حيات در عمق 1.6 كيلومتر بستر دريا : (http://www.hupaa.com/page.php?id=3586)


همانطور كه قبلا گفته شد براي اولين بار اشخاص مشركي همچون ابوجهل با اصل وجودي جهنم به مخالفت برخاسته‌اند ، آنهم با استدلال اينكه هيزم جهنم تر است و يك قدم فراتر عده‌اي كافر يا منافق با استناد به علم پزشكي مدعي شده‌اند كه با سوخته شدن دو سوم پوست بدن ، شخص ديگر قادر به زندگي نخواهد بود و يا اينكه با سوختگي پوست ، حس لامسه از بین مي رود و دیگر هیچ دردي را احساس نخواهیم كرد و از اينگونه استدلال‌هاي در ظاهر منطقي .
اما خداوند پيشاپيش جواب سوالات مطرح شده را در آيه 56 سوره نساء ارايه نموده است ، منتها اين اشخاص هيچ مطالعه‌اي در آيات كتاب قرآن نداشته‌اند تا متوجه واقعيت شوند . در واقع بافت پوست اهل جهنم دگرگون و به ساختاري تبديل ميشود كه اولا درد را به خوبي احساس كند و دوما مقاومت خوبي در مقابل سوختگي از خود نشان دهد ، يعني چيزي شبيه همان الياف نسوز كه توسط بشر ساخته شده است و براي خداوند خلق اينگونه بافتهاي نسوز كار مشكلي نيست و هر چند كه قبلا توضيح داده شد ، منشاء پيدايش ميكرو ارگانيزم‌ها همين آب جوش و حرارت بالا به علت تابش اشعه مادون قرمز بر لجن كف دريا بوده است و اينچنين حياتي در اين شرايط در حال ادامه است . و هر چند كه از آيه فوق نيز ميتوان چنين استنباط نمود كه اهل جهنم به طور مداوم و دوره‌اي پوست اندازي مي‌كنند ، يعني همان پديده‌اي كه در خزندگاني همچون مار ديده شده است .

هرگز ، بدرستي آن شراره ( شعله‌اي ) [است] 14
بر كننده‌اي ( جدا كننده‌اي ) براي پوست ( يا پوست سر ) . آيه 15 سوره معارج

به زودي‌ مي‌ كشانم او را ( در مي‌ آورمش ، وارد ميكنمش ) [به] سقر ( جهنم ) 26
و چه چيز آگاه ( معلوم و مشخص ، دانا ، با خبر ) كرد تو را ، كه چيست سقر ( جحيم ) 27
نه باقي‌ ميگذارد ( ساكن نگه‌ميدارد ) و نه رها ( ول ) ميكند 28
تيره كننده‌اي‌ ( سوزاننده و داغ كننده‌اي ، سياه و كبود كننده‌اي ) براي پوست [است] 29
براي آن [جهنم است] نه ده ( نوزده 19 ) [تن ، نفر ، مامور و مَلَك ...] . آيه 30 سوره مدثر



محمدرضا طباطبايي 4/5/87


منبع : (http://ki2100.com/meta/hell.htm)

moo2010
04-14-2010, 01:07 AM
در كتاب قرآن اشارات بسيار زيادي به موضوع بسيار مهم قيامت شده است ، در اين رابطه سعي ميشود ، در يك سري از مقالات پي در پي ، به توضيح و توجيه اين پديده و واقعه كيهاني بپردازيم . رمز شناخت پديده و يا واقعه قيامت براي ما ، در دو سوره از كتاب قرآن قابل دريافت است .



(1)

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

هنگامي كه خورشيد گرفته شود ( يا خورشيد به رنگ قرمز كوره آهنگري درآيد ، همانند خورشيد در هنگام غروب ) 1
و زماني كه ستارگان كدر ( تيره ، مات ، تاريك و سياه ) شود 2
و هنگامي كه كوه‌ها روان شود ( حركت كند ، راه رود ، رانده شود ، سيال شود ) 3
و آنگاه كه [حيوان] آبستن ( منظور شتران حامله ) رها كرده شود ( سقط جنين و متواري شود ) 4
و زماني كه وحشي‌ها ( وحوش ، حيوانات و جانوران بياباني و غير اهلي ) گردآوري شود ( مجتمع شود ، به هم فشرده شود ، جمع آوري شود ) 5
و هنگامي كه درياها متلاطم ( طوفاني ، موج دار ، خروشان ) شود 6
و زماني كه نفس‌ها ( نفوس ، اشخاص ، موجودات ، خود اشخاص ، چيزها ، اشياء ، جان‌ها ) زوج كرده شود ( تركيب و ادغام شود ، ازدواج كند ، جفت كرده شود ، قرين يكديگر شود ، جفت يكديگر شود ) 7

........... سوره تكوير



آيه 7 از سوره تكوير اشاره به واكنش هسته‌اي از نوع چهارم دارد . در صورت علاقمندي مراجعه فرماييد به مبحث ( واكنش هسته‌اي از نوع چهارم ! يعني ادغام نوترون‌ها و پايان هستي ( انقلاب دوم ستارگان نوتروني ) (http://ki2100.com/physics/end-of-the-univers.htm) . ) . لازم به يادآوري است كه واكنش همجوشي ستارگان كه متداولترين واكنش هسته‌اي شناخته شده در كيهان است ، از اين قاعده كلي زوج شدن ذرات استفاده مي‌كند . يعني در چرخه كربن در ستارگان ، در نهايت الكترونها و پروتونها با هم تركيب شده و نوترونها را به همراه انرژي به صورت تابش الكترومغناطيس ، پديدار ميكند كه در روز قيامت نوترونها نيز با هم جفت شده و ادغام ميشوند . ولي همانطور كه در مبحث فوق توضيح داده شد حاصل اين فرايند ، آزاد شدن و انتشار موج پر انرژي گرانشي است كه قدرت نفوذي و تخريبي خيلي زيادي را داراست . در كتاب قرآن از اين موج به نام صيحة واحدة ( تك موج ، فرياد واحد ، بانگ تنها ) ذكر شده است . توضيحات بيشتر در مورد امواج گرانشي در مبحث محاسبه متريك گرانشي سياه چاله ( جرم نوتروني ) (http://ki2100.com/physics/black-hole2.htm) ارايه شده است .



پس هنگامي كه آيد صداي هولناك ( موج انفجار ، صداي بلند و گوش خراش ) 33
روزي كه فرار ميكند مرد از برادرش 34
و [از] مادرش و [همچنين] پدرش 35
و همسرش ( همنشينش ) و پسرانش . 36 سوره عبس



البته گوش انسان به طور مستقيم توان شنيدن و شناسايي اين موج گرانشي را ندارد ، ولي تصادم اين موج با سياره زمين به همراه آزاد شدن موج انفجاري شديدي در محدوده شنوايي گوش انسان است . اين موج گرانشي به جمجمه و اسكلت انسان ضرباتي وارد مي‌كند كه در عصب شنوايي انسان تاثير گذار و قابل دريافت است .



زماني كه لرزانده شود زمين ، لرزه‌اي را 4
و كوبانده و پراكنده شود كوه‌ها ، كوبيده و پراكنده شدني را 5
پس شود گردهايي ( دانه‌هايي ) ، متفرق شده‌اي ( پراكنده و معلقي ) . 6 سوره واقعه



(2)

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

سوگند آسمان را و طارق 1
و چه چيز آگاه ( باخبر ، معلوم و مشخص ) كرد تو را [كه] چيست طارق 2
[آن] ستاره ( جسم نوراني در آسمان ) تابناك ( زيرك ، باهوش ، ناقلا ، تند و تيز ، درخشان ، روشن ، افروخته و فروزان ) 3

............ سوره طارق



از ديرباز به هر نقطه نوراني در آسمان شب ستاره گفته مي‌شد ، ولي بعدا معلوم شد كه سيارات نيز به علت انعكاس نور خورشيد مي‌توانند همانند ستاره به نظر برسند و بدرخشند . امروزه مشخص شده است كه ستارگان برون كهكشاني ، خوشه ستارگان ، كهكشانها ، كوازارها و حتي خوشه كهكشانها ميتوانند بسته به فاصله با ناظر ، به صورت يك ستاره واحد ديده شوند . اما در مورد سوره طارق بايد گفت كه اين سوره از لحاظ ادبي هم وزن سوره‌هاي قارعه و حاقه بوده و همگي مربوط به واقعه قيامت ميشوند . ستاره‌اي در آسمان شب به همين اسم ، نامگذاري شده است ، ولي به احتمال زياد اين ستاره ، طارق واقعي نمي‌باشد . طارق واقعي يك جرم سماوي بسيار بزرگ ، حجيم و فوق‌العاده نوراني و درخشنده و يا يك مجموعه از اجرام سماوي است كه بعد از رمبش ( فرو ريزش به طرف مركز ) به جرم و تراكم بحراني براي بقاي نوترونها رسيده و تبديل به راكتور تبديل نوترون به ماده تاريك ( دخان ) و مولد تك موج گرانشي ميشود كه ميتواند موجبات انهدام كيهان را فراهم آورد .





به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

[آن] كوبنده ( درهم كوبنده ، زننده ، ضربه زننده ) 1
چيست ( چه باشد ) [آن] كوبنده ؟ 2
و چه آگاه ( با خبر ، معلوم ، مشخص ) كرد تو را ، [كه] چيست ( چه باشد ) [آن] كوبنده ؟ 3
روزي كه باشند مردم ( انسيان ) همانند گستراننده ( پروانه ) گسترده شده ( پخش و پلا شده ، پراكنده و متفرق شده ) 4
و باشند كوه‌ها همچون كرك ( پشم گوسفند ) از هم باز ( از هم پاشيده ) شده ( حلاجي شده ) 5

......... سوره قارعه






به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

[آن] روي دهنده ( فرود آينده ، حادث شونده ) 1
چيست آن روي دهنده ؟ 2
و چه آگاه كرد تو را [كه] چيست آن روي دهند ؟ 3

........ سوره حاقه



قيامت يك واژه عربي بر گرفته شده از واژه قيام ، به معني بلند شدن ، ايستادن و به پا خواستن است . قيامت را ميتوان به شورش و انقلاب بزرگ ترجمه كرد . همانطور كه مي‌دانيم موج الكترومغناطيس حامل انرژي است ، ولي موج گرانش تقريبا چيزي مثل بردار نيرو رفتار مي‌كند ، به طور مثال تابش شديد موج الكترومغناطيس بر جسم ، باعث بالا رفتن حرارت و گرما در آن ميشود ، ولي اگر موج گرانشي بر جسمي بتابد به آن نيروي مكانيكي وارد كرده و آن را به جهت تابش خود ميراند .



روزي كه می‌لرزد زمين و كوه‌ها ، و باشد كوه‌ها همچون كاهي ( تفاله‌اي ) پراكنده شده‌اي ( فرو ريخته‌اي ، روان و خرمن به باد داده شده‌اي ) . آيه 4 سوره مزمل

چنين نيست ، هنگامي كه كوبيده ( ويران ، هموار ) شود زمين ، كوبيدني كوبيدني را ( ويراني ، همواري ) . آيه 21 سوره فجر

و وقتي كه كوهها ويران ( منفجر ، پراكنده ، كوفته ، هموار و صاف ، پرانده ، برباد ، غربال ) شود . آيه 10 سوره مرسلات



علي‌رغم اينكه صيحة واحدة ( تك موج گرانشي ) ميتواند ضربه سنگيني به سطح سياره زمين وارد كند ، اين موج قدرت نفوذي خيلي زيادي داشته و ميتواند تا هسته سياره زمين نفوذ كند و در اين مسير خود با هسته‌هاي سنگين فلزي در كوه‌ها و اعماق زمين برهمكنش شديدي داشته باشد ، در اين وضعيت باعث متلاشي شدن آنها به هسته‌هاي سبك خواهد شد ، كه در حالت كلي انرژي فوق‌العاده زياد هسته‌اي آنهم به صورت انرژي و تابش الكترومغناطيس توليد و منتشر خواهد شد و در نهايت ، انفجارات عظيم در داخل كوه‌ها و سياره زمين پديدار خواهد شد كه ذرات ناشي از اين انفجارهاي شديد هسته‌اي ، در سطح و اتمسفر سياره زمين پراكنده خواهد شد .



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

هنگامي كه خورشيد گرفته شود ( يا خورشيد به رنگ قرمز كوره آهنگري درآيد ، همانند خورشيد در هنگام غروب ) 1
و زماني كه ستارگان كدر ( تيره ، مات ، تاريك و سياه ) شود 2
و هنگامي كه كوه‌ها روان شود ( حركت كند ، راه رود ، رانده شود ، سيال شود ) 3
و آنگاه كه [حيوان] آبستن ( منظور شتران حامله ) رها كرده شود ( سقط جنين و متواري شود ) 4
و زماني كه وحشي‌ها ( وحوش ، حيوانات و جانوران بياباني و غير اهلي ) گردآوري شود ( مجتمع شود ، به هم فشرده شود ، جمع آوري شود ) 5
و هنگامي كه درياها متلاطم ( طوفاني ، موج دار ، خروشان ) شود 6

........... سوره تكوير



پس آنگاه كه نجوم ( ستارگان ) ، محو ( ناپيدا و ناديدني ، ناپديد ) شود . آيه 8 سوره مرسلات



اين موج گرانشي هنگام برخورد با اتمسفر ستارگان مثلا خورشيد ما ، باعث پديد آمدن ماده تاريك ( دخان ) خواهد شده كه اين ماده با تجمع بر سطح ستارگان باعث گسترش لكه‌هاي خورشيدي شده و ستارگان كم نور ، تاريك و كدر به نظر خواهند رسيد . همانطور كه ميدانيم تشعشع شديد ليزر مي‌تواند باعث جوش خوردن هسته‌هاي سبك شود ، از اين رو امواج گرانشي قوي علي‌رغم شكافت هسته‌هاي سنگين ، ميتوانند نوترونها را به هم جوش داده ( در هم ادغام كرده ) و ماده تاريك را پديدار كنند .

برخورد اين موج گرانشي با آبهاي سياره زمين ، ميتواند علي‌رغم وارد كردم ضربه و انفجارات هولناك در بستر درياها و اقيانوس‌ها ، باعث بالا رفتن حرارت تا نقطه جوش در آنها شود كه در نتيجه ، تلاطم و امواجي به مراتب شديدتر از سونامي توليد و گسترش يابد .



و زماني كه آسمان خراشيده شود ( پاره شود ، برهنه شود ، كنده شود ، پوست كنده شود ) . آيه 11 سوره تكوير



و زماني كه آسمان بريده شود ( شكافته و پاره شود ) . آيه 9 سوره مرسلات



گذر تك موج گرانشي بسته به شدت آن ميتواند تغييراتي در فضا ايجاد كند .



آيا پس نميداند ( آگاه و دانا و با خبر نيست ) ، زماني را كه برانگيخته ( بيرون آورده ، زنده ) شود هر آنچه كه در قبرهاست . آيه 9 سوره عاديات

امروزه اختر شناسان ، ستارگان نوتروني را محل دفن جرم و پيكره ابرنواختران ( supernova ) مي‌دانند و خود اين ستارگان نوتروني را مرده مي‌پندارند ، براي اينكه قادر به توليد نور و انتشار آن نيستند و هيچ فعاليت هسته‌اي فعلا در آنها مشهود نيست . شايد منظور خداوند از قبرها در آيه فوق تنها مقبره انسانها نباشد و خداوند به ستارگان نوتروني نيز اشاره‌اي دارد .

ميپرسد كي باشد روز قيامت 6
پس زماني [است كه] برق زند ( فلاش زند ) ديده ( نگاه ، چشم ، بينايي ) 7
و خسوف كند ماه ( تاريك شود ماه ) 8
و جمع كرده شود ( منقبض شود ، به هم پيوسته شود ، به هم پيوند شود ) خورشيد و ماه . 9 سوره قيامت



امواج گرانشي به طور مستقيم قابل رويت توسط چشم انسان نيست ، ولي ميتواند تاثيري بر سيستم عصبي انسان مخصوصا عصب بينايي داشته باشد و حتي ضربه‌اي كه به جمجمه وارد مي‌كند ، ميتواند باعث ديده شدن برق ( فلاش ) در چشمان انسان شود و از طرف ديگر چون تصادم امواج گرانشي با ماده انرژي‌زا است ، در نتيجه در محدوده ديد انسان ، طيفهايي توليد و منتشر خواهد شد كه به صورت برق ( فلاش ) رويت ميشوند .

همانطور كه ميدانيم نوراني بودن ماه به علت انعكاس نور خورشيد است كه با تاريك شدن خورشيد ، ماه نيز تيره و تاريك خواهد شد . مخصوصا اگر امواج گرانشي از طرف پشت ماه به سياره زمين بتابند .

قاعده كلي در روز قيامت زوج شدن نفوس و ...... ميباشد كه ماه و خورشيد نيز از اين قاعده كلي مستثنا نيستند و در نهايت اين دو نيز در هم ادغام ميشوند ، البته به همراه سياره زمين . و علت اين پديده اين است كه امواج گرانشي ميتوانند فضا را به شدت منقبض كنند . تا به حال علت اصلي ادغام نوترونها در اجرام نوتروني ، فشار فوق‌العاده زياد در داخل آنها توضيح و ارايه شده است ، ولي علت ديگر اين واكنش ، اين است كه با افزايش جرم در اجرام نوتروني ، فضا در مركز آنها به حدي منقبض ميشود كه نوترونها جا و مكان كافي براي حضور در فضا ندارند و جهت اشغال فضا براي موجوديت خود مجبورند در هم ادغام شوند . يعني دو نوترون مجبورند در فضاي مختص به يك نوترون حضور داشته باشند كه در نتيجه ، واكنش هسته‌اي از نوع چهارم شروع خواهد شد .



بلكه ايشان در شكي سرگرمند ( بازي گوشي مي‌كنند ) 9
پس منتظر ( مراقب ) باش روزي را [كه] می‌آورد آسمان به دخاني ( دودي ، ماده تاريكي ، ماده سياهي ) آشكاري 10
ميپوشاند انسيان ( مردم ) را ، اين است عذابي دردناكي 11
[مي گويند] سرور ما ، برطرف كن ( باز كن ، بگشاي ) از ما عذاب را ، ماييم ايمان آورندگان 12
كجا برايشان ذكريست و [در حاليكه] آمده است ايشان را رسولي آشكاري 13
سپس رو برگردانند از او و گويند آموخته‌اي ( درس ياد گرفته‌اي ) مجنوني [ديوانه‌اي است] 14
ماييم برطرف كننده عذاب اندكي ( زماني ) را ، بدرستي شماييد عودت ( بازگشت و تكرار ) كنندگان 15
روزي كه حمله ميكنيم ، هجوم بزرگ را ، ماييم انتقام گيرندگان 16 سوره دخان

در روز قيامت با برخورد تك موج گرانشي با اتمسفر سياره زمين دخان توليد خواهد شد كه اين ماده با هوا مخلوط شده و وارد ريه انسان ميشود كه ميتواند براي انسان مشكلات تنفسي به همراه داشته باشد و بسيار دردناك و زجر آور خواهد بود .

و ترك ميكنيم ( رها ميكنيم ) بعض ايشان را [در] چنين روزگاري [كه] آميزند ( موج زنند ) در بعضي و دميده شود در صور ، پس جمع آوري ميكنيم ايشان را جمع كردني . آيه 99 سوره كهف



تصادم ماده و ضد ماده و آزاد شدن مقدار قابل توجهي از انرژي به صورت امواج الكترومغناطيس كه بيشتر به صورت تابش گاما خواهد بود ، در چنين روي داد و واقعه‌اي اجتناب ناپذير است .



بدرستي [كه] حمله ( هجوم ، دليري ، شجاعت ، رزم آوري ، پردلي ، شدت قوا ، نيرو و سختگيري ) سرورت ، حتما شديدي ( تند و تيزي ، خشم آلوده‌اي ، نيرومندي ، سرسختي ) [است] 12
بدرستي او ، اوست [كه] آغاز ميكند ( بدعت و شروع ميكند ) و باز ميگرداند ( مرجوع ميكند ) 13
و اوست غفور ( درگذشت كننده گناهان ، آمرزنده ) ودود ( بسيار مهربان و دوست دارنده ) 14 سوره بروج

بگو آيا از شريكان [انتخابي] شما [براي خداوند] كيست ( كسي هست ) [كه] آغاز ميكند خلقت را سپس برمي‌گرداند آن را ، بگو خداوند شروع ميكند خلقت را سپس برمي‌گرداند آن را ، پس كجا دروغ پردازي مي‌كنيد . آيه 34 سوره يونس

روزي كه می‌پيچيم آسمان را همچون پيچيدن شناسه ( كاغذ ، مدرك ، طومار ، جلد ) براي نامه‌ها ( نوشته‌ها ) ، آنچنانكه آغاز كرديم اولين خلقتي را ، برمي گردانيم آن را ، وعده‌اي است برايمان ، ما ، ماييم انجام دهندگان . آيه 103 سوره انبيا



با توجه به مفهوم آيات فوق چنين تصور ميشود كه قيامت يك نوع بازيافت ماده باريوني در كيهان است كه براي بقا و تداوم دوره‌اي هستي لازم ميباشد . و در روز قيامت تمام مواد تشكيل دهنده كيهان به دخان تبديل ميشوند .



سرعت انتشار تك موج گرانشي :


به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

سوال كرد سوال كننده به عذابي واقع شدني ( روي دادني ) 1

[بداند] براي كافران [است كه] نيست برايش دفع كننده‌اي 2

از [جانب] خداوند داراي بالابرها ( بالا برنده‌ها ) 3

بالا ميرود ملائكه و روح به سويش در روزي [كه] باشد مقدارش پنجاه هزار سالي 4

............... سوره معارج



ما همواره بايد بدانيم كه سرعت حركت موج به دو عامل كلي بستگي دارد 1 - محيط انتشار موج 2 - جنس و ماهيت خود موج . نور از جنش امواج الكترومغناطيس است ولي گرانش از نوع موج گرانشي ، اگر ما فضا را براي هر دو موج يكسان در نظر بگيريم ، آيا ماهيت اين دو موج يكي است ؟ هر چند كه مبدا و منشا واحدي داشته باشند ! متاسفانه بشر فعلا توانايي توليد امواج گرانشي را ندارد كه سرعت آن را اندازه گيري كند ولي به احتمال زياد سرعت امواج گرانشي خيلي خيلي ..... بيشتر از سرعت نور است ، اين موج در عرض 50 هزار سال قمري فاصله 13 ميليارد سال نوري را طي مي‌كند ، يعني سرعتي نزديك به 270 هزار برابر سرعت نور و البته اين به فركانس موج گرانشي نيز مربوط ميشود . اگر ابعاد كيهان 14.547.900.000 سال نوري باشد اين موج در عرض 48.493 سال شمسي آن را مي‌پيمايد و همه چيز مقابل خود را منهدم مي‌كند ، پس ميتوان با اين شرايط سرعت آن را 300.000 برابر سرعت نور تخمين زد يعني سرعت تك موج گرانشي برابر سرعت امواج الكترومغناطيسي به توان دو است ، يعني سرعت موج گرانشي برابر C² مي‌باشد .

همانطور كه در مبحث ، واكنش هسته‌اي از نوع چهارم ! يعني ادغام نوترون‌ها و پايان هستي ( انقلاب دوم ستارگان نوتروني ) گفته شد :

تعريف جرم بحراني براي عناصر راديواكتيو :

كمترين جرمي از ماده راديو اكتيو است كه در آن نوترونها پيش از آن كه از آن جرم خارج شوند در زمان كوتاه به هسته‌اي ديگر برخورد نمايند و براي هر شكافت ؛ به طور متوسط يك شكافت ديگر ايجاد گردد .

جرم بحراني به نوع ماده راديو اكتيو ؛ درجه خلوص و شكل نمونه‌اي كه از آن خواهيم ساخت بستگي دارد .

براي اين كه جرم بحراني با كمترين مقدار ممكن تهيه شود بايد كمترين سطح را با جرم معين ايجاد كنيم . يعني كروي بودن سطح مناسب‌ترين شكل است . چون حجم عمده اتم فضاي خالي است . هنگام شكافت هر هسته لازم است نوترون هاي حاصل به طور ميانگين مسافتي در حدود 5 تا 7 سانتيمتر را درون ميلياردها اتم بپيمايند تا به هسته ديگري برخورد كنند و سبب شكافت شوند . مثلاً اگر حدود 2 كيلو گرم اورانيوم 235 را به شكل كروي در آوريم شعاع آن حدود 3 سانتيمتر خواهد بود . و نوترونها اغلب ( بدون آن كه باعث شكافت بعدي شوند ) از آن خارج مي شوند .

معمولاً در اطراف گوي از پوشش فلزي چگال ( كه باز تابنده نام دارد ) استفاده می‌شود تا نوترون‌ها را به درون گوي باز گرداند همچنين از انبساط و گسترش هسته شكافت جلوگيري شود . در اين صورت به جرم كمتري نياز خواهد بود .

جرم بحراني اورانيوم 235 در شرايط مناسب حدود 900 گرم و براي پلوتونيوم 239 ؛ جرم بحراني 283 گرم است .

اگر به طور متوسط بيش از يك نوترون آزاد به هسته هاي ديگر اورانيوم 235 برخورد كند و موجب شكافت آن گردد جرم اورانيوم را فوق بحراني گوييم . در اين حالت واكنش شكافت از كنترل خارج مي شود و دما به سرعت بالا مي رود و انفجار رخ خواهد داد .

اگر به طور متوسط كمتر از يك نوترون آزاد به هسته اورانيوم 235 برخورد و موجب شكافت آن گردد جرم اورانيوم زير بحراني است و اين شكافت القايي در نهايت متوقف مي گردد .

علت عدم انفجار در معادن اورانيوم نيز ؛ فراهم نبودن جرم بحراني و از طرفي پايين بودن درجه خلوص اورانيوم 235 در معادن مي باشد .

با اين وجود در يك مورد در معادن اوكلو در كشور گابن در غرب آفريقا فرآورده‌هايي از شكافت اورانيوم 235 يافت شده‌اند كه نشان مي دهند در حدود دو ميليون سال پيش اورانيوم 235 در آن معدن خود به خود به حد بحراني رسيده است .



تعريف جرم بحراني براي اجرام نوتروني :

با افزايش جرم اجرام نوتروني ، فشار در داخل آنها به بينهايت ميل ميكند و تحمل اين فشار براي نوترون‌ها و ... غير ممكن خواهد بود ، نوترون‌ها مجبورند در هم ادغام شوند ، يعني در هم فرو روند و ذرات جديد را به وجود آورند كه اين تبديلات ذرات به يكديگر در عالم فيزيكي همواره انرژي‌زا است و يك نوع واكنش هسته‌اي محسوب ميشود . جرم بحراني براي اجرام نوتروني كمترين جرمي از نوترون‌ها يا نوكلئون‌ها محسوب ميشود كه در آن نوترونها در زمان كوتاهي در هم ادغام شوند . محاسبه اين جرم بحراني كار ساده‌اي نيست ، ولي در رمبش ( فرو ريزش جرم به طرف مركز ) يك ستاره بسيار بسيار بزرگ يا يك كوازار و يا يك كهكشان ، حتي يك خوشه ستاره‌اي و يا خوشه كهكشاني ، محتمل و قابل دست يابي است . و همچنين در زمان بلعيده شدن تعداد زيادي از ستارگان توسط يك سياه‌چاله و يا يك ستاره نوتروني كه همواره باعث افزايش جرم خواهد شد .

جرم بحراني به نوع جرم نوتروني يعني شكل هندسي و در نتيجه سرعت زاويه‌اي آن بستگي دارد . به اين معني كه هر چه قدر سرعت زاويه‌اي آن كم باشد ، شكل هندسي آن به كره تمايل داشته و فشار در مركز آن افزايش يافته و در نتيجه جرم بحراني آن كم خواهد بود ، ولي اگر سرعت زاويه‌اي آن زياد باشد ، به علت نيروي گريز از مركز ، شكل هندسي آن نزديك به يك تورس بوده و از فشار داخل آن كاسته شده و در نتيجه جرم بحراني آن افزايش خواهد داشت .



به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

زماني كه آسمان شقه شود ( شكافته شود ) 1
و اعلام آمادگي كند ( خبر دهد ) براي سرورش و محقق شود ( واقعيت يابد ، سزاوار شود ) 2
و زماني كه زمين گسترده ( پهن ، منبسط ) شود 3
و بيافكند آنچه را كه در آن است و خالي ( تخليه ، تهي ) شود 4
و اعلام آمادگي كند ( آگهي كند ) براي سرورش و محقق شود ( سزاوار شود ) 5

............... سوره انشقاق



شدت برخورد امواج گرانشي و نفوذ آن به داخل سياره زمين به حدي مي‌رسد كه بعد از انفجارات شديد زير زميني ، لايه‌هاي سياره زمين گسسته شده و گدازه‌هاي هسته به شدت به طرف بيرون رانده ميشوند .




به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده ) مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

زماني كه لرزانده شود زمين ، لرزيدنش را 1
و خارج كند زمين سنگيني ( وزنه ، بار ) هايش را ( محتوايش ، منظور هسته فلزي مذابش ) 2

............ سوره زلزله



پس زماني كه شقه ( شكافته ) شود آسمان ، پس باشد سرخ گوني همانند روغن . آيه 37 سوره رحمن

همانطور كه گفته شد با برخورد تك موج گرانشي با اتمسفر سياره زمين ، هسته گازها شكافته ميشود كه اين پديده به نوبه خود با آزاد شدن انرژي به صورت امواج الكترومغناطيس همراه است و در آسمان شب ، پديده‌اي همچون شفق قطبي رويت خواهد شد .



http://pnu-club.com/imported/2010/04/1070.jpg



محمدرضا طباطبايي 19/11/86



منبع : - ѐ (http://ki2100.com/meta/doomsday.htm)