PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : وقتی دلتنگید به چی پناه میبرید؟



tania
04-08-2010, 03:48 PM
http://sanctifiedrant.files.wordpress.com/2010/05/lonely1.jpg

سلام
میخواستم هرکدوم بگید هروقت دلتنگ و غمگین و تنهایید به چی یا کجا پناه می برید؟

moongirl
04-08-2010, 05:40 PM
من آهنگ گوش می کنم و واسه خودم می نویسم یا شعر می خونم

moo2010
04-08-2010, 05:56 PM
من وقتی دلتنگ می شم بیشتر به خدا نزدیک می شم ، بیشتر احساسش می کنم .
می رم مسجد جامع و نماز جاعت می خوانم .
هیچ چیز مثل خدا نمی تونه به ما آرامش بده .

elili
04-08-2010, 08:40 PM
وقتی دلتنگ میشم سجادمو پهن میکنم گریه میکنم تو اینجور مواقع تا گریه نکنم خوب نمیشم یا قرآن میخونم صفحاتش خیس میشه بچه ها وقتی خیلی ناراحتین یا از چیزی اعصابتون خورده قرآن بخونین واقعا معنیش به حس و حال اون موقعتون نزدیکه:203:
ممنون تانیا جان:278:

فرناز88
04-10-2010, 11:01 AM
من هم با خدا حرف میزنم چون مطمئنم که به همه ی حرفام گوش میده و بهم کمک میکنه.
الا بذکرا... تطمئن القلوب

Arak_fx
04-11-2010, 07:32 PM
سلام

من وقتی دلم بگیره به عکس کوچولویی که آواتارمه و روی میزم هم قابش کردم و روی موبایل هم والپیپرم هست نگاه می کنم تا روحیه بگیرم از نگاه قشنگش و همچنین میرم یک پارک خیلی ساکت و آروم میشینم آهنگ گوش میدم .

mojgan77
04-14-2010, 04:23 PM
میرم کنار ساحل و به دریا نگاه میکنم

tania
08-04-2010, 03:38 AM
البته کتاب خوندن هم بهم آرامش میده.

elya tarlan
08-04-2010, 10:36 AM
ميروم رو پشت بام
كنار گلدون‌ها
با گلها و خدا حسابي حرف ميزنم
و گريه ميكنم دلم كه وا شد ميام پايين

pnu-club
10-29-2010, 07:19 PM
خودم مطالعه میکنم..
ولی بعضی از آقایون ماشین بابا رو برمیدارن میرن تو خیابونا چرخ میزنن.. نمیدونم چه منظوری دارن :238:

Redboy64
10-29-2010, 08:34 PM
تنها کار مفید برای من صحبت با افریدگار در کنج عزلته
و بقول سیاوش گریه سهم دل تنگه

MAHBOOBEH
10-31-2010, 09:59 AM
به آسمون نگاه میکنم.ماه بهم آرامش میده.

fatemeh2011
01-18-2011, 06:12 PM
:168::168::168::168::168:

alamatesoall
01-21-2011, 05:41 PM
میرم تو لک (اخه من آدم تو داری هستم )

mohandes_m
01-21-2011, 08:21 PM
فاطمه خانم چقدر احساساتی هستند
من میرم راه میرم خیلی آروم میشم
البته حرف زدن با مامانم هم خیلی آرومم میکنه

fatemeh2011
01-22-2011, 11:38 AM
جز گریه کردن توی خلوت خودم چیزی آرومم نمیکنه :26:

mohandes_m
01-22-2011, 04:31 PM
آخی
من الان دیگه دپرس شدم
تو فکرتم

اقاقی
01-22-2011, 07:09 PM
جز گریه کردن توی خلوت خودم چیزی آرومم نمیکنه :26:


گریه بیشتر ادمو ناراحت میکنه :301: البته یه کشفای جدیدی هم شده که میگن اشک چشم نمیدونم ویتامین داره واینا .... بگذریم ولی در کل من خودم موزیک گوش میکنم موزیک دنس:39:

adeleh 2
06-06-2011, 11:40 AM
من چون خیلی علاقه دارم که از هر جا که میرم یا با کسی که دوست بشم یا اگه تو یه شرایطی باشم که دوست نداشته باشم فراموشش کنم سعی میکنم یه یادگاری یا یه چیزی که منو یاد اون لحظه میندازه نگه میدارم.بعد وقتی دلتنگ چیزی یا کسی شدم اون هایی که جمع کردم و نگه داشتم و نگاه میکنم خیلی لذت بخشش خیلی حتی نمیتونین فمرشو هم بکنید امتحان کنید:36::26::228:

amir26arak
06-08-2011, 07:40 PM
دل تنگی برا من عادت شده
از اون شراب ها که حافظ می خورد میخورم شراب روحانی:39:

نگاه
06-08-2011, 07:59 PM
به حافظ شيرازي و يه تفعل ميزنم :72:

Mehrdad_rp
06-08-2011, 08:32 PM
1 ، 2 نصف شب
تنهایی میرم دوچرخه سواری

saeidking
06-08-2011, 10:31 PM
من چون خیلی علاقه دارم که از هر جا که میرم یا با کسی که دوست بشم یا اگه تو یه شرایطی باشم که دوست نداشته باشم فراموشش کنم سعی میکنم یه یادگاری یا یه چیزی که منو یاد اون لحظه میندازه نگه میدارم.بعد وقتی دلتنگ چیزی یا کسی شدم اون هایی که جمع کردم و نگه داشتم و نگاه میکنم خیلی لذت بخشش خیلی حتی نمیتونین فمرشو هم بکنید امتحان کنید:36::26::228:

چه زیبا :36:

tania
06-13-2011, 01:37 PM
به حافظ شيرازي و يه تفعل ميزنم :72:
عزیزم تفأل درسته:36:

Redboy64
06-13-2011, 05:50 PM
بنظر من هم دلتنگی دوایی جز گریه نداره چون واقعا ادمو خالی میکنه :168: بقول سیاوش گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه:39:

ستاره ی سهیل 10
06-13-2011, 08:11 PM
الان اینقد دلتنگم، ولی نمیدونم به چی پناه ببرم که آروم شم. همه ی راههای دوستان رو امتحان کردم نمیشه...

ستاره ی سهیل 10
06-13-2011, 08:12 PM
شاید گذشت زمان...

Mehrdad_rp
06-13-2011, 11:10 PM
الان اینقد دلتنگم، ولی نمیدونم به چی پناه ببرم که آروم شم. همه ی راههای دوستان رو امتحان کردم نمیشه...

اه جدا؟
دوچرخه سواری هم کردی؟

pinkrainbow
06-14-2011, 08:27 AM
بنظر من هم دلتنگی دوایی جز گریه نداره چون واقعا ادمو خالی میکنه :168: بقول سیاوش گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه:39:آ
آفرین پسر قرمز
خدا خیرش بده این سیاوشو آهنگاش حسابی آدمو آروم میکنه
میگه سر بده آواز هق هق خالی کن دلی که تنگه گریه کن گریه قشنگه

ستاره ی سهیل 10
06-14-2011, 12:21 PM
اه جدا؟
دوچرخه سواری هم کردی؟


مگه چیه؟ به ما نمیاد؟!!! :240:

roohallah8
06-14-2011, 12:21 PM
من که نه دلتنگ میشم نه غمگین....:227::39:

Mehrdad_rp
06-14-2011, 01:00 PM
مگه چیه؟ به ما نمیاد؟!!! :240:

اوا خدا مرگم بده خواهر

دختر ؟ دوچرخه سواری؟

1 ، 2 نصف شب؟

تک و تنها؟

:55:

ستاره ی سهیل 10
06-14-2011, 01:18 PM
اوا خدا مرگم بده

:55:


:79:

ستاره ی سهیل 10
06-14-2011, 01:35 PM
به قول یکی از دوستان جزقاله شی ایشاا... :79:

Mehrdad_rp
06-14-2011, 02:08 PM
به قول یکی از دوستان جزقاله شی ایشاا... :79:

دست شما درد نکنه

petra_na
06-14-2011, 02:40 PM
اگه دلتنگ بشم:168:آرومتر از هر وقته دیگه میشم،
سر نمازخیلی خدا خدا میکنم که بهتر شم:79:
بعضی وقتا هم به دوستام sمیدم،شاید اونا یه حرف قشنگ واسم بفرستن که اومیدوارم کنن....

sabz2012
06-24-2011, 01:28 AM
من وقتي دلتنگ ميشم فقط سكوت ميكنم و بدنبال يك جايي بدور از سروصدا ميگردم و در اونجا با خودم خلوت ميكنم و در مورد زندگي بيشتر فك ميكنم

petra_na
07-09-2011, 12:51 PM
مادرش براي نگه داري و تامين مخارجش معمولا شب ها را كار مي كرد . گاها مي شنيد كه به او ************************ مي گفتند ولي او معني اين جمله را نمي دانست . مي دانست كه مادرش عطر ندارد ولي هميشه بوي عطر مي دهد ! يك بار كه از مادرش پرسيده بود ************************ يعني چي ؟ مادرش گريه كرده بود و او مي دانست كه نبايد به كسي اين جمله را بگويد ، چون مادرها با شنيدن اين جمله گريه مي كنند و او دوست نداشت كه هيچ مادري گريه كند . او عاشق مادرش بود . مادرش صبح ها برايش نان و كره درست مي كرد و شكر رويش مي پاچيد و او مي خورد . او عاشق لقمه هايي بود كه مادر در دهانش مي گذاشت . عصر ها مادر برايش كتاب كودكان مي خواند و او خود را جاي سوپر من و بت من مي پنداشت و مي دانست كه روزي سوپر من مي شود . زمستان رسيده بود . مي دانست مادرش شب ها از سرما در بيرون خانه مي لرزد . دوست داشت كاري بكند ولي نمي دانست چه كاري . معني فكر كردن را نمي دانست و گر نه حتما براي مادرش كاري مي كرد . يك شب كه مادرش نبود ، پليس به خانه آنها آمد و او را با خود برد . خارج از شهر ، زير يك پل ، جسدي بود كه او بايد شناسايي مي كرد . وقتي ملحفه را از روي جسد كنار زدند ، مادرش را عريان ديد كه سياه شده بود . پليس از او پرسيد كه جنازه را مي شناسد و او فقط گفته بود : مادر . كنار جسد چوبي ديده مي شد كه مادر را با او زده بودند .
شنيد كه پليس ها مي گويند : اين هم يك مورد ديگه . احتمالا يارو پول نداشته و درگير شدند و ... او نمي دانست درگير يعني چي .
پليس او را با ماشين به جايي برد كه همه بچه بودند . ديگر خبري از نان و شكر نبود و او خيلي دوست داشت بداند نوانخانه يعني چي ؟ چهره عريان مادر هميشه جلوي نظرش بود . دوست داشت لباسي گرم براي مادرش تهيه كند . در زمستان سال بعد ، يك روز كه پرستاري براي سركشي به اتاقش آمده بود او را آويزان از طنابي ديد بود كه كيسه هايي را هم در دست داشته بود . پرستارها گفتند : يك خودكشي موفق ديگر !
وقتي او را پايين آوردند و در كيسه هايي كه در دستانش بود باز كردند ، هزاران لباس را ديدند كه او براي مادرش جمع كرده بود و هيچ پرستاري تا به امروز نفهميد كه او خود را كشته بود تا براي مادرش كيسه لباسهاي گرم ببرد تا مبادا مادر
عريانش سرما بخورد . او عاقبت توانسته بود كاري براي مادرش بكند . همين .

roya 90
07-10-2011, 01:47 PM
مادرش براي نگه داري و تامين مخارجش معمولا شب ها را كار مي كرد . گاها مي شنيد كه به او ************************ مي گفتند ولي او معني اين جمله را نمي دانست . مي دانست كه مادرش عطر ندارد ولي هميشه بوي عطر مي دهد ! يك بار كه از مادرش پرسيده بود ************************ يعني چي ؟ مادرش گريه كرده بود و او مي دانست كه نبايد به كسي اين جمله را بگويد ، چون مادرها با شنيدن اين جمله گريه مي كنند و او دوست نداشت كه هيچ مادري گريه كند . او عاشق مادرش بود . مادرش صبح ها برايش نان و كره درست مي كرد و شكر رويش مي پاچيد و او مي خورد . او عاشق لقمه هايي بود كه مادر در دهانش مي گذاشت . عصر ها مادر برايش كتاب كودكان مي خواند و او خود را جاي سوپر من و بت من مي پنداشت و مي دانست كه روزي سوپر من مي شود . زمستان رسيده بود . مي دانست مادرش شب ها از سرما در بيرون خانه مي لرزد . دوست داشت كاري بكند ولي نمي دانست چه كاري . معني فكر كردن را نمي دانست و گر نه حتما براي مادرش كاري مي كرد . يك شب كه مادرش نبود ، پليس به خانه آنها آمد و او را با خود برد . خارج از شهر ، زير يك پل ، جسدي بود كه او بايد شناسايي مي كرد . وقتي ملحفه را از روي جسد كنار زدند ، مادرش را عريان ديد كه سياه شده بود . پليس از او پرسيد كه جنازه را مي شناسد و او فقط گفته بود : مادر . كنار جسد چوبي ديده مي شد كه مادر را با او زده بودند .
شنيد كه پليس ها مي گويند : اين هم يك مورد ديگه . احتمالا يارو پول نداشته و درگير شدند و ... او نمي دانست درگير يعني چي .
پليس او را با ماشين به جايي برد كه همه بچه بودند . ديگر خبري از نان و شكر نبود و او خيلي دوست داشت بداند نوانخانه يعني چي ؟ چهره عريان مادر هميشه جلوي نظرش بود . دوست داشت لباسي گرم براي مادرش تهيه كند . در زمستان سال بعد ، يك روز كه پرستاري براي سركشي به اتاقش آمده بود او را آويزان از طنابي ديد بود كه كيسه هايي را هم در دست داشته بود . پرستارها گفتند : يك خودكشي موفق ديگر !
وقتي او را پايين آوردند و در كيسه هايي كه در دستانش بود باز كردند ، هزاران لباس را ديدند كه او براي مادرش جمع كرده بود و هيچ پرستاري تا به امروز نفهميد كه او خود را كشته بود تا براي مادرش كيسه لباسهاي گرم ببرد تا مبادا مادر
عريانش سرما بخورد . او عاقبت توانسته بود كاري براي مادرش بكند . همين .

کار زنه اصلا درست نبود یعنی اینقد بدبخت شده بود که دست به خودفروشی بزنه! این توجیه خوبی نیست که به خاطر بدبختی و مشکلات دست به هر کاری بزنه! :164:

آیسودا
02-29-2012, 10:34 AM
من که وقتی دلتنگم یه آهنگ گوش میدم و میرم تواینترنت وبگردی:164:

محدیس
02-29-2012, 12:17 PM
من و قتی خیلی دلتنگم:168::168:اول نماز میخونم ویه جای خلوت پیدا میکنم قران میخونم بعدش شروع به گریه وصحبت با خدا میکنم.که من همیشه بعدش مشکلم حل یا اون دلتنگیم رفع شد ه هیچی اینطوری سریع بهم کمک نکرده .بعضی اوقات با دوستم میرم بیرون با هم حرف میزنیم واروم میشم:72:

soroush.acc
03-12-2012, 10:58 PM
خوب معلومه چرا نمیشی.
مردم وقته دلتنگی به خدای خودشون پناه میبرن
ولی خودت روح خدایی:39:
من که نه دلتنگ میشم نه غمگین....:227::39:

soroush.acc
03-12-2012, 10:59 PM
قشنگترین جوابی بود که شنیدم
:36:
اگه دلتنگ بشم:168:آرومتر از هر وقته دیگه میشم،
سر نمازخیلی خدا خدا میکنم که بهتر شم:79:
بعضی وقتا هم به دوستام sمیدم،شاید اونا یه حرف قشنگ واسم بفرستن که اومیدوارم کنن....

soroush.acc
03-12-2012, 11:01 PM
در این که نماز بخونیم اروم میشیم شکی نیست.
امیر المومنین هم وقتی دلش میگرفت یا به نماز پناه میبرد یا با چاه دردو دل میکرد.

من و قتی خیلی دلتنگم:168::168:اول نماز میخونم ویه جای خلوت پیدا میکنم قران میخونم بعدش شروع به گریه وصحبت با خدا میکنم.که من همیشه بعدش مشکلم حل یا اون دلتنگیم رفع شد ه هیچی اینطوری سریع بهم کمک نکرده .بعضی اوقات با دوستم میرم بیرون با هم حرف میزنیم واروم میشم:72:

soroush.acc
03-12-2012, 11:01 PM
اهنگ گوش کردن هم ارم میکنه ادمو
موافقم ایسودا:36:
من که وقتی دلتنگم یه آهنگ گوش میدم و میرم تواینترنت وبگردی:164:

soroush.acc
03-12-2012, 11:03 PM
درسته کارش درست نبوده.ولی بگو پناه بر خدا.منم منم هیچوقت نباید بزنیم. البته من قصد جسارت نداشتم دوست عزیزم
این مشکلات امکانش هست برای هر کسی پیش بیاد
کار زنه اصلا درست نبود یعنی اینقد بدبخت شده بود که دست به خودفروشی بزنه! این توجیه خوبی نیست که به خاطر بدبختی و مشکلات دست به هر کاری بزنه! :164:

roya 90
03-13-2012, 11:53 AM
درسته کارش درست نبوده.ولی بگو پناه بر خدا.منم منم هیچوقت نباید بزنیم. البته من قصد جسارت نداشتم دوست عزیزم
این مشکلات امکانش هست برای هر کسی پیش بیاد

چشم میگم پناه بر خدا. حرف شما کاملاً متینه :36: امیدوارم برای کسی پیش نیاد ولی من میگم بیان این مطالب به این صورت باعث میشه قبح این عمل بشکنه.
موفق باشید

الهه5
05-01-2012, 10:43 AM
بي تعارف ميرم تو حمام زير دوش آب راحت گريه ميكنم ...
با خدام حرف ميزنم ...

aliye
06-10-2012, 11:32 PM
تنهایی میشینم گریه میکنم :47:
تو دلم با خدا حرف میزنم :168:

saeidking
06-10-2012, 11:53 PM
به آسمون

Fereshte JOooN
06-26-2012, 01:07 PM
با ماه دردودل میکنم...........

جوان ایرونی
06-29-2012, 11:29 AM
میرم پیش عموم...تو قطعه شهداست.خیلی باهاش راحتم.خیییییییییییییییییی لی دوشش دالم....

abolfazl b
08-19-2012, 09:53 AM
فقط با خدا خلوت میکنم

Sir Boy
01-31-2013, 09:37 PM
به تنهایی. کسی که همیشه باهام بود و هیچ وقت پشتمو خالی نکرد.