PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اهمیت سلامتی و تربیت بدنی، از نظر فقه و سنّت



Borna66
03-05-2010, 08:06 PM
در آیین مقدس اسلامی، برخلاف بسیاری از آیین¬های دیگر، بدن آدمی مورد تحقیر نیست. اسلام بدن انسان را چیزی بی¬ارزش نمی¬شمارد، زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح است. تحقیر بدن، در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود، مستوجب کیفر و قصاص است.1
اسلام برای صحت و سلامتی، ارزش و اهمیت ویژه¬ای قایل بوده و از این رو فقه و سنت اسلامی از مطالب و دستورالعمل¬هایی در این زمینه مملّو است. از طرفی،رابطه¬ی تنگاتنگی بین ورزش و سلامتی وجود دارد، به گونه¬ای که به طور معمول کلمه¬ی (( ورزش)) به کلمه-ی(( تربیت بدنی)) عطف شده و گفته می¬شود: (( ورزش و تربیت بدنی.))
یکی از مهم¬ترین عوامل اهمیت ورزش در این است که موجب (( ایجاد، تقویت و یا حفظ سلامتی)) می¬شود؛ بنابراین، چنان چه ورزش به گونه¬ای باشد که برای سلامتی انسان زیان¬آور باشد و یا ورزشکار آن قدر در راه ورزش به خود فشارآورد که سلامتی¬اش درمخاطره قرار گیرد، از نظر اسلام و همچنین عقلای عالَم، مردود خواهد بود.
در اسلام، احادیث و رهنمودهای فراوانی از بزرگان دین، جهت حفظ صحّت و تقویت بدن و پرداختنِ به آن، وارد شده است؛ از جمله می¬توان به موارد ذیل اشاره نمود:
(( اَلصِّحَّــةُ اَفضَلُ النِعَمِ2 ؛
صحت و سلامتی از هر نعمت دیگری بهتر و ارزشمندتر است.))
(( العَجَبُ لِغَفلَـةِ الحُسّادِ عَن سَلامَـةِ الاَجسادِ3 ؛
از این که حسودان در فکر سلامتی خویش نیستند، سخت در شگفتم.)) 4
(( وَاِنَّ لِبَدنِکَ عَلَیکَ حَقّاً5؛
بی¬شک بدن تو بر تو حقوقی دارد( که باید آن ها را ادا کنی و به آن رسیدگی نمایی].))
(( اَلمُؤمِنُ القَوِیَّ خَیرٌ وَاَحَبُّ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعیفِ6.
مؤمنی که قوی و نیرومند باشد، در نظر من از مؤمنی که ضعیف باشد، بهتر و دوست داشتنی¬تر است.))
در این روایت، ارزش اصیل و واقعی، به ایمان اختصاص یافته و در مرحله¬ی بعد، قوّت مدنظر قرار گرفته است؛ یعنی آن چه باعث ارزش انسان می¬شود، همانا ایمان اوست. ضعیف¬ترین فرد با ایمان، از نیرومندترین شخص بی¬ایمان، به مراتب باارزش¬تر بوده ، بلکه با او قابل قیاس نیست. این همان مطلبی است که خداوند متعال آن را در قرآن مطرح نموده و می¬فرماید:
(( اِنَّ اَکرَمَکُم عِنداللهِ اَتقیکُم7 ؛
گرامی¬ترین شما در نزد خدا، آن کسی است که با تقواتر باشد.))
اما با این فرض که دو نفر با ایمان وجود داشته باشند و از نظر درجه¬ی ایمان و تقوا نیز یکسان باشند، شخص با ایمانی که قوی است، یک نوع فضلیت نسبت به دیگری دارد، به خصوص اگر این قوّت را با زحمت و تلاش و ورزش کسب کرده باشد. همچنین اگر یک نفر با ایمان را دو حالت ((قوی)) و ((ضعیف)) فرض کنیم، بدون تردید، همه حکم خواهند کرد که چنان چه قوی باشد، بهتر است تا این که ضعیف باشد. انسان قوی و سالم بهتر می¬تواند به بندگان خدا رسیدگی کند، بهتر می¬تواند در مقابل ظالمان بایستد، بهتر می¬تواند فکر کند، بهتر می¬تواند کار کند و حتی بهتر و بیش¬تر می¬تواند عبادت کند.
در اسلام، احادیث فراوانی درباره¬ی استحمام و نظافت، مسواک زدن، [تشویق به] کم خوری، [ نهی از] پرخوری، خوردنی¬های حلال و حرام ، خواص گیاهان ،میوه¬ها و سایر خوراکی¬ها و همچنین سایر دستورات بهداشتی ، وارد شده است.8
در اسلام ، حفظ صحت و سلامت واجب شمرده شده است، حتی اگر عباداتی، مانند نماز و روزه¬ی واجب، برای انسان مضر باشد، نه تنها جایز است ترک شود ، بلکه واجب است که ترک شود، و در چنین مواردی، کار واجب به کار حرام مبدّل می¬گردد.
از نظر اسلام، چنان چه سلامتی انسان به واسطه¬ی عدم دست رسی به غذای پاک و حلال به مخاطره بیفتد، وی می¬تواند از خوردنی¬ها و نوشیدنی¬هایی که پیش از آن بر او حرام بوده، استفاده نماید، و چنان چه مریض شود و بیماری¬اش جز با خوراکی¬هایی که حرام است(همچون مشروبات الکلی) مداوا نشود، می¬تواند با تجویز پزشک از آن خوراکی¬ها جهت مداوا استفاده نماید.
از نظر اسلام، چنان چه کسی به سلامتی دیگران لطمه وارد کند، چنان چه عمدی باشد، باید به سختی مجازات شود، و چنان چه عمدی نباشد نیز، باید مجازات مالی شده و دیه¬ی آن عضوی را که آسیب دیده، به صاحبش بپردازد.
..در اسلام، دستورات فراوانی در خصوص انتخاب همسر، زمان و مکان و نحوه¬ی آمیزش، تغذیه¬ی مادر در دوران بارداری وجود دارد، که از ناقص الخلقه بودن نوزاد جلوگیری نموده و باعث می¬شود که کودک قوی ، زیبا و باهوش باشد.9
همچنین شیر مادر به عنوان بهترین غذا برای نوزاد و کودک شیرخوار معرفی شده، تا کودک بهتر رشد نموده، هوشش بیش¬تر شده و در مقابل بیماری¬ها مصون¬تر باشد.
همچنین دراسلام، هرچیز زیان آوری که به جسم انسان لطمه وارد آورد، تحریم شده واین یک قاعده¬¬ی فقهی است که:
(( کُلُّ مُضِرٍ حَرامٌ؛
هر چیزی که ضرر دارد ، حرام است.))10
شهید مطهری در این مورد می¬نویسد:
(( جای شک و تردید نیست که تعلیمات اسلام بر اساس حفظ و رشد و سلامت جسم است.علت حرمت بسیاری از این امور، مضر بودن آن ها به حال بدن است. یکی از مسلّمات فقه، این است که بسیاری از این امور به این دلیل تحریم شده¬اند که برای جسم انسان ضرر دارند.
و یک اصل کلی برای فقها مطرح است که هر چیزی که محرز بشود که برای جسم انسان مضر است- ولو هیچ دلیلی از قرآن و سنت نداشته باشد- قطعاً حرام است. البته این را هم می¬گویند که زیان¬ها بعضی معتدٌبه هستد و بعضی غیر معتدٌبه؛ یعنی زیان آن قدر کم است که قابل اعتنا نیست. اسلام در تکالیف خود حرج ایجاد نمی¬کند؛ یعنی این مقدارها را از نظر اسلام تحریم نمی¬کنند، به صورت مکروه ذکر می¬شود ، یا می¬گویند: ترکش مستحب است، ولی اگر یک چیزی زیانش قطعی باشد و مسلّم بشود که زیان دارد، از نظر اسلام قطعاً حرام است...))11
(( اسلام آن جا که یک امر واجب ( مانند روزه) احیاناً برای بدن مضر تشخیص داده شود، تکلیف آن را ساقط می-کند، بلکه چنین روزه¬ای را حرام می¬داند. هر اعتیادی که برای بدن مضر باشد، از نظر اسلام حرام است. آداب و سنن بسیاری، در اسلام به خاطر بهداشت و سلامت بدن وضع شده است.))12
(( در سنّت، زیاد می¬بینیم که خوردن فلان میوه و یا فلان سبزی، مثلاً مستحب است، چون دندان¬ها را محکم می¬کند؛ دیگری فلان بیماری را از بدن بیرون می¬برد، و این موارد در سنّت زیاد است که ملاک یک حرام یا یک مستحب و یا یک مکروه، زیان رساندن یا مفید بودن و یا مفید نبودن است. فلان چیز برای معده خوب است، مستحب است.))13
درخواست سلامت و قوّه¬ی بدن از خداوند، جزء دعای مسلمانان است، چنان چه در دعای ابوحمزه¬ی ثمالی می-خوانیم:
(( اَللّهُمَّ اَعطِنِی السَّعَـةَ فِی الرِّزقِ ... وَالصِحَّـةَ فِی الجِسمِ والقُوَّة فِی البَدَنِ14
خداوندا! وسعت در روزی... و سلامتی در جسم و قوّت و توانایی در بدن را به من ارزانی فرما!))
و به طور خلاصه، ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته¬اند: پیامبران الهی در آغاز نبوّت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی، دور و برکنار باشند.15
آقای دکتر سید محمد باقر حجّتی، در این خصوص چنین می-نگارد:
(( سلامتی تن و بدن، یکی از شرایط قابلیت شخص برای تصدّی مقام نبوت و امامت و جانشینی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) به شمار می¬آید که باید پیامبر یا امامی که دارای منصب الهی هستند، از نظر جسم و بدن کامل¬تر و معتدل¬ترین مردم عصر خود باشند، چنان چه باید باهوش-ترین و زیباترین آن ها باشند.))16
با توجه به مطالب فوق، روشن می¬شود که هیچ مکتب و آیینی در جهان وجود ندارد، که به اندازه¬ی اسلام، به صحت، سلامتی و شادابی انسان¬ها اهمیت داده باشد. در این جا به منظور، روشن¬تر شدن مطلب و آشنایی با سیره¬ی علمای اسلام و حسن ختام مبحث، به فرمایش وسیره¬ی امام خمینی(قدس سرّه) ، بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی، اشاره می¬نمایم.
آن حضرت در دیدار با گروهی از ورزش کاران فرمودند: (( من ورزشکار نیستم، ولی ورزش¬کاران را دوست دارم)). این دوست داشتن از ناحیه¬ی یک رهبر بزرگ و کم نظیر دینی، مربوط به میل شخصی نبوده، بلکه حاکی از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزشکار بوده و تأییدی است بر پسندیده بودن ورزش از نظر اسلام؛ ولی این که فرمودند: (( من ورزشکار نیستم))، بدین معناست که ورزشکار حرفه¬ای و رسمی نیستم، زیرا همه می¬دانند که ایشان تا سن 88 سالگی، هم روزه مقادیر زیادی پیاده روی می¬کرده و این سیره را تا روز قبل از انتقال به بیمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحی[ که به رحلت ایشان منجر شد] ادامه دادند.
پی نوشتها:
1. مهدی نمازی¬خواه و بهمن سلحشور، تربیت بدنی عمومی، ص 3.
2. جواد کریمی، نگاهی به تاریخ تربیت بدنی جهان، ص 235.
3. همان.
4. انسان حسود همیشه در حال ناراحتی اعصاب به سر می¬برد، زیرا هرگاه نعمتی را در اختیار کسی می-بیند،سخت ناراحت شده و آرزوی زوال آن را می¬نماید و بدین ترتیب سلامتی خویش را به خطر می-اندازد، پس او اولین کسی است که ضرر حسادت خود را می¬بیند.
5. جواد کریمی، نگاهی به تاریخ تربیت بدنی جهان، ص 235؛ مسائل تربیتی اسلام، ص 139.
6. همان، ص 141.
7. حجرات (49) آیه¬ی 13.
8. در این مورد، در آینده بیش¬تر صحبت خواهیم کرد، ان شاء الله.
9. ر.ک: بحارالانوار، ج103، ص 280- 283.
10. البته باید این ضرر به حدی باشد که عقلا به آن اعتنا کنند، زیرا اسلام نمی-خواهد مردم را به خاطر امور کم اهمیّت به زحمت اندازد.
11. تعلیم و تربیت در اسلام، ص 267 و 268.
12. شهید مطهری، انسان در قرآن، ص 35.
13. تعلیم و تربیت در اسلام، ص 269.
14. تربیت بدنی عمومی، ص 4.
15. همان ، ص 3.
16. مسائل تربیتی اسلام، ص 141.