PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اصول تدوین و میکس و مونتاژ



Borna66
03-22-2009, 11:32 PM
سلام
د راين جا مطالب تئوری در مورد اصول میکس اراده دهم که امیدوارم مورد استفاد در تدوین فیلم دوستان قرار گیرد .
در این تایپيك هیچ آموزش نرم افزاری وجود ندارد و فقط در مورد مسائل تدوین و میکس و مونتاژ فیلم مطالبی گفته می شود .
:104::282::238::109::72:
گردآونده:طه-Borna66

Borna66
03-22-2009, 11:33 PM
تدوین
یکی از عواملی که می تواند تأثیر زیادی در تجربه ی فیلم دیدن ما داشته باشد، ارتباط نماها با یکدیگر است. نحوه ی اتصال نماها به یکدیگر یا تدوین، امروزه عامل مهمی در زیباشناسی فیلم به شمار می آید. در طی مراحل فیلمبرداری، بسیاری از نماها فیلمبرداری می شود که بعداً این نماها با توجه به هدف فیلم به صورتی منسجم و منظم به یکدیگر وصل می شوند. وظیفه ی تدوینگر هم اتصال پایان یک نما به آغاز نمای دیگر است. البته روشهای مختلفی برای اتصال دو نما به یکدیگر وجود دارد؛ مثل محو تدریجی (Fade-Out) و ظهور تدریجی (Fade-in) که به وسیله ی آن پایان نما به تدریج محو می شود تا تصویر کاملاً سیاه شود و بلافاصله بعد از آن نمای بعدی به تدریج ظهور می یابد. در روش هم گذاری (Dissolve) ابتدای نمای بعدی بر روی پایان نمای قبلی ظهور می یابد. در روش روبش (Wipe) با حرکت حاشیه ی یک تصویر در عرض تصویر، جایگزین آن می شود. اما رایجترین ومتداولترین روش اتصال دو نما به همدیگر برش (Cut) است که شروع و پایان دو نما به یکدیگر متصل می شود. به این نکته نیز باید توجه داشت که تماشاگر این تصاویر را به عنوان تصاویری که پیوستگی زمانی، مکانی یا جلوه بصری دارند، درک کند. پس در برش، تغییر یک نما به نمای دیگر بلافاصله است.
بدین ترتیب، فیلمساز می تواند با استفاده از عناصر بصری، مثل الگوی قرار گیری پیکره ها، روشنی و تاریکی، حجم و عمق، حرکت و ایستایی (بدون توجه به ارتباط آن با مکان و زمان صحنه) دو تصویر را به یکدیگر وصل کند. هر برداشت در فیلم دارای طول مشخصی است که توسط فیلمساز تعیین می شود. این روش می تواند در کنار دیگر تکنیک های فیلم، تأثیر زیادی در اثر گذاری فیلم بر تماشاگر داشته باشد. نمونه ی برجسته ی این نوع تدوین که به اعتقاد بنده نیز یکی از موفق ترین سکانس های این فیلم نیز به شمار می آید، سکانس پمپ بنزین در فیلم «پرندگان» آلفرد هیچکاک می باشد. در این سکانس به منظور هیجان یک حادثه (انفجار پمپ بنزین) ریتم کلی فیلم را به وسیله ی تدوین نماهایی که پشت سر هم طول آنها کوتاهتر می شود، سرعت بخشیده است.
فیلمساز همچنین می تواند با استفاده از تدوین، بین زمانها و مکانهای مختلف ارتباط برقرار کند. یعنی ممکن است هیچ ارتباط زمانی یا مکانی بین نماها وجود نداشته باشد، اما با تدوین مناسب این تصاویر به این مقطع رسیده باشند. همچون کاری که ژیگاورتوف (Vertov) کارگردان روسی انجام داد. این کارگردان نماهای مختلفی را که از نقاط مختلف دنیا فیلمبرداری کرده بود را به صورتی تدوین کرد که گویی همگی آنها در یک مکان وجود دارند. یعنی در واقع مکانی را خلق کرد که وجود خارجی نداشت! حتی فیلمساز می تواند با استفاده از تدوین، ضرب آهنگ (tempo) فیلم را نیز کنترل کند. پس تدوینگر با استفاده از این ابزار هنری خاصی که در اختیار دارد می تواند فیلمساز را در جهت اهداف بیانی و حسی فیلم یاری دهد.



حفظ تداوم صحنه ها و نماها یکی از حساس ترین کارهای فیلمساز است.


ریتم تدوین معمولاً به فاصله ی دوربین در نما بستگی دارد، یعنی مثلاً یک نمای دور بیشتر از یک نمای متوسط به طول می انجامد. به همین ترتیب یک نمای متوسط نیز بیشتر از یک نمای درشت بر روی پرده به طول می انجامد (البته گاهی اوقات در صحنه های پر زد و خرد و پر کنش، ریتم تدوین نماها ممکن است بدون توجه به این قواعد انجام گیرد). به این نوع تدوین «تدوین پیوسته» می گویند. به طور کلی در تدوین پیوسته سعی می شود رویداد یک داستان به روش واقع گرایانه ارائه شود. این روش از را می توان از بسیاری جهات شبیه به تئاتر دانست. چون در تئاتر رویداد یک داستان، حرکت و گفتگوی آن در زمان وشکلی مداوم و قابل پیش بینی پیش می رود. اما در روشی دیگر از تدوین که به آن «تدوین پویا» گفته می شود، داستان به چند بخش تقسیم می شود. اثر این نوع تدوین بهم انداختن واکنش در بیننده است تا در خود فیلم. در یک آزمایش، پودفکین (Podofkin) کارگردان روسی و کولوشف (L.V.Kuleshov) نظریه پرداز فیلم، تصاویری از صورت یک هنرپیشه را که هیچ حالتی در چهره اش وجود نداشت بر روی فیلم ضبط کردند. سپس این تصاویر را تقسیم کردند و بین آنها، نمایی از یک کاسه سوپ، نمایی از زنی در تابوت و نمای دیگر از یک دختربچه که مشغول بازی با عروسکی بود، قرار دادند. وقتی فیلم به نمایش درآمد، تماشاگران تحت تأثیر بازی ظریف بازیگر قرار گرفتند.
امروزه به ندرت می توان فیلمسازی را دید که فقط با استفاده از یکی از سبکهای تدوین فیلم بسازد (البته بجز فیلمسازان- علاقه مندان به فیلم- گراشی!) و معمولاً برای اینکه فیلم آهنگی منطقی پیدا کند، این دو سبک با هم مورد استفاده قرار می گیرند.

فیلم دیدن یکی از عنصرهای مهم در فیلمسازی به شمار می آید. اگر می خواهید تدوینگر خوبی باشید؛ ابتدا باید فیلم بین خوبی باشید.
برای شروع تدوین نیازی به داشتن امکانات مجهزی ندارید. با توجه به این که امروزه دوربین های دیجیتال جای خود را در فیلمسازی نشان داده اند. بیشتر فیلم ها توسط رایانه ها تدوین می شوند. به همین منظور نرم افزارهایی در خدمت تدوینگر برای ارتباط نما به نما، گذاشته شده است. عمل تدوین در نرم افزارهای دیگری غیر از برنامه های انیمیشن سازی سه بعدی به انجام می رسد. نرم افزارهایی مثل Adobe Premiere و Pinnacle Edition که از جمله مشهورترین نرم افزارهای تدوین می باشند.

توجه:
اگر قصد تدوین پروژه های بزرگ، حتی مثل فیلم کوتاه را دارید، علاوه بر کارت ویدیویی نیاز به حافظه و سرعت بالایی دارید؛ زیرا برای استفاده از نرم افزارهای تدوین باید وسواس و دقت زیادی به خرج دهید. که اگر سرعت پایین و حافظه ی کمی داشته باشید به مشکل برخورد خواهید کرد. در مورد کارت ویدیویی؛ ممکن است پس از پایان تدوین نتوانید حاصل کارتان را به قالب مطلوب ذخیره سازید یا حتی از فیلم ساخته شده خروجی بگیرید.
مقوله ی هنر، فنون و تکنیکهای تدوین، همچنین کار با نرم افزارهای اختصاصی تدوین، موضوعی است که باید جداگانه و به شکلی مشروح بررسی شود. در این خصوص توصیه می کنم کار با یکی از نرم افزارهای حرفه ای و شاخته شده شروع کنید و در آن مهارت یابید. لازم نیست به تمامی امکانات آن نرم افزار تسلط پیدا کنید، زیرا همانطور که توضیح داده شد مقوله تدوین به تنهایی مبحثی جداگانه و کاملاً تخصصی محسوب می گردد.

تمرینهای زیر برای افزایش مهارت ذهنی در تدوین مفید هستند:
* اگر کاست ویدیویی یک فیلم معروف سینمایی را در اختیار دارید از آن استفاده کنید و بدون تماشای تصویر، فقط با شنیدن صدای فیلم حدس بزنید که نماها چگونه تغییر می کنند سپس مجدداً همان قسمت فیلم را بگذارید و این بار به تماشای آن بپردازید.
* در حین تماشای یک فیلم حدس بزنید که در کدام لحظه پلان باید عوض شود.
* یک فیلم معروف را که از نظر تدوین برنده ی جایزه سینمایی شده باشد به دقت تماشا کنید. سعی کنید سبک تدوینگر و تکیه گاههایی که برای تبدیل پلانها مورد استفاده قرار گرفته است درک کنید.

Borna66
03-22-2009, 11:33 PM
تدوین در سینما

هنگامی که سینما سالهای آغازین خود را را پشت سر میگذاشت اولین فیلمهایی که ساخته شدند بطور تقریبی هر یک بیشتر از یک دقیقه طول نمیکشیدند. این فیلمها شامل حلقه های متشکل از یک نمای واحد بودند که بدون قطع فیلمبرداری و ضبط میشدند.
یعنی چه در فیلمهای مستند و چه در فیلمهای داستانی و بازسازی شده صحنه به گونه ای ترتیب داده می شد که وقایع همگی در این مدت کوتاه صورت بپذیرد و دوربین از یک زاویه ثابت از ابتدا تا انتهای ُآنرا ضبط کند.
در نتیجه بیننده این فیلمها همچون تماشاگر تئاتر بود که در سالن نشسته ُو از یک زاویه مشخص به مجموعه وقایع نگاه می کند.
و شیوه ساخته شدن فیلمهانیز شباهت زیادی به کار تئاتر داشت چرا که بازیگران با توجه به همان زاویه دید ثابت دوربین که معمولا تمامی صحنه را در تصویر جا میداد نقش خود را از آغاز تا پایان ماجرا بطور پیوسته اجرا میکردند.
از لحظه ای که دوربین شروع به ضبط تصویر میکرد تا هنگامی که از حرکت می ایستاد و فیلمبرداری متوقف میشد یه (پلان) نامیده شد.باچنین تعریفی پس تمامی فیلمهای ساخته شده در آن سالها یک پلانی بودند.
اما بزودی فیلمسازان دریافتن که میشود تکه فیلمهایی را که بطور جداگانه فیلمبرداری کرده اند بدنبال یکدیگر بچسبانند و در طول نمایش یک حلقه فیلم چند تصویر متحرک متفاوت را از پی هم ارائه دهند. به این ترتیب وقایع یک فیلم می توانست در صحنه های مختلف و زمانهای متفاوت اتفاق افتد. این آغاز آشنایی با یک امکان فنی سینمای نوپا بود.

بررسی فنی تدوین
------------------
تدوین فیلم عبارتست از عمل ردیف کردن و بدنبال هم پیوستن دقیق تکه های نوار فیلم به گونه ای که نوارها یا پلانهایی که الزاما با ترتیب منطقی موضوع فیلم فیلمبرداری نشده اند در نهایت دارای تداوم و ترتیب منطقی و مورد نظر باشند. این فرایند را عمل مونتاژ فیلم نیز می نامند که آنرا (جنبه خلاقه و هنری ) فیلم می دانند.

وسایل کار تدوین
---------------------
میز مونتاژ یا تدوین فیلم (موویلا) نام دارد که اساسی ترین ابزاری است که در این مرحله لازم است. این دستگاه وسیله ای است که میتوان به کمک آن فیلم را با سرعتهای دلخواه بازبینی کرد. نیز این امکان وجود دارد که فیلم در هر لحظه که لازم باشد متوقف شود و فقط یک فریم ثابت آن دیده شود. بوسیله این دستگاه فیلم را در دو جهت جلو یا به عقب میتوان به حرکت در آورد. در نتیجه می شود حرکتهای ثبت شده در فیلم را هم بطور طبیعی و هم در حالت برگشتی رو به عقب بازبینی کرد.
مجموعه این خصوصیات باعث می شود تدوین کننده فیلم که (مونتور) نامیده میشود برای انتخاب لحظه مناسب بریدن یک پلان انکان بیشترین دقت و آزادی عمل را داشته باشد.
حال وسیله دیگری که مورد نیاز است دستگاهی است که توسط آن عمل بریدن و چسباندن نوار فیلم انجام می شود.این دستگاه ساده و کم حجم (اسپلایسر)(فیلم چسبان)نام دارد. عمل چسباندن نوارهای فیلم به یکدیگر نیز روی همین دستگاه انجام میشود.

مراحل تدوین فیلم
---------------------
نوار فیلمی که بمنظور عمل تدوین به دست مونتور سپرده می شود (راش) یا کپی کار نام دارد. راش یا کپی کار در ابتدا محتوی همه چیزهایی است که به نوعی روی فیلم ثبت شده اند مثل نور خوردگیهای نا خواسته و بی ربط ، تصاویری که از نظر فنی یا به هر دلیل دیگری اشکال داشته اند و دوباره فیلمبرداری شده اند و نیز تصاویر مفیدی که در فیلم نهایی بکار خواهند رفت. به دلایل مختلفی که مربوط به شرایط تولید فیلم و محاسبات مربوط به تسریع فیلمبرداری آن می شود. پلانهای یک فیلم به ترتیبی که موضوع اقتضاء می کند، فیلمبرداری نمی شوند. نیز هر پلان ممکن است چندین بار فیلمبرداری شود و هر بار به هر علت مورد پسند کارگردان قرار نگیرد. هریک از این دفعات فیلمبرداری یک پلان واحد ، یک (برداشت) نامیده میشود.
و در میان برداشتهای متعدد همواره یک برداشت نهایی و خوب وجود دارد. پس کپی کار به دلایل فوق الذکر ، قبل از اينکه عملی روی آن انجام گيرد ، دارای وضعيتی مغشوش و درهم است.

1- اسمبلی : مونتور در اولین مرحله پلانهای مختلف فیلم را بدون حذف هیچیک از برداشتهای اضافی به ترتیبی که قرار است در فیلم نهایی دیده شوند بدنبال هم مرتب می کند. به این مرحله (اسمبلي) مي گويند. پس از ردیف کردن پلانها مرحله انتخاب برداشتهای خوب آغاز ميشود. تمامی برداشتهای اضافی بدنبال هم چسبانیده مي شوند و در یک حلقه جمع آوری مي گردند تا در صورت لزوم قابل دسترس باشند.
در نتیجه در این مرحله هيچ قطعه فیلمی را نباید دور ریخت. صرفا برداشتهای اضافی از مجموعه اصلی خارج و کنار گذاشته میشوند. در نتیجه کپی کار باقیمانه و اصلی ، شامل پلانهای منتخب فیلم با ترتیب درست خواهد بود اما هنوز بخش مهمی از کار باقی مانده است.

2- راف کات : همواره به هنگام فیلمبرداری یک فیلم در ابتدا و انتهای یک پلان مقداری بیشتر از آنچه در فیلم نهایی مورد نیاز است فیلمبرداری می شود. تا به هنگام تدوین مونتور بتواند هر لحظه را که مناسب دید برای بریدن انتخاب کند. بنابراین همیشه سر و ته هر پلان نیز هنوز در این مجموعه دیده می شوند.
مونتور در مرحله سوم کار خود اضافات کلی ابتدا و انتهای هر پلان را حذف می کند و تصاویر اصلی را بدنبال هم پیوند می زند. به این ترتیب مرحله (تدوین اولیه) یا مرحله (راف کات) می گویند. هنوز پلانهای پيوند قطعی و نهایی را نیافته اند و تداوم زمانی تصویر و ماجراها در مرحله هر کات شکل منطقی خود را دقیقا بدست نیاورده است.

3- فاین کات : در مرحله بعدی یعنی در مرحله (تدوین نهایی) یا (فاین کات) مونتور توجه خود را کاملا معطوف لحظه کات شدن دو پلان به یکدیگر می کند و تصمیم نهایی را درباره نقطه کات و لحظه پیوند آن دو با یکدیگر می گیرند. به این ترتیب پس از این مرحله تصاویر کاملا مداوم بنظر می رسند. پلانهایی که به هنگام ساخته شدن فیلم بطور جداگانه و در زمانها و مکانهای مختلفی فیلمبرداری شده اند اينک از نظر موضوع ، جریان وقایع ، زمان ومکان دارای وحدت و تداوم هستند.

Borna66
03-22-2009, 11:33 PM
کاربرد نماها

1- کاربرد نمای باز باز Extreme Long Shot.
این نما رو واسه سه منظور استفاده می کنن:
الف) معرفی کلی فضای فیلم؛ توی فیلم های وسترن، بیشتر در فیلم دیده می شه.
ب) نمایش ابهت و عظمت یه مکان؛ مثل وسعت میدان جنگ.
ج) وقتی که بخوان کسی رو توی انزوا و تنهایی نسبت به محیط، نشون بدن؛ توی کارتون لوک خوش شانس که آخر فیلم دوباره تنها به راه میفته!

2- کاربرد نمای باز Long Shot.
این نما بیشتر موقعی استفاده می شه که بخوان روی خود شخص و رابطش با محیط اطراف، تاکید کنن.

3- کاربرد نمای تا زانو Knee Shot.
این نما، به "شات هالیوودی" معروفه؛ چون قبلاً کارگردان های هالیوود، بیشتر از این نما استفاده می کردن. ولی کارگردان های امروز، اونو بی معنی می دونن و کمتر استفاده می کنن.

4- کاربرد نمای نیم تنه Medium Shot.
به طور کلی، نمای نیم تنه به بالا رو مدیوم شات می گن. فقط موقعی به کار می ره که بخوان روی شخص تمرکز کنن. معمولاً هم محیط اطراف رو به صورت "نا واضح" نشون می دن تا روی بازیگر، بیشتر تاکید بشه. البته این نما بدون نمای بسته، قشنگ درنمیاد.

5- کاربرد نمای بسته Close Up.
موقعی از این نما استفاده می کنن که بخوان احساسات و حالات درونی شخصیت رو نشون بدن. هر چقدر که این نما بسته تر باشه، حالت دراماتیکی و تاکید روی شخص، بیشتر میشه. صحبت بین دو نفر تا نشون دادن گریه ...

------------------------------------------------------------------------------------------
کاربرد زاویه دوربین

زاویه دوربین نسبت به موضوع هم کاربردها و معانی خاص خودش رو داره.

1- زاویه دید در حالت عادی Level Shot.
وقتی که لازم نباشه حالت خاصی رو بیان کنن، از این نما استفاده می کنن؛ که البته بیشتر از بقیه به کار می ره.

2- زاویه دید از بالا High Angle.
با این زاویه، بازیگر رو ضعیف و کم اهمیت نشون می دن. کاربردهای دیگه این نما مثل: دورنمای یه جنگل، یه مسابقه فوتبال، ...

3- زاویه دید از پایین Low Angle.
این زاویه، حالت برتری و قدرت به بازیگر یا مکان خاص، می ده.

4- زوایای اریب – کج – هم توی موارد خاص استفاده می شه؛ چون باعث سردرگمی بیننده می شه.

parkour
12-11-2009, 06:07 AM
خوب بود