PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نما در معماري



مژگان
02-22-2010, 01:33 PM
http://pnu-club.com/imported/2010/02/2218.jpg


نما در معماري

در سال‌هاي اخير، با تاكيد بيشتر بر اهميت فضاهاي عمومي و ارزش زندگي شهري، نما اهميت دوباره‌اي يافته است. نما، عنصري است كه درون ساختمان را از بيرون و فضاي خصوصي را از فضاي عمومي جدا مي‌كند و نشان‌دهنده موقعيت فرهنگي سازندگان ساختمان، ميزان نظم طرح ساختمان، امكانات، ذوق تزيين و خانه‌آرايي طراح و مالك به شمار مي‌رود.
نماهاي پشت و جلوي ساختمان از يك‌سو داراي نمود اجتماعي و از سوي ديگر نمود مشخص ساكنان خود هستند، بنابراين نماي هر ساختمان بايد هم با فضاي عمومي همبستگي داشته باشد و هم بتواند حجم داخلي ساختمان را بيان كند.
اگر به نماي ساختمان واحدي، بدون در نظر گرفتن نماي ديگر ساختمانها فكر شود، همگوني نماي شهري در كليت از بين مي‌رود؛ بنابراين در صورتي مي‌توان تناقض بين جنبه شهري و بيان فردي نما را از بين برد كه ساختمان جزيي از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محيط اطراف چند جانبه باشد.
نماي رو به كوچه و خيابان، بايد تابع عوامل همبستگي بين نماهاي اطراف باشد. اما در عين حال بر اساس تركيبي از اجزاء مختلف بر حسب عملكرد، ابعاد و مصالحشان شخصيت خاص خود را دارد.
چند نكته درباره نما
• نما در واقع يك سطح صاف و تخت نيست، بلكه سطحي انتقالي بين فضاي داخل و خارج است كه با عقب نشستگي و پيش‌آمدگي، تراس و... با فضاي داخل مسكن ارتباط پيدا مي‌كند.
• براي اينكه نماي ساختمان حريم خصوصي ساكنان خود را حفظ كند، بايد نسبت به خيابان بسته‌تر و محفوظتر باشد.
• نماي ساختمان بايد به‌دنبال خلق يك كليت هماهنگ به‌وسيله تناسب خوب پنجره‌ها، بازشوهاي در، سايبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودي و افقي، مصالح، رنگ، عناصر تزييني و... باشد. پنجره‌ها همراه با ديگر عناصر ديوار، مي‌توانند ‌سطوح باز و بسته، تيره وروشن، صاف و ناهموار را به وجود آورند.
• در ساختمان‌هاي چند طبقه، به علت تكرار دوره‌اي پنجره‌ها، نظم كاملي به چشم مي‌خورد. اما گاه به‌علت افزايش نور، تعداد پنجره‌ها در طبقات بالاتر كاهش داده مي‌شود و اين نظم آهنگ خود را از دست مي‌دهد.

• تناسبات عناصر ساختمان، لازم است با كل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، در ساختمان‌هاي كوتاه عريض، ابعاد عرضي غالب خواهد بود و در ساختمان‌هاي بلند، عناصر باريك برتري خود رانشان مي‌دهند.
• در و پنجره و نعل درگاه‌ها، تاثير خاصي در نما مي‌گذارند. ناودان‌ها، سايه بانها، پيش‌آمدگي‌هاي سقف و بالكن‌ها باعث ايجاد سايه‌هاي خاصي بر روي نما مي‌شوند.
• تفاوت سطح‌ها بايد در نما مشخص باشد. براي مثال بايد بين طبقه همكف، ساير طبقات و طبقه انتهايي تفاوتي اساسي وجود داشته باشد. تركيب كلي نما در واقع نظم در اين تفاوت‌ها است.
محدوده نما
يكي از عوامل ضروري درهويت نما، تعيين محدوده نما است. نمايي مي‌تواند در طرح خود موفق باشد كه به اين سوال‌ها پاسخ گويد:
_ محدوده عمودي جانبي ساختمان كجاست؟
_ خط پاياني افقي ساختماني چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شكل است؟
_ انتهاي ساختمان چگونه به پايان مي‌رسد؟
_ گوشه‌هاي ساختمان چه وضعي دارد؟
_ اگر ساختمان همسايه‌اي دارد، ارتباط نماي ساختمان فعلي با نماي همسايه چگونه به پايان مي‌رسد و اگر در فضا قطع مي‌شود اين ارتباط چگونه است؟
_ گوشه‌هاي ساختمان چه وضعي دارد؟
محدوده‌هاي افقي ساختمان عبارتند از:
• نقطه اتصال به آسمان (محدوده پاياني ساختمان)
• نقطه اتصال به زمين (محل نشستن ساختمان بر زمين)
• پوشش ساختمان، (مثل بام و شيرواني)
چند نكته درباره محدوده نما:
• محدوده پاياني ساختمان بايد معناي اتمام ساختمان را با خود داشته باشد.
• طبقه همكف ساختمان بايد در محدوده قد افراد كشش لازم را بر عابر پياده و بيننده ايجاد كند.
• كنج يا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نماي عمود بر هم است. كنج مي‌تواند حالت عمود 90 درجه، نيم دايره يا سه وجهي داشته باشد و هر كدام مي‌تواند تاثيرات متفاوتي را در نما بگذارد.
• در يك ميدان يا چهارراه، هماهنگي كنجهاي ساختمان‌هايي كه در چهار طرف آن قرار گرفته است، مي‌تواند در نماي شهري تاثير زيباسازي داشته باشد.