PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقالات وفنون کار وکاریابی



Borna66
01-25-2010, 10:44 PM
روش نگارش یک رزومه کامل

اشاره :
در رزومه معمولاً باید تعریف کامل و مشخصی از خودتــــان بدهید و این یکی از مهمترین مسائل در شناسنامه کـاری شماست.
رزومه یک خلاصه ی دو یا سه صفحه ای از شما و مهارتها،دستاوردها، تجارب کاری و تحصیلاتتان است که هـــدف آن جلب نظر صاحب کار آینده تان است. رزومـه هـم مثل خود زندگی است. دچار تغییرات و تحولات زیاد می شـود. باید مداوماً به روز شود و اطلاعات جدید به آن اضافه شود. اگر می خواهید برای چند شغل در صنعت های مختلف تـقـاضـای کـار دهـیـد، بـهتر است رزومه های مختلف درست کنید که در هر کدام به مـهارت هــای خاص شما در رابطه به آن صنعت اشاره شده باشد.
هدف این مقاله این است که شما را با نکات مهمی در زمینه ی تدوین یک رزومه ی خوب آشنا کنیم.
تاثیر اول

هروقت که می خواهیم یک رزومه درست کنیم، باید خودمان را جای استخدام کننده و کارفرمایی بگذاریم که رزومه ها را بررسی می کند. او باید از میان چندین رزومه، آن که از همه مناسب تر است را انتخاب کند.
شما باید کاری کنید که ابتدا آنها از رزومه ی شما خوششان بیاید و بعد هم همه ی مطالب درج شده در رزومه را به آنها ثابت کنید.
متن رزومه
باید سعی شود که متن رزومه هر چه خلاصه تر باشد. فقط کافی است در آن خلاصه ی کوتاهی از خودتان بدهید، که نباید بیشتر از یک صفحه باشد. اطلاعات نباید به هیچ وجه در رزومه تکرار شوند. این صفحه باید حداکثر از سه پاراگراف به شکل زیر تشکیل شده باشد:
پاراگراف اول: نباید بیش از دو یا سه جمله باشد. در آن مقدمه ی کوتاهی در مورد خودتان و اهداف کاریتان می دهید. همچنین می بایست در مورد طریقه ی اطلاع یافتن شما از آن شرکت توضیحی بدهید، چه روزنامه باشد یا آشنایی در همان شرکت.
پاراگراف دوم: در این پاراگراف باید اطلاعات مربوطه در مورد میزان تحصیلات، مهارتهای تخصصی و توانایی هایتان که برای شرکت مورد نظر مفید خواهد بود را ارائه دهید.
پاراگراف سوم: این پاراگراف آخر باید اطلاعات شخصی شما را به کارفرما ارائه دهد که در صورت نیاز بتوانند با شما تماس بگیرند. حتماً اسم، شماره ی تماس، ایمیل و شماره ی فکستان را ذکر کنید.
آدرس ایمیلتان باید کامل و واضح باشد. مثلاً اگر اسمتان علی اسمیت است، آدرس ایمیلتان باید چیزی مثل ali@email.com (ali@email.com) باشد.
باید در رزومه اطلاعاتی درج شود که حتماً به کار آن شرکت و پستی که می خواهند برای آن استخدام کنند بیاید. اطلاعات باید واضح و مرتبط باشد.
یک رزومه معمولاً از 5 جزء تشکیل شده است:
اهداف کاری
تجارب کاری
میزان تحصیلات
اطلاعات اضافی
منابع
اهداف کاری
اهداف کاری به عنوان پیش درآمدی برای یک رزومه ی خوب و اصولی است که همه ی اطلاعات با قاعده و ترتیب منظم شده است. در این بخش باید کارفرما را با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود در زمینه ی کاری آشنا کنید. و بیان کنید که پیشرفت کاریتان تاکنون در چه حدی بوده است. این قسمت ارجحیت های کاری شما را به طور خلاصه و مرتب با سایر قسمت های رزومه بیان می کند می تواند فرصت خوبی برای ابراز توانایی هایتان در همان اول رزومه باشد.
به یاد داشته باشید که از تکرار موارد جلوگیری کنید.
تجارب کاری
این قسمت تا حد زیادی می تواند بگوید که چه کارهایی می توانید انجام دهید و چطور و در کجا برای این کارها آموزش دیده اید. ممکن است از مهارت های مورد نیاز برای یک شغل باخبر باشید، اما بیان این مهارت ها می تواند به رئیس آینده تان نشان دهد که شما شایسته ی پستی حتی بالاتر هستید.
به یاد داشته باشید که حتماً تجربه های کاریتان را به ترتیبی معکوس از نظر تاریخی بنویسید. برای هر کار موارد زیر را نیز مشخص کنید:
عنوان پست
عنوان سازمان
محل کار
تاریخ استخدام
کارفرما وقتی در مورد تجربه های کاریتان بداند بسیار راغب خواهد بود تا با میزان تحصیلات و آموزش های شما هم آشنا شود.
میزان تحصیلات
اگر تجربه های کاریتان زیاد نبوده باشد، این قسمت اهمیت زیادی پیدا خواهد کرد. برای نوشتن از همان ترتیب معکوس تاریخی استفاده کنید.
در زیر جنبه های اصلی که باید در این قسمت به آن اشاره شود را یادآور می شویم:

درجه ی تحصیلات
موسسات و دانشگاه ها
تخصص/فوق تخصص
سمینارها، کارگاه ها و آموزش های ویژه
میانگین معدل

اطلاعات اضافی
این قسمت از رزومه می تواند شامل چند زیر مجموعه مثل علایق، دانش های رایانه ای، فعالیت ها، مهارت های زبانی و...باشد. در این قسمت باید به آن دسته از توانایی هایتان اشاره کنید که در دو بخش قبلی ذکر نشده بود.
علایق: در این قسمت میتوانید به علایقتان در زندگی اشاره ای داشته باشید. اگر به دوچرخه سواری یا هر نوع ورزش دیگر علاقه دارید، می توانید ذکر کنید، با این کار کارفرمای شما متوجه خواهد شد که فردی هستید که از زندگی نهایت استفاده و لذت را می برید.
اطلاعات کامپیوتری: بعضی از شغل ها نیازمند داشتن دانش ها و آگاهی هایی در زمینه ی بعضی برنامه های کامپوتر هستند. اگر اطلاعاتی در این زمینه دارید می توانید در این قسمت ذکر کنید.
فعالیت ها: در این زمینه می توانید به فعالیت ها و دستاوردهای غیر کاری خود اشاره کنید. تخصص های زبانی: اگر قادرید که به زبان هایی غیر از زبان خود مکالمه کنید یا هر تخصصی در یکی از زبان های خارجی دارید باید در این قسمت به آنها اشاره کنید.
منابع
اگرچه بردن نام افراد در رزومه ضروری نیست اما با اینکار، کارفرمای شما می تواند به طور مثال با رئیس سابقتان در مورد شما گفتگو کند و اطلاعاتی کسب کند. اگر مایل نیستید که نام کسی را ذکر کنید می توانید در این قسمت اشاره ای داشته باشید که در صورت نیاز یا تقاضا قادر به ارائه ی منبع هستید.
اگر خواستید از افراد در رزومه خود نام ببرید، حتماً به یاد داشته باشید که قبلش با خود آنها هماهنگی های لازم را انجام داده باشید و کسب اجازه کنید.
حال که با نحوه ی تدوین یک رزومه ی خوب و کامل آشنا شدید، خود را برای مصاحبه آماده کنید...

مژگان
01-25-2010, 10:48 PM
زمانی ازیک مصاحبه استخدامی گذشته ولی کسی باشما تماس نمی گیرد؟ بعد ازمدتی که با واهمه کاررا دنبال می کنید ودرذهنتان به جستجوی آن هستید که چه اتفاقی افتاده است تلاش می کنید با مرور آنچه گذشته دریابید که نتیجه چه بوده است ؟ به دنبال آن دفترتلفن خودتان را بازمی کنید وبا محلی که باشما مصاحبه شده تماس می گیرید . اکنون ببینیم چه روی داده است ؟
شما فقط تلفن زده اید، شغلی پیدا نکرده اید.
مصاحبه کننده به شما می گوید: از اینکه تشریف آوردید، سپاسگزارم، اما شخص دیگری را استخدام کرده ایم.
ممکن است که یک تمایل غریزی شما را وادار به تلفن زدن کند اما اگر مدبرانه عمل کنید، ظرف مدت چند دقیقه بعد از صبحت کردن با مصاحبه کننده احساس خوبی پیدا خواهید کرد.
به دلیل اینکه علت مردود شدن در این مصاحبه را متوجه شده اید و این همان نکته ای است که به شما در جستجوی شغلی بعدی کمک بزرگی خواهد کرد. به عنوان مثال می توانید از مصاحبه کننده درخواست کنید که در این باره به شما توضیحاتی بدهد. اکنون وقت این نیست که کنترل خودتان را از دست بدهید و غیرحرفه ای عمل کنید. به خاطر داشته باشید که ممکن است فرد دیگری که استخدام شده، نتواند کار کند و گزینه بعدی برای استخدام جایگزین، شما باشید، و شاید هم شما را برای قسمت دیگری از سازمان در نظر گرفته باشند. نباید از کوره در بروید و مثلا بگویید: «خوب، این بدشانسی شما بود که مرا انتخاب نکردید! بالاخره معلوم هست که قراراست چه کسی را استخدام کنید؟». در عوض باید جملاتی شبیه به این را بگویید: «برای اینکه مرا از این موضوع مطلع کردید، سپاسگزارم. می توانم بپرسم که علت پذیرفته نشدن من چه بوده است؟»
اگر پاسخ واضحی دریافت نکردید، می توانید اینگونه ادامه دهید:« ممکن است خواهش کنم مرا راهنمایی کنید و بگویید که باید چگونه مهارت ها و تواناییی های خودم را افزایش دهم و یا اصلا برای موفقیت و دستیابی به چنین موقعیت شغلی، در آینده باید چه مهارت ها و توانایی های دیگری کسب کنم؟»
اشاره به چنین نکاتی، باعث می شود که مصاحبه کننده متوجه شود که حتی در شرایط ناراحت کننده نیز قادر به حفظ خونسردی خود بوده و برای اثبات توانمندی های خود، همچنان ثابت قدم هستید. همین ممکن است موجب شود تا مصاحبه کننده موقعیت شغلی دیگری که موجود است را برای شما در نظر بگیرد.
در عین حال نیز می توانید برای پافشاری بیشتر از یک چنین جملاتی استفاده کنید: «البته من هنوز هم بسیار تمایل دارم که با شرکت شما کار کنم، و در صورت لزوم حاضرم در آزمون یک موقعیت شغلی دیگر از شرکت شما، امتحان دهم، یا اینکه یک بار دیگر هم در آینده در همین مصاحبه شغلی، شرکت کنم؛ آیا برای شما چنین کاری مقدور است؟»
نکته! اساسی در اینجا، غرولند نکردن و حفظ ارتباط با کارفرما یا مصاحبه کننده است. این نوع مکالمات می تواند منجر به یادآوری های بعدی در آینده شود و با این کار شما نشان می دهید نه تنها از پذیرفته نشدن در مصاحبه، ناامید نشده اید، بلکه همچنان تمایل دارید که در لیست «فعال» کارفرمای احتمالی خود باقی بمانید.
این تاکتیک معمولاً به یافتن موقعیت های شغلی دیگری، منجر می شود. به عنوان مثال، می توانم بگوییم که شما فقط دریافته اید که چرا نتوانسته اید موقعیتی را که امیدوار به پذیرفته شدن در آن بودید، به دست بیاورید. اما این عین ناامیدی است، اگر شما نتوانسته اید از این موقعیت برای اعمال تغییرات لازم جهت مصاحبات بعدی استفاده کنید، دنیا که به آخر نرسیده است. در این گونه موارد، شما حداقل نوعی رابطه آشنایی با فردی که اطلاعات مورد نظر را به شما داده است، پیدا کرده اید، بنابراین پرسیدن چند سوال، چندان غیرمعقول نخواهد بود.
شما می گویید:«خوب، البته ناراحت که هستم، اما مایلم که بدانم برای اصلاح نقاط ضعف خودم، بهتر است چه کارهایی انجام بدهم. شما می توانید چند راه کار مناسب را که در این زمینه به من کمک کند، پیشنهاد نمایید؟»
بعد از اینکه (امیدوارانه)، اطلاعات مفیدی در این زمینه کسب کردید، آنگاه می توانید درباره آنها فکر کنید. آیا باید دوره های بیشتری ببینید؟ باید در قسمت های دیگری کار کنید و یا آموزش همزمان داشته باشید تا بتوانید به کسب موقعیت مورد نظر خود قائل شوید؟
می توانید در نهایت بپرسید:«اگر شما به جای من بودید، دفعه بعد چه کار می کردید؟»
با اینکار شما، در ذهن آن کارفرما به عنوان شخصی که مایل به اکتساب مهارتهای جدید و آموزش دیدن در زمینه های دیگر نیز هست، نقش می بندید و به احتمال زیاد، در آزمون های استخدامی دیگر، از شما چشم نخواهد پوشید. چنانچه نتوانستید مستقیماً به پاسخ سوالات خود دست پیدا کنید، تقاضا کنید تا وقت ملاقات دیگری برای شما تعیین کنند.
به خاطر داشته باشید:
فردی که قادر به کنترل احساس ناراحتی خود باشد و حرفه ای عمل کند- و آن را تجربه مثبتی برای موقعیت های احتمالی آینده تصور کند- در آینده به عنوان شخصی بالغ، قابل اعتماد و موجه، به وی خواهند نگریست. و افرادی هم که خلاف این کار را انجام می دهند، دفعه بعد هم شکست خواهند خورد.

مژگان
01-25-2010, 10:49 PM
نوشتن یک رزومه خوب و موثر، منجر به دعوت برای انجام مصاحبه استخدامی می شود. استخدام شدن هم معمولا نتیجه یک مصاحبه موفقیت آمیز است. براد فردریک از اعضای سایت Resome Doctor.com ، در این باره چنین می گوید: " بسیاری از جویندگان کار، زمانی که باید به پرسش های مصاحبه، پاسخهای کامل و پرمعنا بدهند، این کار را نمی کنند. باید توجه داشته باشید که به پرسش های آزاد، جواب مناسب و به جا بدهید.
" درباره خودتان صحبت کنید." ، بدین معنی نیست که همه سرگذشت زندگی خود را تعریف نمایید.
اخیرا سایت Resome Doctor.com، به منظور دستیابی به پرسش های متداولی که معمولا در مصاحبه ها، از آنها استفاده می شود، بر روی بیش از 2000 نفر از مدیران و کارگزینان سراسر جهان، تحقیقاتی انجام داده است. شرکت کنندگان در این تحقیق از صنایع مختلفی برگزیده شده بودند، از جمله: فناوری اطلاعات، بازاریابی و فروش، امور مالی و بهداشت.
پانزده پرسش اصلی و متداولی که در مصاحبه ها مطرح می شوند، به ترتیب اهمیت عبارتند از:
1- درباره شغل و یا رییس مطلوب خود، توضیح دهید.
2- چرا به دنبال کار هستید؟ چرا قصد دارید شغل فعلی خود را ترک کنید؟
3- چه تجارب یا ویژگی های خاصی دارید که شما را از داوطلبان دیگر، متمایز می سازد؟
4- درباره خودتان صحبت کنید.
5- نقاط ضعف و قوت شما چیست؟
6- درباره مهم ترین دستاوردهای شغلی که تاکنون داشته اید، توضیح دهید.
7- اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شما کدامند؟
8- درباره زمانی که با یک موقعیت چالشی موجه می شوید و اینکه چگونه با آن برخورد می کنید، توضیح دهید.
9- چه میزان حقوق درخواستی، در نظر دارید؟
10- چرا به این شغل یا به شرکت ما علاقمندید؟
11- نظر رییس/ همکاران سابق شما، درباره شما چیست؟
12- بهترین و بدترین وجوه شغل پیشین شما چه بود؟
13- درباره شرکت ما، چه می دانید؟
14- چه چیزی باعث ترغیب شما می شود؟ شما چگونه دیگران را ترغیب می کنید؟
15- آیا قصد تغییر شغل دارید؟
اکثر مدیران و کارگزینان اظهار می دارند که این پرسش ها، اغلب به منظور شناخت خصوصیات فردی جویندگان کار، از اخلاق کاری گرفته تا شیوه های مدیریتی آنها، مطرح می شوند تا موضوعاتی همچون شناخت سابقه کاری.
تیفانی کلچلین، مدیر امور مالی شرکت نرم افزاری Blue Dolphine (دلفین آبی) در فلوریدا، این چنین می گوید:
« شناخت ویژگیها و خصوصیات فردی داوطلبان، کار بسیار دشواری است، اما این ویژگی ها، در بسیاری از موقعیت های شغلی، بسیار حائز اهمیت هستند. این نوع پرسش ها باعث می شود که داوطلب کمی بیشتر درباره خودش و ویژگیهایی به جز ویژگیهای مربوط به سوابق کاری خود، صحبت کند.» وی در ادامه می افزاید: « روند مصاحبه ممکن است به کمی احتیاط نیاز داشته باشد. در پرسش های مربوط به خصوصیات فردی و اخلاقی داوطلب جانب احتیاط را رعایت کنید. پرسش های آزاد و فرضی، پرسش های بسیار مناسبی برای آشکار ساختن خصوصیات فردی داوطلب هستند."
تیم میلر، کارشناس ارشد استخدامی گسترش HR در هند، پرسش های مبهمی همچون " چه چیزی با توجه به شغل/ موقعیت شما، باعث ترغیب شما می شود؟" ، را برای آشکار شدن ویژگیهای واقعی یک داوطلب، مناسب می داند. برخی از داوطلبان پاسخ می دهند پول و یا پاسخهای دیگری که نشان دهنده این است که او به خود شغل علاقه ای ندارد.

مژگان
01-25-2010, 10:49 PM
در زیر نکاتی ارائه می شود که به خلق رزومه ای مؤثر کمک می کند.اگر تاکنون نتوانسته اید رزومه مناسبی بنویسید و اگر می خواهید بدانید افراد موفق چگونه رزومه می نویسند ، مطالب زیر را بخوانید

1 – پاکیزه و تمیز و خالی از اشتباه بنویسید
متن خود را با دقت بخوانید و آن را از لحاظ گرامر و تایپ بررسی کنید، . در صورت امکان از شخص دیگری بخواهید که رزومه شما را از نظر املائی و مفهومی بررسی نماید. کوچکترین اشتباه ممکن است موجب بی ارزش شدن رزومه شود.
2 – هدف و منظور خود را به طور مشخص شرح دهید
به طور کلی، مشخص بودن هدف و منظور ، کمک شایانی به مهم جلوه دادن صحبتهای شما در رزومه می کند . هدف شما به طور خلاصه تواناییهایتان را بیان می کند و به قدرت و نیرویتان در کار اهمیت می بخشد.
3 – نقاط قوت خود را برای کارفرمایان معین نمایید.
روی هنر و توانایی های خود بیشتر تاکیید نمایید زیرا به این ترتیب کارفرما را در پاسخگویی به این سؤال که : “ این کارجو چه کارهایی می تواند برای پیشبرد اهداف مد نظر انجام دهد ؟ ” کمک می نمایید.
4 – اطلاعات مهم تر را مشخص نمایید.
به طور متوسط هر کارفرما به مدت 30 ثانیه روی هر رزومه وقت می گذارد. کارفرمایان غالبا بیشتر به تجربه های موفق کاری شما در گذشته اهمیت می دهند تا تحصیلات متنوع و اطلاعات گوناگون ، به همین دلیل مهمترین تجربیات خود را در ابتدای رزومه قرار دهید مانند ق ابلیتها، توانائیها و تجربیات و حتی تحصیلات که همگی به نوعی با هم در ارتباطند.
5 – به تواناییهای خود اهمیت بدهید
رزومه خود را بر طبق قابلیتها و تواناییها درجه بندی کنید و استعدادهای خود را به طور خلاصه و مفید و با رعایت حق تقدم بیان کنید. به تواناییها و استعدادهای شخصی خود اهمیت دهید و خود را در بهترین وضعیت توصیف کنید . این گونه وانمود کنید که تواناییها ،واقعیتی در شما هستند.
6 – از کلمات کلیدی بهره ببرید
سعی کنید از کلمات کلیدی مشخصی برای بیان تواناییها و تجربیاتتان استفاده کنید، مانند مدیریت حسابداری، عرضه محصولات ، ویژوال بیسیک، اکسل، پردازش داده ها، طراحی گرافیک و روشهای تبلیغات حرفه ای.
7 – از کلمات اختصاری مربوط به حرفه استفاده نمایید.
از کلمات اختصاری و اصطلاحات خاص حرفه تان استفاده کنید تا نشان دهید آشنایی مناسب و کافی با حرفه تان دارید. اما دقت کنید رزومه شما مملو از این گونه کلمات نباشد که خواندن آن سخت و غیر قابل فهم گردد همچنین بهتر است جلوی اینگونه واژه ها کلمات اقتباس شده را نیز به طور کامل در پرانتز بیان کنید مثل: InformationTechnology ) I.T )
8 – از کلمات تایید برانگیز بهره ببرید
خود را فعال و پر جنب و جوش، با کمال، با هوش و به عنوان کسی که در هر کمک و همکاری سهمی دارد توصیف کنید، این گونه به نظر کارفرما ازهر جهت مفید جلوه گر می شوید.
9 – از آوردن ضمیر مثل ”من” پرهیز کنید
هر گز از صمائر شخصی و انعکاسی مثل “من“ در رزومه خود استفاده نکنید و سعی کنید جملات خودرا کوتاه کنید.
10 – کلمات کلیدی را در متن مشخص جلوه دهید.
به جای پررنگ کردن و یا کج نوشتن کلمات جهت اهمیت دادن به آنها در بررسی اجمالی اندازه قلمها را افزایش دهید و یا از گیومه و یا علامت * برای اهمیت دادن به نکات کلیدی در رزومه بهره ببرید.
11 – اطلاعات را خلاصه کنید.
وقتی که رزومه شما از یک یا دو صفحه بیشتر می شود، محدودیتهایی برای تبدیل آن به شکل الکترونیکی ایجاد می شود. بنابراین همواره توصیه می شود که رزومه خود را در یک صفحه تهیه کنید.
12 – لیستی از تجربیات اخیر را مهیا کنید
تجربیات 10 یا 15 سال کاری پیش را به طور خلاصه ذکر نمایید.
13 – به تجربیات خود کمیت بدهید
اعداد ابزارهای قویی هستند، به جای اینکه بگویید: “ توانایی‏های من باعث افزایش میزان فروش در محل کار قبلی بود “ بهتر است که از اعداد نیز استفاده کنید و مثلاً بگویید: “ افزایش فروش 150% در 6 ماه “ از جمله تجربیات من در محل قبلی بوده است.
14 – زیاده گویی نکنید.
از گزاف گفتن و استفاده از لغات حساس و دقیق پرهیز کنید .به زبانی دیگر برای تحت تاثیر قرار دادن کارفرما لازم نیست کلمات ژرف و عمیق بکار گیرید .از کلماتی استفاده کنید که برای همه قابل فهم باشد.
15 – در مورد حقوق خود در رزومه مطلبی را بیان نکنید.
هرگز نوع و میزان حقوق خود را در رزومه تان مشخص نکنید.
16 – از مطرح نمودن مسائل شخصی پرهیز کنید.
هرگز در مورد اطلاعات شخصی و خصوصی مثل عقیده و مذهب ، وضعیت ازدواج، سن و مال ثروت خود موردی را ذکر نکنید یا حتی نظرات شخصی خود را نیز مطرح نکنید . همچنین از شوخی و مزاح و بکاربردن کلمات مبتذل پرهیز کنید.
17 – صادق باشید.
دروغ گفتن و گزاف گویی و مبالغه در مورد توانایی ها، همیشه خطری جد ی است که به خود شما باز می گردد.
19 – رزومه را خودتان بنویسید
رزومه ای درست کنید که منعکس کننده فکر شما باشد.سعی کنید رزومه را با فکر و دست خودتان بنویسید.اگر اولین رزومه تان را شخصا بنویسید بسیار مهم است و به زودی حرفه ای هم خواهید شد.
20 – ویژگی های شخصی وابسته به شغل خود را اعلام کنید.
اگر تصمیم دارید که خصیصه های شخصی خود را در رزومه قرار دهید مانند “مسئولیت پذیری” یا “قابلیت اطمینان” ،“برنامه ریزی دقیق در کار“ و … فقط سعی کنید تمامی آنها وابسته به نوع شغل مورد نظر باشند.
21- سازگاری خود را با محیط کاری نشان دهید.
به منظور کم اهمیت جلوه دادن مدت زمان بیکاری و فواصل بین کار ، بهتر است قابلیت ها و تواناییهای کاری خود را عنوان کنید و از ذکر تاریخ وار تجربیات خود بپرهیزید.
22- رزومه ای متعادل بسازید.
رزومه ای مؤثر است که متعادل باشد، پاکیزه باشد، سازگار و جذاب و خوشایند باشد، تقسیم بندی شده باشد و عنوانهای هر بخش هوشمندانه انتخاب شده باشند.
23- عنوان ها را کلی انتخاب کنید.
عنوانهای هر قسمت از رزومه را کلی و مناسب برگزینید مثلا: تجربیات ، سوابق کاری، تواناییها، خلاصه تحصیلات، هنر و فضیلت، تعلیم و تربیت، پیوستگی های حرفه ای ،امتیازات تحصیلی و حرفه ای، کتابها و مقالات اختصاصی، گواهی های دانشگاهی و …
24- مثبت بنویسید.
تمام نکات منفی و با بیان غیر مثبت را از رزومه خود حذف کنید و به یاد داشته باشید که هر چه بیشتر تواناییها و نکات مثبت در مورد خود را عرضه کنید، موفق تر خواهید بود.

مژگان
01-25-2010, 10:50 PM
چارلز هندی کتابها و مقالات متعددی نوشته که کتاب «عصر تضاد و تناقض» او که دنباله کتاب «عصر سنت گریزی» است که توسط مجلات مهم به عنوان یکی از 10 کتاب برگزیده در زمینه کسب و کار معرفی شده است.
آنچه درپی می آید چکیده ای از نظرات چارلز هندی درخصوص وضعیت کار در قرن حاضر می باشد که با بهره گیری از کتابهای وی تهیه و تنظیم شده است.


چارلز بی هندی مدیر، اقتصاددان، محقق و پروفسور دانشکده مدیریت لندن است. او در سال 1932 در یک خانواده روحانی مسیحی در ایرلند متولد شد. پدرش معاون اسقف ایرلند بود. او تحصیلات خود را در دانشگاه آکسفورد و سپس در دانشکده مدیریت «اسلون» دانشگاه ماساچوست آمریکا (ام.آی.تی) با درجه بسیار خوب به پایان رساند.
وی پس از پایان تحصیلات در انگلستان و قبل از ورود به ام.آی.تی، مدتی به عنوان مدیر بازاریابی برای شرکت نفتی بین المللی شل و همچنین در مقام اقتصاددان و استاد مدیریت در آسیای جنوب شرقی و لندن به کار پرداخت.
وی دارای اندیشه های ژرف در زمینه مسایل مدیریتی واجتماعی است، به طوری که نه فقط فعل و انفعالات محیط کسب و کار را موردبررسی قرار می دهد، بلکه دنیای پیرامونی و محیط اجتماعی را هم تجزیه و تحلیل و راهنماییهایی برای دگرگونی و بهبود شرایط پیشنهاد می کند.
چارلز هندی کتابها و مقالات متعددی نوشته که کتاب «عصر تضاد و تناقض» او که دنباله کتاب «عصر سنت گریزی» است که توسط مجلات مهم به عنوان یکی از 10 کتاب برگزیده در زمینه کسب و کار معرفی شده است.
آنچه درپی می آید چکیده ای از نظرات چارلز هندی درخصوص وضعیت کار در قرن حاضر می باشد که با بهره گیری از کتابهای وی تهیه و تنظیم شده است.
ما در یک دوران ویژه به سر می بریم. در این دوران تغییراتی در شرایط کاری افراد رخ داده و می دهد که باعث می شود برخلاف گذشته بیشتر انسانها بیش از آنکه به سازمانهای بزرگ وابسته باشند به کار مستقل یا پیمانکاری روی بیاورند. آنها دیگر تمام وقت خود را در یک سازمان سپری نخواهندکرد، بلکه به فعالیتهای پاره وقت خواهند پرداخت. فقط کمتر از نیمی از نیروی کار در سازمانهای مختلف مشاغل تمام وقت «مناسب» به دست می آورند و باقی افراد کارکنان مستقلی هستند که تعدادشان سال به سال بیشتر می شود. بیشتر این افراد به این دلیل کارگر پاره وقت یا موقت هستند که یا خود می خواهند و یا جز این چاره دیگری ندارند.
اصولا ویژگی سازمانهای امروزی این است که آنها بر هسته ای از مدیران و کارگران ضروری استوارند که پیمانکاران خارج از سازمان و مستخدمان پاره وقت، آنها را یاری می دهند. البته این روش، شیوه جدیدی برای ساماندهی امور نیست، چرا که مقاطعه کاران بزرگ و کوچک طی نسلهای متمادی این کار را کرده اند. آنچه تازگی دارد رشد این شیوه از سازماندهی در حرفه‌های بزرگ و نهادهای بخش دولتی است که به دلیل ارزانتر بودن، درمیان آنها گسترش یافته است. این سازمانها به این نتیجه رسیده اند که گرچه راحت تر است که کارکنان خود را به صورت تمام وقت دراختیار داشته باشند، اما دراختیار داشتن تمام نیروی کار، نوعی اسراف در سازماندهی منابع انسانی ضروری است. لذا نگاه داشتن آنها در خارج از سازمان، به صورت کارکن مستقل یا در استخدام مقاطعه کاران متخصص و خرید خدمات آنها به هنگام نیاز ارزانتر تمام می شود.
براین اساس، سازمانهای امروزی از سه گروه مختلف مردم تشکیل شده اند که هرکدام از آنها انتظارات متفاوتی دارند و شیوه مدیریت بر آنها فرق می کند. آنها از حقوق مختلفی برخوردارند و به اشکال مختلف سازماندهی می شوند.
گروه اول را متخصصان، تکنسین ها و مدیران صاحب صلاحیتی تشکیل می دهند که وجودشان برای سازمان ضروری است. آنها حامل دانش سازمانی هستند که سازمان را از همتایانش متمایز می سازد، به طوری که اگر آنها از دست بروند، سازمان هم از دست خواهدرفت. بنابراین، ازنظر سازمان آنها ارزشمندند و باید باشند و جایگزین کردنشان دشوار است. سازمانها با دادن سکه های طلا، حقوقهای بالا، منافع حاشیه ای و اتومبیل های گرانقیمت آنها را بیش از پیش به خود نزدیک می کنند. درعوض از آنها انتظار می رود به سختی و با طی مسافتهای طولانی کار کنند و تعهد و انعطاف پذیری داشته باشند. 40 یا 45 ساعت کار در هفته برای این گروه نیست، معدودی از آنها از تمام مرخصی استحقاقی خود استفاده می کنند، و یا پیش از آنکه شب شود، خانه و خانواده خود را می بینند. از آنها انتظار می رود کارها را مطابق تمایل سازمان انجام دهند و درعوض، بیش از پیش حقوق خوب دریافت دارند. درنیتجه این وضع، آنها ازنظر سازمان، گران قیمتند و تعدادشان نیز کم است.
گروه دوم، پیمانکارانی هستند که با سازمان قرارداد می بندند تا کارها را انجام دهند. این گروه هم از افراد و هم از سازمان تشکیل شده اند. منظور از افراد یادشده، کارکنان متخصص یا تکنسین های مستقلی هستند که بسیاری از آنها در گذشته از مستخدمان اصلی سازمان بوده اند و نقش خود را در هسته اصلی ایفا کرده اند و اکنون ترجیح داده اند که جزو کارکنان مستقل باشند. منظور از سازمانها هم سازمانهایی هستند که از سازمانهای اصلی کوچکترند، ولی با وجود این، هسته ها و پیمانکاران فرعی خاص خود را دارند. آنها در قبال نتیجه ای که به دست می آورند، پول می گیرند و نه به ازای مدت زمانی که صرف می‌کنند، آنها حق الزحمه دریافت می دارند نه حقوق. پیامد این وضع واجد اهمیت است به این معنا که سازمان مرکزی می‌تواند کنترل خود را فقط ازطریق بررسی نتایج اعمال کند و نه ازطریق بررسی روشها، گروه سوم، نیروی کار انعطاف پذیر یا کلیه کارگران پاره وقت و موقتی هستند که رشد یابنده ترین بخش عرضه اشتغال را تشکیل می دهند.
این افراد، همان بازار کارند، بازاری که کارفرمایان آن طور که دوست دارند و هنگامی که نیاز دارند وارد آن می شوند، تا هرچقدر که می توانند پول کمتری بابت آن بپردازند (که البته این فلسفه کوته بینانه است).
این قبیل افراد باید جدی گرفته شوند، زیرا آنها کار پاره وقت یا موقت خود را انتخاب می کنند. آنها مهارتهایی دارند که می‌توانند افزایش یابند، می توانند تعهد به کار داشته باشند و قابلیتها و نیروهایی دارند که اگر از آنها خواسته شود می توانند ارائه دهند. آنها لزوما درپی به دست آوردن پست یا ارتقای مقام نیستند، آنها علایق و دلمشغولیهایی فراتر از شغل خود را دارند و لذا آمادگی پذیرش تشویقهای موردنیاز کارکنان هسته ای را ندارند. آنها بیشتر به یک شغل و گروه کاری متعهدند تا به مقام یا سازمان.
از آنجا که با این افراد به عنوان کارکنان موقت برخورد می شود، آنها نیز واکنشی موقتی از خود نشان می دهند. این نیروها، هیچگاه بلندپروازی کارکنان هسته ای را نخواهند داشت. آنچه آنها خواهانش هستند دریافت حقوق و برخورداری از شرایط آبرومندانه و برخورد مناسب و همراهانی خوب است. آنها شغل دارند نه مقام و نباید بیش از آنچه انتظار دارند، در جریانات امور سهیم باشند و نباید هم از آنها انتظار داشت که در پیروزیهای سازمان شادمانی کنند. آنها کمتر دل درگرو عشق سازمان می‌بندند و در فرهنگ آنها کار بیشتر، مستلزم و مستحق پول بیشتر است. چنین اشخاصی کارگران پیمانی هستند و انتظار دارند که با آنها پیمان منصفانه بسته و این پیمان محترم شمرده شود.
سازمانهای امروز که بدین ترتیب سازماندهی می شوند، معمولا به کسی وعده سمت نمی دهند. درعوض برای افراد فرصتهایی فراهم می کنند تا آنها تواناییهای خود را باور سازند و از بعضی فرصتها استفاده کنند که برایشان ایجاد می شوند. از این سازمانها، نمی توان انتظار داشت که بیش از این به فکر آینده افراد باشند و مراتب پیشرفت آنها را فراهم سازند. حال دیگر افراد باید به فکر خودشان باشند و به خاطر بسپارند که در این دنیای جدید، هرکس فقط به اندازه شغل فعلی خود خوب است و تضمینی برای آینده وجود ندارد. درچنین شرایطی، آموزش به نوعی سرمایه گذاری و تجربه گسترده به نوعی دارایی تبدیل می‌شود، مشروط براینکه این تجربه سطحی نباشد.
در این وضعیت، سازمانها دیگر افراد منفعلی را نمی پذیرند که به تعهداتشان عمل نمی کنند و افراد را در مشاغلی نگه نمی‌دارند که نیروهای جوانتر با دستمزدی معمولا پایین تر می توانند انجام دهند.
درعوض، خیلی از افراد هم از سازمانها به عنوان محلی برای کارآموزی استفاده می کنند و در دهه سی سالگی به صورت مستقل به عنوان کارفرما یا مشاور فعالیت خود را شکل می دهند و یا در پیمانکاریها، نقش یک متخصص را ایفا می کنند.
امروزه نه سازمانها و نه کارکنان به استخدام به عنوان مقوله ای مادام العمر نگاه نمی کنند. اکنون دیگر وضع فرق کرده است و افراد بدون اینکه تقصیری داشته باشند شغل خود را از دست می دهند. حال شرایط به گونه ای است که 10 درصد از جمعیتی که در سن کارکردن قرار دارند، فاقد کاری هستند که در ازای آن حقوق دریافت کنند و این رقم بالایی است. البته عده دیگری هم هستند که در زمره این 10 درصد نیستند، اما در فقر زندگی می کنند مثل بسیاری از کارکنان مستقل.
در یک جمع بندی، شرایط کاری را در قرن حاضر می توان چنین توضیح داد:
_ کارگران تمام وقت دائم، اقلیت نیروی کار را تشکیل می دهند؛
_ 70 تا 80 درصد از مشاغل، بیشتر به مهارتهای فکری نیاز دارند تا مهارتهای بدنی؛
_ افراد مستقل، درجهانی شدیدا رقابتی، با مازادی از نیروی کار جویای شغل روبه رو هستند؛
_ سازمانها بیش از پیش از افراد هوشمندی تشکیل شده اند که کارهای هوشمندانه ای انجام می دهند؛
_ افراد شاغل غالبا اطلاعاتی بیش از فرماندهان خود دارند و حس مسئولیت پذیری آنها برای انجام وظیفه چنان کامل است که به فرمان کسی برای انجام کار گوش نمی دهند، لذا باید آنها را متقاعد کرد؛
_ مدیران جدید برعکس مدیران قدیمی که عالم بر همه چیز بودند و می توانستند همه کارها را انجام دهند و هر مسئله ای را حل کنند، می خواهند بدانند که هر مسئله ای را چگونه می توان حل کرد و در این راه از ظرفیت کارکنان تحت مدیریت شان استفاده می کنند؛
_ به تدریج واژه مدیر از بین خواهدرفت و افراد به عنوان رهبر تیم، گردانندگان پروژه، هماهنگ کنندگان و یا به طورکلی مجریان فعالیت خواهندکرد.

مژگان
01-25-2010, 10:50 PM
«آرنولدندلر» یکی از کارآفرینان موفق و با سابقه است که شرکت «The Startup Business Doctor» را تاسیس کرده است. او و همکارانش به کارآفرینان تازه‌کار که کسب وکاری جدید به راه انداخته‌اند، خدمات مشاوره‌ای ارائه می‌کنند تا آنها بتوانند به کارشان رونق بخشند.


سال‌ها قبل، دوستی داشتم که بسیار باهوش بود، حافظه تصویری و کلامی فوق‌العاده‌ای داشت و توانسته بود تحصیلات دانشگاهیش را با نمرات ممتاز به اتمام برساند. همه فکر می‌کردند که او می‌تواند در آینده شغل موفقی داشته باشد و به چهره مطرحی در جامعه تبدیل شود.
تمامی ویژگیهای فوق بسیار مهمند و در موفقیت یک کسب و کار نقش دارند. اما سرانجام تمامی فرایندها و تکمیل آنها به دست این عوامل رقم نمی‌خورد. شاید شما هم در ابتدا فکر کنید که آن مرد جوان که آینده درخشانی پیش رو دارد می‌تواند برای دخترتان هم شوهر مناسبی باشد! کمی بعد از این که او دانشگاه را به پایان رساند، برای یک شرکت بزرگ و معروف که سالانه میلیون‌ها دلار درآمد داشت، شروع به کار کرد. صاحب این شرکت به روشی سنتی کار می‌کرد و تحصیلات آکادمیک اندکی داشت. در ضمن بسیار خسیس بود و به قول معروف آب از دستش نمی‌چکید! اما بسیار با تجربه بود و همه فوت و فن‌های کار را از بر می‌دانست. پس از اینکه دوست من مدتی در آنجا کار کرد به این نتیجه رسید که می‌تواند روند کار این مرد را تغییر دهد. او به واقع این کارها را انجام داد: او از رئیس این شرکت بزرگ وقت ملاقات خواست و سپس به دیدار او رفت. دوست تحصیلکرده من به رئیسش گفت که روش کار او درست نیست و راه خطایی را در پیش گرفته است. او پاراگرافهایی از کتاب هایی که در دانشگاه خوانده بود به این مرد سنتی نشان داد و با استناد به آن مطالب گفت که چطور باید یک کسب وکار را راهبری کرد.
رئیس با تجربه شرکت به او گفت: «مشخص است که تو جوانی درس خوانده هستی که تمامی مطالبی که آموزش دیده‌ای را به خوبی می‌دانی. اما من از تو سوالی می‌پرسم: اگر روش کار من اشتباه است، چطور توانسته ام این شرکت را 30 سال سرپا نگه دارم، میلیون ها دلار درآمد داشته باشم، خانواده‌ام را اداره کنم و فرزندانم را به دانشگاه بفرستم؟ و این در حالیست که من دبیرستان را هم تمام نکرده‌ام. من خودم پاسخ این سوال را می‌دهم. تفاوت بین من و تودر این است که تو به چیزهاییکه خوانده‌ای ایمان نداری و باور نمی‌کنی که اینها بتوانند تا نیل به موفقیت، تو را هدایت کنند. گاهی اوقات لازم است که خطر کنی، به نیروی درونت تکیه کنی تا بفهمی که چه چیز درست و کدام غلط است.از این که نکات آکادمیک را یادآور شدی متشکرم، اما اگر تو فقط به این نوشته‌ها معتقد باشی، ترجیح می‌ دهم به روش خودم ادامه دهم.»
من خودم قویا به ارزش و سودمندی تحصیلات واقفم و آن را تایید می‌کنم و به نظر من وقتی که کسی قرار است پزشک، وکیل یا حتی صاحب کسب و کار شود، تحصیلات رسمی و در سطوح بالا نقش مهمی دارند. وقتی که دانشجویی قرار است پزشک شود، باید مدتی نه چندان کوتاه در بیمارستان‌های
گوناگون و در بخش‌های درمانی مختلف به صورت کارآموز و کارورز کار کند تا تجربیات لازم را کسب کند. در کسب و کار قضایا کمی فرق می‌کند.
روش اداره یک کسب و کار را نمی‌توان به تمامی از لابه‌لای کتاب‌ها و متون دانشگاهی استخراج نمود. اگر من می‌خواستم تازه، کار مستقلی را شروع کنم به اصطلاح یک کارآفرین تازه کار بودم، از همان اول کار به تنهایی دست به کار نمی شدم. ابتدا مدتی نزد یک کارآفرین پیشرو و با سابقه شاگردی می‌کردم تا او مرا زیر بال و پرش بگیرد و بتوانم تجربیات لازم را کسب کرده و به عبارتی «فوت کوزه‌گری» را یاد بگیرم. این کارآموزی باعث می‌شود که ما با دنیای حقیقی کسب و کار و جریانات آن رو به رو شویم و از دنیای شسته رفته بازارهای موجود در متون و کتاب‌های مرجع رشته‌های مدیریت و بازرگانی خارج شویم. یا به قول معروف: «شنیدن کی بود مانند دیدن».

مژگان
01-25-2010, 10:51 PM
پیدا کردن شغل در دهکده جهانى هزاره سوم، کار آسانى است. البته اگر قبول کنید که کاریابى در این دوران، نیازمند استفاده از قابلیت هاى ارتباطى و اطلاع رسانى همین عصر است. اگر بخواهید روش هاى سنتى کاریابى و پیدا کردن یک شغل مناسب را دنبال کنید، شاید چند هفته سرگردان باشید و تنها صفحه نیازمندى هاى چند نشریه یا مراجعه به شمارى آژانس کاریابى شهرى، شما را ارضا کند. به هر حال هر کس روش خاصى را پى مى گیرد. اما بهترین روش ها کدام است، مسئله اى که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت.


• شغل مبتنى بر وب
کارفرمایان اینترنتى، شرکت هایى هستند که با تعریف شغل هاى خاصى که مبتنى بر وب است، کارمندان مختلفى را براساس موضوع پروژه جذب، و از آنها در مدت و روش خاص، بهره بردارى مى کنند. معمولاً این مراکز، روند کارى خود را در شبکه وب و از طریق آن دنبال مى کنند به گونه اى که برخى مذاکرات و حتى گردش هاى مالى و حقوقى پرسنل نیز، از طریق وب با کارت هاى الکترونیکى و ویدئو کنفرانس هاى دیجیتالى، پیگیرى مى شود. روش مدیریتى کارفرمایان اینترنتى، تا حدى شبیه روش مدیریتى خاصى است که از آن به عنوان شیوه مدیریت ماتریسى نام مى برند. در روش مدیریت ماتریسى، هر کارى براساس نوع پروژه و نوع وظیفه افراد تعریف مى شود و پس از پایان هر پروژه، ممکن است، افراد تحت استخدام، یا در جایى دیگر به کار گمارده شوند یا به طور کل، از کار بر کنار شوند و قرارداد آنها پایان یابد. در روش مدیریت ماتریسى، عدم تمرکز و سلسله مراتب مدیریتى به مقیاس روش هاى سنتى رعایت نمى شود و هدف مدارى کامل در آن مورد نظر است. مدیریت بر مبناى هدف یا (Management by Objective) که پیتر دراکر به آن معتقد است، در این نوع مدیریت محسوس است. کارفرماى اینترنتى، به مکان انجام کار، حالت زمانى و مکانى کارمندان خود، کارى ندارد و تنها نتیجه فرآیند کارى هر تیم را، از مدیر آن تیم درخواست مى کند. به این نوع کارفرمایان، کارآفرینان دیجیتالى مى توان اطلاق کرد. مفهوم Digital Entrepreneurship، آن نوع کارآفرینى در نظر گرفته مى شود که با استفاده از ابزارهاى آى تى، شغلى مرتبط با زمینه هاى آى تى را تعریف و در ظرف سایبرنتیکى وب، آن را پوشش و انجام مى دهد. مسائلى در زمینه تجارت الکترونیک، طراحى و توسعه صفحات وب، مدیریت الکترونیکى پروژه، آموزش از راه دور و مسائل مربوط به آن، روابط عمومى الکترونیکى، مسائل مربوط به دولت الکترونیک، بازى هاى اینترنتى، کنفرانس هاى اینترنتى و مثال هاى متعدد دیگر، به عنوان مولفه هایى است که در کارآفرینى دیجیتالى قابل تعریف و کاربرد است.
• کارآفرینان دیجیتال
شرکت هاى مطرح دنیا در زمینه کارآفرینى دیجیتال، شرکت هایى مانند گوگل، یاهو، ebay و حتى بى بى سى هستند. شرکت یاهو در پورتال الکترونیکى خود، که هزاران صفحه وب را در اختیار میلیون ها کاربر خود قرار داده است، صدها بخش اطلاعاتى و خدماتى را براى کاربران و مشتریان جهانى خود، فراهم کرده است. این پایگاه کارآفرین دیجیتالى، که به بیش از 10 زبان دنیا بارگذارى شده است، سالانه چند صد میلیون دلار درآمدزایى دارد و بیش از هزار کارمند در اقصى نقاط جهان، آن را مدیریت و هدایت مى کنند که برخى از آنها، فقط در استخدام شرکت و در خانه خود مشغول به کار هستند. تجارت هاى کوچک الکترونیکى که امروزه تحت نام e-Small Business تعریف مى شود، در پایگاه کار، رین یاهو، خود زمینه ساز بیزینس هاى دیگر است. البته امروزه با گسترش الکترونیکى بازارهاى سرمایه، بورس بازى الکترونیکى مانند آن چه هم اکنون در بازار فارکس www.forex.com مطرح است، زمینه ساز خوبى براى کسب و کارهاى مبتنى بر وب شده است. شما از طریق وب سایت بازارهاى بورس، مى توانید نمادهاى مالى شرکت هاى مختلف را بررسى و پس از طى یک دوره کلاس آموزشى و توانمندى فنى و تکنیکى در تحلیل بازار سرمایه، به خرید سهام و فروش آن به صورت الکترونیکى اقدام کنید. امروزه بورس بازى الکترونیکى، زمینه ساز پررنگ تر شدن فعالیت هاى کارگزاران الکترونیکى بورس نیز شده است. کارگزاران که واسطه خرید کاربران بورس هستند، کار خرید و فروش سهام را آسان کرده اند. همین کارگزاران بورس نیز زمینه ساز کارآفرینى جدیدى در دنیاى سایبر شده اند که در سال هاى آینده، نقش ارزنده خود را به طور فراگیرترى در اختیار کاربران وب قرار مى دهند. بنابراین مى توان نتیجه گرفت که کارفرمایان مبتنى بر وب، در ایجاد و خلق کارآفرینى دیجیتالى، موثر هستند و مى توان از طریق آنها، کسب و کارهاى مختلفى را در اختیار داشت. البته این فقط براى متخصصان آى تى نیست. شاید شما یک طراح قطعات ماشین باشید و بتوانید براساس نیازمندى شرکت تولید خودرو، طرح هاى مختلف را از طریق اینترنت ارسال و به صورت تصویرى با مدیر بخش طراحى شرکت مزبور در فلان کشور، به صورت مستقیم گفت وگو کنید یا در جلسه تیم طراحى آنها، حضور دیجیتالى داشته باشید. یا آن که به عنوان مهندس سیالات، بتوانید برخى از دروس این رشته را در دانشگاه مجازى فلان دانشگاه، به تعدادى دانشجو در تالار کنفرانس الکترونیکى دانشکده مجازى تدریس کنید. یا آن که مشاورى در زمینه تغذیه براى شبکه اینترنتى مدارس فلان شهر باشید. مهم آن است که تخصص شما از طریق قابلیت هاى الکترونیکى در اختیار کاربران در اقصى نقاط جهان قرار بگیرد. این زمینه را براى گسترش کارآفرینى دیجیتالى و کسب و کارهاى الکترونیکى و بالطبع، اشتغال زایى اینترنتى و در نهایت، کاریابى اینترنتى فراهم مى کند.
• کاریابى اینترنتى در ایران
کسب و کارهاى مبتنى بر وب در کشور، در 15 سال اخیر، آرام آرام در حال گسترش و فراگیرى است. گسترش ابزارهاى مبتنى بر فناورى اطلاعات و ارتباطات در کشور، در خلق بیزینس هاى الکترونیکى تاثیرگذار بوده اند. نمونه هاى کاریابى اینترنتى در ایران، اخیراً رو به افزایش است و این مسئله، نمایانگر نیازمندى جامعه در استفاده از خدمات کاریابى وبى در جامعه اطلاعاتى است. یکى از اقدامات ارزنده اى که در زمینه کاریابى وبى در سال هاى اخیر صورت گرفته است، برنامه هاى مربوط به سازمان همیارى اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاه ها است که زیر نظر جهاد دانشگاهى، صورت مى پذیرد.
در این پایگاه ها، با ارائه فرصت هاى شغلى در زمینه هاى مختلف، به کاربران امکان جست و جوى کدهاى موضوعى شغلى در نقاط مختلف کشور داده شده است و فرصت هاى استخدامى مراکز و نهادهاى وابسته به دولت نیز در آن درج شده است. این پایگاه هاى رسمى، ارزش اطلاعاتى شغلى بالایى در اختیار دارند و از این رو، جست وجوکننده، از اعتبار کد شغلى مربوطه تا زمانى خاص که در سایت اعلام شده است، مطمئن است. سایت اینترنتى www.iranjobs.com نیز بر همین منوال پایه گذارى شده است که مشاهده آن خالى از لطف نیست. البته در سایت ایران مانیا نیز مى توان به فرصت هاى شغلى مختلف دست یافت. اما رویکرد این پایگاه بین المللى است. براى کسب اطلاعات بیشتر به نشانى: www.iranmania.com/jobs مراجعه کنید. به سادگى پایگاهى متعلق به فارسى زبانان در اینترنت ایجاد شده است که استعدادیابى الکترونیکى را در دستور کار خود قرار داده است و از متقاضیان شغل مى خواهد تا CV خود را به این مرکز ارسال تا از فرصت هاى شغلى داخلى و خارجى آنها استفاده کنند. www.irantalent.com پایگاهى است که فقط به منظور معرفى این شیوه کاریابى اینترنتى معرفى مى شود و به طور کل، این مقاله مسئولیت صحت و سقم مطالب منتشر شده در این پایگاه ها را به عهده ندارد. سایت هاى کاریابى محلى اینترنتى بسیارى در کشور ایجاد شده اند که سایت کاریابى استان قم به نشانى: www.qom-market.com نمونه اى از این پایگاه ها به شمار مى رود. به خاطر حضور گسترده متخصصان و مهاجران ایرانى در بازار کار کشورهاى آمریکاى شمالى، پایگاه هاى کاریابى و مختلفى در این کشور ها، مورد استفاده خیل عظیم مهاجران ایران قرار گرفته است که از آنها مى توان به سایت: www.workopolis.com اشاره کرد. جنبه هاى مختلف کاریابى اینترنتى، فقط از طریق مراجعه به سایت هاى کاریابى نیست. بلکه برخى از کاربران با راه اندازى سایت هاى مشاوره و اطلاع رسانى در زمینه هاى گوناگون فنى و مهندسى و تجارى، به امور خاصى براى متقاضیان مى پردازند و خدمات اینترنتى ارائه مى دهند که به نوعى اشتغال زایى اینترنتى است. نمونه آن سایت هایى مثل: www.iranwebmarketing.com، www.ICCiran.com و... است که با ارائه خدمات و تخصص هاى خود، بازاریابى و اطلاع رسانى تجارى و فنى را در حوزه وب براى مشتریان خود به ارمغان مى آورند. امیدواریم در برنامه چهارم توسعه 5 ساله کشور، با گسترش مراکز کاریابى الکترونیکى و همت دولت به بارورى کسب و کار الکترونیک و خلق کارآفرینان دیجیتالى، بیکارى حدود 15 درصدى کشور، به رقم هاى تک رقمى مورد انتظار، با توجه به قابلیت هاى کسب و کار الکترونیکى، کاهش یابد.

مژگان
01-25-2010, 10:52 PM
آیا تا به حال توجه کرده اید که در هر فرهنگی تمایل براین است که اطراف خودمان را برای پیدا کردن راهبر جستجو کنیم ؟ این یک ضعف است . آیا زمان آن فرا نرسیده است که درون خودمان را جستجو کنیم تا ببینیم چگونه در قرن بیست ویکم می توانیم خود راهبری باشیم که می­خواهیم و به آن نیاز داریم ؟ من فکرمی کنم قطعاً رسیده است .



راهبری یعنی گفتن این که کارکنان چه کاری باید انجام دهند . کارکنان به مدیر به چشم یک قهرمان نگاه می کنند . مدیران در پیشبرد اهداف لازم اند تا مسائل پیش آمده را حل کنند،چون به تخصص تکنیکی آن ها نیاز است و می دانند چگونه از پس کارها برآیند.آن ها باید توان این را داشته باشند تا کشتی را در امواج خروشان به پیش ببرند! الگوهای سنتی کسب و کار در دنیای امروز به کار نمی آیند. امروزه همزمان با فرسایش الگوهای عصر صنعتی، قدرت ازفروشندگان به خریداران منتقل شده است. راهبری کسب وکار امروزه به یک استاد شعبده بازی و یک شنونده دلسوز نیاز دارد. او باید در امور کسب وکار فهیم ، دارای قدرت درک شهودی باشد .
راهبران باید بتوانند انرژی انسانی را به حرکت درآورده،آن را تنظیم کنند و به سوی یک هدف مشترک که همانا ایجاد ارزش بیشتر برای مشتری است جهت دهند تا یک شرکت سودده ایجاد کنند. شرکت هایی که مراتب بالا تری از رضایت مشتری و کارمند را دارا هستند .
من معتقدم در قرن بیست و یکم برای راهبران کسب وکار موفق هفت ویژگی وجود دارد :
· تفکر خلاق - انیشتین گفت " جهانی که خلق کرده ایم حاصل طرز تفکر ماست " . هیچ چیز در آینده بدون روش های بنیادی نو اندیشی تغییر نخواهد کرد . اگر بخواهیم دنیای جدیدی خلق کنیم ابتدا باید تفکر خود و زمینه های فکریمان را تغییر دهیم ٪٨٠ مردم واکنشی فکر می کنند. آن ها زحمت می کشند تا چیزی را برطرف کنند. (معمولاً یک مشکل را ! ) ٪٢٠ دیگر متفکران خلاق هستند آن ها عمل می کنند تا چیزی را به وجود آورند. (خلق کنند). متفکران خلاق از پرسش" چه امکانی وجود دارد ؟ "ترقی می کنند . متفکران واکنشی می پرسند " چه چیزی اشتباه است ؟ یا "چه کسی را باید سرزنش کرد؟ " متفکران واکنشی در واکنش و پاسخ به محیط زندگی می کنند . متفکران خلاق فراتر از محیط می روند .
مهارت بعدی برای راهبرکسب وکار، آمادگی برای تحول است . شخصی که آمادگی تغییر دارد، از تحول استقبال می کند. آن­ها مراحل تغییر و چگونگی اثرآن را بر اغلب کارکنان می دانند و در دخیل کردن کارکنان درآن، مهارت دارند . برخی از کارکنان در برابر تغییر مقاومت می­کنند زیرا آن­ها را مجبور می­کند از گوشه دنج خود بیرون آیند. یک راهبر می داند چگونه کارکنان را از کنج راحت خود با بزرگی و احترام بیرون آورد. او به افراد کمک می­کند به درک مشترکی از گذشته برسند و علت تغییر را دریابند. سپس با ارائه تصویری مثبت از آینده، از طریق فعالیت هایی که همه با آن موافق باشند، آن ها را در جهت درست حرکت می دهد
یک راهبر، معمار چشم اندازهای دور است. این وظیفه ابتدایی اوست تا محیط پویایی را بسازد که فرهنگ نامیده می­شود. فرهنگ روح تعهد است. راهبر یک فرهنگ پیشه­ی ماهر است . او پیکره محیطی را می­تراشد. کارکنان را تحریک ، تشویق و دعوت می کند تا بهتر از آنچه می توانند باشند . راهبر معمار می داند که توانایی خلق محیطی مغذی و چالش بر انگیز برای رشد کارکنان بسیار مهم تر از هر توانایی تکنیکی دیگری است .
· پیشرفت مداوم – راهبر امروزی به طورمنظم با عقاید کهنه به چالش برمی خیزد و نسبت به یادگیری و اعمال آن آموخته ها در دنیای واقعی پر شور و با حرارت است. او معمولاً سؤال مورد علاقه مرا می پرسد " چه کسانی چیزی را متفاوت از آنچه که برای من معمول است، انجام می دهند و چه چیزی می توانم از آن ها بیاموزم ؟ "
راهبر جدید با اصالت است . این که شما چه کسی و چگونه هستید به اندازه آنچه می دانید مهم است. خودتان را در بالاترین استاندارد ها نگه دارید. چیزی را که از خود انتظار ندارید از دیگران توقع نداشته باشید. دوستدار حقیقت باشید و حقیقت را بگویید. محترم ترین راهبران آنانی هستندکه در تمام کارهایشان راستگو، بی­پرده و شفاف اند .
مربی– یک راهبر باید مربی باشد و نه یک توصیه گر . او باید فضا را برای اتفاقاتی که می افتد باز بگذارد. گفته می­شود وقتی راهبران به وظیفه خود به درستی عمل کنند کارکنان باور می کنند که کار را خودشان انجام داده اند. راهبران باید به کارکنان کمک کنند تا به مسائل از زاویه دیگری نگاه کنند، سؤالاتی را مطرح نمایند که کارکنان به یادگیری تشویق شوند.
راهبر یک انسان دور اندیش است . به وضوح مستند است که راهبران دور اندیش در بسیج پتانسیل بشری موفق هستند. یک دوراندیش برای جهت­مندی انرژی ها، مرکزیت ایجاد میکند. اهداف واضح با چارچوب معین کارکنان را به تصمیم گیری و تلاش وا می­دارد. امروزه نیاز به شیوه ی جدید در راهبری به طور مشخص احساس می شود . به سبک وسیاق خودتان به دقت بنگرید و ببینید آیا برای زندگی و راهبری در قرن بیست و یک آماده هستید یا نه .

1-(جوانا برندی) نویسنده ای موفق است .از او کتاب های آموزش هنرمدیریت و برترین شیوه های جذب و نگه داری مشتری ، 101 راه برای شاد بودن،21عنصر ضروری در عکس العمل ها در دست است.

مژگان
01-25-2010, 10:53 PM
10 Mistakes that Reduce Profitability

به عنوان یک مربی و مشاور فروش و بازاریابی، در تجربه حرفه­ای خود این فرصت را داشته­ام که با تعدادی از صاحبان کسب و کارهای کوچک در موضوعات مختلف مربوط به فروش و بازاریابی کار کنم. صاحبانی که تلاش می­کنند تا کسب و کارشان را شناور نگه دارند و علی رغم تلاش های فراوان، نمی توانند کسب و کار خودرا بخوبی رونق بخشند.اشتباهات متداول آنها عبارتند از:



- اشتباه شماره 1: بازاریابی نامناسب. هنگامی که شما تصمیم به راه­اندازی یک کسب و کار می­گیرید به همان اندازه نیز به بازاریابی و فروش محصولات و خدمات آن فکر کنید. اگر چه غیر ممکن نیست، اما شروع یک کسب و کار بدون بازاریابی هماهنگ دشوار است.
راه­حل: در هر زمان ­به فکر بازاریابی محصولاتتان باشید.

-اشتباه شماره 2: در اصرار کردن برای فروش مردد هستند.و به همین دلیل بسیاری از فرصت های
سودآور را از دست می هند. آن­ها بیش تر نگران این هستند که دیگران راجع به آن­ها چه فکر می­کنند تا اینکه به فکر درآمد کسب و کار خود باشند. اگر اصرار کردن برای فروش را مشکل می­دانید، مطمئن باشید که نخواهید توانست به حداکثر سوددهی برسید.
راه­حل: اصرار برای فروش را تمرین کنید.

- اشتباه شماره 3: آن­ها در جنبه­هایی از کسب و کار که اغلب نیاز به کمک دارند، تقاضای کمک نمی کنند. بیشتر صاحبان کسب و کار در یک حوزه بخصوص توانمند هستند اما خواه از روی ضرورت یا بی­توجهی اکثرا کار در محدوده­ای کار می کنند را که جزء توانایی آن­ها نیست. هنگامی که کسب و کار
آن طور که باید پیش نمی­رود، در کمک گرفتن تعلل می­کنند یا آن را به تأخیر می­اندازند. باید بدانید که بهره کمتر از بهره ماکزیمم ممکن ، به معنی پولی است که از جیبتان رفته است.
راه­حل: از مشورت یک کارشناس، وکیل، حسابدار یا سایر خدمات حرفه­ای قبل از اینکه واقعاً به آن نیاز پیدا کنید بهره­ بگیرید.

- اشتباه شماره4: مشتریان قبلی خود با به سهولت از دست می دهند. اینکه که یک مشتری اولیه را فعال کنید بسیار ساده­تر است تا یکی جدید را جذب کنید. اگر مشتری­های گذشته را با اصول منظمی پیگیری نکنید در حال کاهش پتانسیل سوددهی خود هستید.
راه­حل : یک برنامه منظم برای پیگیری مشتری را طرح و توسعه دهید.

-اشتباه شماره 5: به طور منظم به هزینه­های خود رسیدگی نمی­کنند. صاحبان کسب و کار باهوش و زرنگ به طور منظم هزینه­های کسب و کار خود را ارزیابی کرده و راه­هایی را برای کاهش هزینه­ها بدون فدا کردن کیفیت پیدا می­کنند. اگر به تازگی تحلیل هزینه را انجام نداده­اید ممکن است بیش از آنچه که باید، پرداخت کرده باشید که این سوددهی شما را کاهش خواهد داد
راه­حل: حداقل هر سه ماه یکبار هزینه­ها را مرور کرده و برای تعدیل آن به صورت مقتضی وارد عمل شوید.

- اشتباه شماره6: مبالغ زیادی را برای اجناس خوش رنگ و لعاب و مشتری پسند خرج می­کنند و انتظار دارند که کسب و کارشان بدون هیچ تلاش اضافه­ای به جریان بیفتد. افزودن بروشورهای خوش ظاهر و اجناس مشتری­پسند تنها برای فعال کردن انواع بازاریابی از قبیل ملاقات با مردم، تماس با مردم و صحبت با آنها خوب است.
-کارت­های ویزیت و بروشورها، هرچند زیبا، جایگزین تماس مستقیم نمی­شوند. اگر به جای بازاریابی مستقیم، برای اجناس بازاری زرق و برق­دار پول خرج می­کنید کمتر از آنچه می­توانید، سودده خواهید بود.
راه­حل: سعی کنیدبروشورهای زرق و برق­دار را در فرصت ممکن مستقیماً به دست مردم بدهید.

- اشتباه شماره 7: زمان گران­بها را صرف فعالیت­های بدون بازده می­کنند. (مانند شمارش پول و ...). اگر شما اکثر روزتان را به انجام کارهایی که عموماً اداری هستند یا می­توانند به آسانی توسط شخص دیگری انجام شوند، می­گذرانید، سوددهی خود را کاهش می­دهید.
راه­حل: زمانتان را تقسیم­بندی کرده و حساب کنید به ازای هر ساعت چه مقدار درآمد داشته­اید. اگر بخش عمده وقتتان را صرف کارهای اداری می­کنید، یک همکار استخدام کنید.

- اشتباه شماره 8: کمتر از آنچه تمایل دارند، مطالبه می­کنند. به نظر می­رسد که این چالش بخصوص برای مشاوران و مربیان که خدمات ارائه می کنند وجود دارد. بنابراین معمولا فقط کمی بیش­تر از هیچ پول درمی­­آورید. کارکردن در ازای مبلغ خیلی کمی بعد از مدتی می­تواند شما را درمانده و رنجیده کرده و سوددهی شما را متوقف کند.
راه­حل: عهد کنید در فرصت بعدی، بهای کامل را طلب کنید و اینکار را انجام دهید.

- اشتباه شماره9: هرگز یا به ندرت از تکنولوژی که می­تواند در زمان و تلاش صرفه­جویی کند، استفاده می­کنند. به عنوان یک دارنده کسب و کار، شما زمان و انرژی ثابتی در اختیار دارید که باید با آن بهره خود را ماکزیمم کنید. تکنولوژی به شما کمک می کند تا این کار را به شکل پاسخگوهای خود کار، پست صوتی، ارتباطات بی­سیم اینترنت، نرم افزار بازشناسی کلام و نظایر آن انجام دهد. همه این ابزارها طراحی شده­اند تا در زمان و تلاش شما صرفه­جوئی شود. اگر در کسب و کار خود از تکنولوژی مناسب بهره نمی­گیرید، احتمالاً آن طور که باید سودده نیستید.
را راه حل: به دنبال راه­هایی باشید که مراحل کسب و کارتان را با استفاده از تکنولوژی کم خرج مؤثر­تر کند.

-اشتباه شماره 10: در کسب و کار طرفدار طرح­ها یا مدل­های قدیمی هستند. اگر روش کسب و کارتان به روز ننمایید با کاهش مداومی در سوددهی خود مواجه خواهید شد.
راه­حل: به جلسه­ها و کنفرانس­هایی که شما را در مسیر هدف کسب و کارتان قرار می­دهد توجه کنید. وسایل جدید را برای کسب و کارتان به کار بگیرید و برنامه کسب و کار خود را حداقل هر دو سال یکبار به روز کنید.
اگر درصدد بهبود سوددهی کسب و کار خود هستید راه­حل­های پیشنهادی برای این ده اشتباه متداول را به کار بگیرید. این راه­حل­ها در مجموع به شما کمک می­کنند که پول بیشتری در بیاورید و در کسب و کار خود تفریح بیشتری داشته باشید. امتحان کنید و نتیجه را ببینید.