PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آينده هوش مصنوعي



Y@SiN
01-25-2010, 12:38 PM
آينده هوش مصنوعي
http://pnu-club.com/imported/2010/01/77.gifhttp://pnu-club.com/imported/2010/01/78.gif


آینده‌نگری

رؤياى طراحان اوليه رايانه از بابيج تا تورينگ، ساخت ماشينى بود كه توانايى حل همه مسائل را داشته باشد. ماشينى كه در نهايت ساخته شد و به نام رايانه در دسترس همگان قرار گرفت تنها توانايى حل دسته اى از مسائل خاص و محدود را داشت، اما نكته اينجاست كه همه مسائل از نظر طراحان اوليه رايانه چه مى توانست باشد؟

به طبع چون طراحان اوليه رايانه همگى منطق دان و رياضيدان بودند، منظورشان همه مسائل منطقى و محاسباتى بود از اين رو عجيب به نظر نمى رسد كه فون نيومان سازنده نخستين رايانه، در حال ساخت اين ماشين اعتقاد داشت كه براى داشتن ماشينى هوشمند شبيه به انسان راه حل نهايى استفاده از منطق نيست بلكه كليد نهايى حل اين مشكل رازى نهفته در دانش ترموديناميك است.


* تاريخ هوش مصنوعى


هوش مصنوعى علمى است بسيار جوان و روبه رشد. شروع هوش مصنوعى به سال ۱۹۵۰ بازمى گردد يعنى زمانى كه آلن تورينگ مقاله خود را درباره ساخت ماشين هوشمند به رشته تحرير درآورد. در اين مقاله تورينگ روشى را براى تشخيص هوشمندى ماشين ها پيشنهاد داد.
روش پيشنهادى تورينگ بيشتر شبيه به يك بازى بود بدين نحو كه يك انسان و يك ماشين روبروى هم و پشت پرده اى قرار مى گرفتند. ماشين بايد با طرح سؤالاتى از انسان او را وادار به پذيرش هوشمند بودن خود مى كرد. روش پيشنهادى تورينگ به شرح زير است: فرض كنيد كه انسانى در يك سمت ديوارى قرار دارد و توانايى برقرار كردن ارتباط به صورت تله تايپ با آن سوى ديگر ديوار را دارا باشد. مكالمه اى ميان دو نفر انجام مى شود اگر پس از پايان مكالمه به آن شخص گفته شود كه در طرف مقابلش نه يك انسان بلكه يك ماشين قرار داشته كه پاسخ او را مى داده است و اين امر بدون پى بردن شخص نسبت به هويت واقعى طرف مقابل انجام شود مى توان آن ماشين را ماشينى هوشمند قلمداد كرد.
نقطه آغاز علم هوش مصنوعى را مى توان به بعد از جنگ جهانى دوم نسبت داد، در آن زمان واينر با توجه به مسائل سايبرنتيك زمينه را براى پيشرفت هوش مصنوعى به وجود آورد و سپس در سال ۱۹۵۰ تورينگ آزمايش بالا را براى اثبات هوشمند بودن يك ماشين پيشنهاد داد و سپس در سال ۱۹۵۶ گروهى از علاقه مندان به هوش مصنوعى در كالج دارتموت گرد هم آمدند و تحقيقات وسيعى را براى هوش مصنوعى آغاز كردند.
دهه ۱۹۶۰ را مى توان دهه توسعه و پيشرفت تحقيقات در زمينه هوش مصنوعى ناميد. در اين سال ها بود كه با تلاش هاى دانشمندان هوش مصنوعى، برنامه هاى بازى شطرنج و ربات هاى هوشمند پا به عرصه گذاشتند و پس از آن هر سال پله هاى پيشرفت و ترقى خود را پيمودند.


* جان مك كارتى


پروفسور جان مك كارتى در سال ۱۹۲۷ در شهر بوستون متولد شد. وى درجه كارشناسى ارشد خود را در رشته رياضى در سال ۱۹۴۸ از انستيتو كاليفرنيا و مدرك دكتراى خود را از دانشگاه پرينستون در سال ۱۹۵۱ دريافت كرد. او با ادامه تحصيل در رشته علوم كامپيوتر موفق به دريافت درجه استادى در اين رشته، از دانشگاه استنفورد شد و از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ سرپرستى آزمايشگاه هوش مصنوعى دانشگاه استنفورد را برعهده داشت.
مك كارتى كه از جمله بنيان گذاران هوش مصنوعى به حساب مى آيد، در زمان مطالعات خود درباره اين علم زبانى را براى توصيف و توسعه هوش مصنوعى با عنوان list processing يا همان LISP ابداع نمود. اين زبان تا سال ۱۹۵۸ از سوى همكاران كارتى در دانشگاه MIT توسعه داده شده و در اين سال به عنوان يك زبان كامل وارد دنياى برنامه نويسان شد.
مك كارتى و همكارانش معتقد بودند كه مى توان كارى كرد كه ماشين نيز داراى هوش باشد و اين هوش همانند هوش انسانى باشد و LISP زبانى است كه مى تواند اين هوش را به وجود بياورد.


* LISP


زبان هاى lisp و prolog زبان هايى هستند كه براى طراحى و برنامه نويسى هوش مصنوعى بر روى ماشين ها، بيش از ديگر زبان ها كاربرد دارند. Lisp زبانى است كه بيش از ديگر زبان ها در آمريكا رواج دارد و prolog بيش تر به وسيله اروپايى ها و ژاپنى ها مورد استفاده قرار مى گيرد. Lisp داراى انعطاف بيشترى نسبت به زبان prolog است و در مقابل طراحى prolog سطحى بالاتر نسبت به Lisp دارد.


* هدف هوش مصنوعى


همه افرادى كه نخستين گام ها را در راه معرفى و شناخت هوش مصنوعى برداشتند به دنبال يك هدف بودند و آن نيز رساندن سطح هوش مصنوعى به سطح هوش انسانى بود. اما امروزه مى دانيم كه مطالعه و بررسى در زمينه هوش و درك مكانيزم آن بسيار پيچيده است، هم اكنون مى توان موضوع هوش را از دو ديدگاه متفاوت مورد بررسى قرار داد:


۱- آگاهى از جهان اطراف چگونه حاصل مى شود و چه طور مى توان از حقايق و كشفيات نتيجه گيرى هوشمندانه اى به عمل آورد؟
۲- كشف و شهود آگاهانه به اين معنا كه براى رسيدن به هدفى مشخص هزاران راه و بيراهه وجود دارد كه با استفاده از هوش مصنوعى مى توان راه را از بيراهه تشخيص داد.


* هوش مصنوعى و هوش انسانى


در شبكه ارتباطى مغز انسان سيگنال هاى ارتباطى به صورت پالس هاى الكتريكى وجود دارد. جزء اصلى مغز نرون است كه از ساختمانى سلولى و مجموعه اى از شيارها و خطوط به وجود مى آيد كه اين شيارها محل ورود اطلاعات به نرون هاست و خطوط نيز محل خروج اطلاعات از نرون است.
محل اتصال نرون ها به يكديگر را سيناپس مى گويند كه مانند دروازه اى براى ورود و خروج اطلاعات (Data) عمل مى كند، اگر واكنش هاى نرون ها به پالس هاى متفاوت هماهنگى كامل داشته باشند اتفاق هاى مهمى در مغز انسان رخ داده است.
گروهى از دانشمندان هوش مصنوعى كه رويكرد مدل مغزى را دنبال مى كنند، شكلى از مدارهاى الكترونيكى را طراحى كرده اند كه تاحدودى شبيه شبكه مغز انسان است ، در اين ساختار هر گروه به تنهايى خود يك پردازنده (CPU) است ولى رايانه هاى معمولى تنها توانايى داشتن بيش از چند CPU را به صورت هم زمان ندارند. هدف از راه اندازى اين شبكه عصبى رايانه اى طراحى مكانيسمى است كه مانند مغز انسان توانايى يادگيرى داشته باشد. سامانه شبكه عصبى اين كار را از راه ارزش گذارى كمى براى ارتباطات سيگنال ها بين نرون ها انجام مى دهد كه اين مكانيسم ارزش گذارى به وسيله مقاومت ها با تقويت يا تضعيف پالس ها انجام مى شود.
باتوجه به تعداد زياد نرون ها در شبكه عصبى خرابى تعدادى از آنها تأثير چندانى بر عملكرد سامانه ندارد تاكنون چند سيستم آزمايشى با استفاده از اين اصول طراحى و ساخته شده اند.


* ويژگى هاى هوش مصنوعى


ماشين هايى كه به عنوان ماشين هاى هوشمند شناخته مى شوند توانايى فكر كردن بدون نياز به انسان را دارد و اين به دليل وجودخصلت هوش مصنوعى Artificial Intelligence دراين گونه ازماشين هاست. ماشين ها تنها در صورتى يك ماشين باهوش شناخته مى شوند كه داراى قابليت هاى خاصى باشد كه يكى از اين ويژگى ها شناخت از وجود خود است كه تاكنون ماشينى كه اين توانايى را به طور كامل داشته باشد به وجود نيامده است، ويژگى بعدى ماشين هاى هوشمند توانايى شناخت محيط پيرامون خود است كه اين امكان در برخى از ماشين هاى هوشمند امروزى كه با نام «ربات هاى امدادگر» شناخته مى شوند وجود دارد، ويژگى بعدى در ماشين هايى كه داراى هوش مصنوعى هستند توانايى نشان دادن عكس العمل در مقابل كنش هاى حاصل از محيط است كه اين امكان نيز در ربات هاى هوشمند امروزى و در دسته خاصى از آن ها باعنوان «ربات هاى كاوشگر» فراهم آمده است.


* كاربردهاى هوش مصنوعى

از كاربردهاى هوش مصنوعى مى توان به موارد زير اشاره كرد:
۱ـ طراحى نرم افزارهاى هوشمند: اين گروه از نرم افزارها براى انجام كارهاى تخصصى طراحى شده اند و داراى توانمندى هاى بالايى نيز هستند، پشتوانه اين گونه از برنامه ها وجود يك بانك اطلاعاتى (Data Base) قوى براى پاسخگويى به پرسش هاى مختلف كاربران است. نمونه هايى از اين گونه از نرم افزارها نيز، نرم افزارهايى است كه در آزمون هاى استخدامى و دانشگاهى مورد استفاده قرار مى گيرد.
۲ـ طراحى بازى هاى هوشمند: زمانى كه شما در حال انجام يك بازى رايانه اى هستيد، دشمنان شما از هوش كافى برخوردارند. اگر شما به آن ها شليك كنيد آن ها اقدام به فرار كرده و يا با مقابله به سوى شما شليك خواهند كرد. اين فرآيند نيز به دليل وجود هوش مصنوعى در دشمنان شماست كه آن ها را به واكنش نسبت به شما برمى انگيزاند.
۳ـ طراحى ربات هاى هوشمند: كاربرد عمده ديگر هوش مصنوعى در طراحى ماشين ها به نسبت هوشمند است. ماشين هايى مانند ربات هاى كاوشگر و ربات هاى امدادگر.
در ربات هاى امدادگر، ربات بايد در محدوده مورد نظر به دنبال مصدومان حادثه بگردد و پس از يافتن آن ها كمك هاى مورد نياز را در اختيار آن ها قرار دهد كه اين خود نياز به داشتن شناخت از محيط دارد. دسته ديگر ربات ها يعنى ربات هاى كاوش گر بايد به دنبال قطعه مورد نظر در مكانى خاص باشند و يا مسيرى را كه از پيش تعريف شده است دنبال كنند كه اين نيز نيازمند داشتن هوش مصنوعى در اين دسته از ربات ها است.
* نتيجه


هوش مصنوعى هنوز راه درازى در پيش دارد، شبكه سازى عصبى كه در سال هاى گذشته شاهد تغييرات عمده اى نيز بوده است هر روز به دوران رشد و بلوغ خود نزديك تر مى شود.
به عنوان مثال پژوهشگران پيش بينى مى كنند كه به كمك فناوى نرم افزارى جديد شبكه هاى عصبى بتوان پيش بينى هاى بسيار دقيقى از بازار سهام به عمل آورد و پيش بينى هاى دقيق ترى مانند مكان فيزيكى سياره ها درسال هاى آتى و اوضاع كره زمين از نظر شرايط زيست محيطى و غيره نيز ميسر خواهد شد.
امروزه نگرش تاز ه اى نسبت به هوش مصنوعى به وجود آمده است كه در بسيارى از آزمايشگاه ها در حال بررسى است. پژوهشگران سعى مى كنند دريابند آيا مجموعه اى از ربات هاى نيمه هوشمند مى توانند يك هوش جمعى ايجاد كنند به نحوى كه هوش جمعى حاصل از هوش اعضاى تشكيل دهنده اين مجموعه بيشتر باشد؟

Y@SiN
01-25-2010, 12:42 PM
هوش مصنوعى
(هوش مصنوعى) شاهد خوبى بر این مدعاست كه چگونه گاهى اوقات ، دانش خیلى آرامتر از آنچه پیش بینى كرده ایم، حركت مى كند. برخى در آغاز اختراع كامپیوترها ،معتقد بودند كه ما سرانجام توانسته ایم ابزارى را در اختیار بگیریم كه میتواند مشكلات ذهنى را حل كند، اما كاملاٍ اینگونه نبوده و هر چند در طول سالهاى اخیر با نسل جدیدى از ماشینهاى هوشمند مواجه شده ایم، اما نتایج آنگونه كه انتظار مى رفت نبود. كامپیوترهایى كه در گذشته بر ما تاثیر بسیار زیادى مى گذاشتند، در حال حاضر دیگر چندان تاثیر گذار نیستند و ما به دنبال این هستیم كه چه مشكلاتى بر سر راه هوش مصنوعى(هوش مصنوعى) قرار دارد.هوش مصنوعى مهندسى الهام گرفته از زیست شناسى است، آنگاه كه ما به حیوانات و به انسانها نگاه مى كنیم و مى خواهیم ماشین هایى بسازیم كه آنچه آنها انجام مى دهند را انجام دهند.ما ماشینهاى را مى خواهیم كه قادر باشند مانند انسانها و حیوانات یاد بگیرند، بفهمند، صحبت كنند، استدلال كنند و در یك كلام «هوشیار» باشند.


تاریخچه پیچیده هوش مصنوعى
هوش مصنوعى كارش را با نوعى زیست شناسى مصنوعى آغاز كرده است ، با نگاه كردن به زندگى جانداران و گفتن اینكه … آیا ما مى توانیم اعمال آنها را توسط ماشینها مدل سازى كنیم؟…فرض بر این بوده است كه موجودات زنده ، سیستمهایى فیزیكى هستند كه ما آنها را مورد آزمایش قرار مى دهیم تا ببینیم در كجا مدل سازى آنها براى ما مفید است و در كجا مناسب نیست. زیست شناسى مصنوعى به سیر تكامل سیستمهاى فیزیكى، فرآیند رشد از كودكى تا بلوغ، تركیبات داخلى عصبى واین قبیل مسایل مى پردازد. یك زیر مجموعه از زیست شناسى مصنوعى ، نوعى جانور شناسى مصنوعى است كه رفتارهاى حركتى، بینایى ، آموزشهاى زبان شناسى و برنامه ریزى و غیره را مورد توجه قرار مى دهد. زیر مجموعه بعدى آن ، روانشناسى مصنوعى است كه به رفتارهاى بشرى در آنجا كه با استدلال ، زبان و سخنورى ، تمدنهاى اجتماعى و همه مسایل فلسفى مانند حس هوشیارى ، آزادى وغیره سر و كار دارد، مى پردازد. مردم با اعمالى مانند انجام محاسبات ریاضى پیچیده واجراى یك بازى خوب شطرنج تحت تاثیر قرار مى گیرند، اما در مقایسه با آن ، توانایى راه رفتن چندان مهم به نظر نمى رسد. شما نمى توانید با افتخار به دوستانتان بگویید: «نگاه كنید ، من دارم راه مى روم.» چون آنها هم مى توانند مثل شما راه بروند.بنابراین مشكلاتى كه یك كودك نو پا هر روز با آن دست به گریبان است، به نظر خسته كننده و بسیار پیش پاافتاده مى آید. بنابراین به نظر مى رسد پیچیده ترین مشكلات، آنهایى است كه نیاز به اندیشیدن دارد، مانند شطرنج و اثبات قضیه هاى ریاضى. اما آنچه در ۵۰-۴۰ سال اخیر اتفاق افتاده است، این بوده كه چیزهایى از قبیل بازى شطرنج به طورى باور نكردنى براى كامپیوترها آسان شده است، در حالیكه ثابت شده است آموزش راه رفتن و حركت كردن بدون افتادن، براى یك كامپیوتر بسیار مشكل است. اعطاى توانایى داشتن احساسات و چیزهاى ناملموس دیگرى كه بیشترین رفتارهاى هوشمند انسانى را طلب مى كند، به ماشینها، بسیار مشكل است. بنابراین حیوانات و كودكان شاید الگوى مناسب و متقاعد كننده اى براى هوش مصنوعى باشند. میلیونها سال طول كشیده تا سیر تكامل میمونها كامل شود و تنها چند میلیون سال طول كشیده است تا همه چیزهایى كه ما تحت تاثیر آنها قرار داریم پدید بیاید و ممكن است الگو بردارى از اعمال ساده وروزمره موجودى زنده به نظر ساده بیاید.
•هوش مصنوعى جدید و هدف گذارى جدید
تحولى در زمینه هوش مصنوعى ، با نامهایى از قبیل زندگى مصنوعى (al) و رفتارهاى تطبیقى به وجود آمده است كه به ترتیب تلاش مى كنند تا دوباره هوش مصنوعى را در مفهوم زیست شناسى مصنوعى و جانورشناسى مصنوعى قرار دهد.
در اینجا راهكار اصلى این است كه ، ما بیشتر نیاز داریم تا لایه هاى حیوانى رفتارهاى بشرى را بشناسیم و بفهمیم، قبل از آنكه بتوانیم رویاى هوش مصنوعى را در ایجاد هوشى كامل و متقاعد كننده تحقق بخشیم. هوش مصنوعى، هنوز و مثل همیشه توسط مدلهاى علمى آموزشى رو به پیشرفت است . تلاش هاى بسیار زیادى توسط افرادى مانند راجر پنرز و جرالد ادلمن ، انجام شده است، تا هوش مصنوعى را تكذیب كنند و نشان بدهند اجراى آن غیر ممكن است . اما هیچ یك از این تلاش ها تا كنون به نتیجه نرسیده است و این تنها به خاطر عدم توافق با تحلیلگران فلسفى آنها است و همچنین شاید به این علت است كه آنها نتوانستند الگوى منطقى و جایگزینى تهیه كنند. پیشرفت ما در علم ، از ساختن اشیا و اجراى آزمایشها حاصل مى شود و خروج ماشینهاى جدید و عجیب از آزمایشگاه هاى هوش مصنوعى ، ابدا پایان نیافته است. بر عكس، اخیرا توسط دستاوردهاى بیولوژیكى جدید تقویت شده است.
در حقیقت هدف گذارى قدیمى احیا شده است. پروفسور كوین وارویك اخیرا پیش بینى كرده است كه روشهاى جدید ما را به هوش مصنوعى در سطح بشرى هدایت مى كند. من و بسیارى دیگر مانند من در هوش مصنوعى جدید، تصور مى كنیم كه هنوز هوش مصنوعى در مرحله »فیزیك پیش از نیوتن» است؛ و علت این است كه راه مشخصى براى رسیدن به هوشى در سطح بشرى ، از طریق ربات هاى بى مصرف قدیمى و برنامه هاى نرم افزارى شكننده كه ما امروزه در اختیار داریم، وجود ندارد. یك سرى كنكاشهاى علمى عمیق لازم است. آنچه كه ما تلاش مى كنیم تا در نسل بعدى انجام دهیم ، این است كه بفهمیم مسایل ضرورى و مهم ، كدام ها هستند.
• ممكن است هرگز اتفاق نیفتد اما نه به آن دلیلى كه شما فكر مى كنید
من فكر مى كنم افرادى كه فكر مى كنند رباتها دنیا را پریشان مى كنند ، باید به كنفرانس هاى رباتیك بروند و ببینند كه چگونه رباتها تلاش مى كنند تا فقط راه بروند! آنها به زمین مى خورند ، به دیوارها بر خورد مى كنند و با پاها یا چرخهایشان در هوا معلق هستند. آنها بیشتر درمانده هستند تا تهدید آمیز. آنها واقعا شیرین هستند. من یك بار در آزمایشگاه رباتیك mit بودم و به cog ، آخرین رباط رادنى بروك ، نگاه مى كردم . شبیه انسان بود ، اما پا نداشت، یك پیكره از نیم تنه به بالا ، با دو چشم و....من آن را در یك بعدازظهر یكشنبه در آزمایشگاهى تاریك دیدم كه همه به خانه هایشان رفته بودند و من برایش واقعا احساس تاسف كردم. اگر شما به فرق بین این موجود وآنچه بیشتر جانداران در زندگى شان تجربه مى كنند، كه توسط گروهى از بزرگسالان در احاطه هستند و كنار پدر و مادرشان رشد مى كنند كه دایم مراقب آنها هستند، توجه كنید،آن وقت متوجه مى شوید كه این سیستمهاى مصنوعى نوعى زندگى هاى بسیار محدودى دارند. بحثى كه من بیان مى كنم این است كه ممكن است براى سیستم هاى هوش مصنوعى محدودیتهایى وجود داشته باشد ، اما نه به دلیل فرضیه …هوش مصنوعى نیرومند غلط است… ، بلكه به دلایل دیگرى. شما نمى توانید انتظار داشته باشید كه هوشمندهاى مصنوعى منفرد و منزوى ، تنها در آزمایشگاهها ، بسازید؛ مگر اینكه این موجودات بتوانند فرصت داشتن فرهنگ وتمدنى را داشته باشند كه كنشهاى اجتماعى آنها را با چیزهایى كه شبیه شان هستند، تعریف كند. اما ما نمیتوانیم میلیونها از این روباتها را بسازیم و این امكان را براى آنها فراهم كنیم كه تمدن، زبان و اجتماعات ابتدایى خود را توسعه دهند. ما نمى توانیم، زیرا زمین قبلا پر شده است.
•بنابراین چه اتفاقى مى افتد؟
در سى سال آینده كه انواع جدیدى از ماشینهاى القا شده از حیوانات (كه بسیار آشفته تر و غیر قابل پیش بینى تر از آنچه تا كنون دیده ایم خواهند بود) به وجود آیند، چه اتفاقى خواهد افتاد؟ این ماشینها در طول زمان ، در جهت هماهنگ با ما ودنیا ، تغییر خواهندكرد. این ماشینهاى صامت وشبه حیوان، هیچ شباهتى به انسان ندارند، اما به تدریج شبیه نوعى جانور عجیب ونا آشنا خواهند شد. ماشینهاى شبه جانور چه مشكلاتى خواهند داشت؟ نوعى از مشكلات كه ما با آنها مواجه هستیم ، مقدارى خطا و اغتشاش و نویز است. تمركز ویژه بر روى رفتارهایى خواهد بود كه آموزش آنها آسانتر از انجام آنهاست،( ما مى دانیم كه چگونه راه برویم ، اما نمى توانیم به راحتى توضیح بدهیم چگونه آن را انجام مى دهیم). بدنهاى مختلف ، دینامیكهاى مختلفى دارند. ربات هایى كه مى توانند راه رفتن را یاد بگیرند، مى توانند سایر مهارتهاى حركتى را نیز ، انجام دهند.
برخى از كاربردهاى این جانوران مصنوعى در كارهایى است كه مردم آنها را خسته كننده یا تكرارى و یا خطرناك مى دانند، مثل : تصفیه زباله هاى سمى ، تصفیه معادن، كشاورزى، استخراج معادن، مین گذارى، انهدام و كاوش هاى رباتى. همچنین هر كارى كه در حال حاضر توسط حیوانات انجام مى شود ، مورد توجه قرار دارد .
ما با رادار ردیاب سیاره مریخ آشنا هستیم و نمونه هاى دیگرى هم هست كه ما مى توانیم روبات هاى خودكار را نه تنها به مكان هاى ناشناس ، بلكه به ماموریتهاى انتحارى نیز بفرستیم.( البته هیچ ماشینى نمى میرد، زیرا ما مى توانیم مغز آن را در بدن جدیدى راه اندازى كنیم.)
این كه آیا این رباتها در آینده جایى در خانه هاى ما خواهند داشت ، سوال جالبى است. اگر این اتفاق بیفتد، من فكر مى كنم به علت این خواهد بود كه روباتها مثل نوعى حیوان اهلى رفتار خواهند كرد و بیشتر جذاب خواهند بود تا وحشتناك. اگر موجود زنده شما بمیرد ، شما هرگز نمى توانید یكى دیگر مثل آن را زنده كنید. ماشینها در آینده شبیه این خواهند بود و خانواده روباتها بعد از چندین سال مانند یك حیوان اهلى ، غیر قابل تعویض خواهند شد.
سخت افزار نیز عامل مهمى در نحوه پیشرفت و ترقى هوش مصنوعى است. هیچ كس یك جارو برقى رباتیك را با قیمت بسیار بالا نمى خرد هر چند كه چشمهاى درشت بسیار زیبایى برروى آن نقاشى شده باشد یا حتى صدایى داشته باشد كه به شما بگوید : … من عاشق شما هستم …!بسیارى از فعالیتهاى فكرى نیاز به ایجاد یك حیوان مصنوعى دارند . مهمترین فرضیه اى كه باید حل شود این است كه : … زبان چیست و چگونه مى توانیم جهان را طبقه بندى كنیم … . ما مى گوییم … این میز است … و اسامى دیگرى براى سایر اشیا به كار مى بریم . اما یك حشره چه كار مى كند؟ یك حشره چگونه اشیا را تشخیص مى دهد؟ چه اطلاعاتى از درون آن مى گذرد ؟ آنها از چه نوع ساختمان اطلاعاتى استفاده مى كنند؟ هر روباتى باید یك زبان درونى كه براى سیستم آن در نظر گرفته شده است ، یاد بگیرد ، و او باید این زبان را خودش بیاموزد ، چون هر تعریفى كه ما سعى كنیم به آن تحمیل كنیم ، از یك دنیاى حسى حركتى متفاوت ناشى میشود كه براى این روبات معنایى ندارد.
•پیش بینى ها
اجازه دهید اندكى بعضى از پیش بینى هاى هوش مصنوعى را بررسى كنیم. اولا، خانواده روباتها ممكن است به طور دایم به خانواده اینترنت بى سیم متصل شوند و اطلاعات را به كسانى كه شما مى خواهید تا از مكان شما آگاه شوند، بدهند. شما هرگز لازم نیست نگران افراد مورد علاقه خود كه دور از شما هستند، باشید. زیرا شما به طور دایم با آنها در ارتباط هستید. ممكن است جرم و جنایت مشكل شود ، اگر همه افراد خانواده داراى ماشینهاى وفادار و شبه آگاه باشند. در آینده ما هرگز واقعا تنها نمى شویم .
اندكى پس از این ، اگر بعضى اسبهاى هوشمند به جاى اتومبیلها قرار بگیرند، هزاران زندگى نجات میابد. چنانچه ماشینها از مستى صاحبانشان عصبانى شوند و از رفتن به موقعیتهایى كه آنها در سرعت بالا سقوط مى كنند و خطرناك است ، جلوگیرى كنند. در آینده افراد مست قادر خواهند بود از ماشینهایشان مانند اسبهایى وفادار استفاده كنند تا آنها را به خانه هایشان ببرد. و نه تنها افراد مست ، كه كودكان ، پیرها، افراد ناتوان و نا بینایان همه این قدرت را خواهند داشت. اگر همه ماشینها شبكه اى بى سیم شوند وانسانها نیازى به رانندگى نداشته باشند ما مقدار بسیار زیادى از سیستمهاى جاده اى ، چراغهاى ترافیكى و... را كنار مى گذاریم و جاده ها مانند قرن ۱۸ كم ترافیك مى شوند.
•افق واقعى
من سعى كرده ام نظریه چگونگى مفید بودن حیوانات مصنوعى را ارایه بدهم . اما دلیل علاقه من به این بحث این بوده است كه امیدوارم این حیوانات مصنوعى ، روشى را براى ایجاد انسانهاى مصنوعى فراهم كنند . كه البته این انسانهاى مصنوعى در زمان حیات ما به وجود نخواهند آمد. در چند دهه آینده ، انتظار نداریم كه نسل بشرى منسوخ شود و روباتها جایگزین آن شوند . ما تنها میتوانیم انتظار داشته باشیم كه هوش مصنوعى ، عملیات بسیار پیشرفته ترى انجام دهد. اما هر زمان كه انتظار داشتن احساسات بشرى را براى آنها داشته باشیم ، مانند گذشته نا امید خواهیم شد. ما هوش مصنوعى كامل و انسانى را در طول زندگى خود نخواهیم دید، اما ممكن است فرزندان ما در آینده بتوانند به آن دست پیدا كنند.

Y@SiN
01-25-2010, 12:42 PM
هوش مصنوعى
(هوش مصنوعى) شاهد خوبى بر این مدعاست كه چگونه گاهى اوقات ، دانش خیلى آرامتر از آنچه پیش بینى كرده ایم، حركت مى كند. برخى در آغاز اختراع كامپیوترها ،معتقد بودند كه ما سرانجام توانسته ایم ابزارى را در اختیار بگیریم كه میتواند مشكلات ذهنى را حل كند، اما كاملاٍ اینگونه نبوده و هر چند در طول سالهاى اخیر با نسل جدیدى از ماشینهاى هوشمند مواجه شده ایم، اما نتایج آنگونه كه انتظار مى رفت نبود. كامپیوترهایى كه در گذشته بر ما تاثیر بسیار زیادى مى گذاشتند، در حال حاضر دیگر چندان تاثیر گذار نیستند و ما به دنبال این هستیم كه چه مشكلاتى بر سر راه هوش مصنوعى(هوش مصنوعى) قرار دارد.هوش مصنوعى مهندسى الهام گرفته از زیست شناسى است، آنگاه كه ما به حیوانات و به انسانها نگاه مى كنیم و مى خواهیم ماشین هایى بسازیم كه آنچه آنها انجام مى دهند را انجام دهند.ما ماشینهاى را مى خواهیم كه قادر باشند مانند انسانها و حیوانات یاد بگیرند، بفهمند، صحبت كنند، استدلال كنند و در یك كلام «هوشیار» باشند.


تاریخچه پیچیده هوش مصنوعى
هوش مصنوعى كارش را با نوعى زیست شناسى مصنوعى آغاز كرده است ، با نگاه كردن به زندگى جانداران و گفتن اینكه … آیا ما مى توانیم اعمال آنها را توسط ماشینها مدل سازى كنیم؟…فرض بر این بوده است كه موجودات زنده ، سیستمهایى فیزیكى هستند كه ما آنها را مورد آزمایش قرار مى دهیم تا ببینیم در كجا مدل سازى آنها براى ما مفید است و در كجا مناسب نیست. زیست شناسى مصنوعى به سیر تكامل سیستمهاى فیزیكى، فرآیند رشد از كودكى تا بلوغ، تركیبات داخلى عصبى واین قبیل مسایل مى پردازد. یك زیر مجموعه از زیست شناسى مصنوعى ، نوعى جانور شناسى مصنوعى است كه رفتارهاى حركتى، بینایى ، آموزشهاى زبان شناسى و برنامه ریزى و غیره را مورد توجه قرار مى دهد. زیر مجموعه بعدى آن ، روانشناسى مصنوعى است كه به رفتارهاى بشرى در آنجا كه با استدلال ، زبان و سخنورى ، تمدنهاى اجتماعى و همه مسایل فلسفى مانند حس هوشیارى ، آزادى وغیره سر و كار دارد، مى پردازد. مردم با اعمالى مانند انجام محاسبات ریاضى پیچیده واجراى یك بازى خوب شطرنج تحت تاثیر قرار مى گیرند، اما در مقایسه با آن ، توانایى راه رفتن چندان مهم به نظر نمى رسد. شما نمى توانید با افتخار به دوستانتان بگویید: «نگاه كنید ، من دارم راه مى روم.» چون آنها هم مى توانند مثل شما راه بروند.بنابراین مشكلاتى كه یك كودك نو پا هر روز با آن دست به گریبان است، به نظر خسته كننده و بسیار پیش پاافتاده مى آید. بنابراین به نظر مى رسد پیچیده ترین مشكلات، آنهایى است كه نیاز به اندیشیدن دارد، مانند شطرنج و اثبات قضیه هاى ریاضى. اما آنچه در ۵۰-۴۰ سال اخیر اتفاق افتاده است، این بوده كه چیزهایى از قبیل بازى شطرنج به طورى باور نكردنى براى كامپیوترها آسان شده است، در حالیكه ثابت شده است آموزش راه رفتن و حركت كردن بدون افتادن، براى یك كامپیوتر بسیار مشكل است. اعطاى توانایى داشتن احساسات و چیزهاى ناملموس دیگرى كه بیشترین رفتارهاى هوشمند انسانى را طلب مى كند، به ماشینها، بسیار مشكل است. بنابراین حیوانات و كودكان شاید الگوى مناسب و متقاعد كننده اى براى هوش مصنوعى باشند. میلیونها سال طول كشیده تا سیر تكامل میمونها كامل شود و تنها چند میلیون سال طول كشیده است تا همه چیزهایى كه ما تحت تاثیر آنها قرار داریم پدید بیاید و ممكن است الگو بردارى از اعمال ساده وروزمره موجودى زنده به نظر ساده بیاید.
•هوش مصنوعى جدید و هدف گذارى جدید
تحولى در زمینه هوش مصنوعى ، با نامهایى از قبیل زندگى مصنوعى (al) و رفتارهاى تطبیقى به وجود آمده است كه به ترتیب تلاش مى كنند تا دوباره هوش مصنوعى را در مفهوم زیست شناسى مصنوعى و جانورشناسى مصنوعى قرار دهد.
در اینجا راهكار اصلى این است كه ، ما بیشتر نیاز داریم تا لایه هاى حیوانى رفتارهاى بشرى را بشناسیم و بفهمیم، قبل از آنكه بتوانیم رویاى هوش مصنوعى را در ایجاد هوشى كامل و متقاعد كننده تحقق بخشیم. هوش مصنوعى، هنوز و مثل همیشه توسط مدلهاى علمى آموزشى رو به پیشرفت است . تلاش هاى بسیار زیادى توسط افرادى مانند راجر پنرز و جرالد ادلمن ، انجام شده است، تا هوش مصنوعى را تكذیب كنند و نشان بدهند اجراى آن غیر ممكن است . اما هیچ یك از این تلاش ها تا كنون به نتیجه نرسیده است و این تنها به خاطر عدم توافق با تحلیلگران فلسفى آنها است و همچنین شاید به این علت است كه آنها نتوانستند الگوى منطقى و جایگزینى تهیه كنند. پیشرفت ما در علم ، از ساختن اشیا و اجراى آزمایشها حاصل مى شود و خروج ماشینهاى جدید و عجیب از آزمایشگاه هاى هوش مصنوعى ، ابدا پایان نیافته است. بر عكس، اخیرا توسط دستاوردهاى بیولوژیكى جدید تقویت شده است.
در حقیقت هدف گذارى قدیمى احیا شده است. پروفسور كوین وارویك اخیرا پیش بینى كرده است كه روشهاى جدید ما را به هوش مصنوعى در سطح بشرى هدایت مى كند. من و بسیارى دیگر مانند من در هوش مصنوعى جدید، تصور مى كنیم كه هنوز هوش مصنوعى در مرحله »فیزیك پیش از نیوتن» است؛ و علت این است كه راه مشخصى براى رسیدن به هوشى در سطح بشرى ، از طریق ربات هاى بى مصرف قدیمى و برنامه هاى نرم افزارى شكننده كه ما امروزه در اختیار داریم، وجود ندارد. یك سرى كنكاشهاى علمى عمیق لازم است. آنچه كه ما تلاش مى كنیم تا در نسل بعدى انجام دهیم ، این است كه بفهمیم مسایل ضرورى و مهم ، كدام ها هستند.
• ممكن است هرگز اتفاق نیفتد اما نه به آن دلیلى كه شما فكر مى كنید
من فكر مى كنم افرادى كه فكر مى كنند رباتها دنیا را پریشان مى كنند ، باید به كنفرانس هاى رباتیك بروند و ببینند كه چگونه رباتها تلاش مى كنند تا فقط راه بروند! آنها به زمین مى خورند ، به دیوارها بر خورد مى كنند و با پاها یا چرخهایشان در هوا معلق هستند. آنها بیشتر درمانده هستند تا تهدید آمیز. آنها واقعا شیرین هستند. من یك بار در آزمایشگاه رباتیك mit بودم و به cog ، آخرین رباط رادنى بروك ، نگاه مى كردم . شبیه انسان بود ، اما پا نداشت، یك پیكره از نیم تنه به بالا ، با دو چشم و....من آن را در یك بعدازظهر یكشنبه در آزمایشگاهى تاریك دیدم كه همه به خانه هایشان رفته بودند و من برایش واقعا احساس تاسف كردم. اگر شما به فرق بین این موجود وآنچه بیشتر جانداران در زندگى شان تجربه مى كنند، كه توسط گروهى از بزرگسالان در احاطه هستند و كنار پدر و مادرشان رشد مى كنند كه دایم مراقب آنها هستند، توجه كنید،آن وقت متوجه مى شوید كه این سیستمهاى مصنوعى نوعى زندگى هاى بسیار محدودى دارند. بحثى كه من بیان مى كنم این است كه ممكن است براى سیستم هاى هوش مصنوعى محدودیتهایى وجود داشته باشد ، اما نه به دلیل فرضیه …هوش مصنوعى نیرومند غلط است… ، بلكه به دلایل دیگرى. شما نمى توانید انتظار داشته باشید كه هوشمندهاى مصنوعى منفرد و منزوى ، تنها در آزمایشگاهها ، بسازید؛ مگر اینكه این موجودات بتوانند فرصت داشتن فرهنگ وتمدنى را داشته باشند كه كنشهاى اجتماعى آنها را با چیزهایى كه شبیه شان هستند، تعریف كند. اما ما نمیتوانیم میلیونها از این روباتها را بسازیم و این امكان را براى آنها فراهم كنیم كه تمدن، زبان و اجتماعات ابتدایى خود را توسعه دهند. ما نمى توانیم، زیرا زمین قبلا پر شده است.
•بنابراین چه اتفاقى مى افتد؟
در سى سال آینده كه انواع جدیدى از ماشینهاى القا شده از حیوانات (كه بسیار آشفته تر و غیر قابل پیش بینى تر از آنچه تا كنون دیده ایم خواهند بود) به وجود آیند، چه اتفاقى خواهد افتاد؟ این ماشینها در طول زمان ، در جهت هماهنگ با ما ودنیا ، تغییر خواهندكرد. این ماشینهاى صامت وشبه حیوان، هیچ شباهتى به انسان ندارند، اما به تدریج شبیه نوعى جانور عجیب ونا آشنا خواهند شد. ماشینهاى شبه جانور چه مشكلاتى خواهند داشت؟ نوعى از مشكلات كه ما با آنها مواجه هستیم ، مقدارى خطا و اغتشاش و نویز است. تمركز ویژه بر روى رفتارهایى خواهد بود كه آموزش آنها آسانتر از انجام آنهاست،( ما مى دانیم كه چگونه راه برویم ، اما نمى توانیم به راحتى توضیح بدهیم چگونه آن را انجام مى دهیم). بدنهاى مختلف ، دینامیكهاى مختلفى دارند. ربات هایى كه مى توانند راه رفتن را یاد بگیرند، مى توانند سایر مهارتهاى حركتى را نیز ، انجام دهند.
برخى از كاربردهاى این جانوران مصنوعى در كارهایى است كه مردم آنها را خسته كننده یا تكرارى و یا خطرناك مى دانند، مثل : تصفیه زباله هاى سمى ، تصفیه معادن، كشاورزى، استخراج معادن، مین گذارى، انهدام و كاوش هاى رباتى. همچنین هر كارى كه در حال حاضر توسط حیوانات انجام مى شود ، مورد توجه قرار دارد .
ما با رادار ردیاب سیاره مریخ آشنا هستیم و نمونه هاى دیگرى هم هست كه ما مى توانیم روبات هاى خودكار را نه تنها به مكان هاى ناشناس ، بلكه به ماموریتهاى انتحارى نیز بفرستیم.( البته هیچ ماشینى نمى میرد، زیرا ما مى توانیم مغز آن را در بدن جدیدى راه اندازى كنیم.)
این كه آیا این رباتها در آینده جایى در خانه هاى ما خواهند داشت ، سوال جالبى است. اگر این اتفاق بیفتد، من فكر مى كنم به علت این خواهد بود كه روباتها مثل نوعى حیوان اهلى رفتار خواهند كرد و بیشتر جذاب خواهند بود تا وحشتناك. اگر موجود زنده شما بمیرد ، شما هرگز نمى توانید یكى دیگر مثل آن را زنده كنید. ماشینها در آینده شبیه این خواهند بود و خانواده روباتها بعد از چندین سال مانند یك حیوان اهلى ، غیر قابل تعویض خواهند شد.
سخت افزار نیز عامل مهمى در نحوه پیشرفت و ترقى هوش مصنوعى است. هیچ كس یك جارو برقى رباتیك را با قیمت بسیار بالا نمى خرد هر چند كه چشمهاى درشت بسیار زیبایى برروى آن نقاشى شده باشد یا حتى صدایى داشته باشد كه به شما بگوید : … من عاشق شما هستم …!بسیارى از فعالیتهاى فكرى نیاز به ایجاد یك حیوان مصنوعى دارند . مهمترین فرضیه اى كه باید حل شود این است كه : … زبان چیست و چگونه مى توانیم جهان را طبقه بندى كنیم … . ما مى گوییم … این میز است … و اسامى دیگرى براى سایر اشیا به كار مى بریم . اما یك حشره چه كار مى كند؟ یك حشره چگونه اشیا را تشخیص مى دهد؟ چه اطلاعاتى از درون آن مى گذرد ؟ آنها از چه نوع ساختمان اطلاعاتى استفاده مى كنند؟ هر روباتى باید یك زبان درونى كه براى سیستم آن در نظر گرفته شده است ، یاد بگیرد ، و او باید این زبان را خودش بیاموزد ، چون هر تعریفى كه ما سعى كنیم به آن تحمیل كنیم ، از یك دنیاى حسى حركتى متفاوت ناشى میشود كه براى این روبات معنایى ندارد.
•پیش بینى ها
اجازه دهید اندكى بعضى از پیش بینى هاى هوش مصنوعى را بررسى كنیم. اولا، خانواده روباتها ممكن است به طور دایم به خانواده اینترنت بى سیم متصل شوند و اطلاعات را به كسانى كه شما مى خواهید تا از مكان شما آگاه شوند، بدهند. شما هرگز لازم نیست نگران افراد مورد علاقه خود كه دور از شما هستند، باشید. زیرا شما به طور دایم با آنها در ارتباط هستید. ممكن است جرم و جنایت مشكل شود ، اگر همه افراد خانواده داراى ماشینهاى وفادار و شبه آگاه باشند. در آینده ما هرگز واقعا تنها نمى شویم .
اندكى پس از این ، اگر بعضى اسبهاى هوشمند به جاى اتومبیلها قرار بگیرند، هزاران زندگى نجات میابد. چنانچه ماشینها از مستى صاحبانشان عصبانى شوند و از رفتن به موقعیتهایى كه آنها در سرعت بالا سقوط مى كنند و خطرناك است ، جلوگیرى كنند. در آینده افراد مست قادر خواهند بود از ماشینهایشان مانند اسبهایى وفادار استفاده كنند تا آنها را به خانه هایشان ببرد. و نه تنها افراد مست ، كه كودكان ، پیرها، افراد ناتوان و نا بینایان همه این قدرت را خواهند داشت. اگر همه ماشینها شبكه اى بى سیم شوند وانسانها نیازى به رانندگى نداشته باشند ما مقدار بسیار زیادى از سیستمهاى جاده اى ، چراغهاى ترافیكى و... را كنار مى گذاریم و جاده ها مانند قرن ۱۸ كم ترافیك مى شوند.
•افق واقعى
من سعى كرده ام نظریه چگونگى مفید بودن حیوانات مصنوعى را ارایه بدهم . اما دلیل علاقه من به این بحث این بوده است كه امیدوارم این حیوانات مصنوعى ، روشى را براى ایجاد انسانهاى مصنوعى فراهم كنند . كه البته این انسانهاى مصنوعى در زمان حیات ما به وجود نخواهند آمد. در چند دهه آینده ، انتظار نداریم كه نسل بشرى منسوخ شود و روباتها جایگزین آن شوند . ما تنها میتوانیم انتظار داشته باشیم كه هوش مصنوعى ، عملیات بسیار پیشرفته ترى انجام دهد. اما هر زمان كه انتظار داشتن احساسات بشرى را براى آنها داشته باشیم ، مانند گذشته نا امید خواهیم شد. ما هوش مصنوعى كامل و انسانى را در طول زندگى خود نخواهیم دید، اما ممكن است فرزندان ما در آینده بتوانند به آن دست پیدا كنند.