PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ورشکستگي



Y@SiN
11-19-2009, 07:32 PM
روزي از بيل گيتس، مدير عامل ثروتمند شرکت مايکروسافت، پرسيدند: آيا به نظر شما شرکت شما روزي ورشکست خواهد شد؟ پاسخ داد: بله، يقينا، فقط اميدوارم و تلاش مي کنيم که اين روز در نزديکي ها نباشد.
در مورد اين جواب که فکر مي کردم، به درستي ديدگاه اين فرد موفق در صنعت نرم افزار پي بردم. اينکه رشد شرکتها، مانند همه چيز در دنيا، از يک نمودار زنگوله اي پيروي مي کند، اوجي دارد و فرودي، هنر آن است که شيب فرود را کم کني و به موقع از قطار در حال سقوط بيرون بپري.
اما بعد ...
اين روز ها، خبر تعطيل شدن، ورشکستگي و يا افت کاري شرکتهاي کامپيوتري به گوشم مي رسد، خبري که ناراحتم مي کند و فکر کنم براي هر کس در اين زمينه فعال است هم چنين باشد. در مورد تعطيلي شرکتهاي کوچک نظري ندارم که سرنوشت محتومي است براي اين نوع شرکت. دلم مي سوزد براي شرکت هاي بزرگ و پرسابقه اي که به دلايل مختلف بسته مي شوند. از جمله يکي از شرکتهاي بزرگ فعال در زمينه سيستم هاي تلفن گويا که اين روزها خبر تعطيلي و ورشکستگيش را با روايتهاي مختلفي که شايد خارج از چارچوب يک کلاغ، چهل کلاغ نباشد، به گوشم مي رسد. با وجوديکه از کانالهاي مختلفشنيده بودم، اما تا زماني که نيروهاي آن شرکت براي پيدا کردن کار به ما زنگ نزدند، نخواستم باور کنم. شايد در ظاهر به نظر به نفع ما باشد که يکي از رقبا از گردونه خارج شده است، اما باور کنيد که اينگونه نيست. خبر بدي است واقعا. اينکه يک شرکت موفق که هميشه نسبت به تخصصي بودنشان در زمينه سيستم تلفن گويا و تعداد مشتريانشان به آنها غبطه مي خوردم، تعطيل شود خبر خوبي نيست برايمان.
در مدل efqm نکته اي است که دوست دارم، مي گويد رقباي شما هم جز مجموعه ذينفعان شرکت شما هستند، چون اگر شما پيشرفت کنيد، آنها هم مجبورند که جلو بروند و اين منتفع شدن آنهاست از پيشرفت شما. پس چرا من بايد از حضور يک شرکت قوي در اين بازار که جا براي همه هست اگر فرهنگ فنآوري اطلاعات جا بيافتد ناراحت شوم.
دوستي داشتم که مدير هتلي بود کوچک، نزديک هتل عباسي اصفهان ، که حتما مي دانيد هتل بزرگي است و گران. يک روز پرسيدم شما ضرر نمي کنيد اينقدر نزديک يک هتل بزرگ هستيد، مشتري که سراغ شما نمي آيد با اين وضع، گفت نه، اتفاقا نزديکي با اين هتل به نفع ماست، مشتري وقتي وارد اين هتل مي شود و از گراني اتاقش با خبر مي شود و يا جا نداشتنش، اولين جايي که سر مي زند، ماييم که روبروي اين هتليم و وقتي قيمت مناسب ما و سرويسهاي خوب ما را مي بيند، پيش ما مي آيد.
قصه ما هم با اين شرکتها همين است، آنها هم از جنس خودمان است، حتي اگر ندانيم، مستقيم و غير مستقيم سرنوشتمان به يکديگر مربوط است و نبايد و نشايد که خوشحال باشيم از عدم موفقيت ديگري.
نمي دانم چه بگويم، فقط اميدوارم شاهد اين اتفاق براي شرکتي همکار يا رقيب نباشم از اين پس و در مورد خودمان هم جواب بيل گيتس، در موردمان صادق باشد!
همين!