PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه- قسمت 6- نیروی مولد، نیروی غیر مولد



Y@SiN
11-19-2009, 07:28 PM
چند روز پیش با مجید سلیمی، مدیرعامل بهنگارسا�?ت (http://www.behnegarsoft.com/)در مورد دردسرهای شرکت نرم ا�?زاری، مخصوصا در بحث مدیریت نیروی انسانی صحبت می کردیم، بحث به اینجا رسید که در اکثر شرکت ها چند ن�?ر معدود هستند که خودشان مسؤولیت یک کار را برعهده بگیرند و بدون آنکه نیاز باشد به آنکه آنها را مدام هل بدهی تا انتها کار را تمام می کنند و عمده بار شرکت نیز برشانه همین گروه است. نظر مجید هم همین بود که حضور چنین نیروهایی در شرکتها نعمت است و گلایه مشترکی داشتیم از اینکه این نیروها چقدر کم پیدا می شوند. امروز نگاه کردم به برخی نوشته های خودم از جمله برنامه نویس روزکار و برنامه نویس شب کار (http://weblog.radmanitd.com/archives/000220.html) یا سه گانه پیر برنامه ساز، برنامه نویس پیر (http://weblog.radmanitd.com/archives/cat_oeoeuoeuu_uuuoeu.html) و یا مقایسه نیروهای خانم و آقا (http://weblog.radmanitd.com/archives/000378.html) و یا نوشته اپاتان (http://opatan.wordpress.com/)در مورد ت�?اوت برنامه نویس و برنامه ساز (http://opatan.wordpress.com/2007/11/25/%d8%af%d8%b1-%d8%b4%d8%b1%da%a9%d8%aa%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%e2%80%8c%d8%b 3%d8%a7%d8%b2-%d9%86%db%8c%d8%a7%d8%b2-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%af%d8%8c-%d9%86%d9%87/#comment-132)و متوجه شدم این مطالب چقدر نزدیک هستند به بحث چند روز پیش ما با آقای سلیمی. متوجه شدم که می شود یک نگرش عمومی داشت به بحث نیروی انسانی در شرکتها، �?ارغ از برنامه نویس بودن یا نبودن آنها. اینکه از منشی شرکت گر�?ته تا پرسنل اداری، �?روش، خدمات پس از �?روش و حتی کسی مانند آبدارچی می تواند در این بحث دیده شود و می توان آنها را به دو گروه زیر تقسیم کرد:
-نیروی انسانی مولد: آنکه خود تولید کار می کند، مسؤولیت یک کار را برعهده می گیرد و می تواند کار را تمام کند.
-نیروی انسانی غیر مولد: آنکه باید یک کار را برایش تعری�? کنی، بر روی اجرای آن نظارت کنی و مدام انگیزه وی را با روش های مختل�? برای ادامه کار تقویت کنی.
در شرکتتان به کدام نیاز دارید؟

روشن است که نیروی انسانی مولد همانگونه که گ�?تم نعمتی است و حکم کیمیا را دارد. سخت یا�?ته می شود و باید اگر آن را پیدا کرد، در ح�?ظ آن کوشید. این گونه ا�?راد می توانند وظای�? یک مدیر را سبک کنند، چون در حوزه کاری خود، بخشی از مسؤولیت را برعهده می گیرند. اما باید این نکته را نیز مد نظر قرار داد که کنار دست این نیروها باید (یا بهتر بگویم، ناچارید) از نیروهای غیر مولد است�?اده کنید تا اینکه برخی کارهای تکراری و یا با اهمیت پایین تر را انجام دهند و بدین شکل شما است�?اده بهینه ای از نیروهای مولدتان داشته باشید. چرا ناچارید از نیروهای غیر مولد است�?اده کنید؟ پاسخ باز هم روشن است، نیروی مولد در جامعه کنونی ما کم یا�?ت می شود و اگر هم پیدا شد گرانقیمت است و ح�?ظ آن دشوار.
نکته ای که در این زمینه باید توسط یک مدیر مد نظر قرار گیرد، ت�?اوت شیوه مدیریت هر یک از این دو گروه است، برخی از این ت�?اوت ها عبارتند از:
- برای اولی �?قط باید کار را تعری�? کنی، برای دومی باید برنامه اجرایی برای انجام یک کار را نیز روشن کنی.
- برای اولی باید یک سطحی از اختیار وآزادی را قائل شوی تا راضی شود، دومی را باید محدود به یک کار و شیوه اجرای خاص کنی تا مو�?ق شود.
- اولی را باید بر اساس میزان تمام کردن یک پروژه بر مبنای زمان، هزینه و معیارهای کی�?ی پروژه پاداش دهی و دومی را باید بر اساس اضا�?ه کار و کسر کار بسنجی.
- به اولی پست مدیریتی بدهی و به دومی پست عملیاتی.
-برای استخدام اولی باید دنبالش بگردی و جذبش کنی و یا اینکه منتظر باشی او تو را پیدا کند، برای دومی باید آگهی استخدام بزنی و انتخاب کنی.
- از اولی نمی توانی تضمینی مثل چک و س�?ته بگیری، چون متعهد است، بهترین تضمین برایش آن است که به وی �?رصت دهی، برای دومی باید یک قرارداد داشته باشی با انواع محکم کاری های رایج که وسط کار خیال ر�?تن نکند.
-برای اولی باید "کار" درست کنی برای دومی "محیط کار".
-و ....
در گ�?تگوی مورد نظر نکته ای را به مجید گ�?تم که به آن باور دارم: اینکه باوجودیکه چند سال است با نیروی انسانی متعدد و مت�?اوت کارکرده ام و تجاربی جسته و گریخته در این زمینه اندوخته ام، می دانم که در این مورد هنوز هیچ نمی دانم. تنها چیزی که می دانم این است که اینکار چقدر سخت است و دانش و تجربه من در این زمینه چقدر ناچیز.
همین!