PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تفكر صنعتي و توليد صنعتي ساختمان



Borna66
03-17-2009, 04:27 PM
امروزه در اكثر محافل مهندسي، بحث صنعتي سازي توليد ساختمان در جريان است. كمبود شديد مسكن و نياز به توليد انبوه آن براي جبران نيازهاي روزافزون جامعه، نهادها و سازمان هاي مسوول ساخت وساز در كشور را به سمت صنعتي سازي توليد مسكن هدايت نموده است.


خوشبختانه، قوانين و دستورالعمل هاي مناسبي در سال جاري براي تسهيل حركت به سمت اين هدف تدوين گرديده است. آمارها از توليد يك درصدي صنعتي ساختمان در كشور خبر مي دهند در حالي كه اين مقدار در كشورهاي صنعتي بين 20 تا 60 درصد متغير مي باشد. سرعت اجرا، امكان كنترل كيفيت ساخت، كاهش مصرف مصالح و كاهش قيمت تمام شده از جمله مزيت هاي سيستم هاي ساخت صنعتي ساختمان است كه در وصف هر يك از اين عوامل مي توان مقالات متعدد نوشت و نشست هاي بحث و بررسي مفصل برگزار نمود.


براي تشويق و توسعه توليد صنعتي ساختمان در كشور مي بايد <تفكر صنعتي> بر جامعه حرفه اي حاكم باشد. منظور از تفكر صنعتي مجموعه اي از ساز و كارها است كه نه تنها روابط بين توليد تا مصرف را تبيين مي كند، بلكه ضمن حمايت از توليدكننده و تامين منافع وي به حمايت از مصرف كننده، در مدت زمان بهره برداري از محصول نيز مي پردازد. مجموعه اي از ارگان ها و نهادهاي مختلف در اين راستا مي بايد با همديگر در <تعاملي مثبت> قرار گيرند تا چرخه صنعت به گردش درآيد و موتور توليد به راه بيفتد. كافي است نگاهي به روابط بين شهرداري، وزارت مسكن و شهرسازي، بانك مسكن، نظام مهندسي ساختمان، انجمن هاي صنفي مهندسي، شركت هاي ساختماني، دانشكده هاي مهندسي و معماري، سازمان مديريت و برنامه ريزي (سابق) و وزارت صنايع و... بياندازيم تا به ميزان صحت اين <تعامل مثبت> پي ببريم. تازه در ميان همه اين سازمان ها و نهادها، هيچ نهاد و سازماني كه نماينده مصرف كننده يعني <مردم نيازمند خانه> باشد ديده نمي شود تا نياز مصرف كننده را به طور مستقيم به اطلاع متوليان ساخت برساند. براي رسيدن به جامعه اي داراي توان توليد متناسب صنعتي در حوزه ساختمان لازم است كه دگرگوني ساختاري در روابط متقابل نهادهاي ياد شده بوجود بيايد و روش هاي سنتي طراحي و اجرا به روش هاي مدرن ناشي از ساختار هاي صنعتي دگرگون گردد.


سابقه شروع توليدات صنعتي ساختمان در ايران به دهه 40 مي رسد. با ورود چند كارخانه خانه سازي از خارج، و عمدتا اتحاد جماهير شوروي، روند توليد صنعتي ساختمان به صورت محدود آغاز شد و به دنبال آن چند كارخانه خصوصي ديگر اقدام به توليد مجموعه خانه هاي ارزان قيمت و يا مجموعه هاي مسكوني نظامي نمودند اين خانه ها معمولابا نقشه هاي تيپ، كه برخي تا زمان حاضر نيز داراي همان نقشه مي باشند، ساخته مي شدند. زمختي قطعات ساختماني، نقشه هاي معماري ساده و انعطاف ناپذير وارداتي، اجراي نه چندان تميز و چيدمان سربازخانه اي بلوك هاي يك شكل از ويژگي هاي بارز معماري اين نوع ساختمان ها بود كه متاسفانه تاكنون نيز بر همان سبك و سياق ادامه دارد.


نمونه هاي موفق


نمونه هاي معدودي از روش هاي ساخت مدرن و صنعتي نيز در دهه 50 به وجود آمد كه از جمله موفقترين آنها مجموعه شهرك اكباتان، با استفاده از سيستم قالب هاي تونلي، مي باشد كه نه تنها در زمان خود سيستمي پيشرو و مدرن به حساب مي آمد، حتي امروز نيز از جمله روش هاي مطرح و موفق توليد صنعتي ساختمان مي باشد. از نمونه هاي موفق ديگر برج هاي سه گانه آ.س.پ تهران واقع در شمال بزرگراه كردستان مي توان نام برد. ساختمان دفتر مركزي گروه صنعتي بهشهر كه توسط نادر اردلان طراحي گرديده است، بي ترديد به عنوان بهترين نمونه ساختمان پيش ساخته در دهه 50 مي باشد. معماري منحصر به فرد آن در تركيب با نظام مدولار توسط قطعات پيش ساخته برپا گرديده است و هميشه مي تواند به عنوان الگوي موفق ساخت صنعتي ساختمان معرفي گردد.


از ديگر مشكلات و موانع گسترش نظام صنعتي ساخت، مسير پر پيچ و خم اخذ تاييديه هاي لازم براي ساخت يا توليد از مراجع ذي صلاح مي باشد. گاهي مسير دريافت مجوز توليد و بر پا كردن ساختمان بر مبناي يكي از روش هاي رايج ساختماني در دنيا كه سابقه اي چند 10 ساله دارد، خود به چند سال زمان نياز دارد و طبيعي است كه در اين مسير، صاحب فن و توليدكننده عطاي آن را به لقايش بخشيده و وارد بازار بساز و بفروشي با تيرچه بلوك و سقف كامپوزيت مي گردد! دور بودن مراكز تحقيقاتي صادركننده مجوزهاي لازم از تحولات عرصه ساخت و ساز در دنياي امروز و اصرار بر <اختراع مجدد چرخ>، نه تنها نوآوران عرصه ساخت و ساز را گريزان مي كند، بلكه واردكنندگان سيستم هاي ساختماني را دچار پريشاني مي كند. از اين رو تنها صنايع ساختماني موجود كه داراي تكنولوژي 5-4 دهه اي مي باشند در بازار باقي مي مانند. معدود مهندسان صنعتگري كه به زحمت توانسته اند حضور خود را به سازمان هاي مزبور بقبولانند و معمولاابداع كننده روش هاي نوين ساخت مي باشند، بدون حاميان جدي، منتظر گشايش در نظام ساخت و ساز هستند تا قابليت هاي خود را به نمايش بگذارند. با توجه به مشكلات مزبور در نظام ساخت وساز سنتي كشور، حركت هاي جديد در اين عرصه را بايد به فال نيك گرفت و توجه به نكاتي چند در اين زمينه مي تواند مفيد باشد.


مسکن یا خانه ؟

ضرورت توجه به كيفيت معماري محصول توليدشده در اين فرآيند بسيار مهم است. نياز شديد بازار و حمايت دولت از صنعتي سازي ساختمان، نگراني عدم توجه يا غفلت از كيفيت معماري را بوجود مي آورد. نمونه هاي مشابه فراواني از اين غفلت در كشورهاي داراي نظام برنامه ريزي ساختماني و شهرسازي مشاهده مي شود كه با توليد انبوه مسكن در قالب چند طرح و نقشه تيپ، نياز كمي مسكن را در سرزمين خويش برطرف ساختند. ولي در حد همان كميت ها باقي ماندند و كمكي به معماري مسكن ننمودند. به عبارتي <مسكن ها> ساخته شدند ولي <خانه>اي ساخته نشد. مجموعه هاي ساختماني در شهرهاي شوروي سابق، مثل آلماتي، سنت پيترزبورگ، مينسك، مسكو، باكو و ايروان و صدها شهر كوچك و بزرگ از اين قبيل هستند. در اين كشورها، به ويژه آپارتمان هاي انبوه ساخته دوران خروشچف كه تنها هدفش <مسكن داركردن> ساكنان شوروي بود، نشانه كامل غفلت از كيفيات معماري در توليد صنعتي ساختمان است. درست است كه بعدها، در دوره برژنف توجه مشخصي به پلان بندي آپارتمان ها و فرم و مصالح نماها شد، با اين حال هنوز هم مي توان ادعا كرد كه صنعتي سازي ساختمان در شوروي عملابه ضرر معماري و زيبايي شناسي آن تمام شد. در ميان تيپ هاي مختلف مسكن پيش ساخته در آن سرزمين، البته يكي دو تيپ نسبتا قابل تامل و خوب هم هست كه به دليل همين كيفيت متمايزشان، هنوز هم در كورس توليد قرار دارد و بسيار هم مقبول جماعت اند. هرچند كه اين آپارتمان ها را نه به مفت مي دهند و نه حتي به قسط، ولي مردم خريدارش هستند و بازارش گرم است.


بدين ترتيب، انبوه سازي صنعتي ساختمان در شوروي توانست بحران مسكن را در زمان خود حل كند، ولي آنچه كه، عموما، ساخته شد، امروزه براي همه ما تبديل به دلايل عيني براي گريز از صنعتي سازي ساختمان شده است.


جدايي معماري از فرآيند مزبور در سرزمين اتحاد جماهير شوروي، به هردليل، اين فاجعه معماري را رقم زده است. بايد هشدار داد اول به معماران براي اجتناب از جداشدن از ساخت و ساز صنعتي و كمك به صنعتگران و دست اندركاران توليد صنعتي ساختمان و دوم به دولتمردان و متوليان ساخت وساز براي بهره گيري از توان و دانش و هنر معماري، تا آنچه كه بر ديگران رفت بر ما نرود.


وظيفه معماران


در اين ميان وظيفه جامعه معماري كشور سنگين تر است. از يك سو بايد در درون خود به تفاهم و نزديكي لازم براي باور به حركت به سمت صنعتي سازي ساختمان برسند و از طرف ديگر با ارائه طرح ها و نمونه هاي مناسب به جلب نظر كارفرمايان و بهره برداران بپردازند و آنان را در استفاده از روش هاي صنعتي و مدرن براي ساخت انبوه مسكن با كيفيت مطلوب معماري ترغيب نمايند. در اين ميان نقش دانشكده هاي معماري را نيز نمي توان فراموش كرد. دانشكده هايي كه چند سالي است درس هاي <روش توليد صنعتي ساختمان> و <طراحي ساختمان هاي پيش ساخته يا صنعتي> را از فهرست درس هاي خود حذف كرده اند! دانشكده هاي معماري با اصلاح ساختار درسي خود، پايگاه مناسبي براي تدوين مباني نظري معماري مربوطه و تربيت معماران متخصص براي اين نياز مي باشند.


زمان محدود است و فرصت ها از دست مي روند. معماران كه هميشه از پيشروان جامعه بوده اند، در حال حاضر از نياز هاي روز بسيار عقب مانده اند. همت عالي بايد داشت.

ماخذ :


كد - لینک:
magiran.com: ѡ ی 1200 Iranian magazines, Iranian journals (http://www.magiran.com)