PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کهن ترین آثار سفالی (قبل از تاریخ)



Borna66
09-18-2009, 05:43 PM
کهن ترین اشیاء سفالی بدست آمده در کاوش های باستان شناسی ایران ، آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که تاریخ آن به هزاره هشتم قبل از میلاد می رسد. در مرحله دوم پیشرفت سفالسازی ، مناطق گوناگون و مراکز متعددی به وجود آمدند ، مهمترین این مراکز عبارتند از چشمه علی نزدیک تهران ، زاغه در دشت قزوین و تپه سیلک در کاشان می باشند که سفالهای مکشوفه از نقاط مذکور ، اختلاف زیادی با سفالهای قدیمی تر دارند. سفال این مراکز بسیار خشن و دارای مغز نرم است که موادی مانند کاه خرد شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب و خاک افزوده اند. چرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و حرارت کوره ها هنوز قابل کنترل نبوده است. در نتیجه کوره به آن درجه حرارت نمی رسیده تا سفال کاملاً سخت و یکرنگ شود. گاهی مغز سفال به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است. شکل ظروف عموماً ساده با کف گود و بدنه کروی است که به صورت کاسه ساخته شده اند. نقوش تزئین روی سفال نیز با رنگی قرمز ترسیم شده و نقوش غالباً هندسی هستند. ساخت این نوع ظرف عموماً به هزاره 5 و 6 قبل از میلاد می رسد. مرحله بعد ، سفالگری تکامل بیشتری پیدا می کند و گرچه می رساند که هنوز چرخ سفالگری به کار نگرفته بودند ولی ظروف سفالین با ظرافت و دقت بیشتری ساخته شده و در کوره ها حرارت کاملتری دیده اند. نقوش روی سفال نیز تغییر پیدا کرده اند و علاوه بر نقوش هندسی از نقوش حیوانات نباتات به صورت بسیار سمبلیک و مسبک استفاده شده است. یکی از مراکز مهم و عمده ای که این نوع سفال از آن بدست آمده تپه سیلک نزدیک کاشان را می توان نام برد ماده ای که برای چسبندگی خمیره سفال به مخلوط خاک و آب اضافه می نمودند ، شن نرم و پودر شن بوده که علاوه بر ظرافت و سختی سفال، قابلیت کشش انعطاف خمیر را زیاد می کرده و سفالگران را قادر می ساخته تا ظروفی با درجه حرارت بسیار ظریف و نازک بسازند.

همچنین در این دوره در فرم و شکل نیز تکاملی حاصل شده و ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب رایج گردیده است. در هزاره چهارم قبل از میلاد با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالین تحولی جدید در صنعت سفالگری آغاز می گردد. با استفاده از چرخ سفالگری علاوه بر آنکه شکل ها متنوع تر و جدار ظروف یکنواخت تر، شده تولید آن افزایش یافته است
. تزئینات روی ظروف نیز تنوع بیشتری پیدا کرده و ظروف سفالین با تزئین جدیدتر عرضه گردیده است. حدود هزاره دوم پیش از میلاد، آثاری از دیگر نقاط باستاني ایران بدست آمده که نمایانگر ویژگیهای هنر سفالسازی این سرزمین است. ظروف ساخته شده این دوره عموماً شامل سبو و کوزه های ساده و فاقد تزئین به رنگ های خاکستری و دودی براق، قرمز، نخودی و آجری است. ساختن ظروف سفالین به شکل مجسمه انسان و حیوانات در این دوره رایج گردیده است. سفالسازی در دوره های مختلفی رایج بوده که عبارتند از : دوره مادها – دوره هخامنشی ، دوره اشکانی ، دوره ساسانی ، دوره اسلامی که شامل ، سفال اوايل اسلام ، سفال قرون وسطی، سفال قرون متاخر. (دوره آل بویه و سامانی) 2 (سلجوقی ، ایلخانی ، خوارزمشاهی) 3 (صفوی ، قرن حاضر).
سیلک
یکی از قدیمی ترین محلهای سکونت بشری که در دشت شناخته شده تپه سیلک در 9 کیلومتری جنوب کاشان می باشد. زیرا علائم سکونت انسان در این نواحی یافت شده است. در نتیجه کاوشهایی که از طرف هیئت اعزامی موزه « لوور» در تپه نام برده به عمل آمده ، مقدار زیادی ظروف سفالین از قبیل قوریهای لوله دار، کاسه های کوچک و بزرگ و همچنین جامهای شراب پایه دار کشف گردیده است
این ظروف علاوه بر اینکه مبین تمدن بسیار قدیمی هستند از نظر شکل و نقش نیز شایان توجه می باشند.
در ظروف سیلک نقاشی بسیار و مفصل است به این معنی که هنرمند از خلاء پرهیز می نماید. علاوه بر نقوش هندسی طرح خورشید و تصویر انسان نیز روی این ظروف شایان توجه است. بز کوهی از جمله طرحهائی است که روی ظرف سیلک زیاد دیده شده ولی بزودی اسب جای آن را گرفته است. خورشید و اسب دو مظهری که همه اقوام هند و اروپایی آنها را به یکدیگر مرتبط ساخته اند،
به تدریج مقام ارجمندی در هنر بدست آورده اند. نقوشی را که بر روی این ظروف رسم نموده اند از نظر تنوع به شرح زیر است:
1- خط ساده : آنهایی که فقط با خطوط ساده به طور افقی و یا عمودی آرایش یافته اند گاه بعضی از این خطوط کمی موج دارند و احتمالاً سازنده خواسته حرکت آب را مجسم سازد عده ای معتقدند که اینطور تزئین تقلیدی است که از طرز سبد سازی آن دوران. (3300 ق. م)



2- خط شکسته: روی پاره ای دیگر از ظروف مکشوفه از تپه سیلک خطوط به طور شکسته نقش گشته و با این ترتیب از حالت سادگی خارج شده اند. گاه دو خط موازی شکسته به وسیله خطوط عمودی به طور هاشور به یکدیگر متصل می شوند. (3200 ق.م)
3 - خطوط متقاطع: گروه دیگر این ظروف به این طرز آرایش یافته اند که چند خط روی یک خط به طور متقاطع رسم گردیده است. این طور به نظر می رسد که طراح از شکل خیمه ای که در آن زندگی می کرده ، الهام گرفته
است. (100 ق.م)
4 - اشکال هندسی: هنرمندان با تجربه ای که بدست آورده بودند با درهم آمیختن خطوط توانسته اند اشکال هندسی بسیار زیبایی چون مربع و لوزی بر روی ظروف نقش نمایند. داخل این اشکال نیز با اشکال کوچکتری پر شده اند. گاه هنرمند با مهارت نقش خورشیدی را روی یک قوری سفالی ترسیم نموده است . تاریخ ساخت این ظروف در حدود 3500 قبل از میلاد است
5 - ترکیب خط و نقش پرنده: هنرمند برای اینکه جلوه بیشتری به نقوش دهد گاه از وجود پرندگانی که در اطراف خود می دیده به عنوان یک طرح تزئینی استفاده نموده است و بر روی بعضی ظروف نقش پرنده و خط با هم دیده می شود، سازنده با طرز جالب توانسته پرندگان را کنار خطوط افقی یا عمودی نقش نماید.
6 - ترکیب خط و نقش گیاه : يكي از انواع دیگر نقوشی که بر روی ظروف مشاهده می گردد و نقش گیاه است که آن را به طرز زیبایی با خطوط ترکیب نموده اند. طراح فقط با یک نقش یک گیاه به طرز ابتدایی تنوعی در طرح های خود به وجود آورده است. (3500 ق.م)
7 - حیوان : بر روی تعداد بیشماری از ظروف نقش حیوانات چون اسب – انواع بز و مار نیز مشاهده می گردد



دوره های سیلک
1 - سیلک اول (حدود سال 4200 ق.م)
تزئینات در این دوره به صورت سیاه مات می باشد و در اواخر به قهوه ای نزدیک به سیاه متمایل می شود. این تزئینات ابتدا به صورت نوار پهن افقی هاشوردار مثلث های هاشوردار و یا خطوط راست دندانه دار می باشند.
نقش عمودی به صورت خطوط زیگ زاگ موازی نمایش داده شده است
سپس خطوط موج دار که با فاصله دوبدو یا چهار قرار گرفته اند، دیده می شود. در جهت عمودی این خطوط از زیر مثلثهای هاشورزده ای که دور دهانه ظرف قرار گرفته شروع می شوند. تکه های سفال شکسته که دارای لکه های سیاه دایره و یا خطوط جناقی هستند، متعلق به همین دوره است
از دوره اول تا سوم به تدریج رنگ سفال ها روشن تر می شود و اغلب نقش ها هر دو طرف ظرف را می پوشانند و نوار مثلث هایی که روی همدیگر قرار گرفته اند زیاد دیده می شود.
در این جاست که تزئین « نردبانی» پدیدار می شود و تا آخر این دوره باقی می ماند. این تزئینات از داخل ظرف را از خطوط موازی ، دوتایی ، سه تایی ، چهارتایی تشکیل شده اند که توسط خطوط عمودی نازک با کمی پهن جناقی و یا دایره های سیاه رنگ به یکدیگر مربوط می شوند
سطح خارجی کاسه فقط بالا توسط چندین خط موازی که با مثلث های بزرگ سیاه به یکدیگر مربوط می شوند ، تزئین شده است این تزئین که به صورت کلاسیک در می آید یکی از جلوه های نمایان ریشه هنر سفال سازی است که سبد بافی مشتق شده است. تمام خطوط موازی تقلیدی از ترکه های باریک است که توسط ترکه های باریک دیگری که عمودی قرار گرفته اند، به هم متصل می شوند. سوژه های دیگر از این نقش گرفته شده اند و مجموعه ای گوناگون را به وجود می آورند مثل چهار گوشه هاییکه دارای خطوط باریک افقی و عمودی هستند. در دوره اول تا چهار، خطوط راست افقی هر یک همراه با خطی موج دارند مثل خطوط کوچک موازی که روی آنها را با خطوط کوچک منظم تزئین شده همراه می باشند

سفال آجری رنگ
قدیمی ترین کوزه های این گروه هیچ گونه تزئینی ندارند. نقش سیاه که ابتدا براق بوده سپس مات و بعد تبدیل به خاکستری می شود در دوره اول و دوم پیدا شده نقوشی که سفال های آجری رنگ به وسیله آن ها تزئین شده اکثراً همان نقش های سفال روشن می باشند. فقط نقش نردبانی زیاد مورد استفاده نیست. این نقش در گروه دوم خیلی کمتر دیده می شود. نقش های مثلثی و یا لوزیهای بریده بریده و رویهم قرار گرفته و نوارهای پهن بیشتر مورد توجه است. در این گروه نیز مثل گروه قبل ته کاسه ها تزئین شده است
سیلک دوم (حدود سال 3800 ق.م)
در این دوره تزئینات سیاه و کمی برجسته است و گاهی اوقات حالت شیشه ای دارد. نقشها وقتیکه ظروف دارای دهانه کوچک هستند (مثل لیوانها) روی بدنه خارجی قرار گرفته اند. در لیوانهای پایه دار که هر دو بدنه متناوباً دیده می شوند. تزئینات بدنه داخلی زیاد و بهم فشرده و در بدنه خارجی به خطوط عمودی خلاصه می شوند. تأثیر روشن سبد بافی نیز در ترکیبات
بعضی از ظروف این دوره دیده می شود به نقوش هندسی دوره اول که مثلث با لوزی هاشور زده و خطوط موج دار بودند مقدار زیادی سوژه های تازه ساده یا ترکیبی اضافه می شود. بین این نقوش جدید فلسی نقش زنجیر نقش S و نقش دوایری با هاشور متقاطع را نام می بریم.




نقش شطرنجی که از طبقه اول به بعد دیده می شود در اواخر این دوره خیلی متداول است ابتکار بزرگ این دوره پیدایش نقش گیاه و مخصوصاً حیوان درتزئینات است. نقشهای پیچک مانند را به اولین کارها در زمینه نقش گیاه نسبیت می دهند. سپس نقش سه حیوان متداول می شود که عبارتند از پرندگان مخصوصاًپرندگان پا بلندی که هم در آب و هم در خشکی زندگی می کنند بز کوهی گراز روش تزئین منظم کاملاً امنظم است و به سفال ما قبل تاریخ حالتی اعجاب انگیز می دهد
از سویی دیگر تصاویری از حیواناتی سرشار از حرکت و طبیعی می بینیم. بزهای کوهی در حال جهش نشان داده شده است. بدن حیوان فقط با یک خط مجسم شده ولی حالت طبیعی در آن کاملاً محفوظ است.
از طرفی بز کوهی به حالتی قراردادی تر از گروه قبلی و خیلی نزدیک به طبیعت است. در این جا است که سادگی طرح تا حدی پیشرفته که نقش اصلی تقریباً غیر قابل تشخیص است. مثلاً در مورد بز کوهی که بدنش مخطط است و به نظر می رسد که هنرمند خواسته پوست حیوان را نشان دهد این طریقه نشان دادن حیوان در اواخر دوره سوم سیلک (حدود 3500 ق.م) دوباره دیده می شود و در دوره شوش که معاصر این دوره سیلک است دور بدن حیوان خط نسبتاً پهنی کشیده شده و داخل آن را هاشور زده اند تصاویر ترتیب ساده شدن نقش بز کوهی را در سیلک نشان می دهند.
تزئیناتی که قسمت اعظم سطح سفال را می پوشانند هنوز تحت تأثیر سبد بافی است ولی همگام طرح های سنتی ، ردیف های پرندگان ، بزهای کوهی و گرازها روی سفال این دوره پدیدار می شود. مطالعه این تزئین حیوانی شکل از نظر سرعت تغییر فرم آموزنده است. تقریباً می شود گفت : مقارن با هم بزهای کوهی بسیار زیبا ، سرشار از رئالیسم و موضوعات هندسی که به وسیله ساده کردن ها و خلاصه کردن ها با عناصری که تکه سفالها در اختیار ما گذاشته اند مطالعه تحولشان بسیار آسان است، ظاهر می شوند. تصویر بالا یکی از نمونه هائیست که لوزیهای شاخ دار را که در دوره سوم زیاد مورد توجه بوده اند، شرح می دهد. هنر ایران ماقبل تاریخ در نقش این سفالها مانند مجسمه های استخوانی سیلک اول تازه و با قدرت است. در مورد این نقشها باید فکر نفوذ خارجی را کاملاً کنار گذاشت. زیرا نه در مشرق فلات (ترکمنستان روس) و نه در مغرب آن و( بین النهرین) تمدنها ، تئوریهای مشابهی به این صورت راجع به حیوانات نمی شناختند. از هیچ یک این تمدن ها نمونه های هنری که بتواند تا این حد ثابت کنند که بین رئالیسم (واقع بین) و تزئین استلیزه (طرح ساده و خلاصه شده) و آستره (انتزاعی) گامی بیش نیست ، بدست نیامده. این گام برای اولین بار توسط هنرمندان سیلک دوم قرنها پیش از این که موردی مشابه آن در تاریخ هنر این فلات در روی سفالهای شوش اول دیده شود، برداشته شد.
سیلک سوم (حدود سال 3500 قبل از میلاد).
در جدیدترین طبقه سیلک سوم سفالگران آفریده تازه ای پدید می آورند که همان جام پایدار است. این پدیده ثابت می کند که هنرمندان به فرمام های موجود اکتفا نکرده و در جستجوی نو هستند. تزئینات سفال این دوره سیاه براق و در اواخر دوره شیشه ای و کمی برجسته است. تزئینات روی پوششی رنگی که رنگ آن با خود سفال تفاوت داشته نقش می شده. فقط در دو طبقه آخر که رنگ کوزه ها خاکستری مایل به سبز بوده تزئینات مستقیماً روی گل کوزه قرار می گرفته در این دوره مثل بعضی سفالهای تپه شمالی تزئینات سطح داخلی ظروف را نمی پوشاند.
دو قانون کلی در تزئینات سفال تپه جنوبی از قدیمی ترین دوران استقرار، در این قسمت تأیید شده است و آن نقش عمودی و نقش واقعی است. ابتدا در طبقه اول، نقوش هندسی از قبیل شطرنجی با چهار خانه های سفید و سیاه یا هاشوری ، مثلث های سیاه ، فلسی و خطوط موج دار رواج بیشتری دارند. به موازات این نقوش که عیناً شبیه دوره دوم هستند
مجموعه ای از چهار موضوع که معمولاً روی سفال نقش شده است تکامل می یابد که عبارتند از :
1- ردیف های پرنده
2- نقوش حلزونی که رویهم قرار گرفته اند و نماینده گیاهانند
3- مارهایی که عمودی ایستاده اند
4- لوزی های شاخ داری که روی هم قرار گرفته اند
به نظر می رسد که مارها در ابتدا خطوط موج داری بوده اند که دو بدو در کنار هم قرار گرفته اند و به وسیله خطوط افقی به هم وصل شده اند مجموعه این چهار نقش جداگانه و یا به صورت گروه و همچنین نقش پرندگان آبی در حال شنا کردن که از ردیف پرندگان مشتق شده است عمری طولانی کردند و تا طبقه هفتم این دوره ها باقی ماندند ولی خیلی تغییر شکل دارند. مارهای راست ایستاده که به وسیله دو خط شکسته و هاشور زده روی کاسه ها نقش شده اند تغییراتی پیدا می کنند و تا آخرین دوره سفال تزئین شده باقی می مانند
بعدها این نقش دوباره دیده می شود ولی این بار فقط به صورت خطوط جناقی در آمده است. در روی بعضی تکه سفال های سیلک دوم حیواناتی در کنار نقوشی که در بالا ذکر شد دیده می شوند ولی ظروف کاملی که این تزئین را داشته باشندقبل از سیلک چهارم (حدود 3000 ق.م) بدست نیامده است در سیلک پنجم (حدود 1200 تا 1000 ق.م) این نقوش شگفتگی کامل می یابند و نماینده ذوق و سلیقه هنرمندان فلات مرتفع هستند

نقش انسان در میان حیواناتی که مدتهاست آنها را اهلی کرده از قبیل الاغ و گاو کشیده شده است. نقش بز کوهی و پلنگ زیاد به چشم می خورد. به نظر می رسد باتلاقهای این دوره پر از پرندگان مختلف بوده که در بین آنها مرغان بلند پای آبی و مرغابی را نقاشی کرده اند. در مقابل فراوانی این شکارها وجود پرندگان صیاد مثل عقاب و شاهین طبیعی است.
مارها به دو طریق نقش شده اند- یا به صورت یک خزنده دراز که گرداگرد دهانه را تزئین می کند. و سر و دم آن بهم و یا به صورت یک ردیف مارهای کوچک لوله شده در سیلک ششم (حدود 1000 تا 800 ق.م) برای اولین بار نقش یک نوع سگ دیده می شود تا اینجا نقاشی خیلی نزدیک به طبیعت است و حیوانات را دور دهانه ظرف ظرف می کشیدند ولی از این طبقه به بعد یک نوع زیاده روی در فرمها دیده می شود و در سفالهای این دوره شباهتی با روحیه و سبک سفالهای شوش یک دارد. شاخها بلند و بدن کوتاه می شوند دم بیش از اندازه دراز می شود
تمام بدن حیوان در چند خط خلاصه می شود و شاخ اهمیت زیادی پیدا می کند در اینجاست که هنرمند دوباره از رئالیسم (واقع بین) تزئینی به طرح ساده شده باز می گردد. با نگاه سریعی به گذشته هنر سفالسازی در دوره سوم متوجه جستجوی ناتورایسم (گرایش به سوی طبیعت) که به استیلیزاسیون می انجامد می شویم و می بینیم که سلیقه ای مشابه این، در سیلک دوم نیز وجود داشته است. به طور کلی اصول یکی است فقط اجزاء متفاوت است. تحول تزئینات سفال با این گرایش جدید به استیلیزاسبیون متوقف نمی شود. نمونه های زیادی که از جدیدترین قسمت سیلک ششم بدست آمده نشان می دهد که هنرمند همیشه در حال پیشرفت بوده است و کمپوزیسیونهای (ترکیبات) جدیدی خلق کرده است. بدین ترتیب حیواناتی که سابقاً به صورت ردیف و پشت سر هم نشان داده می شد در این دوره از اطراف محدود است و گرداگرد ظرف به مربع های فاصله دار تزئین شده ای تقسیم شده است. قوانین کمپوزیسیون تغییرات عمیقی پیدا کرد و از یک ردیف حیوانات پشت سر هم و روی یک سطح تبدیل به صحنه های پیچیده تر شد که در آنها موضوع بنا بر قانون مشخصی قرار نمی گیرد. در اینجا صحنه های شکار دیده می شوند
که در آنها روز زمینه گیاهان یک ببر و یک کفتار گله ای از بز کوهی را دنبال می کنند
نقش انسان نیز
بیش از سابق دیده می شود. فرم بدن عوض می شود – کمر باریکتر و شانه ها پهن تر می شود. موها به عقب پرتاب شده و روی سر نیز پر می زده. روی تکه سفال دیگری انسان گاوی با شاخهای بلند را به وسیله حلقه ای که از پوزه گاو گذرانده نگه داشته است.
تنوع حیوانات با پیدایش نقش شیر غنی تر از سابق می شود بدن بعضی از حیوانات به جای سیاه با هاشور نقش شده و دور آن خط سیاهی کشیده شده است این طرز کار در استیل (سبک Style ) شوش دوم زیاد دیده می شود. تنوع و ازدیاد نقش انسان در صحنه های شکار ، حیوانات مختلفی که با هم مخلوط شده اند و در روی ظرفهای اواخر دوره سوم نقش گرفته اند، نزدیکی جدیدی بین هنر سفالسازی فلات (فلات ایران) مرتفع و کنده کاریهای درشت باختری (خوزستان و بین النهرین) به وجود آمده است. سفالهای نفیس و متنوع حاصل سفالسازی دوره سوم سیلک است. نقوش حیواناتی که روی ظروف ابتدایی سیلک سوم هستند دارای دو جنبه اند. بعضی از آنها مثل لوزیهای شاخدار و به خصوص ردیف های پرندگان نشانه بقای سنتهای سیلک دوم است در کنار این نقوش حیوانات دیگری ظاهرمی شوند که دارای حالتی رئالیست هستند ولی جنبه آرامش و سکون آن ها بیش از پدیده های کارگاه های تپه های شمالی است. این نقوش به صورت ردیف های منظمی دور دهانه ظرف قرار می گیرند. به مارها و پرنده ها ، بزهای کوهی و ببرها اضافه می شوند.
سیلک پنجم
سفال خاکستری تیره
این سفال به چهار نوع مختلف تزئین شده است :
1-.سفالگر قبل از پختن ظرف روی آن شیارهائی به وجود می آورد که بعضی اوقات نسبتاً عمیق اند و خطوط دایره ای یا خطوط عمودی، خطوط موج دار و یا تابیده را به وجود می آورند.
2.- شیارهائی که از نقطه های متعدد و خطوط شکسته تشکیل شده اند و پس از پختن ماده سفیدی در شیارها قرار می داده اند.
3.- پس از پختن سفال در موقع برق انداختن به کمک ابزاری که با آن برق می انداختند روی ظرف در اطراف دهانه و یا بالای بدنه ظروف خطوط شکسته کوتاه و یا هاشورهایی نقش می کردند.
4. بالاخره روش آخر عبارتست از یک ردیف تگمه های ریز گلی که به صورت دایره هایی دور ظرف قرار می گرفت.
سفال مفتوش I
اين نوع سفال بسيار كمياب است و روي هم رفته با روش سفالگری این دوره هماهنگی ندارد. این سفال با دست ساخته شده است و خمیر آن خوب درست نشده و متخلخل است و کم پخته شده و خیلی ترد و شکننده و رنگ آن زرد و نیز زرد مایل به سبز است. این تزئینات معمولاً لوزی و با صلیبهايی که مرکز آن به رنگ زمینه است و یا شطرنجی می باشد و همیشه با هاشور پر شده و در آن چنین خط موازی و یا شکسته کشیده شده است. این تزئینات خیلی ساده است و فکر در آن ها کم است. مثلاً روی یک فنجان رنگ مستقیماً قرار گرفته و کمی برجسته و شیشه است. و صلیب هایی را تشکیل می دهد که به وسیله مربع های یک اندازه ای از هم جدا شده اند
. با دیگچه ای که از گل قهوه ای رنگ ساخته شده به طرزی ابتدایی و نامنظم از رنگ قرمز پوشیده شده و در بعضی از قسمتهای آن اثر پهن قلم مو به خوبی دیده می شود و روی زمینه نقوش خاکستری رنگ لوزی شطرنجی و خطوط شکسته به چشم می خورد.
سفال منقوش II
اين سفال ها با چرخ ساخته شده ، خمیر آن کاملاً خالص و برنگ قهوه ای روشن یا مایل به زرد است و به خوبی پخته شده است. نقش ها برنگ آجری متمایل به قرمز است و بدون لایه پوشاننده مستقیماً روی سفال قرار گرفته است. تزئینات این گروه بی نهایت متنوع است. با وجودیکه تعداد موضوعاتی که تزئین سفال را به وجود می آورد محدود است معذالک دو ظرف که دارای کمپوزسیونی کاملاً مشابه باشد نمی توان یافت
خصوصیات مهم این تزئینات که آن را از تزئینات ظروف دوره های اولیه فلات مرتفع مشخص می کند عبارت از ترک کردن تقریباً کامل نقوشی است که دایره وار دور تا دور ظرف می گردند و همچنین فقدان مربعهای یک اندازه تکراری است. هنرمند سعی نمی کند بیش از حد از تزئینات استفاده کند ولی طرز قرار گرفتن نقوش کاملاً متوازن است. پر ارزش ترین مجموعه این دوره نقش هایی است که حیوانات و انسان را نشان می دهد. معمولاً حیوان یا روبروی هم و یا پشت به هم در دو طرف دسته در سطحی قرار گرفته اند که در موقع ریختن مایع بیش از سطوح دیگر دیده می شوند. عمل ریختن مایع به علت فرم بخصوص لوله بکندی انجام می شود و فقط مقدار کمی مایع از لوله خارج می شود. در نتیجه نقش بر بدنه مدت طولانی تری در برابر نگاه قرار می گیرد. حیواناتی که نقاشی شده اند عبارتند از : اسبها بزهای کوهی گاو و غزال و پرندگان و. موجودات ترکیبی نسبتاً کمیابند و از تخیلی بارور و مجموعه نقشهای غنی نشانه ای ندارند.
به ندرت اتفاق می افتد که هنرمند به چهارپایی مثل بز کوهی و یا اسب ، بالهای راست و یا خمیده اضافه کند. و یا به پنجه شیر حالت چنگالهای پرنده شکاری را دهد. روی این ظروف انسان به ندرت دیده می شود. ما فقط دو تکه سفال در دست داریم که روی یکی سوارکاری بر اسبی بالدار و روی دیگری جدالی بین دو جنگجو نقش شده است.
بدن و سر حیوانات از نیمرخ کشیده شده است فقط روی یک ظرف است که سر حیوان به عقب برگشته است بدنها یا کاملاً رنگ شده و یا بعضی از قسمت های آن را خالی گذاشته اند که حالت پوست بدن شیر و یا براقهای تزئینی اسب را نشان می دهد چشم های اغلب به فرم لوزی هستند و به ندرت به فرم بیضی و یا دایره می باشند. شاخها یا از روبرو و یا یکی و یا هر دوی آنها از نیمرخ است. روی این ظروف علاوه بر نقش حیوان نقوش دیگری از قبیل مربع های است که قسمت داخلی آن هاشوری است و لوزی ها روی هم قرار گرفته اند و مربع هایی که به وسیله صلیبی که مرکز آن برنگ زمینه است به چهار قسمت تقسیم شده اند
و با نقش شطرنجی یا هاشوری و یا فقط با شطرنجی های بزرگی پر شده اند ظاهر می شود.




مقاله . نت