PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آثار تمدن بين النهريني كشور عراق Iraq



Borna66
09-16-2009, 03:32 AM
در سپيده دم تايخ ، هنگامي كه بشر نخستين گام ها را براي تشكيل هسته هاي اوليه تمدن بر مي داشت و قصد داشت زندگي خود را از كوچ هاي دائمي به شهرنشيني ابتدايي تبديل كند ، متوجه اصلي ترين و نخستين نياز خود يعني آب شد. در نتيجه منطقه ميان رودان خواستگاه چند تمدن پر آوازه شد. سومر ، آشور و بابل سه تمدن باستاني اين منطقه هسنتد كه با تاسيس سلسله هخامنشيان بدست كوروش بزرگ ، آخرين دولت آنها يعني بابل هم سقوط كرد پس از آن تاريخ تا ورود اسلام به ايران ، ميان رودان نه تنها بخشي از پادشاهي ايران شد بلكه در دوران ساساني به پايتخت ايران بدل گشت. پس از ورود اسلام به اين منطقه ، بغداد تا ميانه ء قرن هفتم هجري قمري (مقارن با حمله مغول) پايخت عباسيان شد. ميراث بزرگي كه از اين پيشنه ء كهن برجاي مانده است نه تنها ارزش فرهنگي بسزايي دارد ، بلكه سرمايه اقتصادي ارزشمندي محسوب مي شود كه ما به شرح مختصر بعضي از آنها
مي پردازيم.

شهرهاي سومري
بقاياي شهرهاي سومري كهن ترين آثار تمدني در عراق هستند. از آنجايي كه بين النهرين دشتي وسيع و مسطح است. باستان شناسان در گمانه زني هاي خود در اين جلگه ها ، هر تپه يا برآمدگي را به اميد رسيدن به شهري باستاني خفاري كرده اند. شهرهاي اور ، ارك ، لاگاش ، نيب پور ، كيش و اريدو مهمترين شهرهاي سومر باستان هستند كه در خلال سالهاي 4500(پ. م ) تا 2300(پ. م ) در اوج شكوفايي به سر مي برند. ادوارد سي يرا آشور شناس آمريكايي ـ كه سالهاي در بين النهرين به كوشش پرداخته است ـ مي گويد هر تپه اي در اين منطقه بقاياي يك شهر يا آبادي است. بر اين اساس باستان شناسان موفق شده اند بيشتر شهرهاي سومري ، آشوري و بابلي را از زير خاك بيرون آوردند.

زيگورات شهر اور
در پايان هزاره چهارم پيش از ميلاد بناهاي سنگي و خشتي بزرگي در نقاط مختلف ميان رودان بنا شدند. اين بنا ها در كانون توجه و اهميت ساختار شهر قرار مي گرفتند. از ميان شهرهاي سومري ، اور بيشتر از بقيه يادگارهايش را حفظ كرده است. زيگورات شهر اور از معدود پرستشگاه هايي است كه همچنان رو به آسمان (نيايش گونه) ايستاده است. ساخت زيگورات ابتكار سومري ها است. آنان براي خدايان خود پرستشگاهاي مرتفعي مي ساختند كه شبيه هرم و داراي طبقات متعدد بود. كاهنان در اين معابد به قرباني و نيايش مي پرداختند. چرا كه جايگاه خدايان بين النهريني عموما در كوهستان هاي شرقي بود و شايد ساختار اين بناها ياد آور جايگاه اين خدايان بوده است. آخرين طبقه معبد مكاني بود كه مجسمه رب النوع يا الهه در آن قرار مي گرفت و هيچ كس جز بالاترين مقام روحاني شهر حق ورود به آنجا را نداشت.
از اين معبد تنها چند نمونه در جهان باقي مانده است كه شامل زيگورات اور ، چغازنبيل در شوش (ايران) و زيگورات هاي اريدو ، اورك و نيب پور هستند. اين زيگورات را اور-نامو پادشاه شهر اور (2113 تا 2096 ) براي نانا خداي ماه و محافظ شهر ساخت. اين بناي عظيم كه 5000 سال از عمر آن مي گذرد ، در سه طبقه ساخته شده است. اور- نامو 17 سال بر آنجا حكومت كرد. با توجه به بقاياي اين بناي بزرگ ، ارتفاع واقعي آنرا 60 متر تخمين زده اند. همچنين اين معبد سومري ها بعدا در عصر نبونيد ( آخرين پادشاه بابلي سال 556 تا 539 پ . م ) مرمت شده است.
بناي فعلي زيگورات بيش از 11 متر ارتفاع دارد. پايه هاي اين بنا نيز در حال حاضر در 340 كيلومتري شمال بغداد ، در استان قادسيه و در غرب رود فرات (15 كيلو متري جنوب شهر ناصريه ) واقع شده است. رونق اين زيگورات ها تا سال 500 (پ . م ) كه عصر ايراني بين النهرين آغاز شد ، ادامه يافت.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
زيگورات شهر اور 1
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
زيگورات شهر اور 2

آگارگوف (عقرقوف)از جمله آثاري كه در نيمه دوم قرن بيستم در عراق كشف شد ، بقاياي شهر و زيگورات آگارگوف است. اين شهر سومري كه تقريبا بيشتر قسمت هاي آن ويران شده است ، داراي زيگوراتي كهن است. اين زيگورات 57 متر ارتفاع دارد كه بخش هاي فوقاني آن ويران شده و خود زيگورات از زير تپه اي خاك بيرون آمد است و بيش از 3500 سال از عمر آن مي گذرد. اين شهر در حال حاضر در 30 كيلومتري شمال غربي بغداد قرار دارد.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
آگارگوف 1
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
آگارگوف 2

Borna66
09-16-2009, 03:32 AM
اكد
اكد يا آگاه شهري است كه پادشاهان اكدي از آن سر بر آوردند و بر سومري ها پيروز گشتند. از اين شهر كه در گذشته هاي بسيار دور آباد بوده ، آثار اندكي باقي است. بقاياي ويران شده زيگورات الهه اكد مهمتربن اثر آن است . اين شهر در 271 كبلومتري جنوب بغداد واقع شده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgآشور
شهر آشور در 100 كيلومتري جنوب موصل و در سمت راست دجله قرار دارد. اين شهر از سال 1900 تا 1500 (پ. م ) پايتخت پادشاهان آشور بود. پس از اين تاريخ پايتخت آشور به كالاه ( نمرود ) و سپس به نينوا منتقل شد. در اين شهر آثار معابد آشوريان ، برج هاي شهر و قلعه اي معروف به شرقاط باقي مانده است.





كالا (نمرود)
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
كالا يا نمرود (نيمرود) دومين پايتخت آشوريان است كه در 400 كيلومتري شمال بغداد ، در سمت چپ رودخانه دجله و 35 كيلومتري جنوب شرقي موصل قرار گرفته است. خرابه هاي اين شهر باستاني كه در اواسط قرن نوزدهم كشف و مورد حفاري قرار گرفت ، در ميان مردم عراق به خرائب نمرود مشهور است. حصاري قديمي ، دور تا دور مساحت 200 هكتاري شهر را فرا گرفته است و آثار دژ مركزي ، كاخ هاي آشوري و دو زيگورات شهر در داخل حصار باقي مانده است. در جنوب غربي كالا معبد نينورتا خداي نگهبان شهر قرار دارد و كنار آن معبد نابو رب النوع هنر و نقاشي مشاهده مي شود. تعدادي از كاخ هاي اين شهر از خاك بيرون آمده است كه مهمترين آنها كاخ آشور باني پال است. حجاري هاي سنگي اين كاخ از ظرافت و زيبايي خاصي برخوردار است. شيرهاي بالدار با پنج پا ، به عنوان نگهبان كاخ در مدخل هاي ورودي به چشم مي خورند. بعدها اين نقوش با اندكي تغيير در صفه تخت جمشيد حك گرديد و زينت بخش كاخ هاي هخامنشي شد. اين شهر از رونق و ثروت فراواني برخوردار بود. از همين رو در خفاري هايي كه در اين شهر صورت گرفته است ، اشياي زيبا و ارزشمندي كشف شده است كه بخشي از آن در موزه هاي پاريس و شيكاگو نگهداري مي شود.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpgنينوا
آخرين پايتخت آشوريان در بين النهرين است كه خرابه هايش در ساحل رود دجله و مقابل شهر موصل واقع شده است. اين شهر در 1080 (پ .م ) پايتخت شد. از اين رو آثار كاخ ها ، پرستشگاه ها و مجسمه هاي اساطيري در آن كشف شده است. امروزه برج و بارو و ديوارهاي آن به گونه اي قرار گرفته كه جاده ورودي به شهر موصل ار ميان آن مي گذرد.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpgبابل
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgشهر بابل در 88 كيلومتري جنوب بغداد و شمال حله قرار گرفته است. اين شهر قدمتي 4000 ساله دارد و از دوران حمورابي (قدرتمندترين پادشاه بابل) پايتخت بابل شد. وي در 43 سال سلتنطت خود (2025 تا 2067 پ. م ) اين شهر را به اوج قدرت رساند. مجموعه قوانين حمورابي كه توسط عيلامي ها از اين شهر غارت رفته بود ، در قرن حاضر در خرابه هاي شوش كشف گرديد. نام اين شهر در تورات نيز آمده است. در زمان آشوري ها اين شهر توسط سناخريب پادشاه آشوري ويران شد ولي بعدها نبوكدنصر دوم
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgپادشاه كلداني سال 605 تا 652 (پ. م ) آنرا آباد كرد. باغهاي معلق بابل كه از عجايب هفت گانه هستند در اين دوران ايجاد شدند. همچنين وي دروازه ايشتر را براي ورودي شهر احداث كرد كه از شگفتي هاي دنياي باستان به شمار مي رود. اين دروازه در خلال سالهاي 1899 تا 1914 ميلادي بازسازي شد. دروازه ايشتر با آجر لعابدار زينت شده است. بر ديواره هاي آن نقش 60 شير افسانه اي با آجر لعابدار نقش بسته است. اين بناي 300 ساله داراي 15 متر ارتفاع و 10 متر عرض است. همچنين در اين شهر تعدادي شير سنگي هم به چشم مي خورد كه احتمالا نگهبانان ورودي شهر بوده اند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpgبرج بابل
در متون قديمي آمده است كه نمرود يكي از پادشاهان دوره كهن ميان رودان را ، غرور فرمانروايي چنان فرا گرفت كه تحمل هيچ قدرت ديگري را نداشت. او دستور داد برج بلندي بسازند. آنقدر بلند كه به درهاي آسمان نزديك شود. پس از اتمام برج بر فراز آن ايستاد و تيري را به سوي خداوند پرتاب كرد. ناگهان طوفاني عظيم برخاست و بخش هايي از برج خراب شد و از آن پس بود كه انسان ها به زبان هاي مختلف صحبت كردند تا پيش از آن همه مردم به يك زبان سخن مي گفتند و زبان يكديگر را مي فهميدند ، اما پس از آن بود كه جدايي حاصل شد. امروزه بسياري بر سر كاربرد اين برج اختلاف نظر دارند. گروهي از باستان شناسان مي گويند كه اين برج يكي از زيگورات هايي است كه پادشاهان بين الهنريني
مي ساختند و نمونه هاي ديگري از آن نيز وجود دارد.

Borna66
09-16-2009, 03:33 AM
و باستانhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg شناسان عقده دارند که بین النهرین محل پیدایش تمدن بوده است . وجود رودخانه پر آب ، آنرا مهد مهمترین تمدنهای رودخانه ای ساخت و موقعیت ارتباطی بسیار مناسب آن ، موجب تماس با سرزمین های دیگر و در نتیجه پیشرفت و انتشار تمدن گردید . چنانچه بعضی از علوم و از همه مهمتر احتملا پیدایش خط از بین النهرین باستان می باشد . نخستین شهر های مهم تاریخ نیز در همین سرزمین بوجود آمدند و بدنبال خود قواعد زندگی مدنی را پدید آوردند . برتری محسوس تمدن بین النهرین باستان ، آن سرزمین را کانون توجه اقوام همجوارش ساخته بود و از این رو رفت و آمد اقوام و درگیری میان آنان ، اگر چه از یک سو موجب پر تلاطم شدن تاریخ آن گردید از سوی دیگر موجب تنوع و توسعه فرهنگ نیز می شد . در پی این تاریخ پر فراز و نشیب در حالیکه بیش از ۳۰۰۰ سال از حیات تمدنی بین النهرین باستان می گذشت در حدود ۵۰۰ ق . م حیات سیاسی آن به پایان رسید و جزئی از تاریخ ایران باستان گردید .

بین النهرین
رودهای دجله و فرات هر دو از کوهای پر برف http://pnu-club.com/imported/mising.jpgمشرق آسیای صغیر سر چشمه می گیرند . این دو رود پس از پیچ و خم های فراوان به سمت جنوب جریان یافته و با پیمودن صدها کیلومتر به خلیج فارس وارد می شوند . این دو رود بسیار پر آب و بزرگ هستند . بخصوص در فصل بهار که برفهای نواحی کوهستانی آسیای صغیر آب می شوند ، آب آنها بسیار زیاد می شود که معمولا منجر به طغیان و سیلاب رود می گردد . جز نواحی علیای دجله و فرات ، بقیه مسیر آنها در دشت وسیعی جریان دارد که بین النهرین نامیده می شود و به معنای میان دو رود است .

Borna66
09-16-2009, 03:33 AM
تاریخ سیاسی بین النهرین
جنوب بین النهرین را سومر می نامیده اند . کشفیات باستان شناسان نشان می دهد که سومر از هزاران سال پیش ساکنانی داشته که کم کم فنون بهره برداری از آب رودخانه را فرا گرفته بودند . در حدود ۵۰۰۰ سال پیش مردمی به این سرزمین مهاجرت کردند که سومری نامیده می شوند . در مورد نژاد سومریان و اینکه ابتدا در کجا زندگی می کرده اند اطلاع دقیقی در دست نیست . طبق افسانه های سومری ، آنها از طریق دریا یعنی خلیج فارس به سومر وارد شده اند .
سومری ها با تسلط بر جنوب بین النهرین و با استفاده از تجارب ساکنان قدیمی آن سرزمین شیوه خشکhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg کردن باتلاقها ، حفر نهرها و کشاورزی را فرا گرفتن و بتدریج شهرهای بزرگ و آباد ایجاد کردند . شهرهای متعددی و بزرگ سومری نشان دهنده کشاورزی پر رونق سومریان و نیز تجارت گسترده آنان با سرزمین های اطراف می باشد .
شهر های سومر هر یک دارای دولتی مستقل بودند و از یک حکومت مرکزی اطاعت نمی کردند . هر شهر علاوه بر زمیبنهای زراعی ، شبکه آبیاری و دولت ، دارای یک معبد نیز بود . این معبد که به شکل ساختمانی پلکانی بود زیگورات نام داشت . معبد توسط شخصی به نام انسی اداره می شد . انسی علاوه بر مقام مذهبی ، فرمانروایی شهر را نیز بر عهده داشت .
سومریان تاریخ خود را به دو دوره قبل از طوفان و بعد از طوفان تقسیم می کردند . نخستین شهر مهم آمنان اریدو نام داشت . در سال ۴۰۰۰ سال پیش اریدو شهری مهم بوده است . اما ۳۰۰۰ سال پیش شهر اور اهمیت بسیار یافت و طولی نکشید که شهر دیگری بنام نیپور شهرت بسیار یافت زیرا دارای معبد بسیار مهمی بود . هر یک از این شهرهاو شهرهای دیگر سومر ی برای مدتی توانستند قدرت خود را گسترش دهند و بر تمام یا قسمتی از آن سرزمین حاکم گردند . در نتیجه این جنگها دولت سومری را ضعیف کرد و سرانجام استقلال خود را در برابر اقوام که سرزمینشان را مورد حمله قرار داده بودند از دست دادند

Borna66
09-16-2009, 03:33 AM
اکد
در اواسط هزاره سوم قبل از میلاد گروهی از اقوام سامی از صحرا به شمال سرزمین سومر وارد شدند و آنجا را تصرف کردند . این گروه از اقوام سامی اکدی نامیده می شدند . و بتریج صاحب دواتی نیرومند شدند که به دولت اکد معروف شده است .
کسی که دولت اکد را قدرتمند ساخت سارگن نام داشت . او با استفاده از جنگهای سومر توانست بر آن سرزمین غلبه کند و حتی سرزمین های مغرب بین النهرین تا سواحل مدیترانه را تصرف نماید . تا قرن ۲۲ ق . م اکدی ها تا آن اندازه جذب فرهنگ سومری شده بودند که دیگر جزو سومریان محسوب می شدند . در نتیجه در این قرن سومریان بار دیگر فرصت یافتند که استقلال شهرهای خود را احیا نمایند . اما هجوم اقوام گوتی که در کوهستان زاگرس زندگی می کردند مانع از این امر شد و برای مدتی سومر دچار ویرانی و نابسامانی گردید .
پس از تهاجم گوتی ها ، سومریان برای مدتی به رهبری فرمانروایان شهر اور استقلال خود ار باز یافتند اما هجوم همسایه شرقی آنها یعنی دئلت ایلام که قلمرو آن در دشت خوزستان قرار داشت ضربه سختی بر سومر وارد ساخت . بدنبال آن حمله دسته جدیدی از اقوام صحرانشین در ۲۰۰۰ ق . م برای همیشه به حیات سیاسی سومر خاتمه داد .
بابل
مهاجماین که ۲۰۰۰ ق . م به سومر وارد شدند دسته ای اhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpgز اقوام سامی بودند که آموری نام داشتند . آنان پس از تصرف سومر دولتی بوجود آوردند که به دولت بابل معروف شده است . زیرا پایتخت این دولت شهر بابل بود . بابلی ها با استفاده از دستاوردهای تمدن سومری دولت نیرومندی ساختند و تمامی ساکنان را به اطاعت خود در آوردند .
اوج قدرت دولت بابل در زمتان پادشاه معروف آن حمورابی بود . حورابی در قرن ۱۸ ق . م حکومت می کرد و علاوه بر بین النهرین بعضی از نواحی اطراف آن را نیز در تصرف داشت . پایتخت او شهر بابل نیز بزرگ و آباد بود . بیشتر شهرت حمورابی به خاطر مجموعه قوانین و دستوراتی است که بدستور او بر سنگ استوانه ای شکلی نوشته شده و در مرکز شهر قرار داشته است تا همگان از آن مطلع شوند . این سنگ نوشته قدیمی ترین قانون مدون کشف شده بشمار می رود . مجموعه قوانین حمورابی درباره حقوق مالک ، پدر ، وظایف فرزندان و امثال آنها می باشد .
پس از حمورابی جانشینان او برای مدتی قدرت و قلمرو دولت بابل را حفظ کردند اما آنان به سختی موفق به انجام این کار شدند . هجوم اقوام مختلف از اطراف فرصت لازم برای تقویت دولت را بوجود نمی آورد . در قرن ۱۶ ق . م قومی بنام هیتی از سمت شمال بابل را مورد تهاجم قرار داد . در همان قرن هجوم قوم کاسی که در کوهستانهای زاگرس بسر می بردند ، مقاومت دولت بابل را در هم شکست . کاسی ها بین النهرین را تاراج و تخریب نمودند و اگر چه نتوانستند تسلط خود را بر آن سرزمین حفظ کنند لیکن پس از آنان دhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpgولت مهاجمی به نام میتانی ضربات سخت تری بر بابل وارد ساخت . در چنین شرایطی دولت بابل قسمت های وسیعی از بین النهرین را از دست داد و سرانجام قلمرو آن محدود به نواحی جنوبی و ساحلی بین النهرین گردید . پس از آن دولت بابل تبدیل به دولتی کوچک و کم اهمیت گشت و شهر بابل بارها دستخوش هجوم و غارت شد در شرایطی که دولت بابل آخرین روزهای خود را می گذراند دسته ای از اقوام سامی بنام آشوریان از سمت صحرا به شمال بین النهرین وارد شدند و بنیان دولت جدیدی را نهادند .

Borna66
09-16-2009, 03:33 AM
آشور
آشوریان از جمله اقوامی سامی نژادی بودند که در هزاره دوم قبل از میلاد به بین النهرین وارد شدند . نام این قوم برگرفته از نام آشور رب النوع مورد پرستش آنان بود . از خصایص آشور جنگجویی و جنگ طلبیhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg بود و آشوریان از ابتدا بنیان دولت خویش را بر کشور گشایی قرار دادند . دولت آشور که با غلبه بر مدعیان و تصرف بین النهرین قدرت گرفته بود ، ادامه فتوحات را اساس کار خود قرار داد . لذا از قرن ۱۲ ق . م . که آغاز قدرت یافتن آشوریان است ، آنان را مدام در حال جنگ با همسایگان ، فتح سرزمی ها ، غارت شهرها و به اسارت بردن مردمان می بینیم . نوشته ها و تصویرهایی که از آشوریان باقی مانده است در بردارنده مطالب فروانی در مورد این جنگ ها می باشد .
در قرن نهم قبل از میلاد شالمانسار سوم قلمرو آشور را تا سواحل مدیترانه گسترش داد و در قرن هشتم قبل از میلاد پادشاهان آشور ، بابل ، ایلام و نواحی کوهستانی شمال قلمرو خود در آسیای صغیر و زاگرس را عرصه تاخت و تاز ساختند . آشور بانی پال پادشاه معروف آشور نیز در قرن هفتم مصر را فتح کرد و بر شدت حمله به سرزمینهای اطراف آشور افزود .
رونق و شکوه دولت آشور که با افکندن بیم و هراس در همگان بر پایید سرانجام همسایگاه زخم خورده آشور با یکدیگر دست اتحاد داده و برای نابودی آن مصمم گشتند . این امر در سال ۶۱۲ ق . م با اتحاد دولت ماد که در ایران تاسیس شده بود و دولت کلده که در جنوب بین النهرین بوجود آمده بود صورت گرفت . نینوا پس از جنگی خونین تصرف شد و پادشاه آشور به قتل رسید .
کلده
دلت کلده بوسیله اقوام کلدانی تاسیس شد . کلدانیها از جمله اقوامی سامی بودند که در اواخر هزاره دوم ق . م به جنوب بین النهرین وارد شدند . کلدانی ها روزگاری را به تمکین از آشوریان گذراندند و سپس توانستند دولتی بنام کلده بوجود آورند . آنان شهر قدیمی بابل را از نو ساختند و پایتخت خویش قرار دادند . به همین جهت دولت کلده را دولت بابل نوین نیز می نامند .
دولت کلده در ابتدا با کمک مادها و سپس با حمایت دولت مصر ، آشور را از میان برداشت و بدین ترتیب سراسر بین النهرین به تصرف کلده در آمد و سرانجام تا سواحل شرقی مدیترانه نیز به زیر سلطه آن دولت رفت .
از معروف ترین پادشاهان بابل نوین بخت النصر است . او تهاجم بابل نوین علیه آشور را رهبری کرد و قلمرو آن دولت را تا سواحل مدیترانه گسترش داد . پس از بخت النصر دولت کلده دچار آشوب و اختلاف شده بود . نابسامانی اجتماعی و نارضایتی عمومی نیز باعث آشفتگی هر چه بیشتر امور گردید . در چنین شرایطی دولت کلده برای توفیق یافتن در اختلافات خود با دولت ماد ، با کوروش پادشاه پارس بر ضد دولت ماد متحد شد . نتیجه امر سرنگونی دولت ماد بدست پارسیان بود لیکن پس از چندی دامنه فتوحات کوروش به بابل نیز رسید .
او در سال ۵۳۹ ق . م بابل را گشود و بدین ترتیب با سقوط آخرین دولت از تمدن بین النهرین باستان حیات آن نیز برای همیشه به پایان رسید و جزیی از قلمرو هخامنشیان گردید .
خط
سومریان نخستین قومی بودند که موفق به اختراع خط شدند . خط سومریان ، خط میخی بود . پیدایش خط در میان سومریان به دلیل رشد و رونق زندگی شهری و گسترش تجارت بود . دیگر اقوامی که پس از سومریان بر بین النهرین حکومت کردند و نیز اقوامی که همسایگی آن سرزمین قرار داشتند . خط سومریان را اقتباس کردند و مطابق با زبان خود در آن تغیراتی بوجود آوردند . خط بابلیها و آشوریها بدین ترتیب بوجود آمد . خط میخی سومری دارای ۶۰۰ علامت بود و با وسیله ای نوک تیز بر لوح گلی نقش می شد . خط میخی سومری در نزد اقوام بعدی ساده تر و آسان تر گردید .

__________________

Borna66
09-16-2009, 03:33 AM
باغهای معلق بابل در عراق

در سال ۱۸۹۸ میلادی روبرت کلدوی (Robert Koldewey)، باستان شناس آلمانی، در حدود ۹۰ کیلومتری جنوب شهر بغداد و در سواحل فرات جستجو در پی یافتن ویرانه ها و بقایای شهر غرق شده بابل را آغاز کرد.
کلدوی از سوی موسسه آلمان – مشرق زمین در برلین مأموریت داشت تا کاوش برای یافتن سه اثر بزرگ شهر بابل (دیوارهای حصین شهر، برج بابل و باغهای معلق سمیرامیس) را آغاز نماید. وی برای انجام حفاری ها دستور داد یک خط نقاله حفاری از اروپا برایش فرستاده شود و نهایتا موفق گردید برج بابل را کشف نماید. برج بابل معبدی مطبق برای ” مردوک ” خدای بابل بود، بنایی با ابعاد ۹۰ در ۹۰ متر و ارتفاع حدود ۹۰ متر. از این بنای عظیم تعدادی از پایه های اصلی آن به جای مانده است. تا پیش از حفاریها و کاوشهای باستان شناسان افسانه ها و تصورات گونه گونی در مورد برج بابل وجود داشت. یکی از نمودهای این تخیلات تابلوی نقاشی برج بابل اثر ” پیتر بروگل ” بزرگ است که برج بابل را بنایی مدور و مطبق با تاقهای قوسی تصور کرده. اما حفاریهای باستان شناسان و پژوهشگران تصویری متفاوت از آنچه گذشتگان می انگاشتند به ما می دهد: بنایی چهارگوش با ابعاد ۹۰ در ۹۰ متر، مطبق و توپر به ارتفاع ۹۰ متر.

کلدوی دیوار حصین شهر بابل را نیز کشف نمود. ضخامت این دیوار به قدری بوده که دو ارابه اسپی به راحتی و در کنار هم می توانستند روی آن حرکت کنند. این دیوار تمامی شهر بابل را در بر می گرفت. ارتفاع دیوارهای مکشوفه در زمان کلدوی تنها ۱۲ متر و مابقی تخریب گردیده بود.
کلدوی برج بابل و حصار شهر را یافته بود اما باغهای معلق کجا بودند!؟ در یکی از روزها در حالیکه کلدوی در حال قدم زدن در شهر بابل بود در گوشه شمال شرقی مجموعه کاخهای سلطنتی و در عمق حدود یک متری از سطح خاک به ساختمانی برخورد که مشابه آنرا تا آن لحظه ندیده بود. این مجموعه از دوازده اتاق باریک، دراز و هم اندازه تشکیل می شد که بر خلاف آثار ساختمانی یافت شده در بابل از سنگ تراش ساخته شده بود. این ۱۲ اتاق در دو سمت یک راهرو قرار گرفته بودند، سقف آنها از آجر بود و چنان محکم و قطور که گویا برای تحمل باری سنگین ساخته شده بوده. دیوارها و ستونها تا هفت متر ستبرا داشتند، سقفها با تاق گنبدی اجرا شده بودند و در کنار این مجموعه یک حلقه چاه بدست آمد. کلدوی بعد از انجام مطالعات متوجه شد که در نوشته های یونانیان و رومیان و نیز در کتیبه های سنگی بابلی اشاراتی به استفاده از سنگ تراش در فقط دو بخش از شهر بابل شده، یکی در دیوار شمالی مجموعه کاخ سلطنتی و دوم در باغهای معلق سمیرامیس. با توجه به اینکه کلدوی در کاوشهای گذشته سنگهای دیوار شمالی قصر را یافته بود، به این نتیجه رسید که این بنا بایستی به باغهای معلق متعلق باشد.
تصویری که کلدوی از باغهای معلق سمیرامیس در ذهن خویش مجسم نمود این چنین بود:
احتمالا بر روی اتاقهایی پوشیده با تاقهای گنبدی یک ساختمان مرکزی به صورت تراسهای مطبق وجود داشته است و ارتفاع هر تراس حدود ۵ متر بوده که با سطوحی از سنگ به طول ۵/۵۰ و عرض ۱/۴۰ متر فرش شده بوده، احتمالا بر روی هر یک از این سطوح سنگی یک لایه حصیر آغشته به قیر و روی آن دو لایه آجر فرش بوده است و درز میان آجرها بوسیله گچ گرفته شده، سپس روی این مجموعه یک لایه سرب جهت جلوگیری از نشت رطوبت به اتاقهای زیرین باغ ریخته شده و در نهایت یک لایه خاک به ارتفاع سه متر جهت کاشت گیاهان.
بسیاری از باستان شناسان و پژوهشگران با آنچه کلدوی از باغهای معلق بابل ارائه داد موافق نبودند: برخی اعتقاد داشتند که باغهای معلق درون محوطه کاخها نبوده و در کنار آن جای داشته. برخی بر این باورند که باغها نه در محوطه قصرها و نه در کنار آن بلکه در کنار فرات بوده و برخی هم می گویند بر روی پلی عریض بر فراز فرات قرار داشته است.
بابل که در عهد عتیق به همین نام از آن یاد شده در تاریخ بیش از سه هزار ساله خود سه بار تا پی دیوارهای شهر تخریب و مجددا از نو ساخته شده، اما آخرین بار در قرنهای ۶ و ۵ قبل از میلاد تحت تسلط و حکمرانی هخامنشیان و سپس مقدونیان قرار گرفت.
بابل به نوعی نخستین شهر در تاریخ تمدن محسوب می گردد و بناهایی همچون برج بابل، دیوارهای حصین و مستحکم دور شهر و باغهای معلق آن جزو شگفتیهای این شهر باستانی محسوب می شود.
بابل در قسمت سفلی رود فرات قرار داشته، در ابتدا مأوای سومریان (۳۰۰۰ ق.م) بوده و سپس در حدود ۲۶۰۰ ق.م توسط مهاجمان اکدی اشغال و تسخیر گردید و پانصد سال بعد توسط اقوامی از شمال بین النهرین. با پایان گرفتن دوران سلطنت حمورابی (۱۶۸۶ ۱۷۲۸ ق.م) هیتیت ها از شرق آسیای صغیر، کاسیان از ایران و آشوریان از شمال بر بابل تسلط یافتند.
در ۶۲۶ ق.م نبوپلسر علیه دولت آشور برخاست، شهرهای آشوریِ ” آشور ” و ” نینوا ” را تخریب نمود و پادشاهی بزرگ آشور بین ” کلدانیان ” و ” مادها ” تقسیم گردید. نبوپلسر امپراطوری خود را در بابل، جنوب و غرب آشور، بین النهرین، سوریه و فلسطین گسترش داد و مادها صاحب باقیمانده سرزمینهای آشور گشتند.
با مرگ نبوپلسر در سال ۶۰۵ ق.م فرزند او نبوکد نصر بر تخت سلطنت نشست. وی با جنگهای بسیار دولت بابل را به قدرتی جهانی تبدیل نمود و پایتخت خویش را به بزرگترین و زیباترین شهر آن روزگار تبدیل کرد. از جمله اقدامات نبوکد نصر بازسازی و گسترش ” اساگیلا ” معبد اصلی و بزرگ خدای بابل، ” مردوک ” (گوساله خدای خورشید)، بود. نبوکد نصر معبد دیگری برای مردوک ساخت که ” اتمنانکی ” نام داشت و بعدها به برج بابل شهرت یافت. به دستور نبوکد نصر خیابانی باشکوه برای سان و رژه و برگزاری مراسم جشن (جشنهای باشکوه و مجللی که به بابل لقب _ شهر گنهکار _ را داده بود) ساخته شد. و نیز به دستور وی دیوار شهر بابل که به صورت دوجداره و مدور بود ساخته شد تا شهر و کاخهای سلطنتی در پناه و امان باشند. خیابانهایی از خارج شهر و از طریق دروازه های باروی دور شهر به داخل آن راه می یافت و در کنار خیابانها کاخها و معابد بسیاری ساخته شدند. یکی از دروازه های شهر دروازه ” ایشتار ” (الهه جنگ و عشق) بود که با نقش برجسته های میناکاری روی سنگ تزئین گردیده بود.
بابل شهر معابد خدایان بود، بر اساس یک کتیبه میخی بابلی در آنزمان ۵۳ معبد برای خدایان بزرگ، ۵۵ معبد کوچکتر برای مردوک، ۳۰۰ مجموعه معبد کوچکتر برای خدایان زمینی، ۶۰۰ مجموعه معبد خدایان آسمانی، ۱۸۰ محراب ایشتار و ۲۰۰ محراب برای دیگر خدایان در شهر بابل وجود داشته است.
بابل در دوران رونق خود شهری تحسین برانگیز بوده، بازارهای شلوغ و پر رونق شهر، مسافران و بازرگانان و مردمان در حال گفتگو و بسیاری تصاویر قابل حدس دیگر . . .
بخت النصر دوم در ۵۷۸ ق.م به اورشلیم لشگر کشید و آنجا را با خاک یکسان نمود (شهر را تا پی دیوارها ویران کرد)، یهودیان را به اسارت گرفت و به بردگی بابل برد، یهودیان در بابل در اسارت و حقارت سالها را گذراندند تا اینکه کوروش کبیر، فرمانروای حکیم هخامنشی، در ۵۳۹ ق.م به بابل لشگرکشی نمود، بابل را تسخیر و یهودیان را آزاد کرد، کوروش یهودیان را به سرزمینشان رهسپار ساخت، یهودیان در تورات از کوروش کبیر به عنوان رهایی دهنده قوم یهود نام آورده اند و وی را تکریم و تقدیس می نمایند. بخت النصر دوم سراسر عمر خود را به جنگ و لشکرکشی گذراند.
باغهای معلق بابل را نبوکد نصر دوم (۵۶۲ – ۶۰۵ ق.م)، پادشاه بابل بنیان نهاد، باغهای معلق در حالی در شهر شکوفا و آباد بابل شکل می گرفت که این سرزمین تاریخی به قدمت حدود ۳۰۰۰ سال را پشت سر گذارده بود.
احتمالا همسر بخت النصر دوم دوشیزه ای از شاهزادگان ایرانی بوده و بخت النصر به خاطر ابراز علاقه به همسرش باغهای معلق بابل را به وی هدیه نموده است. بر اساس گزارشات مورخین، بخت النصر برای جبران غیبتهای طولانی و دوری از همسر، دستور ساخت باغهای معلق را داد و هم اینکه باغهای معلق می توانست خاطره کوهستانها و دشت های سرسبز و پرگل ایران را برای همسرش تکرار کند.
اما در زمینهای بی آب و علف و غیر قابل کشت بابل چگونه باغی سرسبز می توانست پدید آید. تجربه تاریخی بیان می کند که در گذشته نیز مردمانی در سرزمینهای دیگر توانسته بودند بر اقلیم نامساعد فائق آیند و به کشاورزی و باغسازی دست یازند. از آن جمله: ” سان حریب ” پادشاه مجنون آشوری (۶۸۱-۷۰۵ ق.م) دستور داد دورتادور معبد خدای آشور را در نینوا باغسازی کنند. برای اینکار سوراخهایی در زمین صخره ای اطراف معبد حفر کرده و آنها را از طریق کانالهای زیر زمینی به یکدیگر متصل نمودند و آب را در کانالها جاری ساختند، سپس سوراخها را با خاک مناسب پرکرده و باغسازی نمودند.
زیبایی، شکوه و طراوت باغهای معلق سمیرامیس و نیز تأسیسات آن در زمان خود بی نظیر بوده است. به نوشته مورخینی که از آن دیدن کرده اند باغهای معلق بابل در روزگار خود و چه بسا تا به آنزمان بی نظیر بوده، بخت النصر به ملازمان و سربازان خود دستور داده بود در هر سرزمینی که وارد می شوند هر آنچه از گیاهان و گلهای ناشناخته می بینند با خود به بابل بیاورند و برای اینکار از تندروترین سواران آنروزگار استفاده کنند. کاروان ها، بازرگانان و نیز کشتیهایی که به بابل می آمدند به همراه خود گیاهانی می آوردند. برای آبیاری طریقه ای بکار میبرند که آب رود فرات مستقیماً به مرتفع ترین قسمت باغ جریان داشت تا بتوانند درختان و گلها را آبیاری کنند . باغهای معلق بر همه شهر مسلط بود چشم انداز زیبای داشته و از فراز آن منظر رود فرات ، شهر،سربازان و جاده ها پیدا بودند و عبور و مرور قافله که بین شرق و غرب در تردد و حمل کالای تجارتی بودند به خوبی دیده میشده اما متسفانه از این شهکار معماری چیزی باقی نمانده است .