PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خدایان و اساطیر یونان باستان



Borna66
09-16-2009, 03:14 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
(http://www.senmerv.com/archives/000143.php)هرا، خدای مادر
در زمانهای بسیار دور، انسان ناشناخته ها و وقایع طبیعی مانند باران، صاعقه، گرما و سرما، شب و روز، تغییر فصل، مرگ و زندگی و مانند اینها را زاییده قدرت خدایانی میدانست که بر زمین و موجودات آن حکومت میکردند.از نظر آنها این خدایان نه تنها به خودی خود در انجام بعضی امور و وقایع دست داشتند بلکه مناسبات و روابط بین آنها هم در سرنوشت انسانها تاثیر مستقیم داشت. خدایان باستان در تمام جوامع بشری وجود داشته اند و هیاتی انسانی با نیروی مافوق بشری داشته اند، آنها جاودان بودند و میتوانستند با انسانهای عادی وصلت کرده و بچهدار شوند، فرزندان این خدایان "نیمه خدا" بودند و با وجود داشتن قدرت مافوق بشری، میرا بودند.

خدایان و داستانهای اساطیری در ابتدا به منظور توضیح اسرار زندگی به کار میرفتند اما به تدریج نبرد موجودات افسانه ای و ماجراهای پر آب و تاب قهرمانان چنان شیرین و جذاب شد که با وجود پیشرفت علم و حضور پیامبران موحد، اساطیر باقی ماندند و در تمام هنرها حضور بارزی یافتند.

در این میان اساطیر یونان به دلیل تکیه فراوان ادبیات باستان یونان و بعد ادبیات مدرن جهان بر آنها و همچنین ساده تر بودن نامهای خدایان به گوش آشنا تر است.از طرفی نباید از تاثیر فراوان فیلمهایی که با تکیه بر اسطوره های یونان تهیه شده است غافل شویم. به همین دلیل معرفی خدایان اساطیری را با معرفی مختصر خدایان المپ (The Olympians) آغاز میکنیم.

خدایان المپ یا المپ نشینان
این خدایان 12 تن بودند که پس از سرنگونی تایتانها (Titans خدایان اولیه) به حکومت پرداختند. کوه المپ محل نبرد تایتانها با خدایان دوازده گانه بود و بعدها هم به عنوان محل زندگی خدایان از آن نام برده شد. تمام المپ نشینان به نوعی با یکدیگر نسبت داشتند و بنا به شرایط زمانه هر از گاهی یک یا چند تن از آنها بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. برای مثال اگر در زندگی واقعی، همسر حاکم یا شخص قدرتمند منطقه از شخصیت قوی یا خانواده مهمتری بود، خدایان زن و به خصوص هرا (Hera) که خدای مادر بود مورد توجه میگرفت. اگر جنگی در میان بود، معبد خدای جنگ بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
سنگ برجسته زئوس به همراه همسرش هرا
زئوس (Zeus)
زئوس فرزند کرونوس (Cronus)، تایتان بزرگ، بود. او پدرش را سرنگون کرد و بر سر حکومت با برادرانش پوزئیدون (Poseidon) و هادس (Hades) قرعه کشی کردند، زئوس در نتیجه این قرعه کشی به نام بزرگ خدایان شناخته شد، او فرمانروای آسمان و باران و اسلحه اش آذرخش است که آنرا به سمت کسی که او را ناخشنود کرده ، پرتاب میکرده است. یکی از مواردی که او را بسیار خشمگین میکرد دروغگویی و پیمان شکنی بوده است. زئوس هرا (Hera) را به همسری گرفت اما به خاطر داشتن ماجراهای عشقی فراوان شهرت داشته است.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
پوزئیدون خدای دریا
پوزئیدون Poseidon
پوزئیدون برادر زئوس است و در قرعه کشی که پس از سرنگونی پدرشان انجام شد، دریا را به دست آورد و به نام خدای دریا شناخته میشود. دریانوردان و ماهیگیران از پرستندگان او به شمار می روند. پوزئیدون با آمفی تریت Amphitrite که نوه اوسیانوس Oceanus تایتان آبهای به هم پیوسته جهان، ازدواج کرد. اسلحه او یک نیزه سه شاخه است، که میتواند جهان را بلرزاند و هر چیزی را درهم بشکند. او پس از زئوس قدرتمندترین خدا است و طبیعتی ستیزه جو و حریص دارد، به همین برای به دست آوردن شهرهای خدایان دیگر، با آنها درگیر میشده است.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
هادس خدار مردگان
هادس Hades
هادس، در قرعه کشی با برادرانش، بدترین سهم را برنده شد و آن جهان زیرزمین یا دنیای مردگان است. از آنجایی که رعایای هادس را مردگان تشکیل میدادند، او به کسانی که موجب افزایش جمعیت سرزمینش میشدند بسیار علاقه داشت. مانند ارینی ها Erinnyes یا خشم و ناامیدی، که کارشان تعقیب گناهکاران و سوق دادن آنها به سمت خودکشی بود. هادس به دلیل حکومت بر زیرزمین، صاحب معادن زیرزمینی هم بود و خدای پروت هم به شمار می رفت. همسر او پرسفونه بود که توسط هادس ربوده شده بود. هادس خدای جهان مردگان بود اما خدای مرگ نبود، تاناتوس Thanatos خدای مرگ بود. (ادامه دارد ...)

Borna66
09-16-2009, 03:15 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
(http://www.senmerv.com/archives/000147.php)Hesitia الهه زندگی خانوادگی
هستیا (Hestia)
هستیا بزرگترین خواهر زئوس و الهه حاکم بر زندگی خانوادگی و به عبارتی اجاق خانه بود. او برای فرار از تقاضای عاشقانه برادرانش پوزئیدون و آپولو، قسم خورد که همواره دوشیزه باقی بماند. هستیا الهه ایست که تخت سلطنتی ندارد، اما نگهداری از آتش مقدس المپ بر عهده او است و به همین دلیل تمام آتشکده ها و اجاقهای منازل از آن او است. هستیا ملایم ترین و مهربان ترین الهه المپ است و سمبل اتحاد بین شهر مادر Metropolis و مردم شهرکها و دهکده هایی است که برای بردن آتش به معبد می آمدند و در واقع اجاق خانه همه مردم از یک آتش گرم میشد.





http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Hera نگهبان زندگی
هرا (Hera)
هرا همسر و خواهر زئوس بود. او نگهبان ازدواج ها بود و به خصوص حامی زنان شوهردار بود. از آنجایی که زئوس با حیله و توصل به زور او را به ازدواج راضی کرد، این ازدواج با کشمکش و ناسازگاری آغاز و با کشمکش ادامه یافته بود. یک بار که غرور زئوس به حد غیرقابل تحملی رسیده بود، هرا با خدایان بر علیه او توطئه چینی کرد و به او داروی مخدر خوراند، سپس با خدایان دیگر او را بر روی تختی با هزاران گره بستند و در باره اینکه باید با او چه کنند به مشاجره پرداختند. بریاروس Briareus که غولی 50 سر و صد دست بود به توطئه پی برد و به خاطر علاقه فراوان به زئوس، به کمک 100 دست خود گره ها را گشود و او را آزاد کرد. خشم فراوان زئوس خدایان را به زانو درآورد و هرا پس از مجازات زجرآور- که به دار آویخته شدن با زنجیری طلایی از آسمان بود- قسم خورد که دیگر بر ضد شوهرش شورش نکند. با این وجود هرا همواره به خاطر بیوفایی زئوس دسیسه چینی هایی میکرد و کاهی هم موفق میشد تا درس خوبی به شوهر خیانتکار خود بدهد. طاووس و گاو حیوانات مقدس معبد هرا هستند.




http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Ares خدای جنگ
آرس (Ares)
آرس پسر زئوس و هرا و خدای جنگ است. او فردی رشید و زیبا اما بسیار قسی القلب و خونخوار بوده است خواهرش اریس Eris الهه نزاع و کشمکش، یار جدایی ناپذیر او بود. آرس زمانی خوشحال میشد که صدای چکاچک شمشیرها را بشنود، در این زمان او کلاه خود درخشانش را بر سر میگذاشت و سوار بر ارابه جنگ به قلب میدان جنگ میرفت و کاری به برنده و بازنده نداشت، فقط به دنبال خونریزی بود. کسانی که همواره همراه او بودند درد، اضطراب، قحطی و گمنامی بودند. هرا و زئوس هردو به آرس بیعلاقه بودند و او بیشتر توسط اهالی تراسیا Thracia که مردمی وحشی و خشن بودند پرستیده میشد. کرکس و سگ جانورانی بودند که در کنار این خدا تصویر میشدند.






http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
Athena الهه شهر، صنایع دستی و کشاورزی
آتنا (Athena)
آتنا، الهه باکره، دختر زئوس است و مادری ندارد، زیرا به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زئوس خارج شده است. علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمی آمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. آتنا الهه شهر، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد و از دیگر نو آوریهای او میتوان به ساختن ترومپت، فلوت، دیگ، شن کش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او تجسم دانایی، منطق و پاکی بوده و فرزند محبوب زئوس به شمار می آمده است. به همین خاطر اجازه داشت تا از اسلحه پدرش- صاعقه- استفاده کند. شهر محبوب او آتن، درخت مورد علاقه اش زیتون پرنده او جغد بوده اند.

Borna66
09-16-2009, 03:15 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2547.jpg

مجسمه آپولو در موزه لوور

آپولو (به یونانی: Ἀπόλλων, Apóllōn; یا Ἀπέλλων, Apellōn)، خدای روشنایی (خورشید)، هنرها و پیشگویی در اسطوره‌های یونان است.

وی پسر زئوس و لتو و برادر دوقلوی آرتمیس بود. محل تولّدش جزیرهٔ دلوس است. وی در دلفی معبدی داشت که یونانیان باستان، پیشگوی آن را روشن‌بین می‌دانستند.
آپولو اژدهایی به نام پیتون را کشت و در جای وی (دامنهٔ کوه هلیکون) با موزها (دختران زئوس و تمیس، ایزدبانوان هنرهای نه‌گانه) که ملازمانش بودند مسکن گرفت. او چنگ را که اختراع هرمس بود، ساز مخصوص خود کرد و خدای موسیقی و آوازهای خوش گشت. او پدر آسکلپیوس (ایزد پزشکی) و محافظ شهر تروآ بود.
از القاب او می‌توان به لوکئوس، فویبوس و ناموئیس اشاره کرد.
آپولو که همیشه هوادار زئوس نبود ، در دسیسه ای به سرکردهگی هرا شرکت کرد و با پوزئیدون ، زئوس را به زنجیر کشید ، تنها برای آن که ببیند تتیس و بریارئوس Briareus او را آزاد می کنند.زئوس نیز برای تلافی ، او و پوزئیدون را مامور ساختن دیوارهای تروا کرد .
گرچه آپولو مجرد باقی ماند ، ولی زن های فانی بسیاری را به ابتذال کشاند و عاشق و فاسق خود کرد ، که عبارتند از : کورنه Cyrene، مادر آریستایوس Aristaeus، کورونیس ، مادر آسکلپیوس (که کفرش باعث مرگ او با تیر آرتمیس شد)، مانتو ، مادر موپسوس Mopsus پیشگو ، آریا مادر میلتوس ( او دروئوپه Dryope پری را اغوا کرد و عشق او به مارپسا Marpessa بی پاسخ ماند ، زیرا او ایداس Idas ، رقیبش را ترجیح می داد ) و دافنه Daphne که با مغازله با وی اصرار می ورزید ولی دافنه از وی می گریخت . سرانجام دافنه پذیرفت با وی هم بستر شود ولی از او باردار نگردد . آپولو در ابتدا پذیرفت ، اما وقتی که خواست با وی نزدیکی کند ، دافنه از پدر خویش ، خدای رودخانه ، کمک طلبید و پدرش وی را به درخت غار تبدیل کرد .
آپولو همانند هرمس ، گرایشات همجنس بازانه داشت و عاشق هوآکینتوس Hyacinthos ، یک شاهزاده ی اسپارتی شد . ولی این جوان زیبارو را رقیب حسود آپولو ، زفیروس Zephrus باد غرب ، کشت و آپولو گل هوآکینت را از خون وی به وجود آورد .

Borna66
09-16-2009, 03:16 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

آتنا، نقاشی پیکرهٔ آتنا که در موزه لوور نگهداری می‌شود.


آتنا (به یونانی: Άθηνά, Athēnâ, یا Ἀθήνη, Athénē)، در اسطوره‌های یونان، الههٔ نگهبان آتن و ایزدبانوی خرد، فرزانگی و جنگ است. او ایزدبانویی باکره، دختر زئوس و متیس (تیتان تامل) است.




تولد

زئوس چنان از خرد متیس هراسان شده بود که وی را فریفت تا یه شکل مگسی در آید و او را بلعید. پس از مدتی دچار سر درد شدیدی شد. تیتان ارباب شفا، پرومتیوس، سر او را تبر شکافت و آتنا به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زئوس خارج شد. آتنا با این که از عقل و خرد مادرش برخوردار بود، اما به پدر برتری نجست.

ویژگی‌ها

علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمی‌آمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. اما گاهی هم بی‌رحمانه انتقام می‌گرفت. مثلاً زنی پارچه‌باف به نام آراخنه ادعا کرده بود دست‌ساخته‌هایش نسبت به دست‌ساخته‌‌های آتنا برتری دارد.آتنا او را به مبارزه طلبید و بعد از پیروزی، او را به عنکبوت تبدیل کرد.
او همچنین با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت، پوستش را بالاپوش خود کرد و نام او را به نام خود افزود، چنان‌که در ایلیاد گاهی هومر او را پالاس می‌خواند. در همان مرجع می‌خوانیم که جنگ‌افزار محبوب او نیزه‌ای از چوب درخت زبان گنجشک (ون) با نوک برنجی بوده است.
آتنا ایزدبانوی شهر و شهرنشینی، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد. از دیگر سازه‌های او می‌توان به دوک نخ‌ریسی، چنگ، دیگ، شن‌کش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او فرزند محبوب زئوس به شمار می‌آمده است. به همین خاطر اجازه یافت تا از اسلحه پدرش (آذرخش) استفاده کند. درخت مورد علاقهٔ او زیتون و پرنده او جغد (به علامت خرد) بوده‌ است.
رومیان نیز این ایزدبانو را می‌پرستیدند و او را مینروا می‌خواندند.

http://pnu-club.com/imported/2009/09/2551.jpg
مجسمهٔ نیم‌ تنهٔ آتنا



آتنا در تروا

او در جنگ تروا از طرافداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر می‌شوند، آتنا آرس را با سنگی به خاک می‌افکند و چون آفرودیته به یاری سربازی می‌شتابد و در نجات او می‌کوشد، آتنا ضربتی بر سینه او وارد می‌کند و بر زمینش می‌زند. هم‌چنین به هراکلس و اولیس کمک‌های فراوانی کرد.

Borna66
09-16-2009, 03:36 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

آتنا، نقاشی پیکرهٔ آتنا که در موزه لوور نگهداری می‌شود.


آتنا (به یونانی: Άθηνά, Athēnâ, یا Ἀθήνη, Athénē)، در اسطوره‌های یونان، الههٔ نگهبان آتن و ایزدبانوی خرد، فرزانگی و جنگ است. او ایزدبانویی باکره، دختر زئوس و متیس (تیتان تامل) است.




تولد

زئوس چنان از خرد متیس هراسان شده بود که وی را فریفت تا یه شکل مگسی در آید و او را بلعید. پس از مدتی دچار سر درد شدیدی شد. تیتان ارباب شفا، پرومتیوس، سر او را تبر شکافت و آتنا به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زئوس خارج شد. آتنا با این که از عقل و خرد مادرش برخوردار بود، اما به پدر برتری نجست.

ویژگی‌ها

علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمی‌آمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. اما گاهی هم بی‌رحمانه انتقام می‌گرفت. مثلاً زنی پارچه‌باف به نام آراخنه ادعا کرده بود دست‌ساخته‌هایش نسبت به دست‌ساخته‌‌های آتنا برتری دارد.آتنا او را به مبارزه طلبید و بعد از پیروزی، او را به عنکبوت تبدیل کرد.
او همچنین با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت، پوستش را بالاپوش خود کرد و نام او را به نام خود افزود، چنان‌که در ایلیاد گاهی هومر او را پالاس می‌خواند. در همان مرجع می‌خوانیم که جنگ‌افزار محبوب او نیزه‌ای از چوب درخت زبان گنجشک (ون) با نوک برنجی بوده است.
آتنا ایزدبانوی شهر و شهرنشینی، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد. از دیگر سازه‌های او می‌توان به دوک نخ‌ریسی، چنگ، دیگ، شن‌کش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او فرزند محبوب زئوس به شمار می‌آمده است. به همین خاطر اجازه یافت تا از اسلحه پدرش (آذرخش) استفاده کند. درخت مورد علاقهٔ او زیتون و پرنده او جغد (به علامت خرد) بوده‌ است.
رومیان نیز این ایزدبانو را می‌پرستیدند و او را مینروا می‌خواندند.

http://pnu-club.com/imported/2009/09/2546.jpg
مجسمهٔ نیم‌ تنهٔ آتنا



آتنا در تروا

او در جنگ تروا از طرافداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر می‌شوند، آتنا آرس را با سنگی به خاک می‌افکند و چون آفرودیته به یاری سربازی می‌شتابد و در نجات او می‌کوشد، آتنا ضربتی بر سینه او وارد می‌کند و بر زمینش می‌زند. هم‌چنین به هراکلس و اولیس کمک‌های فراوانی کرد.

Borna66
09-16-2009, 03:37 AM
آرتمیس (به یونانی: Ἄρτεμις) از ایزدان اسطوره‌ای یونان و خدابانوی شکار و ماه و حاصلخیزی، دختر لتو و زئوس، و خواهر دوقلوی آپولو. آرتمیس یکی از الهه های باکره المپ به شمار میرفت. او به تیر و کمانی که به وسیلهٔ هفائستوس و سیکلوپ ها ساخته شده مجهز بود.
بر اساس افسانه، آرتمیس یک روز قبل از آپولو به دنیا آمده بود. او در جزیرهٔ ارتیجیا به دنیا آمد، سپس بلافاصله پس از تولدش به مادرش در گذار از تنگهٔ دلوس کمک کرد جایی که آپولو بدنیا آمد.

http://pnu-club.com/imported/2009/09/2626.jpg



جنسیت: مونث

پدر: زئوس

مادر: لتو

وابستگان: خواهر دوقلوی آپولو

Borna66
09-16-2009, 03:37 AM
آرس (به یونانی Ἀρης به معنی کوشش در نبرد) خدای جنگ و پسر زئوس (http://www.asrejavan.com/wiki/%D8%B2%D8%A6%D9%88%D8%B3) و هرا (http://www.asrejavan.com/wiki/%D9%87%D8%B1%D8%A7) در اسطوره‌های یونانی (http://www.asrejavan.com/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D8%B1_%DB%8C%D9%88% D9%86%D8%A7%D9%86) است. رومی‌ها (http://www.asrejavan.com/wiki/%D8%B1%D9%88%D9%85) خدای جنگ خود یعنی مارس (http://www.asrejavan.com/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3) را (که مفهوم آن را از قوم اتروسک (http://www.asrejavan.com/wiki/%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B3%DA%A9) گرفته بودند) با آرس یونانی مطابق می‌دانستند. البته مارس نزد رومیان جایگاه برجسته‌تری داشت تا آرس نزد یونانیان. آرس را چندان قابل اعتماد نمی‌دانستند و او را زاده سرزمین دور تراکیه (http://www.asrejavan.com/wiki/%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D9%87) بشمار می‌آوردند. وی یکی از سه رب النوع بزرگ است که حتی کودکان نیز با آن ها آشنایی دارند و نام هر سه ی آن هابا نام سیارات منظومه ی شمسی یکی است : مشتری یا ژوپیتر (زئوس ، خدای خدایان) ، زهره یا ونوس (الهه ی زیبای عشق) و بهرام یا مارس (خدای پهلوان و رشید جنگ). یونانیان قدیم وی را در مجسمه ها و تابلوهایشان ، جوانی زیبا ، نیرومند ، خوش اندام و برهنه که گاه کلاه خودی بر سر و نیزه ای به دست دارد ، می پنداشتند و با این که آرس از ته قلب مهربان بود از وی می هراسیدند . با این حال ، رومیان وی را به بزرگ ترین خدایان ، پس از ژوپیتر بدل کردند و برای او جلال و شکوه خاصی قائل شدند . آیین پرستش « بهرام » که یونانیان وی را آرس Ares می نامیدند ، از سرزمین سیت ها که قبایل ایرانی نژاد بودند به یونان راه یافته بود . شاید بتوان گفت که وی اصلاً متعلق به اساطیر ایران بوده و در میان اسطوره های قدیمی ایرانی ، او را مظهر یکی از عناصر طبیعی می شناختند . چنانچه ابوریحان بیرونی وی را آرس خواند .
تنهاعشق وی ، آفرودیت ، الهه ی عشق بود که ماجراها و مشکلات فراوانی را به دنبال داشت . زئوس، پدر خدایان ،آفرودیت را به هفائیستوس قول داده بود ، ولی آفرودیت بذر عشق آرس را در دل می پروراند . روزی هفائیستوس تصمیم گرفت تا به جزیره ی « لمنوس » برود . آفرودیت موضوع را به اطلاع آرس رساند و وی را در زمان غیبت هفائیستوس به قصر خویش دعوت کرد . ولی هلیوس ، خدای خورشید (یا خود خورشید) راز آن دو را شنید و به هفائیستوس گفت . هفائیستوس به قصد کینه و ناراحتی ، توری نامرئی در اطراف تخت خویش نصب کرد و آن جا را به قصد لمنوس ترک گفت . شب هنگام آرس به قصر آمد و با معشوقه ی زیبایش ، برهنه به تخت رفت و وی را بوسید و با وی عشقبازی کرد. در این هنگام بود که تور نامرئی ، آن دو را تنگ در میان خود گرفت . در آن هنگام هفائیستوس وارد شد و به آن ها که کلک خورده بودند خندید و دیگر خدایان را خبر داد تا به آن جا بیایند و آن ننگ را تماشا کنند . (البته الهگان اولمپ نیامدند)زئوس سخت به خشم آمد ولی آرس که همه به صداقت وی گواه می دادند ، گفت که پیش از آن ، با آفرودیت در معبد عشق ، ازدواج نموده و آفرودیت به ابتذال نگرویده است . پوزئیدون خدای دریا چون آرس را بسیار دوست می داشت ، وساطت کرد و هفائیستوس آرس را آزاد کرد ، مشروط بر این که تمام هدایایی را که به وی داده است را پس بدهد . آرس پذیرفت و با آفرودیت به قصر خویش در تراکیا رفت و آفرودیت از وی فرزندانی به نام های اروس Eros (خدای عشق) و هارمونیا (الهه ی تناسب) و دو پسر دوقلو به نام های فوبوس Phobos (ترس) و دیموس Deimos (وحشت) ، به دنیا آورد . عشق های دیگر وی ، طبق اسناد و مدارکی در میان اساطیر ، حقیقت ندارند و کسانی چون ائوس Eos و آئروپ معشوقه های یاران آرس می باشند .

Borna66
09-16-2009, 03:37 AM
آفرودیته (به یونانی: Αφροδίτη)، در اسطوره‌های یونان، خدای عشق است. در اساطیر رومی با ونوس برابر است.
او دختر زئوس و دیونه و از خدایان اولمپ و الهه عشق، زیبایی و شوره جنسی بود. در برخی روایات او را برآمده از کف دریا می‌دانند. همسر هفایستوس بود اما با بسیاری از خدایان و افراد زمینی رابطه داشت و از هر کدام فرزندانی آورد. بعد از تولدش زئوس میترسید که خدایان بر سره ازدواج با آفرودیته با هم به نزاع بپردازند به همین خاطر او را به همسری هفایستوس درآورد. او به سختی باور می کرد که تا این حد خوش شانس باشد و از تمام قابلیت های خود استفاده می کرد تا بیشترین جواهرات را برای او درست کند.او یک کمربند زیبا از طلا با بافت جادویی و ملیله دوز برای او درست کرد.
آفرودیته معشوقات بسیاری در میان خدایان و افراد زمینی داشت، از جمله معروف ترین معشوق زمینی او شاید آدنیس (Adonis) باشد. برخی از فرزندان او عبارتند از اروس (Eros)، انتروس (Anteros)، هایمنایس (Hymenaios) و آینایاس (Aeneas) با معشوق تروجانی خود انکایسز (Anchises). در ماجرای اعطای «سیب زرین»، به پاریس ، قول زیباترین دختر زمین، هلنه را داد که موجب آغاز جنگ تروا شد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2628.jpg

Borna66
09-16-2009, 03:37 AM
دمتر (به یونانی: Δημήτηρ)، در اسطوره‌های یونان، یکی از اولمپیان و الهه حاصلخیزی است.




فرزند کرونوس و رئا بود. از برادرش زئوس، پرسفون را به دنیا آورد.
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2630.jpg

Borna66
09-16-2009, 03:38 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2632.jpg

دیونیزوس با پلنگ و یک ساتور




دیونیسوس ایزد شراب در یونان باستان، با اصلیت تراکیه‌ای (تراس) بود. یونانیان و رومیان وی را با نام باکوس هم می‌شناختند. او فرزند زئوس و زنی میرا به نام سمله بود. دیونیزوس نه تنها ایزد شراب با قدرت مست کنندگی اش بود، بلکه نماد تمام آیین‌ها و آثار شراب در جامعه بود.

Borna66
09-16-2009, 03:38 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2633.jpg

فرانسوی: زئوس

جنسیت: مذکر

پدر: کرونوس

مادر: رئا

فرزندان: آپولون، آفرودیته، آرتمیس، هرمس و آتنه

وابستگان: برادر پوزئیدون و هادس

مرگ: نامیرا

در تروا: حکم به نابودی تروا داد.



زئوس، (به یونانی: Ζεύς)، در اسطوره‌های یونان، خدای خدایان است. معادل آن در اسطوره‌های رومی ژوپیتر است. زئوس جوانترین فرزنده رئا و کرونوس بود. او بزرگترین فرمانروای کوه المپ و معبد تمام خدایانی که در آنجا بنا شده بودند، بود. با بودن بزرگترین حکفرما او قانون، عدالت و معنویت را تعیین می‌نمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسانها نمود.زئوس خدای آسمان‌ها بود، و در اصل به عنوان خدای آسمان و هوا از طرف قبایل یونانی پرستش میشد. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». از دیگر نشانه‌های او همانند آذرخش میتوان به عصای سلطنتی، عقاب و سپره او (ساخته شده از پوست بز املتیا) اشاره کرد.
در هنر، معمولا زئوس به مانند یک مرد میان سال همراه با ریش اما دارای یک فیگور جوان و دارای نیرو تصویر می‌شد. او بسیار شاهوار و با ابهت به نظر می‌رسید. نقاشان و هنرمندان سعی در بازسازی قدرت زئوس در کارهای خود دارند، معمولا با دادن حالت و ژست‌هایی که انگار در حال پرتاب کردن آذرخش خود است. مجسمه‌های زیادی از زئوس وجود دارد، اما بدون شک زئوس آرتیمیزیوم زیباترین آنهاست. در گذشته گمان میشد که آن پوزئیدون است، این مجسمه در موزهٔ ملی آرکیولاجیکال آتن قابل دیدن است.


نبرد با کرونوس

کرونوس شنیده بود که توسط یکی از فرزندانش سرنگون خواهد شد. به همین دلیل فرزندان خود را می‌بلعید. اما زئوس که فرزند ششم بود توسط رئا و گایا نجات پیدا کرد.[۱] سپس زئوس با کرونوس و دیگر تیتان‌ها وارد جنگ شد و آن‌ها را شکست داد و پدر را سرنگون کرد. بچه‌های بلعیده شده را از شکم کرونوس بیرون آورد و کرونوس را تا ابد در تارتاروس زندانی کرد. سپس با برادرانش براساس قرعه، فرمان‌روایی عالم را میان خود تقسیم کردند و زئوس فرمان‌روای آسمان و زمین شد.
سلاح او آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب می‌کرده‌است. یکی از مواردی که او را بسیار خشمگین می‌کرد دروغگویی و پیمان شکنی بوده‌است.



http://pnu-club.com/imported/2009/09/2635.jpg
مجسمه زئوس


بر طبق افسانه، متیس الهه پروا اولین همسر زئوس بود که آتنه را برای او به دنیا آورد. او با هرا که خواهرش بود، ازدواج کرد، هرا برای او آرس، هفایستوس، هیبی (Hebe) و آیلیتیا (Eileithyia) را به دنیا آورد.اما به خاطر داشتن ماجراهای عشقی فراوان‌ او از معشوقه‌هایش فرزندان بسیاری داشت. لیتو برای او دوقلوهای آپولون و آرتمیس را به دنیا آورد. هنگامی که او لیدا ملکه اسپارت را فریفت، خود را به شکل یک قوی زیبا درآورد و از تخمی که لیدا به عمل آورد ۲ جفت فرزند دوقلو به دنیا آمدند: کستر (Castor) و پلیدوسز (Polydeuces) و کلیتمنسترو (Clytemnestra) و هلن تروایی.

در تروا

در جنگ تروا پس از آن‌که با شکست پاریس از منلائوس از سپاه یونانیان، جنگ به ظاهر پایان می‌یابد، خدایان در المپ شورایی برپا می‌کنند و خواستار خون بیشتری می‌شوند. زئوس به صلح رای می‌دهد ولی چون همسرش هرا سخن به مخالفت با او می‌راند، ترسان رای خود را پس می‌گیرد و به نابودی تروا رضایت می‌دهد.[۲]
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2637.jpg
پیکرهٔ زئوس
فیدیاس آتنی، در حدود سال ۴۳۵ پیش از میلاد، این مجسمهٔ ۱۲ متری را ساخته و زینت معبد زئوس در المپیا کرد. این مجسمه که یکی از عجایب هفتگانهٔ دنیای قدیم شناخته می‌شد، بعدها دزدیده شد. تصویر فوق نقاشی قرن ۱۶ از این مجسمه‌است.



منابع


زئوس

Borna66
09-16-2009, 03:39 AM
هادس یا هیدیز (به یونانی: ᾍδης) فرمانروای مردگان و دنیای زیرزمین، فرزند کرونوس و رئا بود. او، در قرعه‌کشی با برادرانش، بدترین سهم را برنده شد و آن جهان زیرزمین یا دنیای مردگان بود درصورتی که برادران او زئوس و پوزئیدون به ترتیب آسمان و دریا نصیبشان شد. از آنجایی که رعایای هادس را مردگان تشکیل میدادند، او به کسانی که موجب افزایش جمعیت سرزمینش می‌شدند بسیار علاقه داشت. مانند ارینی‌ها Erinnyes یا خشم و ناامیدی، که کارشان تعقیب گناهکاران و سوق دادن آنها به سمت خودکشی بود.
هادس به دلیل حکومت بر زیرزمین، صاحب معادن زیرزمینی هم بود و خدای پروت هم به‌شمار می‌‌رفت. برای مدتی او با همکاری پرسفون Persephone که از دنیای آسمان ربوده بودش بر دنیای زیر زمین فرمانروایی میکردند، اما زئوس به او فرمان داد تا پرسفون را برای مراقبت از مادر خود دیمیتر آزاد کند. اما قبل از اینکه آنجا را ترک کند هادس به او یک انار داد و وقتی او آنرا خورد، تا ابد در دنیای زیر زمین گرفتار شد. هادس خدای جهان مردگان بود اما خدای مرگ نبود، تاناتوس Thanatos خدای مرگ بود.
هادس بر روی تختی ساخته شده از درخت ابنوس می نشست و یک عصای سلطنتی با خود حمل می کرد. او همچنین دارای یک کلاه خود بود که سیکلوپها به او داده بودند و میتوانست به وسیلهٔ آن ناپدید شود. او یک سگ سه‌سر به نام سربروس داشت که نگهبان در ورودی دنیای زیر زمین بود، او اجازه ورود به روح های جدید به دنیای مردگان را می‌داد اما به هیچ کس اجازه خروج نمی‌داد. بسیاری از پهلوانان اساطیر یونانی به دنیای زیرزمین فرستاده شدند تا از سایه ها سوال بپرسند یا اینکه سعی کنند آنها را آزاد کنند. گرچه هادس به هیچ کس اجازه خارج شدن از قلمرو خود را نمی‌داد، فقط در چندین مورد استثنا او اجازه خروج داده بود از قبیل اورفئوس که خواستار بازگشت عشق خود یوریدیس (Eurydice) از دنیای زیر زمین بود و هرکول که سربروس را برای مدتی بر‌روی سطح زمین آورد که آخرین خان او بود.

منابع


هادس Hades (http://www.pantheon.org/articles/h/hades.html)

Borna66
09-16-2009, 03:39 AM
هرا (به یونانی: Ἥρα)، ملکهٔ آسمان‌ها
اساطیر یونان باستانhttp://pnu-club.com/imported/2009/09/2639.jpg





او فرزند کرونوس و رئا و خواهر زئوس بود. با زئوس ازدواج کرد و آرس، هبه و هفایستوس را به دنیا آورد. او زنی سخت‌گیر و بسیار حسود بود و معشوق‌های زئوس را به شدت آزار می‌داد.


هرا در تروا

در جنگ تروا از یونانیان جانب‌داری کرد و زمانی که زئوس به صلح حکم داد با او مخالفت کرد و قول داد اگر زئوس با نابودی تروا موافقت کند، اجازه می‌دهد زئوس موکنای و آرگوس و اسپارت را با خاک یکی کند پس جنگ تشدید شد.
مطابق رومی آن، یونو است.

Borna66
09-16-2009, 03:39 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/2641.jpg
هرمس


هِرمِس در اساطیر یونانی در ابتدا ایزد موسیقی و به‌وجود آورنده ساز چنگ بود. پدرش زئوس و مادرش مدیا نام داشتند.
او در کودکی با دزدیدن گاوهای آپولو یا آپولون (خدای موسیقی) و کشتن آنها از روده های آنها چنگ را ساخت. در ابتدا این امر خشم آپولو را برانگیخت اما بعد از شنیدن صدای چنگ نظرش عوض شد و چنگ را با خود برد.
پسرهرمس پان خدای نی پان بود. مادر پان یک نومفه دریایی بود.
__________________

Borna66
09-16-2009, 03:39 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/70.png
نگره‌ای از پیکره هستیا




هِستیا ایزدبانوی باکرهٔ اجاق خانه و کانون خانواده در اساطیر یونان بود. او بزرگ‌ترین خواهر زئوس بود و در تمام مراسم خانوادگی قربانی‌ای برای او انجام می‌شد. رومیان هم او را با نام وستا می‌پرستیدند.
هستیا یکی از سه الههٔ بزرگ نسل اول المپ نشینان (هرا، دیمیتر و هستیا) بود که با زئوس، پوسیدون و هادس فرزندان کرونوس و رئا بودند. او در اصل یکی از دوازده خدای المپ‌نشین بود، اما جای خود را به هفائیستوس داد تا به مراقبت از آتش مقدس اجاق المپ بپردازد.
در روایتی آمده که او چنان برای برقراری رابطه از سوی پوسیدون و آپولو تحت فشار قرار گرفت که به سر زئوس قسم یاد کرد بکارتش را تا ابد حفظ کند.