PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تمدن باشکوه مایا



Borna66
09-16-2009, 12:00 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

با سلام خدمت دوستان امروز درباره سومين تمدن انتخابي در نظر سنجي با شما صحبت مي کنيم بله درباره تمدن مايا ، تمدن جنگلهاي وسيع امريکاي مرکزي و جنوبي اميدوارم که استفاده لازم را ببريد یکی از تمدنهای گمشده در جهان مایا می باشد به نظر بعضی از باستانشناسان مایا تمدنی بوده پیشرفته دارای تقویمی دقیق . مردم مایا دارای خط بودند به مانند مصریان باستان که به هیروگلیف مایا معروف است و از تعدادی اشکال تشکیل شده است که از ان در نوشتن حرفهای خودشان استفاده می کردند . ...
تمدن باشکوه مايا
در تمدن مايا دين عامل متحد کننده جامعه بود . تمام طبقات اجتماع از شاه و طبقات نخبه گرفته تا روستاييان همه اعتقادات مشترکي داشتند . بنابراين گر چه بازرگاني وسائلي براي ماياها فراهم اورد تا تمدن خود را پايه ريزي کنند ، دين پايه و اثاث واقعيشان بود . ليندا شِل و ديويد فرايدل موضوع را چنين توصيف مي کند
محور اصلي واقعيت موجود ما در مغرب زمين ، اقتصاديات است . نکات و پديده هاي مهم در زندگي ما غربيان مانند يشرفت ، عدالت اجتماعي ، صلح و جنگ ، و اميد و رفاه و امنيت ، همگي در قالب ماديات بيان مي شوند . کشمکش و نزاع ، خواه اخلاقي و خواه جنگي بين داراها و ندارها در دنياي ما ، در عرصه زندگي عمومي ما و در افکار ما نسبت به اينده ، نفوذ کرده ان ها را تحت تاثير قرار مي دهد . مايا ها واقعيت موجود خود را بيش تر در قالب و چارچوب مذهب و اداب و رسوم تدوين کرده بودند تا مادياتدين مايا مکان ادمي را در طبيعت ، در حرکت جهان مقدّس و در راز و رمز مرگ و زندگي ، بيان و تعيين مي کرد ، همانگونه که مذب ما نيز در شرايطي خاص چنين مي کند : مانند مراسم زناشويي و تشيع جنازه . ولي نظام مذهبي انان در عين حال مسائل سياسي ، کارکرد اقتصادي و گذران جامعه را نيز در بر مي گرفتhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg
درک ديدگاه ماياها درباره هستي ، براي ذهن مغرب زميني دشوار است . ماياها در اساس باور داشتند که دو بُعد يا دو دنيا وجود دارد : دنيايي ديگر که مخصوص خدايان است ، و دنياي انسانها . اين دو دنيا در سه حوزه ظاهر مي شدند : 1 _ اسمانها يا دنياي بالايي که مسکن خدايان اسماني بود ، 2 _ زمين يا دنياي مياني که مسکن مايا ها بود و 3_ دنياي زيرين که " زيبالبا " نيز خوانده مي شد و مسکن خدايان زيرزميني و روح انسانهاي مرده بود. قلمرو اسماني شامل سيزده طبقه بود ، قلمرو زيرزميني نُه طبقه داشت ، فرمانروايي هر يک از طبقات بر عهده يکي از خدايان بود ، ولي خدايان ديگري نيز ساکن ان بودند . به عبارت ديگر قلمرو خدايان نيز داراي همان نظام سلسله مراتبي و درجه بندي قلمروي انسانهاستhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg
مايا ها در مورد وضعيت زمين در جهان هستي و ارتباط خدايان با اين وضعيت نيز ديدگاه پيچيده اي داشتند ، مايکل دي کو در مورد اين مسئله توضيح مي دهد ، مسئله اي که کارشناسان مختلف با داشتن اطلاعاتي اندک درباره اش ، نظرات گوناگون ارائه کرده اندبا اطلاعات ناچيز و متناقضي که ما در دست داريم بسيار دشوار است که بتوان فلسفه انان را رباره نظام هستي بازسازي و بيان کرد ، ولي انها ظاهرا کره زمين را مسطّح و نه گِرد مي دانستند با چهار گوشه که هر گوشه اي يکي از جهات اصلي را نمايان مي کرد ، ضمنا هر يک از جهات چهار گانه رنگ ويژه اي هم براي خود داشت : رنگ سرخ براي مشرق ، رنگ سفيد براي شمال ، رنگ سياه براي مغرب ، و رنگ زرد براي جنوب ، و رنگ سبز هم براي مرکز همه انها . اسمان چند رنگ بود و از چهار سو ، توسط چهار خدا با رنگ هاي متناسب و شايسته انان حمايت مي شد . از سوي ديگر اسمان را در ان بالا چهار درخت نگه مي داشتند ، که هر کدام رنگ و جنس مختلفي داشتند و يک درخت در مرکز قرار گرفته بود که رنگ ويژه ابريشم سبز داشت در مورد ماهیت دنیای زیرزمینی در نزد مایاها نیز دانشمندان امروزی اختلاف نظر دارند . اسپانیایی هایی که سرزمین مایا ها را تصرف کردند نوشته بودند که از دید مایا ها زندگی پس از مرگ یک دنیای زیرزمینی است که مکان های مختلفی دارد و مردگان شادمانه و خوشحال یا دردمندانه و در رنج تا ابد در ان ها ساکن می شوند . به زبان دیگر دنیای زیرین مایاها با نظرات و مفاهیم زندگی پس از مرگ در نزد مسیحیان شباهت هایی داشت ، به این ترتیب که مردمان خوب در بهشت پاداش می گیرند و بدکاران برای همیشه در دوزخ رنج و عذاب خواهند دید . به همین دلیل پاره ای از کارشناسان ظّن می برند که روایت اسپانیایی ها در این باره ، آگاهانه یا ناخوداگاهانه ، انعکاس نظر نویسندگان اروپایی است و باورهای مسیحی را در درون باورهای مایا جای داده اند . پاره ای دیگر از کارشناسان با این نظر مخالفند و میگویند گزارش اسپانیایی ها از باور مایا ها در مورد ان دنیا ، دقیقا عقاید مایا ها را منعکس می کنددر مورد جنبه های گوناگون مراسم مذهبی تدفین مردگان مایا نیز کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد . مثلا دکتر پیتر هاریسون در جریان حفاری یکی از گورهای گورستان تیکال چیز عجیبی پیدا کردجالب ترین نکته در این گور مشاهده دو ظرف کاشی بزرگ بود که یکی را بر روی سر جسد و دیگری را بر کمرش نهاده بودند . کاسه ای که بر روی سرش قرار داشت محتوی استخوان های خرد شده یک زن بزرگسال بود ، در حالی که کاسه قسمت پایین ، محتوی استخوانهای کودکی زیر یک سال بود . این نکته که این افراد چه کسانی بودنده اند سئوالات زیادی را بر می انگیزد . ایا می شود گفت که انها زن و بچه اش بوده اند ، که با فشردن و له کردن انان در ظرف ، کنارش گذاشته اند که او را در گور همراهی کنند ؟هاریسون در گورستان تیکال شاهد راز و رمزهای دیگری نیز بود . او در مورد مزار یکی از شاهان چنین می نویسدفرمانروا پس از مرگ قطع عضو شده بود ، جمجمه و استخوانهای ران وی همراه جسد دفن نشده بودند . اکنون ما می دانیم که این قسمت های مهم بدن ، بعضی اوقات در خاکسپاری شاهان از بدن حذف می شده اند ... . این موضوعی در خور تحقیق است که چرا قسمتهای مشخصی از بدن انسان پاره ای اوقات به خاک سپرده نمی شدند . ایا این قسمت ها به هنگام زنده بودن شخص بنا به عللی قطع شده بودند ، مثلا در جنگ ؟ و یا اینکه توسط دشمنان به عنوان غنیمت جنگی برداشته شده بودند ؟ یا اینکه خانواده متوفی ان را به عنوان یادگار نزد خود نگه داشته بود ند ؟ حرمت مردگان ، یا حتی بخشی از بدن شخص مرده به اشکار توصیه شده است ، خواه از جانب دشمن خواه از جانب دوستhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg