PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ولادیمیر لنین



Borna66
09-15-2009, 11:18 AM
والادیمیر ایلیچ اولیانوف نیکلای لنین در ۲۲ آوریل سال ۱۸۷۰ در سیم بیرسک ( اولیانووسک‌کنونی ) بدنیا آمد. پدر لنین بازرس آموزشگاهها واجداد وی تاجرپیشه و دارای عنوان اشرافی بودند.



http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

توصیف شخصی لنین :

“ وی جثه‌ای کوچک، چشمانی ریز و از نوع چشمان مغولی و ریش متمایل به رنگ سرخ و چهره‌ای گرفته و شوخ نما داشت. کارگران را دوست می‌داشت و نسبت به تزار قاتل برادرش نفرت داشت، ولی از طبقه بورژوا به مراتب بیشتر متنفر بود.

به عقیده مورخان غربی لنین از زمان مسیح و ژول سزار تا کنون متنفذترین و مؤثرترین مرد در تاریخ بشریت بوده و او را چکش انقلاب جهانی می‌خوانند . چکشی که بر زنگ انقلاب فرود آمد و این کار را “ بوسیله ایجاد جنگ بین فقیر و غنی، انجام داد و با طنین عظیم خود، انقلاب را آغاز کرده است .


مرگ لنین :

لنین به سبب کار زیاد و بر اثر زخمی که در سال 1918 برداشته بود، در 29 ژانویه 1924 درگذشت.
جسد لنین را پس از مرگ مومیائی کرده در زیر بقعه موسوم به قبر سرخ در خارج کاخ کرملین گذاشتند و همه روزه زیارتگاه مورد احترام هزاران نفر از معتقدان و پیروان وی می‌گشتا . نقش صورت وی به ضمیمه نقش صورت مارکس و انگلس نیز بر روی هزاران هزار پرچم (شبیه سه گانه مقدس در مسیح ) به عنوان “یک سه گانه غیر قابل اعتراض نوین رستگاری“ درآمده بود .

البته بعد از فروپاشی ، به جهت نفرتی که بسیاری از مردم نسبت به حکومت 70 ساله شوروی داشتند ، بسیاری از مجسمه و نماد های لنین ، رها شد و یا با بی حرمتی ، به دور افکنده شد .


پس از مرگ :.



http://pnu-club.com/imported/mising.jpgThis image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 650x488. http://pnu-club.com/imported/mising.jpg این عکس تغییر سایز داده شده است. روی این جایگاه کلیک کنید برای دیدن عکس کامل. تصویر اصلی دارای اندازه 650x488 یا سنگینی میباشد 29کیلو بایت.http://pnu-club.com/imported/2009/09/1889.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/09/1890.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/09/1891.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/09/1893.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/09/1894.jpg


http://pnu-club.com/imported/2009/09/1896.jpg


هم اکنون پس از پيوستن کمونيسم به موزه هاي تاريخ، قبر لنين نيز به يکي از مناظر تاريخي روسيه تبديل شده است. قبر وي در حاشيه‌ ميدان سرخ (در خارج کاخ کرملين) و از سنگ گرانيت ساخته شده است و جسد لنين را موميايي کرده و در زير بقعه موسوم به « قبر سرخ» گذاشته اند. جسد موميايي شده‌ لنين در پيراهن سفيد و کت و شلوار مشکي در يک ويترين شيشه‌اي در سالن مخصوصي با درهاي ورودي و خروجي جداگانه قرار دارد.
هر سال يکي دو بار جسد موميايي وی شستشو داده ميشود این تصاوير از تلويزيون مسکو در زمان اجراي اين مراسم گرفته شده است .



http://pnu-club.com/imported/2009/09/1897.jpg


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg


دانشمندان تاریخ شناس توصیه می کنند که جسد لنین را باید دفن کرد

انستیتو تاریخ آکادمی علوم روسیه ارزیابی خود را نسبت به فعالیت های "ولادیمیر لنین" ابراز داشته وتوصیه کرد که جسد رهبر کارگران جهان را باید دفن کرد و آرامگاه وی در میدان سرخ مسکو را از بین برد. این سند به درخواست یک سازمان اجتماعی تهیه شده است. نمایندگان حزب "روسیه واحد" وکارشناسان امور سیاسی معتقدند که توصیه دانشمندان در طول دو سال آینده اجرا خواهد شد.
مسئله دفن جسد لنین طی سالیان اخیر بارها از سوی نمایندگان نیروهای سیاسی مختلف مطرح شده است. اما ظاهرا برای اولین بار لزوم دفن جسد وی بر اساس وقایع تاریخی بنا شده است. در این سند که توسط دکتر "ولادیمیر لاوروف" معاون مدیر انستیتو امضاء شده، آمده است که "لنین و ادامه دهنده راه وی استالین جوابگوی تضییق انجام شده در برابر میلیون ها انسان بیگناه، اجرای سیاست قتل عام اجتماعی، ایجاد "گولاگ"، بازداشگاه ها، شکنجه و غیره می باشند. لنین و استالین جنایاتی را مرتکب شده اند که مدت هاست از تاریخ آنها گذشته است".

Borna66
09-15-2009, 11:19 AM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/1904.jpg
لنین در سال ۱۹۲۰


ولادیمیر ایلیچ لنین (به روسی: Владимир Ильич Ленин)‏(۱۹۲۴-۱۸۷۰) تئوریسین و انقلابی کمونیستروسی و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.
لنین در ۲۲ آوریل سال ۱۸۷۰ در شهر کوچک سیمبرسک در خانواده‌ای مرفه و تحصیل‌کرده چشم به جهان گشود. در سده نوزدهم روسیه با ساختار مسلط فئودالی نسبت به اروپا کشوری عقب مانده به شمار می‌رفت. برادر بزرگ‌تر لنین در سال ۱۸۸۷ به جرم شرکت در توطئه‌ای برای ترور تزار الکساندر سوم دستگیر و اعدام شد. گفته‌اند که اعدام برادر، بر لنین جوان تأثیر عمیقی باقی گذاشت.

Borna66
09-15-2009, 11:20 AM
مبارزات دانشجویی

ولادیمیر لنین برای شروع تحصیلات حقوق به شهر کازان رفت. در دانشگاه با دانشجویان مخالف حکومت آشنا شد و به مبارزه سیاسی روی آورد. به خاطر فعالیت سیاسی غیرقانونی و همکاری با دانشجویان چپ گرا، چند بار دستگیر و سرانجام از دانشگاه اخراج شد.
وی به سال ۱۸۹۳ به شهر سن پترزبورگ نقل مکان کرد که در آن زمان مرکز افکار چپ و جنبش انقلابی بود. او در این شهر خود را وقف مبارزه کرد، با متفکران و فعالان تحول‌خواه روسیه مانند گئورگی پلخانف آشنا شد و در مطبوعات چپ به تبلیغ ضرورت انقلاب کارگری در روسیه پرداخت.
لنین در آخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. نخست سالی در زندان گذراند و سپس در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست.
لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند.

فعالیت سیاسی در اروپا

لنین روزنامه ایسکرا (به فارسی: اخگر) را در اروپا منتشر کرد و در آن به نشر اخبار جنبش کارگری روسیه و تبلیغ انقلاب پرداخت. روزنامه که مخفیانه به روسیه می‌رسید، از سال ۱۹۰۲ به صورت ارگان اصلی حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در آمد. این حزب برای سرنگونی تزار در روسیه و پایه گذاری یک نظام سوسیالیستی فعالیت می‌کرد و با جنبش کمونیسم بین‌الملل روابط نزدیک داشت.
دومین کنگره حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه در سال ۱۹۰۳ در لندن پایتخت بریتانیا برگزار شد. در بحث پیرامون تدوین شعارهای مرحله‌ای مبارزه با جکومت تزاری، لنین موضعی رادیکال اتخاذ کرد و هر شعاری غیر از «سرنگونی رژیم تزاری و تشکیل حکومت کارگری» را «سازش با طبقات استثمارگر و خیانت به منافع طبقه کارگر» خواند. او با همراهان خود که بلشویک (اکثریت) نامیده شدند، جناح رادیکال حزب را تشکیل دادند.
به نظر مخالفان لنین در حزب (منشویک‌ها) زمینه‌های عینی و ذهنی انقلاب در روسیه فراهم نبود. در برابر آنها لنین معتقد بود که «انقلابیون حرفه ای» وظیفه دارند که توده‌های زحمتکش را برای کسب قدرت با توسل به «قهر انقلابی» آماده کنند.
مخالفت بلشویک‌ها با کادرهای قدیمی حزب (منشویک)، نخست به رقابت، و سرانجام به دشمنی تا انشعاب کامل از حزب در سال ۱۹۱۲ انجامید. این بزرگ‌ترین انشعاب در جنبش سوسیالیستی روسیه بود که پیامدهای زیادی برای ادامه تئوری و عمل انقلابی در این کشور به دنبال داشت.
لنین در انقلابی که در سال ۱۹۰۵ در روسیه در گرفت، و با خشونت سرکوب شد، نتوانست نقش مهمی ایفا کند. او به شکل خستگی ناپذیر به فعالیت سیاسی ادامه داد. بلشویک‌های طرفدار او شبکه زیرزمینی مجهزی در داخل روسیه تشکیل دادند و به ترویج افکار کمونیستی در میان کارگران، سربازان و روشنفکران دست زدند.
در سال ۱۹۱۴ روسیه که در بحران اقتصادی بی کرانی فرو رفته بود، وارد جنگ جهانی اول شد. دولت تزاری که از رساندن آذوقه و تجهیزات به سربازان ناتوان بود، در جبهه جنگ با بی نظمی و نافرمانی ارتشیان، و در داخل کشور با اعتراض گسترده شهروندانی روبرو بود که از فساد و استبداد حاکمان به جان آمده بودند.

دو انقلاب پیاپی در فوریه و اکتبر

مبارزه مردم برای دستیابی به آزادی و بهروزی اشکال رادیکال تر و گسترده تری به خود گرفت. در فوریه سال ۱۹۱۷ تزار نیکلای دوم در برابر اعتراضات عمومی از سلطنت خلع شد. مجلس روسیه (دوما) حاکمیت را به یک دولت موقت سپرد.
انقلاب فوریه پیروزی بزرگی برای مردم روسیه به شمار می‌رفت. دولت موقت با برنامه‌ای دموکراتیک، با هدف برقراری آزادی‌ها و حقوق دموکراتیک، بر سر کار آمد. آزادی‌های سیاسی برقرار شد. تقریباً تمام احزاب روسیه، حتی بلشویک‌ها از دولت موقت پشتیبانی کردند. همه امید داشتند که با سقوط تزاریسم، نظامی قانونی و مردم گرا به قدرت برسد که به نابسامانی‌های کشور پایان دهد.
لنین که در تبعید از تحولات روسیه به شوق آمده بود، راه بازگشت به میهن را در پیش گرفت. از آن‌جایی که لنین با قطاری آلمانی به روسیه برگشت، از آن روز تا کنون، بسیاری از مخالفان وی معتقدند که سفر او به روسیه بخشی از نقشه آلمان‌ها برای ضربه زدن به روسیه بوده‌است!!
لنین پس از ورود به روسیه در آوریل ۱۹۱۷ در اولین اقدام، سیاست حزب را به باد حمله گرفت و مشی تازه‌ای برای بلشویکها تصویب کرد. او دولت موقت را «نوکر بورژوازی» خواند و حمایت از آن را خیانت به زحمتکشان دانست. به نظر او کارگران باید مبارزه مستقلی شروع کنند، انقلاب بورژوایی را با انقلابی پرولتری تکمیل کنند و به سوی کسب انحصاری حاکمیت و تشکیل یک نظام سوسیالیستی پیش بروند.
با گسترش آزادی‌های مدنی، کارگران و سربازان ناراضی در شهرهای گوناگون روسیه شوراهای صنفی (سوویت) تشکیل داده بودند که فعالیت آزاد و علنی داشتند. آنها خواهان تعمیق دستاوردهای انقلاب فوریه بودند. رهنمود لنین برای بلشویکها در این مرحله عبارت بود از: نفوذ در شوراها، طرح شعارهای تند انقلابی، به دست گرفتن رهبری شوراها و هدایت آنها به سوی قیام مسلحانه.
طی چند ماه بلشویکها توانستند رهبری را در دو شورای بانفوذ پتروگراد و مسکو به دست گیرند. اقدامات دولت موقت به رهبری الکساندر کرنسکی برای رویارویی با اقدامات لنین و یاران بلشویک او ناکام ماند. کمونیست‌ها (حزب بلشویک) پرشمار نبودند، اما با تکیه بر شبکه فعالی از اعضای جدی و با پشتکار، که لنین آنها را «انقلابیون حرفه ای» می‌خواند، قادر بودند تا ۲۵ هزار نفر را در پتروگراد مسلح کنند.
در شامگاه ۲۴ اکتبر بلشویکها در پتروگراد قیام مسلحانه اعلام کردند. «گاردهای سرخ»، دسته‌های مسلح کارگران، سربازان و روشنفکران به پادگانها و ادارات دولتی حمله بردند، مراکز حساس را به تصرف در آوردند و وزرای دولت موقت را در «کاخ زمستانی» دستگیر کردند.
در پاسخ به فراخوان لنین و بلشویکها که شعار «تمام قدرت به شوراهاً را طرح کرده بودند، »کنگره سراسری شوراهای روسیه« با بلشویک‌ها اعلام همبستگی کرد. شورای پتروگراد حاکمیت کشور را به »شورای کمیسرهای خلق« به رهبری لنین واگذار کرد. لنین در جلسه شورا نطقی هیجان انگیز ایراد نمود و به عنوان رئیس نخستین دولت سوسیالیستی جهان زمام امور را به دست گرفت. او هدف دولت تازه را »حاکمیت کارگران و دهقانان" و برپایی نظام سوسیالیستی در روسیه اعلام کرد.
بلشویک‌ها مقاومت رقبا و مخالفان خود را در هم شکستند و قدرت خود را گسترش دادند. آنها در عین حال توانستند با طرح شعارهای انسان دوستانه و عدالت خواهانه بسیاری از روشنفکران و بخشی از لایه‌های محروم و ستم دیده را به سوی جنبش خود جلب کنند.
در دسامبر ۱۹۱۷ لئون تروتسکی کمیسر خلق در امور خارجی، از جانب دولت انقلابی روسیه در برست لیتوفسک با آلمان و اتریش قرارداد آشتی امضا کرد. این گام مهمی بود در تحکیم پیروزی بلشویک‌ها.
در برابر پیروزی برق آسای «سرخ‌هاً مخالفان نظام بلشویک جبهه متحدی از »ارتش سفید" را تشکیل دادند و با حمایت کشورهای غربی به نبرد با نظام انقلابی پرداختند. ارتش سرخ که با درایت تروتسکی بسیج و مجهز شده بود، در جنگهای شدید و خونین موفق شد تا پایان سال ۱۹۲۰ پیروزی بلشویکها را مسجل سازد.
لنین که طی سوء قصدی در سال ۱۹۱۸ به سختی زخمی شده بود، در دو سال آخر زندگی عملا از هدایت حزب و کشور ناتوان مانده بود. رهبری حزب به دست دو تن از یاران نزدیک او افتاد که با هم دشمنی دیرین داشتند: تروتسکی و جوزف استالین.
پس از مرگ لنین در ژانویه ۱۹۲۴ جوزف استالین مدعی جانشینی او شد. او با توطئه‌های زیرکانه و رشته‌ای از تصفیه‌های خونین، تروتسکی و سایر رقبا را از سر راه خود برداشت و در سالهای بعد نظامی برافراشت که یکی از مخوف‌ترین رژیم‌های تاریخ شناخته شد و به عقیدهٔ بسیاری از کمونیست‌ها، دیگر ربطی به آموزه‌های مارکس و یا حتی لنین نداشت

Borna66
09-15-2009, 11:21 AM
بازتاب اکتبر در جهان

انقلاب اکتبر یکی از رویدادهای مهم قرن گذشته‌است. در ایران برخی از روشنفکران متجدد که کشور را با شرایطی آشفته و بحران زده روبرو می‌دیدند، با شور و شوق از تحولات همسایه شمالی استقبال کردند. برخی از نویسندگان و گویندگان در مدح اکتبر و رهبر آن شعر و خطابه سرودند. از جمله میرزاده عشقی و محمدتقی بهار. بسیاری از مبارزان مردم دوست مانند حیدرخان عمواوغلی، احسان‌الله خان، سردار جنگل و شیخ محمد خیابانی تحت تأثیر جنبش بلشویک‌ها، به هواداری از حکومت شورایی پرداختند.

لنینیسم

</h2>اندیشه لنین در نزد برخی به عنوان «مارکسیسم دوران امپریالیسم یا آخرین مرحله سرمایه داری» به شهرت رسید و به عنوان شالوده نظری انترناسیونالیسم پرولتری و کارپایه ایدئولوژیک بسیاری از احزاب و جنبش‌های کمونیستی جهان شناخته شد.

اندیشه لنین بر پایه برتری طبقه کارگر و حقانیت تاریخی آن استوار است. به نظر لنین طبقه کارگر حق دارد برای انجام رسالت تاریخی خود، به سلطه طبقات دیگر پایان دهد و سیادت مستقل خود را، که همان دیکتاتوری پرولتاریا است، مستقر سازد. افزار کارگران برای رسیدن به این هدف حزب طبقه کارگر است که به گفته لنین «آگاه‌ترین عناصر طبقه کارگر» در آن گرد آمده و متشکل شده‌اند.
پس از مرگ لنین و با عروج جوزف استالین، دیکتاتوری بزرگی در شوروی به پا شد و در عین حال این کشور با پیشرفت چشمگیر اقتصادی به ابرقدرتی در سطح جهان بدل شد. به ویژه پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و علیرغم تلفات انسانی بسیار سنگین در طول جنگ، شوروی به یکی از دو قطب جهان معاصر تبدیل گشت.
این رژیم در اوایل دهه ۹۰ و پس از یک سری اصلاحات که توسط گورباچف، آخرین رهبر شوروی، انجام شده بود از هم فروپاشید