سفری به ارمنستان

[Borna66]

این عکس تغییر سایز داده شده است. برای مشاهده در سایز اصلی ( 469‍‍×768 ) کلیک کنید. این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 768x469 می باشد.
از تبریز تا ایستگاه مرزی ارمنستان یعنی نورادوز دویست کیلومتر راه است که بخشی از این مسیر را در کنار رودخانه مرزی ارس طی می کنید از جاذبه های حرکت در این مسیر دیدن روستا های ارمنستان هست که جلوه خاصی به این قسمت از کشور داده است همیشه تصور من از خط مرزی شاید سیم های خاردار بود که نمونه هاش رو بسیار دیدم اما مرز مشترک ایران و ارمنستان به دور از این تصور است که شید به زیبایی سفر به ارمنستان می افزاید.

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

به ایستگاه نورادوز می رسیم ایستگاه به نسبت سایر موادی خروجی ایران از جمله ایستگاه بازرسی ایران و ترکیه است تعدادی کامیون به همراه راننده های آن که منتظر اجازه ورود به داخل ارمنستان هستند و تعدادی مسافر همانند ما بعد از بازرسی قسمت ایرانی بعد از عبور پل به قسمت بازرسی ارمنستان وارد می شوید تجسم این قسمت از سفر و عبور از روی پل ناخوداگاه من رو به سمت فیلم جایی برای پیر مرد ها نیست سوق داد به این تفاوت که کیف ما عاری از هر گونه د لار و پول بود در آن سوی پل نیز تعدادی کامیون منتظر عبور و وارد شدن به خاک ایران بودند .
در ادامه سفر باید مسیری را دنبال کنی که همانند جاده های جنگلی ما در شمال هست جاده های پر پیچ و خم به همراه جنگل های فراوان با این تفاوت که هیچ محل توقف و سکونت گاهی رو نمی شه دید بر عکس جاده های شمال ایران بعد از 2 ساعت حرکت به شهری می رسیم به نام کاجاران در این شهر خانه های از سنگ خاکستری می بینیم که بسیار زیبا ساخته شده اند و ردیفی از ساختمان هایی می بینیم که با سنگ قرمز توف ساخته شده اند خانه هاغیی شبیه خانه های سازمانی که سویت هایی هستند آنچه بسیار جالب است رخت های لباس هست که از خانه ای به خانه ی دیگر وصل شده است که با قرقره ای محصول مهندسی ارمنستان کار می کند و دیگر بنایی که مشاهده می شود کارخانه ی متروکه ای است مه بعد از فروپاشی شوروی به دلیل نداشتن مواد اولیه تعطیل شده بود همچنین نبود بقالی و خرده فروشی نیز نظر من را جلب می کرد اما در کنار خیابان که جاده شهری هم محسوب می شد کیوسک هایی زده شد که زنان ارمنی اداره ی ان را به عده داشتند .

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

تا به ایروان برسی از مناظری عبور می کنی که شباهت های فراوانی با آن چه در بالا گفته شد دارد جاده های کوهستانی جنگلی دهکده هایی با سنگ های خاکستری و چمن زار های زیبا .
این عکس تغییر سایز داده شده است. برای مشاهده در سایز اصلی ( 522‍‍×791 ) کلیک کنید. این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 791x522 می باشد.

[Borna66]

ایروان

قبل از اینکه به ایروان برسی از بالای یکی از پیچ های جاده منظره شهر ایروان را می بینی خیلی گویا نیست اما شمای یک هسته ی مرکزی و حواشی گستره ی آن را می توان تشخیص داد پیش درآمد شهر نیز تابلو های تبلیغاتی هست که توضیح محتوای آن کاری بیهوده به نظر می رسد اما آنچه جالب است ورودی شهر بزرگراه و یا اتوبان و یا حداقل جاده بزرگی نیست و سروری محلی دارد حاشیه های خیابان ها شبیه شهر های کوچک شمال ایران است در این قسمت مغازه های کوچک و خانه های متروکه بیشماری هست اما کم کم چهر ه ی شهر نمایان می شود خیا بان ها پهن تر و خانه ها بزرگ تر می شود ، خیابان های زیبا و متمدن با پیاده رو های پهن و کف سازی های چشمگیر و ساختمان هایی با معماری موقر خوش ساخت و البته سنگی .

حجم فضای سبز به شکل پارک ها بزرگ و باغچه های پر درخت کنار خیا بان ها چشمگیر است بلندی درخت ها و انبوه بودن شاخ و برگ ها نشان از قدیمی بودن فضا ها وشهر سازی مبتنی بر نقشه مشخص دارد تقریباً در همه ی پارک ها و پیاده رو ها کافه های رنگارنگ وجود دارد که طراحی نیمکت ها و صندلی ها و غرفه ها نشان از تفکر و تعقل در جلب مشتری دارد و طراحی داخلی و دکوراسیون رو مجدد به رخ می کشد. بعد از طی مسیری به میدانی می رسیم که دور تا دور آن را بلوک های بزرگ ساختمانی فرا گرفته بودند این میدان سابقاً میدان لنین بود که الان مجسمه اش را برداشته اند.

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 800x465 می باشد.

محل اسکان ما خانه ای پشت میدان اپرا یکی از قدیمی ترین میدان های مرکز شهر و نزدیک موزه آرام خاچاطوریان قرار دارد خانه ای شبیه خانه ی ارمنی های ایران که با خانه های ما متفاوت تر است روی دیوار ها اثرا نقاشی فرزندان موجود است و یک پیانو کهنه که جز جدایی نا پذیر خانه های ارمنی است .


این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 768x454 می باشد.
در کنار میدان اپرا در مدخل یک خیابان کوتاه که با رشته پلکانی طولانی موسوم به Cascade تا نوک یک تپه می رسیم یک مجسمه بزرگ سنگی از تامانیان معمار و شهر ساز ارمنی وجود دارد که کار هایش در یک موزه هم به نمایش گذاشته شده است. طرح شهر همانند دایره های متحدالمرکز است خیابان های شعاعی بزرگ به مرکز آن . به تپه هایی که شهر را محاصره کرده اند ( نمونه این شهر در ایران می توان همدان رو نام برد ) دور تا دور ایروان بر اساس یک طرح جامع یک کمربند پهن سبز است البته در خیلبا ن های پهن شعاعی فضای سبز حضور کاملاً مسلطی دارد نکته ی جالب زیر گذر های خیا بان های بزرگ است که به مانند زیر گذر های مسکو و سنپترزبورگ بازار های سرپئشیده محلی است حتی یک مورد روگذر در ایروان نیست در عین حال نه تنها آسمان بلکه زمین هم از وجود زائده های نا زیبا و آزار دهنده پاک است تابلو های مغازه ها و محل کار به حریم پیاده رو وارد نشده اند و مغازه دارن نیز وسایل خود را به پیاده رو نیاورده اند فقط در نزدیکی ایستگاه راه آهن که ساختمانی فوق العاده زیبا و با شکوه دارد به منظره ی آشنای مغازه های دراز شده در پیاده رو بر می خوریم که معلوم می شود ایرانی هستند اما مسئله مهم این است که چرا شهر داری مانع این امر نشده است شاید حریف حاج آقای اسلامی نشده اند.

گشت و گذار کوتاه میان دو میدان قیدمی اپرا و میدان جمهوری ( لنین ) کافی است تا به کیفیت انکار ناپذیر نوعی معماری پی ببریم که با وجود اشترک بسیار با معماری اروپایی دارد ولی ارمنی است مثل خط و زبان ارمنی مصالح اصلی سنگ است ، سنگ هایی به رنگ زرد ، قرمز ، خاکستری ، سیاه و سفید اما خاکستری و زرد بیشتر است در واقع خاکستری مسلط است اما دیتیل های زیبا و بازیهای زیبا با سنگ روی نما های همچنین هنر نمایی بسیار ماهرانه با حجم ها مانع غلبه ی حال حزن انگیز خاکستری می شود .

توده ی اصلی ساختمانی بلوک های بزرگ آپارتمانی با حیاط های مرکزی است که در بسیاری از کشور های اروپا مرکزی و مسکو و سن پدرزبورگ نمونه های آن را می بینیم اما نمونه های شاخص و بسیار چشمگیر معماری مدرن اولیه و مدرن متاخر هم هستند که تعجب را بر می انگیزد. برخی از آن ها شکل و شمایلی چنان دارند که به نظر می رسد کمونیست های دو اتشه می بایست به عنوان نمونه های فرهنگ منحط غربی با آن ها مخالفت کنند اما ظاهراً ذوق و هنر معماری لرمنی بر همه ی موانع ایدئولوژیک غلبه کرده است.مواردی هم هستند که به دوران قبل از شکل گیری شوروی در حدود یک قرن پیش یعنی دوره ی تزاری می رسند در این ساختمان ها جای پای معماری ایرانی و آجر هم هست بعضی ها کاملاً شبیه معماری اواخر قاجار و پهلوی اول اند شاید هم در واقع معماران ارمنی از قبیل وارطان در شکل گیری این سبک در ایران نقش داشته اند.

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 768x547 می باشد.

یکی از این ساختمان ها که در محله ای در حال توسعه دیده می شود سنگ به سنگ و آجر به آجر شماره گذاری کرده اند تا ان ها را جا به جا کنند در واقه در منطقه مرکزی شهر بخش های وسیعی تخریب شده است و ساختمان های بلندی در حال ساخت است که مثل همه ی موارد مشایه مخالفانی بسیار هم دارد که می گویند می شد این ناحیه را به عنوان یک بخش تاریخی حفظ و مرمت کرد در برخی موارد نمای ساختمان ها نگه داشته شده اند و پشت آن ها به کلی خالی شده اند تا از نو ساخته شود ( نمونه ای از این دست کار ها در فرانسه و انگلستان هم انجام شده است ) .

[Borna66]

عمده سرمایه گذاری ها در این نواحی و همچنین باز سازی خیابان های اصلی مرکز شهر پس از شوروی با کمک سرمایه داران بسیار ثروتمند ارمنی در کشور های غربی تامین شده است ناگفته نماند که طرح بازسازی منطقه بسیار بزرگ میان دو میدان بر اساس طرح جامع شهر ، گذرگاه اصلی پیاده راه خواهد بود .

ش

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 768x578 می باشد.

اما آثار کهنگی و فقری را که مانع باز سازی ویرانی های دوران کمونیسم و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و همچنین دوران جنگ با آذربایجان شده می توان در خیابان های اطراف کمربند سبز و برخی نواحی حاشیه شهر دید. در این بخش ها اگر چه ترتیبات بنیادی شهر سازی از جمله جدول کشی و مشخص کردن طول و عرض خیابان ها و پیاد رو ها وجود دارد اما آن سروسامانی خیابان های مرکز شهر را ندارد بیشتر ساختمان ها هم همان مجموعه های بلند سازمانی اند که وجودشان حامی از حجم وسیع خانه سازی عمومی در دوران کمونیسم است هر چند به گفته برخی از اهالی فاقد استاندارد های اسایشی و ایمنی اند و نمونه های مشابه آن ها در جریان زلزله مهیب سال 1989 در شرایطی که ساختمان های قدیمی پابرجا بودند اینچنین ساختمان ها به کلی ویران شدند اما در خیابان های مرکز شهر هم چند قدم پیش رفتن در پشت بدنه آثار فقر را آشکار می کند اما این فقر به چشم ما که صاحب ثروت سیاه و ویرانگری هستیم تمییز و مطبوع می نماید چرا که مانع تخریب ساختمان های زیبای قدیمی شده ناگفته نماند که شیشه رفلکس های رنگی و برخی ساختمان های پست مدرن در ایروان هم هست اما تعداد ان ها بسیار کم است و بیشتر به ساختمان های کازینو ، دیسکو ها ، کافی شاپ ها و چند هتل و بانک محدود می شود.
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
ساختمان بانک HSBC یکی از ان هاست البته معلوم نیست ثروت بیشتر در اینجا هم به همان نتیجه ی ایران ما منتهی می شد چون بنیاد و تاروپود فرهنگ معماری و شهر سازی و زندگی شهری در اینجا استوار تر به نظر می رسد هرچند قاطبهی اهلی ایروان هم چه پیاده و چه سواره مثل ما خطوط عابر پیاده و چراغ های راهنمایی و مقررات عبور و مرور را جدی نمی گیرند و در مواجهه با کوچکترین مانع بوق ها به صدا در می اید . اما انچه برای ما ساکنین تهران و شهر های بزرگ بسیار خوشایند است نبود انبوه موتور سواران است که در خیا بان هخای تهران مثل ملخ تیز و تند این سو و ان سو می پرند.

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. برای مشاهده تصویر کامل روی این جایگاه کلیک کنید. تصویر اصلی دارای اندازه 677x500 می باشد.

نکته جالب دیگر وجود بی شمار مجسمه و آثار یادمانی سنگی است که به شهر جلوه ی خاص می دهد حتی برخی مبلمان شهری مثل آبخوری ها نیمکت ها جداول هم یک جور کار هنری به شمار می روند .
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

در واقع در شنبه بازار ها که در آن عمدتاً صنایع دستی عرضه می شود به وضوح می توان دریافت که میل و مهارت کار با دست و علاقه به جزئیات در ارمنی ها را می توان یک خصیصه نژادی قلمداد کرد اما تماشای کار های حاصل مهارت و زحمت که پیر مرد های سیگار بر لب و زن های پیر و جوان عرضه می کنند و تلاش آن ها برای فروش تولیدشان در بازاری که از نظر روح و روان فرسنگ ها از کار صنعت کارانه به دور است ، در شرایطی که چشم انداز نابودی قریب الوقوع آن پیش روی ماست کم و بیش ناراحت کننده است ، به هر حال این میل و مهارت که در معماری به شکل جزئیات به دقت طراحی و ساخته شده نمود کرده است در طرح بزرگ شهری CASCADE که قرار است نمایشگاهی بزرگ برای آثار هنری به خصوص مجسمه و برگزاری جشن ها در هوای آزاد باشد مجال بروز یافته است.
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
اولین مجسمه کار گذاشته شده در این پارک سنگی ، گربه اثر مجسمه ساز معروف Botero است که به مبلغی گزاف از طرف یکی از ثروتمندان ارمنی پایه گذار نمایشگاه خریداری و هدیه شده است.
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
این برداشت ما را آثار به نمایش گذاشته شده در موزه تاریخ ارمنستان هم تاید می کند که در میدان جمهوری ( لنین سابق ) قرار دارد مثل همه ی ساختمان های این میدان و خود ان حال و هوای فرمایشی و نمایشی دارد که مناسب برگزاری رژه ها و میتینگ های حزبی است اما در داخل می توان آثار یک تمدن غنی و دیرینه را دید : لباس ها ، ظرف و ظروف ، زیور الات ف وسایل رزم ، آثار سفالی و فلزی ، پارچه ف سکه ، ابزار کار ، آثار هنری اعم از صنایع دستی نقاشی و مجسه ، نشانه ها و پرچم ها ونسخه های خطی و ... که قدمت برخی به قبل از میلاد مسیح و حتی دوران پادشاهان اوراتو می رسد که اقوام ساکن در این نواحی قبل از مهاجرت ارمنی ها بوده اند. در این آثار نوعی مهارت طراحی و نقشه کشی و مهندسی و همچنین ساخت و پرداخت های دقیق و پیچیده مبتنی بر نقشه و طرح آشکار است.

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
به هر حال حاصل این تماشا علاوه بر کسب معلومات یک جور شرمنده گی هم هست هم به خاطر بی خبری از این همسایه گانی تا این حد نزدیک هم به خاطر پیشینه استعماری روابط میان دو ملت.

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

در یکی از توضیحات نادر به زبان انگلیسی در این موزه شرح کوتاه اما سوگواره پاره پاره شدن سرزمین ارمنستان میان دو امپراطوری بی رحم عثمانی و ایرانی امده است که در آن اشاره ای هم به اقدام غیر انسانی به زور کوچاندن صد ها هزار ارمنی به اصفهان توسط شاه عباس کبیر ما شده ، شاه عباس کبیری که همواره مایه افتخار ایرانیان بوده و هست ، نه به خاطر فتوحاتش در سرزمین های ماورا قفقاز که مرزهای شاهنشاهی ایران را گسترش داد گرچه تا سرحد های افتخار آفرین هخامنشی نرسید که به خاطر ذکاوتش در کوچاندن ارمنی های صنعتگر و هنرمند به پایتخت خود ، برای استفاده بهینه از مهارت آن ها در عمران و آبادانی اصفهان. ظاهراً در این دنیای دون به چیز زیاد ی نمی توان مفتخر بود باز جای شکرش باقیست که اجداد ما مثل ترک ها برای تثبیت تملک خود بر سرزمین های فتح شده به نسل کشی یک میلیون نیم ارمنی دست نزدند دست کم یک اصفهان زیبا و یک اقلیت هنرمد و بی آزار و دوست داشتنی برای ما به میراث گذاشتند که در غنی کردن فرهنگ و هنر ایرانی به خصوص معماری و طراحی نقش بسزایی ایفا کردند.

به نظر من در این دنیای وحشی این را می توان نوعی خردمندی تلقی کرد شاید دلیل احساس مثبت ارمنی ها به ایرانیان به رغم تارخ طولانی خراجگزاری و باجگزاری همین باشد.

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

در قسمت دوم سفرنامه ارمنستان با طبیعت و تاریخ ارمنی در خدمت شما هستم لازم به ذکر هست من خودم به عنوان یک ایرانی و یک مارشالی دوستان ارمنی خوبی دارم و این نکته رو باید ذکر کنم منظور من از اقلیت به این معنی نیست که چون تعداد ارامنه کم هست باید مظلوم واقع شن اگه بخوایم ایران رو اینجوری تقسیم بندی کنیم ایران مشتمل بر اقلیت های مختلف آذری ، کرد ، لر ، بلوچ و ... هست پس ایران رو این اقلیت ها تشکیل دادند و ما همگی با هم در کنار هم ایران رو تشکیل دادیم چون در بعضی جا ها از عنوان اقلیت استفاده شد این توضیح رو ضروری دیدم

[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]


[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

[Borna66]

نقشه و اطلاعات پايتختش ایروان
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
وضعيت آب و هوا ، ارز و خريد و اجاره چيزها
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
رزرواسيون و موقعيت هتل ها
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
آلبوم ايراني-ارمني و توضيح درمورد سازها
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]

[Borna66]

نقشه و اطلاعات پايتختش ایروان
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
وضعيت آب و هوا ، ارز و خريد و اجاره چيزها
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
رزرواسيون و موقعيت هتل ها
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]
آلبوم ايراني-ارمني و توضيح درمورد سازها
[فقط کاربران سایت توانایی دیدن لینکها را دارند]