PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : باستان شناسان هم از وضعيت کاخ‌هاي هخامنشي بوشهر نگران هستند



Borna66
09-14-2009, 07:52 AM
ميراث فرهنگي بوشهر در کنار استان خوزستان، اصفهان و برخي ديگر از مناطق کشور درمعرض آسيب جدي قرار دارد. اگرچه سازمان ميراث فرهنگي اين استان با تکذيب تمامي اخبار مرتبط با وضعيت نابهنجار آثار تاريخي بوشهر درصدد نشان دادن چهره اي مناسب از آنهاست اما واقعيت هاي موجود چيز ديگري مي گويد. محمدتقي عطايي نيز بر اين وخامت صحه گذاشته است.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

کاخ سنگ سياه که امروز از ريشه کنده شده است


بوشهر يکي از مناطق مهم کشور است که ميراث فرهنگي آن در کنار استان خوزستان، اصفهان و برخي ديگر از مناطق کشور درمعرض آسيب جدي قرار دارد. انتشار اخبار مربوط به بي‌توجهي به وضع حفاظتي کاخ هاي هخامنشي بردک سياه و چرخاب، سازمان ميراث فرهنگي؛ صنايع دستي و گردشگري را بر آن داشت تا با ارائه جوابيه اي به خبرگزاري اخبار منتشره درباره وضعيت نامناسب اين آثار را تکذيب نمايد. حال آنکه انتظار مي رفت به جاي تکذيب در راستاي رسيدگي به وضع اين مجموعه برآيد. در اين راستا و براي کسب اطلاع دقيق و کارشناسانه از وضعيت آثار تاريخي و ميراث فرهنگي بوشهر گفت و گويي با محمدتقي عطايي؛ باستان شناس و متخصص مطالعات هخامنشي انجام داده ايم که در ادامه مي خوانيد:


* نظر شما دربارة وضع نامطلوب حفاظتي کاخ هاي هخامنشي بوشهر و اظهارات سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بوشهر چيست؟

_ من به هيچ وجه در پي پاسخگويي به اظهارت سازمان ميراث فرهنگي استان بوشهر نيستم. اما حقيقت اين است که خواندن جوابيه سازمان ميراث فرهنگي استان بوشهر و به خصوص بندهاي 3 و 4 آن دور از انتظار است. بنابراين، نکاتي را متذکر ميشوم تا علاقمندان ميراث فرهنگي کشورمان از کم و کيف رويدادها داده باخبر شوند و هم مسولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چه در بوشهر و چه در تهران به فکر راه چاره باشند. واقعيت اين است که جوابية سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بوشهر بسيار کلي است و شامل مباحث و موضوعات متفاوتي است که هرکدام بايد جداگانه بررسي و واشکافي شود. مثلاً در بند 1، از نبود رويش درختان گز (نخل) صحبت شده و در بند 2 از خريد زمين هاي پيرامون کاخ بردک سياه، عدم رويش درخت در اطراف کاخ و نادرستي خبر توقف 28 ساله کاوشهاي باستانشناسي «بردک سياه» سخن به ميان آمده است. در بند 3 به کاوش هاي باستان شناسي انجام شده در استان اشاره شده و در بند 4 از «اقدام به پيگيري و راه اندازي پايگاه باستان شناسي كاخ هاي هخامنشي شهرستان دشتستان» خبر داده شده و در بند 5 از «اقدامات حفاظتي درباره کاخ بردک سياه» سخن رفته و در بند 6 از «خريد زمين هاي کاخ بردک سياه و مهار آب هاي سطحي» باخبرمان کرده اند. در بند 7 هم خبر از «تعيين حريم کاخ بردک سياه و استفاده از روش ژئوفيزيک» داده شده است.
باتوجه به اين بيانيه مي توان اقدامات مطرح شده ازسوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بوشهر را در 3 موضوع خلاصه کرد: اول آنکه، موضوع رويش گياهان، مهار آب هاي سطحي، ايجاد پوشش همگي ذيل اقدامات حفاظتي و ساماندهي اين مجموعه طبقه بندي مي شود. باتوجه به بازديدم در سال گذشته، بايد گفت که وضع اين مجموعه تأسف انگيز بود و حتي اگر اين اظهارات صحت هم داشته باشد و در اين فاصله؛ کاري انجام شده باشد، بدون اطلاع متخصصان و خصوصاً کاوشگران بوده و در نتيجه جامعنگر و کارشناسانه نبوده است. در سراسر جهان، رويکرد حفاظتي در يک محوطه باستانشناختي در تعامل ميان باستانشناس يا کاوشگر محوطه و گروه مرمت انتخاب شده و به اجرا در ميآيد. اين امر حتي در کشورهايي همچون سوريه و اردن، امارات و... که براي ما کشورهاي مهم و صاحب دانشي محسوب نمي شوند به دقت رعايت مي شود. از طرف ديگر، در اين جوابيه نکات مبهم ديگري هم وجود دارد. مثلاً هيچ صحبتي از استحکام بخشي سنگهاي سفيد و سياه پايه ستونهاي کاخ بردک سياه نشده است. بايد بر اين نکته تاکيد کنم که تمام ماهيت و ارزش و اعتبار کنوني اين کاخ وابسته به همين چند پايه ستون برجاي مانده از آن است و اگر اقدام عاجلي درباره مرمت اصولي آنها صورت نگيرد، به زودي شاهد از هم پاشيده شدن اين چند پايه ستون برجاي مانده خواهيم بود. باتوجه به بازديدم در سال گذشته، تأکيد مي کنم که هم اکنون وضعيت هر دو نوع سنگ­هاي سياه و سفيد آن در حالت بسيار بدي قرار دارد. مضافاً براينکه نسبت به اين اظهارات خيلي خوشبين نيستم. زيرا چندي پيش هم از پوشش دار بودن محوطه کاخ خبر داده بوند که در پيگيري هاي بعدي خلاف آن ثابت شد.
دوم، موضوع تملک 7 هزار متر مربع زمين پيرامون کاخ و تعيين حريم اين محوطه است که اين اقدامات اساساً مفيد و مؤثر بوده و در جلوگيري از تخريب و دستکاري بيشتر محوطه توسط کشاورزان و قاچاقچيان اموال فرهنگي جلوگيري ميکند و اقدام ارزشمند است.
نکتة سوم، موضوع اقدامات انجام گرفته در زمينة باستانشناسي در استان بوشهر است که ضروري است نکاتي را يادآور مي شوم. در بند سوم جوابيه، درباره انجام برنامه هاي باستان شناسي مي خوانيم که شامل سه فصل بررسي و شناسايي آثار تاريخي شهرستان دشتستان، 6 فصل حفاري كاخ هخامنشي چرخاب [پيش و پس از انقلاب] و 2 فصل كاخ بردك سياه [پيش و پس از انقلاب]، يك فصل كاوش باستانشناسي محمدآباد، يك فصل محوطه سنگ سياه [پيش از انقلاب] و كاوش باستان شناسي تل شهيد بندآروز بوده است و در بند 4، عنوان شده که سازمان بوشهر «با توجه به آثار متعدد هخامنشي شهرستان دشتستان اقدام به پيگيري و راه اندازي پايگاه باستانشناسي كاخ هاي هخامنشي شهرستان دشتستان نموده است» که البته كه تجهيز اين پايگاه درحال انجام است. در اين زمينه، معضلات باستان شناسي استان بوشهر را مي توان در چند مقوله به بحث نشست. اول اينکه کاوش هاي انجام گرفته در استان بوشهر نشان ميدهد که اين بخش از کشور ما در زمينه باستان شناسي قابليت ممتازي دارد، اما به هيچ وجه در اين زمينه کار قابل توجهي انجام نشده جامعه علمي و فرهنگي ما از اين قابليت ها بي خبر مانده است. نتايج اين همه کاوش و بررسي جزء در موارد انگشتشمار منتشر نشده است. حال آنکه، مثلاً کتاب «کاوش هاي باستان شناسي بردک سياه» سالهاست که آماده است و در اثر عدم توجه سازمان ميراث فرهنگي بوشهر و سازمان مرکزي، اين کتاب تاکنون منتشر نشده است. اين درحالي است که انتشار مطالب علمي بايد از اولويتهاي سازمان ميراث فرهنگي کشور باشد و نتايج کاوش ها و پژوهش ها بايد در اختيار جامعه قرار گيرد که متاسفانه چنين نشده. انتظار مي رود به جاي صدور بيانيه و جوابيه، عزيزان ميراث فرهنگي بوشهر به اقدامات عملي دست.
علاوه بر اين، بايد به اين موضوع نيز اشاره کرد که در چند سال گذشته و باتوجه به بودجه هاي تخصيصي، استان هاي زيادي اقدام به انجام بررسي هاي فراگير باستان شناسي نمودهاند که از اين ميان مي توان به عملکرد اصولي و برنامهريزي شده استانهاي لرستان، مازندران، خراسان شمالي، کهگيلويه و بوير احمد و... اشاره کرد که در ضمن بررسي کل استان، اقدام به تهيه پرونده ثبتي آثار نيز گرديد. بهتر است که سازمان ميراث فرهنگي بوشهر در زمينه شهرستانهاي بررسي شده استان و تعداد آثار ثبتي نيز اطلاع رساني نموده و اقدام به انتشار آن نمايد. در زمينه کاوش کاخ بردک سياه هم بايد گفت که جز کاوش هاي آغازين و گسترده در سال 1356 و يک فصل ناتمام در سال 1384، فعاليتي جدي انجام نگرفته است. اين امر درباره کاخ چرخاب هم صادق است. در آنجا هم حفاظت درستي انجام نشده و نتايج کاوشها هم منتشر نشده است.

Borna66
09-14-2009, 07:52 AM
* وضعيت ساير محوطه ها چگونه است؟

_ طبعاً فعاليت هايي صورت مي گيرد اما کافي نيست. ميراث فرهنگي امري بازگشت ناپذير و چيزي يگانه است. حفظ ميراث فرهنگي بايد به مهمترين مسأله زندگي ما بدل شود. در بوشهر هم در کنار خوزستان و اصفهان متأسفانه در اين سالها اتفاقات بد زيادي درباره ميراث فرهنگي روي داده است. اينکه اکنون مي شنويم به دليل بالا گرفتن انتقادات، سازمان ميراث فرهنگي بوشهر اقداماتي را درجهت حفاظت از کاخ بردک سياه کرده کافي به نظر نمي رسد. متاسفانه ميراث فرهنگي بوشهر در اين زمينه کارنامه بدي برجاي گذاشته است.
هنوز تخريب کتيبه خارک از يادها نرفته. همچنين بايد از تخريب و آسيب هاي طبيعي و انساني محوطه کاوش شده محمدآباد نام برد. از همه بدتر بايد به سرنوشت مصيبت بار «کاخ سنگ سياه» اشاره کرد که آن هم در سال 1356 شروع به کاوش شد اما در سالهاي دهه 60 مورد يکي از بدترين تجاوزها قرار گرفت و کل کاخ با بلدوزر تخريب شد و تا آنجا که مطلعم هيچ پيگيري درستي درباره مسببان اين امر صورت نگرفته است. اين امر در تاريخ حفاظت معماري بي سابقه است و از ديدگاه باستان شناسي(خصوصاً براي استان بوشهر) فاجعه محسوب مي شود. در چنين شرايطي به سختي مي توان به جوابيه سازمان ميراث فرهنگي بوشهر در مورد صحت و سلامت محوطه هاي اشاره شده اعتماد کرد و باور داشت که «پيگير روند حفاظت از اين كاخ است و مطمئناً با تلاشي كه سازمان در چند ساله اخير انجام داده هيچ گونه گزندي اين كاخ هخامنشي را تهديد نمي كند.»


* به نظر شما مردم منطقه علاقه و آشنايي با مواريث منطقه شان دارند؟

_ در ديداري که در سال گذشته از کاخ بردک سياه و چرخاب و ديگر محوطه هاي آن استان داشتم، ديدم که مردم بومي به اين گونه مباحث بسيار علاقمندند. به خصوص بايد از جوانان فرهيخته روستاي درودگاه ياد کنم که با وجود همه گونه کاستي و با سرمايه خودشان، چه سرسختانه در فکر حفظ بقاياي کاخ بردک سياه بودند. آنها با چاپ بروشور، درست کردن لوحه هاي گلي که روي آن را با خط ميخي نوشته بودند، با راهنمايي صميمانه مردم و با نصب تابلوهاي راهنما تا انجا که در توان داشتند خدمت مي کردند.



* آيا هنوز مي توان فکري به حال کاخ نابود شده سنگ سياه کرد؟

_ اين يک موضوع پيچيده و کاملاً تخصصي است. چون اين کاخ از بيخ کنده شده و مصالح پايدار آن ازجمله پايه ستون ها و کف فرش هاي سنگي آن چندين متر آن سوتر انباشته شده است. قطعاً در اين باره بايد نظر کاوشگر محوطه پرسيده شود و هيچ کس به اندازه کاوشگر يک محوطه صلاحيت داوري در باره چند و چون آثار را ندارد. خصوصاً که نتايج کاوش به طور کامل منتشر نشده است. تصور مي کنم در نتيجه کاوش حتماً پلان کاخ بيرون آمده و حتما نقشهاي موجود است. بنابراين مي توان آن را از نو برپا کرد. همانگونه که در عکس مي بينيد قطعات سنگي ارزشمند اين کاخ هنوز سالم اند. پس مي توان با يک برنامه ترکيبي باستان شناسي-مرمتي اين کاخ را احيا نمود و اجزاي سنگي آن را به سر جاي نخستين شان بازگرداند.


* آيا چنين کاري در جهان سابقه داشته است؟

_ طبعاً بله. مثلا در همين مملکت خودمان حداقل مي توان به دو نمونه اشاره کرد. يکي مربوط به پاسارگاد است که ستون هاي سنگي کاخ بارعام کورش بزرگ را چند قرن پيش جابجا کرده و در اطراف آرامگاه کورش به شکل دايره چيده بودند. اين پايه ستون ها سپس در زمان مرمت پاسارگاد به سر جاي اصلي شان بازگردانده شد. همچنين مي توان از درگاهي کاخ تچر در تخت جمشيد نام برد که در زماني نامعلوم پس از سقوط هخامنشيان در محوطه موسوم به قصر ابونصر در نزديکي شهر شيراز منتقل شده بود که آن هم در زمان مرمت هاي تخت جمشيد به سر جاي اصلي اش بازگردانده شد. هر دو اين جابجايي ها پيش از انقلاب روي داده که طبيعتا مرمتگران از امکانات کمتري نسبت به امروز برخوردار بوده اند. با اين وصف، لازم است تأکيد کنم که اين کار را نمي توان چنانکه اين روزها مرسوم است صرفاً به مرمت گران واگذاشت. بدون حضور کاوشگر محوطه که از جزييات موضوع مطلع است، کاري عبث و از ديدگاه علمي فاقد ارزش خواهد بود.


* فکر مي کنيد اولويتهاي فعاليت هاي باستان شناسي در استاني چون بوشهر چيست؟

_ دانسته هاي هرچند اندک کنوني ما از استان بوشهر مي گويد که اين استان از لحاظ باستان شناسي دوره عيلامي، هخامنشي و فراهخامنشي، ساساني و آغاز اسلامي بسيار غني است. با اين وصف هنوز برآورد درستي وجود ندارد و بايد براي اين امر فکر کرد و برنامه ريخت. از دوره عيلامي تاکنون چندين آجر نوشته به خط و زبان عيلامي کشف شده است و وجود محوطه هاي عظيم چون ريشهر، تل پيتل و... حکايت از توجه بسيار زياد عيلاميان به اين منطقه داشته است. از دوره هخامنشي تاکنون آثار درخور توجهي کشف شده که نگاهي به فهرست آن مي تواند گوياي توجه ويژه هخامنشيان به اين منطقه مهم باشد: از کتيبه جزيره خارک بگيريد تا کاخ هاي سنگ سياه، بردک سياه، چرخاب، محوطه بزپر که آرامگاهي کوچکتر اما مشابه آرمگاه کورش هخامنشي در آن قرار دارد تا معدن سنگ دوره هخامنشي در پوزه پلنگي يا اثار يادماني ساسانيان و يادمانها و محوطه هاي دوره اسلامي. بنا براين، براي اطلاع دقيق تر ضروري است که نخست تمام استان مورد بررسي باستان شناسي قرار گيرد.
__________________