PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معماري بناها و کاخ ها در ماد



Borna66
09-12-2009, 01:29 AM
در حدود هزاره اول پيش از ميلاد بود که گروههايي از اقوام آريايي به ايران مهاجرت کردند يا به تعبير ديگر مادها و پارس ها در نيمه دوم قرن نهم پيش از ميلاد در تاريخ ظاهر گرديدند . آن هم به اين دليل که آشوريها براي امنيت مرزهاي شرقي امپراطوري خود و باز نگاهداشتن راههايي که از طريق آنها کالاهاي تجارتي و باج و خراج و ..... را از ايران به آشور مي آوردند . لشکرکشيهايي به غرب ايران کردند و به اين ترتيب در مدارک تاريخي و اداري شاهان آشوري به نام مادها و پارسها نيز اشاره هايي شد . نفوذ و ظهور مادها در غرب ايران احتمالا خيلي زودتر آغاز گرديده است . بر مبناي برخي نظرات مادها در بدو ورود به ايران در شرق درياچه اروميه در سرزميني به نام ((ماداي / آماداي )) ساکن شدند و همين نظريه است که مي گويد پارسها در غرب درياچه اروميه در ناحيه اي بنام ((پارسوا/پارسوماش)) ساکن شدند و بعضي نيز نظر ديگري دارند بع اعتقاد اينها مادها به هنگام آمدن از شرق احتمالا در طول جاده اصلي تابستاني که از تپه دامغان از طريق ساوه به همدان و کرمانشاه مي گذشت حرکت کردند . مادها در سده هفتم پيش از ميلاد به رهبري خشسريته(فراآورت) نخستين پادشاهي خود با اتحاد اقوام مانايي و ... را پس از ايلامي ها در اين سرزمين بنياد گذاشته اند. بنابراين پاره اي اقوال همدان کنوني (هگمتانه) را به پايتختي بر گزيدند . مادها دولت نيرومند و جنگجوي آشور را از ميان بردند و با ليديها در کنار رودخانه هاليس(قزل ايرماق) هم مرز شدند پس از هوخشتره پسرش به نام ايشوويگو به پادشاهي رسيد که در سال 549 ق.م دولت ماد بدست پارسها از بين رفت .


بررسي هنر معماري ماد با کمبود مدارک موجود کاري سهل و آسان نيست قطعا مادها هم مانند اسلاف خويش برخوردار از آثار معماري قابل بحثي بوده اند . مويد اين مطلب آثار بدست آمده از کاوشهاي اخير باستان شناسي تپه هگمتانه و همچنين معماري صخره اي است که از آنها به جاي مانده است . بر همين اساس معماري مادي را در دو بخش بررسي مي کنيم.


الف)معماري صخره اي : که در دامنه کوهها و صخره ها ايجاد گرديده اند .


ب)معماري معمولي به اين آثار در محلهايي بنام تپه نوشيجان ملاير گودين تپه باباخان تپه هگمتانه زيويه و ... قرار دارند که در کاوشهاي باستان شناسي بدست آمده است.
معماري صخره اي :ايجاد حفره و وسعت دادن آن فضاي مورد احتياج مثلا خانه و يا آرامگاهي ايجاد شود . حاصل اين عمل مبارزه جويانه انسان با کوه و صخره را که براي دستيابي به فضايي استوار و ماندگار انجام مي شود معماري صخره اي مي ناميم .


به عبارت ديگر معماري صخره اي از مصالح آزاد و معمولي ساختمان به وجود نمي آيد بلکه از صخره طبيعي است و در جهت عکس معماري آزاد ومعمولي عمل مي کند .


آثار معماري صخره اي مادها اکثرا در نواحي غرب ايران (کردستان – آذربايجان غربي – کرمانشاهان)و همچنين در بخشي از خاک عراق (کردستان عراق)پراکنده است اغلب جنبه مذهبي دارند . آنها با عناوين آرامگاهها (مقابر)صخره اي مادي شناخته شده اند و اين آرامگاههاي صخره اي بر حسب نوع نماي ورودبشان به ترتيب زير تقسيم بندي مي شوند.


1- آرامگاههايي که در نماي ورودي آنها ستونهاي آزاد نمايان است مانند :فخريکا(فقره قا)


نزديک انديرکاش در حدود پانزده کيلومتري شمالشرقي مهاباد فرهاد و شيرين در نزديکي صحنه در کرمانشاه دکان داود در سرپل ذهاب و کور و کچ (پسر و دختر) در نزديکي سورداشي سليمانيه عراق.


2- آرامگاههايي که در دو طرف نماي ورودي آنها دو نيم ستوم قرار دارد. سر سستون آنها مبدل به قسمت برجسته اي مي گردد . مانند:داو دختر در نزديکي فهليان فارس و آخور رستم در 8 کيلومتري جنوب تخت جمشيد و مقبره قيزقاپان در نزديکي شهر زور در سورداشي سليمانيه عراق در اين زمره اند.


از نقش نماي اين مقابر صخره اي مي توان تا اندازه اي به شکل ساختمانهاي آن زمان پي برد. اگر اين آرا مگاهها را از نظر اصول ساختماني مطا لعه کنيم درمي يا بيم که نماي آنها شباهت به درون سا ختما ن ميگردد ودر زمستان بر عکس نور خورشيد به علت تا بش متمايل خود وارد ساختمان مي شود و اين ايوان به صورت پناهگاهي براي جلوگيري از برف وباران است. کاخهاي تخت جمشيد نيز از روي همين اصل ساخته شده اند واين اصل حتي امروز هم در ساختمانهاي ايران رعايت مي شود .


اين آرامگاهها شامل يک مدخل ورودي و يک يا دو اتاق بودند . گاهي اين دو اتاق روي هم قرار مي گرفتند مانند آرامگاه ((فرهاد و شيرين)) و گاهي درکنار هم قرار داشتند و بوسيله ستونهايي درداخل آرامگاه از يکديگر جدا مي شدند مانند آرامگاه (( فخريکا)) (فقره قا) . در اين نوع بناها يک يا دو يا سه قبر کنده مي شد و در بعضي از آنها مانند آرامگاه ((دکان داوود)) تاقچه هايي نيز براي قرار دادان نذريها و هدايا در ديوار اتاق ها تراشيده مي شد.


ستون هاي اين آرامگاهها گرد هستند و پايه آنها نيز به صورت بشقاب مدور و وارونه است و گاهي در زير آن بشقاب نيز پايه مربعي قرار داده مي شود و بعضي اوقات يک نوار کوچک آن دو نوار را از هم جدا مي کند . سر ستونها نيز به صورت لوحه هاي مربعي هستند و گاهي به تقليد از سر ستونهاي چوبي به شکل برگ خرماي چهار پر در مي آيند. گاهي ستون به ديوار مي چسبد و صورت نيم ستون به خود مي گيرد.


نقشهاي تمامي اين آرامگاهها به صورت برجسته است و به همين دليل روي آن يک نوع سايه و روشن به وجود مي آيد . در پايين نماي آرامگاه ((دکان داوود)) پيکر انساني در حال ايستاده با خصوصيات قومي روي تخته سنگي نشان داده شده که ((برسمي))در دست چپ دارد و دست راست خود را براي نيايش بلند کرده است . در قسمت بالاي نماي آرامگاه ((فرهاد و شيرين )) در صحنه بين کرمانشاه و همدان خورشيد به شکل دايره اي بالدار تصوير شده است.


سقف آرامگاه قيز قاپان (رباينده دختر) که در کوههاي استان سلمانيه عراق در سنگ تراشيده شده تقليدي است از سقف ساختمانهاي چوبي. در بالاي نيم ستونها که مقابل در ورودي آرامگاه قرار گرفته است سه نقش ديده مي شود که نقش آنها خيلي برجسته نيستند و گيرشمن معتقد است که احتمالا نشانه هاي ((اهورامزدا))و ((ماه)) و((آناهيتا)) باشند . در بالاي مدخل دو مرد در حال ايستاده نقش شده اند و در ميان آنها آتشداني است . در دست اين مردان کمانهايي قرار دارد شايد اين رسم در ميان ايرانيان بود که کمان را علامت نيروي پادشاهي مي دانستند.


آرامگاههاي صخره اي سکاوند در فاصله کرمانشاه و لرستان قرار دارند. شکل اين آرامگاهها


از نظر معماري ساده تر از بقيه است و شايد بتوان تصور کرد که ((استودان)) باشند. بالاي يکي از آنها نقش برجسته اي است با هيکل بزرگ و دو هيکل کوچکآدمي درپيرامون آتشدان.


اين آرامگاهها از نظر معماري بسيار ساده اند و فاقد هر گونه ستون يا نيم ستون درنما هستند.


آرامگاه صخره اي ((دآو و دختر)) که در ارتفاع تقريبي 300 متر واقع شده در سنگ کوه تراشيده شده و مرکب از دو اتاق است. نماي آن از هر طرف مدخل ورودي يا دو نيم ستون تزيين شده . پايه اين ستون ها مرکب از بالش ضخيمي است که روي دو سکو قرار گرفته است. ساقه ستونها فاقد تزيين و صاف است و حماله سنگي ستون از هر طرف به مارپيچي منتهي مي گردد.پروفسور رومن گيرشمن اين مقبره را متعلق به امراي نخستين سلسله هخامنشي مي داند.


آرامگاه صخره اي (( دکان داوود)) که در سه کيلومتري جنوب شرقي سرپل ذهاب واقع شده در هر طرف مدخل ورودي آن يک سر ستون ديده مي شود ولي ساقه ستونها شکسته و از بين رفته است در قسمت پايين دخمه در محلي که براي ايجاد نقشه برجسته آماده شده نقشي ديده مي شود که مربوط به تشريفات مذهبي است و مردم آنرا (( کل داوود)) يا ((سنگ يادگار داوود)) ميدانند.


آثار معمولي (آزاد):از آثار معماري دوران حاکميت مادها آثار سالم و کاملي به جاي نمانده به جز مواردي که از طريق کاوشهاي باستان شناسي در چند دهه گذشته يافت شده است . البته اين آثار از اهميت قابل توجهي برخوردارند. و در واقع مي توان آنها را به دو گروه تقسيم کرد گروهي که از روي نقوش برجسته هاي آشوري بجاي مانده و از آنها به صراحت ياد شده و گروه ديگر هم آثار آنها از زير لايه هاي خاک بيرون کشيده شده است.


اگر بپذيريم آثار معماري تپه سيلک کاشان متعلق به مادها باشد شايد بتوان گفت که قديميترين اثر معماري اين دوره است و گيرشمن معتقد است که :يکي از امرا مقر باشکوهي در قله تپه اي مصنوعي بنا کرد و آن بوسيله ديواري محاط و داراي برجها بوده است.


تپه نوشيجان : اين تپه در 60 کيلومتري جنوب همدان و 20 کيلومتري غرب ملاير واقع شده است.در اين تپه آثاري کشف گرديد که بنا به اعتقاد ديويد استروناخ متعلق به زمان مادها است و بقاياي اين آثار عبارتند از :1-بناي قديمي جبهه غربي 2-تالار ستوندار آپادانا 3-تالار مرکزي يا معبد مرکزي 4-اتاقها و انبارها 5-تونل 6-حصار دژ نوشيجان


بناي قديمي جبهه غربي :اين بخش از احداث تالاري ستوندار ساخته شده است با دو بخش که ورودي آنها از جبهه شرقي است.اتاق اصلي مستطيل شکل است و دسترسي آن از اتاق مجاور امکان پذير است.مدخل اين اتاق پس از تالار ستوندار توسط ديوار غربي تالار ستوندار مسدود شده است.بقاياي آتشداني در ضلع جنوبي اتاق مستطيل شکل نشانگر مراسم نيايش آتش است.و تا اين تاريخ مي توان پذيرفت که اولين مراسم نيايش آتش در فضاي بسته در تپه نوشيجان انجام مي گرفته است.تاقچه ها و سکوهاي اين اتاقها قابل ملاحظه هستند.


تالار ستوندار(آپادانا):اين بنا بر روي صفه اي از خشت ايجاد گرديده و شالوده آن بر بنياد شفته ريزي با ملات و گل و کف سازي نهاده شده است.ابعاد 10*20 متر است و سه رديف 4 تايي ستون چوبي داشته که بار سقف را تحمل مي کرده است.اثري از ستونها باقي نمانده به نظر حفار احتمالا اطراف تمام ستونها را با خشت خام و با ملات اندود کرده بوده اند . هر يک از پاي ستونها از 6 عدد خشت خام که به صورت مضاعف چيده شده بوجود آمده که ارتفاع آن حدود 105 سانتي متر بوده است . در ضلع جنوبي داخل تالار بقاياي يک سکوي نشيمن به چشم مي خورد . اين نوع تالار ستوندار بعدها در معماري هخامنشي به عنوان اصلي ترين پلان مشخصه معماري کاخها مورد استفاده قرار گرفته است.


-معبد اصلي :فرم اين معبد به صورت چليپاست و مصالح مورد استفاده در آن مشابه ساير ساختمان هاي مورد اشاره است. اين بنا مهمترين ساختمان دژ نوشيجان است. معبد از دو اتاق مجاور و مقابل و در ارتباط با يکديگر ساخته شده است.در گوشه شمالي سرسرا و در داخل بناي اصلي پايه آتشدان و محراب معبد قرار دارند. در داخل معبد در سطوح ديوارها پنجره نماهايي ديده مي شوند که اصطلاحا پنجرههاي کور(دروغين) ناميده مي شوند و شباهت تمام عياري با پنجره هاي کور کعبه زردشت در نقش رستم (دوره هخامنشي) دارند.


-اتاق و انبارها: اين بخش که در ضلع شرقي تپه قرار گرفته داراي چهار اتاق طويل و در اتاق در مبادي مدخل ورودي است و به نوعي همه اتاقها از نظر عملکرد به هم وابسته هستند.


-تونل : در بخش شمالي مجموعه تالار ستوندار و در امتداد شرق و غرب حفره اي سردابي شکل کنده شده که در عمق 3 متري به صخره منتهي مي شود. ارتفاع اين حفره يا تونل پله دار 170 سانتي متر و در پهنا 180 سانتي متر است اين تونل از سطح طبيعي تپه به طرف غرب به صورت شيب دار و در طول 20 متر حفر شده است.احتمالا احداث آن مربوط به آخرين دوره سکونت در دژ مادي نوشيجان است و ايجاد آن بيشتر جنبه امنيتي داشته است.


آثار معماري تپه نوشيجان از اهميت ويژه اي برخوردار است.به کارگيري مصالح بوم آورد (محلي)استفاده از قوسهاي نيم بيضي در بخشهاي مختلف بنا ايجاد يک مجموعه منسجم و زيبا که بعدها بويژه در معماري زمان هخامنشيان تاثير قابل ملاحظه اي را گذاشت.


معماري گودين تپه: اين محل در 6 کيلومتري شهر کنگاور واقع شده است . آثار طبقه اول اين تپه متعلق به دوران مادها است. آثار مکشوف در آن نشان مي دهد که اين تپه احتمالا يکي از قلعه هاي بزرگ دفاعي بوده است.


قلعه از خشت خام ساخته شده و داراي ديوار ستبري است که در آن دو برج دفاعي قابل ملاحظه است . اين برجهاي دفاعي درست در کنار تپه مشرف به رودخانه ساخته شده بوده است که ارتفاع آن از سطح رودخانه در حدود سي متر است و در زمان آباداني منظره باشکوهي داشته است . در داخل قلعه درست پشت برج غربي بقاياي يک آشپزخانه و انبار ديده مي شود. با خمره هاي بزرگ ذخيره غلات اجاق و تنور در آن . اين اتاق بزرگ دلالت بر اين دارد که در روزگار آباداني پذيرائيهاي بزرگ و باشکوهي در سالن بزرگ قلعه (دژ) انجام مي گرفته است و غذاي آنها در اين آشپزخانه بزرگ و وسيع تهيه مي گرديده است.


تالار بزرگ دژ يا سالن تشريفات حداقل در حدود 28 مترطول و 24 متر عرض دارد سه طرف آن توسط ديوار محصور گرديده و در کنار ديوارها سکوهائي براي نشستن مدعوين يا حکام مادي که با فرمانرواي خود کارهائي داشته اند. ساخته شده است. سکوي فرمانروا در ضلع شمالي با بقيه سکوها متفاوت است. و در مقابل آن بخاري يا آتشدان جهت گرمايش تعبيه مي شده است .سقف اين تالار عظيم توسط 31 ستون چوبي که داراي پايه سنگي خشن و نامنظمي هستند نگاهداري مي گردد. ستونهايي در پنج رديف و در هر رديف 6 ستون و يک ستون اضافي ديگر در گوشه جنوب شرقي . شباهت اين تالار و تالار ستوندار نوشيجان کاملا هويداست.


از آثار معماري دوره ماد بايد از تپه هگمتانه و تپه زيويه در سقز (کردستان) و باباجان تپه در نزديکي نورآباد لرستان نام برد. آثار باباجان شامل يک مجموعه ساختماني بزرگ است که نوع و شيوه معماري ماد را بخوبي نشان مي دهد.


شايان ذکر است که برخي از مورخين بويژه هردوت پدر تاريخ درباره آثار هگمتانه مطالبي نوشته اند که در جاي خود بسيار ارزشمند است. اما اکتشافات باستان شناختي و مستندات عيني بسيار معتبرتر از گفته هايي است که تنها مسموعات صرف اند آن به گونه اي که گاه قابل انکارند . به هر حال گفته هاي هردوت و پولي بي را نقل مي کنيم که در توصيف هگمتانه است. هردوت مي نويسد دژ مرکزي اکباتانه (همدان) با هفت ديوار متحد المرکز محاط بوده که هر يک بلندتر از قبلي و به رنگهاي مختلف ملون بوده(سفيد و سياه و سرخ و آبي و زرد و قهوه اي و کنگره ها نقره فام و زرين فام ساکنان شهر خارج از اين حصارها منزل داشتند. برخي از محققان معتقدند که ناقل ومخبري که افسانه ساختمان شهر قديم را-که در اساطير ايران شايع است براي هردوت نقل کرده. وي خود آن افسانه را مربوط به شهر اکباتانه (همدان) پنداشته و نقل کرده است. اما نقش هاي برجسته آشوري نشان مي دهند که دژهاي محاط به ديوارهاي متحدالمرکز در خاک ماد وجود داشته و به تقريب همان تناوب رنگها - که مذکور شد- نيز در اشکبوهاي برجهاي معابد آشوري بروجي که متدرجا يکي از ديگري کوتاهتر بوده مشهود است.


((پولي بي)) نويسنده قرن دوم ق.م درباره اکباتانه اطلاعاتي ارائه مي دهد که با ماهيت داستان هرودوت مغايرت ندارد. به گفته او اکباتانه از لحاظ شکوه و زيبايي وصف پذير نبوده و درون آن شهر کاخي قرار داشت که محيطش بيش از يک کيلومتر بود.تمام قسمتهاي چوبي بنا از چوب سدر يا سرو بود... تيرهاي سقف و ستونهاي سردرها و دالان ها از طلا پوشيده شده بودو سفالها از نقره خالص بود اين گفته پولي بي شايد سخن گزاف آميزي نباشد که کاخهاي زيباي اکباتانه شاهد ثروت عظيم بانيان نخستين آن است و اين بانيان کساني جز شاهان مادي نبودند.


با توجه به مطالب فوقالذکر در محدوده فعلي تپه 25 هکتاري هگمتانه يک شهر يا دژ باستاني قرار دارد که تاکنون جبهه شرقي آن و نيز قسمتي از منطقه جنوبي آن شناسايي و کاوش گرديده است. شهر داراي حصاري خشتي به عرض 9 متر وارتفاع 10 متر است. حصار از بيرون داراي جرز و نماي بسيار زيبا که طول و عرض آن بين 1*2-3 متر است .بدنه خارجي حصار با گچ اندود شده است ولي بخش داخلي حصار ساده است. در فاصله نيم متري حصار و در قسمت داخل شهر جوي آبي با آجر احداث شده است.


شهر داراي معابر متعددي است به عرض 5/3 متر است که موازي هم هستند و در جهت شمال غربي – جنوب شرقي احداث شده است . هفت معبر شناسايي شده است. معابر شهر در فاصله 35 متري هم قرار دارند و ابنيه در دو رديف در حد فاصل آنها ايجاد گرديده اما معابري نيز در فاصله 5/17 متري کشف گرديد که مجموعه معماري آنها در يک رديف کنار هم ساخته شده بدين ترتيب شهر داراي دو منطقه معماري است


<!--[if !supportLists]-->1- <!--[endif]-->منطقه اي که داراي دو رديف ابنيه معماري متصل به هم است


<!--[if !supportLists]-->2- <!--[endif]-->منطقه اي ديگر که داراي يک رديف ابنيه معماري است.


سبک بناها در دو منطقه هيچگونه تغييري ندارد.


آثار معماري مادي در نقوش برجسته آشوري: در نقش برجسته هاي آشوري به تعداد زيادي دژ اشاره شده است که آنها را بر روي سنگهاي دورو شاردکين نقش کرده اند . اين مسئله حکايت از اين امر دارد که آشوريان در نبردها و حملات ويرانگرانه اي که به سرزمين ماد داشتند آثار معماري آنها بويژه دژهاي مادي را ويرا و براي اطلاع و عبرت ملل همجوار به آنها اشاره مي کردند و حتي شرحي درباره چگونگي تسخير و ويراني آنها ارائه مي دادند. اين دژها کم نيستند شايد روزي در لاي خروارها خاک آثار معماري جالب توجه آنها کشف گردد ديگر اينکه شايد همين تپه زيويه باباجان تپه گودين تپه هر کدام يکي از آنها باشند . اين دژها که در نقوش برجسته آشوري به آنها اشاره شد عبارتند ازhttp://pnu-club.com/images/smilies/frown.gif(دژ کيشه سو)) دژ خارخار و ...