PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاريخ بر تخته سنگ



Borna66
09-12-2009, 01:27 AM
تاريخ بر تخته سنگ ايران- آرش نورآقايي:
هنوز چند صد متر مانده به كوه برسي. از دور نگاه مي‌كني. انگار كوه بر سينه خود صليب كشيده است. وقتي به نزديك حسين كوه مي‌رسي تازه مي‌فهمي كه با چه عظمتي روبه‌رو هستي.

شاهاني را مي‌بيني كه در كوه غروب كرده‌اند. سواراني را مي‌بيني كه مي‌جنگند. امپراتوراني را مي‌بيني كه خوار شده‌اند. در كنارة كوه راه مي‌روي و تاريخ را مي‌خواني. از عيلامي‌ تا ساساني‌ها، همه آمده‌اند و رفته‌اند و تو به يادگارشان نگاه مي‌كني.
امپراتوران روم در زمان شاپور اول خيلي بدشانس بودند. اولي گرايانوس جوان بود كه به سمت ايران حمله كرد. ولي در شورشي كه فيليپ عرب راه انداخته بود كشته شد. فيليپ عرب كه در آن زمان فرمانده سپاه بود، خودش امپراتور روم شد و با شاپور صلح كرد و مجبور شد باج بپردازد.
سومي هم والرين بود كه در جنگ با ايران اسير شد و مجبور شد تا تمام عمر را در ايران بماند. شاپور، والرين را با تعدادي رومي به شهر تازه‌ ساز خودش جندي‌شاپور، بين شوش و شوشتر برد و از آن‌ها در ساخت سد قيصر استفاده كرد.
قبل از هخامنشي‌ها، مادها هم آرامگاه شاهان را در دل كوه مي‌كندند. در بين هخامنشي‌ها هم آرامگاه كورش داخل كوه نيست. ولي بر فراز بلندايي است كه مثل كوه ساخته شده.
نقش برجستة آرامگاه‌هاي كنده شده در دل كوه از لحاظ هنر سنگ‌تراشي، اوج هنر ايرانيان آن زمان را نشان مي‌دهد.
ساساني‌ها بدشان نمي‌آمد كه خودشان را از اعقاب هخامنشيان معرفي كنند و آن‌ها را پيش‌كسوت خود بدانند. براي همين در نزديكي آرامگاه آن‌ها براي خودشان نقش و نگار زدند.
به غير از اين نقش‌ها كه در اين دو صفحة رازهاي سرزمين من آمده، نقش‌هاي ديگري هم در نقش رستم وجود دارند كه جا براي توضيح‌شان كم است.
نقش رستم در حدود چهار كيلومتري تخت جمشيد قرار دارد. اگر نقش رستم و تخت جمشيد را ديديد، بد نيست كه از نقش رجب هم در همان نزديكي ديدن كنيد.
هخامنشي در دل كوه

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
چهار صليب. چهار پادشاه. چهار هخامنشي. از راست به چپ: خشايار شاه، داريوش كبير، اردشير اول و داريوش دوم. نقش و نگارهاي اين آرامگاه‌ها شبيه به هم حجاري شده است. اين آرامگاه‌ها سه بخش دارند. بخش بالايي نمايش يك صحنه از مراسم ديني و آييني است. بخش مياني، محلي است كه ورودي آرامگاه آن‌جاست. بخش پاييني هم صاف و خالي از نقش است
آتشدان‌هاي دوقلو

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

اين دو چهارتاقي از سنگ همين كوه تراشيده شده‌اند. به‌خاطر گودي‌اي كه بالاي هر دو ديده مي‌شود، مي‌گويند كه آتشدان هستند. اما بازهم بعضي‌ها مي‌گويند كه جايي براي استخوان‌هاي دو نفر از بزرگان ساساني بوده است
تاج‌گذاري اردشير

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

سمت راستي اهورا مزدا است و سمت چپي اردشير اول بنيانگذار پادشاهي ساساني. زيرپاي اسب اهورا مزدا، اهريمن له شده و زير پاي اردشير، اردوان پنجم. اردوان پنجم آخرين پادشاه اشكاني بود كه از اردشير شكست خورد. بر روي سينه‌هاي اسب اردشير و اهورا مزدا، دو كتيبه به سه زبان يوناني، پهلوي اشكاني و ساساني نقش شده
كعبه زرتشت

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

عين همين ساختمان در محوطه پاسارگاد وجود دارد. اما آن‌جا اسمش زندان سليمان است و اين‌جا كعبه زرتشت. البته كمي با هم فرق دارند ولي خيلي شبيه هستند. اين يكي سالم‌تر از آن يكي باقي مانده. جسد شاه را در اين‌جا نگه مي‌داشتند تا موميايي كنند؟ بناي آرامگاهي است؟ محل نگهداري اسناد است؟ يا رصدخانه و تقويم خورشيدي؟ كسي هنوز نمي‌داند كدام درست است
تاج‌گذاري نرسي

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
به احتمال زياد اين آقاي پادشاه، نرسي پسر شاپور اول و فرمانرواي ارمنستان است كه هر چند در اين‌جا با خيال راحت حلقة پادشاهي را از دست آناهيتا مي‌گيرد ولي در تاريخ آمده كه با شورش به تاج و تخت ايران رسيد. آن آقاي كوچولو هم احتمالا وليعهد است كه در فكر به دست آوردن ديهيم است
يك نقش و دو تفسير
درباره كسي كه روي اسب نشسته مشكلي نداريم. همه مي‌گويند او شاپور اول، دومين پادشاه ساساني است. اما در مورد آن دو نفر ديگر، دو نظر وجود دارد.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
نظر اول: كسي كه جلوي اسب شاه ايران زانو زده، يكي از امپراتوران روم به نام ماركوس يوليوس فيليپوس مشهور به فيليپ عرب و آن يكي والرين است.
نظر دوم: كسي كه زانو زده، والرين و آن ديگري سيريادس است. سيريادس كسي است كه شاپور او را به جاي والرين امپراتور روم كرد
نقش دوطبقه

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
زير آرامگاه داريوش كبير، دو نقش در بالا و پايين هم حجاري شده‌اند. در هر دوي اين نقش‌ها دو سوار با اسب‌هايشان درحال جنگيدن باهم هستند و يك بدبخت هم زير سم اسب‌ها له شده است. آن‌قدر نظريه درباره اين‌كه اين‌ها چه كساني هستند وجود دارد كه از خير شناسايي‌شان مي‌گذريم. اما شما فكر كنيد آن كسي كه پيروز مي‌شود بهرام دوم است