PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سالروز تقسيم ايران ميان انگلستان و روسيه، شرم آورترين رويداد استعماري قرن 20 و کتک زدن رضا شاه !!!



Borna66
09-11-2009, 02:06 PM
سالروز تقسيم ايران ميان انگلستان و روسيه، شرم آورترين رويداد استعماري قرن 20




http://pnu-club.com/imported/2009/09/505.jpg

محمد علي شاه


در 31 اوت سال 1907 ميلادي قرارداد تقسيم كشور مستقل و باستاني ايران با گذشته تابناكش و 13 قرن يك ابر قدرت، به دو منطقه نفوذ انگلستان و روسيه ميان اين دو قدرت اروپايي در شهر سن پترزبورگ پايتخت آن زمان روسيه امضاء شد. دولت فرانسه براي رسيدن آن دو دولت به اين توافق ماهها تلاش و واسطه گري كرده بود. هدف فرانسه، حل اختلافات روسيه و انگلستان بر سر ايران، افغانستان و تبت بود كه بدون رفع آن تشكيل يك اتحاديه نظامي اين سه كشور به نام «تفاهم سه گانه» در برابر اتحاديه آلمان، اتريش و ايتاليا امكان پذير نبود. فرانسه از تنها ماندن در برابر آلمان وحشت كرده بود.

«ادوارد گري» وزير امور خارجه وقت انگلستان از حزب ليبرال همين نقشه را داشت ولي از آنجا كه مردي مرموز بود منتظر شد كه فرانسه دست به ميانجيگري بزند تا انگلستان امتياز قابل ملاحظه اي به روسيه ندهد. اختلافهاي كشورهاي اروپايي نتيجه رقابتهاي استعماري آنها بود كه بالاخره به جنگ جهاني اول منجر شد.

مورخان از موافقتنامه سن پترزبورگ به نام يك بي شرمي تمام عيار قدرتهاي اروپايي در قرن 20 ياد كرده اند.



http://pnu-club.com/imported/2009/09/506.jpg

اتابک


طبق موافقتنامه سن پترزبورگ كه ستولي پين نخست وزير وقت روسيه هم از قبل خواهان امضاي آن بود، علاوه بر تقسيم ايران؛ افغانستان در دايره نفوذ انگلستان قرار گرفت تا مطمئن باشد كه هند را از دستش خارج نخواهند ساخت و تبت نيز به چين داده شد كه خود عملا تحت سلطه قدرتهاي اروپايي، ژاپن و آمريكا بود و فقط اسماً استقلال داشت. در آن زمان، در ايران شاه ( محمدعلي شاه قاجار ) به روسيه، و مجلس كه از عمر آن يك سال بيشتر نمي گذشت به انگلستان نزديك بود.

با وجود اين، مجلس پس از دريافت نسخه اي از موافقتنامه آن را فوراً رد كرد و علي اصغر خان اتابك نخست وزير وقت هنگام خروج از مجلس ترور شد. انگلستان بدون اعتناء به تصميم مجلس، در منطقه نفوذ خود به مركزيت كرمان ، به دست ژنرال پرسي سايكس كه «تاريخ ايران» را هم نوشته است !! يك واحد نظامي به نام «اس. پي. آر» ايجاد كرد و روسيه نيز در منطقه نفوذ خويش واحد قزاق به وجود آورد و به دولت مركزي اخطار كرد كه «مورگان شوستر» آمريكايي خزانه كل ايران را كه به توصيه رئيس جمهوري وقت آمريكا براي اصلاح ماليه ايران اعزام شده بود بر كنار كند.



http://pnu-club.com/imported/2009/09/507.jpg

ادوارد گري وزيرامورخارجه وقت انگلستان


اوضاع بر همين منوال بود تا اين كه در 1917 در روسيه انقلاب شد و « تفاهم مثلث » از ميان رفت و انگلستان از اين فرصت استفاده كرد و در صدد برآمد كه ايران را تماما تحت الحمايه خود قرار دهد. لنين كه متوجه دسيسه انگلستان شده بود همه دعاوي روسيه نسبت به ايران از جمله موافقتنامه سال 1907 سن پترزبورگ را لغو كرد و استقلال و تماميت ايران را به رسميت شناخت.
انگلستان كه قبلا انحصارا امتياز نفت ايران را به دست آورده و بسياري از رجال را مطيع خودساخته و در دست داشت از تصميم خود دست نكشيد. وثوق الدوله نخست وزير وقت و دو تن از وزيرانش كه براي قبول تحت الحمايگي انگلستان رشوه نقدي كلاني گرفته بودند با اين امر كه به قرار داد 1919 معروف است موافقت كردند.

در دهم ژانويه سال 1920 ايران به عضويت جامعه ملل پذيرفته شد و چون انگلستان، ديگر راهي جز پذيرفتن حاكميت ايران نداشت، براي ادامه سلطه خود به طريق ديگر متوسل شد و سرتيپ رضاخان را كه دست پرورده افسران روس بود و پس از خروج قزاقخانه ها از دست روسها به فرماندهي تيپ قزاق منصوب شده بود تشويق و حمايت كرد تا دست به كودتا بزند و اين عمل 20 فوريه 1921 صورت گرفت.

دولت انگلستان به اين هم قانع نشد و براي اين كه در برابر گامهاي بعدي لنين غافلگير نشود ايران، تركيه و افغانستان را به در پيش گرفتن روشهاي ناسيوناليستي (در برابر روش انترناسيوناليستي مسكو) و ايجاد دوستي و برنامه هاي ديد و بازديد ميان خود تشويق كرد كه مسكو هم بيكار نماند و با افغانستان قرارداد عدم تجاوز و بي طرفي امضا كرد. انگلستان براي تثبيت و توسعه امتياز نفت، دولت رضا شاه را وادار به امضاي قرارداد 28 مه 1933 كرد كه بعدا ملت ايران به رهبري دكتر مصدق آن را لغو و صنعت نفت خود را ملي كرد كه پس از براندازي 28 مرداد دوباره نفت ايران عملا در اختيار خارجي قرار گرفت و ....



http://pnu-club.com/imported/2009/09/508.jpg

ستولي پين



http://pnu-club.com/imported/2009/09/509.jpg

شوستر


ادامه دارد ...

Borna66
09-11-2009, 02:06 PM
خيانت بزرگ به وطن





http://pnu-club.com/imported/2009/09/510.jpg



رضا شاه


نهم شهريور ماه 1320 ( 31 اوت 1941 ) رضا شاه پس از اطلاع از مرخص شدن سربازان پادگانها ، اين عمل را يك خيانت بزرگ به وطن خواند و همه اعضاي شوراي ستاد عالي جنگ را كه براي هدايت واحدهاي ارتش به مقاومت در برابر تجاوز خارجي تشكيل شده بود به دفتر خود در كاخ سعد آباد فراخواند و در محوطه كاخ در برابر مقامات نظامي و غير نظامي ، سرلشكر احمد نخجوان كفيل وزارت جنگ و سرتيپ علي رياضي كفيل ركن دوم ستاد ارتش( اطلاعات ارتش ) را مسئول مرخص كردن خائنانه افراد پادگانها در برابر دشمن اعلام داشت و تا مي توانست با عصاي خود آن دو را كتك زد ، درجه هاي نظامي آنان را پاره كرد و به زندان فرستاد تا در دادگاه صحرائي زمان جنگ محاكمه و مجازات شوند.
رضا شاه سپس به جان ساير افسران ارشدي كه در آنجا بودند افتاد و همه را كتك زد، خائن خواند و گفت ناني را كه اين ملت به شما داده تا از ايشان و وطن دفاع كنيد حرامتان باد.




http://pnu-club.com/imported/2009/09/511.jpg



سرلشكر نخجوان متهم
به خيانت شد و از
دست رضا شاه كتك خورد


رضاشاه دستور انجام محاكمه خائنان در اسرع و قت را صادر كرد و بدون اين كه از مذاكرات محرمانه فروغي و علي سهيلي وزير خارجه اش با دو دولت متجاوز آگاه باشد اعلام داشت كه خود او جلسات دادگاه را اداره خواهد كرد!. رضاشاه در همين جلسه انتصاب سرلشكر بوذرجمهري را به فرماندهي نيروي هوائي تاييد كرد. افسران نيروي هوائي روز پيش از اين دستور واصله در مورد تحويل دادن هواپيما ها و رفتن به مرخصي را نپذيرفته بودند و در پايگاه هوايي قلعه مرغي بر ضد فرمانده خود سرتيپ احمد خسرواني دست به نافرماني زده و وي را بازداشت كرده بودند. افسران نيروي هوايي بدون اين كه از ستاد جنگ دستور داشته باشند هواپيماها را به پرواز در آوردند و به مقابله با هواپيما هاي شوروي رفتند. ستاد جنگ به جاي تشويق اين وطندوستي، چند واحد نيروي زميني را كه هنوز در پادگانها ي تهران بودند مامور تصرف قلعه مرغي كرد و زد وخورد اين واحدها با واحد محافظت از پايگاه مردم تهران را به وحشت انداخت و در جريان اين زد و خورد خلبانان نيروي هوائي هواپيما ها را از پايگاه خارج و در زمين هاي يافت اباد ( اينك مسكوني شده اند ) فرود آوردند و استتار كردند.
درهمين روز فروغي به مجلس اطلاع داد كه مذاكرات او با نمايندگان دولتين انگلستان و شوروي ادامه دارد و نتايج را پس از حصول به اطلاع مجلس خواهد رسانيد. در اين ميان راديو هاي لندن و دهلي كه آن هم وابسته به انگلستان بود پي در پي از پيشروي نيروهاي انگلستان و شوروي به سوي تهران خبر مي دادند و شديدا از رضاشاه انتقاد مي كردند و كوشش داشتند كه او را از چشم مردم بيندازند.