PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دانشمندان و اندیشمندان بزرگ ایران زمین



Borna66
09-09-2009, 08:46 PM
درود



در این تاپيك به معرفی دانشمندان بزرگ ایران زمین که صرفا با نبوغ ایرانی خود پیشتر از دانشمندان دیگر ملل دنیا به کشف دریچه های تاریک علم نائل شدند .

Borna66
09-09-2009, 08:47 PM
ابوریحان بیرونی




بیوگرافی و زندگینامه


ابوریحان محـمد بن احـمد خوارزمی از نوابغ و دانشمندان بزرگ ایران در سال 362 هـجری قـمری در منـطقه خارج از شهـر خوارزم بدنـیا آمد، و به هـمین دلیل او را "بـیـرونی" لقـب دادند. در نوجوانی نـزد یکی از امیرزدگـان ، دانشمند معـروف به ابونصر عـراق (از خاندان آل عراق) به تحـصیل مثـلثات کروی و دانش ریاضی پـرداخت و با حـمایت مالی هـمین فرد بود که توانست نزد استادان مخـتـلف به فراگـیری عـلوم و دانش های زمانه خود هـمچـون طب و فـلسفه بپـردازد. در جـوانی به دربار سلسله خوارزمشاهـیان، که اهـل عـلم و ادب و حامی و مشوق دانشمندان و ادیـبان بودند، پـیوست. پس از انـقراض دوران زمامداری این سلسله به ری رفت و در مباحثات ریاضی با دانشمندان آن دیار شرکت کرد. حاصل گـفت و گـوهای عـلمی بـیرونی با این دانشوران در کـتاب " مقالید عـلم الهـیئت " آورده شده است. ابوریحان سپس به گـرگـان و به دربار قابوس بن وشمگـیر، پادشاه آل زیار رفـت و به پاس حمایت قاموس، کـتاب مشهـور خود به نام " آثارالباقـیه" را به نام وی تالیف کرد. در هـمین دوره بود که به اکـتـشاف نجـومی و رصد ستارگـان پرداخت و طول و عرض جـغـرافـیایی گـرگـان را محاسبه کرد. بـیرونی در اوایل سال 394 از گـرگـان به خوارزم رفـت و مدتی با ابوعلی سـینا و سایر دانشمندان دربار عـلی بن ماًمون خوارزمشاه به بحث علمی پـرداخت. ماًمونیان، که شاخه ای از سلسله خوارزمشاهـیان به حساب می آیند (و آنها را خوارزم شاهان ماًمونی نیز می نامند)، در دانش دوستی و ادب پـروری شهـره بودند. وجود وزیری اهـل فضل در دستگـاه مأمونیان به نام ابوالحسن احمد بن محمد سهـیلی باعث رونق ادب و دانش شد و فضایی بسیار مطلوب برای رشد عـلم و اکتـشافات و اخـتراعات فراهـم آمد. با حمله غـزنویان و به پایان آمدن دوران خوارزمشاهـیان، ابوریحان با سپاهـیان سلطان محـمود غـزنوی از خوارزم به غـزنـین رفت و تا سال درگـذشت خود مقـیم این شهـر بود. به عـبارت دیگر ابوریحان 32 سال از عـمر پربار خویش را در دربار سلطان محـمود، سلطان مسعـود و سلطان مودود گـذراند. شهـرت عالمگـیر ابوریحان در مدت اقامتـش در هـند در معـیت غـزنویان باعث گـردید عـلیرغـم آن که هـندیان سپاهـیان غـزنوی را دشمن خود می پـنداشـتـند مقام و مرتـبه اش را گـرامی دارند. ابوریحان در این مدت زبان سانسکریت و عـلوم و دانش هـندیان را فرا گـرفت و برآیـند پژوهـش های خود را در کتابی به نام " کـتاب الهـند " درآورد که منـبعـی موثـق برای شناخت مکاتب و عـقاید هـندیان است. وی هـمچـنین کـتابی دربارهً نجـوم و ریاضیات از سانسکریت به فارسی برگـرداند که عـنوان آن " زیج سند هـند " است.



اختراعات، اکـتشافات و پـژوهـش های ابوریحان:



*اصل تسطیح کره و ترسیم نقـشه های جـغرافـیایی چاه آرتـزین ( علیرغـم ادعای غـربـیان در نسبت دادن این کشف به خود، ابوریحان در آثارالباقیه مفصلا به آن پرداخته)

*ترازوی ابوریحان که از دقـیق ترین ترازوهای تاریخ عـلم است

*اصل نجومی تسویة البـیوت

*اصل نجـومی مطرح شعـاع سیر نور و صوت

*محاسبه مساحت، محیط و قطر کـره زمین

*طول و عـرض جـغـرافـیایی و سمت قـبلهً بـلاد

*چـگـونگی تعـیـین قـله و ساحت محـراب مسجـد

*رصد میل کلی و میل اعظم در نجوم حرکت زمین

*حرکت وسطی و اوج خورشید

*خاصیت فیزیکی الماس و زمرد

*جزر و مد رودها و نهـرها

*اشکال هـندسی گلها و شکـوفه ها

*امکان ایجاد خلاء پـژوهـش در مورد چگـونگی تولید عسل

*رصد خسوف و کسوف

*پـژوهـش تاریخی در مورد سلسله ساسانیان

* تـنظیم خانه های شطرنج

* ساخت افزارهای ویـژه رصدی ( سه میله، شاقول، ... )

*ساخت کرهً جـغـرافـیایی طرح نظریهً وجود قارهً آمریکا

Borna66
09-09-2009, 08:47 PM
پور سینا


تاریخ تولد : 370 هجری قمری

تاریخ درگذشت : 428 هجری قمری

محل دفن : همدان




http://pnu-club.com/imported/2009/09/409.jpg



بیوگرافی و زندگینامه
پور سینا در سال 370 هجری قمری در دهی به نام خورمیثن در نزدیكی بخارا چشم به جهان گشود . شركت در جلسات بحث اسماعیلیان از دوران كودكی ، به واسطه پدر – كه از پیروان آنها بود – پور سینا خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وی در فراگیری علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصیه یكی از استادان وی ، پور سینارا به جز تعلیم و دانش اندوزی به كار دیگری مشغول نكند . و چنین شد كه وی به دلیل نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت . تا آنجا كه پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( حكومت از 366 تا 387 هجری قمری ) به علت بیماری ، وی را به نزد خود خواند و پور سینااز این راه به كتابخانه عظیم دربار سامانی دست یافت . پور سینا در سال 428 هجری قمری ، زمانی كه تنها 58 سال داشت ،‌ در حالی رخت از جهان بربست كه با ادای دین خود به دانش بشری ، نامی به صلابت تمدن ایرانی از خود به جای گذاشت .

Borna66
09-09-2009, 08:47 PM
خواجه نصیر الدین مشهور به محقق طوسی



تاریخ تولد : ۵۹۷ هجری

تاریخ درگذشت : ۶۷۲ هجری

محل دفن : کاظمین


بیوگرافی و زندگینامه

خواجه نصیر الدین مشهور به محقق طوسی؛ حکیم و دانشمند بزرگ جهان در سال ۵۹۷ هجری در شهر طوس دیده به جهان گشود. این محقق گرانقدر جهان تشیع؛ در زمان هلاکوخان به وزارت رسید و در همان رصدخانه مراغه را با بیش از ۱۲ دستگاه و ابزار نجومی جدید؛ با ابتکار خود ساخت که از شاهکارهای مراکز علمی جهان در قرون وسطی بود. بعدها تیکوبراهه منجم هلندی با تقلید از او رصدخانه اوزانین برگ را برپا نمود. خواجه حدود ۸۰ کتاب و رساله در ریاضیات؛ نجوم؛ فلسفه؛ تفسیر و مسایل اجتماعی نوشت و از کارهای معروف او در علوم؛ وضع مثلثات و قضایای هندسه کروی؛ تفهیم بی نهایت کوچک ها و تکمیل نظریه ارشمیدس است. علامه حلی(شاگرد وی) از او به عنوان استاد بشریت یاد میکند- جورج ساتن وی را بزرگترین ریاضیدان اسلام به شمار می آورد و بروکلمن آلمانی می گوید وی از مشهورترین دانشمندان قرن هفتم و برترین مولفان این قرن به طور مطلق است. جامعه علمی جهان به پاس خدمات و تلاشهای این دانشمند بزرگ در علم ریاضی و نجوم نامش را بر کره ماه ثبت نمود. این حکیم الهی سرانجام در سال ۶۷۲ هجری در شهر مقدس کاظمین در گذشت. بنابر وصیت خودش او را در پایین پای دو معصوم دفن کردند و برمزارش نوشتند : و کلبهم باسطٌ ذراعیه بالوصید

Borna66
09-09-2009, 08:48 PM
ابونصر فارابی




تاریخ تولد : 259 هجری قمری




http://pnu-club.com/imported/2009/09/25.gif

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg


بیوگرافی و زندگینامه

محمد بن محمد، از پاراب، فاراب ماوراء النهر، در کناره سیر دریا ( رود سیحون ) بود. در سال 259 ه متولد شد ، پدرش از سرداران سپاه سامانیان و از نژاد ایرانی بود. ترک دانستن او، چنانکه بعضی پنداشته اند خطاست . " ابن الندیم " که معاصر آن فیلسوف بود، اصلا به ترک بودن او اشاره یی ندارد ، بلکه در آثار قرن ششم هجری و بعد از آن به ترک بودن فارابی تصریح شده است. فارابی از ماوراء النهر به قصد تحصیل علوم به بغداد رفت و در محضر " ابو بشر متی بن یونس القنائی " ، استاد بزرگ منطق و حکمت حاضر شد و سپس از استادی "یوحنا نام " منسوب به شهر حران، که از تربیت شدگان حوزه علمی مرو بود قسمتی از منطق و علوم فلسفی را فرا گرفت ، همه کتب ارسطو را مطالعه کرد و بر معانی آنها واقف شد ، پس از بغداد به مصر و از آنجا به شام رفت . اهمیت فارابی بیشتر در شرحهای او بر آثار ارسطو خاصه بر منطقیات معلم اول است، چون با کارهای او منطق ارسطو به بهترین وجه به مسلمین شناسانده شد. او را تالی معلم اول یعنی ارسطو دانسته و "المعلم الثانی" لقب داده اند . اما فعالیت علمی او در این حد نماند بلکه خود نیز آثار مهمی ابداع کرد که بخش بزرگی از آن در دست و بسیاری تاکنون طبع و به زبانهای مختلف ترجمه شده که از آنجمله می توان به : " رسالة فی مبادی آرا اهل المدینة الفاضلة " حاوی نظریه فارابی در اخلاق است و " الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو " را نام برد که فارابی در آن کوشیده است تا اصول عقاید افلاطون و ارسطو را با هم وفق دهد ، اغراض ما بعد الطبیعة که شرح و تحریر روشنی است از کتاب " الحروف " ارسطو در ما بعد الطبیعة ، " فصوص الحکم " ، " عیون المسائل " ، " احصاء العلوم " و چندین کتاب و رساله دیگر . به فارابی اشعاری را به فارسی نسبت داده اند که این رباعی از جمله آنهاست : اسرار وجود خام و ناپخته بماند و آن گوهر بس شریف ناسفته بماند هر کس به دلیل عقل چیزی گفتست آن نکته که اصل بود ناگفته بماند کتاب فارابی در علم موسیقی همواره به عنوان مهمترین کتاب دیرین فن محسوب می شود ، این کتاب چند بار به طبع رسیده و ترجمه یی از آن نیز به زبان فرانسوی منتشر شده است. فارابی مانند همه دانشمندانی که در تمدن اسلامی عنوان فیلسوف داشته اند در اغلب علوم زمان خود صاحب تصانیفی بوده است . اطلاعات وی در ریاضیات و موسیقی خوب ولی در طب و طبیعیات متوسط بوده است . روش فلسفی او را باید در حقیقت یک روش نو افلاطونی اسلامی نامید. اثر فارابی در حکمای بعد از او بسیار بوده چنانکه هرگاه سخن از حکمت مشاء یا به طور اعم فلسفه در تمدن اسلامی به میان آمده است او و ابن سینا به عنوان دو فرد شاخص از میان مسلمین و در کنار هم و همراه افلاطون و ارسطو ذکر شده اند.

Borna66
09-09-2009, 08:48 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/410.jpg

میر ابوالقاسم فندرسكی استرآبادی


تاریخ تولد : 970 هجری قمری

تاریخ درگذشت : 1050 هجری قمری

محل دفن : تخت فولاد اصفهان




http://pnu-club.com/imported/2009/09/411.jpg


بیوگرافی و زندگینامه

میر ابوالقاسم فندرسكی استرآبادی مشهور به " میرفندرسكی" فیلسوف، عارف، شاعر و دانشمند بزرگ عهد صفویه است. وی در حدود سال 970 هـ ق در روستای " فندرسك " از توابع " استرآباد" ( كه اكنون به گرگان معروف است)، چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را در استرآباد و قزوین انجام داد سپس به هند رفت و با دانشوران، ادباء و عرفای آن سرزمین دیدار كرد و از مصاحبت و گفتگو با آنها توشه های بسیار اندوخت تا اینكه سرانجام راهی ایران شد. شاه صفی پادشاه ایران ، مقامات حكومتی و مردم استقبال با شكوهی از او به عمل آوردند و او در اصفهان اقامت گزید. میرفندرسكی در حكمت طبیعی، الهی و ریاضی و همه علوم عقلی و شعر و ادبیات تبحر بسیار داشت و از لحاظ جامعیت علمی از نوادر روزگار بوده و در عبارت و ریاضت اهتمام بسیار داشت و اوقات را به تدریس علوم عقلی و نقلی، تحقیق مسائل علمی و سرودن شعر سپری می نمود. بسیاری از دانشمندان نامدار همچون "آقا حسین خوانساری"، "ملا محمد باقر محقق سبزواری"، "میرزا رفیعای نائینی" و" ملا حسنعلی شوشتری" از شاگردان اویند. میر به دیدار و مصاحبت بزرگان و اشراف و كارگزاران حكومتی رغبتی نداشت و با درویشان و مردم كوچه و بازار معاشرت و مصاحبت می كرد . علمای بزرگ معاصر او همچون "شیخ بهائی" و "میرداماد" به او ارادت بسیاری می ورزیده و او را بر خود مقدم می شمرده ند . از میرفندرسكی كتابهای مختلفی به جای مانده است كه از همه مهمتر به كتابها و رساله های " صناعیه" ، " رساله حركت" و " منظومه در كیمیا" می توان اشاره كرد. میرفندرسكی علاوه بر مقامات علمی و معنوی، ذوق شعر داشته و از خود سروده هایی به جای نهاده است . قصیده "یائیه" او كه به پیروی از قصیده "یائیه" ناصر خسرو سروده شده و حاوی مسائل مهم فلسفی (به ویژه حكمت اشراق) است شهرت به سزایی كسب كرده است. میرابوالقاسم فندرسكی در سال 1050 هـ ق وفات یافت و پیكرش در تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد . بر روی قبر او سكویی بلند ساخته شده و كتیبه ای به خط ثلث زیبا بر ضلع غربی سكو نصب شده است. تكیه میر، آرامگاه میر فندرسكی و بسیاری از شعراء ، علماء و عرفای اصفهان است و مردم اصفهان از بدو تاسیس تكیه تاكنون برای زیارت آن اهمیت بسیار قائل هستند.

Borna66
09-09-2009, 08:48 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/412.jpg

دکتر محـمود حسابی




تاریخ تولد : 1281 شمسی

تاریخ درگذشت : 1371 شمسی


بیوگرافی و زندگینامه

دکتر محـمود حسابی، پـدر عـلم فـیزیک نوین ایران در سال 1281 خورشیدی در تـهـران زاده شد. پـیش از آغاز آموزش رسمی دبـستانی هـمزمان با یادگـیری زبان های عـربی و فـرانسه نزد مادر فاضلش قرآن مجـید، گـلستان و حافظ را فرا گـرفت. دوران کودکی وی با شعـله ور شدن آتـش جـنگ اول مصادف شد. در مدرسه فرانسوی بـیروت دورهً آموزش دبـستانی را طی کرد و بدلیل محـدودیتی که دولت عـثـمانی برای مدارس فرانسه زبان ایجاد کرده بود، مجبور شد زبان انگـلیسی را نیز فراگیرد. در هـمین دوران بود که به ورزش شنا و موسیقی ایرانی روی آورد و هـر دو را به حد کمال یاد گـرفت. حسابی بعـد از پایان آموزش متوسطه در کالج آمریکایی بـیروت، موفق به دریافت مدارک تحـصیلی عالی بسیار از دانشگـاهـهای مهـم جهـان گـردید؛ از جمله:

لیسانس ادبـیات و عـلوم انسانی از دانشگـاه آمریکایی بـیروت

مهـندسی راه و ساخـتمان از دانشکـدهً فرانسوی بـیروت

دانشنامهً زیست شناسی از دانشگـاه بـیروت

دانشنامهً نجوم و ریاضی از دانشگـاه پاریس

دکـترای فـیزیک از دانشگـاه سوربن فرانسه



خدمات عـلمی و شغـلی دکـتر حسابی تا زمان درگـذشتـش در سال 1371 هـجری خورشیدی بسیار زیاد بود که اهـم آنها عـبارتـند از:

تاًسیس مراکز عـلمی نظیر مدرسهً مهـندسی وزارت راه

دارالمعـلمین عالی و دانشسرای عالی

تـدوین قانون دانشگـاه و بنیانگـذاری دانشکـده های فـنی و عـلوم دانشگـاه تـهـران

وزارت فرهـنگ در دولت دکـتر مصدق

بـنیانگـذاری موسسه ژئوفیزیک سازمان انرژی اتمی

اولین ایستگـاه هـواشـناسی

انجـمن موسیقی، فرهـنگـستان زبان

تـدوین قانون و تـشکـیل موًسسه استاندارد

تعـیـین ساعـات ایران

نصب و راه اندازی اولین دستگـاه رادیولوژی در ایران

تاًسیس رصدخانهً نوین ایران.


از دکـتر حسابی آثار قـلمی عـلمی و ادبی زیادی به زبان های مخـتـلف بر جای مانده است.

وی مدتی هـم در کـلاس درس آلبرت انـشتـین، حضور داشت و با فـیزیکـدانان برجسته ای چون شرودینگـر، بورن و انریکو فری هـمکاری و تبادل نظر داشت.

Borna66
09-09-2009, 08:48 PM
سال شماری پرفسور حسابی

1281: سال تولد پرفسور حسابی (تهران)

1288-1285 : عزیمت به بغداد، دمشق، سوریه

1293-1289 : تحصیلات ابتدایی در بیروت

1296 : پایان تحصیلات متوسطه در كالج امریكایی بیروت

1299 : تحصیلات عالیه دانشگاهی در رشته ادبیات در دانشگاه بیروت (در سن هفده سالگی)

1301 : اخذ مدرك مهندسی راه و ساختمان از دانشكده مهندسی بیروت

1303 : اخذ مدرك مهندسی معدن و در كنار آن تحصیل در رشته‌ی ریاضیات و ستاره‌شناسی در دانشگاه امریكایی بیروت

1305 : گذراندن دو سال اول رشته حقوق در دانشگاه سوربن، گذراندن رشته‌ی پزشكی و ادامه تحصیل در رشته ریاضیات و ستاره‌شناسی اخذ مدرك مهندسی برق از دانشكده برق پاریس

1306 : اخذ دكترای فیزیك از دانشگاه سوربن فرانسه

1307 : تأسیس دارالمعلمین تهران ساخت اولین رادیو در كشور

1308 : تأسیس دانشسرای عالی و تدریس فیزیك و مكانیك

1310 : ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی نصب اولین دستگاه رادیولوژی در ایران (برای برادرشان دكتر محمد حسابی)تشكیل انجمن زبان فارسی و بنیان‌گذاری فرهنگستان زبان

1311 : تعیین ساعت ایران تأسیس اولین بیمارستان خصوصی در ایران

1312 : محاسبه، نقشه‌برداری و احداث راه تهران - شمشك

1313 : تأسیس دانشگاه تهران، تصدی پست ریاست و تدریس و عضویت در شورای دانشكده فنی

1315 : عضویت در كنگره ریاضی‌دانان اسلو در نروژ

1321 : تأسیس دانشكده علوم، پایه‌گذاری و عضویت افتخاری در شورای عالی معارف عضویت پیوسته در شورای عالی فرهنگ (21-1315) و (46-1325)

1323 : تأسیس مركز عدسی‌سازی اپتیك كاربردی در دانشگاه تهران

1324 : تأسیس اولین رصدخانه نوین در ایران

1325 : عضویت در كنفرانس علمی پرینستون

1327 : عضویت در هیئت تحقیقاتی انستیتو تحقیقات هسته‌ای شیكاگو

1330 : مأموریت خلع ید از شركت نفت انگلیس در دولت دكتر مصدق رئیس هئیت مدیره و مدیرعامل شركت ملی نفت ایران در دولت دكتر مصدق وزیر فرهنگ در دولت دكتر مصدق (31-1330) پایه‌گذاری مدارس عشایری و تأسیس اولین مدرسه عشایری در ایران

1333 : مخالفت با طرح قرارداد ننگین كنسرسیوم در مجلس تدوین اساسنامه و تأسیس مؤسسه ملی استاندارد ایران

1334 : عضویت در آكادمی علوم نیویورك

1335 : تأسیس مركز مدرن تعقیب ماهواره‌ها در شیراز

1336 : نشان كوماندور دولالژیون دونور از دولت فرانسه

1337 : عضویت در اولین كنفرانس اتمی فرانسه و ژنو عضویت در كنفرانس اتمی ژنو تا سال 1347 عضویت در كنفرانس بین‌المللی فضا- ژنو عضویت در انجمن فیزیك فرانسه

1340 : مخالفت با طرح قانون ننگین كاپیتولاسیون و كنسرسیوم در مجلس و مخالفت‌های سیاسی و كناره‌گیری از مجلس

1341 : عضویت در انجمن فیزیك اروپا، امریكا

1344 : پایه‌گذاری، تأسیس و ریاست مؤسسه ژئوفیزیك دانشگاه تهران

1345 : تأسیس انجمن ژئوفیزیك ایران

1346 : نماینده ایران در كنفرانس علمی و فنی فضا، نیویورك

1347 : دریافت حكم بازنشستگی تحمیلی توسط رئیس وقت دانشگاه تهران دعوت رئیس دانشگاه برای ادامه تدریس

1349 : عضو پیوسته فرهنگستان زبان ایران پایه‌گذاری مركز تحقیقات اتمی و تأسیس راكتور اتمی دانشگاه تهران

1350 : استاد ممتاز دانشگاه تهران تشكیل انجمن فیزیك ایران و ریاست آن از بدو تأسیس 1362

: بزرگداشت پروفسور حسابی، پدر علم فیزیك ایران در كنگره شصت ساله فیزیك ایران

1367 : افتتاح تالار سازمان انرژی اتمی ایران با شركت پروفسور عبدالسلام به پاس بنیان‌گذاری علم هسته‌ای در ایران توسط استاد.

1368 : مرد علمی سال جهان

1370 : عضو هیئت امنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی

1371 : صاحب كرسی و استاد فیزیك تا سال 1371 درگذشت : (ساعت 5/7 صبح دوازده شهریور، یمارستان دانشگاه ژنو)

Borna66
09-09-2009, 08:48 PM
شهاب الدین سهروردی


تاریخ درگذشت : 587 هجری قمری

تاریخ تولد : 550 هجری قمری


بیوگرافی و زندگینامه

شیخ شهاب الدین یحیی بن حبشی بن امیرك سهروردی ، بی شك یكی از بزرگان حكمت و فلسفه و عرفان ایران زمین است .و این حكیم فرزانه درمدت عمر كوتاه ولی پربار خویش ،‌آثار ارزنده و ماندگاری به جامعه بشری تقدیم كرده است كه از زوایای گوناگون درخور توجه و دقت هستند . هدف اصلی او در پرداختن به مسایل فلسفی ‌، احیای تفكر فلسفی ایران باستان وبد و با حكیم ابوالقاسم فردوسی دریك مسیر قرار گرفت . شهاب الدین ازكودكی اندیشه ای نیرومندو هوش سرشار و برای تحصیل علم و طبعی حریص و مولع داشت . دوران كودكی و اوان حداثت سن و آغاز تحصیل را در مولدو مسقط خود سهرورد گذرانید. شهاب الدین دراصفهان كتاب «البصائر النصیریه »تالیف عمربن سهلان الساوی استاد مبرز علم و منطق و حكمت را نزد ظهیر پارسی خواند و درمراغه ، پیش شیخ مجد الدین جبلی ،‌از بزرگان نامدار عصر الیاس علوم و حكمت و اصول فقه را آموخت . سهروردی درضمن تحصیل علم و دانش به فعالیت های گوناگونی پرداخت .

او درباب چگونگی تشكیل و تحقیق علم حصولی و ادراكات حصولی به مراتبی قائل بود كه عبارتند از :

1ـ ادراك عقلی
2ـ ادراك خیالی
3ـ ادراك حسی

از جمله استادان سهرورد می توان به مجد الدین جبلی و طاهر الدین قاری اشاره كرد . طوریكه جبلی تحصیلات اولیه را به وی آموخته و قاری نیز تحصیلات عالیه را به او آموزش داده است . ا ز جمله استادان سهرورد می توان به مجد الدین جبلی و طاهر الدین قاری اشاره كرد . طوریكه جبلی تحصیلات اولیه را به وی آموخته و قاری نیز تحصیلات عالیه را به او آموزش داده است . سهروردی درروز جمعه سلخ ذی الحجه ( یا پنجم رجب ) سال 587 هجری قمری وفات یافت . اهمیت وعمق فلسفه سهروردی كه مهمترین فعالیت آموزشی شیخ شهاب الدین سهروردی بود ،‌درهمین است كه دو اصل به ظاهر دوراز هم تفكر شرق و غرب را به یكدیگر نزدیك ساخته است . شیخ شهاب الدین یحیی بن حبشی بن امیرك سهروردی ، بی شك یكی از بزرگان حكمت و فلسفه و عرفان ایران زمین است .و این حكیم فرزانه درمدت عمر كوتاه ولی پربار خویش ،‌آثار ارزنده و ماندگاری به جامعه بشری تقدیم كرده است كه از زوایای گوناگون درخور توجه و دقت هستند . هدف اصلی او در پرداختن به مسایل فلسفی ‌، احیای تفكر فلسفی ایران باستان وبد و با حكیم ابوالقاسم فردوسی دریك مسیر قرار گرفت . شهاب الدین بسیار كم می خورد و اغلب به یك هفته روزه می گشود . به امور دنیا و ظاهر حال ، خوراك ،‌پوشاك ، جاه و مقام ،‌ ضیاع‌‌،‌ عقار ، تعنیات مادی و تشخیصات اجتماعی بی اعتنا بود و حتی گاهی برخلاف عرف و عادت و منظور درهم شكستن قیود و حدود ،‌جامه و كلاهی دراز و سرخ می پوشید و یا خرقه ای دیگر بر سر می افكند . اغلب روزها روزه دارو بیشتر شبها در مناجاب و بیدار بود . به آواز و ترانه خوش و نغمات موسیقی و سماع دلكش عشق می ورزید و در سخن گفتن دلیر و بی با ك بود . شیخ اشراق درطرح وبیان تجربیات عرفانی خویش ، از تجربیات پیشینیان خود بویژه متون حماسی بهره برده است و نه تنها ادامه دهنده راه بزرگانی چون فردوسی دراحیای فرهنگی ایران باستان است ، بلكه درشیوه بیان این مطالب نیز بیش از پیش تحت تاثیر متون حماسی از جمله شاهنامه است .

آثار:
حكمه الاشراق : این اثر شاهكار فكری و ذوقی سهروردی است . زیرا درآن زبده و نخبه اصول و مسایل حكمت الاشراق یا فلسفه باستان را آورده است و باید آن را عصاره اندیشه و ذوق و خلاصه تفكر و تدبر و ره آورده سیر و سیاحت درآفاق وانفس و همچنین نتیجه و ریاضیات و مكاشفات و حاصل تفحص و تتبع وی به شمار می آورد . كلمه التصوف_ الالواح العمادیه
__________________

Borna66
09-09-2009, 08:49 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/413.jpg


محمد زکریای رازی




تاریخ تولد : ماه شعبان سال 251

تاریخ درگذشت : ماه شعبان سال 313





رازی : هرگاه طبیب بتواند بیمار خود را با غذا درمان کند به سعادت رسیده است

http://pnu-club.com/imported/2009/09/414.jpg


بیوگرافی و زندگینامه

نامش محمد ، نام پدرش زکریا و کنیه اش ابوبکر است . تمامی مورخان از وی به نام " محمد بن زکریای رازی " در کتاب های خود یاد کرده اند . " ابوریحان بیرونی " تاریخ تولد وی را در ماه شعبان سال 251 و تارخ وفات وی را در ماه شعبان سال 313 هجری قمری ذکر کرده است . وی در ده سالگی پدر خود را از دست داد و به دنبال آن در شهر " ری " که یکی از مراکز علمی آن روزگار و دارای مکاتب ، مساجد و حلقه های درسی بسیار بود ، به تحصیل ریاضیات ، فلسفه، نجوم و ادب پرداخت و در حین آموختن این دروس به علم شیمی نیز روی آورد . او " جابر بن حیان " را استاد خویش در علم شیمی می داند . رازی برای ساختن " حجرالفلسفی " که مس را تبدیل به طلا می کند ، زحمات زیادی کشید و در این راه چشم وی که در معرض بو ها و گاز های تند و تیز کیمیا بود آسیب دید . وی در سنین بالا ( احتمالا در 30 سالگی ) آموختن علم طب را آغاز کرد .آموختن مقدمات طب را در ری آغاز و سپس به بغداد مسافرت کرد ، زیرا در قرن سوم هجری شهرت بغداد در ترجمه کتاب های طبی و سایر علوم زیاد بود و تاسیس بیمارستان ها و قدرت خلفای آن زمان که تمام دانشمندان را در بغداد جمع کرده بودند ، فضای خوبی برای آموختن علم طب پدید آورده بود . وجود دانشمندانی مانند " یعقوب بن اسحاق کندی " و " اولا د بختیشوع " که در " بیمارستان هارونی " به تدریس این علم مشغول بودند ، بغداد را مرکز علم طب کرده بود . بنابراین رازی نیز بدین مرکز روی آورد . مسافرت وی به بغداد در نیمه دوم قرن سوم هجری انجام شد ا ما مدت اقامتش در این شهر بطور قطع معلوم نیست . رازی طب را از طریق مشاهدات و ملاحظات بالینی آموخت و در این قسمت وقت بیشتری صرف کرد . این امر از آثار و تالیفات وی مشهود است . او طب را مستقیما تحت نظر استادی نیاموخته ، بلکه با مد د نبوغ کم نظیرخویش و با تکیه بر تجارب بیمارستانی ومطالعه کتب به این مهم دست یافته است . رازی در بغداد مقام و محل معتبری داشته و طبابت بغداد را قبضه کرده بود ، به دلیل همین شهرت مورد حسادت و کینه ورزی پزشکان آن دیار قرارگرفت وهمین وضعیت او را مجبور به ترک بغداد کرد . رازی در سال 290 هجری قمری به ری بازگشت و بیمارستان ری را تاسیس کرد و شخصا ریاست آن را به عهده گرفت . بیمارستان شهر ری علاوه بر آن که مانند بیمارستان های امروزی محلی برای درمان بیماران بوده ، مرکز دانشمندان ، حکما و پزشکان نیز محسوب می شده است . رازی در بیمارستان ، مجلس درس بزرگی داشت که روز ها در آن به تدریس مشغول بود . بیمارانی که به بیمارستان مراجعه می کردند ، ابتدا توسط شاگردان درجه آخر وی معاینه می شدند واگر آنها از تشخیص عاجز می ماند ند ، شاگردان بالاتر بیمار را معاینه می کردند و به همین ترتیب اگر این دسته نیز اظهار ناتوانی می کردند طبقه بالاتر ، تا آن که رازی خود بیمار را معاینه کرده ، بیماری را تشخیص می داد و سپس آن را برای شاگردانش شرح می داد و به این ترتیب " علم الا مراض " و " علا ئم الامراض " را تدریس می کرد . رازی همه کس را لایق طبابت نمی دانست و عقیده داشت که طبیب باید دارای خصوصیات و صفات ویژه ای باشد که با داشتن آنها و تزکیه نفس و روحیات مخصوصی بتواند نام طبیب بر خود نهد و پس از آن نیز هر طبیبی نمی تواند حاذق باشد بلکه باید مراحلی را طی کند تا شایستگی نامیده شدن به عنوان طبیب حا ذ ق را داشته باشد . در آن زمان کسانی که طب را می آموختند لااقل باید ده علم د یگر را نیز می دانستند که در راس آنها فقه ، حدیث ، و علم الاخلاق بوده است . رازی برای شاگردانش کتابهایی مثل " سر الطب " ، " محنه الطبیب " و " خواص التلا میذ " و امثال اینها را به رشته تحریر در آورد تا ایشان را به اسرار پزشکی آگاه سازد و این امر نشانگر علاقه اوبه آیین وسنت پزشکی بوده است . وی عقیده داشت که طبیب باید در آیین و سنت پزشکی ، اخلاق طبی و وظایفش کوشاباشد و این موارد رادر کتاب " خواص التلا میذ " ذکر نموده است . نظری به مقام و آرای طبی رازی: می دانیم مد تی را که رازی برای فراگیری علم طب صرف کرد، کم بود،اما در این مدت کم رازی توانست آرا واعمالی فوق العاده علمی و متین را در طب وارد سازد . این مطلب از مزایای مهم کار وی محسوب می شود که در مدتی کوتاه توانسته ابتکارات کم نظیر یا بی نظیری از خود در طب جهانی به یاد گار گذارد . وی در باره مزاج ها و ارکان اربعه ( در طب قدیم شامل خاک ، باد ، آب و آتش ) و اسطقسات( جمع اسطقس به معنی عنصر که ماده اصلی هر شیی است ) و اخلاط و امثال آنها نظرات علمای قدیم را قبول داشت ولی بر اساس مهارت و تجارب خود به اطلا عات موجود در باره آنها افزوده است . به طور خلاصه رازی در باره موضوع های بالا مانند بقراط ، جالینوس و پزشکان یونانی می اند یشید . وی در مورد بیماری ها و نشانه شناسی آنها نیز از رویه یونانیان وترجمه کتب آنان پیروی می کرد ، منتهی شخصا آرا وتجربه های بسیار دانشمندانه خود را به آنها وارد کرد و بسیاری از امراض را که تا آن موقع ناشناخته و یا کم شناخته شده بودند ، روشن ساخت ( مخصوصا بیماری های عفونی و آبله وسرخک ) .


آرای رازی در باره تشریح و وظایف اعضا : آنچه مسلم است تا دوران رازی تشریح جسد انجام نشده بود ولی از آثار وی چنین بر می آید که ازدانش تشریح نیز بی بهره نبوده ، بدین معنی که تشریح بر روی میمون را به احتمال قوی انجام داده است زیرا برای امتحان دارو ها با میمون سر وکار داشته است . رازی در کتاب " منصوری " تمام اعضا را ذکر وآن ها را تشریح کرده و شرح هریک را جداگانه و مشروح بیان می کند . وی در این کتا ب از " منافع اعضا " ( فیزیولوژی ) اندام ها نیز صحبت کرده است . او می گوید :

" خداوند عالم، مغز را مرکز ومبنای حس و حرکات ارادی خلق کرده اما برای آن که عصب حسی به قسمت های پایین بدن برسد یک مسیر طولا نی طی می کند و برای این قسمت خالق انسان در پایین جمجمه سوراخی آفریده که از آن نخاع شوکی خارج می شود. این سوراخ توسط ستون فقرات و از طرف مغز توسط جمجمه به بدن محکم شده است . برای حس دادن به اعضا و جوارح و اندام ها که در جلو واقع شده اند از سوراخ های فقرات ، اعصاب خارج شده و حس و حرکت به اعضا می رسد . اگر ضربه شد ید به ستون فقرات و نخاع شوکی وارد شود به طوری که نخاع را ضایع کند فقط آن قسمتی که در پایین محل ضربت واقع شده است و قسمت هایی که اعصاب بدانها منتهی می شوند حس و حرکت خود را از دست می دهند ." رازی در باب عضلات بدن می گوید : " حجم بدن که به نام عضلات و گوشت بدن موسوم است ، برحسب قسمتی که باید حرکت کند متناسب است . ایضا طرز قرار گرفتن و جهت عضلات نیز به سمتی که حرکت می کنند متناسب است . آفرید گار برای آن که این عضلات مرتب حرکت کنند در انتهای آنها استطاله(زایده) هایی به نام وتر خلق کرده است . " به عقیده" ام. رنو " رازی در تشریح بر سایر پزشکان و تشریح کنندگان اسلامی برتری دارد . در باره مقام رازی جمیع مورخان متفق القول وی را حجت جهان پزشکی در دنیای متمدن اسلام و غرب ( تا قرن هفدهم در اروپا ) دانسته اند . قاضی صاعد اندلسی در کتاب خود به نام " طبقات الاهم " ، رازی را" پدر طب عرب " ود یگر محققان نیز وی را " جالینوس طب عرب " لقب داده اند . در اصول مداوا بیماری های داخلی : رازی در باره درمان بیماری ها و اصول مداوای آنها، کاملا پیرو آرای اساتید قبل از خود بوده است ، اما آرایی که وی ابراز و تجاربی که کسب می کرده قابل توجه است . درمان رازی مبتنی بر سادگی و مداوا با دارو های مفرد بوده است . رازی اسراف در دارو را بسیار مضر می داند و برای اولین بار این نکته را ثابت کرده است که اسراف در مصرف ادویه به ضرر بدن است و نتیجه صحیح برای بیمار ندارد . بدین جهت وی عقیده داشته است که تنها در صورت احتیاج و ضرورت داروی مرکب به مریض بدهند . وی می گوید" هر گاه طبیب بتواند بیمار خود را با غذا درمان کند به سعادت رسیده است . " رازی برای رفع سردرد امساک از شراب و گوشت و مالش عطر را توصیه می کند و هر وقت کسالت دوام یابد قرص مخصوص از حنظل ، سقمونیا و تربد تجویز می کرد . رازی در باره سکته اطلاعات مفیدی از خود به یادگار گذاشته و درمان آن را فصد و حجامت معرفی کرده است . در بیماری های پوست و عفونت های انگلی جیوه را به شکل مرهم در آورده و از آن استفاده می کرده است ، و در درمان بیماران به تلقین بسیار اعتقاد داشته و آنها را به این طریق درمان می کرده است . رازی اولین طبیبی است که در طب ، طریقه و ادعای اطبای پیش از خود مبنی بر تشخیص آبستنی از راه دیدن ادرار را رد کرد و ثابت کرد که با دیدن ساده ادرار و معاینه ظاهر آن بدون آزمایش نمی توان بیماری ها و آبستنی را تشخیص داد . رازی اولین طبیب در جهان پزشکی است که سل مفصلی انگشتان را شناخته و آن را توصیف کرده است . داروسازی : رازی پس از کشف الکل و جوهر گوگرد و شناسایی خواص این دو ماده فصل جد یدی در دارو شناسی و دارو سازی اسلامی وارد کرد و با این دو ماده بسیاری از استحصالات دارویی و شربت ها و سایر ترکیبات راساخت و از این راه خد مت بزرگی به عالم طب کرد ، در حقیقت باید گفت اگر جانب طب و شیمی را در مورد رازی کنار بگذاریم وی دارو شناس و داروساز ماهری بوده است . دارو هایی که رازی برای بیماران خود تهیه می کرده فراوان است ، از جمله وی شربتی مرکب از مربای لیمو و یا انگور فرنگی که با صندل سفید و کافور مخلوط می شده تهیه می کرده و از شربت ترشی که از سرکه یا شیره انار و آب لیمو و آب غوره و آب انگور فرنگی و توت شالی ( شاه توت ) و کاهو و تر خوانه و عناب و عدس و کافور بوده در تب های دائمی استفاده می کرده است . نیز مرهمی مرکب از سفید اب و پیه به نسبت یک پنجم را برای خشک کردن جراحات و زخم ها به کار می برده است . اودر کتاب آبله و سرخک طی فصول چندی دستور های غذایی و نسخه هایی فراوان با شرح و بسط کامل در باب جلوگیری و درمان و پس از درمان آبله و سرخک آورده است که بسیار جالب اند . تالیفات رازی در علوم مختلف از جمله طب ، دارو شناسی ، فلسفه ، حکمت طبیعی ، کیمیا ، نجوم ، هیات ، الهیات و علوم دیگر قریب به 273 مورد است که بیشتر از صد عنوان آن در زمینه پزشکی است و به این دلیل که تمام تالیفات وی به زبان عربی است اروپائیان او را " جالینوس عرب " نامیده اند .

منبع : تاریخ طب در ایران پس از اسلام ، تالیف دکتر محمود نجم آبادی

Borna66
09-09-2009, 08:49 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/415.jpg


شمس آل احمد


تاریخ تولد : 1308 شمسی


بیوگرافی و زندگینامه

شمس آل احمد از دانشمندان معاصر ایران است . او دررشته فلسفه و علوم تربیتی تحصیل كرده و مدت ها به عنوان دبیر آموزش وپرورش خدمت كرده است . وی در دانشكده نیز رشته كتابداری را تدریس كرد . سپس با تاسیس موسسه انتشاراتی رواق به كار نشر پرداخت. شمس درمحله پاچنار و در یك خانواده مذهبی تهران رشد و نمو كرد . شمس آل احمد ،فوق لیسانس فلسفه و علوم تربیتی را از دانشسرای عالی تهران اخذ كرد . شمس ضمن مقدمات آكادمیك به عكاسی نیز علاقمندشد و با این زمینه دوره عكاسی سینما را درآلمان گذراند. شمس آل احمد فلسفه شمس را مدتی دردانشكده رشته كتابداری تدریس كرد و پس از آن درمدرسه بهیاری ادبیات را به دانشجویان آموزش داد. او در مورد فعالیتهای آموزشی براین عقیده است كه هركس كه درهرزمانی خوب بنویسد و حاشیه نگر نباشد ،‌حتما مطالبی را از او درحافظه تاریخی مردم خواهد ماند واین یكی از خصوصیات همیشگی ادبیات و فرهنگ درجهان است . یكی ازهمفكران اصلی شمس ، برادرش جلال بود كه همانند دو دوست باهم رفتار می كردند. این مناسبات دوستانه چنان بود كه گاه باهم به سفرو سیر و سیاحت و نیز كوه پیمایی می رفتندهمفكران دیگر او ، عبدالكریم روشن ، جلال الدین فارسی و ربانی املشی آْل احمد براین عقیده است كه «یك اتفاق مبارك و بزرگ درادبیات داستانی مادر حال رخ دادن است . این نوع از ادبیات كم كم دارد از صورت مكالمه ای به محاوره ای نزدیك می شود . یعنی از كاغذ فاصله می گیرد وبه زبان و لحن می رسد، كه خیلی دلنشین است . زیرا مخاطب این نوع آثاراحساس نمی كند كسی برایش برروی كاغذ تعیین تكلیف كرده است . او حس می كند كه نویسنده به طور رو دررو با او درحال گفتمان است .

آثار:
طوطی نامه- خاطرات سفر كوبا- از چشم برادر- -

Borna66
09-09-2009, 08:49 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/09/416.jpg

ابو عبدالله محمدبن موسی الخوارزمی



تاریخ تولد : 198 هجری شمسی

تاریخ درگذشت : 232 هجری قمری



بیوگرافی و زندگینامه

دانشمند ایرانی، متولد 198 هجری قمری برابر 192 شمسی و 813 میلادی در خوارزم(خیوه کنونی) متولد شد و مؤلف كتب متعدد در نجوم و ریاضیات استاجداد خوارزمی احتمالاٌ اهل خوارزم بودند ولی خودش احتمالاٌ از قطر بولی ناحیه ای نزدیک بغداد بود. به هنگام خلافت ماموی عضو دارالحکمه که مجمعی از دانشمندان در بغداد به سرپرستی مامون بود، گردید خوارزمی کارهای دیونانتوس را در رشته جبر دنبال کرد و به بسط آن پرداخت خود نیز کتابی در این رشته نوشت. . او در كتاب ” حساب الهند“ دستگاه شمارشی هندی را توضیح داده است. گرچه نسخة عربی این كتاب مفقود است، اما ترجمه لاتین آن از قرن دوازدهم موجود است. این كتاب یكی از آثاری بود كه آشنایی اروپای غربی را با دستگاه مكانی اعشاری موجب شد. عنوان ترجمه Algorithmi de numero Indorium اصطلاح الگوریتم (Algorithmus) را كه لاتین شده نام خوارزمی است به زبان ریاضی افزود. كتاب دیگری از خوارزمی كه مغرب زمین از طریق ترجمة لاتین با آن آشنا شد و متن عربی آن موجود است، كتاب « حساب الجبر و المقابله » می‌باشد. این ترجمه‌ها كلمه ال جبر را مترادف با تمام علم «جبر» قرار دادند كه در واقع تا میانه قرن نوزدهم چیزی جز علم معادلات نبود. جداول نجومی و مثلثاتی خوارزمی (با سینوس و كتانژانت) نیز از زمرة آثار عربی او است كه بعدها به لاتین ترجمه شد. آثار خوارزمی اهمیت زیادی در تاریخ ریاضیات دارد، زیرا یكی از منابع عمده‌ای است كه از طریق آن شماره‌های هندی و جبر عربی به اروپای غربی راه گشود. از افتخارات بزرگ این دانشمند مسلمان ایرانی كه موفق به اندازه‌گیری یك درجه از قوس نصف النهار شد، همین بس كه صفحة 379 دایره المعارف اسلام فقط شرح كارهای ریاضی اوست و فرمولهای جالبی را تجزیه و تحلیل كرده است. اولین بار Edgar Bath كتاب او را با عنوان Algorithmi de Numero Indorium به لاتین ترجمه كرد و جرج سارتن George Sarton در كتاب مشهور خود یعنی تاریخ علم، نیمه اول قرن نهم ریاضی را دوران خوارزمی خوانده است. در 1831، Rosen كتاب او را به انگلیسی ترجمه كرد كه متن نسخه خطی این كتاب با شمارة Hunt, 214 در كتابخانه اكسفورد نگهداری می‌شود. الجبر و المقابله که به مامون تقدیم شده کتابی است در باره ریاضیات مقدماتی و شاید نخستین کتاب جبری باشد که به عربی نوشته شده است دانش پژوهان بر سر این که چه مقدار از محتوای کتاب از منابع یونانی و هندی و عبری گرفته شده است اختلاف نظر دارند معمولاٌ در حل معادلات دو عمل معمول است خوارزمی این دو را تنقیح و تدوین کرد و از این راه به واردساختن جبر به مرحله علمی کمک شایانی انجام داد اثر ریاضی دیگری که چندی پس از جبر نوشته شد رساله ای است مقدماتی در حساب که ارقام هندی(یا به غلط ارقام عربی) در آن به کار رفته بود و نخستین کتابی بود که نظام ارزش مکانی را(که آن نیز از هند بود) به نحوی اصولی و منظم شرح می داد اثر دیگری که به مامون تقدیم شد زیج السند هند بود مه نخستین اثر اختر شناسی عربی است که به صورت کامل بر جای مانده و شکل جداول آن از جداول بطلمیوس تاثیر پذیرفته است. کتاب صورت الارض که اثری است در زمینه جغرافیا اندک زمانی بعد از سال 195 – 196 نوشته شده است و تقریباٌ فهرست طولها و عرضهای همه شهرهای بزرگ و اماکن را شامل می شود این اثر که احتمالاٌ‌ مبتنی بر نقشه جهان نمای مامون است(که شاید خود خوارزمی هم در تهیه آن کار کرده بوده باشد)، به نوبه خود مبتنی بر جغرافیای بطلمیوسی بود این کتاب از بهضی جهات دقیق تر از اثر بطلمیوس بود خاصه در قلمرو اسلام. تنها اثر دیگری که بر جای مانده است رساله کوتاهی است در باره تقویم یهود. خوارزمی دو کتاب نیز در باره اسطرلاب نوشت آثار علمی خوارزمی از حیث تعداد کم ولی از نفوذ بی بدیل برخوردارند زیرا که مدخلی بر علوم یونانی و هندی فراهم آورده اند بخشی از جبر دوبار در قرن ششم / دوازدهم به لاتینی ترجمه شد و نفوذی عمده بر جبر قرون وسطایی داشت رساله خوارزمی در باره ارقام هندی پس از آنکه در قرن دوازدهم به لاتینی ترجمه و منتشر شد بزرگترین تاثیر را بخشید نام خوارزمی مترادف شد با هر کتابی که در باره حساب جدید نوشته می شد(و از اینجا است اصطلاح جدید))الگوریتم)) به معنی قاعده محاسبه کتاب جبر و مقابله خوارزمی که به عنوان الجبرا به لاتینی ترجمه گردید باعث شد که همین کلمه در زبانهای اروپایی به معنای جبر به کار رود نام خوارزمی هم در ترجمه به جای الخوارزمی به صورت الگوریتمی تصنیف گردید و الفاظ آلگوریسم و نظایر آنها در زبانهای اروپایی که به معنی فن محاسبه ارقام یا علامات دیگر است مشتق از آن می باشد. ارقام هندی که به غلط ارقام عربی نامیده می شود از طریق آثار فیبوناتچی به اروپا وارد گردید همین ارقام انقلابی در ریاپیات به وجود آورد و هر گونه اعمال محاسباتی را مقدور ساخت باری کتاب جبر خوارزمی قرنها در اروپا ماخذ و مرجع دانشمندان و محققین بوده و یوهانس هیسپالنسیس و گراردوس کرموننسیس و رابرت چستری در قرن دوازدهم هر یک از آن را به زبان لاتینی ترجمه کردند نفوذ کتاب زیج السند چندان زیاد نبود اما نخستین اثر از این گونه بود که به صورت ترجمه لاتینی به همت آدلاردباثی در قرن دوازدهم به غرب رسید جداول طلیطلی(تولدویی) یکجا قرار گرفتند و به توسط ژرار کرمونایی در اواخر قرن یازدهم به لاتینی ترجمه شدند، از مقبولیت گستره تری در غرب برخوردار شدند و دست کم یکصد سال بسیار متداول بودند از کارهای دیگر خوارزمی تهیه اطلسی از نقشه آسمان و زمین و همچنین اصلاح نقشه های جغرافیایی بطلمیوس بود جغرافیای وی تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا ناشناخته ماند، دیگر از کتب مهم خوارزمی کتاب مفاتیح العلوم است که کتاب مهم و ارزنده ای است خوارزمی در حدود سال 848 میلادی مطابق با 232 هجری قمری در گذشت.
__________________