PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مهریشت در زرتشت



Borna66
09-08-2009, 03:45 PM
آرمیتا اختری

مهریشت مانند همه‌ی یشت‌های بلند، بسیار قدیم وبی اندازه دلکش است. وبخوبی یاد آور دوره ی آریایی است. زرتشت دین پیشین آریایی را که امروزه پایه های آن در وید برهمنان آمده است، دوباره زنده نمود ومردم را به پرستش خدای یگانه راهنمایی کرد و گروه پروردگاران گذشته را آفریده اهورامزدا خواند وهمه را گماشتگان پروردگار بزرگ نامید که از سوی او مانند کارگزاران درراهنمایی اموردنیوی بندگان پردازند، به این کارگزاران ایزدی درمزدیسنا مانند دیگر دین ها، ایزدان (فرشتگان) نام داده اند. که مهر یکی از آن فرشتگان است. یشت دهم که پس ازفرودین یشت بلند ترین یشت است، به مهر نام برداراست.
مهردراوستا ودرکتیبه های پادشاهان هخامنشی میثر(mithra) ودرسانسکریت میترَ(mitra) آمده است که درپهلوی میتر mitr شده وامروزه مهرگوییم. عهد وپیمان ومحبت وخورشید ازجمله معانی آن است، چون مهر یکی ازفرشتگان دین زرتشتی ودارای مقام بلندی است ، بسا آتشکده های دوره باستان به اسم او بوده است. امروز هم زرتشتیان به پرستشگاه خویش درمهرگویند.
درگاتها که قدیمی ترین بخش اوستا ست فقط یکبار کلمه میثرَ به معنی وظیفه مذهبی وتکلیف دینی آمده است. درفرگرد چهارم وندیداد که به طور کامل ازپیمان بستن ودرآن پایدارماندن ویا شکستن آن واقسام پیمان ها وشروط آنها گفتگو می شود واژه ی میثرَ به معنی عهدو پیمان آمده است ودریشت دهم که ویژه این فرشته است، کلمه میثرَ به جای عهدو پیمان آمده است. برخی شرق شناسان معنی قدیمی واصلی آنرا دوستی ومحبت گرفته اند. درسانسکریت هم میترَ به معنی دوستی است. ودروید مانند اوستا پروردگار فروغ و روشنایی است. با آنکه فلسفه وید واوستا با یکدیگر فرق دارد، ولی باز آن‌قدر به‌هم نزدیک وشباهت دارد که بتوان ازروی پژوهش گفت که هردودسته آریایی نژاد که ایرانیان وهندوان باشند روزی با هم مهر را می‌ستوده اند.
این پروردگار دوره آریایی وفرشته زرتشتی درهمه جا همراه ایران بوده وبه اندازه ملیت ما قدمت دارد. همچنین مجلس ایران پس ازهزار سال فراموشی، دگرباره مانند پارینه پشتیبانی هفتمین ماه سال رابدست این فرشته مهربان سپرد. روز شانزدهم هرماه به فرشته فروغ و به مهرروز موسوم است واین روز درمهرماه جشن بسیار بزرگی است که به قول بندهش مشیا ومشیانه درچنین روزی زاده شدند. این جشن را در گذشته میترا کانا یعنی متعلق به مهر می گفتند که پس ازآن مهرگان شد. این جشن به اندازه ای بزرگ وگرامی بوده است که چیره شدن عرب هم نتوانست آنرا ازمیان ببرد، چه بسا ازآیین های ایرانیان درمدت غلبه وقهر مغول ازدست رفت.
بیشتر مورخین یونانی به فرشتگان مزدیسنا به مناسبت مقام و شغلشان اسم یکی از پروردگاران خود را که با او شباهتی داشته اند می داده اند . مثلآ به ناهید ایرانی اسم الاهه یونانی داده "آرتمیس " می گفته اند، مگرمهرکه بدلیل شهرت وبزرگی ، اسم او مبدل نشده ، میترس (mitres) نامیده می شده است.

Borna66
09-08-2009, 03:45 PM
مهردراوستا :
درگاتها اسمی ازمهر به معنی فرشته فروغ وروشنایی برده نشده است ولی دیگر بخش های کتاب مقدس پراز شکوه اوست. مهریشت منظوم وبه 35 باب بخش شده است که درکل 146 قطعه است وهریک ازقطعات به طور غیرمساوی دارای بیت هایی می باشد. هلاندی تیل tiele یکی از دانشمندان شرق شناس، همه ی نوشته های مهریشت را تجزیه نموده وآثار آریایی وزرتشتی آنرا اینگونه می نویسد: ازمهریشت دومطلب عمده می توان استخراج نمود وآنرا بنیان و پایه قرار داد، اول راستی ودوم دلیری.
این یشت را نیز می توان سرچشمه راستگویی و پهلوانی ایرانیان دانست . که به ویژه دردنیای قدیم به این دو صفت شهرت داشتند، مهرایزد همواره بیدار وغرق افزار جنگی برای یاری کردن راستگویان وبرانداختن دروغگویان درتکاپو است. درآغاز یشت دهم ، بند سوم درجایی که مهریشت شروع می شود، اهورامزدا به زرتشت اسپنتمان گوید، " من مهررا مانند خود شایسته ستایش وسزاوار نیایش آفریده ام ، ای اسپنتمان کسی که به مهر دروغ گوید وپیمان شکند وشرط وفا نداند، ویران کننده کشور وکشنده راستی است، ای اسپنتمان تو نباید عهدی که بستی بشکنی ، خواه با یک مزدیسنا یا با یک دیو یسنا. چرا که پیمان با هرکه بسته شد، درست وقابل احترام است." مهردرآغاز یشت ازآفریدگان اهورامزدا محسوب می شود وبرای نگهداری عهدو پیمان مردم گماشته شده است ازاین رو فرشته فروغ وروشنایی است تا هیچ چیز ازاو پوشیده نماند ودرسراسر جهان آنچه ازراست و دروغ می گذرد وعهدی که بسته وشکسته می شود، همه نزد او پیدا وآشکار باشد.
برای اینکه از عهده خدمت پاسبانی ونگهبانی برآید، اهورامزدا به او هزار گوش وده هزار چشم داده است. درتفسیر پهلوی این یشت آمده است که این گوشها وچشمها خود جداگانه فرشتگانی هستند که ازسوی مهرگماشته شده تا همه کارهای مردمان را ازآنچه دیده وشنیده اند به او خبر می دهند، مقام مهر دربالای کوه هرا "hara" می باشد. این مکان خود به پهنای کره زمین است. یعنی که مهر درهمه جا حاضر است. همچنین ازبرای مهر برج بزرگی معین است که همیشه مانند پاسبانان درآنجا به پا ایستاده ، آماده خدمت است. مهر مانند سروش همیشه بیدار ودشمن دیو خواب است. بازوان او به اندازه ای توانا ورساست که همه ی دنیا را تواند فراگرفت ودروغگو را درهرکجا که باشد به چنگ آورد. دلیری وبینایی وفریفته نشدنی ازصفت های مختص به مهر است.
کلیه ویژگی هایی که لازمه وظیفه اوست به او داده شده است . همچنین اسباب کار پاسبانی او ازهرجهت فراهم است. مهرمانند ناموران شاهنامه ، خود برسر، زره زرین دربر، سپر سیمین به دوش افکنده ، گرز گران به دست گرفته به گردونه زرین که به یک طرز مینوی ساخته شده ودارای چرخهای درخشان بلند است ، نشسته است وچهار اسب سفید او را چست وچالاک گرد گیتی می گرداند، درگردونه مهر یک هزار تیر ناوک زرین ، یک هزار نیزه ویک هزار تبرزین پولادین ، یک هزار تیغ ویک هزار گرز آهنین موجود است.
فرشته پیروزی بهرام، فرشته فرمانبرداری سروش وفرشته دادگری وفرشته درستی اشتاد وفرشته نیک بختی وفراوانی پارند ، وفرشته توانگری وثروت اشی ( ارت)، از پیش و پس وراست وچپ مهر می تازند، به ویژه ایزد رام از یاران اوست. به مناسبت قدرت وتوانایی مهر است که درزمان قدیم پادشاهان توجه ویژه ای به او داشته اند .
درخود یشت دهم نیز بیشتر آمده است که "مهر شهریاری بخشنده است" . اواین رو درمیان طبقه اشراف و جنگجویان بیشتر از فرشتگان دیگر ستوده می شده است.
از آنجایی‌که مهر خورشید نیست، بلکه فرشته روشنایی وفروغ است ، به‌خوبی ازخود یشت دهم از بندهای 13 و 95 برمی‌آید. دراین فقره از برخاستن مهر پیش ازخورشید وگردش او پس از فرورفتن خورشید صحبت شده است.
دربند 145 همین یشت آمده است " ما ستارگان و ماه و خورشید و مهر شهریار همه کشورها را می ستاییم " .
گذشته از مهریشت دردیگر بخش های اوستا نیز میان خورشید ومهر امیتاز داده شده اشت. از آجمله دروندیداد فرگرد 19 بند 28 از هویدا شدن مهر وبدرآمدن خورشید سخن رفته است. درفصل 53 کتاب مینو خرد گوید: " دانای مینو خرد پرسید که چگونه نماز وستایش یزدان باید کرد، مینو خرد درپاسخ گفت، هرروز سه بار وقتی که خورشید ومهر برابرگشته روان گردند. "
درفصل 3 ازبهمن یشت درفقره 47 آمده است" مترو (مهر) دارنده دشتهای فراخ خروش برآورده به هوشیدر گوید، ای پسر زرتشت، دین نیک را برقرارساز وبه خورشید تیز اسب بانگ زده گوید، به جنبش درآی ، چه هفت کشور گیتی تیره وتار گردید." همچنین نگهبانی یک قسمتی از روز که نامور است به هاونی یا هاون گاه و از سپیده دم تا نمیروز می باشد نیز با مهراست.
درنوشته های نوتر وظیفه حساب و راهنمای روز واپسین به مهر داده شده است، مهردر روز رستاخیز به همراهی سروش ورشن روان راستگویان را درسر پل چینوت ازدست دیوهایی که می خواهند او را به دوزخ کشانند، نجات می دهد. ارداویراف مقدس درگذر از بهشت و دوزخ پس از آن که از پل چینوت گذشت ، مهر ورشن واندروای وبهرام با او درگردش همراه شدند. به نوشته ی بندهش انواع گل بنفشه مخصوص به مهر است .

Borna66
09-08-2009, 03:45 PM
شهرت مهر درایران و کشورهای همسایه :

چون پادشاهان ایرانی توجه ویژه ای به مهر داشتند و همه ی لشکریا ن فتح و پیروزی خود را از او می دانستند، از این رو ستایش مهر سراسر ایران زمین را فرا گرفته، درهرجا ازاو یاری وپناه خواسته می شده است، به تدریج قلمرو نفوذ او از حدود ایران هم گذشت و همه ی کشورهایی که درتحت استیلای شاهنشاهان بود رسید، دربابل که یکی از پایتختهای ایران و اقامتگاه زمستانی پادشاهان بود، مهر با پروردگار محلی شمش ( schmasch ) بواسطه شباهتی که به او داشت یکی تصور شده وبه نظر اهالی آنجا ستایش او بیگانه نیامد، چنان که ناهید ایرانی با الاهه ایستار( istar) برابر نموده پرستیده شد. درکشورهای یونانی زبان نیز با پروردگار خورشید هلیوس ( helius ) خویشی به هم رسانید، بدون آنکه پایه ی آریایی آن به هم بخورد. به این شکل گسترش خاک مهراز مغرب به دریای سیاه ودریای یونان (اژه ) وازمشرق به سند یعنی به هندوستان و کشور آریایی که مهر اززمان بسیارقدیم پروردگار فروغ بوده است کشیده شد.
می توان گفت که بزرگی وشکوه مهر درهمه ی این کشورهای گسترده آسیایی از دوره ی هخامنشیان تا چندین سده پس از میلاد مسیح برقرار بوده است. پس ازاسکندر نیز دوباره به شدت درسراسر کشورهای قلمرو مهر، آیین این فرشته روشنی پیروزی برقرار بود. از سوی خاور سلطنتی که تشکیل یافت وبعدها به شمال غربی هندوستان کشیده شد برروی سکه هایشان شعاع ودایره نور مهر دیده می شود وبه خط یونانی روی آنها مترو(مهر) وآترو (آذر) نقش شده است. همچنین از سوی باختر درهرکجای ازآسیای صغیر که سلطنتی بر پا شد، کلیه شهریاران آن کشورها خود را ازخاندان هخامنشیان می شمردند وافتخارشان دراین بود که منسوب به شاهنشاهان توانمند گذشته باشند ودرزنده نمودن آیین گذشته خود اصرار داشتند . دردوره اشکانیان وساسانیان نیز مقام مهر همچنان محفوظ ماند.

Borna66
09-08-2009, 03:46 PM
آغاز نفوذ مهر از آسیای صغیر به امپراطوری رم:

ستایش مهر بتدریج ازآسیای صغیر به خاک یونان وارد شد و درپایان سده ی اول میلادی ، لشکرکشی های دولت رم و پیروز های آن درآسیای صغیر به تدریج مهر را به اروپا نفوذ داد. در دوره ی امپراطوری کومودوس (comodus ) که از سال 180 تا 192 میلادی سلطنت کرد ، جایی نبود که اثرمهر درآنجا نباشد ، بطوریکه گسترش قلمرو مهردراروپا از کرانه های دریای سیاه به جزیره انگلستان کشیده می شد ودرآفریقا نفوذ آن تا به حدود صحرا می رسید. با توجه به نقشه کشورهای رم قدیم و گسترگی خاک آسیا می توان گفت، درهیچ سده ای ، هیچ پرودگار یا فرشته و پیغمبری به شهرت مهر نبوده است. به گفته فیلسوف و مورخ نامور فرانسه رنان (renan ) (1823- 1892 م) " اگر علت و حادثه ای روی داده و ترقی عیسویت را باز می‌داشت ، هرآینه جهان ازآن مهربود. "
درپایان سده‌ی دوم هردو ، دردورترین نقاط کشور رم پیروانی داشت ، اما نوشته ای که شاهد شکوه مهرباشد دردست نداریم، تعصب عیسویان آن زمان آثاری ازمهر حریف پرزور عیسی باقی نگذاشت. ولی آثار معبد ها ی مهر ونقوشی که ازآن درهمه کشورهای اروپا پیدا شده است، حاکی از مقام و شکوه دیرین و نشانگر برخی از عادت ها و آیین های آن روش است. دعاها وکلام ابتدا به زبان یونانی و پس ازآن لاتینی بود وبرای قوت کلام وموثر نمودن آن بعضی ازواژه های ایرانی (پهلوی ) وارد می‌کردند. صفتی که همیشه برای مهر می آوردند نبرذ می باشد که امروزه نبرد یا نبرده گوییم وبه معنی دلاور وجنگجو میباشد، دراوستا نیز صفتی که همیشه برای میثرَ آورده شده است کلمه سورَ(sura ) می باشد که به معنی نبرده است.
درتاریخ رم مشهور است که درسال 274 م قیصر اورلیان (aurlian ) امرکرد که یک معبد بزرگ برای مهر بسازند، چرا که فتح خود را درسوریه به ضد زنوب (zenub ) ملکه پامیر از پرتو مهر پرودگار پیروزی می دانست. درسده ی سوم میلادی مهر درکشورهای رم به اوج ترقی رسید وبه نظر می رسید که همه ی دنیا را فرا گیرد، تا آنکه درسال 324 م قیصر لیسیلیوس ( licilius) که درزیر علم پروردگار پیروزی مهر به ضد کونستانیتن ( constantin) که به نزد عیسویان به منزله گشتاسب است ، جنگید وشکست یافت دراین شکست خورشید نیز مغلوب صلیب گردید.
رسم ها وآیین های مهر بسیار قدیم است، چرا که بیشترآنها درایران معمول بوده ونیز قدمت برخی ازآنها به دوره ی آریایی می‌رسد .

Borna66
09-08-2009, 03:46 PM
معابد مهر وداستان پیدایش او :

معبد مهر که موسوم بوده به میتراوم (mithraum ) ویا میترا ئه (mithraea) سرداب مانند ودرزیرزمین یا غار ساخته می شده است، برای آنکه گاو ازلی درمیان غاری بدست مهر قربانی شده است، عمومامجسمه مهر درآن دیده می شود که گاوی را درزیر پا انداخته ، قربانی می کند ودو پسربچه هریک مشعلی به دست گرفته درطرف راست وچپ ا وایستاده اند. (coutes و coutopates ) مشعل دست راست سربه بالا و مشعل دست چپ سربه پایین است واین علامت طلوع وغروب خورشید می باشد. درزیر دست وپای گاو نر(ورزاو) ما وعقرب دیده می شود، دربرابر مجسمه ها آتشدان است که آتش مقدس بایستی همیشه مثل آذر مزدیسنان درآن افروخته باشد. انواع صورتهای مختلف که از هرکدام معنی اراده میشده است ، موجود است واز روی شکل ها ونقوش داستان مهررا به باور رمها چنین نقل می کنند:
مهر ازسنگ خارا زاده شد، دردستی خنجر ودردست دیگر مشعل که برای روشن نمودن تاریکی است ، ظاهر گشت. چوپانهایی که معجزه زاده شدن او را دیدند به اونماز آوردند، بره وگوساله وسایر محصولات تازه خود را نیازش نمودند، چون مهر جوانمرد دلیر ودرمعرض آسیب باد تند بود خود را درپس شاخه های درخت انجیر پنهان کرد وبا کارد خود ازدرخت میوه چید ، غذا ساخت وازبرگ آن پوشاکی برای خود تهیه نمود. نخستین پروردگاری که مهر دربرابر آن زور آزمایی کرد خورشید است، ازاین رو خورشید علوّ مقام مهر را شناخته اشعه ای ازنور دور سر او قرار داد. از این روز به بعد مهر وخورشید به هم دست داده درهرکاری هم دیگر را یاری می کنند. جنگ مهر با گاو نر که ذکرش گذشت اشاره به این معنی است که گاو نخستین آفرینش ژوپیتر (Jupiter) می باشد، آزاد دربالای کوه می چرخید، میل مهر به آن کشید که شاخ او را گرفته وبه پشتش سوار شود، اما جانور خشمگین دویدن آغاز کرد، هرچند که مهر زمین خورده بود اما دست برنداشت، خود را به شاخهای او آویخته چندی کشان کشان باآن رفت تا آنکه ورزاو خسته گشته ، تسلیم شد. آنگاه مهرسمهای دو پای آن راگرفته به دوش خویش کشید وبا تلاش زیاد به غاری که منزلش بود فرود آورد. این داستان کنایه از تلاش ورنج انسانی است دراین جهان.
مهرد گرباره ورزاو را رها نموده که آزاد درروی زمین می گردید، آنگاه خورشید ، پیک خود کلاغ را به سوی مهر فرستاد به او امر کرد که گاو نر را گرفته فدا سازد. هرچند که مهر به اجرای چنین امری خوش دل نبود ولی چاره ای جز پیروی کردن به امر آسمانی نداشت، فورا او رایافت ، زیرا درغاری پناه برده بود، مهر با دستی دومنخرین اورا گرفته وبا دست دیگردشنه به تهیگاه او فروبرد. فورا ازکالبد جانور جان سپار معجزه ای روی داده ، گیاهان درمان بخش رویید ، بطوریکه سراسر زمین سبز شد، ازفقرات آن حبوبات بوجود آمد وازخونش تاک (رز) پدید شد. خرد خبیث یا اهریمن به امیدی که ازموقع استفاده کند، آفریده های ناپاک خود مثل مار وکژدم را شتابان به سوی جانور جانسپار فرستادتا سرچشمه زندگانی آن را مسموم سازند، اما کوشش آنها بی فایده ماند وبروز معجزات را نتوانستند که بازدارند. روح گاو که توسط سگ وفادار مهر محافظت شده بود به آسمان عروج نمود ودرآنجا به اسم سیلوانوس (silvanus) نگهبان گله ورمه گردید. مهر به وسیله این فدیه به درگاه پروردگار زندگانی جهان را دوباره زنده نمود.
درهریک از روزهای هفته درجای معینی درمعبد از ستاره ویژه همان روز کمک می شده است وروز یکشنبه را که مخصوص به خود خورشید بوده مقدس می شمرده اند. بزرگترین جشن مهر درروز 25 دسامبر بوده که روز زاده شدن مهر تصور می کرده اند، یعنی کوتاهترین روز سال جشن مهر بوده است.
مردم از روز یکشنبه که مخصوص بخورشید وروز بیست وپنجم دسامبر که جشن ظهور آن بوده منصرف نمی شده اند تا اینکه از قرن چهارم میلادی 25 دسامبر روز تولد عیسی قرار داده شده است. روز یکشنبه هم نزد عیسویان روز برخاستن عیسی وبه آسمان صعود کردن وی تصور میشده وهم نزد مهر پرستان روز مخصوص مهر شمرده می شده است * مقصود این نیست که کلیه آداب ورسومات مذهب عیسی را با آیین مهر مقایسه کنیم چرا که مقابله این دوآیین کلام را به درازا کشانده ما را از حدود اوستا وایران دور خواهد کرد، گذشته از چند فقره عمده که ذکرشد بسا عادات ورسومات درمیان اقوام عیسوی بخصوص درمیان عیسویان آسیای صغیر وارمنستان درهمان جایی که مهر اززمانهای قدیم پرستیده می شده ، وجود دارد که بخوبی یاد آور مهراست.
برگرفته از یاتااهو