PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بایزید بسطامی



Borna66
09-06-2009, 02:42 PM
ابویزید طیقور بن عیسی البسطامی معروف به بایزید بسطامی از بزرگ‌ترین عارفان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81) و بزرگان اهل تصوف (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%81) است که در سال های 161 تا234 می زیسته و بیش از دیگران دارای شهرت و اهمیت بوده و رفتار و گفتارش در همهٔ مردان راه حق تأثیر کرده‌است، به این جهت داستان‌ها و سخنان او بیش از هر صوفی و عارفی در کتب صوفیه و عرفا آمده‌است و مخصوصا در آثار منظوم عرفانی مانند آثار عطار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1) و مثنوی مولوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C_%D9%85%D9%88%D9%84% D9%88%DB%8C) بیشتر جلوه‌گر است.
فریدالدین عطار در تذکره الاولیا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D8%B0%DA%A9%D8%B1%D9%87_%D8 %A7%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%A7&action=edit&redlink=1) ۵۵ صفحه به ذکر شرح حال و اقوال بایزید اختصاص داده و این مقدار تفصیل دربارهٔ صوفی و عارفی دیگر در آن کتاب به نظر نمی‌رسد. عطار در آغاز شرح حال او می‌نویسد «آن سلطان العارفین آن برهان المحققین اکبر مشایخ بود و اعظم اولیا و حجت خدای بود و خلیفهٔ به حق در اسرار و حقایق نظری نافذ و حدی بلیع داشت و پیش از او کسی را در معانی طریقت چندان استنباط نبود که او را».
نقل است که چون مادر او را به مکتب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87) فرستاد، در سورهٔ لقمان به این آیت رسید: «ان اشکرلی و لوالیدیک» یعنی شکر گوی مرا و شکر گوی مادر و پدر را چون معنی این آیه بدانست نزد مادر رفت و گفت : در دو خانه کدخدایی چون کنم، یا از خدا در خواه تا همه آن تو باشم یا مرا به خدا بخش تا همه آن او باشم مادر گفت: تو را در کار خدا کردم و حق خود به تو بخشیدم».
پس از بسطام بیرون رفت و سی سال در بادیهٔ شام می‌گشت و ریاضت می‌کشید.