Borna66
09-06-2009, 02:35 PM
شاه نعمت الله ولی فرزند میر عبدالله (۷۳۰ ، ۷۳۱ ــ ۸۳۲ ، ۸۳۴) ، یکی از شاعران بزرگ ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) بود. نام کامل وی: ( سید نور الدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی ) . از اقطاب وعرفای مشهور سدهٔ هشتم ونهم هجری است که تصوف ایرانی را توأم با شریعت اسلامی به مرحلهٔ تازهای رهنمون گردید وپیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. تولد شاه نعمت الله را برخی از قول امیر خلیل اله نوهٔ آن جناب ، روز چهارشنبه چهار دهم ربیع الأول ۷۳۱ هجری قمری در شهر حلب (از بلاد سوریه فعلی) وبرخی دیگر پنجشنبه بیست و دوم رجب ۷۳۰ در قصبهٔ کوه بنان کرمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86) ذکر کردهاند. پدر وی میر عبدالله از بزرگان محترم عرب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B1%D8%A8) و مادرش از خوانین شبانکارهٔ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8% A7%D8%B1%D9%87%D9%94&action=edit&redlink=1)فارس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3) بودهاست. نسبت أو با نوزده نسل به حضرت رسول أکرم میرسد چنانکه خود فرمودهاست:
نعمت الله وز آل رسول- - - محرم عارفان ربانی
تاریخ و محل تولد
شاه نعمتالله ولی از جمله شعرای معروف تصوف|متصوفهٔ (http://tasavof.ir/) ایران و قطب دراویش نعمت اللهی است.وی معروف به سید نور الدین شاه نعمت الله (http://tasavof.ir/rahbaran-tarighat/31.php:) ولی ماهانی کرمانی است که بقول اسد الدین نصر الله در روز پنجشنبه بیست دوم رجب سنه ۷۳۰ هجری در کوهبنان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86) کرمان تولد یافته، لیکن امیر خلیل الله نوه انجانب تولد جد خود را در روز دوشنبه چهاردهم ربیع الاول ۷۳۱ دانستهاست . بر اساس برخی منابع دیگر سید نورالدین نعمت الله (http://tasavof.ir/rahbaran-tarighat/31.php:) كرمانی، مشهور به شاه نعمت الله (http://tasavof.ir/rahbaran-tarighat/31.php:) ولی، در سال ۷۳۱/۱۳۳۱ از پدری عرب میر عبدالله و مادری ایرانی در حلب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%84%D8%A8) به دنیا آمده.
ورود نعمت الله به تصوف
او در ۵ سالگی با تصوف و عرفان آشنا شد. چون پدرش میر عبدالله، شاه نعمت الله را به مجالس صوفیه میبرد. شهر حلب در آن زمان مركز مكتب وحدت وجودی ابن عربی بود. شاه نعمت الله از این فرصت استفاده كرده و در حلب در خدمت محیالدین ابن عربی قرار گرفت و از مكتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمتالله برای پیشرفت در علوم و افزایش علوم دینی در خود به شیراز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2) سفر كرد. شهر شیراز در آن زمان از مراكز اصلی دروس فقه و مذاهب سنّی بود. در این صورت شاه نعمتالله برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت.
شاه نعمتالله علوم مقدماتی را نزد شیخ رکنالدین شیرازی تحصیل کرده و علم بلاغت (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D8%AA&action=edit&redlink=1) را خدمت شیخ شمس الدین مکی و حکمت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA) را نزد سید جلال الدین خوارزمی و اصول (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84&action=edit&redlink=1) و فقه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%82%D9%87) را نزد قاضی عضدالدین ایجی آموخت و چون علوم ظاهری طبع اورا قانع نمیکرد سالها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مكه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%83%D9%87) مشرف شد و از دست شیخ عبدالله یافعی یکی از عرفای عصر خویش خرقه پوشید و به مراد خویش نایل آمد و دست ارادت بدو داد، چنانکه در اشعادر خود که از او یاد کردهاست :
شیخ ما در حرم مرح - - -قطب وقت و یگانه عالم
ز دمش مرده میشدی زنده - - -نفسش همچو عیسی مریم
نعمت الله مرید حصرت اوست - - - شیخ عبداللهاست او فافهم
شاه نعمت الله ، به سیر و سفر در ممالک مصر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B1) و حجاز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2) و ترکستان و ایران پرداخت و به نشر عرفان وتصوف همت گمارد. او بیست و چهار ساله (۲۴) بود كه در مكه با شیخ عفیف الدین یافعی دیدار كرد. شیخ یافعی از عرفای بزرگ و با عظمت آن دوران به شمار میآمد. شیخ یافعی به سلسلههای طریقت شاذلیه و قادریه متصل میشد.شاه نعمتالله هفت سال را با شیخ عارف سپری كرد و از او علوم و دانشهای معنوی زیادی آموخت. شاه نعمتالله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد و مابقی عمر خود را در آنجا به سر برد. وی در بازگشت به ایران پس از ازدواج با نوه دختری میر حسینی هروی ، بسوی کوه بنان کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل المدتی پرداخت که مکان مورد نظر بنام تخت امیر معروف است. در طول این مدت ، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند واز محضر ایشان کسب فیض نمودند. سلسله نعمت اللهی ، منسوب به شاه نعمت الله ولی از عرفای بزرگ ایران و اسلام است.
شاه نعمت الله در طریقهٔ تصوف موسس سلسلهٔ مشهور نعمتاللهی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%8 4%D9%87%DB%8C) است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشتهاست. شاه نعمت الله ولی داری دیوانی است که متشمل بر قصاید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B5%DB%8C%D8%AF%D9%87) و غزلیات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B2%D9%84) و ترجیعات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D8%B9%E2%80%8C%D8%A8%D9%8 6%D8%AF) و مثنویات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C) و قطعات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%87) و دوبیتیها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C) و رباعیات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C) است.
در باره زندگانی شاه تعمتالله مانند سایر بزرگان داستانهای زیادی نقل کردهاند که با این عادات خواستهاند او را بزرگتر جلوه دهند در صورتیکه خود شاه نعمت الله با این گفتارها مخالف بودهاست.
از مطالعه دیوان شاه نعمت الله ولی میتوان گفت که حافظ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8) به اشعار شاه نظر داشته و غزل مطلع فوق شاه نعمت الله را اینگون جواب میدهد:
آنانکه خاک را بنظر کیمیا کنند - - آیا بود که گوشه چشمی بما کنند
بیت شاه :
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم - - - صد درد را بگوشهٔ چشمی دوا کنیم
سید نورالدین نعمت الله بن محمد بن کمال الدین یحیی کوه بنانی کرمانی به سال ۷۳۱ هجری قمری متولد و در سال ۸۳۲ (به روایتی ۸۳۴) در ماهان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86) کرمان وفات یافت. ولادت او را برخی در شهر حلب عنوان کردهاند و عدهای از مورخین نیز ایشان را متولد کوه بنان در کرمان میدانند. درباره مدت زندگانی شاه نعمت الله ولی ۱۰۴ سال ذکر شدهاست و خود شاعر (شاه نعمت الله ولی) تا ۹۷ ساگلی خود را بیان داشتهاست:
نود هفت سال عمر خوشی- - - بنده را داد حی پاینده
دورىگزینی نعمت الله از سیاست
شاه نعمتالله به طور آشكارا و صراحتاً از امور سیاسی و فرقه گرایی دوری میجست. از شیوخ هم معاصر با شاه ولی میتوان سید علی همدانی را نام برد. شاه نعمتالله در آن دوران گرفتار تیمور كشورگشا و نوكران و ملّایان زبان باز او شد كه دین را وسیلهای برای پیشبرد اهداف خود میدانستند كه این موضوع خود نیاز به تحقیق ویژهای دارد كه در اینجا مجال بیان آن نیست. شاه نعمتالله به واسطه نوزده نسل به پیامبر اعظم محمد رسولالله(ص) میرسید شاه ولی از نظر گرایشات فقهی حنفی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%86%D9%81%DB%8C) بود.
از جمله اولین معلمان و آموزگاران شاه ولی در علوم دینی میتوان افراد ذیل را نام برد كه از علمای سرشناس اهل سنت هستند: ركن الدین شیرازی، شمسالدین مكی، سید جلالالدین خوارزمی و قاضی عضند الدین عیونی. از جمله همیاران و دوستان نزدیك شاه ولی در شیراز، شهری كه او در آن مورد حمایت و استقبال پرشور مردم و امیر اسكندر قرار گرفت، علی بن محمد سید شریف جرجانی، حكیم صوفی و فقیه حنفی بود.
نعمت الله، سنی یا شیعه
شواهدی وجود دارد كه شاه نعمتالله رابطهای با احمد شاه بهمنی داشته كه خود سندی است بر سنی بودن شاه ولی. شاه نعمتالله امامان شیعی را به عنوان اولیاء میخواند البته اولیاء از لحاظ شخصی خود امامان و شیعیان آنان، و او به آنان احترام میگذاشت و آنان را افرادی بزرگ و عالم میدانست البته هر جا كه نوبت به بیان و گفتار مذهبی میرسید به صراحتاً سنی بودن خود را بیان میكرد:
ره سنی گزین كه مذهب ماست - - - ور نه گم گشتهای و در خللی
از جمله قصاید زیبای شاه نعمتالله در مورد امامان شیعه و ائمه میتوان به قصیده ولای مرتضی و قصیده علی ولی اشاره كرد. از جمله كتب اصلی شاه نعمتالله میتوان به كلیات اشعار شاه نعمتالله ولی و كلیات شاه و دیوان او اشاره نمود.
با آنکه شواهد دال بر سنی بودن شاه نعمت اللهاست، ولی پس از او فرزندانش به مذهب تشیع روی آورند. همانطور كه در بالا ذکر شده شاه ولی از وابستگی به مكتب فقهی خاصی دوری میجست و اعتقاد داشت كه اینگونه عمل كردن و مكتب فقهی خاص داشتن باعث ایجاد فرقه گرانی میشود و او خود از فرقه گرایی دوری میجست. شاه نعمتالله مظهر و نماد اعمالی بود كه به چشم ظاهری و از دید عوام تضاد آمیز نشان میداد. گاهی در حالت نوشتن و سرودن نظم و نثر بود و گاهی با فروتنی و سادگی به كار كشاورزی مشغول بود. او با انجام كار كشاورزی الگویی برای دیگران و مریدانش بود و مریدان و مردمان را تشویق میكرد كه به دنبال كار و كوشش باشند و از تنبلی دوری بجویند كه از مردانگی به دور است. بر طبق این آموزه و تعلیم است كه فقیران سلسله نعمتالهی عملاً مشغول فعالیت اجتماعی هستند و برای خود شغل مهیا میكنند و از تنبلی و بیكاری بیزارند و این را نوعی عقیده راسخ میدانند.
تأکید نعمت الله بر حضور در اجتماع
از جمله توصیهها و سفارشات شاه نعمتالله ولی به مریدان خود این بود كه برای تصفیه دل و تزكیه نفس باید در خدمت خلق باشید و در خدمت به مردم كوتاهی نكنید و در اجتماع حاضر باشید. از همین نكته میتوان استنتاج كرد شاه ولی همانند پیامبر اكرم مردم را از رهبانیت و گوشهگیری و بیمیلی پرهیز میكند و به خدمت خلق و حضور در اجتماع دعوت میكند و البته بیان میدارد كه دل به دنیا و مادیات آن نبندید و خود را برای سفر آخرت آماده كنید:
ذكر حق ای یار من بسیار كن- - - گر توانی كار كن در كاركن
عبدالرزاق كرمانی در بیان اعتقاد شاه نعمتالله به كشاورزی مینویسد: «آن حضرت میل تمام به اقسام زراعت داشتند» و خود هر از گاهی به كار زراعت میپرداختند. بر خلاف بسیاری از سران مذهبی دنیاگریز در فرقههای دیگر، شاه ولی برحضور در اجتماع مشغول شدن به كار و دوری از تنبلی تأکید داشت. البته این صرفاً یك دستور اخلاقی نبود بلکه این خود بخشی بود از برنامههای او برای پرورش معنوی مریدان خود.
نعمت الله وز آل رسول- - - محرم عارفان ربانی
تاریخ و محل تولد
شاه نعمتالله ولی از جمله شعرای معروف تصوف|متصوفهٔ (http://tasavof.ir/) ایران و قطب دراویش نعمت اللهی است.وی معروف به سید نور الدین شاه نعمت الله (http://tasavof.ir/rahbaran-tarighat/31.php:) ولی ماهانی کرمانی است که بقول اسد الدین نصر الله در روز پنجشنبه بیست دوم رجب سنه ۷۳۰ هجری در کوهبنان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86) کرمان تولد یافته، لیکن امیر خلیل الله نوه انجانب تولد جد خود را در روز دوشنبه چهاردهم ربیع الاول ۷۳۱ دانستهاست . بر اساس برخی منابع دیگر سید نورالدین نعمت الله (http://tasavof.ir/rahbaran-tarighat/31.php:) كرمانی، مشهور به شاه نعمت الله (http://tasavof.ir/rahbaran-tarighat/31.php:) ولی، در سال ۷۳۱/۱۳۳۱ از پدری عرب میر عبدالله و مادری ایرانی در حلب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%84%D8%A8) به دنیا آمده.
ورود نعمت الله به تصوف
او در ۵ سالگی با تصوف و عرفان آشنا شد. چون پدرش میر عبدالله، شاه نعمت الله را به مجالس صوفیه میبرد. شهر حلب در آن زمان مركز مكتب وحدت وجودی ابن عربی بود. شاه نعمت الله از این فرصت استفاده كرده و در حلب در خدمت محیالدین ابن عربی قرار گرفت و از مكتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمتالله برای پیشرفت در علوم و افزایش علوم دینی در خود به شیراز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2) سفر كرد. شهر شیراز در آن زمان از مراكز اصلی دروس فقه و مذاهب سنّی بود. در این صورت شاه نعمتالله برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت.
شاه نعمتالله علوم مقدماتی را نزد شیخ رکنالدین شیرازی تحصیل کرده و علم بلاغت (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D8%AA&action=edit&redlink=1) را خدمت شیخ شمس الدین مکی و حکمت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA) را نزد سید جلال الدین خوارزمی و اصول (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84&action=edit&redlink=1) و فقه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%82%D9%87) را نزد قاضی عضدالدین ایجی آموخت و چون علوم ظاهری طبع اورا قانع نمیکرد سالها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مكه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%83%D9%87) مشرف شد و از دست شیخ عبدالله یافعی یکی از عرفای عصر خویش خرقه پوشید و به مراد خویش نایل آمد و دست ارادت بدو داد، چنانکه در اشعادر خود که از او یاد کردهاست :
شیخ ما در حرم مرح - - -قطب وقت و یگانه عالم
ز دمش مرده میشدی زنده - - -نفسش همچو عیسی مریم
نعمت الله مرید حصرت اوست - - - شیخ عبداللهاست او فافهم
شاه نعمت الله ، به سیر و سفر در ممالک مصر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B1) و حجاز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2) و ترکستان و ایران پرداخت و به نشر عرفان وتصوف همت گمارد. او بیست و چهار ساله (۲۴) بود كه در مكه با شیخ عفیف الدین یافعی دیدار كرد. شیخ یافعی از عرفای بزرگ و با عظمت آن دوران به شمار میآمد. شیخ یافعی به سلسلههای طریقت شاذلیه و قادریه متصل میشد.شاه نعمتالله هفت سال را با شیخ عارف سپری كرد و از او علوم و دانشهای معنوی زیادی آموخت. شاه نعمتالله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد و مابقی عمر خود را در آنجا به سر برد. وی در بازگشت به ایران پس از ازدواج با نوه دختری میر حسینی هروی ، بسوی کوه بنان کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل المدتی پرداخت که مکان مورد نظر بنام تخت امیر معروف است. در طول این مدت ، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند واز محضر ایشان کسب فیض نمودند. سلسله نعمت اللهی ، منسوب به شاه نعمت الله ولی از عرفای بزرگ ایران و اسلام است.
شاه نعمت الله در طریقهٔ تصوف موسس سلسلهٔ مشهور نعمتاللهی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%8 4%D9%87%DB%8C) است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشتهاست. شاه نعمت الله ولی داری دیوانی است که متشمل بر قصاید (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B5%DB%8C%D8%AF%D9%87) و غزلیات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%B2%D9%84) و ترجیعات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D8%B9%E2%80%8C%D8%A8%D9%8 6%D8%AF) و مثنویات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C) و قطعات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%87) و دوبیتیها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C) و رباعیات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C) است.
در باره زندگانی شاه تعمتالله مانند سایر بزرگان داستانهای زیادی نقل کردهاند که با این عادات خواستهاند او را بزرگتر جلوه دهند در صورتیکه خود شاه نعمت الله با این گفتارها مخالف بودهاست.
از مطالعه دیوان شاه نعمت الله ولی میتوان گفت که حافظ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8) به اشعار شاه نظر داشته و غزل مطلع فوق شاه نعمت الله را اینگون جواب میدهد:
آنانکه خاک را بنظر کیمیا کنند - - آیا بود که گوشه چشمی بما کنند
بیت شاه :
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم - - - صد درد را بگوشهٔ چشمی دوا کنیم
سید نورالدین نعمت الله بن محمد بن کمال الدین یحیی کوه بنانی کرمانی به سال ۷۳۱ هجری قمری متولد و در سال ۸۳۲ (به روایتی ۸۳۴) در ماهان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86) کرمان وفات یافت. ولادت او را برخی در شهر حلب عنوان کردهاند و عدهای از مورخین نیز ایشان را متولد کوه بنان در کرمان میدانند. درباره مدت زندگانی شاه نعمت الله ولی ۱۰۴ سال ذکر شدهاست و خود شاعر (شاه نعمت الله ولی) تا ۹۷ ساگلی خود را بیان داشتهاست:
نود هفت سال عمر خوشی- - - بنده را داد حی پاینده
دورىگزینی نعمت الله از سیاست
شاه نعمتالله به طور آشكارا و صراحتاً از امور سیاسی و فرقه گرایی دوری میجست. از شیوخ هم معاصر با شاه ولی میتوان سید علی همدانی را نام برد. شاه نعمتالله در آن دوران گرفتار تیمور كشورگشا و نوكران و ملّایان زبان باز او شد كه دین را وسیلهای برای پیشبرد اهداف خود میدانستند كه این موضوع خود نیاز به تحقیق ویژهای دارد كه در اینجا مجال بیان آن نیست. شاه نعمتالله به واسطه نوزده نسل به پیامبر اعظم محمد رسولالله(ص) میرسید شاه ولی از نظر گرایشات فقهی حنفی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%86%D9%81%DB%8C) بود.
از جمله اولین معلمان و آموزگاران شاه ولی در علوم دینی میتوان افراد ذیل را نام برد كه از علمای سرشناس اهل سنت هستند: ركن الدین شیرازی، شمسالدین مكی، سید جلالالدین خوارزمی و قاضی عضند الدین عیونی. از جمله همیاران و دوستان نزدیك شاه ولی در شیراز، شهری كه او در آن مورد حمایت و استقبال پرشور مردم و امیر اسكندر قرار گرفت، علی بن محمد سید شریف جرجانی، حكیم صوفی و فقیه حنفی بود.
نعمت الله، سنی یا شیعه
شواهدی وجود دارد كه شاه نعمتالله رابطهای با احمد شاه بهمنی داشته كه خود سندی است بر سنی بودن شاه ولی. شاه نعمتالله امامان شیعی را به عنوان اولیاء میخواند البته اولیاء از لحاظ شخصی خود امامان و شیعیان آنان، و او به آنان احترام میگذاشت و آنان را افرادی بزرگ و عالم میدانست البته هر جا كه نوبت به بیان و گفتار مذهبی میرسید به صراحتاً سنی بودن خود را بیان میكرد:
ره سنی گزین كه مذهب ماست - - - ور نه گم گشتهای و در خللی
از جمله قصاید زیبای شاه نعمتالله در مورد امامان شیعه و ائمه میتوان به قصیده ولای مرتضی و قصیده علی ولی اشاره كرد. از جمله كتب اصلی شاه نعمتالله میتوان به كلیات اشعار شاه نعمتالله ولی و كلیات شاه و دیوان او اشاره نمود.
با آنکه شواهد دال بر سنی بودن شاه نعمت اللهاست، ولی پس از او فرزندانش به مذهب تشیع روی آورند. همانطور كه در بالا ذکر شده شاه ولی از وابستگی به مكتب فقهی خاصی دوری میجست و اعتقاد داشت كه اینگونه عمل كردن و مكتب فقهی خاص داشتن باعث ایجاد فرقه گرانی میشود و او خود از فرقه گرایی دوری میجست. شاه نعمتالله مظهر و نماد اعمالی بود كه به چشم ظاهری و از دید عوام تضاد آمیز نشان میداد. گاهی در حالت نوشتن و سرودن نظم و نثر بود و گاهی با فروتنی و سادگی به كار كشاورزی مشغول بود. او با انجام كار كشاورزی الگویی برای دیگران و مریدانش بود و مریدان و مردمان را تشویق میكرد كه به دنبال كار و كوشش باشند و از تنبلی دوری بجویند كه از مردانگی به دور است. بر طبق این آموزه و تعلیم است كه فقیران سلسله نعمتالهی عملاً مشغول فعالیت اجتماعی هستند و برای خود شغل مهیا میكنند و از تنبلی و بیكاری بیزارند و این را نوعی عقیده راسخ میدانند.
تأکید نعمت الله بر حضور در اجتماع
از جمله توصیهها و سفارشات شاه نعمتالله ولی به مریدان خود این بود كه برای تصفیه دل و تزكیه نفس باید در خدمت خلق باشید و در خدمت به مردم كوتاهی نكنید و در اجتماع حاضر باشید. از همین نكته میتوان استنتاج كرد شاه ولی همانند پیامبر اكرم مردم را از رهبانیت و گوشهگیری و بیمیلی پرهیز میكند و به خدمت خلق و حضور در اجتماع دعوت میكند و البته بیان میدارد كه دل به دنیا و مادیات آن نبندید و خود را برای سفر آخرت آماده كنید:
ذكر حق ای یار من بسیار كن- - - گر توانی كار كن در كاركن
عبدالرزاق كرمانی در بیان اعتقاد شاه نعمتالله به كشاورزی مینویسد: «آن حضرت میل تمام به اقسام زراعت داشتند» و خود هر از گاهی به كار زراعت میپرداختند. بر خلاف بسیاری از سران مذهبی دنیاگریز در فرقههای دیگر، شاه ولی برحضور در اجتماع مشغول شدن به كار و دوری از تنبلی تأکید داشت. البته این صرفاً یك دستور اخلاقی نبود بلکه این خود بخشی بود از برنامههای او برای پرورش معنوی مریدان خود.