PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : انجمنهاي‌ حرفه‌اي، حلقه‌ اتصال‌



Borna66
09-05-2009, 11:02 AM
‌در جامعه‌ ما، رابطه‌ ميان‌ بيمار و بيمارستان‌ با دانشگاه‌ رابطه‌اي‌ تعريف‌ شده‌ و ملموس‌ است. درجاي‌ جاي‌ اين‌ ارتباط، حلقه‌ها همه‌ درجاي‌ خود قرار دارند. به‌واقع! هم‌ انتظار جامعه‌ از دانشگاه‌ توقعي‌ روشن‌ است‌ و هم‌ دانشگاه‌ به‌ انتظاراتي‌ آگاه‌ است‌ كه‌ دراين‌ بخش‌ نسبت‌ به‌ آن‌ وجود دارد. در چنين‌ شرايطي‌ است‌ كه‌ دانشجو با فراغت‌ از تحصيل‌ و حتي‌ قبل‌ از آن‌ به‌عنوان‌ عنصري‌ موثر در محيط‌ بيمارستان‌ و درمانگاه‌ حضور پيدا مي‌كند. ‌ ‌اين‌ همه، آيا با طبيعت‌ مقوله‌ پزشكي‌ پيوند دارد‚ آيا در كليت‌ نظام‌ آموزشي‌ - با شناخت‌ منطقي‌ آنچه‌ كه‌ از اين‌ نظام‌ انتظار است‌ - برنامه‌هاي‌ مناسب‌ و كاربردي‌ براي‌ تحصيلات‌ پزشكي‌ تدارك‌ شده‌ است‚ ويا مهيابودن‌ شرايط‌ محيطي‌ و وجود آزمايشگاه‌ واقعي‌ براي‌ عرصه‌ عمل‌ دانشجويان‌ و فارغ‌التحصيلان‌ اين‌ مهم‌ را پشتيباني‌ كرده‌ است‚ آيا سابقه‌ طولاني‌ - به‌ اندازه‌ تاريخ‌ حيات‌ انسان‌ - تجربه‌ كافي‌ براي‌ ورود به‌ موضوع‌ داده‌ است‌ و يا عوامل‌ ديگري‌ موجبات‌ موثربودن‌وكاربردي‌ شدن‌ آموزش‌واتصال‌ سريع‌ومتقابل‌ مسائل‌بيمارودرمان‌ وآموزش‌ را فراهم‌ساخته‌است‚
‌ ‌با اندكي‌ تاءمل، به‌وضوح‌ درمي‌يابيم‌ كه‌ در روند تحول‌ ساير بخشها و ازجمله‌ صنعت‌ نيز شرايط‌ مناسبي‌ از جهت‌ رابطه‌ آموزش‌ و عمل‌ وجود داشته‌ است; ولي‌ اگر چنين‌ نيست، شايد در نقطه‌اي‌ ويا به‌ دليلي‌ مشكلي‌ بروز كرده‌ است‌ كه‌ پيداكردن‌ اين‌ دليل‌ و يا علت‌ نيازمند تفكر و صرف‌ وقت‌ بيشتري‌ است. در شكل‌ سنتي‌ و در دايره‌اي‌ محدود، كساني‌ كه‌ در صنعت‌ و يا اداره‌ واحدهاي‌ صنعتي‌ دستي‌ داشتند و يا تمايلي‌ به‌ آن‌ در خود مي‌يافتند، در مسيري‌ مرسوم‌ و نسبتاً‌ طولاني‌ آموزش‌ مي‌ديدند و از خبرگان‌ و پيشكسوتان‌ تجربه‌ كسب‌ مي‌كردند; آنگاه‌ در ميدان‌ واقعي‌ حضور يافته‌ و با كارآمدي‌ و مهارت‌ عهده‌دار مسئوليت‌ مي‌شدند. با گسترده‌ شدن‌ نقش‌ و اثرتكنولوژي‌ و صنعت‌ در تمامي‌ ابعاد زندگي، تخصصها و شاخه‌هاي‌ علوم‌ مختلف‌ به‌ عنوان‌ نياز عرصه‌ صنعت‌ مطرح‌ شد كه‌ نهايتاً‌ دانشكده‌هاي‌ گوناگون‌ براي‌ تربيت‌ متخصصان‌ و مديران‌ به‌عنوان‌ تامين‌كننده‌ اين‌ نياز و درواقع‌ پشتيبان‌ رشد سريع‌ صنعت‌ مطرح‌ گرديدند. در اين‌ مدارس، مباحث‌ نظري، تخصصي‌ و آزمايشگاهي‌ فراواني‌ به‌ دانشجويان‌ آموزش‌ داده‌ شده‌ و مي‌شود; ليكن‌ به‌ جرئت‌ مي‌توان‌ ادعا كرد كه‌ در كشور ما تفاوت‌ ميان‌ وضعيت‌ و رابطه‌ صنعت‌ و دانشگاه‌ با بيمارستان‌ ودانشگاه، تفاوتي‌ محسوس‌ است. ‌ ‌آيا فارغ‌التحصيل‌ دانشگاه‌ مي‌تواند به‌ محض‌ فراغت، حضوري‌ موثر و قوي‌ در صنعت‌ پيدا كند‚ آيا يافته‌ها، مباحث‌ ومفاهيم‌ توليدشده‌ در دانشگاه‌ همگي‌ به‌ سهولت‌ در عرصه‌ صنعت‌ ميدان‌ عمل‌ مي‌يابند و يا آنچه‌ به‌عنوان‌ تنگنا و مشكل‌ در صنعت‌ و يا مديريت‌ صنعت‌ مطرح‌ است، در مجرايي‌ منطقي‌ و روان‌ به‌ دانشگاه‌ انتقال‌ مي‌يابد‚ و درنهايت‌ آنكه‌ آيا حضور صنعتگران‌ و مديران‌ صنعتي‌ در دانشگاه‌ حضوري‌ پررنگ‌ است‚
‌ ‌اگر ماهيت‌ صنعت‌ و دانشگاه، وجود نوعي‌ و يا حدي‌ ازفاصله‌ ميان‌ اين‌ دو را منطقي‌ جلوه‌ دهد ويا اينكه‌ مشكلات‌ نظام‌ آموزشي‌ و يا هر عاملي‌ ديگر موجب‌ اين‌ شكاف‌ باشد; به‌ هر صورت‌ بايد اين‌ پيوند را برقرار كرد و حلقه‌ واسطي‌ براي‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ فراهم‌ ساخت. اين‌ حلقه‌ بايد بتواند امكان‌ انتقال‌ دستاوردها و مفاهيم‌ توليدي‌ دانشگاه‌ به‌ صنعت‌ را ميسر سازد واز سوي‌ ديگر نيازها و مشكلات‌ صنعت‌ را - براي‌ پيداكردن‌ راه‌حلها و يا برآوردن‌ نيازها - به‌صورت‌ سيستمي‌ به‌ دانشگاه‌ منتقل‌ كند. ‌ ‌حلقه‌ اتصال‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ بايد شرايطي‌ را به‌وجود آورد كه‌ فارغ‌التحصيلان‌ دانشگاه‌ متناسب‌ با نياز و بنابر ضرورت‌ صنعت‌ تربيت‌ شوند و اقبال‌ حضور موثر، به‌هنگام‌ و مناسب‌ آنها در بخشهاي‌ مختلف‌ مهيا گردد. حلقه‌ واسط‌ بايد امكان‌ ايجاد آزمايشگاه‌ واقعي‌ براي‌ دانشگاه‌ در عرصه‌ صنعت‌ را فراهم‌ آورد. حلقه‌ رابط‌ بايد بتواند پروژه‌ها و طرحهاي‌ تحقيقاتي‌ و مطالعاتي‌ را با بازوي‌ دانشگاه‌ و تقاضاي‌ صنعت‌ به‌اجرا درآورد و اينكه‌ حلقه‌ واسط‌ بايد شرايط‌ حضور صنعتگران‌ و خصوصاً‌ مديران‌ و خبرگان‌ صنعتي‌ در محيط‌ دانشگاه‌ را امكان‌پذير سازد.
‌ ‌اگر استدلال‌ ضرورت‌ حلقه‌ و يا حلقه‌هاي‌ واسط‌ صنعت‌ و دانشگاه‌ را بپذيريم، بايد به‌ اين‌ مهم‌ بپردازيم‌ كه‌ ماهيت‌ وجودي‌ اين‌ حلقه‌ و يا حلقه‌ها چه‌ مي‌تواند باشد. كدام‌ نهاد، مركز، انجمن‌ مي‌تواند و بايد اين‌ نقش‌ را ايفا كند و اگر فلسفه‌ وجودي‌ و يا اصل‌ وجود اين‌ مراكز و تشكلها پذيرفته‌ شده‌ و يا تحقق‌ پيدا كند، نحوه‌ و شرايط‌ عمل‌ آنها به‌ چه‌ ترتيب‌ ممكن‌ مي‌شود. ‌ ‌مراكز و موسسات‌ حرفه‌اي‌ و خصوصاً‌ موسسه‌هاي، پژوهشي، مشاوره‌اي‌ در مسير انجام‌ فعاليتهاي‌ طبيعي‌ و جاري‌ خود ايفاگر نقش‌ رابط‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ نيز هستند; ليكن‌ در اينجا پرداختن‌ به‌ آنها مراد و منظور نيست. آنچه‌ بيشتر در اين‌ گفتار موردتوجه‌ قرار دارد، نقش‌ بخشها و تشكلهاي‌ حرفه‌اي، تخصصي‌ به‌عنوان‌ قوي‌ترين‌ مراكز و نهادهاي‌ واسط‌ ميان‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ است; انجمنهايي‌ كه‌ شايد فلسفه‌ وجودي‌ آنها به‌طور صحيح‌ و دقيق‌ تبيين‌ نگرديده‌ و نقش‌ آنها درحد ظرفيتشان‌ به‌رسميت‌ شناخته‌ نشده‌ است. درواقع‌ انجمنها و تشكلهاي‌ تخصصي‌ وجود دارند و روزبه‌روز بر تعدادشان‌ نيز افزوده‌ مي‌شود! ولي‌ اين‌ سوال‌ باقي‌ است‌ كه‌ آنها چقدر توانسته‌اند به‌عنوان‌ رابط‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ عمل‌ كنند‚
‌ ‌وقتي‌ صحبت‌ از حلقه‌ رابط‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ مي‌شود، بايد عمق‌ قضيه‌ شناخته‌ شود و معلوم‌ گردد كه‌ از اين‌ حلقه‌ كارآمدي‌ بسيار زيادي‌ موردانتظار است. اگر انجمن‌هاي‌ حرفه‌اي‌ و تخصصي‌ كه‌ - عمده‌ وظايف‌ آنها درجهت‌ اتصال‌ دانشگاه‌ و صنعت‌ است‌ - بخواهند در اين‌ مسير عمل‌ كنند بايد تمام‌ ابعاد و زمينه‌هاي‌ مرتبط‌ با اين‌ هدف‌ را موردتوجه‌ قرار دهند. آنها بايد بتوانند به‌ سياستگذاران‌ در تدوين‌ استراتژي، طراحي‌ ساختار و تنظيم‌ برنامه‌هاي‌ كلان‌ صنعتي‌ و آموزشي‌ كشور مشورت‌ دهند. بايد در شناخت‌ و انتقال‌ ضرورتها و نيازهاي‌ دانشگاه‌ و خصوصاً‌ صنعت‌ به‌ مراكز قانونگذاري‌ مساعدت‌ كنند. بايد زمينه‌ ظهور و انتقال‌ ديدگاه‌ خبرگان، اهل‌ فكر و مديران‌ صنعت‌ را در عرصه‌ جامعه‌ فراهم‌ سازند. و نهايت‌ اينكه‌ آنها بايد رابطه‌اي‌ گسترده‌ و سيستمي‌ با دانشگاه‌ و موضوعهاي‌ مطروحه‌ در آن‌ و نيز دانشجويان‌ و فارغ‌التحصيلان‌ داشته‌ باشند و در كاربردي‌ كردن‌ و عملي‌ ساختن‌ دستاوردهاي‌ علمي‌ به‌گونه‌اي‌ كوشش‌ كنند كه‌ در صنعت‌ موردبهره‌برداري‌ مناسب‌ قرار گيرد. ‌ ‌انجمنها بايد حرفه‌اي‌ عمل‌ كنند و موردحمايت‌ نيز قرار گيرند. بديهي‌ است‌ اگر انجمنهاي‌ حرفه‌اي‌ و تخصصي‌ عملكردي‌ موثر داشته‌ باشند و مسئوليتهاي‌ روشني‌ را در كشور بپذيرند، قطعاً‌ موردتوجه‌ صنعتگران‌ و متخصصان‌ و مديران‌ قرار مي‌گيرند و بدين‌ترتيب‌ زمينه‌ مشاركت‌ فعال‌ فراهم‌ مي‌گردد. ازسوي‌ ديگر براي‌ به‌وجود آوردن‌ چنين‌ شرايطي، پشتيباني‌ همه‌جانبه‌ از آنها، اهميت‌ مي‌يابد چرا كه‌ بدون‌ پشتوانه‌هاي‌ فرهنگي، مالي، قانوني‌ انتظار نقشهاي‌ برشمرده‌ شده‌ دور از واقع‌بيني‌ خواهدبود. دستگاههاي‌ مختلفي‌ مرتبط‌ با انجمنهاي‌ حرفه‌اي‌ وتخصصي‌ بايد با امعان‌نظر نسبت‌ به‌ موضوع‌ و درجهت‌ پشتيباني‌ هم‌سويه‌ همت‌ گمارند و با پذيرش‌ جايگاه‌ و اهميت‌ اين‌ تشكلها، زمينه‌ شكوفايي‌ آنها را امكان‌پذير سازند. بر مديران‌ ومتخصصان‌ نيز دين‌ است‌ كه‌ هم‌ در كانونها و انجمنها گردآيند و هم‌ نسبت‌ به‌ مشاركت‌ فعال‌ و مساعدت‌ همه‌جانبه‌ از آنها كوشش‌ كنند .منبع:مجله تدبير سازمان مديريت صنعتيانتخاب مقاله:سهراب رحيمي