PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقالات مربوط به عصر یخبندان 3



Borna66
08-20-2009, 02:43 PM
گلن تان چو Galen Tan Chu از کمپانی بلو اسکای درباره دایناسورها و فضای سه بعدی فیلم "عصر یخی 3:ظهور دایناسور ها" میگوید .

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
برای این فیلم صحنه های زیادی ساخته شد ،از جمله دنیای گمشده ای که شخصیت های فیلم در آن با دایناسورها روبرو خواهند شد.
بلو اسکای با عصر یخی 3 به کجا خواهد رفت ؟
ساخت این فیلم یکی از چالشهای کمپانی بلو اسکای و کارلوس سالدانهابه عنوان کارگردان کار بشمار می رفت. کمپانی بلو اسکای به تازگی برای افزایش بهره وری و راندمان کاری و همچنین توسعه منابعش، از نیویورک به ایالت کانکتیکات نقل مکان کرده است .در دفتر جدید یک طبقه به طور کامل به گروه انیمیشن اختصاص یافته است .
از امکانات و تسهیلات جدیدی که در عصر یخی 3 به کار برده شده میتوان به افزودن وجه استروسکوپیک (فضای سه بعدی ) به کار اشاره کرد .دایناسورها هم از کاراکترهایی هستند که به این سری جدید اضافه شده اند .به علاوه برای طنز آمیزتر کردن وجهه اسکرات ( کاراکتر راسو مانند که در سری های پیش هم حضور داشت ) به نقش او جنبه ای رمانتیک بخشیده شده و او را در موقعیت های عشقی میبینیم. بعلاوه ، مانی (به صدا پیشگی ری رومانو )، دیگو (دنیس لیری)سید(جان لگوئیزامو) نیز خود را برای پذیرش نقش والدین مسئول و پرستار آماده می کنند.
گلن تان چو ، انیماتور ناظری که در همه فیلمهای بلند کمپانی بلو اسکای فعالیت داشته میگوید:این کار راحت و به نوعی باعث آرامش خاطر بود چرا که شما می دانستید کاراکترها چگونه راه میروند و چه حرکت هایی دارند اما یافتن مقوله های جدید جهت حرکت و جان بخشی به این کاراکترها برای این که نمایش آنها بر پرده بتواند هنوز سرگرم کننده و جالب باشد هم یکی از چالشهایی بود که هنگام کار با آن مواجه بودیم .
کار کردن به شیوه سه بعدی شبیه چه بود ، آیا این روش میتواند طوفانی در انیمیشن ایجاد کند؟
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
اولین اقدام اساسی جهت شیوه سه بعدی این بود که بلو اسکای می بایستی هر آنچه که به خلق احساس عمیق مرتبط می بود را آموزش می دید.
به پیشنهاد چو :"با استروسکوپی سه بعدی بخاطر داشتن حساسیت عمقی دید در محور z ، بدرستی می توان دریافت که در آن شرایط آیا شیئ جلو افراد است یا پشت آنها.در این شیوه از کلک های روش دو بعدی نمی توان استفاده کرد .به خاطر می آورم که مجبور بودم فقط سر معدود صحنه هایی خیلی به دپارتمانم سخت نگیرم .مثلا در صحنه مربوط به دست که باید طوری کار میشد که میخواهد یک بلوط را از بالای درخت بقاپد ، آن صحنه جزء استثنائاتی بود که انیماتورها فقط روبروی دوربین آنرا انجام داده بودند بنابر این آن شی ء در فضای سه بعدی استریو کاملا اشتباه بنظر می آمد. دقیقا مثل آن بود که بلوط در فاصله 10 فوتی پشت دست قرار داشت .در حالیکه خود من میدانم در سری های قبلی ما بعضی صحنه ها را داشتیم که این اصول در آنها رعایت نشده بود .ما برای حفظ مفهوم در فضای واقعی به روابط و نسبت های بیشتری احتیاج داشتیم .
به همین ترتیب ، شما با داشتن محور دید و فضای حقیقی قادر خواهید بود که بگویید آیا این کاراکتر ها واقعا واقعا به یکدیگر نگاه می کنند یا خیر.
اغلب اوقات انیماتورها با ایجاد خطا در دید،ما را فریب می دهند تا در فضای دوربین بهتر دیده شوند.در فضای استریو سه بعدی ما باید در مورد این خطاهای دید هوشیارانه تر عمل کنیم .مثلا در صحنه هایی که بازوان کشیده را میخواهید نشان دهید باید هنگام نمایش کاملا مراقب باشید تا تناسب فاصله با دوربین مناسب باشند.همچنین تا جاییکه امکان دارد سعی کنید تا کاراکترهارا در فریم و چارچوب دوربین قرار دهید، زیرا اگر در فضای سه بعدی کاراکتری با بر آمدگیهای رو به جلو داشته باشید و در بخش بالایی دوربین ، محورهای دید وجود نداشته باشند، این امر به تنهایی باعث ایجاد خطا در عمق دید خواهد شد.
بنابر این با نگه داشتن کاراکترها در چارجوب دوربین میتوان از تاثیر فضای سه بعدی بهره بیشتری برد و این همان چیزیست که ما در فیلم عصر یخی 3 نسبت به آن عملکرد زیرکانه ای داشتیم .
به هر حال، دستیاران این فیلم با کارکردن در فضای استریویی قادر به خلق تجربیات تکان دهنده بیشتری بودند.
در یکی از سکانسهای فیلم تعدادی از کاراکترها بر پشت یک دایناسور بالدار سوار شده اند و بر فضای دنیای گمشده در حال پرواز هستند از نظر سه بعدی این صحنه برای ما بسیار حساس بود برای اینکه می خواستیم از دور شدن و نزدیک شدن صحنه ها به دوربین و بالعکس مطمئن شویم .در واقع بازی با فضای Z به ما کمک کرد تا بیشترین خروجی را در سطح متوسط داشته باشیم و قطعا همین امر به رویکرد ما در فرآیند این پروژه جهت دهی کرد .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
در روش سه بعدی باید توجه بیشتری به جزییات داشته باشیم. انیماتورهای موظفند تنظیمات مربوط به عصب های صورت و خزها را انجام دهند.
کار بر روی کاراکتر دایناسورها، برای نخستین بارچالشی جدی را برای انیماتورهای بلو اسکای به بار آورد.ریگرهاigger)) ی ما علی الخصوص در مورد دایناسورها باید به شیوه جدیدی برای اسکین گذاری می اندیشیدند.ما به آنها ظاهری فربه و گوشتالو دادیم و عضلات را طوری به حرکت در آوردیم که انگار استخوانی در زیر آنها وجود ندارد.به طور کامل نمی توان گفت که این فی نفسه یک سیستم عضلانی بود اما افکت های عضلانی کاملا شبیه سازی شده بودند.مشخصا در مورد یک کاراکتر جدید به نام بوک(به صداپیشگی سیمون پگ )
به عقیده من کاراکتر جدیدمان بنام بوک(به صداپیشگی سیمون پگ )یک سری ویژگیها و خصوصیات واقعا خوب و شست و رفته و بی نظیری داشت که خود من تا قبل از این در انیمیت کاراکتر های قبلیمان آن ها را ندیده بودم .البته از لحاظ کاری آنچه در موردش اعمال شد بسیار نزدیک به کارهایی بود که در هورتون انجام داده بودیم .
از آنجاییکه بوک کاراکتری بلند قد ، راسو مانند و انعطاف پذیر بود ، ما نیز تصمیم گرفتیم که چنین ویژگیهایی را در طراحی این کاراکتر اعمال نماییم و در حد توانمان نیز از آن ها استفاده کردیم.
مثلا در یک صحنه می بینیم که بوک برای خشک کردن خود ، مثل یک حوله خیس به دور خود حلقه می زند و خود را می چلاند که این امر در بخش ریگ کردن ، یکی از موارد ویژه و خاص شمرده می شود .زمانیکه بحث به تنظیم نمودن کاراکتر دیگو رسید، سعی کردیم تا جزییاتی را اضافه کنیم که به اعتقاد چو ، در سری های قبلی فیلم عصر یخی وجود نداشت.برای مثال :به کاراکتر دیگو، تعدادی تکان دهنده گونه افزودیم تا آن بخش از صورت را بیشتر در گیر کنیم تا جذاب تر به نظر برسد و گروه مو گذاری هم برای آراستگی و جلوه نمایی این کاراکتر ، یک سری ضمایم اضافی به آن افزودند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
برای پیچیده تر کردن تلاشهای مداوم اسکرات موقع جمع آوری دانه های بلوط در این کاراکتر جاذبه ای عشقی نسبت به اسکراته ایجاد کردیم.
در صحنه هایی که اسکرات را با عشقش میبینیم مشخصا میخواستیم کاراکتر دختر نسخه باهوش تر و براق تر همان اسکرات باشد ، انیماتورهاسعی میکردند او را همیشه یک پله عقب تر از اسکرات نگه دارند. ما قصد داشتیم از لحاظ حرکتی این کاراکتر(اسکراته) را با حرکات زیبا و برازنده ایجاد کنیم و از لحاظ قرار دادن مو سعی کردیم در این کاراکتر از موهای براق استفاده نماییم تا بدین وسیله آراستگی وی را بیشتر به نمایش گذاشته باشیم.
چو به عنوان سرپرست انیماتورها به نوبه خود توانست تاثیر بسیار خوبی بر کیفیت کار بگذارد .او توضیح میدهد که یکی از چالشهایی که بدلیل برنامه زمان بندی برایمان ایجاد شد این بود که ما باید حدود 35 انیماتور موقت را استخدام میکردیم (کل افرادی که روی این پروژه کار میکردند 75 نفر بود)،به آنها آموزش می دادیم و در حد مطلوبمان از آنها کار اجرایی می خواستیم.آموزش این انیماتورهای تازه وارد – چه کارمندان پاره وقت دیگر کمپانیها و چه آنهایی که به تازگی فارغ التحصیل شده بودند- بخشی از مسئولیت من بشمار می رفت .من باید طوری آنها را هماهنگ میکردم که کار از نظر کیفیت ثبات و پایداری خود را حفظ میکرد به طوری که پس از تماشای کار تفاوت سطوح مختلف قابل مشاهده نباشد .
منبع :AWN

Borna66
08-20-2009, 02:45 PM
درباره فيلم «عصر يخي: ظهور دايناسورها»
بازگشت دايناسورها

«عصر يخي: ظهور دايناسورها» كه سومين قسمت از مجموعه فيلم موفق انيميشن و كامپيوتري «عصر يخي» است، روزهاي گذشته با يك فروش بالا صدرنشين جدول بين‌المللي گيشه نمايش شد. اين درام ماجراجويانه و كمدي كه لحني خانوادگي دارد، در 70 كشور جهان توانست بيشترين تعداد تماشاچي را جذب خود كند. سومين قسمت فيلم را كارلوس ساندالا كارگرداني كرده كه هنر كارگرداني وي در دو قسمت قبلي اين مجموعه فيلم بخوبي ديده شده است. مايك تورميه به عنوان همكار كارگردان در ساخت فيلم با او همكاري داشته است. قصه فيلم تماشاگران را همراه خود به دوران تاريخ اوليه و كهن مي‌برد، زماني كه هنوز خيلي با دنياي متمدن امروزي فاصله دارد. دنيس ليري، كوئين لطيفه، جان لگوئيزامو، جين لينچ، بيل هدر و كلي كيتن به جاي كاراكترهاي اصلي قصه فيلم صحبت كرده‌اند.


http://pnu-club.com/imported/2009/08/1244.jpg

قصه
خيلي خيلي خيلي سال دور و زماني كه كره زمين تازه داشت نفس‌هاي اول خود را مي‌كشيد، تاريخ زمين با عصر يخي روبه‌رو مي‌شود. قسمت اول فيلم «عصر يخي» به معرفي كاراكترهاي اصلي قصه (كه همه حيوان هستند)‌ مي‌پردازد و قسمت دوم آن ــ كه دو سال قبل اكران عمومي شد ــ قصه كوچ اجباري اين شخصيت‌ها از محل دائمي زندگي‌شان را به تصوير مي‌كشد. اين كوچ اجباري به دليل ذوب شدن يخ‌هاي محل زندگي اين موجودات بود كه باعث مي‌شد تا مكان زندگي آنها به زير آب برود و آنها ديگر نتوانند در آنجا به زندگي ادامه دهند. قصه قسمت سوم فيلم، كمي بعد از پايان اتفاقات دومين قسمت آن شروع مي شود. در شرايط جديد، زندگي ماني و دوستانش دستخوش تغيير و تحول اساسي مي‌شود. ماني اين ماموت عظيم‌الجثه دوست داشتني كه شخصيت اصلي قصه است، مي‌خواهد براي خودش و دوستانش يك زندگي خوب و سالم و بي‌خطر فراهم كند. او پس از آشنايي با الي (در جريان سفر به يك منطقه امن)‌ با او ازدواج مي‌كند. آنها حالا در انتظار تولد اولين فرزند خود هستند. در عين حال، دوستان ماني و الي تمام تلاش خود را به كار مي‌گيرند تا به آنها در وضعيت جديد كمك كنند. ماني بشدت نگران و هيجان‌زده است و مي‌خواهد تمام برنامه‌ها را طوري ترتيب دهد كه فرزندش سالم به دنيا بيايد. دوستان كوچك و بزرگ او اين وضعيت را درك مي‌كنند و او را دلداري مي‌دهند. ديه‌گو اين ببر دوست‌داشتني با آن دندان‌هاي تيز، هنوز دوست صميمي ماني است. اما او در اين وسط نمي‌داند چكار بايد بكند. اين در حالي است كه وي از اين كه حالت يك گربه خانگي را پيدا كرده خسته شده و مي‌خواهد اعتراضش را به گونه‌اي بيان كند. همين مساله باعث مي‌شود تا وي به حالت قهر، ماني و بقيه دوستانش را ترك كند. از طرف ديگر سيد سومين كاراكتر مهم قصه كه تحت تاثير ماني و حرف‌هاي اوست، مي‌خواهد به زندگي‌اش سر و سامان بدهد و براي خودش تشكيل خانواده دهد. او يك روز در حين گشتزني‌هاي خود دو تا تخم بسيار بزرگ پيدا مي‌كند. او اين تخم‌ها را ــ كه متعلق به دو دايناسور است ــ برداشته و به محل زندگي خود مي‌برد. اما سيد نمي‌داند كه با اين كار، چه دردسر بزرگي براي خودش و بقيه حيوانات درست مي‌كند.
نقد
از آنجا كه «عصر يخي» يك مجموعه فيلم دنباله‌دار است، به صورت طبيعي بهتر است كه تماشاگران آن كل قصه‌هاي آنها را به صورت مداوم و پشت‌سر هم پيگيري كنند. اما سازندگان فيلم قصه قسمت سوم را طوري مطرح كرده و به پيش مي‌برند كه اگر تماشاگري از همين قسمت تماشاي آن را شروع كند چيز زيادي را از دست نداده و مي‌تواند با قصه و ماجراها همراه شود. قصه فيلم به صورت مستقل پيش مي‌رود و كاراكترهاي آن ماجراجويي‌هاي خاص و مستقل خودشان را دارند. تمام كاراكترهاي دو قسمت قبلي در اين قسمت هم حضور و نقش پررنگي دارند. با اين حال، سازندگان فيلم در كنار يك‌سري كاراكتر منفي دايناسوري، يك شخصيت جديد يعني خز يك چشم را هم به ماجراها اضافه كرده‌اند. نوع حضور او براي اولين‌بار روي پرده، خيلي جذاب و تماشايي است. حرف اصلي قصه فيلم براي تماشاگران نوجوان و كودك آن اين است كه دوستان بايد با يكديگر همكاري كنند تا بتوان بر مشكلات غلبه كرد. در عين حال، قصه فيلم اين نكته را نيز براي بچه‌ها مطرح مي‌كند كه به چيزهايي كه نمي‌شناسند دست نزنند و مراقب نوع كنجكاوي‌هاي خود باشند. «عصر يخي 3» يك فرق اساسي با دو قسمت قبلي خود دارد و آن هم سه‌بعدي بودن آن است. بعد از موفقيت نسخه‌هاي سه‌بعدي انيميشن‌هاي «بالا» و «هيولاها عليه بـيـگـانـه‌هـاي فـضـايـي»، حـالا نـوبـت ايـن انـيـمـيـشن دوست‌داشتني صنعت سينماست كه از تكنيك جديد و جذب‌كننده سه‌بعدي بهره بگيرد. فضاهاي سرسبز و كهن قصه فيلم روي پرده سه‌بعدي سينما، زيباتر به نظر مي‌رسند. لطيفه‌هايي كه در طول قصه فيلم از سوي كاراكترها گفته مي‌شود، هنوز جذاب است. سازندگان فيلم در امر خلق كاراكترهاي دوست‌داشتني و مقبول، هنوز موفق هستند و تماشاچي از ديدن شخصيت‌هايي كه قبل از اين دو بار به روي پرده بزرگ سينما ديده، خسته نمي‌شود. حفظ اين تازگي، يكي از مهم‌ترين نقاط قوت قسمت سوم فيلم هستند. بازيگراني كه صداي خود را به كاراكترهاي كارتوني قصه قرض داده‌اند، كاملا با روحيه و حال و هواي اين موجودات حيواني همراه هستند و خيلي خوب به جاي آنها حرف مي‌زنند. برخي از منتقدان سينمايي «عصر يخي 3» را ضعيف‌تر از دو قسمت قبلي آن (و همچنين انيميشن‌هاي مطرح يك سال اخير سينما)‌ ارزيابي كرده‌اند. با اين وجود، پيش‌بيني مي‌‌شود كه اين فيلم، يكي از رقباي اصلي دريافت اسكار بهترين انيميشن سال در رشته بهترين انيميشن اسكار سال 2010 باشد. تهيه‌كنندگان فيلم از حالا در فكر توليد قسمت چهارم آن هستند كه قرار است سال 2013 به روي پرده سينماها برود.


كيكاووس زياری (جام جم)

Borna66
08-20-2009, 02:45 PM
مروری بر عصر یخبندان 3 ظهور دایناسورها
عصر یخی 3 تحت عنوان "ظهور دایناسورها" برای کودکان و دوستداران این فیلم ، نسبت به 2 بخش اول این مجموعه اکشن تر و دارای کاراکترهای دوست داشتنی تری می باشد.

البته از دید والدین همین کودکان ماجرای عصر یخی 3 با وجود چهره ها و مکانهای جدیدش، هنوز شبیه به همان دو نسخه قبلی ست چون کاراکترهای محوری آن آمیزه ای از همان تم های اولیه اند.
http://pnu-club.com/imported/2009/08/1245.jpg
اصلی ترین چیزی که این فیلم را از نسخه های قبلی اش متمایز نموده مربوط به محیط و صحنه پردازی آن است ، علی الخصوص قسمتهایی که دنیای منقرض شده و گمشده دایناسورها را به تصویر کشیده است .
کاراکتر های اصلی مانند دو سری قبل، مانی ماموته (به صدا پیشگی ری رمانو )، همسرش الی (به صداپیشگی کوئین لطیفه)، دیگو در نقش پلنگ تیز دندان (به صدا پیشگی دنیس لیری ) و سید در نقش تنبل (به صدا پیشگی جان لگوئیزامو)میباشند. بوسومها ی خواهر برادر به نامهای کراش و ادی (به صدا پیشگی سین ویلیام اسکات و جاش پک)نیز در طول این فیلم حضور دارند.
در حالیکه مانی و الی منتظر بدنیا آمدن فرزند اولشان هستند و دیگو با تلنگوری از خواب غفلت بیدار شده و به دنبال اصل خود میگردد و احساس میکند که درنده خویی اش را گم کرده ، سید که وجود خود را در میان اعضای خانواده مانی بی فایده حس می کند،تصمیم می گیرد تا 3 تخمی را که در غار بطور اتفاقی به آنها برخورد کرده را تحت تکفل خود در بیاورد برای همین سعی دارد آنها را به زور بکشاند و به زیر زمین ببرد از طرفی مادر اصلی بچه ها که یک دایناسور عظیم الجثه است میخواهد آنها را پس بگیرد.بنابراین مانی، الی ،پوسیوها و بالاخره دیگو برای نجات سید به یکدیگر ملحق می شوند. این خانواده بزرگ و عجیب ، عمه زاده جدید و با مزه شان را بهمراه راسویی یک چشم پیدا می کنند . عمه زاده گوزنی بسیار دوست داشتنی ست که صداپیشگی این کاراکتر بر عهده سیمون پگ است و راسو ، کاراکتریست که در این داستان یک چشمش را در پیکار با دایناسوری وحشی از دست داده است و برای پیدا کردن او و گرفتن انتقام خود از این حیوان نزد "اهاب "می رود.
اسکرت کوچولو همان سنجابی که در قسمتهای قبلی شاهد تلاش او برای به دست آوردن دانه بلوط بودیم بنا به خواسته فیلمسازان این مجموعه بصورت یک در میان یا در حال جنگ و یا در حال خواستگاری و عشق بازی با سنجاب خانمی است که او هم در تلاش برای به دست آوردن بلوط می باشد.
عصر یخی 3 نبضی تند تر از نسخه های اول این فیلم دارد و هیجانی تر از آنهاست. آنچه که درباره تصاویر ارائه شده توسط کارلوس سالدانها میتوان گفت در حقیقت گرفتن تصاویر بسیار بسیار مناسب برای بخشهای جدید فیلمهای انیمیشن کامپیوتری است. این تصاویر نسبت به عصر یخی های قبلی بهتر تکسچر شده و مفصل تر و پر تحرک تر است یکی از دلایلش هم تکنولوژی های به کار رفته در کامپیوترهای امروزی ست که در تولید انیمیشن از آنها استفاده میشود.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

نوشتن نمایشنامه این فیلم را به 4 نویسنده میتوان نسبت داد که از آن جمله میتوان مایکل برگ و پیتر آکرمن را نام برد که نویسندگان سری های قبلی عصر یخی هم بوده اند و در نوشتن کنایات ضمنی و خنده دار جوان پسندانه مهارت بالایی دارند.
برخلاف داستانهای کنایه آمیز انیمیشنی پیکسار مثل آپ و وال ای ، داستان این فیلم با تاثیر از دنیای حیوانات داستانی خنده دار و پر هیاهو ست که میتواند مورد توجه خاص وعام ، پیر و جوان قرار گیرد.
منبع : toon zone