PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : علم اقتصا د



donya88
08-15-2009, 05:44 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fworldbook.ir%2F)
تعريف اقتصا د

تعريف اقتصا د مانند خود علم اقتصاد داراي تحولات بسيار بو د ه است و هنوز هم نمي توان به اين تحولا ت پا يا ن داد.
برخي از علما ي اقتصا د علم اقتصا د را علم مطا لعه و تحقيق در علل رفا ه مادي بشرو بعضي ديگر انرا علم تخصيص منا بع كمياب براي احتيا جا ت فراوان انسان و پا ره اي انرا علم تا مين نياز منديهاي مادي و بهبود وضع زندگي افراد يك اجتما ع تعريف كرده اند .
بيهي است كه علم اقتصاد جز مطا لعه و نشان دادن روشها يي كه بهتر بتواند سعا د ت و رفاه مادي افراد را تا مين نما يد موضوع ديگري نخوا هد داشت .

پيدايش علم اقتصاد

در سال 1615 يكي از علماي فرانسوي موسوم به انتوان دومونكرتين كتابي تحت عنوان " كتاب مفصل اقتصاد سيا سي " تاليف كرد .
اين عنوان پس از او مورد انتقاد ديگران قرار گرفت زيرا مي گفتند كه در قديم كلمه اقتصاد يعني خانه داري – اداره ي اموال و.... بكار مي رفته و حتي يكي از كتا بهاي گزنفون داراي عنوان economic يعني اقتصاد مي باشد. مونكرتين خواسته است با افزودن كلمه ي سياسي مفهوم انرا به اداره ي اموال شهر توسعه دهد .
بهر حال عنا وين زيادي از اين قبيل از طرف ساير علماي اقتصاد پيشنهاد گرديد . معهذا از قرن هيجدهم به بعد در تمام زبانهاي مختلف براي اقتصاد محفوظ ما نده است .

اصولا علم اقتصاد علم بررسي زندگي انسان هاست . پس مي توان گفت ازمايشگاه علم اقتصاد اجتما ع است . اگر ماعلم اقتصاد را علم تخصيص منا بع كمياب براي احتياجات فراوان بشر تعريف كنيم بايد بررسي خود رااززماني شروع كنيم كه انسان توانست از منابع كمياب طبيعت در اجتماع ابتدايي خود استفاده نمايد و احتياجات فراوان خود را اندكي مرتفع سازد .

اولين اجتماعات بشر بدست زنان يا بهتر بگوييم مادران اداره مي شد. قبيله هاي مادر شاهي بدينگونه بود كه كليه افراد قبيله كار مي كردند ميوه ي درختان را جمع مي نمودند با وسايل اوليه حيوانات را شكار مي كردند ولي انچه بدست امده بود به مادر خانواده مي سپردند تا او به تساوي بين افراد تقسيم نمايد . در چنين اجتماعي انكه بيشتر احتياج داشت بيشتر متمتع مي گشت و انكه بيشتر قدرت داشت بيشتر مي كوشيد. بنا براين اصل اقتصادي حاكم بر اين دوران عبارت بود از هر كس به اندازه ي استعدادش و به هر كس به اندازه ي احتياجش .

پس از چندي اين اجتماعات دراثر ترقي ابزار كار و شكار و برتري تدريجي مردان تغيير شكل يافت واداره ي امور به دست مردان افتاد وقبايل پدر شاهي جانشين قبايل قبلي گشت . از همين زمان است كه بتدرج جنگ بين قبايل اغازمي گردد وبتدريج امكان استفاده از اسراي جنگي در امر توليد پديد مي ايد. اسرايي كه كار مي كنند ولي به اندازه ي كار خود جيره دريافت نمي دارند . پس از زماني مردان شجاع قبيله يا سرداران برتعدادي اسراي خود و در نتيجه برمال و مكنت خويش مي افزايند و اولين تفاوتهاي طبقاتي را ميان انسانها پديد مي اورند . در اينجاست كه روابط اقتصادي افراد تغيير مي يابد ودوران بردگي اغازمي گردد.
در اين دوران اصل اقتصادي گذشته از ميان خانواده ها رخت بر بسته هزاران برده كار مي كنند تاوسيله ي رفاه و عيش و عشرت صاحبان خودرافراهم سازند . اين روابط نيز در اثر پيشرفت وسايل كار وابزار جديد ودر نتيجه بيداري و شورش شديد بردگان درهم مي ريزد و دوران فئو داليسم باروابط اقتصادي نويني جايگزين ان مي گردد.
در اين دوران بردگان به سرف يا رعيت كه روي زمين وبازمين خريد و فروش مي شوند تبديل مي گردند وصاحبان برده جاي خود را به مالكين بزرگ و فئودالهايي مي دهند كه هريك براي خود بساط سلطنت فرعوني دارند .
در اين زمان باز ابزار كار پيشرفت مي نمايد و با پيشرفت خود سطح توليد را بالا مي برد . بشر بيشتر به منابع كمياب دسترسي مي يابد وبراي رفع احتياجات فراوان خود طالب تغيير اجتماع مي شود . در چنين روزها يي است كه اولين نطفه هاي صنا يع دستي بوجود مي ايدو همراه خود شهرها را ايجاد مي كند .
روابط اقتصادي شهرها با دهات و معاوضه ي محصولات صنعتي با كشاورزي روزبروز به قدرت شهرها مي افزايد واولين بورزوارها باسرمايه هاي ناچيز در شهرها بوجود مي ايند و بتدريج نضج مي گيرند تا بدانجا كه قدرت انها در توليد و بالنتيجه در تمام شئون اجتماعي بر فئو دالها فزوني مي يابد و براي تهيه كارگر بيشتر وازادي و فروش اجناس خوددردهات با فئوداليسم به ستيز برمي خيزند وبراي رهانيدن سرفها وجدا نمودن رعيت اززمين سينه چاك مي زنند وباشعارهايي از قبيل ازادي برابري ومساوات انقلاب بزرگي چون انقلاب كبير فرانسه بوجود مي اورند وروابط جديدي از اقتصاد بين انسانها بنام سرمايه داري يادر اصطلا ح اجتماعي برزواري را پايه مي نهند .ابزار كار باز پيشرفت مي نمايد وماشين جاي ابزار دستي رامي گيرد سطح توليد بالا مي رود و كشورها با حدود وثغور مشخص بازارها رامحدود مي نمايند. كشورهاي پيشرفته براي فروش اضافه توليد خود به كشورهاي عقب افتاده مي تازند ومستعمرات وسيعي براي خود دست و پا مي كنند . برسر بدست اوردن بازار و به علت محدود بودن ان جنگهاي بزرگ در مي گيرد و افكار منحط برتري نزادي و غيره براي روپوشي اين تلاشها به بازار عرضه مي شود .
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fworldbook.ir%2F)
ولي بازارها محدود است و سرعت پيشرفت صنايع وتكنيك بسيار زياد ودر نتيجه توليد اضافه بدون تقاضا بازارها رادچار بحران مي سازد و سرمايه هاي كوچك بوسيله ي رقابت با سرمايه هاي بزرگ نابود مي گردد و كاپيتاليسم يا " انحصار سرمايه ها " بوجود مي ايد . كارتل هاي عظيم صنا يع و تراست هاي بزرگ توليد بازار رادر دست مي گيرند و با انحصار قيمتها در خريدوفروش سرمايه خود را عظيم تر كرده فقر بيشتر كارگران ومردم عادي را باعث مي گردند . اعتصابات و جنبشهاي كارگري زائيده ي اين روابط است .

براي جلوگيري ازاين ناراحتيها كه در اثر پيشرفت ابزار كار و توليد بدون نقشه و هدف سرمايه داري ايجاد گشت نوعي سوسياليسم تجويز شد كه در انگلستان تا اندازه اي اجرا شد و ان ملي نمودن كارخانجا ت و صنايع و بست گرفتن امر توليد توسط دولت . واگر چه براي جلوگيري از سوسياليسم حاد بود ولي مي توان انرا نوعي از سوسياليسم دانست .

در بعضي از كشورهاي جهان بجاي سرمايه داري سيستم سوسياليستي برقرار نمودند كه كليه ابزار توليد از سرمايه داران گرفته شد و به دولت واگذار گرديد و هر كس به اندازهي استعدادش كار كرد و به همان اندازه ي كارش از تمتعات مادي جامعه بهره گرفت و بين طريق مقدار زيادي از ناراحتيهاي بحرانهاي اقتصادي سرمايه داري برطرف گرديد .

اگر چه اين كشورها مدعي هستند كه بالا رفتن سطح توليد و پيشرفت كامل در استفاده از منابع كمياب طبيعت بدانجا خواهند رسيد كه اصل دوران ابتداي زندگي بشر را بوجود اورند و اصل هركس به اندازه ي استعدادش و به هركس به اندازه ي احتياجش را برقرار سازند ولي اين امر مربوط به اينده است .
پايان .