PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگی نامه اهالی موسیقی



pnugirl
08-13-2009, 02:01 AM
با اهالی موسیقی آشنا شویم

pnugirl
08-13-2009, 02:01 AM
استاد بنان در ارديبهشت ماه سال 1290 خورشيدي در تهران خيابان زرگنده (قلهك) در خانواده اي متدين و صاحب جاه ، به دنيا آمد . پدرش كريم خان بنان الدوله نوري و مادرش دختر شاهزاده محمد تقي ميرزا ركني ( ركن الدوله ) برادر ناصر الدين شاه يا پسر محمد شاه قاجار بود . از شش سالگي بنا به درخواست و توصيه استاد ني داود به خوانندگي و نوازندگي ارگ و پيانو پرداخت و در اين راه از راهنمايي هاي مادرش كه پيانو را بسيار خوب مي نواخت بهره ها گرفت ، اولين استاد او پدرش بود و دومين استاد ، مرحوم ميرزا طاهر ضياء ذاكرين رثايي و سومين استادش مرحوم ناصر سيف بوده اند .
بنان در سال 1321 خوانندگي در راديو را آغاز كرد ، در آن زمان ، شادروان روح اله خالقي مسئوليت موسيقي راد يو را بر عهده داشت . روزي كه بنان با عبدالعلي وزيري جهت امتحان به راديو مي رود در دفتر روح اله خالقي ، ابوالحسن صبا هم نشسته بوده ، از بنان مي خواهند كه براي ايشان قطعه اي بخواند و او «در آمد سه گاه» را آغاز مي كند و صبا هم با ويولون او را همراهي مي كند. هنوز «در آمد» تمام نشده بود كه خالقي به صبا مي گويد : «شما نواختن ويولون را قطع كنيد» و به بنان اشاره مي كند «گوشه حصار» را بخواند و بنان بدون اندك مكثي ، با چنان مهارت و استادي «در آمد حصار» را مي خواند و به « سه گاه» فرود مي آيد كه روح اله خالقي بي اختيار برخاسته و او را در آغوش گرفته و مي بوسد و آينده وي را در هنر آواز درخشان پيش بيني مي كند .
صداي بنان ، بسيار لطيف و شيرين ، زيبا و خوش آهنگ است ، كوتاه مي خواند ولي در همين كوتاهي ، ذوق و هنر بسيار نهفته است ، غلت ها و تحريرهاي او چون رشته مرواريد غلطاني ، به هم پيوسته و مانند آب روان است . انسان از صداي او مسحور مي شود ، لذتي بي پايان مي برد كه فوق آن متصور نيست . قابل تصور نيست كه خواننده اي به ذوق و لطف و استعداد بنان در قديم بوده باشد . و به اين زودي ها هم پيدا نمي شود . بنان در موسيقي ما از گوهر گرانبها هم گرانبها تر است .
از سال 1321 صداي غلام حسين بنان ، همراه با همكاري عده اي از هنرمندان ديگر از راديو تهران به گوش مردم ايران رسيد و ديري نگذشت كه نام بنان زبانزد همه شد و شيفتگان فراواني در سراسر كشور پيدا كرد . خالقي او را در اركستر انجمن موسيقي شركت داد و با اركستر شماره يك نيز همكاري را شروع كرد و از بدو شروع برنامه هميشه جاويد «گلهاي جاويدان» بنا به دعوت استاد ارجمند داود پيرنيا همكاري داشت . بنان در طول فعاليت هنري خود ، حدود 450 آهنگ را اجرا كرد و آنچه كه امتياز مسلم صداي او را پديد مي آورد ، زير و بم ها و تحريرات صداي او است كه مخصوص به خودش مي باشد . بنان نه تنها در آواز قديمي و كلاسيك ايران استاد بود ، بلكه در نغمات جديد و مدرن ايران نيز تسلط كامل داشت . تصنيف زيبا و روح پرور «الهه ناز» او بهترين معرف اين ادعا مي باشد .
غلامحسين بنان به سال 1315 خورشيدي به سمت بايگان در اداره كل كشاورزي استخدام شد و بعد از چندي به شركت ايران بار كه مركز آن در اهواز بود منتقل گشت . پس از چند سال به معاونت آن اداره منصوب گرديد . در سال 1321 به تهران آمد و بنا به پيشنهاد مرحوم فرخ كه وزير خواربار بود ، به سمت منشي مخصوص وزير به كار پرداخت . بهد از تغيير كابينه ، به اداره كل غله و نان منتقل شد و چندي كفالت اداره دفتر و كارگزيني و مدتي هم مسئوليت تحويل كوپن نان تهران را برعهده داشت . در سال 1332 به پيشنهاد شادروان خالقي به اداره كل هنرهاي زيباي كشور منتقل شد و به استاد آواز هنرستان موسيقي ملي به كار مشغول گرديد و در سال 1334 رئيس شوراي موسيقي راديو شد .غلامحسين بنان از ابتدا در برنامه هاي گلهاي جاويدان و گلهاي رنگارنگ و برگ سبز شركت داشته كه ره آورد اين همكاري ها از اين قرار مي باشد :
گلهاي جاويدان بدون شماره در «شور»، گلهاي جاويدان بدون شماره در «سه گاه»، گلهاي جاويدان بدون شماره در «همايون» با سنتور رضا ورزنده ، گلهاي جاويدان شماره 92 در «بيات ترك و ابو عطا» ، گلهاي جاويدان شماره 93 در «شور»با ويولون استاد مهدي خالدي ، گلهاي جاويدان شماره 98 در «ابو عطا» با تار لطف ا... مجد ، گلهاي جاويدان شماره 118 در «ماهور» با ويولون استاد علي تجويدي و سنتور رضا ورزنده ، گلهاي جاويدان 118مكرر در «ابو عطا» با ويولون استاد مهدي خالدي ، گلهاي جاويدان 124 در «بيات ترك» ، گلهاي جاويدان شماره 128 در«شوشتري»، گلهاي جاويدان شماره 129 ، گلهاي جاويدان 130 ، گلهاي جاويدان 131 در «سه گاه»، گلهاي جاويدان شماره 132 در «دشتي» ، گلهاي جاويدان شماره 136 ، گلهاي جاويدان شماره 137 در «چهار گاه» با پيانو استاد مرتضي محجوبي و استاد علي تجويدي ، گلهاي جاويدان شماره 138 ، گلهاي جاويدان شماره 139 در «سه گاه» با استاد جليل شهناز ، گلهاي جاويدان شماره 143 در «شور» ، گلهاي جاويدان شماره 145 در «شور» با سنتور رضا ورزنده ، گلهاي رنگارنگ شماره 103 در «دشتي» ، گلهاي رنگارنگ شماره 109 در «سه گاه» ، گلهاي رنگارنگ شماره 126 در «دشتي»، گلهاي رنگارنگ شماره 134 در «افشاري»، گلهاي رنگارنگ شماره 136 در «سه گاه» ، گلهاي رنگارنگ شماره 140 الف در «افشاري» ، گلهاي رنگارنگ شماره 140 ب در «افشاري»، گلهاي رنگارنگ شماره ب مكرر ، گلهاي رنگارنگ شماره 149 در «دشتي» گلهاي رنگارنگ شماره 171 در «شور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 172 در «شور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 174 در «سه گاه» ، گلهاي رنگارنگ شماره 176 در «دشتي» ، گلهاي رنگارنگ شماره 190 در «سه گاه» ، گلهاي رنگارنگ شماره 201 در «ابو عطا» ، گلهاي رنگارنگ شماره 205 در «افشاري» ، گلهاي رنگارنگ شماره 210 در «بو سيلك» ، گلهاي رنگارنگ 210 ب مكرر در «بوسيلك»، گلهاي رنگارنگ 211 در «سه گاه» ، گلهاي رنگارنگ شماره 228 در «افشاري» ، گلهاي رنگارنگ شماره 330 در «دشتي»، گلهاي رنگارنگ شماره 232 در «دشتي» ، گلهاي رنگارنگ شماره 234 در «دشتي و ماهور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 237 در «ماهور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 242 در «شور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 245 در «همايون» ، گلهاي رنگارنگ شماره 249 در «شور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 250 در «دشتي» ، گلهاي رنگارنگ بختياري ( محلي ) ، شماره 251 ، گلهاي رنگارنگ شماره 252 در «همايون» ، گلهاي رنگارنگ شماره 254 در «اصفهان» ، گلهاي رنگارنگ شماره 256 در «شور» ، گلهاي رنگارنگ شماره 257 در «ماهور» گلهاي رنگارنگ شماره 265 در «اصفهان» ، برگ سبز شماره 27 در «سه گاه» ، برگ سبز شماره 31در «افشاري» ، برگ سبز شماره ‌ 46 در «سه گاه» ، برگ سبز شماره 63 در «اصفهان» ، برگ سبز شماره 83 در «سه گاه» ، برگ سبز شماره 107 در «اصفهان» ، برگ سبز شماره 145 در «همايون» و برنامه هاي متعدد و گوناگون ديگري كه از اين خواننده بزرگ و هنرمند به يادگار مانده است .
برنامه هاي متعدد و گوناگون ديگري كه از اين خواننده بزرگ و هنرمند به يادگار مانده است .
غلامحسين بنان مدت ها بود كه به ناراحتي جهاز هاضمه مبتلا شده بود از طرف ديگر حنجره اش نيز آمادگي بيان نياز هاي درونيش را نداشت و به همين دليل اندك اندك از خواندن اجتناب ورزيد و از صحنه هنر كناره كشيد و ديگر حدود بيست سال آخر عمر را تقريبا فعاليت چشم گيري نداشت و روز به روز ناراحتي جهاز هاضمه او را بيشتر رنجور مي كرد و متاسفانه كوشش هاي پزشكان و خاصه مراقبت ها و از خود گذشتگي هاي پري بنان همسر وفادار و مهربانش هم موثر نيفتاد و سرانجام در ساعت 7 بعد از ظهر پنجشنبه هشتم اسفند ماه 1364 خورشيدي در بيمارستان ايرانمهر قلهك جهان را بدرود گفت . روحش شاد و يادش گرامي

pnugirl
08-13-2009, 02:03 AM
گروه متالیکا در سال 1981کار خود را در کالیفرنیا آغاز نمود . پس از آشنا شدن دو تن از اعضای اصلی این گروه یعنی لارس اولریچ ( متولد 26 دسامبر1963 در کپنهاک دانمارک ) و جیمزآلن هتفیلد (متولد 3 آگوست 1963 در لوس آنجلس آمریکا) آنها برای انتخاب اعضای مناسب برای گروهشان و هماهنگی بیشتر دست به ساختن چند قطعه نمایشی زدند. اولین کار آزمایشی این گروه کشتار آهنین درژانویه 1982 با نوازندگی درامز لارس اولریچ گیتار بیس و خوانندگی جیمز هتفیلد و تکنوازی گیتار لیود گراند به بازار عرضه شد . ولی در دومین قطعه آزمایشی آنان به نام روشنایی را فرار دهید تغییراتی در گروه صورت گرفت و به جای لیود گراند نوازنده ی به نام دیو ماستین نوازندگی گیتار را بر عهده گرفت و شخصی به نام ران مک گاونی نوازندگی گیتار را بر عهده گرفت که با آمدن او جیمز به نوازندگی گیتار و خوانندگی مشغول شد . پس از آن آنان برای اولین بار برای اجرای این قطعات به سانفرانسیسکو سفر کردند که تمامی اجراهای آنان در کلوپهای زیر زمینی سانفرانسیسکو صورت گرفت
پس از این اجراها بود که گروه تصمیم گرفت تغییراتی در خود بوجود آورد و نقاط ضعف خود را تقویت کند . از این رو شخص جدیدی بنام جف وانر به جای مک گاونی وارد گروه شد ولی این عضو جدید هم نتوانست رضایت لارس و جیمز را جلب کند و پس از مدتی از گروه کنار گذاشته شد . سر انجام در اواخر سال 1982 شخصی بنام کلیفورد برتون (متولد 15 فوریه 1962 در کالیفرنیا ) که پیش از آن در گروه تروما فعالیت می کرد به گروه پیوست و با آمدن او گروه پیکره اصلی خود را پیدا کرد و آنان در ماه مه 1983 اولین آلبومشان بنام همه آنان را بکشید را به بازار عرضه کردند . پس از به بازار آمدن اولین آلبوم مشکلاتی در گروه بوجود آمد که نتیجه آن اخراج دیو ماستین از گروه بود که دیو ماستین بلافاصله پس از اخراج از گروه دست به ایجاد گروه رقیبی به نام مگادث زد. پس از اخراج دیو ماستین شخصی به نام کرک همت (متولد 18 نوامبر 1982 در سانفرانسیسکو ) که سابقا در گروه اکسودس فعالیت داشت وارد گروه شد که یکی از بهترین شاگردان جو ساتریانی استاد بنام و پر آوازه ی گیتار بود . همت در اولین اجرایش در 16 آوریل 1983 به خوبی درخشید و به سرعت خود را با سایر اعضای گروه هماهنگ نمود . گروه در 12 آگوست 1983 اولین اجرای زنده شان را در شیکاگو اجرا نمودند که بیشتر جنبه ی تبلیغاتی داشت . سپس آنها برای اجرای دومین آلبومشان بنام سوار بر آذرخش راهی دانمارک شدند
ولی پیش از آن راهی انگلستان شدند تا به همراه گروه دیگری بنام تویستد سیستر دست به یک اجرای زنده بزنند . آنجا بود که آنان با شخصی بنام پیتر منش که پیش از آن گروه دف لپارد را به شهرت رسانده بود آشنا شدند و برای اجرای دومین اثرشان با وی قرار داد همکاری بستند . در اواسط سال 1984 دومین آلبوم گروه به بازار عرضه شد که در مدتی کمتر از چند هفته چیزی در حدود 100000 نسخه از این آلبوم به فروش رفت که رکورد خوبی برای این گروه تازه کار محسوب می شد. این موفقیت باعث شد که کار این گروه مورد توجه کمپانی های تهیه و تکثیر آلبوم های موسیقی قرار گیرد که در میان این شرکت ها موسسه موسیقی الکترا موفق به بستن قرار داد با گروه گردید . گروه پس از آن برای اجرای زنده راهی اروپا شد که از مهمترین اجراهای آنان می توان به فستیوال مانستر آف راک در انگلستان و متال همر در آلمان اشاره کرد . آنان همچنین در آگوست 1985 موفق به دریافت جایزه گلد به خاطر بهترین گروه در آمریکا شدند . پس از این موفقیتها گروه تصمیم به تهیه سومین آلبومشان بنام ارباب عروسکهای خیمه شب بازی گرفتند و به کپنهاک دانمارک برگشتند . آنان این آلبوم را در اوایل 1986 به بازار عرضه کردند که با موفقیت فراوانی مواجه شد. آنان سپس در 15 جولای همان سال به همراه فیل کالینس و اریک کلپتون تصمیم به اجرای کنسرتی گرفتند که در این میان بر اثر حادثه ای مچ دست جیمز هتفیلد شکست و کار گروه برای مدتی کوتاه متوقف شد گروه به فعالیت خود ادامه می داد تا اینکه حادثه ای وحشتناک باعث توقف فعالیت گروه شد
در 26 دسامبر 1986 هنگامی که گروه قرار بود در کشور سوید به همراه گروه آنتراکس به اجرای برنامه بپردازند اتوبوس حامل اعضای گروه از جاده خارج شد که بر اثر این تصادف فردای آن روز یعنی 27 سپتامبر کلیف برتون بر اثر شدت جراحات وارد شده در گذشت
گروه به مدت دو ماه دست از کار کشید تا اینکه جوانی بنام جیسون نیوستد که پیش از آن در گروه فلاتسام اند جتسام فعالیت داشت به جای برتون وارد گروه شد . کار جدیدی که آنان پس از آمدن عضو جدید شان به بازار عرضه کردند ...و عدالت برای همه نام داشت که دستگاه قضایی و عدالت جامعه آمریکا را زیر سوال برده بود . آنان با طرحی که بر روی این آلبوم نهادند نشان دادند که حرف اول را پول در این جامعه می زند و همانگونه که در این طرح مشاهده می شود الهه عدالت با چشمان بسته و ترازویی با کفه های پر از پول مشغول اجرای عدالت است . متالیکا پس از اجرای در حدود 120 کنسرت ناگهان در اواخر سال 1989 در سکوت غیر منتظره ای فرو رفت . این سکوت تا اواسط سال 1991 ادامه داشت تا اینکه در 12 آگوست آن سال گروه با بیرون دادن آلبوم دیگری بنام سیاه دوباره قدم به عرصه موسیقی گذاشت . این آلبوم شکوه و زیبایی یک کار گروهی را در موسیقی نشان می دهد و قوی ترین آلبوم این گروه محسوب می شود . تمام ترانه های این گروه از آهنگ تند ورود مرد شنی تا ترانه های سنگین هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد و نا بخشوده همه و همه پر از تکنیک و متفاوت با یکدیگرند
آنان برای تهیه این آلبوم در حدود 11 ماه در استودیو مشغول کار بودند و نتیجه این کار شبانه روزی آلبومی شد که چیزی در حدود 5 سال جزو پر فروشترین آلبوم های موسیقی جهان محسوب می شد و در حدود 10000000کپی رسمی از این اثر در سر تا سر جهان به فروش رسید. آنان از آگوست 1991 تا ژوییه 1993 اقدام به بر پایی 4000 کنسرت در سراسر جهان نمودند و اولین اجرای آلبوم جدیدشان برای هزاران تماشاچی مشتاق به صورت رایگان انجام دادند . یکی از بهترین اجراها کنسرت بزرگی به مناسبت در گذشت فردی مرکوری خواننده مشهور گروه کویین بود که به همراه گروههای دیگری چون گانزنروزز و دیگر اعضای گروه کویین اجرا شد که بلیطهای این کنسرت به نفع بیماران مبتلا به ایدز فروخته شد
پس از آن گروه از فعالیت خود کاست وبه استراحت پرداخت . در این زمان شایع شد که گروه قصد دارد به کار خود پایان دهد و قرار است اعضای گروه به کار خود پایان دهند تا اینکه در سال 1996 گروه با ارایه آلبوم جدیدشان به نام بار گیری به شایعات پایان دادند که از لحاظ سبک و محتوای اشعار کاری متفاوت محسوب می شد . آنان در سال 1997 کار دیگری بنام بارگیری دو باره را نیز به بازار ارایه کردند که به گفته اعضای گروه مکمل کار قبلی آنها محسوب می شود. در اوایل سال 1998 گروه متالیکا کار دیگری بنام روزهای همکاری در گاراژ را به بازار عرضه نمود . اشعار این آلبوم که 27 ترانه می باشد متعلق به گروههای دیگر است که توسط گروه متالیکا باز خوانی و اجرا شده است
درست یک سال بعد یعنی در سال 1999 گروه آلبوم جدید و کاملا متفاوتی را به نام سمفونی و متالیکا را به بازار عرضه نمود . آنان در این آلبوم بیشتر کارهای قدیمی شان را باز نویسی کردند و برای اجرای این آلبوم از یک ارکستر سمفونیک کامل استفاده نمودند . آنان در این آلبوم 2 کار جدید به بازار عرضه نمودند که انسان منفی و شبدر بدون برگ نام داشتند . از دیگر کارهای گروه میتوان به تک آهنگ زیبای نا پدید می شوم نام برد. پس از ارایه این ترانه گروه فعالیتهای خود را متوقف نمود و کار قابل توجهی را عرضه ننمود که از دلایل آن میتوان فقدان نوازنده بیس و ترک الکل جیمز را نام برد. گروه پس از ترک جیسون با همکاری رابرت تریژیلو بیسیست سابق آزی آزبورن در سال 2003 آلبوم خشم مقدس را راهی بازار نمود که در 5 سال گذشته در ایالات متحده از نظر فروش بی سابقه بوده است . از نظر بسیاری افراد این آلبوم را به هیچ وجه نمی توان با سایر آلبومهایشان مقایسه كرد ولی نیوستد كه مدتی هم بعد از متالیكا با آزی كار كرد عنوان نمود كه جیمز یا همان گروه متالیكا در هر كارش ایده و ابتكار جدیدی دارد

pnugirl
08-13-2009, 02:03 AM
جلال ذوالفنون سال ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. در کودکی با خانواده به تهران آمد، تار پدر و ویلن برادرش او را با موسیقی آشنا کرد و از ده سالگی به نوازندگی سه تار پرداخت.

برای ادامه موسیقی به هنرستان موسیقی ملی رفت، در آنجا سه تار چندان مورد استفاده نبود و او اجباراً تار را برگزید. با سازهای دیگر چون ویلن نیز آشنا شد و آن را نزد برادرش محمود ذوالفنون آموخت و در این حال سه تار را همچنان می نواخت. در هنرستان از رهنمودهای مرحوم موسی خان معروفی در زمینه تکنیک سه تار برخوردار شد و به این ترتیب هشت سال آموزش وی در هنرستان به فراگیری سه تار، تار و ویلن گذشت.
همزمان با تاسیس رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبا به آنجا راه یافت و با شخصیت های ارجمند موسیقی ایران نظیر مرحوم نورعلی برومند و داریوش صفوت آشنا شد. از این رو شناخت تازه ای از موسیقی اصیل و امکانات وسیع سه تار کسب کرد.
از سال ۱۳۴۶فعالیت خود را روی سه تار متمرکز کرد ، در ادامه راه از روش‌های اساتیدی چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین راهنمائی‌های ارزنده مرحوم استاد احمد عبادی بهرهٔ فراوان یافت. پس از پایان دانشکده در همانجا و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی به تدریس سه تار پرداخت. در این سال‌ها از راهنمایی استدان یوسف فروتن و سعید هرمزی که از نوازندگان قدیمی سه تار بودند بر خوردار گردید.
پس از اتمام دانشکده در همان جا و نیز مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی به تدریس سه تار پرداخت. حضور در این مرکز باعث شد از محضر اساتیدی چون سعید هرمزی و یوسف فروتن بهره گیرد. او تا به حال در کنسرت ها و برنامه های متعدد هنری داخل و خارج کشور شرکت داشته و آثار هنری بسیاری از خود به جای گذاشته است.
در سال های اخیر او بیشتر به تدریس و تحقیق در زمینه نوازندگی سه تار پرداخته است. در این رهگذر به شیوه‌ها و روش‌های تازه‌ای پرداخته که حاصل آن تألیف کتاب‌هایی در زمینهٔ آموزش و تکنیک سه تار و همچنین ضبط برنامه‌های متعددی به صورت کاست مخصوصا آثار ماندگاری چون گل صد برگ و آتشی در نیستان با صدای شهرام ناظری و همچنین آثاری برای تکنوازی از جمله آلبوم‌های پرند، پیوند، پرواز، دل آوا، دانه‌های مروارید، رقص مضراب و غیره است.

pnugirl
08-13-2009, 02:04 AM
جان مایکل آزبورن (به انگلیسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84% DB%8C%D8%B3%DB%8C): ‎John Michael Osbourne ‏) که بیشتر با نام آزی آزبورنانگلیسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3) بلک سبث (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%DA%A9_%D8%B3%D8%A8%D8%AB) است. شناخته می‌شود از اسطوره‌های موسیقی راک و خوانندهٔ گروه
آزبورن طی زندگی حرفه‌ای‌اش همواره با شایعه‌های تحقیرآمیز به عنوان روان‌پریش و شیطان‌پرست مورد استهزا قرار گرفته است.[/URL]با وجود تمام کینه‌ورزی‌های مرتبط با شهرت عجیب آزبورن، هیچ‌کس نمی‌تواند تاثیر او بر موسیقی هوی متال را انکار کند.
از آزی آزبورن در جایگاه خوانندهٔ بلک سبث با عنوان پدرخواندهٔ هوی متال یاد می‌شود.
آزی در سال [URL="http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B9%DB%B3_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29"]۱۹۹۳ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B2%DB%8C_%D8%A2%D8%B2%D8%A8%D9%88%D8%B1% D9%86#cite_note-0) و برای آهنگ «من نمی‌خواهم دنیا را تغییر بدهم» برندهٔ جایزهٔ گرمی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D9%85%DB%8C) «بهترین اجرای متال» شد.
در سال ۲۰۰۱ با آغاز به پخش شوی واقع‌گرایانهٔ تلویزیونی آزبورن‌ها (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A2%D8%B2%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9% 86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7&action=edit&redlink=1)، آزی و خانواده‌اش یک بار دیگر مورد توجه عموم قرار گرفتند. این برنامه از زندگی روزمرهٔ آزی به همراه همسرش شرون (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B4%D8%B1%D9%88%D9%86_%D8%A2%D8 %B2%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86&action=edit&redlink=1) و دو فرزندش‌شان کلی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D9%84%DB%8C_%D8%A2%D8%B2%D8 %A8%D9%88%D8%B1%D9%86&action=edit&redlink=1) و جک (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%DA%A9_%D8%A2%D8%B2%D8%A8%D9 %88%D8%B1%D9%86&action=edit&redlink=1) و توسط ام‌تی‌وی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D B%8C) تهیه شده بود. آزبورن‌ها که در سال ۲۰۰۲ موفق به دریافت جایزهٔ امی بهترین شوی واقع‌گرای تلویزیونی شد.تصویری واقعی و بدون سانسور از روابط و مسائل خصوصی خانوادهٔ آزبورن را نمایش داد. در چند بخش از آن به مسئلهٔ اعتیاد جک-تنها پسر خانواده-به الکل و مخدر و جر و بحث آزی با او بر سر این موضوع پرداخته شد.مالیبو (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A8%D9% 88&action=edit&redlink=1) فرستاده شد. در نهایت جک در سال ۲۰۰۳ به یک مرکز ترک اعتیاد مخصوص نوجوانان در
در ۱۸ مه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B8_%D9%85%D9%87) سال ۲۰۰۷ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B0%DB%B0%DB%B7_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) اعلام شد که به‌زودی پیاده‌روی ستارگان بیرمنگام (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2% 80%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D A%AF%D8%A7%D9%86_%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%85%D9%86%DA %AF%D8%A7%D9%85&action=edit&redlink=1)-شبیه پیاده‌روی شهرت هالیوود- افتتاح خواهد شد. بالاخره در ۶ جولای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B6_%D8%AC%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C)، طی مراسمی آزی آزبورن به‌عنوان اولین عضو پیاده‌روی ستارگان بیرمنگام معرفی شد و به افتخار او نشان ستارهٔ برنزی در محل نصب شد.
آزی در سال ۲۰۰۸ طی مصاحبه‌ای که با یواس‌ای تودی داشت اعلام کرد که پس از انتشار ۲ آلبوم دیگر برای همیشه از دنیای موسیقی کناره‌گیری خواهد کرد.

pnugirl
08-13-2009, 02:07 AM
متن یک آهنگ از آزی آزبورن به نام من فقط تو رو می خوام (http://mysunway.persianblog.ir/post/43/)


هیچ در غیر قابل گشایشی وجود ندارد
هیچ جنگ غیر قابل فتحی وجود ندارد
هیچ خطای قابل اصلاح نشدنی وجود ندارد
یا (هیچ) آهنگ غیرقابل خواندنی (وجود ندارد)
هیچ سختی شکست ناپذیری وجود ندارد
هیچ خدای قابل باوری وجود ندارد
هیچ اسم غیر قابل نام بردنی وجود ندارد
آیا این را دوباره خواهم گفت. بله
هیچ رویای غیر ممکنی وجود ندارد
هیچ نمود غیرقابل مشاهده ای وجود ندارد
هر شب وقتی روز به پایان می رسد
من زیاد نمی پرسم
من فقط تو را می خواهم
من فقط تو را می خواهم
هیچ جنایت غیرجنایی وجود ندارد
هیچ شعر غیر قابل قافیه ای وجود ندارد
هیچ دوقلوی یکسانی وجود ندارد
ویا (هیچ) گناه بخشودنی (وجود ندارد)
هیچ بیماری درمان ناپذیری وجود ندارد
هیچ هیجان کشنده ای وجود ندارد
یک چیز و تو (نیز) می دانی که درست است
من زیاد نمی پرسم
من فقط تو را می خواهم
من فقط تو را می خواهم
من فقط تو را می خواهم
من فقط تو را می خواهم
من دلزده و خسته از دلزده و خسته بودن هستم
من سرمست و بسیار عصبی به تخت می رفتم
بله – بله.بله.بله
فکر می کنم که برای خودم آبی دروغی خواهم خرید
گمان می کنم که می بایست با دختر لنین ازدواج می کردم
بله – بله.بله.بله
هیچ هدف دست نیافتنی وجود ندارد
هیچ روح نجات نیافتنی وجود ندارد
هیچ شاه و ملکه حلال زاده ای (وجود ندارد)
منظور مرا می فهمی؟ بله
هیچ حقیقت غیر قابل بحثی وجود ندارد
و هیچ سرچشمه جوانی وجود ندارد
هر شب وقتی رو به پایان می رسد
من زیاد نمی پرسم
من فقط تو را می خواهم (6 بار)
بله.بله.بله
من فقط تو را می خواهم
بله.بله.بله
من فقط تو را می خواهم
بله.بله.بله