sunyboy
02-26-2009, 11:36 AM
پيامك اشتباه يك دختر، جواني را به كشتن داد
اشتباه يك دختر جوان در ارسال پيامك باعث شد پسر مورد علاقه اش به دست برادرش به قتل برسد.
به گزارش خبرنگار ما ساعت 22 روز 19 آذرماه كارآگاهان جنايي شيراز رهسپار خيابان كوزه گري شدند تا به تحقيق درباره يك نزاع خونين بپردازند. آنها كه مي دانستند مجروح اين دعوا، پس از انتقال به بيمارستان به خاطر شدت خونريزي و جراحات ايجادشده در ناحيه شكم جان باخته است، با حضور در محل درگيري به جست وجو پرداختند تا شايد نشانه هايي از قاتل بيابند اما هيچ ردپايي وجود نداشت و افرادي كه شاهد نزاع مرگبار بودند به جز توصيف چهره متهم و اطلاعاتي ناقص چيزي براي بازگو كردن نداشتند. بعد از آنكه پيكر قرباني 19 ساله به پزشكي قانوني انتقال يافت، كارآگاهان به سرنخ مهمي دست يافتند. آنان متوجه شدند روز حادثه يكي از دوستان مقتول، مجيد را همراهي مي كرده است به همين دليل پسر جوان تحت بازجويي قرار گرفت و هويت قاتل را فاش كرد. او گفت؛ «مجيد با برادر دختر مورد علاقه اش قرار ملاقات داشت. آن روز در خيابان كوزه گري با يكديگر ملاقات كردند و در همان دقايق اوليه اين ديدار، مجيد من را براي خريدن پيتزا به مغازه يي كه همان حوالي بود، فرستاد. من صحنه قتل را نديدم اما مطمئن هستم آن پسر به نام منصور، دوستم را كشته است.»
فراري بودن منصور از زمان وقوع قتل ادعاي دوست مجيد را تاييد مي كرد. به همين سبب پليس جست وجوي وسيعي را براي يافتن او آغاز كرد و بالاخره بعد از چند روز تحقيقات متهم 19 ساله به دام افتاد. او در بازجويي ها قتل را پذيرفت و انگيزه اش را دوستي پنهان مجيد و خواهرش عنوان كرد.
«وقتي فهميدم مجيد و خواهرم دوست هستند خيلي عصباني شدم و نتوانستم خودم را كنترل كنم. به همين خاطر هم دست به آدمكشي زدم.» متهم به قتل با بيان اين جمله، ماجرا را شرح داد و گفت؛ «همه چيز از يك پيامك شروع شد. يك روز خواهرم به اشتباه براي من پيامكي فرستاد كه بايد به دست مجيد مي رسيد. بعد از خواندن پيام متوجه دوستي آن دو شدم. البته آن زمان مجيد را نمي شناختم و خيلي تلاش كردم تا فهميدم آن پسر كيست. بعد از اينكه با جست وجوي فراوان شماره موبايل مجيد را به دست آوردم با او تماس گرفتم و گفتم بايد حضوري در مورد دوستي او و خواهرم صحبت كنيم. به اين ترتيب قرار ملاقات گذاشتيم. در محل قرار مجيد دوستش را به بهانه يي به آن حوالي فرستاد و بعد از آن مشاجره آغاز شد و در يك لحظه چاقويم را درآوردم و ضربه يي به او زدم و فرار كردم.»
بنابر اين گزارش بعد از اعترافات متهم به قتل، وي راهي بازداشتگاه شد تا تحقيقات از او ادامه يابد.
اشتباه يك دختر جوان در ارسال پيامك باعث شد پسر مورد علاقه اش به دست برادرش به قتل برسد.
به گزارش خبرنگار ما ساعت 22 روز 19 آذرماه كارآگاهان جنايي شيراز رهسپار خيابان كوزه گري شدند تا به تحقيق درباره يك نزاع خونين بپردازند. آنها كه مي دانستند مجروح اين دعوا، پس از انتقال به بيمارستان به خاطر شدت خونريزي و جراحات ايجادشده در ناحيه شكم جان باخته است، با حضور در محل درگيري به جست وجو پرداختند تا شايد نشانه هايي از قاتل بيابند اما هيچ ردپايي وجود نداشت و افرادي كه شاهد نزاع مرگبار بودند به جز توصيف چهره متهم و اطلاعاتي ناقص چيزي براي بازگو كردن نداشتند. بعد از آنكه پيكر قرباني 19 ساله به پزشكي قانوني انتقال يافت، كارآگاهان به سرنخ مهمي دست يافتند. آنان متوجه شدند روز حادثه يكي از دوستان مقتول، مجيد را همراهي مي كرده است به همين دليل پسر جوان تحت بازجويي قرار گرفت و هويت قاتل را فاش كرد. او گفت؛ «مجيد با برادر دختر مورد علاقه اش قرار ملاقات داشت. آن روز در خيابان كوزه گري با يكديگر ملاقات كردند و در همان دقايق اوليه اين ديدار، مجيد من را براي خريدن پيتزا به مغازه يي كه همان حوالي بود، فرستاد. من صحنه قتل را نديدم اما مطمئن هستم آن پسر به نام منصور، دوستم را كشته است.»
فراري بودن منصور از زمان وقوع قتل ادعاي دوست مجيد را تاييد مي كرد. به همين سبب پليس جست وجوي وسيعي را براي يافتن او آغاز كرد و بالاخره بعد از چند روز تحقيقات متهم 19 ساله به دام افتاد. او در بازجويي ها قتل را پذيرفت و انگيزه اش را دوستي پنهان مجيد و خواهرش عنوان كرد.
«وقتي فهميدم مجيد و خواهرم دوست هستند خيلي عصباني شدم و نتوانستم خودم را كنترل كنم. به همين خاطر هم دست به آدمكشي زدم.» متهم به قتل با بيان اين جمله، ماجرا را شرح داد و گفت؛ «همه چيز از يك پيامك شروع شد. يك روز خواهرم به اشتباه براي من پيامكي فرستاد كه بايد به دست مجيد مي رسيد. بعد از خواندن پيام متوجه دوستي آن دو شدم. البته آن زمان مجيد را نمي شناختم و خيلي تلاش كردم تا فهميدم آن پسر كيست. بعد از اينكه با جست وجوي فراوان شماره موبايل مجيد را به دست آوردم با او تماس گرفتم و گفتم بايد حضوري در مورد دوستي او و خواهرم صحبت كنيم. به اين ترتيب قرار ملاقات گذاشتيم. در محل قرار مجيد دوستش را به بهانه يي به آن حوالي فرستاد و بعد از آن مشاجره آغاز شد و در يك لحظه چاقويم را درآوردم و ضربه يي به او زدم و فرار كردم.»
بنابر اين گزارش بعد از اعترافات متهم به قتل، وي راهي بازداشتگاه شد تا تحقيقات از او ادامه يابد.