PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاریخچه گرافیک



Borna66
08-01-2009, 10:44 PM
گرافیک به دو دسته سنتی و نوین تقسيم ميشود و بین این دو چاپ وجود دارد، و منظور از چاپ انواع و اقسام چاپ است. گرافيك (قدیم) یا همان سنتي شامل خطاطي، نقاشي دو بعدي، كنده كاري مي باشد كه بيشترين شکل آن در آرايش كتابهاست كه محصول كار نقاش، خوشنويس، تذهيب كار و جلدساز می باشد.

و اما گرافيك (نوين) یا مدرن علاوه بر كتاب آرايي در قسمت تبليغات تجارتي، اعلانات ديواري و مطبوعاتي و نشان ها (لوگوها) وغيره مي باشد و حتي در سينما و تلويزيون هم كاربرد دارد. مثل عنوان بندي فلم و تصاوير متحرك طراحي شده. هنر گرافيك نوين با مسائل ارتباط محيطي نيز تداخل دارد، پس اين هنر علاوه بر خط ورنگ، به عناصر بصري ديگري چون حجم و نور كمك ميگيرد.

هنر گرافيك يكباره ساخته نشده. اين هنر دنباله رو بقيه هنرها مثل خط، نقاشي و… به اينجا رسيده است، پس براي ارزیابی كردن آن مجبوريم از ابتدای تاريخ مرحله به مرحله جلو بياييم تا به اصل برسيم. هنر ابتدائي، هنري است كه توسط انسانهايي ايجاد شده كه هنوز با تمدن آشنا نشده اند.

هنر ماقبل تاريخ: قديمي ترين تصوير سازي كشف شده در غارهاي جنوب فرانسه و شمال اسپانيا مي باشد (30 هزار سال پيش) كه شامل گاو،گوزن، اسب و … است.

هنر بدوي: شامل هنر سرخپوستان، اسكيموها وبرخي سياهپوستان ميباشد. پيكر انسان در هنر آفريقايي تجريدي (آبستره) ميباشد، آثار آنان در زئير و بوربا (ق 10 تا12 م) بدست آمده است و حكاكي روي سنگ براي سرخپوستان اهميت زیادی داشته است، ولي با ورود اروپاييان به امريكا اين هنر تحت تاثير قرار گرفت و حالا هنر آنان را به دو دوره پيش از تاريخ و تاريخي تقسيم ميكنند.

از آثار دوره قبل از تاريخ ميتوان به نقاشي شني و از دوره تاريخي ميتوان صورتكها را نام برد با بوجود آمدن تمدن در هفت هزار سال قبل از ميلاد در خاورميانه (بين النهرين) هنر تغييركرد، تمدنهاي بين النهرين سومر، اكد، بابل و آشوريها بودند.

از سومريها مجسمه هاي (تل اسمر) و (واركا) باقي مانده كه داراي چشمهاي بزرگ هستند و هنر مند همه حالتها را كه ممكن است باعث مبهم شدن پيكرها شود از كار خود دور ميكند. اكديان هم هنري مثل سومريها داشتند، ولي در زمان حکومت بابليها پادشاهي به نام حمورابي با نوشتن قوانينی بر لوحي كه در نقش برجسته پشت آن از خداي خورشيد الهام گرفته يكي از مشهورترين پادشاهان بين النهرين شد.

اما صومر ها معتقد به كار بودند، اعتقاد داشتند که كار با انسان متولد ميشود ولي بعد از مرگ جسم به زندگي ادامه ميدهد و در كارهايشان دو گياه بومي «پاپيروس و لوتوس» زياد ديده ميشود، كه نشانه مصر عليا و مصر سفلي است.

هنر هند كه حوالي شمال رود سند در هزاره سوم قبل از ميلاد تشكيل شد در موهنجودارو تعدادي مهر سنگي به دست آمده كه با هنر بين النهرين پيوند دارد شيوا يكي از خدايان قديم هند بوده كه در اين آثار ديده ميشود (هميشه هنر در طي دوره هايي تحت تاثير مذهب بوده است) و بعد در هند دو آيين بودايي و برهمن بوجود آمد كه اولين نشانه سلطه بودا سر ستوني به شكل چهار شير و چرخ است.

بعد از اين به هنر يونان باستان مي رسيم چهارچوب هنري آنان طبيعت پردازي بوده است و تحت تاثير هنر مصر و بين النهرين بودند. براي اولين بار در ظروف آنها بود كه پيكر انسان مورد مطالعه قرار گرفت و چيزي كه در كارشان مشهود است، اين است كه آنها معتقد بودند كه قدرت ذهن انسان، او را از حيوانات برتر ميكند.

آغاز هنر سرزمين روم مردم ايتاليا ضمن آنكه در نخستين دوران حيات خويش از انوار تابان خورشيد يونان روشنايي ميگرفتند، خود نيز خصوصيات محكم و ريشه داري داشتند . هنر اتروسك (اتروپايي) و هنر رومي را مانند هر هنر ديگر بايد همچون آميزهاي از تاثيرات بر خاسته از منابع بيروني و عناصري از خود اين سرزمين در نظر گرفت هنر رومي وارث بلافصل تمام فرهنگهاي پيشين حوضه مديترانه، از جهات بسيار تركيبي از هنرهاي روزگار باستان بود و اساساً با كل هنر يونان تفاوت داشت. به همين دليل در دوره بعد هنر روم نمادي از هنر روزگاران باستان به شمار ميرفت از لحاظ تكامل سياسي با تاريخ يونان در سده پنجم پيش از ميلاد كه با آغاز عصر پريكلس انجاميد در ايتاليا قرينه اي پيدا نكرد زيرا در اينجا كشاكشهاي پايان پذير و تلخ ميان قبايل ايتاليك از يك طرف و قبايل ايتاليك و اتروسكها از طرف ديگر، فرهنگ اين سرزمين را از رشد باز داشت.

بلاخره روم بعد از سده چهارم انقلابي پديد آورد كه تا ابد در يادها خواهد ماند و امروزه نيز ملتهاي جهان آن را احساس مي كنند. از دجله و فرات گرفته تا مرزهاي اسكاتلند قلمرو دولت واحدي بود كه زير حاكميت مقتدر و كار آمدش مردماني متعلق به نژادهاي گوناگون و با اعتقاد است و سنتهاي مختلف به سر ميبرد كه برتونها، گلها، اسپانياييها، آلمانيها، افريقاييها، مصريها، يونانیها، سورياییها و عربها فقط چند تايي از آنها بودند. نبوغ يوناني با تابش هر چه بيشتر در عرصه هاي هنر قلم فلسفه تاريخ و عقل و تخيل ميدرخشد يادمانهاي روميان در عرصه هنر در سراسر دنيا تحت حكوميت روميان پراكنده شده اند. هنر رومي با آنكه در آغاز تحت تاثير هنر اتروسكها و هنر يوناني بوده، ويژگيها و صفات متمايز كننده خود را بدست آورد.

Borna66
08-01-2009, 10:45 PM
تاریخچه کوتاه از هنر گرافیک :
http://pnu-club.com/images/smilies/00/tt1.gifهزاران سال پیش پدران ما در زندگی ابتدایی و بدوی خویش درآن هنگام که پس از روزهای نبرد در جنگلهای انبوه به شکار دست میافتند و با تحفه گرانبهای خود نزد خانواده خویش در غارهایی که مأمن و مأوای آنان بود باز می گشتند اهل خانه و غارنشینان دیگر را در ضیافت شکارخویش سهیم می کردند چرا که مهمترین رویداد در زندگی ابتدایی ایشان شکار و دست یافتن به غذا بود.
انسان همانطور که نیاز به غذا ، آتش و پرستش را احساس می کرد نیاز به خلق اثر را نیز ذاتاً در وجود خود لمس می کرد. او با ابتدایی ترین ابزارها یعنی چوب و سنگ و ماندگارترین رنگها یعنی خون حیوانات و رنگهای گیاهی نقوشی را برای تزئین خانه سنگی خود بر روی دیواره غاربه ساده ترین شکل که یک انسان غارنشین می تواند ترسیم کند نقش کرد که طبیعتاً نقش حیوانات مورد علاقه او از جمله گاو وحشی ، کرگدن و... بود . (نقوش به جای مانده از انسان اولیه در غار لاسکو واقع در اسپانیا گواهی بر این مدعاست.)
درآن هنگام که اوصرفاً براساس قریحه ذاتی دست به این شیوه از نقاشی زده بود نمی دانست که هنری را بوجود آورده که 6000 سال پس از آن فرزندان او نام گرافیک را برای آن برمی گزینند!
پس از آن در فاصله سالهای 1300 تا 1600 پس از جنگهای صلیبی و شکست بزرگ صلیبیون از مسلمانان، اروپا (امپراتوری روم) دچار تحولات بزرگ فرهنگی، علمی و هنری گردید. و در این 3 قرن بزرگانی چون چون لئوناردو داوینچی ، میکل آنژ، دوناتلو و... بود که هر کدام به نحوی در زمینه ادبیات و نقاشی و معماری خدمات ارزنده ای را به جامعه هنری جهان عرضه داشتند. در این تحول که رنسانس نام گرفت ( رنسانس در زبان فرانسه به معنی زایش مجدد یا نوزایی است) هنر نقاشی به اوج پیشرفت خود نائل آمده بود و سبکهای هنری متفاوتی پا به عرصه گزارده بودند و نیاز به نوعی هنر تصویری مدرن که با آن بتوان پیامهای دیداری را سریعتر به مخاطب انتقال داد احساس می شد.
سالها پس از آن هنرمندانی همچون فرانسیسکوگویا که اولین تکنیکهای چاپ فلزی (گراور) را عرضه کرده بود و نقاشیهای خود را از جنگهای داخلی اروپا بوسیله چاپ و حک کردن روی فلز جاودانه می کردند.
دراین گذر هنرمندان تأتر که در سالهای پس از رنسانس به تحولات بزرگی در هنر نمایش دست یافته بودند، نیاز به اطلاع رسانی نمایشها و برنامه های خویش را احساس می کردند بدین روی با کمک هنرمندان نقاش عنصر فونت(حروف) را با هنر نقاشی پیشروی آن زمان تلفیق کرده و اولین اعلانهای تبلیغاتی را بوجود آوردند. پس از آن هنر گرافیک متولد شده و هرکشوری به نوبه خود در پشبرد این هنر و جهانی شدن آن قدمی برداشت.
از جمله در کشور آلمان که از قدرتهای اروپایی به حساب می آمد، پس از جنگ جهانی دوم به سرعت به بازسازی های زیر بنایی خود پرداخت که در کنار آن هنرمندان نیز از این موج بی بهره نماندند. در فاصله سالهای 1919 تا 1933 گروهی از هنرمندان معماری و گرافیک آن زمان از جمله موهوکی ناگه و هانيس مه‌ير گرد هم آمده و اولین مدرسه معماری و گرافیکی جهان را بنام مدرسه باهاوس بنا کردند و به تدریس اصول اولیه گرافیک، گرافیک برای کتاب و مطبوعات و ... پرداخته و با وارد کردن علومی چون هندسه مناظر و مرایا (پرسپکتیو) تحول بزرگی در گرافیک و آکادمیک کردن آن برداشتند و شاگردانی تربیت کردند که خود سنگ بنای گرافیک جهان گردیدند.
شاید بی دلیل نیست که هم اکنون کشور آلمان از پیشرفته ترین گرافیک تصویری ، مطبوعاتی و تلویزیونی در جهان برخوردار است.
لازم به ذکر است که ساختمان و كارگاه‌هاي اين مدرسه که بعدها توسط حکومت نازی تعطیل شد در دو شهر دسائو و وايمار آلمان هم اکنون جزو میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.http://pnu-club.com/images/smilies/2007/victory.gif