Borna66
08-01-2009, 10:35 PM
انسان ابتدایی باور داشت هر یک از جانوران و گیاهان و جز آنها جان یا همزادی دارد و اگر کسی بر همزاد چیزی دست یابد ، چنان است که بر خود آن مسلط شود.
بنابراین جانورانی که در تصاویر دوره پارینه سنگی دیده می شوند ، عموما مجروحند... تا غلبه بر آنها تسهیل شود. بعدها در دوران شکوفایی فلسفه - هنر به عنوان چیزی که کاربری دارد شناخته شد. نزد سقراط و افلاطون ، فن و هنر تمییزپذیر نبود ، اما در دوران معاصر ، هنر ، جنبه فرهنگی و غیر کاربردی یافت.
کانت معتقد بود چنانچه داوری از هرگونه غرض و خواسته تهی باشد، زیبایی شناسانه است ، ولی گرافیک گونه ای است که نمی توان جنبه فنی بودن آن را نادیده گرفت. از آنجا که ماهیت گرافیک ، ماهیتی ذوقی فنی است ، بیش از هر هنر دیگری به سمت کارکردی شدن خواهد رفت. ممکن است درباره سیاسی بودن یا نبودن نقاشی ، شعر و سینما اختلاف نظر داشت ، اما چنانچه گرافیک را غیرکارکردی بدانیم ، دست به عمل خنده داری زده ایم.
گرافیک محل تجلی تبلیغات است. انواع و اقسام نهادها از فرهنگی گرفته تا ورزشی ، از اقتصادی تا سیاسی گرافیک را به عنوان محوری ترین فعالیت خود پذیرفته اند. نقش گرافیک در جامعه و سیاست چنان واضح است که گمان می کنم وضوح آن باعث می شود بحث درباره آن زاید به نظر برسد. مهمترین اشکال کار نیز همین است.
زیرا اگر مساله ای مورد مداقه و مناقشه قرار نگیرد ، دقایقش آشکار نمی شود. انسان معاصر می خواهد بر جان انسان معاصر چیره شود ؛ پس سعی می کند او را از راههای خشن یا آرام تحت کنترل خود درآورد. یکی از شیوه های فرهنگی این نوع کنترل تبلیغات تصویری است ، چرا که هستی انسان معاصر هویت و باورهای او است. به گفته میشل فوکو ؛ قدرت ، اعمال مجموعه ای اعمال روی اعمال دیگر است و اعمال قدرت ، عبارت از هدایت به سوی یکی از... امکانات رفتاری و نظم بخشیدن به نتیجه حاصله ممکن است.
او معتقد بود در جوامع دموکراتیک دیگر با شکلهای ساده تر اعمال قدرت مثل دیکتاتوری و یا استعمار روبه رو نیستیم ، بلکه با قدرت مشرف بر حوزه عمومی روبه روییم. از این رو به نظر می رسد شیوه درک سیاسی از گرافیک بسیار مهم به نظر آید. بحث از درک سیاسی از گرافیک مباحثی نظیر نشانه شناسی و هرمنوتیک را پیش می کشد. زیرا از یک طرف هر شکل در تصویر نشانه معنامندی است که در کنار دیگر شکلها در کار انتقال مفهوم خاصی می باشد و از طرف دیگر این شکلها که به صورت رمز در کنار هم هستند ، براساس رویه های مشخصی مورد ادراک و شناخت قرار می گیرند. نشانه شناسی هنر عرصه ای ممتاز برای آزمودن قوت و ضعف تحلیل نشانه شناختی است نتایج تحلیل نشانه شناختی احتمالا در قلمرو هنرهای دیداری بیش از هر جای دیگری ناامیدکننده است و به نظر می رسد دلیل این امر در این حقیقت نهفته باشد که غالب کسانی که در این عرصه فعالیت کرده اند ، نتوانستند باوجود آن که دست یافتن به واحدهای نهایی تمایزبخش در قلمرو نشانه های دیداری آشکارا ناممکن است ، خود را از قید مقوله های تحلیلی زبان شناختی برهانند.
بنابراین جانورانی که در تصاویر دوره پارینه سنگی دیده می شوند ، عموما مجروحند... تا غلبه بر آنها تسهیل شود. بعدها در دوران شکوفایی فلسفه - هنر به عنوان چیزی که کاربری دارد شناخته شد. نزد سقراط و افلاطون ، فن و هنر تمییزپذیر نبود ، اما در دوران معاصر ، هنر ، جنبه فرهنگی و غیر کاربردی یافت.
کانت معتقد بود چنانچه داوری از هرگونه غرض و خواسته تهی باشد، زیبایی شناسانه است ، ولی گرافیک گونه ای است که نمی توان جنبه فنی بودن آن را نادیده گرفت. از آنجا که ماهیت گرافیک ، ماهیتی ذوقی فنی است ، بیش از هر هنر دیگری به سمت کارکردی شدن خواهد رفت. ممکن است درباره سیاسی بودن یا نبودن نقاشی ، شعر و سینما اختلاف نظر داشت ، اما چنانچه گرافیک را غیرکارکردی بدانیم ، دست به عمل خنده داری زده ایم.
گرافیک محل تجلی تبلیغات است. انواع و اقسام نهادها از فرهنگی گرفته تا ورزشی ، از اقتصادی تا سیاسی گرافیک را به عنوان محوری ترین فعالیت خود پذیرفته اند. نقش گرافیک در جامعه و سیاست چنان واضح است که گمان می کنم وضوح آن باعث می شود بحث درباره آن زاید به نظر برسد. مهمترین اشکال کار نیز همین است.
زیرا اگر مساله ای مورد مداقه و مناقشه قرار نگیرد ، دقایقش آشکار نمی شود. انسان معاصر می خواهد بر جان انسان معاصر چیره شود ؛ پس سعی می کند او را از راههای خشن یا آرام تحت کنترل خود درآورد. یکی از شیوه های فرهنگی این نوع کنترل تبلیغات تصویری است ، چرا که هستی انسان معاصر هویت و باورهای او است. به گفته میشل فوکو ؛ قدرت ، اعمال مجموعه ای اعمال روی اعمال دیگر است و اعمال قدرت ، عبارت از هدایت به سوی یکی از... امکانات رفتاری و نظم بخشیدن به نتیجه حاصله ممکن است.
او معتقد بود در جوامع دموکراتیک دیگر با شکلهای ساده تر اعمال قدرت مثل دیکتاتوری و یا استعمار روبه رو نیستیم ، بلکه با قدرت مشرف بر حوزه عمومی روبه روییم. از این رو به نظر می رسد شیوه درک سیاسی از گرافیک بسیار مهم به نظر آید. بحث از درک سیاسی از گرافیک مباحثی نظیر نشانه شناسی و هرمنوتیک را پیش می کشد. زیرا از یک طرف هر شکل در تصویر نشانه معنامندی است که در کنار دیگر شکلها در کار انتقال مفهوم خاصی می باشد و از طرف دیگر این شکلها که به صورت رمز در کنار هم هستند ، براساس رویه های مشخصی مورد ادراک و شناخت قرار می گیرند. نشانه شناسی هنر عرصه ای ممتاز برای آزمودن قوت و ضعف تحلیل نشانه شناختی است نتایج تحلیل نشانه شناختی احتمالا در قلمرو هنرهای دیداری بیش از هر جای دیگری ناامیدکننده است و به نظر می رسد دلیل این امر در این حقیقت نهفته باشد که غالب کسانی که در این عرصه فعالیت کرده اند ، نتوانستند باوجود آن که دست یافتن به واحدهای نهایی تمایزبخش در قلمرو نشانه های دیداری آشکارا ناممکن است ، خود را از قید مقوله های تحلیلی زبان شناختی برهانند.