PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزش تـایـپـوگرافـی



Borna66
07-27-2009, 09:17 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

Borna66
07-27-2009, 09:18 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

Borna66
07-27-2009, 09:18 PM
جلوه های بصری حروف
علیوزیریان




سابقه استفاده ازحروف ونوشتار به مثابه یکعنصرمستقل تصویری درطراحی گرافیک به چند دهه قبل بازمی گردد .

پیش از آنکلمات و نوشتار به عنوان یک جزء و عنصری مکمل در کنار تصویر قرار می گرفت . این نوعنگاه جدی به حروف و تایپوگرافی در طراحی گرافیک تقریباً اولین بار در آثار طراحفرانسوی «روبرماسن» در دهه 60 میلادی ظاهر و موجب شد تا عرصه مستقل و گسترده ای بهعنوان طراحی با حروف در حوزه گرافیک ایجاد شود.

کتاب «حروف و تصویر» کهویژگی های تصویری الفبا را در دوره های مختلف بررسی می کند ، حاصل پژوهش او درزمینه شکل گیری حروف بود . البته ارائه آثار او محدود به نشریات می شد . پس از او «ولفانگ واینگارت» طراحی بود که اساس نگاه خود را در زمینه گرافیک بر روی تایپوگرافی متمرکز کرد . او نظم مطلق و پالودگی حروف و شکل بکارگیری رایج را در دوره خودمورد سوال قرار داد و با برهم ریختن قوائد متعارف آن روز و ابداعاتش به نوعی ازجلوه های بصری حروف دست یافت . با شروع این حرکت در تایپو گرافی طراحان زیادی بخشیاز آثار خود را با نگاه به این موج جدید خلق کردند ؛ به عنوان نمونه می توان بهپوستر کنسرت اثر « آرمین هافمن» در سال 1969 و آثار«استف گیسبولر» اشاره کرد .

اما عمده ترین آثار در این زمینه که به شیوه ای غیرمنتظره و نامتعارف بابکارگیری تجربه های تازه تر و خلق آثار برجسته ای از جلوه های بصری حروف، بزرگنماییبخشی از کلمات، بکارگیری حروف بصورت معکوس، استفاده از سطوح رنگی یک دست و وسیع کهبه جذابیت اثر می افزود، در آثار طراحانی چون «زیگفرید ادرمات» ، «رزماری تیسی» و «ولفانگ واینگارت» ظاهر شد که آن را «موج نو» نام نهادند و توجه بسیاری از طراحانجوان را به خود جلب کرد. این موج نو و حرکت جدید در گرافیک بین المللی چنان قوتگرفت و مخاطبان خاص و عام خود را پیدا کرد که به عنوان شاخه مستقل پر قدرتی در عرصهگرافیک تثبیت شد. طراحانی چون «آلن فلیچر» با استفاده از نهایت ساده سازی فرم ها وسطوح و بکارگیری کلمات بصورت دست نوشته و حروف تایپی و یا هنرمندی چون «آلن کیچینگ» با استفاده از حروف « سیاه کاپیتال » بصورت رنگین در زمینه های سفید وبا نگاهیدادائیستی و یا «گونتر رمبو» با ایجاد فضاهایی کاملا منظم و هندسی بواسطهتایپوگرافی به حدی که فرم هایی تصویری را تداعی کند موجب استمرار و ماندگاری اینحرکت جدید شدند.

اما اوج این نوع نگاه و سبک و سیاق را می توان در آثارطراحان معاصر این عرصه دنبال کرد آثار طراحانی چون «نویل برودی» ، «دیوید کارسن» ، «پی – اسکات ماکلا» و «دیوید الیس » طراحانی که بواسطه تکنولوژی جدید یعنی کامپیوترآثار خود را خلق می کنند و بر خلاف آثار قبلی که در نهایت سادگی پدید می آمد ، باپیچیدگی و زیبایی شناسی حیرت انگیز امروز ارائه می شود . در این دسته از آثار اگرچه تایپوگرافی و حروف و کلمات حرف اول را می زنند ، اما رفته رفته عناصر بصری دیگریغیر از حروف در آنها هویدا می شوند.

Borna66
07-27-2009, 09:18 PM
نوشتار به مثابه تصوير
تاملي برظرفيت هايبصري نوشتار درتايپوگرافي
دکترمحمد خزايي



در آثارگرافيكي تصاوير و حروف بار پيام رساني اثر را بر عهده دارند. در بسياري از موارد،پيام نوشتاري با استفاده از حروف و متن به شكلي ارائه مي شود كه القاي فرم(شكل) وتصوير را در اثر مي نمايد. «تايپوگرافي» يا «خط نگاري» و «خط نگاره» اثر گرافيكياست كه حروف و کلمات ، ساختار اصلي آن را تشكيل مي دهد و در واقع كم و كيف تركيببندي اثر به اعتبار نوشتار و يا حروف شكل مي گيرد .

در اوايل سده بيستمميلادي، هنر« گرافيك» با ورود به فضاي جديد تكنولوژي، جهشي را آغاز كرد. در اينعصر، هنر گرافيك ديگر به آن دسته از آثاري كه به صورت تك رنگ و با فرايند چاپ هايدستي بر روي يك سطح ايجاد مي شد، خلاصه نمي گرديد. «گرافيك» حوزه نوين و گسترده ايشامل پوستر، تايپوگرافي، نشانه ، مصور سازي، صفحه آرايي و ... كه با عملكردهاي خوديك پيام يا اطلاعات خاصي را به صورت بصري ارائه مي‌كنند، اطلاق مي‌گردد. امروز طراحگرافيك مي‌كوشد تا با طراحي يا انتخاب علائم بصري و مجموعة تصاوير، رنگ و نوشتار ودركنار هم قرار دادن آنها ، اثري خلق کند تا پيام مشخصي را به مخاطبين خويش منتقلسازد .

« تايپوگرافي» همانگونه كه اشاره شد، يكي از جلوه هاي بارز و با قدمتهنر «گرافيك» است. واژه‌ي «تايپوگرافي» در گذشته معادل طراحي حروف و آن دسته ازآثار نوشتاري مي شد كه با فرايند چاپ و تكثير به صورت تك رنگ حاصل و تقريباً درهمين حدود خلاصه مي شد . اما امروز اين واژه شامل آثاري مي شود که با استفاده از خطو يا خط و تصوير با رعايت اصول زيبا شناسي، اثري واحدي را ايجاد كند كه بيانگراطلاعات و يا پيامي باشد . در بسياري از موارد، استفاده از حروف و متن به شكليارائه مي گردد كه القاي فرم(شكل) و تصوير را در اثر مي نمايد. طراحان در آثار خودبا بزرگ نمايي، فشردگي و چيدن حروف در كنار هم، و گاهي تنها با دخل و تصرف در فيزيكحروف، ارتباط عميقي با موضوع به وجود مي آورند .

در دهه‌هاي اخير در تلاشيديگر هنرمندان گرافيك سعي در تقويت ويژگي بصري حروف و نزديك كردن نوشتار به وجهتصويري، چه به صورت مفهومي كه مخاطب بتواند بار معنايي آن را به راحتي درك كند و يابصورت تصوير انتزايي كه بتواند نظر مخاطب به وسيله‌ي فرم، رنگ و .... جلب كند. ايننوعِ نگارش در قلمرو «تايپوگرافي» در اندك زماني، حوزه محدود «تايپوگرافي» سنتي رادر هنر گرافيك ـ به ويژه در مغرب زمين، گسترش غير قابل تصوري را به خود اختصاص داد . با اين حركت و جهش سريع، تايپوگرافي به قلمرويي مستقل و داراي تعريف، اصول و حتيتاريخچه اي نوين دست يافت. «تايپوگرافي» در حوزه هاي مختلف هنر گرافيك شامل پوستر،طراحي حروف، نشانه و ... حضوري پر رنگ و گاهي هم به عنوان تنها عنصر تصويري غالبهويدا گشت .

همانطوري كه اشاره شد تايپوگرافي يا «خط نگاري» و «خط نگاره» اثر گرافيكي است كه نوشتار، شاكله اصلي آن را تشكيل مي دهد و در واقع، كيفيت تركيباثر به اعتبار نوشتار و حروف ايجاد مي‌شود. طراحي و ابداع شيوه‌هاي جديد نگارش ونحوه ي كاربري هاي آنها از ديگر عملكرد هاي تايپوگرافي،است. از طرفي ديگر شايد هدفاصلي تايپوگرافي، سرعت بخشيدن به ارسال هر چه سريع تر پيام و برقراري ارتباط بهصورت «زبان تصويري» نسبت به نوشتاري عادي باشد.

در دنياي امروز انسان‌ها بيشاز هر عصر ديگر- علي‌رغم فاصله‌هاي بسيار زياد مكاني، با هم‌ديگر در ارتباط هستند. اين ارتباط گاهي در كمترين زمان ممكن صورت مي‌گيرد و شايد به همين دليل عصر حاضر را «عصر ارتباطات» ناميده‌اند. در اين ارتباط تنگاتنگ، ديگر نوشتار ها و زبان‌هاي سنتيو حتي تخصصي، توانايي گنجايش وسيع و سريع آن را ندارند. در چنين وضعيتي شايد بيش ازهمه عناصز بصري مي‌توانند كارآمد باشند.

اگر در گذشته «تايپوگرافي» طراحيحروف يا فن مكانيكي چيدن كلمات روي صفحه بود كه با استفاده از حروف چوبي ويا سربيبراي انتقال مفاهيمي به مدد كلمات ارائه مي شد اما امروز اين هنر ، با جرأت و جسارتطراحان پيشرو و به مدد فن غول‌آساي چاپ و كامپيوتر و ... به مقوله‌يي بسيار پيچيده،ظريف و نافذ تبديل شده است كه در بسياري از ابعاد زندگي بشر نفوذ كرده است. اکنوناين شاخه از هنر گرافيک در طراحي روزنامه‌ها و نشريات، تلويزيون، صفحات وب، تبليغاتتجاري، بسته‌بندي كالاها، تابلو و ويترين فروشگاه‌ها، حتي معماري و آرايش فضا وطراحي پارك‌ها گرفته تا اشياي پيرامون و لوازم شخصي و البسه، حضوري ملموس دارد .

خط و خط نگاري در هنر ايران به دليل زيبايي‌شناسي و ويژگي‌هاي كاربردي خاصآن، در همه ي شاخه هاي هنر هاي تجسمي به ويژه در هنر گرافيك جايگاهي ممتاز دارد. تنوع فراوان حروف و ساختار هندسي نظام‌مند آن، به طراحان گرافيك امكان تجربه‌هايشخصي و ميدان وسيعي در تغييرات و تركيب حروف براي رسيدن به نمونه‌هاي جديد مهيا ميكند.

به نظر مي‌رسد كه مفهوم تايپوگرافي در ايران مورد بررسي و تعريف جامعاي قرار نگرفته است. در حالي كه مي‌توان گفت هنر ايران سهم مهمي در خلق آثار خطنگاري و خط نگاره در طول تاريخ دارد. البته در پيشينه‌ي خوشنويسي و خط نگاري ايراننمونه‌هايي از تلاش فوق را مي‌توانيم در دوران مختلف به وفور شاهد باشيم. تلاشي كهدر طول تاريخ خوشنويسي ايراني، براي ابداع شكل هاي نوين و كشف ظرفيتهاي بصري نوشتارانجام گرفته و در آن خط و نقش به گونه‌اي همساز درهم مي‌آميزند و خط تبديل به تصوير «خط نگاره» مي‌گردد، قابل چشم پوشي نيست. ولي بايد به اين نكته توجه داشت و آن اينواقعيت است كه اين حوزه امروز نياز به بازسازي و بازنگري مجدد دارد.

درطراحي خط نگاري و خط نگاره ملحوظ کردن مواردي ضروري به نظر مي رسد . استفاده ازحوزه هاي گسترده فن‌آوري الكترونيكي و امكانات رايانه‌اي و توجه به تغيير و تحولاتيکه در روند طراحي ايجاد شده از اين جمله است . بعلاوه هر اثر هنري احساس خاصي را بهمخاطب انتقال مي‌دهد که بخشي از اين احساس‌ها بازتاب هويت فرهنگي است . بنابراينبيش از هرچيز طراح ‌بايستي نسبت به فرهنگ مخاطبين اثر خود شناخت و توجه داشتهباشد.

امروزه دوران جديدي در طراحي گرافيك فرا رسيده و همه چيز در حالكامپيوتري شدن است ولي خوشبختانه علاقه به هنر خوشنويسي در بين هنرمندان جوان درحال احياست. بي ترديد با شناخت اصول و مبادي اين هنر و با استفاده درست از فنآوريروز، خلاقيت در ارائه آثار به طرز شگفت آوري شكوفا مي شود.

همان گونه كهپيشتر اشاره شد حضور تايپوگرافي در بسياري از شاخه هاي هنر گرافيك مثل طراحي پوستر،طراحي حروف، نشانه، آگهي، روي جلد كتاب، نشريات و ... بسيار ملموس است .

درپايان فراموش نكنيم دشوارترين بخش هنر تايپوگرافي، ايجاد فضايي تصويري به وسيله‌يحروف و كلمات است كه بتواند مخاطب را به روح اصلي موضوع اثر نزديك كند. با تأكيديمجدد، با شناخت ملاك‌هاي زيبايي‌شناسي و با فهم صحيح از هنر ايراني خصوصاً هنرخوشنويسي، مي توان آن را از تايپوگرافي غربي متمايز ‌ساخت .

Borna66
07-27-2009, 09:18 PM
نویل برودی
ترجمه : علی وزیریان



نویل برودی ، طراحانگلیسی ، هنرمندی مبتکر، با دیدگاهی جنجال برانگیز است، او به خاطر ابداع در طراحیحروف با مفاهیمی قدرتمند، رنگ آمیزی زنده و شفاف و تایپو گرافی مهیج و تصویری بهشهرتی قابل وصول دست یافته است. در واقع امضاء برودی ، سبک و سیاق او در مبناقراردادن استفاده از حروف اند که با بدیهه سازی وابتکار همراه است. او درآغاز بهخاطر طراحی روی جلد مجلاتی مانند« the Face » و « Arena » و نیز طرحهای گرافیکی وتصویر سازیهای پر معنای سرمقاله ها که از بازی با حروف ساخته شده بودند شناخته شد،و اکنون نیز مشغول دگرگون کردن طراحی دیجیتال است. نگاه و تصور برودی، اساساً خلقزبان بصری جدیدی است که قابل نمایش باشد. برودی سی ساله بود که کتاب « زبان گرافیکنویل برودی » نوشته جان وزنکرافت و طراحی برودی منتشر شد. این کتاب که تب و تاببصری « برودی» و متن عالی و رفیع « وزنکرافت» را در برداشت، برای هر دو آنها پر باربود و در آن زمان شصت هزار نسخه آن به فروش رسید. همچنین « برودی» موفق شد تانمایشگاهی از آثارش را در موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن بر پا کند ، که چندی بعدهمین نمایشگاه رهسپار « ادینبورگ»، « برلین»، « هامبورگ»، «وین» و «توکیو» شد. امااین تحسین برای برودی در انگلستان نه موجب سفارش بیشتری شد و نه جایزه مالی برای اوبه ارمغان آورد، بنابراین او به محیطی بین المللی نقل مکان کرد که سفارش دهندگانیاز اروپا ، امریکا و ژاپن داشت و همین شفارش ها موجب خلق تمبرهایی برای ـ ptt ـ « تله کام» هلند ، طراحی نشانه و شخصیت گرافیکی برای ـ orf ـ خبرگزاری دولتی اطریش ،تبلیغات « نایک»، « وایدن» و « کندی» در ایالات مختلف و انجام پروژه هایی برای شعبفروشگاههای « پارکو» در توکیو شد. پاسخگویی به این تعهدها و ازدیاد و کثرت دیگرطرحها ، مجموعه ای از آثار ماندگار او در کتاب « زبان گرافیک نویل برودی2» هستند کهباز هم توسط « برودی» و« وزنکرافت» از سوی انتشارات « تامس و هادسان» درسپتامبر 1994 منتشر شد. این کتاب نتیجه جستجو، پژوهش و توسعه و تکامل اشکال دیجیتالی « برودی» و تئوریهای استادانه « وزنکرافت» و الهامهایی است که با پیشرفت تکنولوژیکامپیوتر پدید آمده است . آنچه تمام و کمال در کتاب به نمایش در آمده «فیوز» است ؛نشریه ای پرجنب و جوش که در سال 1990، استودیوی برودی آن را ایجاد کرد و با سرمایه « فونت شاپ اینتر نشنال» به چاپ رسید . « فیوز» فصلنامه ای است که جوایز گوناگونیرا به خود اختصاص داده : « این نشریه ایده های جدید تایپو گرافی و زبان بصری رادرقلمرو دیجیتال کشف می کند» که به صورت یک دیسکت، چهار پوستر به همراه یک مقالهانتقادی و تحلیلی از « وزنکرافت» روی کاغذ مقوایی گراف ارائه می شود. هر شماره «فیوز» دارای موضوعی خاص است که چهار طراح آن را تفسیر می کنند ، این طراحان خودبرای تجربه کردن با حروف به کار گمارده شده اند. این حروف برای استفاده حروفچینی وچاپ درصفحات نشریه نیست، بلکه پوسترها (که تعدادی ازآنها دراین صفحات دیده می شوند) کاربرد حروف «فیوز» را نشان می دهند.


هر جایی که برنامه نمایش دهندهکامپیوتری بتواند فونت ها را اجرا کند « فیوز» برای نمایش حاضر و آماده است. موضوعهای هر شماره «فیوز» به ماهیت پژوهشی هر طرح اشاره دارد. فیوز شامل مباحثگوناگونی از جمله ابتکار و نوآوری ، اطلاع رسانی و مذهب است. طراحان فیوز مسئولطراحی فونتهای مربوط به موضوعات قابل انعطاف، دیجیتالی و تفسیری هستند. برودی ووزنکرافت و ( جان کریچلی مسئول تولید استودیوی تحقیقاتی برودی) دریافتند که الفبا وحروف چاپی به عنوان نمادهایی که عهده دار بار فرهنگی و عاطفی اند، چیزی فراتر ازنمایش 26 حرف اند ؛ چنانکه وزنکرافت می گوید: « فیوز جسورانه تلاش می کند تا هنرگرافیک را با فرهنگ عمومی و فلسفه تلفیق کند». برودی معتقد است که تغییر سرعتتکنولوژی (به ویژه پیشرفت تکنولوژی کامپیوتر و نرم افزار ها نسبت به پنج سال گذشته) نیاز به فرمول بندی تازه ای در تئوری و مبانی طراحی و تمرین و ممارست دارد؛ همانندتاثیری که عکاسی بر نقاشی سنتی گذاشت و به هنر تجریدی منجر شد. برودی مدعی است کهانقلاب در طراحی از زمانی به راه افتاد که دگرگونی اساسی در تکنولوژی کامپیوتری بهوجود آمد. او خود اظهارمی کند که کامپیوتر یک رسانه هنری است که او نقاشیهایدیجیتالی اش را به وسیله آن و با تجسم بخشیدن و صورتی تبدیل یافته بر مبنای شکلحروف خلق می کند. این انتزاع و خصوصیت خلاصه کردن و چگونگی فرم ها ی آزاد در آثاراو هم مورد تمجید و ستایش و هم مورد انتقاد و نکوهش قرار گرفته است. این تجربه هاحاصل تحقیق و موشکافی برودی بر روی حروف و طرز بکارگیری نافذ و موثر آنها برای چاپو نمایش است که تئوری او را از فرم و مضمون تجسم و عینیت می بخشد. او احساس می کندنقش بزرگ فیوز و طراحان شرکت کننده در آن، پشتکار و جدیت در وسعت بخشیدن بهتایپوگرافی برای نمایش است. قطعاً یکی از موضوعهای مورد بحث شماره های بعدی نشریهفیوز درباره آینده نویل برودی خواهد بود، به عنوان هنرمندی که دارای تجربه بافرمهای تایپوگرافی و درگیر کار کردن با حروف است.

Borna66
07-27-2009, 09:19 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg