-
کاربر مقابل پست saharnaz_71 عزیز را پسندیده است:
Isooda
-
06-15-2013 04:46 PM
# ADS
نشان دهنده تبلیغات
-
4- عناصر اصلي ريسك
تمامي اشکال ريسک، چه آنها که به عنوان ريسک سوداگرانه طبقهبندي شده باشند و چه آنها که به عنوان ريسک خطرناک، شامل عناصر مشترکي هستند كه شامل چهار عنصر ذيل است:
4-1- محتوا
محتوا يعني زمينه، وضعيت يا محيطي که ريسک در آن منظور شده و مشخصکننده فعاليتها و شرايط مرتبط با آن وضعيت است. به عبارت ديگر محتوا، نمايي از تمامي پيامدهاي سنجيده شده را فراهم ميسازد. بدون تعيين يک محتواي مناسب، به طور قطع نميتوانید تعيين نمايید که کدامين فعاليتها، شرايط و پيامدها ميبايست در تجزيه و تحليل ريسک و فعاليتهاي مديريتي در نظر گرفته شوند. بنابراين محتوا، مبنايي براي تمامي فعاليتهاي بعدي مديريت ريسک را فراهم ميكند. بعد از ايجاد يک محتوا، عناصر باقيمانده در ريسک به طور مناسبي قابل بررسي هستند.
4-2- فعالیت
عنصر فعاليت يعني عمل يا اتفاقي که باعث ريسک ميشود. فعاليت، عنصر فعال ريسک است و ميبايست با يک يا چندين شرط ويژه براي ظهور ريسک ترکيب شود. تمامي اشکال ريسک با يک فعاليت به وجود ميآيند. بدون فعاليت، امکان ريسک وجود ندارد.
4-3- شرایط
در حالي که فعاليت، عنصر فعال ريسک است، شرايط تشکيل دهنده عنصر منفعل ريسک است. اين شرايط تعيينکننده وضعيت جاري يا يک مجموعه از اوضاع و احوال است که ميتواند به ريسک منجر شود. شرايط وقتي با يک فعاليت آغازگر خاص ترکيب ميشود، ميتواند يک مجموعه از پيامدها يا خروجيها را توليد كند. پيامدها به عنوان آخرين عنصر ريسک، نتايج يا اثرات بالقوه يک فعاليت در ترکيب با يک شرط يا شرايط خاص است.
5- مديريت ريسك
به طور کلي، مديريت ريسک فرايند سنجش يا ارزيابي ريسک و سپس طرح استراتژيهايي براي اداره ريسک است. در مجموع استراتژيهاي به كار رفته شامل:
- انتقال ريسک به بخشهاي ديگر
- اجتناب از ريسک
- کاهش اثرات منفي ريسک
- پذيرش قسمتي يا تمامي پيامدهاي يک ريسک خاص هستند.
مديريت ريسک سنتي، تمرکزش روي ريسکهاي جلوگيري کننده از علل قانوني و فيزيکي بود (مثل حوادث طبيعي يا آتشسوزيها، تصادفات، مرگ و مير و دادخواهيها). مديريت ريسک مالي از سوي ديگر تمرکزش روي ريسکهايي بود که ميتواند استفاده از ابزار مالي و تجاري را اداره كند. مديريت ريسک ناملموس، تمرکزش روي ريسکهاي مربوط به سرمايه انساني، مثل ريسک دانش، ريسک روابط و ريسک فرايندهاي عملياتي است. بدون توجه به نوع مديريت ريسک، تمامي شرکتهاي بزرگ داراي تيمهاي مديريت ريسک هستند و شرکتها و گروههاي کوچک به صورت غير رسمي در صورت عدم وجود نوع رسمي آن، مديريت ريسک را مورد استفاده قرار ميدهند.در مديريت ريسک مطلوب، يک فرايند اولويتبندي منظور گرديده که بدان طريق ريسکهايي با بيشترين زياندهي و بالاترين احتمال وقوع در ابتدا و ريسکهايي با احتمال وقوع کمتر و زياندهي پايينتر در ادامه مورد رسيدگي قرار ميگيرند. در عمل، اين فرايند ممکن است خيلي مشکل باشد و همچنين در اغلب اوقات ايجاد توازن ميان ريسکهايي که احتمال وقوعشان بالا و زياندهيشان پايين و ريسکهايي که احتمال وقوعشان پايين و زياندهي شان بالاست، ممکن است به طور مناسبي مورد رسيدگي قرار نگيرند. در نتيجه ميتوان ريسکهاي موجود در سازمان را از اين دو بعُد نيز طبقهبندي کرد که در شکل 3 نشان داده شده است. ريسك استراتژيك ريسكي است كه سازمان براي تحقق اهداف تجاري خود ميپذيرد. در دنياي كسب و كار و پر از تحول امروز، مديريت ريسك از اهميت روزافزوني برخوردار شده است.
شکل 3- انواع ریسک و میزان اولویت در رسیدگی
5-1- مديريت ريسک ناملموس
مديريت ريسک ناملموس، يک نوع جديد از ريسک را معرفي ميكند. ريسکي که احتمال وقوعش 100 درصد است. ولي در سازمانها به خاطر فقدان توانايي تشخيص، ناديده گرفته ميشود. براي مثال ريسک دانش، زماني رخ ميدهد که دانش داراي ضعف و نقص به کار برده شود. ريسک روابط، زماني رخ ميدهد که همکاريای، بي اثر و بی نتيجه اتفاق بیافتد. ريسک فرايند عملياتي، زماني رخ ميدهد که عمليات بيثمري اتفاق افتد. اين ريسکها به صورت مستقيم بهرهوري دانش کارکنان را کاهش داده و باعث نزول مقرون به صرفه بودن از نظر اقتصادي، سودآوري، خدمات، کيفيت، شهرت، ارزش مارک و کيفيت درآمدها ميشود.در واقع مديريت ريسک ناملموس باعث ميشود در مديريت ريسک به واسطه شناسايي و کاهش ريسکهایی که عامل نزول بهرهوري ميباشند، ارزشهاي آني و مستقيمي خلق شود. در نتيجه ميتوان مديريت ريسک را يک وظيفه شامل فرايندها، روشها و ابزاري براي اداره ريسک در فعاليتهاي سازماني دانست که يک محيط منضبط براي تصميمگيريهاي پيشتازانه و غير منفعل در موارد زير فراهم ميآورد:
- ارزيابي پيوسته در مورد آنچه که ايجاد اشکال ميكند (ريسک).
- شناسايي ريسکهاي مهم در راستاي برخورد با آنها
- اجراي استراتژيهاي مناسب به منظور اداره نمودن آن ريسکها.
6- پارادايم مديريت ريسک
پارادايم يا الگوي مديريت ريسک مجموعهاي است از وظايف که به صورت يک سري فعاليتهاي پيوسته در سرتاسر چرخه عمر، دارای يک مأموريت ميباشند و عبارتند از:
- شناسايي ريسكها
- تحليل
- برنامهريزي
- پيگيري
- كنترل.
7- وظايف پيوسته در مديريت ريسک
وظايف پيوسته مديريت ريسک در قسمت پايين معرفي گرديدهاند. هر ريسکي به طور طبيعي اين وظايف را به طور متوالي طي ميكند. ولي فعاليتها به صورت پيوسته، همزمان (مثلاً ريسکهايي پيگيري ميشوند در حالي که به موازاتش ريسکهاي جديدي شناسايي و تحليل ميشوند) و تکراري (مثلاً برنامه کاهندهاي براي يک ريسک ممکن است براي ريسک ديگري مفيد باشد) در سرتاسر چرخه حيات يک مأموريت اتفاق ميافتند.
- شناسايي: جستجو و مکانيابي ريسکها، قبل از مشکلساز شدن آنها.
- تحليل: تبديل دادههاي ريسک به اطلاعات تصميمگيري، ارزيابي ميزان اثر، احتمال وقوع و محدوده زماني ريسکها و طبقهبندي و اولويتبندي ريسکها.
- برنامهريزي: ترجمه اطلاعات ريسک به تصميمها و فعاليتها (هم حال و هم آينده) و به کارگيري آن فعاليتها.
- پيگيري: بررسي شاخصهاي ريسک و فعاليتهاي کاهنده.
- کنترل: اصلاح انحرافات نسبت به برنامههاي کاهنده ريسک.
- ارتباطات: اطلاعات و بازخورهاي بيروني و دروني از فعاليتهاي ريسک، ريسکهاي موجود و ريسکهاي پديد آمده را فراهم ميسازد.
8- استراتژيهاي مديريت ريسک
وقتي که ريسکها شناسايي و ارزيابي شدند، تمامي تکنيکهاي اداره ريسک در يک يا چند طبقه از چهار طبقه اصلي قرار ميگيرند:
- انتقال
- اجتناب
- کاهش (يا تسکين)
- پذيرش (يا نگهداري).
استفاده مطلوب از اين استراتژيها شايد امکانپذير نباشد. بعضي از آنها ممکن است مستلزم بدهبستانهايي باشد که براي فرد يا سازماني که در زمينه مديريت ريسک تصميمگيري ميكند، قابل قبول نباشد.
8-1- انتقال ريسک
استراتژي انتقال، يعني موجب شدن اين كه بخش ديگري ريسک را قبول كند. معمولاً به وسيله بستن قرارداد يا انجام اقدامات احتياطي. بيمه كردن، يک نوع از استراتژيهاي انتقال ريسک با استفاده از بستن قرارداد است. در موارد ديگر اين امر به واسطه قراردادهاي کلامي انجام ميگيرد که ريسک را به بخشهاي ديگر بدون پرداختي بابت حق بيمه، انتقال ميدهد. معمولاً بار مسئوليت در ميان سازندگان ساختمان يا ديگر سازندگان بدين صورت انتقال مييابد. از سوي ديگر استفاده از وضعيتهاي تعديلکننده در سرمايهگذاريهاي مالي، يک نمونه از چگونگي انجام اقدامات احتياطي توسط شرکتها به منظور اداره ريسک از نظر مالي است.
8-2- اجتناب از ريسک
استراتژي اجتناب، يعني انجام ندادن فعاليتي که باعث ريسک ميشود. به عنوان مثال ممکن است که يک دارايي، خريداري نگردد يا ورود به يک کسب و کار مورد چشمپوشي قرار گيرد تا از مشکلات و دردسرهاي آنها اجتناب شود. مثال ديگر در اين زمينه، پرواز نکردن هواپيما است تا از ريسک سرقت آن اجتناب شود. استراتژي اجتناب به نظر ميرسد راهحلي براي تمامي ريسکهاست. ولي اجتناب از ريسک همچنين به معني زياندهي در مورد سودآوريهاي بالقوهاي است که امکان دارد به واسطه پذيرش آن ريسک حاصل شود. داخل نشدن به يک بازار به منظور اجتناب از ريسک، همچنين احتمال کسب سودآوري را ضايع ميكند.
8-3- کاهش ريسک
استراتژي کاهش، يعني به کارگيري شيوههايي که باعث کاهش شدت زيان ميشود. به عنوان مثال ميتوان به كپسولهاي آتشنشاني که براي فرونشاندن آتش طراحي گرديدهاند، اشاره كرد که ريسک زيان ناشي از آتش را کاهش ميدهد. اين شيوه ممکن است باعث زيانهاي بيشتري به واسطه خسارات ناشي از آب شود و در نتيجه امکان دارد که مناسب نباشد. سيستم هالوژني جلوگيري کننده از آتش ممکن است آن ريسک را کاهش دهد ولي هزينه آن امکان دارد به عنوان يک عامل بازدارنده از انتخاب آن استراتژي جلوگيري كند.
8-4- پذيرش ريسک
استراتژي پذيرش، يعني قبول زيان وقتي که آن زیان رخ ميدهد. در واقع خودتضميني يا تضمين شخصي در اين طبقه جاي ميگيرد. پذيرش ريسک، يک استراتژي قابل قبول براي ريسکهاي کوچک است که هزينه حفاظت در مقابل ريسک ممکن است از نظر زماني بيشتر از کليه زيانهاي حاصله باشد. کليه ريسکهايي که قابل اجتناب و انتقال نيستند، ضرورتاً قابل پذيرش هستند. اينها شامل ريسکهايي ميشود که خيلي بزرگ هستند که يا محافظت در مقابل آن امکانپذير نيست يا پرداخت هزينه بيمه آن شايد عملي نباشد. در اين زمينه جنگ به خاطر ويژگيهايش و عدم وجود تضمين نسبت به ريسکهايش، مثالي مناسب است. همچنين هر مقداري از زياندهي بالقوه علاوه بر مقدار تضمين شده، ريسک پذيرفته شده محسوب ميشود. همچنين ممکن است اين حالت قابل قبول باشد در صورتي که امکان تحقق زيانهاي سنگين، کم باشد يا هزينه بيمه كردن براي مقدار پوشش بيشتر، خيلي زياد باشد به طوري که مانع بزرگي براي اهداف سازماني ايجاد كند.بعضي از روشهاي اداره نمودن ريسک، در تمامي طبقات جاي ميگيرند. پذيرش جمعي ريسک از لحاظ فني، يعني تحمل ريسک توسط گروه ولي توزيع آن در کل گروه. يعني انتقال ريسک در ميان افراد عضو در گروه که اين وضعيت متفاوت از بيمه سنتي است که در آن هيچ حق بيمهاي پيشاپيش ميان اعضاي گروه مبادله نميشود ولي در عوض زيان حاصله به حساب تمام اعضاي گروه گذاشته ميشود.
9- جمعبندي
از آنجا که دنياي كسب و كار و صنعت با تحولات و دگرگونيهاي متعددي همچون جهاني شدن، برونسپاري و ايجاد ائتلافهاي استراتژيک مواجه است، مديريت ريسک در فعاليتهاي سازمانها اعم از تجاري و غير انتفاعي اهميت روزافزوني يافته است. در اين مقاله با ديدگاهي روشن و مشخص نسبت به انواع مختلف ريسک در سطوح سازماني و استراتژيهاي مديريت آن، بحث شده است. در بخش ابتدايي يک طبقهبندي از ريسک با توجه به نوع انتظار و پيامد آن (سودآوري يا حفظ وضع موجود) صورت پذيرفت: ريسک سوداگرانه و ريسک خطرناک. سپس انواع ريسكها از جمله ريسک استراتژيک، ريسک مالي، ريسک عملياتي و ريسک تجاري بررسي شد. صرف نظر از نوع آن، عناصر اصلي تمامي ريسکها يکسان است که شامل: محتوا، فعاليت، شرايط و پيامدها است. البته شايد اين عناوين بسته به نوع ريسک، تغييراتي در ظاهر داشته باشند ولي مفاهيم بنيادي آنها يکسان است. در انتهاي اين مقاله ضمن تعريفي مختصر از مديريت ريسک و بعضي از موارد رايج و شايع آن در شرايط کسب و کار امروز، انواع استراتژيهاي متداول در مديريت ريسک توضيح داده شده است که شامل: استراتژي انتقال، استراتژي اجتناب، استراتژيك کاهش (يا تسکين) و استراتژي پذيرش (يا نگهداري) است.