آقا سلام. یکی لطف کنه و تفاوت another, other,others, the other, the others رو با هم بگه
یکیم فرق کلمه هایی مثه emotion, feel, sense, passion رو بگه. میسی
آقا سلام. یکی لطف کنه و تفاوت another, other,others, the other, the others رو با هم بگه
یکیم فرق کلمه هایی مثه emotion, feel, sense, passion رو بگه. میسی
another یعنی "یکی دیگر". که می تواند قبل از کلمه مفرد به کار برده شود. مثال: We need to find another way. .ما باید راه دیگری (علاوه بر راه موجود) پیدا کنیم other یعنی "بیش (مورد دیگر) از موارد یک گروه که در مورد آنها صحبت می کنیم". که قبل از اسم جمع به کار برده می شود. مثال: Asbestos protects other materials from fire. .پنبه نسوز از مواد دیگر در برابر آتش محافظت می کند the other یعنی "آخرین مورد از گروهی که در مورد آنها صحبت می کنیم". که قبل از اسم مفرد یا اسامی غیرقابل شمارش به کار می رود. مثال: One type of asbestos is dangerous, the other type isn't dangerous. یک نوع پنبه نسوز خطرناک هست، نوع دیگر ان خطرناک نیست.
طــــروات زندگـــی در جریان یادگیری است
ذهن های بسته بوی مـــــرگ میدهند...
http://up.pnu-club.com/images/vce8ofsvkn51mo3s63t.jpg
کاربر مقابل پست negar92 عزیز را پسندیده است: Intellectual
سلام دوست عزیز. another در حالت مفرد به کار میره. وقتی که داری به مفرد اشاره میکنی مثه another part
other و others واسه جمع به کار میره با این تفاوت که شما در مورد همه چیزها صحبت نمیکنی و در مورد یه اسم غیر مشخص داری نظر میدی. مثلا شما معلم یه کلاس هستی و میخوای به من که وارد کلاست شدم با دستت اشاره کنی و بگی تو این کلاس اون یه نفر رشتیه. بقیه آبادانی هستند و اون 5 نفر آخر کلاس هم از ناکجاآبادن...اینجا واسه اون یه نفر one رو استفاده میکنی واسه آبادانییا هم other رو استفاده میکنی. چون در مورد همه نظر نمیدی فقط در مورد بخشی از کلاس:
one of the students is from Rasht. Other students are from Abadan یا others are from Abadan
خوب تفاوت the other هم همینه. شما میدونی در مور کی داری نظر میدی و همه رو شامل میشه. سر همون کلاس فرض کن اگه 11 نفر دانش آموز هست میخوای بگی یکیشوناز رشت و بقیه (10 نفر) از آبادانن.
one of the students is from Rasht. The other students are from Abadan
emotion احساس داخلی خودت هست احساسی که در درونت وجود داره. feel اون حسی هست که نسبت به دیگران داری. مثلا میخوای بگی من در مورد اونها احساس ناراحتی دارم، I feel sad about them,
sense حواس پنجگانه مثه لامسه و بویایی و ... هست. passion به معنای شهوت و اون حس بسیار قوی هست که تو نسبت به یه چیزی داری مثه عشق و ...
2 کاربر پست Intellectual عزیز را پسندیده اند . negar92, مصطفی شبانی
2 کاربر پست Intellectual عزیز را پسندیده اند . negar92, مصطفی شبانی
خواهش میکنم :) شما هم جواب دادین ایراد نداره که
طــــروات زندگـــی در جریان یادگیری است
ذهن های بسته بوی مـــــرگ میدهند...
http://up.pnu-club.com/images/vce8ofsvkn51mo3s63t.jpg
another یعنی "یکی دیگر". که می تواند قبل از کلمه مفرد به کار برده شود.
مثال:
We need to find another way. .ما باید راه دیگری (علاوه بر راه موجود) پیدا کنیمother یعنی "بیش (مورد دیگر) از موارد یک گروه که در مورد آنها صحبت می کنیم". که قبل از اسم جمع به کار برده می شود.مثال:Asbestos protects other materials from fire. .پنبه نسوز از مواد دیگر در برابر آتش محافظت می کندthe other یعنی "آخرین مورد از گروهی که در مورد آنها صحبت می کنیم". که قبل از اسم مفرد یا اسامی غیرقابل شمارش به کار می رود.مثال:One type of asbestos is dangerous, the other type isn't dangerous.یک نوع پنبه نسوز خطرناک هست، نوع دیگر ان خطرناک نیست.
طــــروات زندگـــی در جریان یادگیری است
ذهن های بسته بوی مـــــرگ میدهند...
http://up.pnu-club.com/images/vce8ofsvkn51mo3s63t.jpg