-
شعر
فرشته اومدی از دور
چطوره حال و احوالت
یکم تن خسته راهی
غباره رو پر و بالت
فرشته اومدی از دور
ببین از شوق تابیدم
میدونستم میای حالا
تو رو من خواب میدیدم
چه خوبه اومدی پیشم
تو هستی این یه تسکینه
چقدر آرامشت خوبه
چقدر حرفات شیرینه
فرشته آسمون انگار خلاصست تو دو تا بالت
تو میگی آخرش یک شب میان از ماه دنبالت
میان میری نمیمونی تو مال آسمونایی
زمین جای قشنگی نیست برای تو که زیبایی
تو میری آره میدونم
نمیگم که بمون پیشم
ولی تا لحظه رفتن یه عالم عاشقت میشم
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
03-06-2013 05:35 PM
# ADS
نشان دهنده تبلیغات
-
شعر
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصه بی سروسامانی من گوش کنید
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
کس در آن سلسله غیر از منو دل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
اول آنکس که گرفتار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
عشق من شد سبب خوبی و رعناییاو
داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دلارایی او
شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او
این زمان عاشق سر گشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سر و سامان دارد
.راستی میدونم اکثرتون خوندید این شعرو از وحشی بافقی
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
شعر
عشق یعنی چون محمد پابه راه/عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه
عشق یعنی بیستون کندن به دست/عشق یعنی زاهد امابت پرست
عشق یعنی همچو من شیداشدن/عشق یعنی قطره ودریا شدن
عشق یعنی یک شقایق غرق خون/عشق یعنی درد ومحنت در درون
عشق یعنی یک تبلور یک سرود/عشق یعنی یک سلام و یک درود
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
شعر
باز باران بی ترانه
گریه هایم بی بهانه
میخورد بر سقف قلبم
باورت شاید نباشد
خسته است این قلب تنگم. ..
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
نتوانم به کس گویم
فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم
دلی بی آب و گل دارم
به پو چی ها رسیدم من
به بی دردی رسیدم من
به این دوران نامردی رسیدم من
نمیدانم
نمی گویم
نمی جویم نمی پرسم
نمی گویند
نمی جوند
جوابی را نمی دانم
سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند
چرا من غرق در هیچم؟
چرا بیگانه از خویشم؟
خداوندا رهایی ده
کلام آشنایی ده
خدایا آشنایم ده
خداوندا پناهم ده
امیدم ده
خدایا یا بترکان این غم دل را
و یا در هم شکن این سد راهم را
که دیگر خسته از خویشم
که دیگر بی پس و پیشم
فقط از ترس تنهایی
هر از گاهی چو درویشم
و صوتی زیر لب دارم
وبا خود می کنم نجوای پنهانی
که شاید گیرم آرامش
ولی آن هم علاجی نیست
و درمانم فقط درمان بی دردیست
و آن هم دست پاک ذات پاکت را نیازی جاودانش هست…
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
خان:من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشیِ. تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی.در هر نفس اینست دعایم همه ای دوست. در زیرو بم خاطره آزرده نباشی.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
ی جهت خود را مرنجان از قضا نتوان گریخت
نوش جان باید کنی حق هر چه در پیمانه ریخت.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا می رساندم
اگر مانده بودی تو را تا دل قصه ها می کشاندم
اگر با تو بودم به شب های غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی ز تو می نوشتم تو را می سرودم
مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت با وجود تو رنگ سحر داشت
با تو این مرغک پر شکسته مانده بودی اگر بال و پر داشت
با تو بیمی نبودش ز طوفان مانده بودی اگر همسفر داشت
هستیم را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی
مرگ دل آرزویت اگر بود مانده بودی اگر می شنیدی
با تو دریا پر از دیدنی بود شب ستاره گلی چیدنی بود
خاک تن شسته در موج باران در کنار تو بوسیدنی بود
بعد تو خشم دریا و ساحل بعد تو پای من مانده در گل
مانده بودی اگر موج دریا تا ابد هم پر از دیدنی بود
با تو و عشق تو زنده بودم بعد تو من خودم هم نبودم
بهترین شعر هستی رو با تو مانده بودی اگر می سرودم
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
تاکی میخوای ردم کنی…پیش همه بدم کنی
میخوای از عشق خودت …رسوایی عادیم کنی
حالم خراب و داغونه…بی مهریات فراوونه
اگه منو نخوای دیگه…نفس برام نمیمونه
گریه هامو نمبینی…غصه هامو نمیدونی
فریاد قلب زخمیمو…ازتو چشمام نمیخونی
فرقی برات نمیکنه…که من بمونم یا برم
حتی دلت نمیسوزه…که پیشه چشمات بمیرم
اینقده دل شکسته ام…ازاین زمونه خسته ام
تواز پیشم رفتی ومن…هنوز بپات نشسته ام
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
مطمئنم آخرین دیدار نبود تو همین دنیا تورو می بینم
خبری از تو به دستم میرسم من به هر دوباره ای خوشبینم
همین امشب تا همه خوابیدن هرجا هستی یه چراغ روشن کن
بهترین لباسی که داری بپوش خودتو آماده رفتن کن
هر شب از بالاترین نقطه شب توی گرگ و میش گریه می کنم
مث اون کسی که سوخته با یه حرف همه زندگیش گریه می کنم
هرجا هستی یه چراغ روشن کن یا نجاتم بده از حساسم
یا که رد شو و بهم تنه بزن شاید اینجوری تورو بشناسم
حق داری ازم بترسی که فقط بلدم معنی پاییز بدم
چشم بسته می تونم از نفسات تو جمعیت تورو تشخیص بدم
حتی اسمتم نمیدونم چیه تورو از چشات شناخم اون دفه
کدومه پنجره اتاق تو انتظار هر ثانیه ش مزخرفه
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )