وقتی هنو مدرسه نمیرفتیم بش یه ماهی قرمز دادم و قشنگ و معنی کردم براش
گفتم تو یه طرف دنیا یه طرف و اون لبخند زد
وقتی رف مدرسه و برام یه ماهی نقاشی کرد بش یه ابنبات دادم و شیرینی نمره رو براش معنی کردم
گفتم تو یه طرف دنیا یه طرف و اون لبخند زد
وقتی حقشو تو مسابقه نقاشی خوردن و گریه شو دیدم واسش اراده رو معنی کردم و یه جعبه مدادرنگی گرفتم
گفتم تو یه طرف دنیا یه طرف و اون لبخند زد
وقتی بخاطر کار کردن نمیتونست بره کلاس نقاشی واسش امیدو معنی کردم با اینکه هدیه متفاوتمو نپذیرف
گفتم تو یه طرف دنیا یه طرف و اون لبخند زد
وقتی چن سال بعد نقاش نیمه معروف شد و رف دانشگا باز مث همیشه یه کلمه رو واسش معنی کردم
گفتم تو یه طرف دنیا یه طرف و اون لبخند زد
چن سال بعد اومد دفترم دیگه فراموشش کرده بودم اما اون دلواپس و دلنگرونم شده بود
گف چن روز پیش فارغ التحصیل شده این بار دسته چکمو از کشو دراوردم
یهو گوشیم زنگ خورد چشام برق زد و گونه هام گل انداخت
نفمیدم کی از اطاق بیرون رفت
اما اون فمید ادما دو جورن
یه جورشون همش میگن
تو یه طرف دنیا یه طرف
ولی بعدا نشون میدن دنیا یعنی جلو روشون و تو یعنی پشت سرشون
و یه جور دیگه از ادما هیچ ادعایی نمیکنن
اما براشون دنیا یعنی.....