بالا
لامپ رشد گیاه

 دانلود نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور با پاسخنامه

 دانلود نمونه سوالات فراگیر پیام نور

 فروشگاه پایان نامه و مقاله


 تایپ متن و مقاله و پایان نامه





 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 3 از 6 اولیناولین 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 از مجموع 58

موضوع: امتحان و ابتلا

  1. #21
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    امتحانات اجتماعي



    خداوند عزوجل مي فرمايند :



    و اذا قيل لهم انفقوا مما رزقکم الله قال الذين کفروا للذين آمنوا انطعم من لو يشاء الله اطعمه ان انتم الا في ضلال مبين



    هنگامي که به آنها گفته شود از آنچه خدا به شما روزي کرده است در راه او انفاق کنيد کافران به مومنان مي گويند : آيا ما کسي را اطعام کنيم که اگر خدا مي خواست او را سير مي کرد ، شما تنها در گمراهي آشکاريد ![1]



    اين همان منطق بسيار عوامانه اي است که در هر عصر و زمان از ناحيه افراد خودخواه وبخيل مطرح مي شود که مي گويند : اگر فلاني فقير است لابدکاري کرده که خدا مي خواهد فقير بماند ، و اگر ما غني هستيم لابد عملي انجام داده ايم که مشمول لطف خدا شده ايم ، بنابراين نه فقر آنها و نه غناي ما هيچکدام بي حکمت نيست !!



    غافل از اين که جهان ميدان آزمايش و امتحان است ، خداوند يکي رابا تنگدستي آزمايش مي کند ، و ديگري را با غنا و ثروت و گاه يک انسان را در دو زمان با اين دو در بوته امتحان قرار مي دهد که آيا به هنگام فقر امانت و مناعت طبع و مراتب شکر گذاري را به جا مي آورد ؟ يا همه را زير پا مي گذارد ؟ و به هنگام غنا از آنچه در اختيار دارد در راه او انفاق مي کند يا نه ؟




    گرچه بعضي آيه فوق را بر گروه خاصي ، مانند يهود يا مشرکان عرب و يا جمعي از ملحدين و منکران آيين هاي انبياء تطبيق کرده اند ، ولي ظاهر اين است که آيه مفهوم عامي دارد که در هر عصر و زماني مصداق هايي براي آن مي توان يافت ، هر چند مصداق آن در عصر نزول آيه افرادي از يهود يا مشرکان بوده اند ، اين يک بهانه عمومي در طول اعصار و قرون بوده و هست که مي گويند اگر رازق خداوند است پس چرا شما از ما مي خواهيد که افراد فقير را روزي دهيم ؟ و اگر خدا خواسته است آنها محروم بمانند پس چرا ما کسي را بهره مند سازيم که خدا محرومشان ساخته ؟

    بي خبر از اين که گاه نظام تکوين چيزي ايجاب مي کند و نظام تشريع چيز ديگر .



    نظام تکوين چنين ايجاب کرده که خداوند زمين را با تمام مواهبش در اختيار بشر قراردهد ، و آنها را در اعمال خود براي طي کردن مسير تکامل آزاد بگذارد ، و در عين حال غرائزي در او آفريده که هر کدام او را به سويي سوق مي دهد .



    و نظام تشريع چنين ايجاب کرده که قوانيني براي کنترل غرائز ، تهذيب نفوس ، و تربيت انسان ها از طريق ايثار و فداکاري و گذشت و انفاق قرار دهد ، و انسان را که استعداد رسيدن به مقام خليفه اللهي دارد از اين طريق به اين مقام منيع برساند ، از طريق زکات تطهير نفوس کند ، و از طريق انفاق بخل را از دل ها بدايد ، و فاصله طبقاتيرا که منشاء هزاران فساددر زندگي بشر است از بين ببرد .[2]



    آيات خداوند نشان دهنده اين است که آزمايش الهي از طرق مختلف است همان طور که در آيات 15الي 20 يوره فجر آمده است و اين نتيجه را مدهد که هرگز نبايد برخوردارشدن ازنعمت ها ، و يا محروميت از آن را دليل بر شخصيت و مقام در پيشگاه خداوند ، ويا دوري از ساحت مفدس او بدانيم ، بلکه معيار هميشه و همه جا ايمان و تقوا است .



    قابل توجه اين که در ميان مواد امتحاني « شر » مقدم بر « خير » ذکر شده و بايد هم چنين باشد ، زيرا آزمايش الهي هر چند گاهي با نعمت است و گاهي با بلا ، ولي مسلما آزمايش به وسيله بلاها سخت تر و مشکل تر است .



    ذکراين نکته لازم است که شر در اينجا به معني شر مطلق نيست ، زيرا فرض اين است شري که وسله ازمايش و تکامل مي باشد ، بنابراين منظور شر نسبي است ، و اصولا در مجموعه عالم هستي با بينش صحيح توحيدي شر مطلق وجود ندارد !



    لذا در حديثي از امير مومنان چنين مي خوانيم که امام بيمار شده بود جمعي از برادران و ياران به عيادتش آمدند عرض کردند : کيف نجدک يا امير المومنين ؟ قال : بالشر : حالتان چطور است اي امير مومنان ؟ فرمود : شر است !!



    قالوا ما هذا کلام مثلک : گفتند : اين سخن شايسته مثل شما نيست .



    امام فرمود : ان الله تعالي يقول و نبلوکم بالشر و الخير فتنه فالخير الصحه و الغنا والشر المرض و الفقر : خداوند متعال مي گويد ما شما را با شر و خير |آزمايش مي کنيم ، خير تندرستي است و بي نيازي و شر بيماري و فقر است .[3]



    امير المومنين عليه السلام مي فرمايند :



    آگاه باشيد که فقر نوعي بلا است . و سخت تر از تنگدستي بيماري تن و سخت تر از بيماري تن ، بيماري قلب است . آگاه باشيد که همانا ، عامل تندرستي ، تقواي دل است .[4]



    و نيز مي فرمايند :



    روزگار دو روز است ، روزي به سود تو ، و روزي به زيان توست ، پس آنگها که به سود تو است به خوش گذراني و سرکشي روي نياور ، و آنگاه که به زيان تو است شکيبا باش .[5]



    و در جايي ديگر مي فرمايند :



    روزي انسان ها را اندازه گيري و مقدر فرمود ، گاهي کم و زماني زياد ، و به تنگي و به وسعت به گونه اي عادلانه تقسيم کرد تا هر کس را بخواهد با تنگي روزي يا وسعت آن بيازمايد ، و با شکر و صبر ، غني و فقير را مورد آزمايش قرار دهد .



    پس روزي گسترده را با فقر و بيچارگي در آميخت ، و تندرستي را با حوادث دردناک پيوند داد . دوران شادي و سرور را با غصه و اندوه نزديک ساخت ، اجل و سرآمد زندگي را مشخص کرد ، آن را گاهي طولاني و و زماني کوتاه قرار داد ، مقدم يا موخر داشت ، وبراي مرگ ، اسباب و وسائلي فراهم ساخت ، و با مرگ ، رشته هاي زندگي را در هم پيچيد و پيوندهاي خويشاوندي را از هم گسست تا آزمايش گردند .[6]







    [1]
    يس _ 47

    [2]
    تفسير نمونه ج 18ص 401

    [3]
    تفسير نمونه ج 13 ص 405

    [4]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي حکمت 388

    [5]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي حکمت 396

    [6]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي خ 91/85-86


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  2. # ADS
    نشان دهنده تبلیغات
    تاریخ عضویت
    -
    محل سکونت
    -
    ارسال ها
    -

     دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی
     

  3. #22
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    امتحانات فردي

    اين اشتباه بزرگي است که دامنگير گروهي از عوام شده است که تصور مي کنند آنها که در اين جهان از نظر مادي گرفتار محروميتند مغضوب و مطرود درگاه خدا هستند و آنها که در رفاه نعمت غوطه ورند محبوب و مقبول او مي باشند .



    چه بسيار افراد محرومي که با اين وسيله آزمايش مي شوند و به برترين مقامات مي رسند ، و چه بسيار افراد متنعمي که اموال و ثروتشان بلاي جانشان و مقدمه مجازاتشان است .[1]



    مگر قرآن در آيه 15 سوره تغابن صريحا نمي گويد :



    انما اموالکم و اولادکم فتنه والله عنده اجر عظيم



    اموال و فرزندان شما وسيله آزمايش شما هستند و پاداش عظيم نزد خداست .



    در اينجا سخن از « همه » فرزندان و اموال است که وسيله آزمايش انسانند .



    در واقع خدا براي تربيت انسان ، دائما او را در کوره هاي داغ امتحان قرار مي دهد و با امور مختلفي او را مي آزمايد ، اما اين دو ازمهمترين وسايل امتحان او را تشکيل مي دهند ، چرا که جاذبه اموال از يکسو و عشق و علاقه به فرزندان از سوي ديگر ، چنان کشش نيرومندي در انسان ايجاد مي کند که در مواردي که رضاي خدا از رضاي آنها جدا مي شود ، انسان سخت در فشار قرار مي گيرد .[2]



    و در روايتي از اميرالمومنين علي عليه السلام مي خوانيم :



    فردي از شما نگويد :« خدايا از فتنه به تو پناه مي برم » ، زيرا کسي نيست که در فتنه اي نباشد ، لکن آن که مي خواهد به خدا پناه برد ، از آزمايش هاي گمراه کننده پناه ببرد ، همانا خداوند سبحان مي فرمايد : « بدانيد که اموال و فرزندان شما فتنه شمايند .»[3]



    اين سخن بدان معني نيست که انسان دست از تلاش و کوشش لازم براي زندگي بردارد ، بلکه هدف اين است که داشتن امکانات اقتصادي و نيروي انساني فراوان هرگز معيار ارزش معنوي انسان ها در پيشگاه خدانمي شود . معيار اصلي ارزشهاي انساني و آنجه مايه تقيرب به درگاه خدا مي شود ، « ايمان » و« عمل صالح » است که مي فرمايند : « مگر کساني که ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند که براي آنها در برابر اعمالشان پاداش مضاعف است ، و در غرفه هاي بهشتي در نهايت امنيت به سر مي برند .



    ايمان و عمل صالح از هرکس و در هر زمان و در هر مکان ، و از هز قشر و هر گروه ، و تفوت انسان ها در پيشگاه خدا به تفاوت درجات ايمان و مراتب عمل صالح آنها است ، و جز ايسن چيز ديگري نيست .حتي علم و دانش و انتساب به افراد بزرگ ، حتي به پيامبران ، اگر توام با اين دو معيار نباشد به تنهايي چيزي بر ارزش انسان نمي افزايد .



    اينجاست که قرآن با صراحت بي نظيرش قلم بطلان بر تمام پندارهاي انحرافي و خرافي در زمينه عوامل قرب به پروردگار ، و ارزش وجودي انسان کشيده ، و معيار اصل را در دو چيز خلاصه کرده که همه انسان ها قدرت بر تحصيل آن را دارند ، و امکانات و محروميت هاي مادي در آن موثر نيست .



    آري اموال و اولاد نيز اگر در اين مسير قرار گيرند به همين صبغه الهي درمي آيند و رنگ ايمان و عمل صالح مي پذيرند ، و مايه قرب خدا مي شوند ، اما اموال و اولادي که انسان را از خدا دور سازند و همچون بتي مورد پرستش قرار گيرند و مايه فساد و افساد گردند آتش گيره هاي جهنمند ، و به گفته قرآن : دشمن جان و دشمن سعادت او هستند :[4]



    يا ايها الذين آمنوا ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فحذروهم



    اي کساني که ايمان آورده ايد بعضي از همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند ، از انها بر حذر باشيد .[5]



    بدون شک نه همه فرزندان چنينند ، و نه همه همسران ، و لذا در آيه تعبير « من » تبعيضيه ، به همين معني اشاره مي کند که تنها باشيد .



    البته اين دشمني گاه در لباس دوستي است و به کمالن خدمت است ،و گاه به راستي با نيت سوء و قصد عداوت انجام مي گيرد ،و يا به قصد منافع خويشتن .



    مهم اين است که وقتي انسان بر سر دو راهي قرار مي گيرد که راهي به سوي خدا مي رود و راهي به سوي زن و فرزند ، و اين دو احيانا از هم جدا شده اند ، بايد در تصميم گيري ترديد به خود راه ندهد که رضاي حق را بر همه چيز مقدم بشمارد زيرا نجات دنيا و اخرت در آن است .[6]



    چگونگي بدست آوردن اموال و چگونگي خرج کردن آنها ، و طرز نگهداري آن ، و ميزان دلبستگي و علاقه به آن، همکي ميدان هاي آزمايش بشر است بسيارند کساني که از نظر عبادات معمولي و تظاهر به دين و مذهب ، و حتي گاهي از نظر انجام مستحبات ، بسيار سختگيرند و وفادارند ، اما به هنگامي که پاي يک مساله مالي به ميان مي آيد ، همه چيز کنار مي رود و تمام قوانين الهي ، و مسائل انساني ، و حق و عدالت ، به دست فراموشي سپرده مي شود .

    در مورد فرزندان ، که ميوه هاي قلب انسان و شکوفه هاي حيات او هستند ،نيز غالبا چنين است بسياري از کساني را که به ظاهر پايبند به امور ديني و مسائل انساني و اخلاقي هستند مي بينيم که به هنگامي که پاي فرزندشان به ميان مي آيد گوئي پرده اي بر افکارشان مي افتد و همه اين مسائل را فراموش مي کنند ، عشق به فرزند سب مي شود که حرام را حلال ، و حلال را حرام بشمارند و براي تامين آينده خيالي او تن به هر کاري بدهند و هر حقي را زير پا بگذارند ، بايد خود را در اين دو ميدان بزرگ امتحان ، به خدا بسپاريم و به هوش باشيم که بسيار کسان ، در اين دو ميدان لغزيدندو سقوط کردند و نفرين ابدي را براي خود فراهم ساختند . بايد اگر يک روز لغزشي از ما سر زد « ابولبابه » وار در مقام جبران لغزش برآئيم و حتي اموالي که سبب چنين لغزشي شده است در اين راه قرباني کنيم .[7]



    و اميرالمومنين مي فرمايند :



    پس مال و فرزند را دليل خشنودي يا خشم خدا ندانيد ، که نشانه نا آگاهي به موارد آزمايش ، و امتحان در بي نيازي و قدرت است ، زيرا خداوند سبحان فرمود :« آيا گمان مي کنند مال و فرزنداني که به آنها عطا کرديم ، به سرعت نيکي ها را براي آنان فراهم مي کنيم ؟ نه آنان آگاهي ندارند . »[8][9]



    و مورد ديگري که فرد مورد امتحان قرار مي گيرد ، نيکي به پدر و مادر است . در چندين مورد در قرآن به اين مساله اشاره شده است ، در سوره اسرا آيه 236 و در سوره عنکبوت آيه 8 و در سوره لقمان آيه 14 و 15 و احقاف آيه 15 به اين موضوع مهم اشاره شده است .



    در حقيقت اسلام برترين احترام را براي اين دو تن قائل است ، که حتي در صورت مشرک بودن ، ودعوت به شرک کردن که منفورترين کارها در نظر اسلام است باز حفظ احترام آنها را واجب مي شمرد .



    اين در واقع يکي از آزمايشات بزرگ الهي است ، چرا که گاهي آنها به سال هايي از عمر مي رسند که نگهداري و تحملشان مشکل مي شود ، اينجاست که بايد فرزندان ، امتحان خود را در زمينه حق شناسي و اطاعت فرمان خدا بدهند ، و از پدران و مادران به بهترين وجه نگهداري کنند .[10]






    [1]
    تفسير نمونه ج 18 _ ص 108

    [2]
    تفسير نمونه ج 24_ ص 206

    [3]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي حکمت 93

    [4]
    تفسير نمونه ج 18 – ص 108

    [5]
    تغابن _ 14

    [6]
    تفسير نمونه ج 24_ ص 204

    [7]
    تفسير نمونه ج 7 _ ص 138

    [8]
    مومنون 55- 56

    [9]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي خ 192 / 39

    [10]
    تفسير نمونه ج 16 – ص 218


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  4. #23
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    امتحانات مکاني



    اميرالمومنين علي عليه السلام مي فرمايند :



    آيا مشاهده نمي کنيد که همانا خداوند سبحان ، انسلان هاي پيشين از آدم عليه السلام تا آيندگان اين جهان را با سنگ هايي در مکه آزمايش کرد که نه زيان مي رسانند، و نه نفعي دارند، نه مي بينند ، و نه ميشنوند ؟ اين سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و « آن را عامل پايداري مردم گردانيد » سپس کعبه را در سنگلاخ ترين مکان ها ، بي گياه ترين زمين ها ، و کم فاصله ترين دره ها ، در ميان کوه هاي خشن ، سنگريزه هاي فراوان ، و چشمه هاي کم آب ، و آبادي هاي از هم دور قرار داد ، که نه شتر، و نه اسب و گاو و گوسفند ، هيچ کدام در آن سرزمين آسايش ندارند .



    سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد که به سوي کعبه برگردند ، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانند ، تا مردم با عشق قلب ها به سرعت از ميان فلات و دشت هاي دور ، و از درون شهرها ، روستاها ، دره هاي عميق ، و جزاير از هم پراکنده درياها به مکه روي آورند ، شانه هاي خود را بجنبانند ، و گرداگرد کعبه لااله الاالله بر زبان جاري سازند ، و در اطراف خانه طواف کنند ، و با موهاي آشفته ، و بدن هاي پر گرد و غبار در حرکت باشند . لباس هاي خود را که نشانه شخصيت هر فرد است درآورند ، و با اصلاح نکردن موهاي سر ، قيافه خود را تغيير دهند ، که آزموني بزرگ ، و امتحاني سخت ، و آزمايشي آشکار است براي پاکسازي و خالص شدن ، که خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد .[1]



    [1]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي خ 192/52_59


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  5. #24
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    امتحانات مقامي



    امير المومنين علي عليه السلام مي فرمايند :



    فرمانروايي ميدان مسابقه مردان است [1].



    و همچنين مي فرمايند :



    پس از ياد خدا و درود ! اگر راي و انديشه زمامدار دچار دگرگوني شود ، او را از اجراي عدالت بسيار باز مي دارد ، پس بايد که کار مردم در آنچه حق است نزد تو يکسان باشد ، زيرا در ستمکاري بهايي براي عدالت يافت نمي شود . از آنچه که همانند آن را بر ديگران نمي پسندي پرهيز کن ، و نفس خود را در حالي که اميدوار به پاداش الهي بوده و از کيفر او هراسناکي ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب گردانيده است ، وادار ساز .[2]



    و خطاب به معاويه مي فرمايند :



    همانا خداوند مرا به تو و تو را با من آزمود ، و يکي از ما را بر ديگري حجت قرار داد .[3]



    و خطاب به مالک اشتر مي فرمايند :



    مهرباني با مردم را پوشش دل خويش قرار ده ، و با همه دوست و مهربان باش . مبادا هرگز ، چونان حيوان شکاري باشي که خوردن آنان را غنيمت داني ، زيرا مردم دو دسته اند : دسته اي برادر ديني تو و دسته اي ديگر همانند تو در آفرينش مي باشند . اگر گناهي از آنان سر مي زند يا علت هايي بر آنان عارض مي شود ، يا خواسته و نا خواسته ، اشتباهي مرتکب مي گردند ، آنان را ببخشاي و بر آنان آسان گير ، آن گونه که دوست داري خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد . همانا تو از آنان برتر ، و امام تو از تو برتر ، و خدا بر آن کس که تو را فرمانداري مصر داد والاتر است ، که انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده ، و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است .[4]



    و اميرامومنين در جايي ديگر مي فرمايند :



    چه بسا که کساني با ستايش ديگران فريب خوردند .[5]






    [1]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي حکمت 441

    [2]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي نامه 59

    [3]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي نامه 55/2

    [4]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي نامه 53/ 8-11

    [5]
    نهج البلاغه مرحوم دشتي حکمت 462


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  6. #25
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    همگاني بودن بلا




    شيطان

    پيامبران و امامان

    امت ها

    اشخاص


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  7. #26
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    شيطان



    نخستين آزمايش



    خداوند وقتي اراده فرمود تا آدم را بيافريند ،فرشتگان را چنين آزمود:



    إنّي جاعِلٌ في الارْضِ خَليفَةً



    من در زمين خليفه و جانشين قرار مي دهم.



    اين سخن به هر علت بر فرشتگان گران آمد و در حقيقت اعتراض كردند و گفتند:



    أتَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ



    آيا كسي را در زمين قرار مي دهي كه فساد به پا ميكند و خون مي ريزد ؟ در حالي كه ما با حمد و ستايش تو را تسبيح مي كنيم و تقديست مي نماييم .



    به اين ترتيب فرشتگان از اين امتحان سرفراز بيرون نيامدند و خداوند خطاب به آنان فرمود:



    إنّي اعلَمُ ما لا تَعْلَمون



    من چيزي ميدانم كه شما نمي دانيد .[1]



    خداوند در آزموني ديگر چنان كرد كه خود فرموده است:



    وَ عَلَّمَ آدَمَ الأسماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ فَقالَ إنْبِئوني بِأسْماءِ هؤلاءِ إن كُنْتُمْ صادِقين



    و خداوند تمامي نام ها را به آدم آموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه كرد پس به آنان فرمود : اگر راست مي گوييد مرا درباره نام هاي اينان آگاهي دهيد[2] .



    در اينجا فرشتگان از اين آزمون سر بلند بيرون آمدند و به ناداني و ناتواني خود در برابر خداوند چنين اعتراف كردند:



    سُبْحانَكَ لاعِلْمَ لَنا إلا ما عَلَّمْتَنا إنَّكَ أنْتَ الْعَليمُ الْحَكيم



    پاك و منزهي تو اي خداوند! ما جز آنچه تو به ما آموخته اي دانشي نداريم براستي كه تو خود بسيار دانا و حكيمي![3]



    درپي آزمون اول و دوم آزمايش دشوار سوم انجام گرفت.آنجا كه خداوند چنين اراده وامر فرمود:



    وَ إذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدوا لآدَم



    و آنگاه به فرشتگان گفتيم:به آدم سجده كنيد .



    در اين آزمايش نيز فرشتگان پيروز شدند.اما ابليس سر از اين فرمان پيچيد:



    فَسَجَدوا إلا إبْليسَ أبي وَاسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرين



    فرشتگان سجده كردند مگر ابليس كه سرپيچي كرد و كبر ورزيد و از كافران شد (يا بود).[4]



    اين قسمت از ماجرا را حضرت علي با تفصيلي فزون تر و توضيحي روشنتر چنان تعريف مي فرمايد:



    الْحَمْدُلله الَّذي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرياءَ وَاخْتارَهُما لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ



    سپاس و ستايش از آن خداوند است همان كه لباس عزت و كبريايي دربر كرده و اين دو ويژگي را فقط براي خود برگزيده است و براي هيچ يك از آفريدگانش از اين دو صفت بهره اي قرار نداده است.



    اهميت اين دو صفت و اختصاص آن دو به خداوند و بي بهره بودن همه مخلوقات از آن در عبارت بعدي تأكيد شده است:



    وَ ‍جَعَلَهُما حِميً وَحَرَماً عَلي غَيْرِهِ وَاصْطَفاهُما لِجَلالِهِ وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلي مَنْ نازَعَهُ فيهِما مِنْ عِبادِهِ



    خداوند دو صفت عزت و كبرياييش را مرز و حريمي قرار داده است كه كسي را نرسد تا در آن حريم گام نهد و آن دو را فقط براي جلال و بزرگي خود برگزيده است و لعنت و نفرين خود را بر هر بنده اي كه بخواهد در آن دو صفت با حضرت حق هم آوردي كند ، قرار داده است.

    اختصاص اين دو صفت به خداوند از چنان اهميتي برخوردار است كه خداوند در اين باره فرشتگان را در برابر آزموني بس دشوار قرار مي دهد و مي فرمايد:



    ثُّمَ اخْتَبَرَ بِذلِكَ مَلائِكَتَهُ الْمُقَرَّبينَ.لِيشميزَ الْمُتَواضِعينَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَكْبِرين



    سپس خداوند به آن دو صفت فرشتگان بالا مقام خود را آزمود تا فرو تنان ايشان از سركشان و گرده فرازان باز شناسد .



    خداوند چنين كرد تا بر خود آنها معلوم شودكه بندگان حقيقي خداوند چه كساني اند:



    فَقالَ سُبْحانَهُ- وَ هُوَ الْعالِمُ بِمُضْمَراتِ القُلوبِ وَ مَحْجوباتِ الغُيوب-:*إنّي خالِقٌ بشَراً مِنْ طينٍ فَإذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِن روحي فَقَعوا لَهُ ساجِدين



    پس خداوند در حالي كه خود به خوبي به نهاني دلها و پوشيدگي درونها آگاه است چنين فرمود :من،آفريننده بشري از گل هستم.پس هنگامي كه او را راست قامت آفريدم و از روح خود در او دميدم،پس بر او سجده كنيد.[5]





    [1]
    بقره 30

    [2]
    بقره 31

    [3]
    بقره 32

    [4]
    بقره 34

    [5]
    ص 71و 72

    [6]
    ص 73و 74

    [7]
    ص 75

    [8]
    ص 76

    [9]
    نهج البلاغه – خطبه صاعقه

    [10]
    حجر 34و 35

    [11]
    بحارالانوار 60/273

    [12]
    حجر 37و 38

    [13]
    اعراف 16و 17

    [14]
    اسراء 64

    [15]
    اسراء 65

    [16]
    ص 82

    [17]
    ص 83

    [18]
    ص 85


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  8. #27
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    نافرماني شيطان



    در پي اين فرمان خداوند:



    فَسَجشدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أجْمَعونَ إلا إبْليسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرين



    فرشتگان همگي سجده كردند.مگر ابليس كه كبر ورزيد وازكافران شد .[6]



    چنين نافرماني آشكاري از اين دستور روشن خداوند،بسي شقاوت و بد طينتي مي طلبد. خداوند باز براي آنكه حجت بر همگان و از جمله بر خود شيطان تمام گردد پرسيد:



    يا إبليسُ ما مَنعَكَ أنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ اسْتَكْبَرْتَ اَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالين



    اي ابليس!هنگامي كه به تو فرمان دادم تا بر آنچه من به دست قدرت خود آفريده ام سجده كني چه چيزي تو را از انجام اين فرمان باز داشت ؟ كبر ورزيدي يا از بلند پايگان بودي ؟[7]



    علت سرپيچي شيطان آن بود كه فريفته آفرينش خود شده بود و گفت:



    أنا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين



    من از او بهترم زيرا مرا از آتش و او را از گل آفريدي .[8]



    به اين ترتيب تيره بختي شيطان را فرو گرفت و:



    اعْتَرَضَتْهُ الْحَميَّةُ فَافْتَخَرَ علي آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصُّبَ عَلَيْهِ لأصْلِهِ



    خشم و برافروختگي برخواسته از كبر و نخوت او را در بر گرفت و بدين سان به خاطر خلقتش ، بر آدم فخر فروخت و به علت اصل آفرينش خودش ، ‌( كه از آتش بود ) بر آدم(ع) تعصب ورزيد .

    در آغاز اين بحث گفتيم كه خداوند فرشتگان و شيطان را بوسيله ي «تواضع و فرو تني» آزمود.اما شيطان در اين آزمون به سختي شكست خورد و چنان شد كه حضرت علي (ع)در پي سخنان روشنگر خويش مي فرمايد:



    فَعَدُوُّ اللهِ إمامُ الْمُتَعَصِّبينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرينَ الَّذي وَضَعَ أساسَ الْعَصَبيَّةِ وَ نازَعَ اللهَ رِداءَ الْجَبَريَّةِ وَ ادَّرَعَ لباسَ التَّعَزُّزِوَ خَلَعَ قِناعَ التَّذَلُّلُ.



    به اين ترتيب شيطان دشمن خدا و پيشواي متعصبان و پيشينه و نخست مستكبران است. كسي كه پايه و اساس عصبيت را بنا نهاد و با خداوند در پوشيدن جامعه بزرگي و عظمت هماوردي و ستيزه جويي كرد و لباس عزت بر كرد و پوشش فرو تني فرو نهاد.
    .


    آن گاه حضرت علي آدميان را هشدار مي دهد و مي فرمايد :



    أ لا تَرَوْن َ كَيْفَ صَغَّرَهُ اللهُ بِتَكَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ؟ فَجَعَلَهُ فِي الْدُّنْيا مَدْحوراً وَ ءعَدَّ لَهُ فِي الآخِرَةِ سَعيراً.



    آيا نمي بينيد كه خداوند چگونه ابليس را به خاطر تكبرش كوچك شمرد و به علت بزرگ انگاريش خوارش كرد ؟ پس او را در دنيا شكست خورده و رانده شده قرار داد و در آخرت آتشي پر لهيب برايش مهيا فرمود .



    آنگاه حضرت علي حكمت كار خداوند را چنان بيان مي فرمايد:



    وَ لَوْ أرادَ اللهُ أنْ يَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ يَخْطَفُ الأبْصارَ ضِياؤُهُ وَ يَبْهَرُ الْعُقولَ رُوائُهُ وَ طيبٍ يأْخُذُ الأنْفاسَ عَرْفُهُ ، لَفَعَلَ. وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الأعْناقُ خاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوي فيهِ عَلَي الْمَلائِكَةِ.



    و اگر خداوند اراده مي فرمود كه آدم را از نوري بيافريند كه پرتو آن ديدگان را فرو بندد و زيباييش عقلها را درخشان كند و نيز از عطري كه بوي دل انگيزش جانها را مدهوش كند ميتوانست و اگر چنين مي كرد همه گردنها در برابر چنان مخلوقي به خاكساري فرو مي افتاد و آزمايش فرشتگان سبك و آسان مي شد .



    بر اساس اين فرمايش خداوند براي آنكه آزمايشي سخت و دشوار از فرشتگان به عمل آورد آدم را از گل سياه آفريد. زيرا فرشتگان بس موجوداتي لطيف و نوراني بودند.البته شيطان از طائفه جن بود كه بر اثر شدت عبادت خدا در رديف فرشتگان قرار گرفته بود ،او از آتش آفريده شده بود. به هر روي خداوند چنين اراده فرمود تا معلوم گردد چه كساني در برابر فرمان خداوند سر فرود آورند و بر سجده بر آدم كه ظاهراًآفرينشي پست تر داشت خاضع و خاشع شوند.فرشتگان در اين آزمايش سر بلند و پيروز شدند و شيطان شكست خورد و از درگاه خدا رانده شد.



    علت آفرينش حضرت آدم از گل سياه را حضرت علي چنين بيان مي فرمايند:



    وَ لكِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ يَبْتَلي خَلْقَهُ بِبَعْضِ ما يَجْهَلونَ أصْلَهُ تَمْييزاً بِالاخْتِبارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلاسْتِكْبارِ عَنْهُمْ وَ إبْعاداً لِلْخُيَلاءِ مِنْهُمْ



    اما خداوند كه پاك و منزه است آفريدگانش را به بعضي از آن چيزهايي كه نسبت به اصل آن نادان و جاهل اند مي آزمايد .چنين مي فرمايد تا از دل و درون آنها خبر بگيرد و ميان آنچه مي گويند و مي كنند و آنچه در دل نهفته دارند جدايي روشن و آشكار بيفكند. و نيز چنين مي كند تا استكبار و خود پسندي و گردن فرازي از آنان بر طرف شود.(تا آنان را با آزمايش از ديگران جدا سازد)



    پيش از اين هم به اشاره گفتيم:خداوند از آنچه در درون آفريدگان مي گذرد به خوبي آگاه است.اين «اختبار» از آن روست تا بر خود آنان آشكار شود كه در درون آنها چه مي گذرد. اگر خداوند بخواهد بر اساس دانش خويش عمل كند جاي آن دارد كه بندگان بگويند:«ما را در ميدان و عرصه آزمايش امتحان مي كردي شايد جز آن مي كرديم كه تو مي دانستي!»خداوند مي خواهد حجت را بر همه تمام كند.


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  9. #28
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    هشدار عبرت انگيز



    حضرت علي (ع)در پي بيانات خويش هشداري عبرت انگيز ميدهد و مي فرمايد :



    فَاعْتَبِروا بِما كانَ مِنْ فِعْلِ الله بإبْليسَ.إذا أحْبَطَ عَلَمَهُ الطَّويلَ وَجَهْدَهُ الْجَهِد.-وَ قَدْ قَد عَبَدَللهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَةٍ.لايُدْري أمِنْ سِنِي الدُّنْيا أمْ مِنْ سِنِي الآخِرَةِ-عَنْ كِبْرِ ساعَهٍ واحِدَةٍ.



    پس از آنچه خداوند با ابليس انجام داد عبرت بگيريد.آن هنگام كه عمل طولاني او را از بين برد و كوشش طاقت فرسايش را در فرمانبرداري از خداوند نابود فرمود.ابليس شش هزار سال خدا را عبادت كرده بود. شش هزار سالي كه معلوم نيست از سالهاي دنيا بوده يا از سالهاي آخرت.(يك روز نزد خداوند مانند هزار سال است نزد خداوند)و اين همه و اين همه از آن رو شد كه او ساعتي كبر ورزيد!



    از اين ماجراي براستي عبرت انگيز اين مهم معلوم مي شود كه يكي از بزرگترين و دشوارترين امتحانهاي خداوند از همه موجودات مختار ،فروتني،افتادگي و خاكساري در برابر خداوند متعال است. اين موضوع آنچنان جدي است كه حضرت علي چنين مي فرمايد:



    فَمَنْ ذابَعدَ إبْليسَ يَسْلَمُ عَلَي الله بَمَثْلِ مَعْصِيَتهِ؟كَلاّ!ما كانَ اللهُ سُبْحانَهُ لَيُدْخِلَ الْجَنّةَ بَشَراً بأمْرٍ أخْرَجَ بِهِ مِنْهُ مَلَكاً.إنَّ حُكْمَهُ في أهْلِ السَّماءِ وَ أهْلِ الأرْضِ لَواحِدٌ.و ما بَيْنَ اللهِ وَ ما بَيْنَ أحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوادَةً في إباحَةِ حِميً حَرَمَّهُ عَلَي الْعالَمين.



    كيست كه پس از ابليس همان كند كه او كند كه او كرد اما از خشم خدا در امان بماند؟هرگز!چنان نيست كه خداوند سبحان بشري را با انجام كاري به بهشت داخل كند كه به خاطر انجام آن به وسيله فرشته اي ، او را از بهشت بيرون راند.حكم و فرمان خداوندي درباره ي اهل آسمان و زمين يكسان است و خداوند با هيچ يك از آفريدگانش در مباح شمردن حد و حرمي كه آن را بر تمامي جهانيان حرام كرده است،سازشي ندارد.[9]



    چنان كه دانستیم عزت و كبريايي خداوند دو صفت ويژه خداوند است كه هيچ مخلوقي نبايد به هيچ روي با خداوند در آن دو صفت هماوردي كند.هر كس كه باشد !اين يكي از بزرگترين آزمونهاي خداست.بسياري از آدميان در اين آزمايش سرافكنده مي شوند!


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  10. #29
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    شكست شيطان



    هنگامي كه شيطان سر از فرمان خدا پيچيد دستور آمد كه:



    فَاخْرُجْ مِنْها فَإنَّكَ رَجيمٌ وَ إنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إلي يَوْمِ الدّين



    از بهشت بيرون شو!تو رانده شده اي و همانا تا روز قيامت لعنت و نفرين بر توست![10]



    چون چنين شد شيطان دچار آزموني ديگر شد! چه بسا اگر او توبه مي كرد و از راهي كه در پيش گرفته بود باز مي گشت و عذر تقسير مي خواست خداوند او را مي آمرزيد.اما چنين توفيقي نيافت و به محاجه ي با خدا برخواست و جسورانه گفت:



    من سالها تو را عبادت كرده ام و تو را دادگري هستي كه ستم در سياحت تو راه ندارد.آيا عبادت من باطل و بيهوده ميگردد؟



    خداوند به او فرمود:



    من هرگز به تو ستم نخواهد كرد.در برابر عبادتي كه كردهاي ، از امر دنيا هر چه بخواهي به تو ميدهم.[11]



    ابليس هم از خداوند چنين درخواست كرد:



    رَبِّ فَأنْظِرْني إلي يَوْمِ يُبْعَثونَ



    پروردگاراتا روز بر انگيخته شدن آدميان به من مهلت بده .



    خداوند هم فرمود:



    فَإنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ إلي يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلوم



    تو تا زماني معلوم البته مهلت و فرصت خواهي داشت.[12]



    شيطان در فتنه اي بس كور و گمراه كننده گرفتار آمد و به دست خويش شقاوت ابدي و نفرين جاوداني را براي خود فراهم كرد.او باز هم به فتنه اي ديگر در افتاد و باز با شيطنت به خداوند چنين گفت:



    فَبِما أغْوَيْتَني لأقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيم * ثُمَّ لآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أكْثَرَهُمْ شاكِرين



    خدايا!به خاطر آن كه مرا فريفتي بي ترديد در راه راست تو در كمين آدميان مي نشينيم و سپس از پيش رو و پشت سر و جانب راست و طرف چپ به آنها روي مي آورم تا فريبشان دهم و البته بسياري از ايشان را ناسپاس خواهي يافت.[13]



    آري از همان آغاز شيطان فريب و دروغ را آشكار كرد و گمراهي خود را به خدا نسبت داد.خداوند هم در پي درخواست او فرمود:



    وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الأمْوالَ وَ الأوْلادِ وَ عِدْهُمْ وش ما يَعِدُهُمْ الشَّيْطانُ إلاّ غُروراً



    هر كس از ايشان را كه مي تواني با بانگ بلند خويش از جاي بر انگيز و با پياده نظام و سواره نظامت بر آنان بتاز و در دارايي ها و فرزندان با ايشان شريك شو و به آنها وعده بده و البته شيطان جز دروغ و فريب وعده اي به پيروانش نمي دهد.[14]



    هرچند خداوند به شيطان نيروهاي زيادي مي دهد اما از آن سو به او ياداوري مي كند كه:



    إنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفي بِرَبِّكَ وَكيلا



    البته تو عليه بندگان من قدرت و چيرگي نخواهي داشت و پروردگار تو به عنوان وكيل و پشتيبان كافي است.[15]



    اگر كسي خويشتن را در پناه خداوند قرار دهد شيطان بر او چيره نمي گردد.خود شيطان هم هرچند خطاب به خداوند گفت:



    فَبِعِزَّتِكَ لاُغْوَيْنَهُمْ أجْمَعين



    به عزت و بزرگي خودت سوگند كه همه آدميان را اغوا خواهم كرد .[16]



    اما اعتراف كرد كه:



    إلاّ عِبادَكَ مِنْهُمْ الْمُخْلَسين[17]



    مگر بندگان مخلص تو را.



    خدا هم خطاب به او فرمود:



    لَأمْلَأنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمْنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أجْمَعين



    بي ترديد جهنم را از تو و تمامي پيروانت كه اقدام به گمراهي آنان ميكني پر خواهم كرد.[18]





    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




  11. #30
    javad jan آواتار ها
    • 28,451
    • 19,067
    مدیر بخش

    عنوان کاربری
    مدیر کل تالار فنی و مهندسی
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    محل تحصیل
    تهران
    شغل , تخصص
    کارشناس کنترل پروژه
    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    11,406
    پست های وبلاگ
    564

    پیش فرض

    پيامبران و امامان



    علت ابتلاي پيامبران و امامان



    اما علت ابتلاي پيامبران و اولياء الهي اين است كه پاداششان دهد.[1] يعني مصيبت موجب قرب و منزلت آنان مي شود.



    امام باقر ميفرمايند:تمامي آن سختيهايي كه اولياء خدا به آن دچار مي شوند به آن خاطر است كه به بلنداي منزلتها و كرامتهاي الهي دست يابند.[2]



    حسين بن روح نوبختي ميگويد:اگر خداوند اولياء و دوستان خويش را در همه حال مسلط و پيروز قرار مي داد و آنان را به امتحانها و ابتلاءات نمي آزمود مردم آنان را به عنوان خدايان برمي گزيدند.و سر از توحيد بر مي تافتند.و نيز برتري آنان در صبر و مشكلات شناخته نمي شد.[3]







    [1]
    معاني الاخبار 383

    [2]
    اصول کافي1/261

    [3]
    غيبت طوسي 325


    اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )




صفحه 3 از 6 اولیناولین 12345 ... آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •