بالا
لامپ رشد گیاه

 دانلود نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور با پاسخنامه

 دانلود نمونه سوالات فراگیر پیام نور

 فروشگاه پایان نامه و مقاله


 تایپ متن و مقاله و پایان نامه





 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 از مجموع 1

موضوع: نخستين كتابي است كه در باره ي نظريه معرفت اماميه و توجيه مباني و اصول عقايد آنان

  1. #1
    sunyboy آواتار ها
    • 11,986
    • 33,775
    مدیـریت کــل باشگاه

    عنوان کاربری
    مدیــــریت کـــــل باشگاه
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    محل تحصیل
    علوم - فناوری
    شغل , تخصص
    وب مستر - طراح وب
    رشته تحصیلی
    مهندسی نرم افزار
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    4,724
    پست های وبلاگ
    92

    Icon30 نخستين كتابي است كه در باره ي نظريه معرفت اماميه و توجيه مباني و اصول عقايد آنان

    نخستين كتابي است كه در باره ي نظريه معرفت اماميه و توجيه مباني و اصول عقايد آنان ، و مجملي از عقايد فيلسوفان و متفكران اسلام .

    مفاهيم دقيق اصطلاحات فلسفي كه از يوناني به عربي برگردانده شده ، و شرح سير معالم يوناني در اسلام و بازگشت آن به يونان ، با پختگيها و دگرگونيها كه در اثر تابش انوار اسلام در آن افكار روي داده است ، و جريان افاضات معاريف اسلامي و تلاقي و ترابط افكار و ريشه ي بسياري از آنها و اختلاف افكار .و نقطه هاي عطف و روابط تعقلي دانشمندان اسلام با سابقين ، و تأ ثير متقابل افكار يونان و اسلام ، و حركت و سير تكاملي آراء متفكران ، و نام دانشمندان اسلام ، و آثار مهم آنان اعم از انتشار يافته و يا انتشار نيافته را عرضه داشته است ، و با دلايل متبع تاريخي نشان داده است كه شرق ، حمال معارف غرب يا آينه گردان آن نبوده ، بلكه خود مبدع و آفريننده ي افكار اصيل بوده است . از طرفي از اطلاعات گرانبهاي فلسفه تاريخ اصالت قرآن مجيد و گفته هاي امامان و پيشوايان اسلام ، و سهم ارزنده و موفور تشيع در فلسفه و جهان تعقل بر مبناي قرآن كريم و بيانات و ارشادات امامان پاك و مايه ي تأثير و فيض آن در افكار فلسفي غرب ، و تجزيه و تحليل نحوه ي تفكر قرآني و رشته افكار ونوآوريهاي شيعه و متفكران عاصمه ي اسلام را پيزامون محور قرآن و سنت ، دردسترس پژوهندگان قرار داده است .

    تار يخ فلسفه اسلامي
    در اسلام و تفكرات فلسفي با مسائل ناشي از آنچه ما آنرا وجدان و شعور تاريخي بناميم برخورد كرده بلكه داراي دو پسر مضاعف است . يك حركت صعودي از مبدأ و ديگري بازگشت به مبدأ كه معاد ناميده مي شود .
    معاني وحي ، الهام بر اين محورها رده بندي مي شود . كه اين معاني با سلسله مراتب روحاني و درجات عواملي كه از آستانه ورود به تاريخ شروع گرد،منطبق است انديشه درچنين عالم ، بي آنكه مجبور باشد ، محرمات تشهدي را به حساب آورد . پايبند نواهي او باشد .
    آزادانه به جولان در ميآيد . اما در عوض آنجا كه شريعت ، حقيقت ذاتي مي كند ، انديشه با آن روبرو ميشود ، و به مقابله بر مي خيزد .

    فلسفه و علوم طبيعت

    1. مكتب هرمس

    صائبين حران ، نياكان خود را به هرمس و آگائو دمون مي رسانند . معروفترين مجتهد آنان ثابت بن قره ( متوفي به سال 288 / هجري 901 ميلادي ) كتاب تعليمات هرمس را به سرياني نوشت و خود ، آن را به عربي ترجمه كرد . به عقيده مانويان ، هرمس يكي از پنج پيمبر الوالعزم است كه قبل از ماني مي زيسته است و شخصيت هرمس از طريق نبوت مانوي ، وارد نبوت اسلامي گرديد و در اسلام با ارديس ( اخنوخ ) يكي محسوب شد .
    پس ، مايه ي حيرت نيست اگر شيعيان از نخستين مسلماناني بودند كه عقايد هرمس را پذيرفتند . در حقيقت از طرفي معرفة النبوة شيعه بالفطره طبقه اي از پيمبران را كه هرمس به آن طبقه تعلق داشت مي شناخت . در طبقه ي انبياء او پيمبري مقنن نبود تا موظف باشد براي بشر شريعتي بياورد . رتبه او در تاريخ اديان ، مرتبه يك نبي است كه فرستاده شد تا زندگاني ساكنان نخستين مردمي را كه درشهر ها سكونت داشتند تمشيت دهد و فنون زندگاني را به مردم بياموزد . از طر ف ديگر ، عرفان شيعه همانطور كه براي پيمبران به مراتبي قائل است ، به كيفيت معرفتي مشترك بين انبياي سلف ( مانند هرمس ) وامامان و اولياء بطور كلي، در طول دوران ولايت كه جانشيني دوران نبوت تشريعي است نيز به كيفيت معرفتي مشترك معتقد است .

    درمقابل اهل تسنن مذهب هرمسي صائبين را با مذهب اسلام ناسازگار دانسته اند چه ، آن مذهب ، بشر را از وجود پيغمبر بي نياز مي داند ( منظور پيمبر شارع است .
    سرخسي ( متوفي به سال 286 هجري / 899 ميلادي ) فيلسوف ايراني ، شاگرد الكندي فيلسوف مانند بسياري از شخصيتهاي معروف ، شيعه بود يا چنين مي نمود . او در مورد مكتب صابئين كتابي نوشت كه امروز در دست نيست . استادش الكندي نيز آنچه را هرمس ، در مورد راز متعال الهي به پسر آموخته بود مطالعه كرده بود .
    براي توضيح افكار هرسي و اموري كه دراسلام تحت تأ ثير آن افكار قرار گرفته است به كمك نوشته هاي ل . ماسينون رموز ذيل را توضيح مي دهيم : درالهيات چنين عقيده داشتند كه گر چه ادراك الوهيت وصف ناپذير از راه قياس اقتران غير قابل حصول است و افاضات و انبعائات وجود ، همه از ا لوهيت متفرع مي گردد اما از راه نيايش و كوشش ، و عروج به عالي ترين درجه ي تقوي مي توان با آن واصل گرديد .
    در اين كتاب نمي توان در مورد همه ي كتب و آثاري كه از سنت هرمس در اسلام بجاي مانده است ياد كرد :1 - مجلدات منسوب به هرمس و شاگردان او ( اوستائي ، زوزيم و غيره ) ، 2 – ترجمه ها ( كتاب كراتس ، كتاب الحبيب ) .

    انسان اوليه
    خصلت انسان و تاريخ بشر
    مرحله اول :
    اما پس ازآزادي نسبي از زندان جبر غريزي ، آدمي توانست با آگاهي و اراده ي آزاد درمقابل كششهاي غريزي خود عكس العمل نشان بدهد . اين قدرت و آزادي را يافت كه درصورت گرسنه بودن و در اختيار داشتن غذا ، اگر نخواست نخورد و گرسنه بماند ، روزه بگيرد ، اعتصاب غذا بكند ، بر غريزه صيانت نفس مهاربزند ، بر عليه آن قيام كند و حتي به خود كشي و خود سوزي دست بزند . اگر ميل جنسي بر او غلبه كرد و هيچ مانع خارجي هم در راهش نبود ، بر خود مسلط شود و اين كشش نيرومند را مهار كند ، پاسخي مخالف و بر ضد آن بدهد ، يعني خودداري و كف نفس كند . اينهمه و بسياري از پديده هاي مشابه زائيده ي رهايي انسان از غريزي و رسيدن به نوعي آزادي و اختيار است كه وجه تمايز اساسي ميان مرحله انسانيت و حيوانيت است . و انسانهايي دربيرون از زندان غرايز هنوز هم درعمل اسير و دست بسته فرمانهاي غريزه هستند و قدرت اراده و اختيار را از خود سلب كرده اند در حقيقت فقط صورت و نه سيرت انساني دارند . لذا نبايد نبرد در اين جبهه را پايان يافته تلقي كرد . مبارزه ي انسان عليه كششها و سوائق و تمايلات سركش نفس و تسلط بر آنها ادامه دارد . تكامل شخصيت انساني او به نتيجه ي اين نيرد وابسته است .

    مرحله دوم
    انسان وقتي زندگي انساني را آغاز كرد و همانند ساير موجودات كم و بيش اسير و محكوم جبر طبيعت بود ، نيروها و پديده هاي طبيعي بر او تسلطي تام داشتند وحيات او وابسته به تغييرات محيط طبيعي و بذل و بخشش يا خست آن بود .
    در اين مرحله ، حيات خود را با تلاشي سخت و جانكاه صيانت مي كرد . اگر تنها مي ماند و به حال خود رها مي شد بي شك خيلي زود در زير ضربات مهلك گرسنگي يا سيل و طوفان و يا چنگال درندگان نابود مي گرديد . چه مقابله با موانع طبيعي و بدست آوردن لوازم و نيازمنديهاي حيات جز از طريق تلاش و مبارزه ي دستجمعي ممكن نبود . گروههاي انساني مشتركاً در جستجوي غذا مي شتافتند و دستجمعي به صيد مي پرداختند و يا از خود در مقابل حيوانات وحشي و درنده دفاع مي كردند . به همه اين احوال مقهور قدرت طبيعت بودند .

    مرحله سوم :
    به محض اينكه انسان اولين گام را در راه آزادي از جبر طبيعت و زندان نيروهاي طبيعي برداشت ، با اينكار بي آنكه خود بداند حلقه هاي زنجير اسارت جديدي را به هم مي بافت . تكامل ابزار سازي ، انسان را درمرحله ي جمع آوري غذا به مرحله ي توليد غذا منتقل ساخت . اين تحول يك گام بزرگ در آزادي از جبر طبيعي بود . چه آدمي با كار توليدي خود ميتوانست از گرسنگي و از وابستگي تام و تمام به طبيعت تا اندازه اي خلاصي يابد و با تو ليد بيش از احتياج و ذخيره براي فردا به درجه اي از فراغت و آزادي دست يابد . اين تحول طليعه رفاه و آزادي انسان بود . اما بشر هنوز طعم ثمره ي شيرين اين موفقيت بزرگ را نچشيده بود كه شريك اسارت جديدي را در كام خود احساس كرد .

    ضرورتهاي ختم رسالت
    خاتميت رسالت پيغمبر اسلام بر ضرورت زمان و مرحله ي تكامل جامعه ي بشري استوار بود .
    پيش از آن جامعه ي بشري نه آنقدر توانا بود كه به نيروي عقل و انديشه ي خويش بنواند راه تكامل انسانيت را از جاده ي انحطاط و بربريت بطور قاطع باز شناسد و انديشه و قدرت تفكر در مرحله اي قرار داشت كه با استدلال و استقراء و قياس فعاليتهاي عالي ذهن به تشخيص صحيح از سقيم بپردازد . بشر نخست اسير جهل و اوهام و انديشه هاي خرافي بود و در نتيجه به ياري و هدايت نياز داشت .
    استعانت از معجزات و خرق عادات براي پيغمبران سلف اجتناب ناپذير بود چه راهنمايي ايشان به ياري استدلال عقلي در آ ن دوران ، دشوار بلكه محا ل مي نمود . نارسايي انديشه و عقل استدلالي بشر سبب مي گشت بعد از هر تحول تكاملي كه به دنبال ظهور پيغمبري رخ مي داد و روابط اجتماعي بر پايه ي عدل و مواسات استوار مي گشت و چرخ هاي جامعه ي بشري در جهت تكامل مادي و معنوي بحركت مي افتاد .

    تحول جوامع و ظهور تضادهاي اجتماعي :
    قانون عليت در تحولات اجتماعي
    حوادث و تحولات تاريخي بر حسب تصادف و يا روي اراده و خواست شخصيتها رخ نمي دهد . هر پديده ، تحول و تغيير اجتماعي زائيده ي عللي است كه غالباً به صورت تضاد هايي در بطن جامعه نهفته است . براي آنكه تغييري در جامعه به وجود آيد قبلاً لازم است شرائط و موجبات آن تغيير فراهم آمده باشد .
    قرآن اصل عليت حاكم بر تغييرات اجتماعي و انقلابات تاريخي و از جمله ظهور و بعثت پيغمبران را در چند جا مورد تأ ييد و تأ كيد قرار داده است . قبل از اشاره به اين آيات بهتر است اين مسأ له را كمي بيشتر بشكافيم و ببينيم چگونه جامعه اي متحول مي شود .
    روابط بين افراد يك اجتماع در آغاز بسيار ساده است كه با گسترده و پيچيده تر شدن فعاليتهاي حياتي ، ابعاد تازه اي مي يابد و گسترده ترو پيچيده تر مي گردد . اما در همه حال هدف و علت وجودي آنها ثابت است . جدا از روابط بين خود و جامعه ناچار به برقراري نوعي رابطه با محيط طبيعي است .

    قانون بجاي تصادف
    خلقت عالم بر طبق قوانين و نظم معين صورت گرفته است " آسمانها و زمين را بر پايه حق خلق كرد " هر پديده تابع نظم و اندازه اي است . ميزان ، مقدار و حق اصطلااتي است كه قرآن براي نشان دادن وجود نظم و قانون حساب و كتاب در حركت و تحول پديده هاي خلقت به كار مي برد .
    جامعه ي انساني شايد بيش از زندگي يك فرد از قوانين و سنت هاي لايتغير پيروي ميكند . چه فردي ممكن است درطول زندگي موقعيت و راه و رسم زندگي خود را بارها تغيير دهد و ظرف مدت كوتاهي موضعي متضاد با موضع ديروز برگزيند . ليكن تغيير و تحول در زندگي جامعه ي انساني بدين آساني ممكن نيست و از اراده و خواست افراد تبعيت نمي كند .
    قهرمانان تاريخ كساني نيستند كه تاريخ را بر طبق تمايل و سليقه ي شخصي شكل داده اند . افرادي هستند كه با شناخت ضروريات زمان و درك جهت تحولات اجتماعي ، نيرو و استعداد خود را در آن سو به كار انداخته در پيشاپيش جنبش ها قرار گرفته اند . اهميت آنها قبل از هر چيز در شناخت و درك صحيح و بموقع ضرورت زمان و قوانين حركت هاي اجتماعي است و اگر اين شخصيت ها توانسته اند منشأ اثراتي شوند بدانجهت است كه عمل آنها منطبق با اين شناخت و درك درست بوده ، لذا با موفقيت همراه شده است كه در شناسائي عوامل محركه ي جامعه و تشخيص نقش تاريخي گروهها و طبقات اجتماعي در قالب يك مكتب فكري و نظريه تاريخي و بكار گرفتن آن به عنوان راهنماي عمل اجتماعي از خود نشان مي دهند .

    وقتي مردم نادان يا معاند از پيغمبر اسلام مي خواهند بدانند كه وعده و وعيدهاي پيغمبر چه هنگام سر مي رسد ، جواب نازل مي شود " ( اي پيغمبر ) بگو من مالك نفع و ضرر خويشتن نيستم ، مگر آنچه را خدا بخواهد . براي هر امتي سر انجامي است كه وقتي فرا رسد ، حتي يك لحظه تقدم و تأ خر نخواهد داشت .
    ضمن قبول وجود تضاد در طبيعت و تاريخ ، آنرا عامل و نيرويي اساسي در حركت و ظهور پديده هاي عالم و جامعه ي انساني مي داند . هرپديده ي طبيعي قالباً با ضد خود قرين است در همان حال كه موجودي زنده است . پديده ي مرگ در درون آن در حال نشو و نما ست ، و در همانحال كه موجودي مرده به نظر مي آيد ، امكانات حيات مجدد در درون آن مي جوشد .
    اصولاً از نظر قرآن ، خلقت دو پديده ي متضاد مرگ و زندگي تؤاماً صورت گرفته و ايندو پا به پاي هم در حال عمل و تلاشند : " او ( خدا) كسي است كه مرگ و زندگي را خلق كرد تا شما را بيازمايد كه كدامين در عمل نكوتريد و اوست عزيز و آمرزنده " .
    چگونه مي توان از اين فاجعه جلوگيري كرد ، بحثي است جداگانه ، اسلام ، مكتب انقلابي و فرهنگ نوين پس از پيروزي بر نظام و فرهنگ كهن ، روابط و نظامات جديدي را بر طبق موازين خود استوار ساخت . پيروزي ضد انقلاب در قالب حكومت طبقه اشرافي مبتني بر برده داري و استثمار همراه با مالكيت فئودالي مبدل ساخت ، كه اين خود به سرعت تكامل پيدا كرد و به نظام غالب در زمينه ي اقتصاد و روابط اجتماعي تبديل گشت – نظام جديد چنانچه ديديم چون با فرهنگ و اصيل اسلامي تضاد داشت بعد از مدتي كشمكش با آن و با نهضتهاي پشتيبان آن به دگرگون كردن آن پرداخت ، و يك اسلام رسمي و حكومتي را ترويج داد كه مؤ يد و توجيه كننده ي نظام طبقه اي و فئو دالي حاكم بود .

    خصوصيات دو جبهه حق و با طل

    جبهه ي حق قالباً به موازين توحيد و خداپرستي تكيه و با انواع بت پرستيها و عقايد شرك مبارزه كرده است . دراين جبهه پرستش و بندگي انسان نسبت به انواع قدرتهاي واقعي و موهوم انساني و غير انساني نفي و انكار و از آزادي و قدرت خلاقيت انسان دفاع شد است . در زمينه سياسي ، طرفداران حق مدافع آزادي افراد جامعه و حق تعيين سرنوشت و حكومت مردمي و مبتني بر نظر خواهي و مشورت بوده اند و با هر نوع استبداد سياسي و نظام هاي مبتني بر خود سري و حكو مت فردي و موروثي مخالفت كرده اند .
    سؤال : خصوصيات دو جبهه حق و باطل چيست ؟

    1. استكبار

    كبر ورزيدن به بر خلق و بر سنتهاي الهي و نواميس تكاملي جهان به معني انكار هرقدرت برتر و تصور اينكه هيچكس را در قدرت ، علم و ثروت ياراي برابري با آنها نيست . نفي تجربيات تاريخي بدين دليل كه همه حقايق و واقعيات دال بر محكوميت قطعي آنهاست .

    1. استعلاء

    برتري جوئي بر خلق و عشق به تسلط بر مردم و كسب سيادت و حكميت و فرمانروائي . " بيگمان فرعون در زمين برتري جست " و" بيگمان فرعون درزمين برتري جوينده است ".

    1. استعباد

    برده ساختن انسانها براي بهره كشي ازكار آنان و حكومت بر آنان . اين خطاب موسي به فرعون است كه " نعمتي كه منت انرا بر من مي گذاري اينست كه بني اسرائيل را بنده و برده ساخته اي " .

    1. استضعاف

    تضعيف و خوار كردن خلق و نيروي مخالف ، گرفتن هرنوع وسيله احقاق حق و چاره انديشي ، خاموش كردن هرصداي حق طلب و فرياد عدالتخواهي ، ايجاد اختناق و ترور و وحشت و افكندن سايه ي مرگبارتري بر انبوه مردم بطوري كه هيچ آزاد مردي را جرأ ت مخالفت و احقاق حق نمي باشد و توانايي پاره كردن زنجيرهاي استثمار و بردگي دروجود آنها نماند . بيگمان فرعون در زمين برتري جست ، مردم آنرا به طبقات تقسيم كرد . گروهي را به ناتواني مي كشاند پسرانشان را از بين مي برد و زنانشان را زنده نگاه مي دارد . حقا كه او از مفسدين بود .

    1. ارتجاع

    مخالفت با هر تحول و حركتي كه متضمن نفي نظام و ارزشهاي كهنه و ارائه موازين نوين است . دلبستگي و پاسداري از نظامات پوسيده ي كهن و دفاع ازارزشهاي ضد تكاملي و آباء و اجدادي . و همه به خاطر حفظ منافع و امتيازات به دست آورده . " و چنين است كه ما قبل از تو هيچ هشدار دهنده اي و اخطار كننده اي به سوي مردمي نفرستاديم مگر آنكه ثروتمندانش گفتند ما پدرانمان را بر شيوه و مشي ديگري يافتيم و پيرو آثار آنها هستيم . و در پاسخ پيغمبر كه مي گفت :" اگر براي شما چيزي بياورد كه شما را بهتر هدايت ( به سوي كمال ) كند تا آنچه كه پدرانمان را بر پايه آن يافتند مي گفتند ما به آنچه براي تو فرستاده شده كافريم .

    1. اسراف

    وقتي ثروت عمومي مازاد بر احتياج در اختيار يك شخص يا يك گروه قرار گرفت طبيعي است كه به اسراف درمصرف ميگرايد و نيازمنديهاي اساسي و ضروري انسان درهر زمان حدي دارد كه وقتي اشباع گرديد و هيچ مانع اجتماعي و يا عقيدتي وجودنداشت مهار گسيخته پيش مي رود ، شخص ثروتمند كه بايد با اين همه نعمت و ثروت گرد آورده كاري انجام دهد به اسراف و اتلاف آنها مي پردازد . درهمانحال كه انبوهي از خلق نيازمند و محتاجند . جباران و ستمگران تاريخ و طبقات مرفه و استثمارگر همه در عين حال مسف بو ده اند . آنچه ماعلم مي ناميم ، دراروپا ، همچون نتيجه ي روح تحقيق تازه و روشهاي جديد پژوهش و مشاهده و اندازه گيري و گسترش رياضيات ، به صورت تازه اي پيدا شد كه يونانيان از آن آگاهي نداشتند – آن روح و آن روشها توسط مسلمانان به جهان اروپا راه يافت " .

    بنابراين عصر ولايت اسلام و ظهور حضرت محمد ( ص) در مقايسه با اعصار ظهور انبياء و پيغمبران سلف از اينجهت كاملاً متمايز است كه در اين دوران شرايط براي ختم رسالت فراهم گرديد و بشر پا به دوران بلوغ فكري مي گذاشت و لذا دخالت نيروهاي فوق طبيعي بصورتي كه در دورانهاي گذشته ملاحظه مي شود ، وجود ندارد – به جاي معجزه ، منطق استدلال عقلي و شواهد عيني و تجربي آزمايشات تاريخي بكمك گرفته مي شود . همه ي تلاش پيغمبر اسلام در بسيج و بر انگيختن نيروها و استعداد ها ي نهفته ي انسان متمركز است . – هدف ، آزاد كردن عقل و انديشه و نيروهاي تكامل پذير انسان از قيود و زنجيرهاي جهل ، خرافه و عقايد موهوم مبتني بر كهانت شرك و انواع بردگي جسمي و روحي است .
    نقش انسان د تحولات تاريخي و اجتماعي ، از اين دوران به بعد ابعاد تازه اي مي يابد . – پس از ختم رسالت مسئو ليت اقوام و امت ها يكسره بر دو ش مردم گذاشته مي شود . – مردم اند كه بايد با عمل ، بصيرت و بينايي و تعمق در تستاوردهاي وحي و انتخاب هاي درست ، سرنوشت خود را شكل دهند . مردم اند كه بايد باير با دگرگون ساختن ماهيت انساني خويش ماهيت جامعه را متحول و متكامل سازند كه " بي گمان خدا سر نوشت قومي را تغيير نخواهد داد مگر آنكه خود آ ن قوم خود را تغيير دهند ." .

    جهان بيني قرآن حاوي آن اصول و قوانين مسلمي است كه در هر عصر و زمان به اتكاء آن مي توان تاريخ و تحولات آن را تجليل و از آن ميان درس و راهنمايي براي گشودن راه آينده بيرون كشيد – مباني اجتماعي و اقتصادي كه درجهان بيني قرآن آمده است .
    بي شك نيايد انتظار داشت از آنچه امروز بنام اسلام بر اذهان مردم و حتي گرو هي از فقها و علماي مذهبي حاكم است . اصول و موازين فوق استخراج شود . چه ايدئولوژي اسلامي قريب يكهزار و چهارصد سال است كه در جوامع طبقاتي و زير سيطره ي حكومتهاي فئودالي ، اشرافي و استبدادي دچار مسخ و دگر گوني گرديده درخدمت نظام و حكومتهاي موجود در آمده است – طي اين مدت و از همان آغاز حكومت بني اميه با محو آثار اجتماعي و سياسي حكومت اوليه ي اسلام ، مسخ جهان بيني و اصول عقايد و نظامات اجتماعي – اقتصاي اسلام بوسيله ي قدرتمندان و ثروتمندان شروع گرديد . بسياري دانشمندان دين كه در خدمت زور و زر در آمده بودند اين مهم را بر عهده گرفتند .
    در همين عصر ما شاهد سرنوشت مكاتب فكري و فلسفي هستيم كه اگر چه بيش از يك يا دو قرن از عمرآنها نمي گذرد به صورتي د ر آمده اند كه گروههاي متضاد هر يك قادرند آنرا در توجيه گرايشها و سياستهاي خود به كار برند .
    بخصوص وقتي يك مكتب فكري چندين دوره ي تاريخي راپشت سر مي گذارند و گسترش آن ازمرزهاي قومي و نژادي و جغرافيايي فراتر مي رود . بيشتر د رمعرض تغيير و دگرگوني قرار مي گيرد – اشكال وقتي پديد مي آيد كه مكتب فكري مورد نظر آئين رسمي نظام موجود اعلام مي شود – زيرا وقتي يك مكتب فكري مبناي يك نظام قرار نمي گيرد و يا بعنوان بر چسبي بر روي يك نظام نمي خورد ، كمتر در خطر تغيير و مسخ مي باشد .

    نظامي كه در آغاز باپيروزي اسلام در سر زمينهاي آزاد شده بوجود آمد از مكتب اسلام تبعيت مي كرد و رنگ و شكل آئين را داشت – پس از آن ، چندي نگذشت كه نظام تازه را استواري بخشيده و اصول مكتب را در اذهان همه ي مردم رسوخ دهند و دشمنان طبقاتي دين جديد را به كلي نابود سازند ، بر اثر حمله ي يك ضد انقلاب كه عمدتاً توسط طبقه ي اشرافي زخم خورده و امتيازات از دست حمايت مي شد و تعصبات قبيله اي تنها ملاط آنرا تشكيل مي داد – دچار شكست و تزلزل گرديد و سر انجام طبقه اشرافي قديمي قدرت را بدست گرفت و به نام همان مكتب حكومت را آغاز كرد – اما خصلت حكومت اسلا م ، با منافع طبقه اي و خوي استثمارگري و انحصار طلبي آنها سازگاري نداشت .
    مكتب هر گونه تبعيض و اختلاف قبيله اي – نژادي و نابرابري اقتصادي و اجتماعي را نفي مي كرد و مبشر برابري و برادري و طرفدار جامعه ي بي طبقه از لحاظ اقتصادي و حكومت عدل و تقوي و شوري بود و در مقابل بني اميه ، درپي استقرار يك نظام مبني بر برده داري و استثمار و تبعيض و اختلاف قومي و نژادي و استبداد موروثي بودند كه بعداً بصورت يك نظام فئودالي تكامل پيدا كرد .

    شرايط عيني و ذهني بروز دگرگونيهاي بنيادي درجامعه و تاريخ
    دروجود هرانساني اميال سر كشي نظير ميل به تجاوز و تعدي ، سلطه جويي و زياده طلبي ، روحيه ي استخدام و استثمار تطور بالقوه و به صورت استعداد وجود دارد . اگر تغييرات در شرايط اقتصادي و اجتماعي جامعه مساعد براي بروز و ظهور اين استعداد ها و اميال باشد و شخص در و ضعيتي نباشد كه بتواند به كمك آكاهي و تعلق اجتماعي و وجدان جمعي و تحت تأ ثير آرمانهاي اخلاقي و انساني ، اين اميال را تحت كنترل در آورد به تجاوز و تعدي دست خواهد زد . در نتيجه گروهي با در اختيار گرفتن قدرتهاي اقتصادي جامعه به استثمار و بهره كشي از مردم پرداخته قدرت سياسي را هم در اختيار خود مي گيرند و جامعه ي متعاون و مبتني بر مناسبات برادرانه و تساوي طلبي جاي خود را به جامعه ي طبقاتي مبتني بر استثمار و سلطه و تجاوز مي دهد .

    در قرآن هرگونه تجاوزنسبت به حقوق ، حيات و آزادي انسانها و هرانحراف از مسير حق و يا موازين تكاملي خلقت تحت عناوين ظلم تعدي و فسق اسم برده شده است .
    ظلم در معناي وسيع آن بكار رفته رفته است و همه نوع تجاوز را شامل مي شود ، حتي شخصي كه عملي بر ضد سلامت نفس خويش انجام مي دهد مرتكب ظلم به حق خويش شده است و در همانحال كسي كه تعادل طبيعت را مختل مي سازد مرتكب ظلم شده است ، تجاوز به حق ،تجاوز از قوانين و سنت هاي الهي كه همان سنت هاي طبيعي و تاريخي هستند – ظلم محسوب مي شود و فسق است و تعدي است .
    حق در صورت نبودن موانع و محروميت ها ، تحقق مي پذيرد – آنچه در اين راه مانع ايجاد كند ، ظلم است . استفاده از نعمتهاي جهان و مواهب طبيعت كه مفيد بسلامت و تكامل جسم و روان آدمي هستند يك " حق " است . محروم ساختن ديگران از اين نعمتها ظلم است . تكامل انديشه و فكر آدمي يك حق و ممانعت از آن ظلم و فسق . برادري انساني و برقراري تعاون و همدردي اجتماعي بين همه ي انسانها " حق " است و اخلال در آن ظلم .
    قرآن بروز دگرگوني و انهدام جامعه كهن را بدون جمع شدن شرايط عيني و ذهني ممكن نمي داند . منظور از شرايط عيني در اين مورد تشديد تضادهاي فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي است .
    قرآن از اين وضعيت تحت عنوان رواج و تشديد ظلم اسم مي برد و در همه جا تأكيد مي كند كه تا درجامعه اي ظلم و تجاوز و فسق و فساد رواج نيابد پيغمبر مبعوث نشده و يا نظام كهنه درهم نمي ريزد . تشديد ظلم و فشار اجتماعي و اقتصادي جامعه راآماده ي قبول فكر جديد مي كند ، آگاهي نسبت به اوضاع جاري بالا مي رود و مكتب فكري مقبوليت عام مي يابد . به ديگر عبارت ، تكامل تضادها زمينه را براي فراهم شدن شرايط ذهني نيز آماده مي سازد - در آيات ذيل همه جا انهدام نظام كهنه رامنوط به رواج ظلم و تشديد فشار از جانب طبقات حاكمه تلقي مي كند . چنين است انتقام گرفتن پروردگار تو كه جوامع در حاليكه ستمكارند .

    انحراف بعد از هر پيروزي و دگر گوني
    پيروزي صالحين و نابودي ستمگران بدان معني نبود كه فسادكاري و شرك استثمار و شرك براي هميشه از صفحه ي زمين و تاريخ بشر پاك شود ، بلكه بعد از چندي ديگر باز تحت تأ ثير دو عامل يا دو نيرو ي محركه يكي تمايلات ضد اجتماعي در درون افراد و ديگري شرايط مناسب اجتماعي –اقتصادي ، فساد كار ي و ستمگري و استثمار به صورت هاي نويني كه با شرايط تاريخي و اجتماعي و اقتصادي جديد تناسب دارد بروز مي كند و جامعه را مجدداً به انحراف و به تضاد و كشمكش وبه فقر و بدبختي مي كشاند و حركت تكاملي را كند و بالاخره متوقف مي سازد تا آنجا كه ظهور يك تحول و دگرگوني ديگري لازم مي آيد .





    فروشگاه نمونه سوالات پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی


    دانلود رایگان نمونه سوالات نیمسال اول 93-92 پیام نور

    دانلود رایگان نمونه سوالات نیمسال دوم 92-91 پیام نور مقطع کارشناسی

    دانلود رایگان مجموعه نمونه سوالات تمامی رشته های پیام نور نیمسال اول 90-91 دانشگاه پیام نور


    دانلود نمونه سوالات آزمون فراگیر کارشناسی ارشد تمامی دوره های دانشگــــاه پیــــام نور




    دانلود مجموعه نمونه سوالات ارشد فراگیر پیام نور




    برای دانلود رایگان نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور - نمونه سوالات پیام نور کارشناسی - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    نمونه سوالات رایگان پیام نور


    ********************************



    ********************************




  2. # ADS
    نشان دهنده تبلیغات
    تاریخ عضویت
    -
    محل سکونت
    -
    ارسال ها
    -

     دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی
     

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •