بالا
لامپ رشد گیاه

 دانلود نمونه سوالات کارشناسی ارشد پیام نور با پاسخنامه

 دانلود نمونه سوالات فراگیر پیام نور

 فروشگاه پایان نامه و مقاله


 تایپ متن و مقاله و پایان نامه





 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 از مجموع 1

موضوع: چگونه غم جدایی را تحمل کنیم

  1. #1
    alamatesoall آواتار ها
    • 6,852
    • 7,384

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    راه های ارتباطی
    تشکر ها
    6,548
    پست های وبلاگ
    45

    Icon19 چگونه غم جدایی را تحمل کنیم

    چگونه غم جدایی را تحمل کنیم

    === با مطالعه این متن می توانید بر غم حاصل از جدایی و از دست دادن فرد مورد علاقه خود غلبه کنید===
    در چرخه طبیعت ، پدیده از دست دادن ، عنصری ضروری و در خور توجه است . غنچه های گل سرخ در پی استحاله جوانه ها ، سبز شدن گیاه در پی دگردیسی دانه و آغاز روز در پی رفتن شب پدید می آید . این همه حکایت از بازآفرینی های مکرری دارد که در پی هر از دست رفتن در چرخه آفرینش پدید می آید .
    همین حالت در زندگی انسان نیز وجود دارد . بندرت می توان در زندگی به دست آوردنی را یافت که از دست دادنی را به همراه نداشته باشد .
    با این پیشینه ذهنی می توان به شناسایی انواع خلا های عاطفی پیش آمده در زندگی پرداخت . برای مصادیق از دست دادن های آشکار می توان به مواردی همچون مرگ عزیزان ، قطع رابطه عاشقانه ، جدایی و طلاق ، اخراج از کار ، بی پولی ، و...اشاره کرد .
    احساس تردید میان داشتن و نداشتن نیز خود نوعی از دست دادن است ، حتی اگر اوضاع بهبود یابد . بطور مثال : فرد مورد علاقه تان با شما تماس بگیرد و دو باره به عشق ابدی خود اعتراف کند و ... باز هم این حس سرگردانی و تردید وجود دارد و باید این تردید را نوعی از دست دادن تلقی کنیم .
    چنانچه در مرز بین داشتن و نداشتن هستید و در این میان احساسی ناپیدا در شما نوید امید می دهد ، بهتر است به جای پرداختن به این احساس امیدواری متزلزل ، آن را خاتمه دهید و این پایان را به ترتیبی اعلام و به ادامه زندگی و رشد و شکوفایی خود بپردازید .


    احساسی که پس از هر از دست دادن پدید می آید

    علاوه بر احساس درد ، افسردگی و اندوهی که آشکارا در فرد پدید می آید ؛ واکنش های دیگری نیز بر اثر از دست دادن گریبانگیر فرد می شود که از آن جمله می توان به احساس درماندگی ، هراس ، خلاء ، ناامیدی ، بدبینی ، بیقراری ، خشم ، گناه ، آسیب پذیری و همچنین از دست دادن تمرکز ، امیدواری ، انگیزه و انرژی و نیز بی اشتهایی یا پر خوری ، کم خوابی یا پر خوابی ، تغییراتی در انگیزه جنسی و در نهایت بی حوصلگی و خستگی ، کندی در محاوره و راه رفتن اشاره نمود که در طول مرحله از دست دادن و یا پس از آن ، انتظار بروز تمامی این علائم یا بخشی از آنها طبیعی است .
    این حالات ، بخشی از روند طبیعی بهبود یافتن تدریجی جسم است . بهتر است با این تغییرات مبارزه نکنید ، بلکه آنها را لمس کنید .


    مراحل بهبودی

    عوارض ناشی از پدیده از دست دادن در افراد طی سه مرحله بطور متمایز و همزمان بهبود خواهد یافت . این مراحل عبارتند از :
    1 - شوک یا ضربه ناگهانی ، انکار ، کرختی
    2 - ترس ، خشم ، افسردگی
    3 - درک ، پذیرش ، پیشروی

    ضربه ناگهانی ، انکار ، کرختی
    ما قادر به درک آنچه که برایمان اتفاق افتاده نیستیم . ضمیر ناخود آگاه مان دائما آن را انکار می کند و نخستین کلماتی را که پس از شنیدن خبر به زبان می آوریم `چی ؟` و ` آه ، نه ! ` است . گاه موضوع را فراموش می کنیم و هر بار که دوباره به خاطر می آوریم ، مبهوت می شویم . در این میان ، سیستم دفاعی بدن در مقابل درد شدید ، ضربه ناگهانی و نیز کرختی و سستی فعال می شود .

    ترس ، خشم ، افسردگی
    ترس ، خشم و افسردگی ، حالات و واکنش هایی هستند که با پدیده ` از دست دادن ` ارتباط نزدیکی دارند . اگر اندوه ، ترس و ناامیدی هر از گاه بر شما هجوم آورد ، همراهی اش کنید ، اما نه برای زمانی طولانی . آن را بپذیرید ، اما خود دعوتش نکنید .

    درک ، پذیرش ، پیشروی
    زندگی ما همچون گذشته جریان دارد و حالت جسمی و روحی ما رو به بهبودی است و ذهن ما این واقعیت را که بدون از دست رفته مان نیز قادر به ادامه زندگی هستیم پذیرفته و ما را به سمت مرحله جدیدی از زندگی مان سوق می دهد . در موقع بتدریج قادر خواهیم بود سه مرحله بهبودی را بدون توجه به فقدان از دست رفته مان پشت سر بگذاریم .
    بهتر است بدانیم از دست دادن ، از دست دادن است ؛ مهم نیست علت آن چه باشد . هر گاه کسی یا چیزی را که دوست می داریم از ما گرفته شود و یا به ما داده نشود ، معنای آن دوری و از دست دادن است . تنها نکته مهم در درمان انواع مختلف از دست دادن ها ، عمق احساس اندوه و مدت زمانی است که صرف درمان آن می شود . هر چه از دست رفته مان عزیزتر باشد ، شدت اندوه ما نیز بیشتر خواهد بود و نیز برای گذر از مرحله ای به مرحله دیگر مدت زمان بیشتری صرف می شود .در از دست دادن های جزیی ( مانند گم کردن شی مورد علاقه ) ممکن است ، سه مرحله کسب بهبودی ظرف چند دقیقه به وقوع بپیوندد ، در حالی که برای از دست دادن های بزرگی ( مانند فرد مورد علاقه ) گاهی سال ها زمان صرف شود .


    زنده ماندن پس از او

    زنده خواهید ماند

    بدون شک بهبود خواهید یافت . مسیر بهبودی نیز همچون روند زندگی ، آغاز ، میانه و پایانی داشته که بهتر است از ابتدا به یاد داشته باشید که پایانی نیز وجود دارد و چندان دور نیست . مطمئن باشید بهبود خواهید یافت ؛ زیرا طبیعت یاوری است قدرتمند که جانب شما را دارد . همواره به خود بگویید :` من زنده ام و زنده خواهم ماند . ` حقیقت دارد ، زنده ای و زنده خواهی ماند .


    در صورت نیاز ، بدون معطلی کمک بخواهید !

    اگر فکر می کنید که نیازمند کمک دیگران هستید ، دست بکار شوید . ممکن است تصمیم ناجوری در مورد خودتان بگیرید . بهتر است دست نگهدارید و بدون معطلی تلفن را برداشته و با کسی که می دانید شما را در این زمینه یاری خواهد کرد ، تماس بگیرید .
    در چنین شرایطی کاملا طبیعی است که احساس فروپاشی کرده و حتی به دلیل عدم کنترل خود ، عملی انجام دهید که موجبات پشیمانی بعدی شما را فراهم آورد . کافی است تقاضای کمک کنید ، آن را در همه جا خواهید یافت . مشاورین خانواده و روان شناسان آمادگی شنیدن حرف های شما را از راه برقراری تماس تلفنی دارند . بهتر است بدانید که زمان آن نیست از خود شجاعت نشان دهید . در حقیقت کمک خواستن ، خود نیازمند شهامت بی نظیری است . ===در هر کجا که باشید می توانید با سایت ما ارتباط برقرار کنید . هستند افرادی که دوست دارند صدا و حرف های شما را بشنوند .
    جدایی را بپذیرید!

    بی گمان تلاش وسیعی برای باور و یا انکار وقوع حادثه جدایی از خود بروز خواهید داد . اما بهتر است حقیقت را بپذیرید و بدانید که واقعا یک جدایی در زندگی شما رخ داده است . ممکن است از خود سوال کنید که آیا به اندازه کافی توانایی تحمل این مصیبت را دارید ؟ بهتر است بدانید که شما به اندازه کافی نیرومند هستید . زندگی نیز جریان داشته و شما در آن حضور دارید .


    این رنج فقط از آن شما نیست

    شکست و از دست دادن ، بخشی از زندگی ، زنده بودن و انسان بودن است که همگان آن را تجربه کرده اند ؛ تنها وظیفه ما این است که مسیر شکست به پیروزی را تا حد امکان سریع ، به نرمی و با شهامت پشت سر بگذاریم .
    بهتر است بدانید که در این راه تنها نیستید . بیش از شش میلیارد نفر در این کره خاکی ، همچون شما در دوران فراق بسر می برند و بد نیست بدانید که وجود همدلی در رنجی مشترک ، از شدت درد آن می کاهد .


    احساساتی بودن خوب است

    اگر احساس سردرگمی و کرختی می کنید ، نگران نباشید . پس از هر از دست دادنی ، ممکن است تا مد تها در حالت شوک به سر برید . از این حالت وحشت نکنید . ممکن است از خود بپرسی : ` آیا موفق خواهم شد ؟ ` ، ` آیا دوباره عاشق خواهم شد ؟ ` ، ` ممکن است یک بار دیگر به چیزی دل ببندم ؟ ` این سوال ها و نظیر اینها ، نگرانی های آشنایی هستند که در پی ` از دست دادن ` ایجاد می شوند ، می توانید آنها را حس کنید ، اما بهتر است باورشان نکنید . گاه پیش می آید که هیچ احساسی نداشته باشید که این هم جای نگرانی ندارد .
    ممکن است در طول این دوره احساسات و حالاتی چون غم ، خشم ، شکست ، فرسودگی ، آشفتگی ، گمگشتگی ، باختن ، بلاتکلیفی ، درهم شکستگی ، پستی ، گیجی ، حماقت ، نفرت شدید از خود و دیگران ، حسد ، میل به خودکشی ( احساش خوب است ، اما عمل به آن اشتباه است ) ، افسار گسیختگی ، تهوع ، عصبانیت شدید و ... در شما پدید آید که همگی آنها بخشی از روند رو به بهبودی شماست . بگذارید با احساس آنها بهبود یابید ، نگران نباشید .


    وجود درد خویش را انکار نکنید !

    در صورت بروز غم و رنج ، آن را بپذیرید . احساس اندوه در پی هر جدایی و هر از دست دادنی ، کاملا طبیعی و عادی است . به کلامی دیگر ، شاهدی بر زنده بودن و توانایی شما در واکنش نشان دادن به حوادث زندگی است . اگر چه ممکن است کمی دلهره داشته باشید ، اما بهتر است که آن را احساس کرده و زمانی را با آن سپری کنید . احساس درد ، آشفتگی ، دلتنگی و دل شکستگی ، بخشی از مسیر بهبودی شماست ، آن را انکار و مخفی نکرده و از آن فرار نکنید ، بلکه با آن بمانید و مدتی را در رنج بسر ببرید . بهتر است بدانید تحمل درد و رنج آسیبی به شما نمی رساند ، بلکه موجبات سلامتی تان را فراهم می کنند .


    خود را محکوم و تحقیر نکنید !

    شما انسان شایسته ، ارزشمند ، خوب و حتی فوق العاده ای هستید. ممکن است ضربه ای بر بدنه اتکاء به نفستان وارد شده باشد و یا افکارتان سرشار از احساس گناه ، محکوم بودن و احساس حقارت باشد ، بهتر است نگران نباشید ؛ زیرا ، این حالات کاملا طبیعی و ناشی از فشار روانی است که با آن دست به گریبان هستید . نیازی نیست ذهنتان را بر افکار پوچ و منفی متمرکز کنید و خود را با ` اگرهایی ` چون ` اگر این کار را نکرده یا کرده بودم ، در این وضعیت اسفناک عاطفی قرار نمی گرفتم ` تنبیه کنید .
    طبع شما بلند تد از زخم عاطفی کوچکی است که اکنون گریبانگیر شما است . آن را رها کنید و بدانید که : در زیر پوشش این دل نگرانی و آشفتگی ظاهری ، یک انسان قدرتمند ، دانا ، شایسته و فوق العاده نهان است و او کسی جز شخص شما نیست .


    به خود فرصت بهبودی بدهید !

    دوره درمان و بهبودی نیاز به زمان دارد . هر اندازه شدت وابستگی ما نسبت به عزیز از دست رفته مان بیشتر باشد ، مدت زمان بیشتری را صرف بهبودی خواهیم کرد . طبیعی است در دورانی که همه چیز بسرعت سپری می شود ، پذیرش موضوعی که نیازمند صرف زمان است دشوار به نظر می رسد . اما شما برای بهبودی ، نیازمند زمان هستید . بهتر است این مدت را بر خود ارزانی داشته و بدانید که سزاوارش هستید .

    فرایند بهبود ، شدت و ضعف دارد

    روند رشد و بهبودی بر خلاف تصور عموم ، پیشروی دائم و یکنواخت نیست . بلکه بیشتر شبیه به آذرخش است ؛ سرشار از نوسان ، از بالا به پایین و بر عکس ، پیشروی و پسروی و فراز و نشیب . در نتیجه ، چنانچه بهتر یا بدتر از دیروز یا حتی چند لحظه قبل هستید ، نگران نباشید و بدانید که روند بهبودی در جریان است .

    فردا در پیش است

    زندگی سرشار از تجربیات مثبت است ، زیبایی در راه است و بی شک فردایی زیبا از راه خواهد رسید . نفس عمیقی کشیده و اکسیژن را روانه ریه های خود کنید ؛ مگر نه این است که نفس کشیدن نشانه سلامتی و زندگی است ؟
    حال به طور کامل هوا را بیرون بفرستید و سپس با طمانینه نفس عمیق دیگری بکشید . برای نفس کشیدن از تمام ظرفیت شکم ، معده و قفسه سینه استفاده کنید . دستتان را روی قلب ، معده یا هر بخش دیگری از بدنتان که در تلاطم است بگذارید و همان طور که نفس را بدان سو می فرستید ، به خود بگویید : آرام باش ، من زنده ام و زنده می مانم .


    استراحت کنید !

    بهتر است در این دوران استراحت و حتی خواب بیشتری داشته باشید و برای انجام کارهایتان از دیگران کمک بگیرید . زندگیتان را به گونه ای برنامه ریزی کنید که اغلب اوقات در استراحت و انجام فعالیت های مثبت و سرگرم کننده باشید . با خودتان مهربان باشید و عجله نکنید ، جسمتان برای تجدید قوا نیاز به انرژی دارد . تفکر کنید و به عواطف خود استراحت بدهید . بهتر است تا مدتی درگیر هیچ رابطه ای نشوید . کارهای سازنده اغلب به آرامش روحی مدد می رساند . بنابر این ، مادامی که متحمل فشاری نشد هاید برای آن وقت صرف کنید . به یاد داشته باشید که استراحت و تفریح اساس سلامتی است .


    برنامه سبکی برای خودتان تعیین کنید

    بسیار خوب استراحت کافی است ، اکنون وقت آن رسیده که فعالیت را آغاز کنید . استراحت متناوب ، همراه با فعالیت ، شما را به مرز بهبودی نزدیک میکند . از همین رو بهتر است به قدر نیاز به استراحت بپردازید تا دچار سستی و تنبلی نشده و فعال باقی بمانید .
    مادامی که دنیای درونتان سرشار از هرج و مرج و آشفتگی است ، برنامه سبک و در عین حال اندیشمندانه ای را برای دنیای بیرون خود برگزینید . خوب است که بدانید این برنامه ریزی علاوه بر ایجاد نظم در زندگی ، تکیه گاه بسیار خوبی برای فعالیت ذهنی شماست .

    تصمیم گیری نکنید !

    انتظار نداشته باشید که تمام قضاوت های شما منطبق بر اصول و منطق باشد . بهتر است تصمیم گیری را به حداق برسانید و در صورت لزوم تصمیم گیرهای مهم را به تاخیر انداخته و تصمیم گیری های جزیی را نیز با کمک خانواده ، دوستان و همکاران به انجام برسانید . در حقیقت وکالت دهید ، واگذار کنید تا استراحت کنید ، به اندازه کافی زندگی تان دستخوش تحولات شده است ، بهتر است تغییرات اضافی را به حداقل برسانید .


    بخشش ، عاملی برای بهبودی

    نفع فوق العاده ای که از بخشش به ما می رسد ناشی از عمل پالایش آن است . بخشش ، ذهن را از افکاری که ناخوشایند ، دردناک و اکثراغ بی خاصیت اند ، می شوید و می برد . چرا این موضوع این قدر مهم است ؟ زیرا بهترین راه برای ساختن خوش بینی ، خلاص شدن از دست افکار منفی است . تا وقتی که خود آگاهی ما با افکار خشم ، آزردگی یا انتقام تاریک شده است ، پرتوهای مثبت نمی توانند از آن عبور کنند و به زندگی ما روشنایی بخشند .
    البته گاهی اوقات عصبانیت قابل قبول یا حتی مناسب است . اما تا کی می خواهید این وضع را ادامه دهید ؟ دو ساعت ؟ دو هفته ؟ یا می خواهید سالها آن را طول بدهید ، یا شاید می خواهید تا دم مرگ هم آن را ادامه دهید ؟ چه چیزی از این خشم به دست می آورید که ارزش آن را داشته باشد ؟ چگونه احتمالا می توانید آن را با مزایای بخشش مقایسه کنید ؟ بی تردید باید از تجربیات بد درس بگیریم . تنها دو دستی به این درس ها بچسبیم ، حتی وقتی از هیجانات منفی که درونمان را مسموم می کند ، رها هستیم .
    هر چه ضربه شدیدتر و دلشکستگی یا فقدان بزرگتر باشد ، معمولا زمان بیشتری مورد نیاز است تا ذهنمان به بخشش برسد . اما اگر بتوانید احساسات منفی را رها کنید ، به نوعی از شرشان خلاص شوید و از آنها عبور کنید ، بخشش شما را از نظر هیجانی تقویت و فورانی از انرژی مثبت در شما ایجاد می کند .
    گاهی اوقات افراد به جای عصبانیت ، در اندوه غرق می شوند . اندوه می تواند بخشی طبیعی از روند بهبود باشد . اما وقتی در آن گیر کنیم ، اندوه صرفا ناراحتی مان را تداوم می بخشد و احساس شکستمان را طولانی می کند . احتمالا بخشش داروی به مراتب بهتری است و شما را قادر می سازد که با شرایط از در صلح درآیید و با زندگی تان پیش بروید .

  2. # ADS
    نشان دهنده تبلیغات
    تاریخ عضویت
    -
    محل سکونت
    -
    ارسال ها
    -

     دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور با پاسخنامه تستی و تشریحی
     

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •