از خاطرات یک عروس

[یکی مثل خودت]

پس سوپ داشتن,شما از کجا فهمیدی سوپ داشتن؟؟؟؟؟؟؟

دیگه نابقه بازی در نیارید دیگه ... وقتی پلیس اومد واسه تحقیق همه چی مشخص شد

[fr.chemi3t]

دیگه نابقه بازی در نیارید دیگه ... وقتی پلیس اومد واسه تحقیق همه چی مشخص شد

نابغه

[بارون بهاری]

ولی اینکه شیمی خونده باشیم، خیلی رو غذا پختن تاثیر میذاره ها
چون من موقعه غذا پختن ،مامانم رو بیچاره میکنم از بس که ازش سوال میپرسم ،کی فلان چیزو اضافه کنم؟؟؟،چقدر بریزم؟؟؟؟حرارت چقدر باشه؟اگه برای 2نفر بپزیم چقدر باید مواد داشته باشیم ؟؟؟برای 6 نفر چقدر؟؟؟ ،اصلا واحده هر ماده چقدر هستش؟؟ چرا این رو اضافه میکنیم ؟؟؟ چرا اول اون رو نمیریزم و ..............
بیچاره مامانم

[یکی مثل خودت]

بین خودمون باشه ,من زیاد تو آشپز خونه پیدام نمیشه,تو 12سالگی که تنها بودم (جو گرفت)ما کارونی گذاشتم خمیر شد مامانم اومد وقتی دید کل ماکارونی را ریخت رفت با اعصاب داغون,ولی چند روز پیش بعد از چندین سال تحقیق و پژوهش باز موقعی که کسی نبود (تو تنهایی بهتر کار میکنم)لوبیا پلو درست کردم,همه داشتن از تعجب شاخ در میاوردن ,مامانم باور نمیکرد میگفت از کجا گرفتی ,ولی عجب ته دیگی داشتا
از اعترافات یک شیمیست
ما چقدر روراستیم راحت اعتراف میکنیم ,حالا بقیه الکی میگن ما بهترین آشپزای دنیاییم

[fr.chemi3t]

شما بیکار میشی سوت میزنی

[یکی مثل خودت]

شما بیکار میشی سوت میزنی

بیکار...