-
چگونه بگذرم از عشق واز دلبستگی هایم؟!
چگونه میروی با اینکه میدانی چه تنهایم؟
خداحافظ بدون تو گمان کردی که میمانم...
خداحافظ بدون من یقین دارم که میمانی!!
-
08-31-2012 09:50 PM
# ADS
نشان دهنده تبلیغات
-
خیلی سخت بود! بابغض نوشتم!با خنده خواندی!
کاربر مقابل پست snowgirl عزیز را پسندیده است:
-
مرا ببخش مهربانم!
که روی زمینِ تــــــــو راه می روم...
در هوای مهربانی هایِ تــــــــو نفس می کشم...
اما امیدم را به غیرِ تـــــــو می بندم... تا گره غصه های دلم را بگشاید...
-
اینجـا صداے پا زیاد مـــے شنومـــ
امــــــا ...
هـیچكدامـــ تـــــ❤ــــو نیستــــے
"دلــــــ❤ــــــم "
خوش كــــــردهـ خودش را بهــــ این فكر
كهـــ شاید" پا برهـنهـــــــ " بیاپے ...
2 کاربر پست fr.chemi3t عزیز را پسندیده اند .
crazy girl, reza karimi
-
دوست میدارمش اما میترسم بگویم و بگوید : مرسی !!
یا بگوید به این دلیل و آن دلیل دوستم ندارد...
یا چه میدانم.......
یا مثله خیلیا بگوید لیاقتم بیشتر از این حرفاست....
میترسم از اینکه هر چیزی بگوید جز:
" من هم دوست دارم "
-
تــوـ را آرزو نخواهم کــــــــرد، هیچوقتـــــــــــ!
تــو را لحظـــــه ای خواهم پذیرفت که خودت بیاییــــــــــ، با √دِل خــــود، نـــه با آرزوی مـــنــــــــــ...
کاربر مقابل پست fr.chemi3t عزیز را پسندیده است:
reza karimi
-
گاهــــی بایــב نباشــــی ...
تا بفهمــــی نبوבنت واسهــ کــــی مهمهــ ...
اونوقته که میفهــمی بایــــב همیشهـــ با کــی باشی ....

کاربر مقابل پست fr.chemi3t عزیز را پسندیده است:
reza karimi
-
نـڪـنـــב، بشــڪـنـــב؛
شیشـــﮧבلتنگــــــےבلــــے را؛
توپِ ســر به هوایـــــﮧ بــــــے خیالــــے
ات ...!

-
وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد ، بهتر است او را هم نداشته باشی
تا به نداشته هایت اضافه شود...!!!
-
پچ ِ پچ ِ باران را می شنوی؟
عاشقانه هایش را برای تو فرستاده ست!
گاه در کوچه می رقصد و پای کوبی می کند!
گاه شیشه ی ِ پنجره ی ِ اتاقت را می نوازد…
و برای قدم زدن، می خواندت
برخیز و خویش را از غمی که تا مرگ ِ احساس می بردت، رها ساز
خیس شو در بارانی که روحت را طراوات می دهد
باران، همه بهانه است
موهبتی ست از سوی ِ خدا
گاه، خدا نیز بهانه می کند
و مست می شود
برای بارش ِبوسه هایش
و تا آغوش بکشد تو را
از همه ی ِ آن لرزه گناهانی که سبب ِ اندوهت می شوند
آری، سروده ام را بگذار به حساب ِ تب و هذیان
اما باور دار که
آغوش ِ او بسیار بزرگ است
گاهی به پچ پچ های باران گوش کن