-
10- او را دستپاچه نكنيد: شما ممكن است بخواهيـد پيـشنـهاد خود را برای جهانيان فرياد بزنيد و يا حداقل براي همسايگان مجاور خود! امـا مـراقب باشيـد اشـتـياق بـی حد شما كار دستتان ندهد. اگر وی شخص درونگرا بوده و از آن كه مـركز تـوجـه ديـگـران واقع گرديد بيزار می باشد، بهتر است اين كار را بطور خصوصی با وی در ميان بگذاريد.
-
06-01-2009 10:06 PM
# ADS
نشان دهنده تبلیغات
-
11- انتظار همه نوع پيشامدی را داشته باشيد: صـرفنـظر از هـمـه نقشه ها و طرح ريزی ها، امكان دارد امور دقيقا آن طوری كه شما و يا وی تصور می كرديد پيـش نرود. خود را برای واكنش های احتمالی آماده كنيد.او مـمكن است دستپـاچـه شـده و يا هيجان زده گـردد و يـا آن كه كاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند. وی ممكن است بگويد: "بله-خيـر" و يــا "شايد". شمـا مـمكن است تصور كنيد وی را كاملا می شناسيد امـا از پـيـش داوری و آنكه پاسخ وی چگونه خواهد بود پرهيز كنيد چون ممكن است مايوس گرديد.
-
12- اگر پاسخ وی منفی بود مايوس نشويد: هـمـواره احـتـمال آن كـه وی "نه"بگويد وجود دارد. اما دلسرد نشويد با او صحبت كنيد و علت عــدم آمـادگـی وی را جـويا گرديد. وی ممكن است تـنـها بـه زمـان بـيشتـری نـيـاز داشتـه بـاشـد و يا آن كـه اصلا وی دختر مناسبی برای شما نباشد. اگر اين طور باشد بهتر است همين حالا پی بـه آن بـبـريد تا آنكه پس از ازدواج.
-
13- خيلی زود و يا خيلی دير پيشنهاد ندهيد: زمـان معـيـنـی برای پيشنـهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنايی خـود بـا وی پـيشـنــهاد ازدواج ندهيد! زمان پيشنـهاد ازدواج هنـگامی اسـت كـه شـمـا بـــرای مــدتــی كافی به يكديگر متعهد شده باشيد. همچنين زياد وقت را تلف نكنيد شجاع باشيد و حـرف دلتان را بزنيد. اگر هم خيلی هم كمرو مي باشيد، می تـوانـيد پيــشنهاد خود را در قالب نامه برای دختر مورد علاقه خود ارسال كنيد.
-
نگاهي به عوامل موثر در فروپاشي ازدواج
بخش نخست :
نویسنده : بهاره مهرنژاد
همسرم ديگر اهميتي به من نمي دهد، به حرف هاي من توجه نمي کند، او همواره از دست من ناراحت است، از وجود من احساس آرامش نمي کند، برايش جذابيت گذشته را ندارم و فهميده ام که واقعاً مرا دوست ندارد.
اينها نمونه هايي از جملاتي است که از سوي زن و شوهرهايي که در زندگي زناشويي دچار پريشاني و اختلال شده اند مطرح مي شود. زوج هايي که تعدادشان روز به روز درحال افزايش است و همه به اين نتيجه رسيده اند که ازدواج شان يک اشتباه بوده است.
واقعاً دليل اين تفکرات که پس از گذران سال هاي خوش و مملو از عشق و صميميت به سراغ زوج ها مي رود، چيست؟ تقريباً 40 تا 50 درصد زوج ها بعد از 3 ، 4 سال زندگي مشترک دچار بحران روابط عاطفي شده و ادامه زندگي را کاري اشتباه مي پندارند. همان هايي که در ماه هاي اول، عشق شان را صميمي تر از ديگران مي دانستند و اظهار مي کردند که عشق و زندگي ما از جنس ديگري است، حال خود به اين باور رسيده اند که ازدواج امري پوچ و بي معني است و ادامه زندگي مشترکشان يک خودکشي تدريجي است.
به گفته دکتر آنتونلا مورتي، رئيس کلينيک روان پزشکي بيمارستان سن رافائل شهر ميلان، سوءتفاهم و نبود شناخت آگاهانه و دوسويه از مهمترين دلايلي است که باعث دلخوري، عصبانيت و اختلاف هاي عذاب آور و نهايتاً فروپاشي ازدواج مي شود.عامل اصلي که باعث مي شود روزهاي خوش به دلواپسي، اضطراب و جنگ اعصاب تبديل شود، سوءتفاهم هايي است که از تفکر منفي سرچشمه مي گيرد.اغلب خانم ها از اين شکايت مي کنند که وقتي با شوهرم درباره مساله اي مهم و حياتي صحبت مي کنم، هيچ حرفي نمي زند و گهگاهي سرش را تکان مي دهد، کاملاً مي دانم که به حرف هاي من توجه نمي کند و اصلاً من برايش مهم نيستم. اما واقعاً سکوت به معناي عدم دوست داشتن است..
اين افراد به نتيجه گيري هاي خود که غالباً هم منفي است بيش از تفکرات ديگر بها مي دهند و بر روي آن تاکيد مي ورزند.در بسياري از ازدواج هايي که به طلاق منجر مي شود، برداشت هاي منفي و به نوعي پيش داورانه بسيار به چشم مي خورد. زوج هاي پريشان در برخورد با همسرشان نظير اشخاص مضطرب و افسرده رفتار مي کنند. باور خود را چنان حقيقي مي پندارند که انگار واقعاً طرف مقابلشان قصد از خود راندن آنها را داشته است. اين طرز تلقي ها چنان ادامه مي يابد که در بيش از 90 درصد موارد به شکست ازدواج مي انجامد. براي از بين بردن اينگونه سوءتفاهم ها ابتدا لازم است زن و شوهر بيش از هر چيز به تفاوت يکديگر پي ببرند که آنگاه با درک متقابل از نيازها، احساسات و عواطف يکديگر هيچ گاه تن به مشاجرات لفظي که از سوءتفاهم هاي ناخواسته منشأ مي گيرد، نمي دهند. اکثر خانم ها دوست دارند شوهرشان در هنگام صحبت با آنها بيشتر از کلمات تصديق استفاده کند تا مطمئن شوند به حرف هاي آنها توجه مي کند و به اصطلاح گوشش با آنهاست. ولي مردان اغلب سکوت را ترجيح مي دهند و تنها در زماني که مي خواهند گفته همسرشان را تاييد کنند، لب به سخن مي گشايند. زنان در هر حالتي با جنب وجوش و حرارت صحبت مي کنند و انتظار دارند همانگونه نيز همسرشان به حرف هاي آنها گوش دهد. در حالي که مردان فقط زماني که با مساله اي اتفاق نظر دارند، ابراز احساسات به خرج مي دهند. مردها در مقايسه با زنان بيشتر رشته کلام را قطع و اظهارنظر مي کنند در صورتي که زن ها تا پايان صحبت ديگران به انتظار مي نشينند. از سوي ديگر زن ها از اينکه حرفشان قطع شود بيشتر از مردان ناراحت مي شوند و به همين دليل اغلب از اين گله دارند که شوهرم هيچ علاقه اي به گفته هاي من ندارد و مدام حرف هاي مرا قطع مي کند.
زنان چون خودشان بسيار گرم و احساسي صحبت مي کنند انتظار دارند شوهرشان نيز همان گونه رفتار کند و صحبت جدي شوهر را نوعي پرخاشگري تلقي مي کنند در صورتي که واقعاً مردان به لحاظ شخصيتي کمتر تمايل به ابراز احساسات خويش دارند.
-
بخش پایانی :
اينها نمونه هايي بود از تفاوت هاي گفتاري و رفتاري زن و مرد که در بسياري از زوج ها باعث سوءتفاهم و مشکلات جدي مي شود. نداشتن مهارت هاي لازم و طرز تلقي هاي مناسب، روابط زن و شوهر را با مشکل روبه رو مي سازد. با تشديد منفي بيني، چشم انداز زن و شوهر چنان از يکديگر تغيير مي کند که در برخورد با موارد بعضاً ناخوشايند، پيش بيني هاي فاجعه انگيز مي کنند تا جايي که ديگر تحمل خود براي ادامه زندگي را از دست مي دهند.براي دوري از چنين مرحله اي تنها راه حل ممکن شناخت افکاري است که هر يک از زوجين در صورت بروز مساله اي از سوي ديگري بايد به مثبت و منفي بودن آن توجه کند.طرز تلقي منفي از دير آمدن همسر، فراموش کردن خريد مايحتاج خانه، تاريخ ازدواج، ساکت و آرام بودن در زمان ورود به منزل، عدم حضور به موقع در مهماني و... جزيي ترين مواردي است که زندگي زناشويي را به شکست مي رساند.
علاوه بر موارد گفته شده راه هاي زيادي وجود دارد تا با عمل به آنها بتوانيد همسرتان را راضي و خوشحال نگه داريد. قدردان همسرتان باشيد و نکته هاي مثبت زندگي با او را يادآوري کنيد. به جاي نقطه ضعف ها و نکات منفي که در او هست و شما نمي پسنديد، بر نقاط قوت و دوست داشتني او توجه کنيد. همين الان به آنچه همسرتان امروز برايتان انجام داده بينديشيد و از او قدرداني کنيد. تشکر از همسر را به صورت يک عادت در زندگي خود کنيد. چنانچه اين کار را انجام دهيد زندگي زناشويي شما زيباتر از گذشته خواهد شد.
از همسرتان تعريف و تمجيد کنيد. زن ها هيچ گاه از شنيدن جمله تو خيلي زيبا هستي خسته نمي شوند. و حتي زماني که انتظار شنيدنش را ندارند، بيشتر لذت مي برند. گهگاهي به محل کار همسرتان تلفن زده و اين موضوع را به او گوشزد کنيد يا يادداشتي روي ميز کارش يا درون کيفش قرار دهيد.
اگر سر موضوعي اصرار داريد لازم نيست با دعوا و عصبانيت حرف خود را به کرسي بنشانيد. به دور از هرگونه تعصبي اين احتمال را در نظر بگيريد که شايد پيشنهاد همسرتان و راهکاري که بيان مي کند بهتر از صحبت شما کارساز باشد پس به حرف هاي او اهميت دهيد و از پيشداوري و قضاوت هاي يک طرفه بپرهيزيد. اگر از يکي از خصوصيات همسرتان خوشتان نمي آيد به جاي دعوا و ايجاد بحث و جدل، او را به رستوران يا کافي شاپ دعوت کنيد و سر صحبت را با او باز کنيد و بدون قضاوت ذهني در مورد رفتاري که از او نمي پسنديد صحبت کنيد. به ياد داشته باشيد که اين عنصر «غافلگير کردن» است که باعث به هدف رسيدن مي شـود. به طور غـيرمنتظره به محل کار همسرتان رفته و او را به رستوراني در آن حوالي بـبـريـد. هر چقدر بيشتر به همسرتان در بين همکارانش اهميت دهيد در پيشبرد اهدافتان موثر تر خواهيد بود.
-
بررسي عوامل موثر در پايداري عشق در زندگي مشترک
بخش نخست :
نویسنده : بهاره مهرنژاد
همه ما در زندگي خواهان روابط گرم و صميمي هستيم. همه مي خواهيم روابط موفق داشته باشيم. اما با وجود اين خواستن ها اغلب در برآورده ساختن نيازمان ناتوان هستيم. زوج هاي بسياري هستند که در اوج عشق و دوست داشتن از يکديگر فاصله مي گيرند و در گرداب تنهايي اسير مي شوند.
برخلاف نظر بسياري، روابط به دليل اختلاف نظر هاي بزرگ و پيچيده متلاشي نمي شود؛ واقعيت مساله ديگري است. در اغلب موارد ديوار بي تفاوتي و رخوت و نوميدي بدون اينکه طرفين متوجه باشند، به آرامي و بدون سروصدا بين زوجين کشيده مي شود. دانستن اينکه چه مواردي باعث بروز شکاف در روابط مي شود مي تواند تاثير بسزايي در بهبود آن بگذارد.
پايدار نگه داشتن يک رابطه موفق نياز به همکاري متقابل زوج دارد. اينکه فقط يک نفر وظيفه اش را به خوبي انجام دهد چندان موثر نيست زيرا بعد از مدتي تمامي عشق و علاقه اي که وي براي همسرش در زندگي صرف کرده، در ذهنش به نوعي از خود گذشتگي تعبير مي شود که در درازمدت بستر بروز شکاف و فاصله را فراهم مي کند.
براي داشتن يک رابطه سرزنده و با نشاط بايد بپذيريم که عشق بايستي خودجوش باشد نه اينکه همچون يک سرم خوراکي هر چند ساعت يک بار يا بسته به نياز تزريق شود.
دنبال اکسير براي افزايش علاقه ميان خود و همسرتان نگرديد. احساس صميميت را در خود تقويت کنيد. داشتن صميميت در روابط زناشويي نقش اساسي ايفا مي کند؛ زيرا محدوديت ها و يا اوج توانايي اشخاص را در دوست داشتن نشان مي دهد. صميميت مستلزم اعتماد و اطمينان است. بايد مطمئن باشيم که مي توانيم بيشترين آسيب پذيري هاي خود را به طرف مقابل ارائه کنيم و از سوي ديگر آسيب پذيري هاي طرف مقابل را بدون هيچ گلايه و شکايتي بپذيريم. داشتن ارتباط متقابل نه تنها در ازدواج که در تمامي روابط موفق اصل اساسي به شمار مي رود. بسياري از زوج ها به دلايلي نظير ترس از تحقير شدن، رد شدن، ترک شدن، از دست دادن احساس هويت و ترس از ايجاد وابستگي از ايجاد صميميت فرار مي کنند.
به طور کلي زن ها در مقايسه با مردها بهتر مي توانند صميميت خود را نشان دهند اما اغلب ترس از دست دادن استقلال و هويت مانع از بروز علاقه به همسرشان مي شود. در عوض مرداني نيز هستند که از وابسته شدن هراس دارند و به همين خاطر از ابراز صميميت دوري مي جويند.
در همه اين حالت ها بايد علت هراس را فهميد و با آن مقابله کرد. فراموش نکنيد که ريشه تمام اين ترس ها در وجود خود شما پنهان است. براي حفظ عشق در يک رابطه ابتدا بايد خودتان را قبول کنيد و دوست بداريد. اگر ارزش ها و احساسات خود را ناديده بگيريد طرف مقابل هم هيچ گونه توجهي به آنها نمي کند و آن وقت شما مي مانيد و با حجمي از نيازهاي عاطفي که هيچ وقت بر زبان نياورده ايد. بر زبان آوردن خواسته ها، موضوع بسيار مهمي است که اغلب زوج ها از انجام آن غافلند. فراموش نکنيد که همسر شما قدرت فکرخواني ندارد. اگر نگوييد که گرسنه هستيد کسي برايتان غذا تدارک نمي بيند. يکي از خيالات واهي در مورد عشق اين است که زوج ها گمان مي کنند همسرشان بايد بتواند در همان لحظه فکر وي را بخواند و به نيازش پاسخ مثبت دهد.
شايد اين در کتاب ها و فيلم ها مصداق داشته باشد ولي در زندگي روزمره که پر از مشکلات کاري و شغلي است داشتن چنين انتظاري از همسر بسيار تاسف انگيز است. بعضي ها توقع دارند همسرشان بدون اينکه آنها حرفي به زبان بياورند از خواسته او اطلاع حاصل کند در غير اين صورت او بدون شناخت است و هيچ گونه درکي نسبت به همسرش ندارد. ولي واقعيت اين نيست. زوج هاي موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت مي گويند. در مورد توقع و انتظاراتشان با هم صحبت مي کنند و اگر اختلافي پيش آمد آن را به زمان ديگري موکول مي کنند تا با همديگر به توافق برسند. عشق زماني معنا دارد که همسر شما خواسته اي را که از او انتظار داريد با کمال ميل و از سر دوست داشتن برايتان برآورده سازد نه اينکه از روي فراست تمام آنچه در مخيله شما مي گذرد را بيرون بريزد
-
بخش پایانی :
مساله مهم ديگري که در بسياري موارد به عدم صميميت بين زوجين ختم مي شود از بين رفتن استقلال و فرديت فرد است. معمولاً بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم مي شود، اگر فرزند هم داشته باشند روز به روز وابستگي بيشتر مي شود و گاهي افراد احساس خستگي مي کنند. زوج هاي موفق، آنهايي هستند که فرديت خود را حفظ مي کنند و مي دانند حتي اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهي احساس خستگي مي کنند. آنان يکديگر را تشويق مي کنند تا هميشه «ما» نباشند و زماني هم براي «خود» داشته باشند و به کارهاي مورد علاقه خود بپردازند. بدين ترتيب استقلال فرد حفظ شده و زندگي از حصاري که فرد در آن حس آزادي اش را از دست مي دهد خارج مي شود.براي حفظ روابط عاشقانه در ازدواج بايستي تلاش کنيد. اگر مي خواهيد زندگي تان طراوت سابق را داشته باشد بايد همپاي همسرتان رشد کنيد. مسلماً فردي که امروز با او ازدواج مي کنيد، شش هفت سال آينده متفاوت تر از گذشته خواهد بود. زوج هاي موفق مي دانند که يکي يا هر دو در طول زندگي تغيير مي کنند و قواعد عوض مي شود. پس لازم است تغيير کنيد تا بتوانيد روابط در حال تغيير را عوض کنيد. هر يک از طرفين بايد ياد بگيرند که چگونه مي توانند احساسات طرف مقابل خود که روز به روز و هفته به هفته تغيير مي کنند، را درک کنند.
احساسات مشابه عکس العمل هاي متفاوتي را در افراد مختلف برمي انگيزد. پايه و اساس يک ازدواج موفق بر روي درک متقابل از احساسات يکديگر و نه بي توجهي نسبت به آنها، بنا مي شود. اگر چنين درکي وجود نداشته باشد، به مشکل برمي خوريم. گاهي پيش مي آيد که حتي خودتان نيز تحليل درستي از احساسات شخصي تان نداريد، در همين حال از همسر خود انتظار داريد که شما را درک کند. اگر کمي دقيق تر با اين مساله برخورد کنيد، متوجه خواهيد شد که اين انتظار شما از نظر منطقي امر درستي به شمار نمي رود.بد نيست به جاي خرده گرفتن به همسرتان کمي هم خود را نقد کنيد. کم و کاستي هاي زندگي تان را مورد بررسي قرار دهيد و براي آنچه به بهتر شدن وضعيت زندگي تان کمک مي کند بکوشيد. سرزنش هاي گاه و بيگاه را کنار بگذاريد. قرار نيست حالا که از مجردي درآمده ايد همه تقصيرهاي زندگي تان را به گردن فرد ديگري که نقش همسر را بازي مي کند بيندازيد. هدف ما از سرزنش کردن ايجاد تغيير در ديگران است ولي بايد بدانيم ابتدا بايد در خودمان تغييرات حاصل کنيم. سرزنش کردن ديگران از موشکافي اخلاقي خودمان بسيار آسان تر است اما به همان نسبت پيامد هايش ملال انگيزتر خواهد بود. سرزنش کردن همسر در او احساس گناه به وجود مي آورد و نوعي احساس بد بودن که به رنجش خاطر او منجر مي شود که نه تنها تاثير مثبتي در روند تغييرات او نخواهد داشت که از ميزان محبت او مي کاهد.
اين را هم از ياد نبريد که ازدواج مسابقه فوتبال نيست که حتماً يک طرف برنده باشد و طرف مقابل با سرافکندگي زندگي را ترک کند. در صورت بروز هرگونه اختلاف نظر و سليقه، آن را بـه شيوه سازنده و ثمربخش حل و فصل کنيد که شامل تمرکز بـر دغدغه هاي هر دو فرد و يافتن گزينه ها و راه هايي باشـد کـه هـر دو طـرف منتفع شده و به خواسته هايشان دست يابند. تقريباً در هـر اخـتـلاف يـک نفر احساس مي کند که مورد بي مهري، بي احترامي و بي توجهي قرار گرفته است. در ازدواج نبايد ايـن چـنـين باشد که همواره يک فرد برنده و فرد ديگر بازنده شود. صميميت بين زوجين بايد به گونه اي باشد تا حس تحکم و سلطه جويي را از بين ببرد و در عوض بسته هاي انرژي مثبت را ما بين آن دو رد و بدل کند.
-
ازدواج در ایران باستان
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بودانواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند. نوع دیگر که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است.
اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژهاست. [۴] و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود [۵] عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند. طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست.[۶] البته میتوان برای خواندن این جمله [۷] کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.[۸]
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود.
بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه «برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد»[۹]پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم میشوند.
دین بهائی
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست. [۱۰] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. [۱۱]از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسما آغاز میشود. [۱۲] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است. [۱۳] [۱۴]
آبه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. [۱۵] [۱۶] در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان حرام است
-
دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. [۱۸] اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیدهتر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی و مریم مقدس میسازد. [۱۹] به همین دلیل است که کشیشان از ازدواج دوری میکنند. [نیاز به ذکر منبع] بنابر دیدگاه انجیل، ازدواج تنها وسیلهای جهت دفع شهوت و جلوگیری از معصیت است و خود ارزشمند نیست و نگاه به ازدواج به عنوان وسیلهای جهت حفظ پاکی و تامین نیازهای جسمی است. [۲۰]
دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. در آئین یهود ازدواج با محارم مجاز میباشد.[۲۱] ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.