-
این عکس دخترم وانیا است. در 18 بهمن به دنیا آمد. یکی از اتفاقات خوب زندگی ام بود. از وقتی که آمده شادی و برکت را آورده است. بین وانیا ثریا مانده بودیم و نمی دانستیم اسمش را چه بگذاریم برای همین از همه دوستانم خواستم تا در این باره نظر بدهند و سرانجام وانیا رای آورد. الان هم همراه با همسرم رفته شهرستان و دلم حسابی برایش تنگ شده!
بازی با آلمان. ما دو بر صفر باختیم اما خوب بازی کردیم. در اینجا علی دایی مصدوم بود و من کاپیتان شدم. حق ما در این بازی باخت نبود. ما در عرصه ملی در این بازی با ترس بازی می کردیم اگر خودمان ار باور می کردیم می توانستیم از آلمان ها مساوی بگیریم.
من زندگی ورزشی ام را مدیون این تیم هستم. سه سال در آنجا بازی کردم پر از خاطرات. باید از بگویچ هم تشکر کنم. من با وینکو همسایه بودم. او نگرش من را نسبت به فوتبال عوض کرد و سال های خوبی را در این تیم داشتم.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
03-30-2013 01:50 PM
# ADS
نشان دهنده تبلیغات
-
از دست شما. دربی. این بازی در تبریز برگزار شد. ثانیه 40 یا 50 بود که توپ را انداختن پشت سر من. فکر می کردم توپ به دروازه بان ما می رسد اما این طور نشد و سامره آمد و توپ را زد توی گل. البته این بازی را نباختیم. بهروز رهبری فرد بود فکر کنم که گل زد. در نیمه دوم بازی کلا دست ما بود. در مورد گل هم شک دارم. به نظرم علی انصاریان از روی نقطه پنالتی بازی را به تساوی کشاند.
ساشا ایلیچ. گل هایی که او می خورد معروف بود، البته بنده خدا تقصیری هم نداشت. سال 83 بود اگر اشتباه نکنم. تیم خوبی داشتیم ولی متاسفانه یک سری مشکلاتی در ادامه کار پیش آمد که تیم را از آن شکل خودش خارج کرد. اختلافاتی که بین بازیکنان افتاد و البته اختلاف ها بین مدیریت. فکر می کنم ما سه تا بازی اول را 9 امتیاز گرفتیم و به پیکان دو بر یک باختیم. ولی در کل تیم خوبی بود و مشکلات مالی هم دلیلی شد تا تیم خوب نتیجه نگیرد.
گل به مکزیک و اولین بازی ایران. افتخار بزرگی بود. در تاریخ فوتبال ایران 6 نفر موفق به گل زنی شده اند که یکی از آنها من هستم. از دقیقه 72 تیم مکزیک دیگر حمله نمی کرد. شرایط طوری شده بود که من ته دلم می گفتم دو تا حمله کنیم گل پیروزی را هم می زنیم. اما اشتباهات زنجیره ای که بین میرزاپور و رحمان رضایی پیش آمد باعث شد تا این بازی را نبریم. به هر حال ایران در آن مسابقه بازی خوبی را انجام داد.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
استان اردبیل. من در این استان متولد شدم؛ نزدیک نمین. روستایی است به اسم مین آباد که در نقشه نیست. من یک ماه در آنجا بودم و بعدا آمدم تهران. البته الان بیشتر فامیل هایم در استان اردبیل زندگی می کنند. بعد از آن خانواده ما رفتند محمود آباد و بعد هم که آمدیم تهران. خودمان سال های سال است که تهران زندگی می کنیم.
خاطرات خوبی را در تیم تربیت یزد داشتم. اولین سال مربیگری من بود. یک تیم معمولی داشتیم اما توانستیم با کمک بچه ها یک سال رویایی را رقم بزنیم. ما با یک امتیاز اختلاف سوم شدیم. بازی آخر ما با نفت آبادان بود. آن زمان آنقدر بازی ها طول کشید که مسابقات رفت در فصل تابستان. در کل دلم برای همه بازیکنان تنگ شده، به خصوص بازیکنانی که بومی همین تیم بودند. آنها بچه های خوب و با معرفتی بودند.
سال 74 یا 75 است. اولین حضور من در پرسپولیس. در یکی دو سال اول به خاطر بیماری که داشتم نتوانستم زیاد به پرسپولیس کمک کنم. من از تجارت با رضا ترابیان به پرسپولیس آمدم. یک افتخار خیلی بزرگ برای هر بازیکنی است که پیراهن قرمز را به تن کند.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
این هم تمرینات تیم ملی است در زمان برانکو. چیز زیادی برای گفتن ندارد با آن لباس های نه چندان خوب که به ما می دادند. وقتی برانکو آمد تمرینات خیلی خوبی را داشتیم. او آدم باهوشی بود و بچه ها برای تمرین کردن لحظه شماری می کردند. تمرینات او هدفدار بود. به نظر من او موفق ترین مربی تاریخ فوتبال ایران است.
چه بگویم. اتفاقاتی افتاد که برای من غیر قابل پیش بینی بود. بحث آنقدر بزرگ شد که نباید می شد. نمی خواهم دیگر در این مورد حرف بزنم. اما اتفاقات طوری رقم خورد که یک همدلی ویژه ای را در تیم به وجود آورد. شما می دانید که من و مهدی سال هاست با هم دوست هستیم. مثل اینکه به شما هم از دوستی قدیم مان گفته بود. ما هنوز هم با هم مثل برادر هستیم. همین جا جا دارد که دوباره از او تشکر کنم برای اینکه کنار تیم ایستاده و به بچه ها انگیزه می دهد. امیدوارم تیم به فینال جام حذفی برسد و خداحافظی باشکوهی برایش بگیریم.
امیر حسین زمانی که چاق بود. تیم راه آهن است. هر دوتایی مان چاق بودیم. آنجا استرس کمتر بود و اشتهایمان بیشتر. امیر حسین هم که بیست کیلو وزن کم کرده است. الان هم آماده است. البته نه برای بازی کردن. الان یک سال است که کنار تیم است و هیچ کس هم اعتراضی نکرده است. قرار هم نیست که در تیم بزرگسالان بازی کند.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
عادل را همه دوست دارند. چهره مردمی است.برنامه اش هم به نظر من بهترین برنامه کل صدا و سیما است و بینندگان زیادی هم دارد. امیدوارم بیشتر به کیفیتش اضافه شود. مشکلات در 90 خوب بیان می شود. خیلی از مشکلات حل شده در فوتبال ایران به خاطر برنامه 90 است.
ای بابا. پورا. آقای صوفیانی بود مالک این تیم. اما رنگ پیراهن ما قرمز نبود. آقای صوفیانی به فوتبال من کمک زیادی کرد. آن سال قرار داد من 50 هزار تومان و ماهی 5 هزار تومان بود. تمام درآمدم را به مادرم دادم و رفتیم وسایل خانه خریدیم. هیچ بازیکنی اولین باشگاهش را فراموش نمی کند.
این هم فکر می کنم جام ملت ها باشد. بازی اول ما با تایلند که سه بر یک بردیم. بهترین تیم ملی تاریخ شاید باشد. تیم خلی قوی داشتیم و می توانستیم قهرمان هم شویم. خیلی تیم خوبی داشتیم. مثلا بعید می دانم تیم ملی ما هیچ وقت مثل بازی با کره جنوبی این قدر قوی بازی کرده باشد. در این بازی ها ما با ژاپن مساوی کردیم ولی حق مان بردن بود یا باقی تیم ها را هم بردیم. خیلی تیم خوبی داشتیم. حیف، وافعا حیف که قهرمان نشدیم.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
این هم در تیم تجارت است. آن سال با ابومسلم بازی داشتیم و با این تیپ قشنگ در کنار حرم عکس انداختیم. هر کدام از بچه ها اینجا یک لباسی پوشید، لباس سربازی هم افتاد به من. فکر می کنم هر کسی یکی از این عکس ها در خانه اش داشته باشد. عکس ما هم خیلی بامزه شد.
اینجا یزد است. به دیدن سالمندان رفتیم. بعد از هر بازی ما درصدی از پاداش ها را جمع می کردیم و تقدیم می کردیم به سالمندان.
این هم بعد از فوت عمویم است که از طرف باشگاه به منزل ما آمدند. واقعا سخت است که آدم عزیزانش را از دست می دهد.
صبای قم. تیم جوان و خوبی را ساختیم. متاسفانه یک سری مشکلات به وجود آمد که نتوانستیم ادامه همکاری بدهیم. صبا به دلیل اینکه نخستین تیم لیگ برتری من در زمان مربیگری ام بود خاطره انگیز است. هر موقع یاد صبا می افتم برای این تیم آرزوی موفقیت می کنم.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
تخت جمشید. بعد از بازی راه آهن و فجر فرصتی پیش آمد و با بچه ها رفتیم به دیدن پرسپولیس. گذشته ما است. زحمات زیادی برای ایران کشیده شده است. یکی اش همین کوروش کبیر که پدر ایران زمین است.
اینجا هم که جام ملت های 2004 است. انصافا این تیم ملی بهترین و کامل ترین تیمی بود که من تا حالا دیدم. قهرمانی بازی ها حق مان بود. ما 10 نفره شدیم. آن هم از دقیقه 20 بازی ولی تا پایان بازی تیم میزبان را بیچاره کرده بودیم. تو پنالتی ها هم اول ایمان توپش را زد به تیر دروازه. او که ضربه اش ا خراب کرد، فشار بازی روی من خیلی زیاد شد. من گلر را که دیدم، دیدم اگر چیپ بزنم راحت گل می خورد. تصمیم درستی گرفته بودم. درست هم حرکت کردم ولی چیپم، چیپ از آب در نیامد. اگر می گرفت روی پایم حتما گل می شد اما نشد!
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )